Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ ماموران با حضور در صحنه جرم با جسد پریسا ۲۳ ساله که هدف ضربات چاقو قرار گرفته بود روبه رو شدند و در همان تجسس‌های ابتدایی مشخص شد خواستگارقدیمی پریسا که فرهاد نام دارد عامل این جنایت خونین است.

پسر همسایه

کارآگاهان در این مرحله از تجسس‌ها پی بردند که فرهاد پس از جنایت پا به فرار گذاشته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از این رو خانواده فرهاد که همسایه دیوار به دیوار خانه پریسا بودند مورد بازجویی قرار گرفتند.پدر فرهاد به ماموران گفت: خانواده پریسا همسایه ما هستند و سال‌ها قبل متوجه شدم پسرم به پریسا علاقه دارد و می‌خواهد با او ازدواج کند و این در حالی بود که خانواده پریسا نیز از این موضوع اطلاع داشتند.

وی افزود: روز حادثه فریادهای پریسا را از داخل پارکینگ شنیدم و به سرعت خودم را به آن جا رساندم که دیدم دختر جوان روی زمین افتاده و پسرم یک چاقوی خونین در دست دارد.

وی ادامه داد: با داد و فریاد از همسایه‌ها کمک خواستم و به پسرم بدوبیراه گفتم، فرهاد ترسیده بود و پا به فرار گذاشت. تحقیقات برای دستگیری فرهاد ادامه داشت تا این که پس از چند ساعت فرهاد به اداره پلیس مراجعه و خود را تسلیم ماموران کرد.

جوان عاشق پیشه

فرهاد که خود را تسلیم ماموران کرده بود در اعترافاتش گفت: سال‌ها با خانواده پریسا همسایه بودیم به طوری که بالکن اتاق من و پریسا به هم چسبیده بود و از چهار سال قبل من و پریسا با هم در ارتباط بودیم و خانواده‌های مان نیز از این ماجرا اطلاع داشتند.

وی افزود: پس از این که لیسانسم را در دانشگاه شهید بهشتی گرفتم به خدمت سربازی رفتم و قصد داشتم بعد از پایان خدمت سربازی با پریسا ازدواج کنم تا این که چندی قبل وقتی در بالکن اتاقم ایستاده بودم شنیدم که پریسا با یک مرد غریبه، تلفنی صحبت می‌کند.

قاتل عاشق پیشه ادامه داد: خیلی عصبانی و ناراحت شده بودم و نمی‌دانستم چه کار باید بکنم به همین دلیل ماجرای صحبت‌های او با مرد غریبه را به رویش آوردم که به من گفت حدود سه ماه است که با یک مرد آشنا شده، اما هیچ خبری نیست.

من عاشق پریسا بودم و دیگر نمی‌توانستم خودم را کنترل کنم به همین دلیل او را به خانه مان دعوت کردم و به بهانه این که برایش کادو خریده ام با هم به پارکینگ ساختمان رفتیم و همان جا بود که با چاقو ضربه‌ای به پریسا زدم و پدرم با فریادهای دختر مورد علاقه ام به پارکینگ آمد و من از ترس پا به فرار گذاشتم.

فرهاد گفت: بعد از چند ساعت با پدرم تماس گرفتم و شنیدم که پریسا فوت کرده است به همین دلیل تصمیم گرفتم خودم را تسلیم ماموران کنم، چون زندگی بدون پریسا برای من معنایی ندارد.

دادگاه کیفری

بدین ترتیب پس از تحقیقات تکمیلی و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد و خانواده پریسا در این جلسه خواستار قصاص قاتل دخترشان شدند.

فرهاد در جایگاه دفاع قرار گرفت و گفت: من عاشق پریسا بودم و از کاری که کردم پشیمانم، پریسا من را دوست نداشت و عشق مان یک طرفه بود، کاش روز جنایت پریسا دعوتم را قبول نمی‌کرد و به خانه مان نمی‌آمد.

وی افزود: بعد از این حادثه به دلیل فشار روحی و روانی ۲۱ روز در بیمارستان روانی بستری بودم و شاید باور نکنید هنوز باور ندارم دختر مورد علاقه‌ام را به قتل رسانده‌ام.

دیگر هیچ چیزی برای من معنا و مفهومی ندارد و می‌خواهم که هر چه زودتر حکم قصاص من صادر شود تا از این زندگی نجات پیدا کنم.

فرهاد ادامه داد: به دلیل مشکلات و ناراحتی‌هایم قادر به ادامه زندگی نیستم و حتی دوبار در زندان دست به خودکشی زدم، اما هم سلولی هایم به کمکم آمدند و مرا نجات دادند، من زندگی و دختر مورد علاقه ام را از دست دادم و زندگی کردن برایم ارزشی ندارد.

گریه‌های مادرانه

مادر پریسا درحالی که اشک می‌ریخت، گفت: دخترم ۱۸ ساله بود که خانواده فرهاد از دخترم خواستگاری کردند، پریسا به آن‌ها جواب منفی داد، اما فرهاد دست بردار نبود تا جایی که پریسا مجبور شد شماره موبایلش را تغییر دهد، ولی پسر همسایه شماره را به دست آورده بود و به مزاحمت‌هایش ادامه می‌داد.

وی افزود: فرهاد و خانواده اش آدم‌های بدی نبودند و هیچ گاه فکر نمی‌کردم به دخترم آسیب برسانند و حتی بعد از این اتفاقات با خانواده فرهاد در ارتباط هستیم.

حکم قصاص

پس از پایان این جلسه حکم قصاص برای سرباز عاشق پیشه از سوی دادگاه کیفری یک استان تهران اعلام شد و فرهاد در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.

دو سال از ماجرای قتل پریسا گذشت و فرهاد در زندان روزشماری می‌کرد تا حکم اعدامش اجرا شود تا این که خانواده پریسا با توجه به ادامه ارتباط با خانواده قاتل دخترشان با حضور در دادسرای امور جنایی تهران، از بخشش قاتل پریسا خبر دادند.

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: روحی و روانی زمین شهید بهشتی قتل ماموران پلیس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۱۹۳۷۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مطهری:برد تراکتور را به خانواده لاله تقدیم می‌کنم

به گزارش ورزش سه، حمید مطهری که برای اولین بار در پایان یک مسابقه در نشست مطبوعاتی حضور داشت به هواداران تراکتور پیغام مشخصی فرستاد، اینکه تیمش را حمایت کنند. او گفت:  با توجه به فوت هوادار عزیزمان دوست داشتم بازی را ببریم و تقدیم روح آن مرحوم کنیم. از اول گفتم اولویت ما هوادار باشد. ما برای هواداران بازی می‌کنیم. بچه های من جانانه جنگیدند.

او که با هیجان حرف می‌زد در ادامه گفت: با توجه فشاری که روی تیم بود عدم تمرکز در ضربات آخر وجود داشت. این برای من مهم است که بچه‌ها جانانه بازی کردند و نشان دادند تیم هستیم.

سرمربی تراکتور ادامه داد: بازی پویا بود و هر دو تیم خوب بودند. بعد از گلی که زدیم ذوب آهن تغییراتی ایجاد کرد و پلن های مختلفی داشت و بازی را عوض می‌کرد. تیم ذوب آهن هم تیم خوبی است و در نهایت این برد را به هواداران و خانواده لاله (هوادار) تقدیم می‌کنم.

دیگر خبرها

  • (ویدئو) تصاویر هولناک از کفتار‌هایی که به خودشان هم رحم نمی‌کنند | خوردن گوش یک کفتار توسط دوستش!
  • مطهری:برد تراکتور را به خانواده لاله تقدیم می‌کنم
  • نیم نگاهی به زندگی شهید محمد سهرابی‌ثانی
  • سحرگاه متفاوت یک زن و ۴ مرد پای چوبه دار| دو نفر از پای چوبه دار به زندان برگشتند و سه نفر دیگر...
  • نه بایرن مونیخ و نه توماس توخل، هیچ‌کدام علاقه‌ای به ادامه دادن با یکدیگر ندارند
  • خانواده قاتل از «بی‌بدن» شکایت می‌کنند؟
  • خانواده هم قاتل از «بی‌بدن» شکایت می‌کنند؟
  • حرف‌های جالب عروس بزرگ امام: نمی‌خواستم ازدواج کنم اما.. /آقا مصطفی، روحانیِ مدرنی بود و در حجاب سختگیری نداشت
  • عروس بزرگ امام : نمی خواستم ازدواج کنم، قصد داشتم به درسم ادامه بدهم و به کشورهای خارجی سفر کنم؛ اما..
  • «خرده جنایت‌های زن و شوهری» روی صحنه عمارت نوفل لوشاتو