درخواست ترامپ از مکرون در «بیاریتز» چه بود؟
تاریخ انتشار: ۳۱ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۱۹۰۷۹۸
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، رابطه ایران و امریکا طی یک سال گذشته در سایه امتداد ناخرسندی این کشور از ناکام ماندن در دستیابی به هدفش یعنی ناگزیر کردن تهران به مذاکره مستقیم و در عین حال خودداری از بازگشت به اجرای تعهداتش در چارچوب برجام به نحوی کجدار و مریز پیش رفته است. واقعیت آن است که دونالد ترامپ پس از شکستن پیمان صلحی که به دشواری به دست آمد، اینک میکوشد بار دیگر تهران را به انجام مذاکره ای دیگر ناگزیر کند اما حالا سطح تنش میان دو کشور تحت تأثیر تحریمهای اعمالی از سوی این کشور تا حدی بالا رفته که هر احتمالی برای مذاکره مستقیم دو کشور تنها از یک طریق ممکن میشود؛ لغو همه تحریمهای امریکا علیه ایران و بازگشت به برجام.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این پیش شرطی است که مقامهای بلندپایه ایران برای صدور مجوز گفت وگو پیش پای دولتمردان امریکایی گذاشته و بازی را به زمین صبر خود کشاندهاند. هیچ کاری مهمتر از صبر کردن نیست وقتی بدانید طرف مقابل هیچ استراتژی دیگری برای پایان دادن به بازی جز جنگ یا عقبنشینی از تصمیم اشتباه خود ندارد. ترامپ درک کرده که امریکا در حال از دست دادن زمان است و این اطمینان برای او حاصل شده که دیگر بازیهایی مانند افزایش تحریم یا جنگ روانی نمیتواند هموارکننده دستیابی به هدفی باشد که او اینک برای دستیابی به آن حاضر شده حتی به اقداماتی نامتعارف روی بیاورد.
چه ماجرای سفر ناگهانی چندی پیش وزیر خارجه ایران به «بیاریتز» فرانسه که همزمان با حضور رئیس جمهور امریکا در نشست گروه «هفت» انجام شد، از آن دست رویدادهایی بود که از اشتیاق وصف ناشدنی ترامپ برای دیدار مستقیم با مقامهای ایرانی پرده برداشت. ماجرا از این قرار است که ظریف به اصرار رئیس جمهور فرانسه و همزمان با برگزاری نشست گروه «هفت» راهی «بیاریتز» فرانسه میشود تا از نزدیک در جریان رایزنیهای پاریس با سایر کشورهای حاضر پیرامون عملیات نجات برجام قرار گیرد و در عین حال طرفهای توافق را از آخرین مواضع ایران درباره برجام مطلع سازد. هنگامی که مکرون، رئیس جمهور امریکا را از حضور ناگهانی ظریف در محل برگزاری نشست خبردار میکند و به او اطلاع میدهد که در حال رفتن به ملاقات وزیر خارجه ایران است، ترامپ با پافشاری از مکرون میخواهد که او را همراهی کند. درخواستی که با پاسخ منفی مکرون مواجه میشود. چه او بخوبی میدانست که تهران برای انجام چنین دیداری پیش شرط لغو همه تحریمها را تعیین کرده است و دیدار بدون برنامه و ناگهانی ترامپ با ظریف میتوانست همه محاسبات فرانسه را هم در مسیر مذاکره با ایران بر هم بزند.
حقیقت عریان این است که اشتیاق ترامپ برای ملاقات با یک مقام ایرانی (حتی در سطحی پایینتر) آن هم در زمانی که خواستههای ایالات متحده از سوی ایرانیها برآورده نشده نشان میدهد که ترامپ میخواهد دولتش را از آستانه یک فاجعه دور کند. اینکه او کوشید در «بیاریتز» فرانسه تابوی گفت وگوی مستقیم با مقامهای ایرانی را که پیشتر در ماجرای تماس چند دقیقهای باراک اوباما با حسن روحانی به یک قدمی شکسته شدن رسیده بود، بشکند، ثابت میکند وضعیت بحرانی در پشت پرده چقدر برای او جدی است. اهرم فشار او یعنی تحریمها و سیاست قلدرمآبانهاش به پاسخی مثبت برای دیدار با روحانی نینجامیده و او نتوانسته است موضوع رابطه بحرانی تهران و واشنگتن را با استانداردهای ذهنی خود حل و فصل کند و آن را به برگ برندهای برای دور نخست ریاست جمهوریاش تبدیل کند.
چرا تحریم دوباره؟
اما چرا ترامپ با وجود آشکار شدن همه این ناکامیها همچنان ایران را تحریم میکند؟ او دو روز پیش چند نهاد بانکی ایران، از جمله بانک مرکزی ایران را تحریم کرد. کاری که بی تردید سایه آن بر دیدارهای دیپلماتیک مجمع عمومی سازمان ملل و برگزاری نشست 1+4 سنگینی خواهد کرد و چه بسا شکاف میان تهران و واشنگتن را عمیقتر سازد. اغلب ناظران بینالملل پاسخ مشترکی به این سؤال میدهند و آن اینکه ترامپ دیدگاه منسجم و تعریف شدهای در سیاست خارجی خود ندارد. هر چند بسیاری از امریکاییها معتقدند سیاستهای کجدار و مریز و پیشبینی ناپذیر ترامپ پایبندی به قواعد گزارهای است که پیشتر توانست پیروزی او را در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 امریکا رقم بزند و آن اینکه او بهخلاف کارکشتههای سیاست، «هنر معاملهگری» میداند و این هنر بر اساس یک الگوی ذهنی موسوم به«تئوری مرد دیوانه» برای
برهم زدن محاسبات طرف مقابل و وادار کردن او به تسلیم و گرفتن امتیاز استوار است، اما به نظر نمیرسد که سیاست متناقض و سیال این روزهای دولت امریکا در قالب این تئوری جای گیرد. چراغ سبز به معاف شدن شماری از مشتریان نفتی ایران از تحریمهای فرامرزی، کنار گذاشتن جان بولتون، چهره تندروی دولتش، درخواست مذاکره بدون پیش شرط با ایران و در عین حال تحریم دوباره آن در مواجهه با پیش شرط ثابت ایران یعنی لغو همه تحریمها تنها وجوهی از سیاست آشفته و ناکام کاخ سفید را نشان میدهد. سیاستی که وزیر خارجه ایران در پیامی توئیتری با اشاره به تحریمهای جدید علیه ایران، آن را نشانه «استیصال» این کشور خوانده است.
پمپئو دور میز وزرای خارجه مینشیند؟
همه شواهد و قرائن نشان میدهند که امریکا اساساً قصد و توانی برای راهاندازی جنگی دیگر را ندارد و وقتی از تهدید به تقابل نظامی با ایران دم میزند و نشانهای از عقبنشینی ایران مشاهده نمی کند به درخواست مذاکره روی میآورد و پس از مواجهه با مقاومت تهران باز هم تحریم میکند. احتمالاً ترامپ قبلاً فکر میکرده است که تحریم راهی برای واداشتن ایران برای مذاکره مستقیم و برگ برندهای برای انتخاب دوباره او در دور دوم ریاست جمهوری است اما سؤالی که اکنون مطرح است این است: آیا او هنوز هم بر این باور است؟
ایران البته راه مذاکره با نمایندگان امریکایی در هر سطحی را نبسته و اعلام کرده در صورت بازگشت کاخ سفید به توافق هستهای، این امکان برای امریکا وجود دارد که در قالب نشستهای 1+5 با نمایندگان ایران دیدار و گفت و گو کند. حالا بعد از اوج گرفتن تنشهای اخیر بین ایران و امریکا، اولین نشست اعضای برجام در سطح عالی وزرای خارجه به گفته محمدجواد ظریف چهارشنبه پیش رو در نیویورک برگزار میشود. پمپئو در صورتی میتواند دور این میز بنشیند که تصمیم جدید و جدی بگیرد و آب رفته را به جوی برگرداند.
منبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: سازمان ملل متحد دونالد ترامپ مایک پمپئو تحریم های امریکا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۱۹۰۷۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ترامپ سر به سر ایران خواهد گذاشت؟ /هشدار رسانه اصلاح طلب به دولت رئیسی درباره ۲ خطر در کمین ایران
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامه اصلاح طلب هم میهن در گزارشی نوشت؛
مجلۀ آمریکایی تایم در گفتوگویی اختصاصی با دونالد ترامپ، رئیسجمهوری پیشین و شاید آیندۀ آمریکا از او دربارۀ برنامههای دورۀ دوم در صورت پیروزی پرسیده است. از این مصاحبه چنین برمیآید که از آنچه در دورۀ اول انجام نداده نهتنها پشیمان نیست که قصد دارد با قاطعیت ادامه دهد و این بار بیملاحظات قبلی و حتی سخن از تلافی هم به میان آورده است.
بازگشت ترامپ بهعنوان یکی از جدیترین خطرات برای اروپا هم مطرح شده و از این رو تنها ایران در معرض تهدید او قرار ندارد و اگرچه هنوز با قاطعیت نمیتوان گفت بازگشت او قطعی است اما باید برای بازگشت او سناریوهایی تدارک دید و باور به اینکه همهشان مثل هم هستند در دوران بلوغ جمهوری اسلامی پذیرفتنی نیست.
مهمترین خطر بازگشت ترامپ برای ایران برخلاف تصور این نیست که امکان احیای برجام را منتفی میسازد چون همین حالا هم بخت احیای برجام بالا نیست. اگر ترامپ بازگردد دو خطر اصلی متوجه ایران خواهد بود و جا دارد به این دو بیاندیشند:
نخست اینکه به احتمال زیاد تکلیف اوکراین را یکسره میکند و بعید است بگذارد جنگ اوکراین بیش از این ادامه یابد. حال با تسلیح و تجهیز بیشتر یا توافق با روسیه اما این وضع بعید است ادامه یابد. در این حالت ایران نمیتواند مانند حالا نفت صادر کند. اگر صادرات نفت خام ایران از ۲۰۰ هزار بشکه در اواخر دولت روحانی به یک میلیون بشکه در روز رسیده (و آمار رشد اقتصادیای که دولت به آن میبالد نیز ناشی از همین است) به خاطر این نیست که جو بایدن چشم خود را به روی فروش نفت به چین بسته بلکه ناشی از جنگ اوکراین است که نمیتوانند همزمان خریداران و مشتریان را از چند نقطه در تنگنا بگذارند و محدودیتهای بندر درگیر جنگ را جای دیگر باید جبران کنند. پس مهمترین آسیب ایران میتواند کاهش فروش نفت باشد آن هم نه به خاطر منتفی شدن برجام که به سبب تعیین تکلیف جنگ اوکراین.
نکته دوم اینکه ایران از سه تحول بازگشت طالبان در افغانستان، جنگ اوکراین و غزه سود برده و در اصطلاح فوتبالی سه بر صفر جلوست و ترامپ اگر بخواهد سر به سر ایران بگذارد این برتری سه بر صفر را باید از بین ببرد. چگونه؟ اول: ناامن کردن مرزهای شرقی و تضعیف بازار هرات. دوم: تغییر وضعیت غزه بهگونهای که ایران از آن سود نبرد و سوم: همان که در بالا اشاره شد: اوکراین.
به یاد آوریم که در سال ۱۳۵۹ و در همان مجلس اول دو نماینده با دو دیدگاه کاملاً مخالف در غالب امور داخلی در مورد مشترکی هشدار دادند و آن هم این بود که بعد از مرگ شاه ادامه گروگانگیری آمریکاییهای شاغل در سفارت سالبه به انتفاء موضوع است و موجب روی کار آمدن رقیب جیمی کارتر خواهد شد.
دکتر ابراهیم یزدی و شیخ محمد منتظری نمایندگان تهران و نجفآباد تأکید داشتند استمرار ریاستجمهوری جیمی کارتر به سود ماست نه روی کار آمدن رونالد ریگان ولی تفکری که باور داشت تفاوتی با هم ندارند رفتاری وارونه داشت و کاری کردند که نهتنها ازاین برگ به سود ایران و کارتر استفاده و او وامدار جمهوری اسلامی در دوره دوم نشود بلکه به عکس درست روزی گروگانها در فرانکفورت تحویل فرستادگان واشنگتن شدند که پیروزی ریگان مسجل شده بود و در پی آن سه دورۀ پیاپی کاخ سفید در اختیار جمهوریخواهان بود (دو دوره ریگان و یک دوره بوش پدر).
در حال حاضر ایران نمیتواند برای ماندن بایدن کار خاصی انجام دهد مگر آنکه نقش ویژهای در غزه یا اوکراین ایفا کند اما باید برای فردای احتمالی ترامپ سناریو داشت؛ فردایی که ترامپ درصدد جبران آن برتری در سه حوزه برخواهد آمد و اگر نه برتری که انتفاع. از تحول افغانستان نفع امنیتی و اقتصادی (بازار هرات و اضافه شدن به بازار سلیمانیه)، از تحول اوکراین نفع سیاسی و اطمینان از وتوی قطعنامهها در شورای امنیت سازمان ملل و از غزه نفع سیاسی چراکه اکنون به جای پیمان ابراهیم و نزدیک شدن اسرائیل به مرزهای ایران دانشگاههای آمریکا و حتی کانادا شاهد اعتراضات سراسری است و تکاپوی تشبیه حماس به داعش به شکست انجامیده و موج حمایت از فلسطینیها همه جا برخاسته است.
مهمترین مراقبت و هوشیاری وزارت خارجه باید حفظ همین سه موقعیت باشد تا ترامپ آنها را منتفی نکند و به هدر ندهد. در اصطلاح فوتبالی مراقب سه گل خودمان باشیم! در غزه البته با فاجعه انسانی روبهروییم و در اوکراین در اندازهای کمتر. مراد از سه گل در اینجا برتری در سیاست خارجی و تغییر موازنه قدرت است.
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902918