خودزنی آمریکا با تحریم!
تاریخ انتشار: ۳۱ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۱۹۱۵۴۷
آمریکا بار دیگر بانک مرکزی ایران را تحریم کرده است؛ اما به اعتقاد کارشناسان بانکی، اجرای این تصمیم برای خود آمریکا هم تبعاتی دارد.
روز جمعه آمریکا بانک مرکزی ایران را برای بار دوم تحریم کرد؛ اما به همراه بانک مرکزی، صندوق توسعه ملی و شرکت توسعه تجارت اعتماد پارسه نیز تحریم شدهاند. بهانه هم تأمین مالی برای سپاه پاسداران و حمایت از تروریسم است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کامران ندری، کارشناس بانکی، بر این باور است که اعمال مجازات برای بانکهای مرکزی که با بانک مرکزی ایران همکاری میکنند، کار بسیار دشواری است و آمریکا را وارد رویارویی سختی با دیگر کشورها میکند. او میگوید: بانکهای مرکزی در سراسر جهان تحت مدیریت دولتها هستند، بنابراین اگر کشوری به تحریمهای آمریکا توجهی نکند، میتواند ارتباط خود با ایران را حفظ کند؛ مگر اینکه خواست و تمایل کشورها چیز دیگری باشد. صندوق توسعه ملی هم که در ایران به محلی برای تأمین اعتبارات پروژههای نیمهتمام دولت تبدیل شده است، از آنجا که از نگاه آمریکا محل ذخیره ارز و تأمین اعتبار پروژههای سپاه است، تحت تحریم قرار دارد.
به گفته بایزید مردوخی، عضو سابق هیئت امنای حساب ذخیره ارزی، صندوق توسعه ملی که قرار بود وامهای ارزی به پروژهها بدهد، چندی است از مسیر خود منحرف شده و حتی پرداختهای ریالی هم به پروژهها داشته است. از نگاه این عضو سابق هیئت امنای حساب ذخیره ارزی، بهطورکلی صندوق توسعه ملی از اهداف اصلی خود فاصله گرفته است و نهتنها وامهای ارزی این صندوق بازپرداخت نمیشود، بلکه برخی وامهای آن به صورت ریالی بازپرداخت میشود؛ به همین دلیل تحریم چنین صندوقی، معنایی ندارد. از نگاه کارشناسان، تحریمهای آمریکا بیش از آنکه بر اقتصاد ایران اثرگذار باشد، اقدامی نمایشی از سوی این کشور است؛ اما نمیتوان گفت تحریم هیچ تأثیری هم بر اقتصاد ایران نخواهد داشت.
تداوم تحریمها بر کاهش تولید و رشد بیکاری دامن خواهد زد.آمریکا روز جمعه «بانک مرکزی»، «صندوق توسعه ملی ایران» و شرکتی به نام «توسعه تجارت اعتماد پارسه» را در فهرست تحریمهای خود قرار داد. این کشور مدعی است این مجموعهها پوششی برای انتقال پول به وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح ایران هستند و از تروریسم حمایت میکنند. کارشناسان درباره شرکت توسعه تجارت اعتماد پارسه اطلاعات زیادی در دسترس ندارند و این شرکت را هم مانند سایر شرکتهای ایرانی، مشمول تحریمهای آمریکا میدانند. صندوق توسعه ملی نیز دیگر مجموعهای است که مشمول تحریمهای آمریکا شده است. صندوق توسعه ملی صندوقی است که این روزها هر نهادی منابع مالی کم میآورد، با دستبردن در منابع آن میخواهد کمبودهایش را جبران کند؛ اما چرا آمریکا به بهانه حمایت از تروریسم این صندوق را تحریم کرده است و آیا این تحریم بر اقتصاد ایران تأثیرگذار است؟
احتمال تعطیلی برخی پروژهها
بایزید مردوخی، عضو سابق هیئت امنای حساب ذخیره ارزی عنوان میکند: هدف اولیه تشکیل صندوق توسعه ملی این بود که بخشی از درآمد نفت در هزینههای جاری دولت صرف نشود، بلکه این منابع کنار گذاشته شود و در اختیار صندوق توسعه ملی قرار بگیرد.او اضافه میکند: با توجه به اینکه صندوق توسعه ملی به هدفهای اولیه خود نرسیده است، بنابراین تحریم این صندوق بیتأثیر است. تحریم برای چیست؟ داراییهای صندوق به صورت وامهایی است که پرداخته است و بازپرداخت نمیشود یا اگر بازپرداخت شود، احتمالا به صورت ریالی بازپرداخت میشود؛ چون به صورت ریالی هم به واحدهای اقتصادی وام پرداخت شده است. در نتیجه تحریمشدنش هیچ معنایی پیدا نمیکند؛ جز اینکه احتمالا جلوی اجرای تعدادی از طرحها و پروژههایی که در دستور کار است، گرفته شود.عضو سابق هیئت امنای حساب ذخیره ارزی درباره تعاملات صندوق توسعه ملی با خارج از کشور و احتمال تأثیر تحریمها بر این روابط عنوان میکند: صندوق فقط برای واردکردن تکنولوژی و ماشینآلات بخش صنعت، منابع خود را در خارج از کشور استفاده میکند. در واقع وام میدهد و باید این وام به صورت ارزی باشد.او درباره تأثیر تحریم بر عملکرد بانک مرکزی هم اعلام میکند: خزانه دولت نزد بانک مرکزی بوده و هست؛ یعنی درآمدهایی که دولت حاصل میکند، در بانک مرکزی ذخیره میشود. دولت مشتری بزرگ بانک مرکزی بوده و آنجا حساب باز کرده است. بانک مرکزی به علت اینکه یک مؤسسه بسیار معتبر است و در سطح جهانی شناخته شده است، فعالیتهایی با سایر بانکهای مرکزی دنیا و صندوق بینالمللی پول و امثال اینها داشته و دارد. نمیدانیم تحریمهای اخیر چه تأثیری میتواند بر بانک مرکزی داشته باشد.
کاهش بیشتر تولید و افزایش بیکاری با تداوم تحریمها
احمد حاتمییزد، کارشناس پولی و بانکی درباره تأثیر تحریم دوباره بانک مرکزی بیان میکند: تحریمهای اخیر چیزی اضافه بر آنچه تاکنون بوده است، ندارد. درحالحاضر کدام بانک خارجی با ما کار میکند؟ وقتی همه بانکها با ما کار نمیکنند، استثنائی هم قائل نیستند و تمام بانکها و شرکتهای دولتی و خصوصی ما در شرایطی هستند که بانکهای بینالمللی با آنها به صرف ایرانیبودن کار نمیکنند و مورد تحریم عملی قرار میگیرند؛ حتی اگر مقرراتی هم برای تحریمشان نباشد. تحریم جدید چه چیز اضافهای میتواند داشته باشد؟او درباره تأثیر تحریم صندوق توسعه ملی هم میگوید: تصور من این است که صندوق توسعه ما اصلا حسابی در خارج از کشور ندارد. تمام موجودی آن نزد بانک مرکزی است.
تحریم بشود یا نشود، تأثیری در وضع صندوق ندارد. بانک مرکزی از قبل تحریم بوده است و آمریکا چیزی نمیتواند به آن اضافه کند. فقط فضا را داغ میکنند. درحالحاضر بدترین تحریمهایی که میتوانستند به ایران تحمیل کنند، اعمال کردهاند.حاتمییزد میگوید: بعد از تحریمها کارخانجات ما نمیتوانند با ظرفیت کامل کار کنند و برخی تعطیل کردهاند. تعداد زیادی از کارگران یا حقوق نگرفتهاند یا اخراج شدهاند. این مسائل بخشی از خسرانی است که بر اثر این تحریمها تحمل میکنیم. وضعیت دارو در کشور نامناسب است و بسیاری از داروهایی که از خارج میآمده، نیست یا کم است. رشد اقتصادی ایران سال قبل منفی پنج درصد بوده است و در سال جاری رقم منفی بالاتری خواهد بود.او تأکید میکند: تحریمهایی که بهتازگی اعلام کردند، هیچ فرقی با قبل ندارد؛ اما ادامه تحریمهای قبلی است و باعث تشدید کاهش تولید و افزایش بیکاری میشود.
بانک مرکزی مشمول تحریمهای ثانویه شد
غلامرضا نظربلند، کارشناس بانکی، نیز با تأکید بر اینکه تحریمهای اخیر آمریکا علیه بانک مرکزی و صندوق توسعه ملی را باید به صورت یک بسته ببینیم، این تحریمها را چندان هم بیتأثیر نمیداند.او میگوید: هرکدام از این مجموعهها بهنوعی با تجارت بینالملل و تجارت خارجی ما در ارتباط هستند و بهنوعی مباشر، عامل یا کارگزار به حساب میآیند. طبعا هرکدام از این مجموعهها میتواند نقشی در تبادلات ایران داشته باشد؛ اما آنطور که ادعا میشود، شاید فعلا تأثیرات جدی نداشته باشد. بیشتر تأثیرات نمادین دارد.نظربلند اضافه میکند: بانک مرکزی هم قبلا تحریم شده بود؛ اما الان دیگر مشمول قانون مقابله با تروریسم شده است؛ یعنی مشمول تحریمهای ثانویه شده است. بهنوعی میتوان گفت اگر کسی با بانک مرکزی معامله کند، در شمار شرکتها یا کشورهایی قرار میگیرد که از تروریسم حمایت میکنند.اگرچه دیگر کارشناسان معتقدند که صندوق توسعه ملی یک صندوق داخلی است؛ اما این کارشناس بانکی بر این باور است که صندوق توسعه ملی منابع ارزی دارد. وقتی مجموعهای منابع ارزی دارد، دیگر نمیتوان گفت داخلی است. ارز یک پول بینالمللی است. وقتی یک شعبه بانک ریالی داریم، با زمانی که شعبه بانک ریالی و ارزی داریم، شرایط متفاوت است. در شعبه دوم دیگر بحث ریالی نیست و یک سمت فعالیتهای آن شعبه، دنیای خارج است.او اضافه میکند: عمده منابع صندوق توسعه ملی هم مثل بانک مرکزی ارزی است. بانک مرکزی یکسری منابع با واحد پول ملی دارد و علاوهبراین داراییهای خارجی دارد. دارایی خارجی بانک مرکزی همان ارز است. بحث تحریم بانک مرکزی نوعا به خاطر داراییهای خارجیاش است.نظربلند جایگزینی ارز دیگر کشورها به جای دلار را هم اقدامی میداند که در بلندمدت ممکن است به دلیل متغیرهای گوناگون اقتصادی محقق شود؛ اما درحالحاضر با توجه به اینکه 89 درصد معاملات بینالمللی به صورت مستقیم و غیرمستقیم با دلار انجام میشود، این جایگزینی امکان ندارد.
منابع صندوق توسعه ملی دلاری نیست
برخلاف اظهارات نظربلند درباره منابع ارزی صندوق توسعه ملی، کامران ندری، کارشناس بانکی بیان میکند: ما منابع خود در صندوق توسعه ملی را به صورت دلاری نگهداری نمیکنیم. احتمالا به صورت ارزهای دیگر در خارج از ایران نگهداری میشود و نقلوانتقال این ارزها هم از طریق بانک مرکزی اتفاق میافتد. بانک مرکزی هم که از قبل تحریم شده است. واقعیت این است که دقیقا نمیتوانم بفهمم که تحریم جدید چه محدودیتی ایجاد میکند. حدس میزنم بیشتر جنبه تبلیغاتی داشته باشد.او اضافه میکند: بانک مرکزی عمدتا با بانکهای مرکزی دیگر ارتباط برقرار میکند. بانکهای مرکزی مثل بانکهای خصوصی نیستند که بتوان بهراحتی مجازاتشان کرد یا مشمول تحریم قرارشان داد. بانکهای مرکزی به دولتها وصل هستند و اگر دولتها بخواهند، میتوانند تعاملات خود با ایران را حفظ کنند. دولتهایی که خیلی بهسادگی زیر بار تحریمهای آمریکا نمیروند، احتمالا توجهی به این تحریمها نمیکنند. برخی دولتها هم ممکن است تحریمهای آمریکا را بهانه کنند؛ درحالیکه تمایل و میل خودشان است که نمیخواهند با بانک مرکزی ما همراهی داشته باشند.ندری میگوید: اعمال تحریم و مجازات در بانکهای مرکزی که با ایران تعامل دارند، برای آمریکا هزینه دارد و این کشور را وارد رویارویی سخت و دشواری با کشورها میکند. با این سطح از اطلاعاتی که من دارم، حدسم این است که این تحریم بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد و نمیتواند خیلی مؤثر باشد.او بیان میکند: حداکثر فشاری که آمریکا تا این لحظه میتوانسته به ایران وارد کند، محدودیت فروش نفت بوده است که آن را اعمال کرده است. دراینباره به آخر خط رسیده است. به نظر من تحریمهای جدید نمیتواند مثل قبل روی اقتصاد ایران اثرگذار باشد. بههرحال تحریم است؛ ولی آثارش به اندازه تحریم سال قبل یا تحریم نفت نیست.
اقتصادآنلاین
لینک کوتاه خبر: bzna.ir/000FMm برچسب ها: بانک مرکزی ، آمریکا ، بازارنیوزمنبع: بازار نیوز
کلیدواژه: بانک مرکزی آمریکا بازارنیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت bazarnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بازار نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۱۹۱۵۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جایگزین اسکناس کیلویی
خبرساز شدن تصویری از یک گردشگر روس با کیسهای پر از دستههای اسکناس ریال، بار دیگر جای خالی اسکناس درشت در اقتصاد ایران را به سیاستگذار یادآوری کرد.
به گزارش دنیای اقتصاد، البته باید توجه کرد این موضوع منافاتی با ضرورت مهار تورم بهعنوان یک اولویت برای سیاستگذار ندارد، اما به نظر میرسد با کاهش ارزش ریال، انتشار اسکناسهای جدید که قابلیت پوشش معاملات را داشته باشد، یک ضرورت محسوب میشود. از سوی دیگر میتوان با اطلاعرسانی بیشتر، استفاده از کارتهای اعتباری مخصوص گردشگران را هم رواج داد.
تصویر یک گردشگر روس با کیسهای پر از اسکناس ریال بار دیگر افت ارزش ریال و جای خالی اسکناسهای درشت را در اقتصاد ایران یادآور شد. پیش از این نیز نسبت به اثری که این موضوع بر وجهه بینالمللی کشور خواهد داشت، اشاره کرده بودیم. حال بار دیگر ضرورت چاپ اسکناسهای جدید در اقتصاد ایران مطرح میشود.
طی روزهای گذشته تصویری در شبکههای اجتماعی با عنوان «تصویری غمانگیز از ارزش سقوط پول ایران» دستبه دست شد. این تصویر گردشگر روسی را نشان میدهد که ۳۰۰ دلار را به ریال ایران تبدیل کرد و بهدلیل حجم بالای این اسکناسها آنها را با کیسه پلاستیکی حمل میکرد. در کنار مساله افزایش تورم و کاهش ارزش پول ملی، یکی از نکاتی که پس از انتشار این خبر باید به آن توجه کرد، جای خالی اسکناسهای درشت در اقتصاد ایران است. همانطور که «دنیایاقتصاد» پیش از این نیز در گزارشهایی به این موضوع پرداخته بود سالها است که پس از انتشار اسکناس ایران چک یکمیلیون ریالی اسکناس بزرگتری در اقتصاد ایران چاپ نشده است.
این در حالی است که با افزایش تورم قدرت خرید این اسکناس بهشدت کاهش یافته است. در چنین شرایطی به نظر میرسد زمان آن رسیده باشد که سیاستگذار پولی دست به انتشار اسکناسهای درشتتری برای سهولت مبادلات افراد بزند. البته پیش از این اخباری منتشر شده بود که خبر از برنامه بانکمرکزی برای چاپ ایرانچکهای ۵۰۰ هزار تومانی میداد. خبری که البته پیگیریها نشان داد صحت ندارد و پس از آن نیز بانک مرکزی در اطلاعیه بهطور رسمی خبر داد برنامهای برای چاپ اسکناسهای درشتتر ندارد. البته مشخص نیست سیاستگذار پولی به چه دلیل فعلا قصد ندارد در این راستا اقدامی انجام دهد.
نکته دیگری که پیشتر به آن اشاره کرده بودیم، اثری است که این موضوع میتواند بر وجهه اقتصاد کشور در مقابل گردشگران داشته باشد. موضوعی که در جریان انتشار تصویر مذکور شاهد آن بودیم؛ بنابراین یکی از دلایلی که با استناد آن میتوان به لزوم چاپ اسکناسهای درشتتر در اقتصاد ایران اشاره کرد، همین مساله است.
نقش پررنگ کارتهای گردشگریالبته اگر عوامل دیگر را کنار بگذاریم و بخواهیم تمرکز خود را بر مساله گردشگران خارجی بگذاریم، یکی دیگر از نکاتی که به نظر میرسد در این زمینه مغفول مانده، فراهم کردن سازوکاری برای استفاده گردشگران از کارتهای اعتباری است. هر چند بهدلیل تحریمها امکان استفاده گردشگران از کارتهای اعتباری سایر کشورها وجود ندارد، اما بانکهای کشور امکان استفاده از کارتهایی را برای گردشگران خارجی فراهم کردند.
این کارتها قابلیت شارژ دارند و گردشگران میتوانند در لحظه آن را شارژ کنند. همچنین این امکان وجود دارد که در پایان سفر، باقیمانده کارت را دریافت کرده و آن را به ارز کشور خود تبدیل کنند. با این حال به نظر میرسد بهدلیل عدم اطلاعرسانی کافی برای گردشگران خارجی چندان از این قابلیت استفاده نمیکنند. یکی دیگر از مسائلی که ضرورت چاپ اسکناس درشت را پررنگ میسازد، به صرفه کردن چاپ اسکناس برای بانک مرکزی است. در شرایط فعلی بانکمرکزی میگوید هزینه چاپ اسکناسها از ارزش آنها بیشتر است؛ در نتیجه برای این نهاد اقدامی به صرفه نیست. حال اینکه با چاپ اسکناسهای درشتتر میتوان این مساله را برای بانک مرکزی برطرف کرد.
پوچ بودن ادعای تورمییکی از نکاتی که منتقدان چاپ اسکناس درشتتر در اقتصاد به آن اشاره میکنند، اثر تورمی آن است. این در حالی است که این امر یک موضوع فنی است و هیچ اثری بر متغیرهای پولی و تورم ندارد. از سوی دیگر بسیاری از اقتصادهای پیشرفته که اسکناسهای درشتی در آنها مبادله میشود، تورمهای پایینی دارند؛ بنابراین نمیتوان گفت این اقدام میتواند به رشد تورم منجر شود.
بهعبارت دیگر، آنچه میتواند روند تورمی فعلی را مهار کند، توجه به بیانضباطی مالی و بودجهای دولت، کاهش هزینهها و بهطور کلی مقابله با کسریبودجه است. همچنین باید توجه کرد که پیشنهاد چاپ اسکناسهای درشتتر به معنی بیتوجهی به لزوم رفع معضل تورم نیست و لازم است سیاستگذار در کنار این اقدامات تکمیلی توجه کافی به اجرای سیاستهای ضدتورمی داشته باشد.