Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا؛ حمله به تاسیسات نفتی عربستان شوکی بود که از آن، به عنوان بدترین شوک از زمان حمله صدام حسین به کویت در سال 1990 تاکنون یاد شد. به گونه‌ای که در همان ابتدا عربستان اعلام کرد ظرفیت 5 و نیم میلیون بشکه نفت را از دست داده و برای جبران آن ممکن است به ذخایر استراتژیک خود در کشورهای دیگر روی آورد چراکه به تاسیسات نفتی خسارات بسیاری وارد شده و ممکن است هفته‌ها و یا ماه‌ها ترمیم آنها به طول بیانجامد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تحلیل‌گران تخمین می‌زنند ارزش این شرکت با این حمله ۵۰۰ میلیارد دلار افت کرده باشد.

حمله حوثی‌های یمن از یکسو شوک نفتی بزرگی به بازار جهانی نفت بود و از سوی دیگر در پاسخ به حملات جنایتکارانه عربستان طی 5 سال گذشته به ملت یمن صورت گرفت. اما این ماجرا ابعاد دیگری داشت چراکه این حمله از همان ابتدا با اتهام‌زنی‌های پی در پی مقامات آمریکایی از جمله «مایک پمپئو»، وزیر امور خارجه آمریکا و «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور آمریکا و دیگر مقامات آمریکایی به ایران آغاز شد.

«محمد بن سلمان»، ولیعهد عربستان سعودی، نیز روز دوشنبه در نخستین واکنش به حملات پهپادی نیروهای یمنی به تاسیسات نفتی آرامکو در شرق این کشور گفت که عربستان قادر به مقابله با این حملات است. بن سلمان در حالی تهدید به مقابله با این حملات کرده که سامانه پدافند هوایی پیشرفته عربستان تاکنون از ره‌گیری موشک‌ها و پهپادهای یمنی عاجز بوده‌اند.

در این ارتباط «محمدجواد ظریف»، وزیر امور خارجه کشورمان و در واکنش به اظهارات همتای آمریکایی خود در توییتر نوشت: «آمریکایی ها سیاستی به نام فشار حداکثری را علیه ایران در پیش گرفتند که به دلیل ناکامی ها به سمت دروغ حداکثری گرایش پیدا کرده است.»

همچنین «حسن روحانی، رییس‌جمهور»، در جلسه هیات دولت روز چهاشنبه در واکنش به اتهام‌زنی‌ها به ایران خطاب به مقامات کاخ سفید گفت: «باروت به منطقه می‌فرستید و دیگر کشورها را متهم می‌کنید؛ ‌کسی اتهام‌های شما را باور نمی‌کند. مقاومت ملت‌های بیدار و هوشیار منطقه، شعله خاموش‌ناشدنی است. بنابراین به جای اتهام‌زنی، قدرت ملت‌ها را باور کنید که به پا خاسته‌اند. دشمنان منطقه باید از پاسخ هشدارآمیز یمنی‌ها درس بگیرند و آتش جنگ در منطقه را خاموش کنند.»

در ادامه ادعاهای خصمانه آمریکا، ایران روز دوشنبه در یاداشتی رسمی به سفارت سوئیس که حفاظت منافع آمریکا در ایران را برعهده دارد، نسبت به ادعاهای مقامات آمریکا درباره نقش ایران در آرامکو هشدار داد و تاکید کرد: «این حمله کار ایران نبوده و ادعاهای مایک پمپئو و دونالد ترامپ، وزیر امور خارجه و رئیس‌جمهور آمریکا تکذیب و محکوم شده است. همچنین ایران در این نامه تاکید کرد اگر اقدامی علیه ایران صورت بگیرد، آن اقدام بلافاصله با پاسخ ایران روبرو خواهد شد و دامنه آن محدود به منشا تهدید نخواهد بود.»

در ادامه واکنش‌های ایران به این اتهام‌زنی‌ها، حوثی‌های یمن نیز اعلام کردند فیلم حمله خود به تاسیسات نفتی عربستان را منتشر خواهند کرد.

واکنش‌های جهانی به حادثه نفتی در عربستان

«فدریکا موگرینی»، کمیسر روابط خارجی اتحادیه اروپا، حمله به تأسیسات نفتی آرامکو متعلق به عربستان سعودی را «یک تهدید واقعی برای امنیت منطقه» خوانده و خواستار «خویشتن‌داری حداکثری» در این زمینه شد.

در حالی که «آنتونیو گوترش»، دبیرکل سازمان ملل، این حملات را محکوم کرده و خواستار «حداکثر خویشتن‌داری» طرف‌های درگیر در این ماجرا شد، فرانسه حمایت خود را از دولت عربستان اعلام کرد. «ژان ایو لودریان»، وزیر خارجه فرانسه، روز یکشنبه با انتشار بیانیه‌ای ضمن اعلام «همبستگی کامل» کشورش با عربستان گفت: «فرانسه قاطعانه حملات به بقیق و خریص را محکوم می‌کند.»

«اندرو موریسون»، معاون وزیر خارجه بریتانیا، با صدور پیام توییتری نوشت: «حملۀ به تاسیسات نفتی عربستان به هیچ روی پذیرفتنی نیست. حوثی‌ها باید تضعیف امنیت عربستان سعودی از مسیر تهدید مناطق غیرنظامی و زیرساخت‌های تجاری را متوقف کنند.»

این حمله در حالی از سوی برخی کشورهای اروپایی محکوم شد که این کشورها همچنان به فروش سلاح به عربستان سعودی و حمایت سیاسی از این کشور ادامه می‌دهند.

در این میان دولت امارات متحده عربی اعلام کرد برای هرگونه اظهارنظر درباره حمله به تاسیسات نفتی آرامکو، منتظر انجام تحقیقات توسط عربستان و نتیجه‌گیری مقام‌های سعودی می‌ماند.

این حمله یمنی‌ها در حالی صورت گرفت که عربستان با سلاح‌های متحدان غربی‌اش حدود 5 سال بود از هیچ جنایتی علیه مردم یمن به ویژه زنان و کودکان یمنی فروگذار نکرده است. حمله به تاسیسات نفتی عربستان شاید کمترین کار مقابل جنایت چندین ساله سعودی‌ها در یمن باشد. در این ارتباط، «محمد عبدالسلام» رئیس هیات ملی یمن، در بیانیه‌ای محکومیت‌های بین‌المللی علیه حمله آرامکو را رد کرد و حمله انصارالله را واکنشی طبیعی به تجاوزهای رژیم سعودی دانست و نوشت: «نفت ارزشمندتر از خون ملت یمن نیست و کسانی که خون مردم یمن را بی‌ارزش می دانند، باید پیامدهای این اقدام را بپذیرند.»

«حشمت‌الله فلاحت‌پیشه»، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی، در این ارتباط به خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا گفت: «اکنون یمنی‌‌ها رگه‌های حیاتی عربستان را مورد حمله قرار می‌دهند. همان رگه‌هایی که هیچ کشور متمدن و مدعی حقوق بشری در دنیا نتوانست در قبال وسوسه نفت عربستان مقاومت کند و اکثرا به عربستان سلاح دادند و یا حمایت سیاسی کردند یا در قبال عربستانی‌‌ها، سکوت کردند. یمنی‌ها دنیا را وادار کردند قدرت آنها را به رسمیت بشناسند و عربستان را عملا به جایی رساندند که دیگر صحبت از پیروزی و ایجاد حریم امن، نکنند.»

همچنین «قاسم محبعلی»، مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت امور خارجه، به خبرگزاری برنا گفته بود: «حمله حوثی‌های یمن به تاسیسات نفتی از یک سو هزینه‌های بسیاری را به عربستان تحمیل کرده و از سوی دیگر یمن کشور فقیری است که تاسیسات گران‌قیمتی ندارد که عربستانی‌ها بخواهند در قبال این اقدام مقابله به مثل کنند.

به گفته این کارشناس مسائل خاورمیانه، «به‌نظر می‌رسد آمریکایی‌ها و عربستان درباره این حمله در حال بزرگنمایی هستند و ممکن است پشت این بزرگنمایی‌ها، اهداف دیگری برای تصمیمات بزرگ‌تر وجود داشته باشد و باید به این اقدامات مشکوک بود زیرا تحولات مشکوکی در منطقه در حال اتفاق است. بنابراین تنها مسئله، زدن چند تاسیسات و پالایشگاه نفت در عربستان نیست.»

گفتنی است صبح شنبه گذشته حوثی‌های یمن اعلام کردند با ۱۰ پهپاد علیه تاسیسات نفتی اصلی عربستان سعودی حمله سنگینی انجام داده‌اند. این حملات به دو مرکز مهم نفتی عربستان یعنی پالایشگاه بقیق و میدان نفتی حقل خریص صورت گرفت.

مجموعه پالایشگاهی بقیق و میدان نفتی حقل خریص در شرق عربستان سعودی واقع شده‌اند. بقیق در ۶۰ کیلومتری جنوب غربی ظهران قرار دارد. ظهران بزرگترین مجموعه پالایشگاهی دنیاست که بیشترین صادرات نفت عربستان در خلیج فارس را نیز انجام می‌دهد.

پالایشگاه بقیق و میدان نفتی حقل خریص متعلق به شرکت نفتی آرامکو عربستان است. آرامکو، شرکت ملی نفت عربستان و تحت مالکیت دولت این کشور است.

خبرنگار: آزاده رحیمی

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: ایران رئیس جمهور آمریکا عربستان نفت وزیر امور خارجه آمریکا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۱۶۰۹۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ماجرای یک مناسبت جدید و مهم در تقویم عربستان

سلطان العمر پژوهشگر مرکز مطالعات خاورمیانه در دانشگاه هاروارد در نشریه «نیو لاینز» نوشت: ۲۲ فوریه مصادف بود با پنجمین سالگرد یک مناسبت جدید در عربستان سعودی تحت عنوان روز تاسیس که طی سال‌های اخیر در تقویم این کشور گنجانده شده است. این مناسبت که بر اساس حکم پادشاه عربستان در سال ۲۰۱۹ ایجاد شد، گرامیداشت «آغاز سلطنت امام محمد بن سعود و تاسیس اولین دولت سعودی» در سال ۱۷۲۷ است.

به گزارش انتخاب، بر خلاف روز ملی عربستان، که در آن ایده سیاسی اتحاد و تشکیل دولت معاصر عربستان در سال ۱۹۳۲ جشن گرفته می‌شود، روز تاسیس ۲ کارکرد اصلی دارد: گرامیداشت یک افسانه سیاسی و پاک کردن یک افسانه دیگر. این روز بزرگداشت این روایت تاریخی است که دولت معاصر سعودی سومین دولت در طی ۳ قرن متوالی در شبه جزیره عربستان است. این مناسبت همچنین این روایت سیاسی را که اولین دولت سعودی پس از انعقاد پیمانی بین محمدبن عبدالوهاب، موسس جنبش وهابی و محمد بن سعود در ۱۷۴۴ تشکیل شد رد می‌کند. با انتخاب سال ۱۷۲۷ به عنوان سال آغازین اولین دولت سعودی به جای سال ۱۷۴۴، روز تاسیس به دنبال جایگزین ساختن وهابیت در روایت سیاسی سعودی است.

برای بسیاری از متخصصان و تحلیلگران عربستان، زدودن روایت وهابی یک اقدام عمیق و رادیکال تلقی می‌شود. نگاه پذیرفته شده قبلی این بود که از ۱۷۴۴، دولت سعودی همواره به عنوان تنها محافظ و گسترش دهنده وهابیت برای خود مشروعیت قائل بوده و اینکه اقتدار سیاسی در عربستان سعودی بین خانواده سلطنتی آل سعودی و نخبگان مذهبی وهابی تقسیم شده است. بر اساس این نگاه، با کنار گذاشتن وهابیت، دولت سعودی یک منبع اصلی مشروعیت را از دست می‌دهد و به شرکت تاریخی خود با نظام مذهبی پایان می‌دهد.

اما نگاهی دقیق‌تر به نحوه تاسیس دولت معاصر سعودی نشان می‌دهد که این داستان که دولت سعودی با اتکا به وهابیت به خود مشروعیت بخشیده، گزاره‌ای نادرست است. پادشاهی سعودی نه از طریق وهابیت بلکه با تکیه بر یک سنت هنجاری ترکیبی که شامل دو عنصر عربیت و سلفی گری بود مشروعیت یافته است.

اولین گام در فهم نحوه مشروعیت یافتن دولت معاصر سعودی در طی دوره تشکیل این است که به این نکته واقف باشیم که نخبگان حاکم آن دولت در آن دوران مردانی از آخرین نسل عرب‌های عثمانی بوده اند. این نسل به گفته ویلیام کلیولند، بین سال‌های ۱۸۷۰ تا ۱۸۹۰ متولد شده بود و اعضای آن در دوران اواخر امپراطوری عثمانی آموزش دیده و صاحب مشاغل گوناگون شده و برای آینده برنامه ریزی کرده بودند.

با پایان جنگ جهانی اول، امپراطوری عثمانی از هم پاشید و بسیاری از اعضای این نسل نقشی محوری در تاسیس خاورمیانه پساعثمانی ایفا کردند. در مورد عربستان، این نسل نه تنها شامل بسیاری از مشاوران، بروکرات‌ها و روشنفکران مصری، سوری و سایر ملل عرب بود که در تاسیس دولت سعودی ایفای نقش کردند، بلکه خود موسس رژیم یعنی عبدالعزیز آل سعود نیز از این نسل بود. عبدالعزیز در اولین مصاحبه خود با روزنامه الدستور چاپ بصره در سال ۱۹۱۳، خود را یک "عرب عثمانی" توصیف می‌کند که خود را متعهد به انجام هر کاری برای «صیانت از وطن عثمانی در شبه جزیره عربستان» می‌داند. وی این مصاحبه را برای توجیه بیرون راندن پادگان‌های عثمانی از دو واحه استراتژیک در شرق عربستان یعنی الاحصی و القطیف و متقاعد کردن نخبگان حاکم عثمانی در بغداد و استانبول به اینکه اقدامات وی نباید به عنوان اقداماتی جدایی طلبانه قلمداد شود، انجام داد.

این تلقی از عبدالعزیز به عنوان عضوی از آخرین نسل عرب‌های عثمانی به نحو قابل توجهی با نگاه‌های آلترناتیو دیگر که در سال‌های اخیر مورد استناد قرار گرفته و وی را رهبری وهابی یا یک عنصر امپراطوری بریتانیا توصیف می‌کند متفاوت است. آلترناتیو اول (رهبر وهابی) وی را از نسل و زمان خود جدا می‌سازد و عبدالعزیز را به یک گذشته افسانه‌ای وهابی پیوند می‌زند که اغلب بدون در نظر گرفتن بستر زمانی خود مورد تفسیر و استناد قرار گرفته است. آلترناتیو دوم (عامل بریتانیا) عاملیت شخص عبدالعزیز را رد می‌کند و سه دهه پویایی سیاسی و رویداد‌های تاریخی در شبه جزیره عربستان را که با ایجاد حکومت معاصر سعودی به اوج خود رسید، به یک طرح انگلیسی صرف تقلیل می‌دهد.

در اوایل قرن بیستم میلادی، واژه "سلفی گری" همچون امروز معادل واژه وهابی گری نبود. در آن دوران، این کلمه به یک جنبش اصلاحگری اسلامی اشاره داشت که به گفته هنری لائوزیر، «به دنبال آشتی دادن اسلام با ایده آل‌های اجتماعی، سیاسی و روشنفکری عصر روشنگری بود.» این جنبش در اواخر قرن نوزدهم ظهور و بروز یافت و روشنفکران اصلی آن افرادی، چون جمال الدین افغانی، محمد عبدو و رشید رضا بودند. این جنبش انتقاداتی را بر آن دسته از رفتار‌ها و اعتقادات مسلمانان که تناسبی با جهان مدرن نداشتند، مطرح می‌کرد.

بعد از جنگ جهانی اول، بسیاری از اعضای جنبش سلفی گری شروع به حمایت از پروژه سعودی کردند، زیرا آن را تنها امید باقی مانده برای یک ایجاد یک دولت مستقل عربی پس از تحمیل نظام قیمومیت بر بسیاری از سرزمین‌های عرب پسا عثمانی می‌دانستند. به عنوان مثال، رشید رضا، اصلاحگرای شناخته شده اسلامی، مجله خود المنار را که در جهان اسلام به شدت صاحب نفوذ بود، به جبهه‌ای برای ترویج و مشروعیت بخشی به دولت جدید سعودی بر اساس اصول سلفی گری تبدیل کرد.

سایر سلفی‌ها نیز تصمیم به مهاجرت برای ساخت دولت جدید سعودی گرفتند. یکی از آن‌ها محمد بهجت البیتر، اصلاح طلب سوری بود که نقش برجسته‌ای در امر آموزش در عربستان سعودی ایفا کرد. آنگونه که دیوید کومینز، مورخ غربی می‌نویسد، سلفی‌ها همچنین نقش مهمی در تفسیر ایدئولوژی وهابی به عنوان بخشی از سلفی گری و جنبش ناسیونالیستی متعهد به پیشرفت در شبه جزیره عربستان ایفا کردند.

آنچه از همه این روایت‌های تاریخی برداشت می‌شود این است که دولت سعودی به عنوان دولتی وهابی که ادامه و دنباله قرارداد خیالی بین خاندان آل سعود و یک خانواده مذهبی باشد، تاسیس نشد. این رژیم به عنوان یک پادشاهی عرب با تاکید جدی بر سلفیت مدرن تاسیس شد. فهم این مسئله از اهمیت روز تاسیس و گسست آن با روایت سیاسی وهابی نمی‌کاهد، اما توجه ما را به دو نکته جلب می‌کند: اول اینکه روایت وهابی از از ساخت قدرت توسط موسس عربستان سعودی معاصر مورد استناد قرار نگرفته است. دوم اینکه استفاده از روایت وهابی به عنوان ابزار مشروعیت بخشی یک پدیده جدید است که با به قدرت رسیدن ملک فیصل رواج یافت. تاسیس دولت سعودی نتیجه مستقیم تلاقی نیرو‌های تاریخی بود که رویکرد سعودی به سیاست و دولت سازی را تغییر داد.

دیگر خبرها

  • ماجرای یک مناسبت جدید و مهم در تقویم عربستان
  • فروش نسخه‌های جدید اف-۱۵ آمریکایی به عربستان؟!
  • اسرائیل جرأت نکرد تصاویر آثار حمله ایران را به دنیا نشان دهد
  • ۱۲۴۲ حمله نظامیان و شهرک نشینان صهیونیست به فلسطینیان در آوریل ۲۰۲۴
  • دیدار امیرعبداللهیان با وزرای خارجه مصر و عربستان
  • دیدار وزرای خارجه ایران و عربستان در گامبیا
  • وزرای خارجه ایران و عربستان دیدار کردند
  • سفر فرزین به ریاض چه تاثیری بر بازار غیررسمی ارز داشت؟
  • حمله موشکی به پایگاه آمریکا در شرق سوریه
  • تولد توافق امنیتی جدید عربستان و آمریکا در انتظار چراغ سبز اسرائیل/ آیا آمریکا مجوز غنی سازی را به عربستان سعودی می دهد؟/ ریاض در یک قدمی پیروزی بزرگ قرار دارد