درباره بهشت و جهنم با کودکان صحبت نکنیم
تاریخ انتشار: ۳۰ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۱۸۰۲۵۵
به نقل از سیناپرس، دکتر پروانه صفایی مقدم، روان شناس بالینی با اشاره به اینکه معمولا کودکان در شرایط سنی گوناگون نسبت به مرگ والدین شان دچار حسهای مختلفی میشوند، گفت: کودکان زیر ۶ سال از نظر نیازهای فیزیولوژیکی شان، بیشتر آسیب عاطفی میبینند. همچنین کودکان شش تا هفت ساله پس از مرگ والدین شان به صورت نسبی دچار بیماریهای قلبی و آسم میشوند؛ تنگی نفس و آسم این کودکان بیشتر جنبه روحی و روانی دارد.
بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: معمولا برقراری ارتباط با کودکان سه ساله به دلیل داشتن تفکر عینی و ناپایدار، راحتتر است، اما کودکان هشت ساله پس از مرگ والدینشان اضطراب مرگ دیگر عزیزانشان را نیز بدست میآورند. تغییر این نوع ذهنیت در این کودکان کار بسیار سختی است.
وی اظهارداشت: ما باید کودکان را کم کم با شرایط مرگ والدینشان آشنا کنیم. ابتدا باید درباره شرایط مزار توضیح بدهیم، سپس بگوییم که این اتفاق و شرایط میتواند برای هر شخصی روی دهد.
وی خاطرنشان کرد: گاهی اوقات کودک پس از شنیدن اینکه پدر و مادرش به نزد خدا رفته است، احساس خوبی از خدا به دست نمیآورد. این کودکان احساس میکنند اکنون به پدر یا مادرشان احتیاج دارند، اما آنها به نزد خدا رفته اند. این مساله میتواند در آینده او اثر روانی بدی به جا بگذارد.
صفایی مقدم گفت: برخی اوقات بزرگترها به کودکان میگویند خدا آدمهای خوب را دوست دارد و نزد خود میبرد. چنین حرفی این تصور را در ذهن کودک ایجاد میکند که او و اطرافیانش که زنده اند، انسانهای خوبی نیستند.
وی در پاسخ به اینکه آیا میتوان به کودک درباره بهشت و جهنم صحبت کرد؟ گفت: ما باید به جای صحبت از بهشت و جهنم، مرگ را مانند یک سفر الهی توصیف کنیم که هر وقت زمانش فرا برسد، هر انسانی دیر یا زود راهی آن شده و این خداوند است که تعیین میکند چه کسی وارد بهشت یا جهنم میشود.
این روان شناس بالینی اظهارداشت: تاکید ما به قرار گرفتن والدین آنها در جایگاه بهشت یا جهنم، باعث میشود، بعدها کودک دچار تعارض فکری و نگرشی شود؛ او پس از انجام هر کار خطا یا دروغی با خود میاندیشد که آیا پدر یا مادرش نیز دچار این خطا شده اند؟ اگر بگوییم خدا تعیین کننده جایگاه ما برای رفتن به بهشت و جهنم است، دغدغههای ذهنی آنها کمتر خواهد شد.
وی با تاکید بر اینکه اطرافیان به هیچ عنوان نمیتوانند با فراهم کردن شرایط مادی، احساس آرامش را در کودک به وجود بیاورند، گفت: کودکان پس از مرگ والدین شان در شرایطی نیستند که ما با خرید اسباب بازی یا بردن به مراکز تفریحی آنها را از واقعیت دور کنیم. کودکان در این شرایط، دچار یک نوع افسردگی روحی هستند و بیش از هر چیز دیگری به امنیت روانی نیاز دارند. کودکان برای پذیرش این واقعیت باید یک دورهای را سپری کنند تا خودشان را تخلیه کنند.
به گفته وی، بهتر است اطرافیان، کودک را مرتب بر سر مزار پدر یا مادرش ببرند تا او متوجه شود که دیگر پدر یا مادرش وجود خارجی ندارد و نباید منتظر آمدن او باشد. گاهی اوقات برخی از بزرگترها درباره مرگ والدین کودکان صحبت نمیکنند و به کودک میگویند که پدر و مادرش به سفر رفته اند به همین دلیل بچه سالیان سال انتظار بازگشت والدین اش را میکشد. این در حالی است که باید واقعیت ماجرا را برای کودک شرح دهیم.
وی در پایان به مراحل سوگواری کودکان اشاره کرد و گفت: معمولا کودکان در ابتدا، مرگ والدین شان را انکار میکنند و با خود میگویند چرا این اتفاق برای من پیش آمده است؟ در مرحله بعد نسبت به پذیرش این مساله مقاومت میکنند و رفتارهایی مانند لجبازی، پرخاشگری، سرکشی و برخوردهای ناخوشایند از خود نشان میدهند. در مرحله سوم، آنها واقعیت را میپذیرند. تقریبا این سه مرحله حدود ۹۰ روز طول میکشد.
منبع:سلامت نیوز
منبع: پارسینه
کلیدواژه: کودک مرگ والدین آسیب روحی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۱۸۰۲۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازی برای کودکان خیلی مهم است اما جایگاه ادبیات هم حفظ شود
لاله جعفری نویسنده حوزه کتاب کودک، درباره وضعیت کتاب کودک و نوجوان در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: خوشبختانه امروز طیف وسیعی از کتابها در بازار نشر وجود دارد اما در مقابله با تالیفهای خارجی که مخاطب زیادی دارند نویسندگان ایرانی کار سختی پیش رو دارند چون باید به نحوی بنویسند تا بچهها فقط به دنبال کتابهای ترجمه نروند و به دنبال تالیفات داخلی نیز باشند.
وی افزود: همچنین گستردگی سبکهای ادبی در حوزه کودک زیاد است و تنوع خوبی وجود دارد. ما داستانهای تخیلی، ترسناک، طنز، علمی و… را داریم و این تنوع باعث میشود تا بچهها به طرف کارهای تألیفی جذب شوند. البته که هنوز فاصله بسیاری با آثار خارجی داریم، چرا که گرانی کاغذ و چاپ باعث شده تا ناشران محدودتر کار کنند و این محدودیتها برای نویسندگان نیز بهوجود میآید. امیدوارم این مشکلات حل شوند و آثار تألیفی در کنار ترجمه بچهها را به سمت خود جلب کنند.
نویسنده کتاب «چوم چوم» درباره یافتن ایده برای نگارش و همراهی با کودک امروز گفت: سعی میکنم تجربههای میدانی زیاد داشته باشم و با بچهها کار کنم. حواس پنجگانه خود را در مواجه با بچهها تقویت کنم. در پارک، خیابان، مترو و هر جاییکه کودکی میبینم شش دانگ حواسم را جمع کنم تا ببینم عکسالعملش در مقابله با مسائل چگونه است و سعی میکنم ایجاد ارتباط کنم و ببینم مدل حرفزدنشان تا چه اندازه نسبت به بچههای دوره خودمان تغییر کرده است. در کنار این مشاهده میدانی سعی میکنم کتابهای پرفروش دنیا را بخوانم و نکات قابل توجه آن را درک کنم. از سوی دیگر تلاش میکنم تا در فیلمها، انیمیشنها یا حتی بازیهای رایانهای جستجو کنم ببینم آثار پرطرفدار چه نکاتی به همراه دارند که بچهها به سمت آنها جلب میشوند.
جعفری به چگونگی ترغیب بچهها برای مطالعه و فرهنگسازی در راستای مطالعه گفت: بازاریابی مهمترین مساله است. تبلیغات اثر بسیار زیادی دارد و فکر میکنم رسانهها حرف اول را در این میان میزنند. امروز بین دو فیلم برای پخش، رقابت و تبلیغات گستردهای وجود دارد، چه در شبکههای داخلی و چه فارسی زبان خارجی؛ در حالیکه برای کتاب ما هیچ تبلیغی نداریم. فکر میکنم سهلالوصولترین راه، همین تبلیغ است. هرچند که هزینهبر است، اما رسانههای داخلی مانند تلویزیون، به نوعی جزو مایملک مردم ایران به شمار میآید و باید از آن استفاده شود. ما در طول روز همه نوع تبلیغی در رسانه میبینیم، غیر از کتاب.
وی ادامه داد: از سویی فکر نمیکنم در مدارس هیچ تمرکزی روی این مسئله وجود داشته باشد. این اتفاق در حالی است که بیشترین زمان را فرزندان ما در مدرسه و در کنار هم میگذرانند و میتوان برای آنها ساعت مطالعه، یا زنگ کتاب تعریف کرد و به هزار نوع، نه به شکل خشک و اجباری بلکه با بازی و سرگرمی تبلیغ کتاب کرد تا فرهنگ مطالعه در میان بچهها ایجاد شود.
ایننویسنده گفت: ناشران به دنبال کتابهایی همراه با بازی و سرگرمی هستند و وجه بازی برایشان غالب است. درست است که بازی نقش مهمی در زندگی کودک دارد، اما ادبیات نیز جایگاه خودش را دارد و باید این جایگاه حفظ شود. ناشران مجبور هستند برای فروش کتاب دست به هر کاری بزنند و کالایی تولید کنند که روی دستشان نماند. اما کتابهایی که ادبیات خالص هستند و به جشنوارههای داخلی و خارجی راه پیدا میکنند هر روز کمرنگ و کمتعداد شدهاند و این را من از سفارشهایی که به خودم ارائه میشود، میبینم. ناشر از من میخواهد که سری کاری کنم در حالی که باید بذر آگاهی در ذهن کودک کاشته شود و این با یک اثر خوب اتفاق میافتد، اما امروز این گونه نیست. وی در پایان گفت: امیدوارم شرایطی فراهم شود تا نویسنده آنچه که دلش میخواهد را بنویسد و تنها سفارشی کار نکند.
کد خبر 6090973 زینب رازدشت تازکند