Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایکنا»
2024-04-26@18:37:32 GMT

انگار همین دیروز شهیدشان را آورده‌اند

تاریخ انتشار: ۳۱ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۱۹۲۳۶۳

انگار همین دیروز شهیدشان را آورده‌اند

به گزارش ایکنا از خوزستان، از باب‌الشهدا وارد مزار شهدا می‌شوم، شلوغ است، هنوز کامل وارد نشده‌ام که می‌بینم خانمی با دختر بچه سه چهار ساله‌اش بر روی مزار یکی از شهدا نشسته است، دخترک دارد بازی می‌کند، اولین عکسم را می‌گیرم و راه می افتم.

خودم را ناخودآگاه روبه روی مزار شهید مدافع حرم، سردار شهید تقوی‌فر می‌بینم، او که از یاران سردار قاسم سلیمانی بود و نقش مهمی در عقب راندن نیروهای داعش از 80 کیلومتری مرزهای ایران داشت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

عکسهایم را می‌گیرم و جلوتر می‌روم.

فضای مزار شهدا غریب است، در عین شلوغی آرامش خاصی به آدم می‌دهد. به هر طرف نگاه می‌کنم مادر شهید یا همسر و فرزند شهید بر روی مزاری نشسته‌اند و فاتحه و دعا و قرآن می‌خوانند، انگار همین دیروز شهیدشان را آورده‌اند یا که نه، گویی هنوز جنگ تمام نشده است.

به هر طرف نگاه می‌کنم نام شهید مدافع حرمی را می‌بینم، جوانانی هم سن و سال من که حتی بعضی‌هاشان دوستانم بودند. دلم به درد می‌آید، خانم چادری جوانی کنار مزار یکی از شهدا نشسته و قرآن می‌خواند، آنقدر غرق در خواندن قرآن است که اصلا متوجه نمی‌شود دارم از او عکس می‌گیرم.

کمی جلوتر دختر خانم مانتویی جوانی که تیپ امروزی دارد و کنار مزار یکی از شهدا نشسته نظرم را به خود جلب می‌کند، از خودک می‌پرسم یعنی چه نسبتی با شهید دارد، چند عکس از دور می‌گیرم، متوجه من می‌شود اما عکس‌العملی نشان نمی‌دهد.

برمی‌گردم به سمت مزار شهدای گمنام؛ روی هر مزار شمعی روشن است و خانم‌ها همراه بچه‌هایشان مشغول خواندن دعا و قرآن هستند. چند عکس می‌گیرم و برمی‌گردم؛ خانواده یکی از شهدا کنار مزار پدر و مادر شهید نشسته‌اند‏، من را که می‌بینند شیرینی تعارفم می‌کنند، برمی‌دارم و می‌خورم.

کم کم هوا تاریک می‌شود، با تاریک شدن هوا‏، گرفتن عکس در قسمت مسقف مزار شهدا سخت‌تر می‌شود، اما عکس‌ها به خاطر نور طلایی شمع‌هایی که روشن است قشنگ‌تر می‌شوند. جرأت پیدا می‌کنم و به سمت آن دختر خانم جوان که هنوز بر روی مزار شهید نشسته می‌روم، حال و هوای عجیبی دارد، طوری‌که ناخودآگاه به حالش غبطه می‌خورم، می‌گویم که از او برای خبرگزاری عکس گرفته‌ام، مخالفتی نمی‌کند و نام خبرگزاری را از من می‌پرسد، می‌گویم ایکنا، ایکنای خوزستان.

بیشتر به خودم جرأت می‌دهم و از او می‌پرسم که چه نسبتی با شهید دارد، در جوابم خودش را دختر شهید معرفی می‌کند و فقط سه سال داشته که پدرش شهید شده. از او می‌پرسم هنوز وقتی اینجا می‌آید آرام می‌شود؟ می‌گوید بله!

بغض گلویم را می‌گیرد و دیگر نمی‌توانم سوالی بپرسم برای اینکه متوجه نشود از او خداحافظی می‌کنم و به سمت مزار شهیدان حقیقی می‌روم و فاتحه‌ای می‌خوانم، کمی آرام می‌گیرم.

کم کم صدای اذان را می‌شنوم، دختر جوان بلند شده که برود. خودم را به او می‌رسانم و از او می‌خواهم تا کنار مزار پدر شهیدش بنشیند تا از او عکس مناسبی بگیرم، قبول می‌کند، عکس را می‌گیرم، انگار دارم از دختری سه ساله که بر بالین پدر خود آرام گرفته عکس می‌گیرم، انگار اصلاً جنگی به وقوع نپیوسته که بخواهد تمام شده باشد، آنقدر آرامست که انگار پدرش کنارش نشسته. این‌بار دیگر از او خداحافظی می‌کنم و به سمت مسجد مزار شهدا می‌روم تا نماز بخوانم که دوباره خود را پیش مزار شهید تقوی‌فر می‌بینم.

خانواده‌اش آمده‌اند و سر مزار عزیزشان نشسته‌اند، اول متوجه من نمی‌شوند، در حال خوش خودشان هستند، ولی وقتی متوجه من می‌شوند خود را کمی جمع و جور می‌کنند، عکس‌هایم را می‌گیرم و به سمت مسجد می‌روم که مادر شهیدی که غریبانه شمعی بر روی مزار شهیدش روشن کرده نظر مرا به خود جلب می‌کند، عکس‌های آخرم را از او می‌گیرم.

به مسجد رسیدم، وضو می‌گیرم و نماز می‌خوانم. از مسجد بیرون می‌آیم و ناخودآگاه زمزمه می‌کنم: شهید گمنام سلام، سید و سالار سلام، آخر ماه محرم است...

محمد محمدعلی‌پور؛ عکاس ایکنا خوزستان 

گزارش تصویری این متن را اینجا ببینید.

انتهای پیام 

منبع: ایکنا

کلیدواژه: ایکنا خوزستان عکس شهدا عکاس ایکنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۱۹۲۳۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پیکر جانباز شهید پاسبان در تربت جام آرام گرفت

پیکر جانباز شهید "حاج محمد ابراهیم پاسبان" در قطعه شهدای تربت جام آرام گرفت. - اخبار استانها -

به گزارش خبرگزاری تسنیم ازتربت جام، جانباز 70 درصد دوران دفاع مقدس "شهیدحاج محمدابراهیم پاسبان" پس از 38 سال تحمل درد و رنج ناشی از عوارض بمباران شیمیایی توسط دشمن بعثی به یاران شهیدش پیوست.

پیکر مطهر این جانباز شهید دفاع مقدس صبح امروز از محل تیپ 38 زرهی تا میدان حضرت ولیعصر(عج) شهرستان تربت جام تشییع و پس از اقامه نماز، پیکر مطهر این شهید در گلزار شهدای بهشت نبی(ص) آرام گرفت.

در این محفل معنوی مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان رضوی باگرامیداشت یاد شهدا و ایثارگران و جانبازان، گفت: جانباز 70 درصد دفاع مقدس حاج ابراهیم پاسبان 38 سال با تمحل درد و رنج فراوان با دستگاه اکسیژن نفس می‌کشید.

حجت الاسلام حسن زاده نامقی با اشاره به اینکه شهدا را از دست ندادیم بلکه به دست آوریم افزود: اقتدارنظام جمهوری اسلامی ایران مدیون خون شهیدان ، تلاش شبانه روزی و جانفشانی نیروهای مسلح و حضورمقتدرانه و پشتیبانی مردم در صحنه است .

انتهای پیام/282/

دیگر خبرها

  • یادواره شهید دانشجو در خانوک
  • یادواره سردار شهید سیدمعروف ایرانی در صومعه سرا
  • غیرتی که در خون غلتید
  • پیکر جانباز شهید پاسبان در تربت جام آرام گرفت
  • تجدید پیمان با شهیدالداغی در قالب کاروان خودرویی
  • هفته کارگر در بوشهر با گلباران مزار شهدا آغاز شد
  • دومین کنگره شهدا در چهارمحال و بختیاری برگزار می‌شود
  • گردشگری مقاومت یکی از راه‌های معرفی شهدا است
  • برای شناخت شهدا باید سرگذشت پژوهی کنیم
  • ببینید | روایت ملی‌پوش کاراته نابینایان از برخورد عجیب مردم در یک مورد خاص: انگار در روز روشن بی‌حیا شده‌ایم!