رمزگشایی از حضور آمریکا در عربستان
تاریخ انتشار: ۱ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۲۰۶۰۵۹
به گزارش سرویس اقتصادی جام نیـوز، از زمان اشغال عراق در ۲۰۰۳ که نظامیان آمریکایی عربستان را ترک کردند مجددا این نیروها به ریاض بازمیگردند. نشانههای این اقدام را میتوان در چهار عامل تحلیل کرد: افزایش مخاطرات و تهدیدات برای عربستان، ضعف تسلیحات دفاع موشکی، تحول در استراتژی و تجهیزات رقبا و بیمیلی ترامپ برای اقدام جدی و عملیاتی به نفع عربستان.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یک هفته پس از حملات پهپادی به تاسیسات پالایش نفت شرکت آرامکو در بقیق و خریص که با غافلگیری مقامات سعودی در چگونگی واکنش متقابل مواجه شده است، رئیسجمهوری آمریکا با اعزام محدود نیروی نظامی آمریکا به خلیجفارس موافقت کرده است. دونالد ترامپ گفته است که اعزام سربازان آمریکایی به درخواست عربستان سعودی و اماراتمتحدهعربی به منظور تقویت توان دفاعی از هوا و پدافند موشکی نیروی نظامی آنها انجام خواهد گرفت.
پیشتر و در اواخر تیر ماه ۱۳۹۸ پنتاگون مجوز اعزام ۵۰۰ نظامی و تجهیزات این کشور به پایگاه شاهزاده سلطان بنعبدالعزیز در نزدیکی ریاض را صادر کرده بود که انفجار مجدد تاسیسات آرامکو نشان میدهد این تعداد نیرو جوابگوی حملات وارده به عربستان نبوده و نیاز است تا کمیت و کیفیت حضور و آرایش این نیروها تغییر کند. از زمان اشغال عراق در ۲۰۰۳ که نظامیان آمریکایی عربستان را ترک کردند مجددا این نیروها به عربستان باز میگردند که تحول نظامی نسبتا مهمی در روند همکاریهای ریاض و واشنگتن محسوب میشود.
آمریکا پیشتر هم در سال ۱۹۹۱ در زمان حمله صدام به کویت، نیروی نظامی به عربستان اعزام کرده بود که این اقدام با موافقت عبدالعزیز بن باز رئیس وقت علمای ارشد وهابی مواجه شد که در نوع خود تحول بسیار مهمی درخصوص قرائت فقهی از آنچه «حضور نیروهای کفار در سرزمینهای اسلامی» خوانده میشود، محسوب میشد. در مقطع کنونی آنچه اهمیت اعزام نیروهای آمریکایی به عربستان را دوچندان میسازد، صورتبندی معادلات جدید منطقه در معادله همکاریهای سعودی-آمریکایی است که برای تبیین دقیقتر باید آن را در چند متغیر مهم تحلیل کرد.
افزایش مخاطرات
سطح و دامنه تهدیدات و مخاطرات منطقهای برای عربستان در شرایط کنونی افزایش قابلتوجهی یافته است. این مساله از یکسو بهدلیل فروپاشی نظم پیشین منطقهای است که تحلیلگران نقطه مبنای آن را سقوط صدام و اشغال عراق میدانند که خود را در ظهور بحرانهای چندلایه و درگیر شدن بازیگران دولتی و غیردولتی متعددی جلوهگر ساخته است.
از سوی دیگر بخشی از این تهدیدات ناشی از نوع کنش خود عربستان در منطقه است. رفتار تهاجمی سعودی پس از خیزشهای عربی ۲۰۱۱ تا مقطع کنونی باعث شده تا منبع و منشأ تهدیدها افزایش پیدا کند. این مساله بهخصوص در یمن و در ناامن شدن مرزهای عربستان و تغییر معادلات میدانی جنگ بروز یافته که گروههای یمنی را به حملات بیشتر به داخل عربستان ترغیب کرده است.
تحول در استراتژی و تجهیزات رقبا
حملات رخداده به تاسیسات نفت عربستان، فارغ از افزایش سطح تهدیدها، در تحول استراتژی و تجهیزات رقبای سعودی هم جلوهگر شده است. در شرایط بینظمی منطقهای و رفتار تهاجمی عربستان، برداشت مقامات سعودی این بود که میتوانند رقبای منطقهای خود بهویژه ایران و گروههای مقاومت را در شرایط تدافعی قرار دهند و در این فضا زمینه را برای تغییر رفتار رقیب فراهم کنند.
اما آنچه در یکسال اخیر نمایان شده است، تغییر معادله از دفاع به حمله و بهدست گرفتن ابتکار عمل و قرار دادن عربستان در فاز دفاعی است. پیشتر نیز حملات موشکی و پهپادی متعددی به خاک عربستان بهخصوص در جنوب این کشور و در مجاورت با مرزهای شمالی یمن وارد شده بود که ضربات قابلتوجهی را بر تاسیسات حیاتی این کشور وارد آورد. این اتفاقات عملا نشانگر تحول در راهبرد رقبای عربستان و رونمایی از توانمندیهای نظامی و تجهیزات جدید در این حوزه است که معادلات نظامی در منطقه را هم در آینده تغییر خواهد داد.
ضعف تسلیحات دفاعی
متغیر بسیار مهم در فرآیند اعزام نیروهای آمریکایی به عربستان و غافلگیری سعودی از حملات آرامکو در ضعف سامانههای دفاع موشکی عربستان نهفته است. بهرغم خریدهای تسلیحاتی سرسامآور عربستان که عمدتا از آمریکا صورت میگیرد و سالانه به حدود ۸۰ میلیارد دلار میرسد، سعودیها در عمل نتوانستهاند در حوزه دفاع از تاسیسات زیربنایی که با حیات اقتصادی و مشروعیت وابسته به تزریق پول به جامعه در ارتباط است، بر ضعفها غلبه کنند.
ضعف سامانههای پاتریوت آمریکایی که پیشتر هم در حملات گروههای یمنی به جنوب عربستان نمایانگر شده بود، یکی از عمده نگرانیهای محمد بنسلمان ولیعهد و وزیر دفاع سعودی است که بارها خواستار تحویل سامانه پیشرفته تاد از آمریکا شده و به مقامات کاخ سفید هشدار داده است که اگر این سامانه را تحویل ندهند، به سمت خرید از روسیه و سامانه اس۴۰۰ متمایل خواهد شد. در واقع این مساله نشان میدهد که آمریکا ملاحظاتی را برای ارسال سامانه تاد به ریاض دارد که حفظ امنیت اسرائیل و عدم تغییر موازنه قوای منطقهای یکی از این ملاحظات است.
عدم مشارکت جدی آمریکا
اما متغیر بسیار مهم دیگر در این روند، بیمیلی دولت ترامپ برای بر عهده گرفتن نقش عملیاتی در تامین امنیت عربستان است. ترامپ بارها از هزینههای سرسامآور جنگ در خاورمیانه انتقاد کرده و به متحدان منطقهای و بین المللی آمریکا هشدار داده که باید برای تامین امنیت خود هم هزینه کنند و هم نقش جدی میدانی پیدا کنند، اما عربستان برعکس خواستار نقش جدیتر واشنگتن در معادلات منطقه بهخصوص کارزار فشار بر ایران است و عملا نشان داده که خود به تنهایی نمیتواند در مقابل ایران به رویارویی مستقیم بپردازد.
در این میان مباحث گستردهای در کاخ سفید و در کنگره در جریان است که چگونه بتوان به یک تعادل در این وضعیت رسید. کاخ سفید معتقد است اگرچه سعودی متحد ایدهآلی برای ایالاتمتحده بهشمار نمیرود، اما سناتورهای آمریکایی که خواهان پایان دادن به حمایت واشنگتن از ریاض هستند باید بهدنبال جایگزینی برای استیلای منطقهای ایران باشند.
گذار از معادله نفت- امنیت
تبیین این چهار متغیر بسیار مهم ما را به یک خروجی مهم هدایت میکند و آن گذار از معادله نفت در برابر امنیت است که تقریبا از زمان تاسیس پادشاهی آلسعود در ۱۹۳۲، کشف نفت در اواخر دهه ۴۰ میلادی و دیدار ابنسعود و روزولت در سال ۱۹۴۵ تا اشغال عراق در ۲۰۰۳، بر ساحتهای سیاسی، اقتصادی و نظامی امنیتی ریاض و واشنگتن غلبه یافته و منجر به در هم تنیده شدن شبکه گسترده همکاریهای عربستان و آمریکا شده بود. اما تغییر اولویتهای منطقهای آمریکا و تمرکز بر چین، کاهش اهمیت نفت خاورمیانه در اقتصاد آمریکا و عدمتمایل واشنگتن برای برعهده گرفتن نقش پلیس جهانی در دوره ترامپ و پیشتر چندجانبهگرایی در دوران اوباما، باعث شده تا اعزام نیروهای آمریکایی به عربستان بیش از آنکه اقدامی استراتژیک و قابلتوجه در رویکرد خاورمیانهای آمریکا و در فرآیند همکاریها با عربستان باشد، اقدامی تاکتیکی، محدود و بازدارنده برای کاهش دادن اثرات شوک وارده باشد و طبیعتا با فروکش کردن این بحران و در یک سطح کلانتر؛ نظمیابی جدید منطقهای، خروج تدریجی آمریکا از منطقه بیش از پیش صورت واقعی به خود خواهد گرفت.
از اینرو خود سعودیها نیز با پذیرش هرچند تلخ این مساله و احساس رهایی استراتژیک، بهدنبال این هستند تا علاوه بر خریدهای تسلیحاتی انبوه برای جبران کاستیهای موجود، واشنگتن را متقاعد کنند که در این دوره انتقال، نقش قابل توجهی را به عربستان واگذار کند که در دوره پساسیاست خاورمیانهای ایالاتمتحده، بتواند منجر به نقشیابی تکمیلی و تحکیمی ریاض در تحولات منطقه و در رقابت بین قدرتهای منطقهای شود.
ارانیکو
2025
منبع: جام نیوز
کلیدواژه: حملات پهپادی اقتصاد آمریکا جام نیوز عربستان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۲۰۶۰۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چالشهای میزبانی جامجهانی ۲۰۳۴ / دلارهای نفتی عربستان قرار است چگونه هزینه شوند؟
به گزارش صدای ایران از یورونیوز فارسی،ده سال مانده به زمان برگزاری جام جهانی فوتبال در عربستان سعودی، این کشور مشغول گسترش و بهبود زیرساختهای خود برای میزبانی از بزرگترین فستیوال فوتبال ملی در جهان است.
جایی که حکومت پادشاهی باید استادیومها، هتلها و شبکههای حمل و نقل خود را به شکل قابل توجهی بهبود و گسترش دهد. خبرگزاری فرانسه در گزارشی به این مسئله پرداخته و اضافه میکند که زیرساختها دغدغه اصلی این پادشاهی نفتخیز نفت است، تنها کاندیدای برگزاری جام جهانی ۲۰۳۴ که به زودی رسما این میزبانی را از سوی فیفا دریافت خواهد کرد.
عربستان صادرکننده نفت خام فاقد منابع نیست، اما برای تلطیف وجهه خود به عنوان یک کشور محافظهکار و اسلامگرای افراطی تلاش میکند با جذب سرمایهگذار خارجی این نقیصه را برطرف کند.
این کشور با سرمایه هنگفت ۵۰۰ میلیارد دلار در پروژه شهری آیندهنگر و بلندپراوزانه نئوم میخواهد تصویری از آینده را ارائه نماید. صرف نظر از اینکه این ایده جاهطلبانه تا چه اندازه عملی و اجرایی خواهد بود، بیشتر نمایانگر تمایل ولیعهد ماجراجوی سعودی برای نمایش و جلب توجهات جهانی است.
چالش استادیومها
برای میزبانی جام جهانی ۲۰۲۴ عربستان به ۱۴ ورزشگاه با ظرفیت دستکم ۴۰ هزار نفر نیاز خواهد داشت تا بتوانند پذیرای ۴۸ تیم حاضر در جام جهانی باشند، اما در حال حاضر تنها دو ورزشگاه آماده هستند؛ استادیوم ملک عبدالله در جده و استادیوم بینالمللی ملک فهد که در ریاض در حال بازسازی است.
این کشور که دارای لیگ فوتبال معتبری است حدود ۳۰ زمین دیگر هم دارد، اما بیشتر آنها قدیمی، کوچک و یا احاطه شده توسط پیستهای دو و میدانی هستند که دیگر در دنیای فوتبال مرسوم نیستند.
یکی از مقامات فدراسیون فوتبال عربستان به خبرگزاری فرانسه میگوید: «ما هنوز ده سال در پیش داریم که در طی آن وضعیت استادیومها به طور اساسی تغییر خواهد کرد.» او که نخواست نامش فاش شود، افزود: «این یک چالش بزرگ است، اما ما بر آن غلبه خواهیم کرد.»
اسکان و حمل و نقل
علاوه بر جام جهانی فوتبال، این کشور بیابانی با جمعیت ۳۲ میلیون نفر میزبان جام ملتهای آسیا ۲۰۲۷، بازیهای آسیایی زمستانی ۲۰۲۹ و همچنین بازیهای آسیایی ۲۰۳۴ نیز خواهد بود. برگزاری بازیهای زمستانی در این کشور بیابانی و کویری انتقاد طرفداران محیط زیست را به همراه داشته، اما پادشاهی سعودی میخواهد بدون توجه به این انتقادات تمام این فرآیندها را به مدد دلارهای نفتی طی کند.
قطر همسایه، که میزبان اولین جام جهانی در خاورمیانه در سال ۲۰۲۲ بود، قبل از این رویداد تا ۲۲۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری کرد که زیرساختهای مربوطه را نیز شامل میشود.
عربستان سعودی در حال حاضر ساخت دو استادیوم جدید را آغاز کرده است: استادیوم بین المللی ملک فهد در قیدیه، پروژهای بزرگ در خارج از پایتخت، و استادیوم دیگری در شهر دمام، در شرق کشور. هر دو این استادیومها قرار است دو سال دیگر افتتاح شوند.
به گفته یک مقام سعودی، طراحی یک استادیوم جدید در دیریه در نزدیکی ریاض نیز از پیش تصویب شده، در حالی که رسانههای محلی گفتند که مناقصههای ساخت و توسعه زمینهای فوتبال بهزودی به ارزش ۲.۶۹ میلیارد دلار آغاز میشود.
اما این کشور تنها به استادیومها نیاز ندارد و حمل و نقل و اسکان طرفداران هم در شهرهای میزبان این مسابقات یعنی در ریاض، جده، دمام و ابها و همچنین در قیدیا و نئوم نیز حائز اهمیت است.
حسین ماهران، معمار، در کنفرانسی درباره طراحی و ساخت استادیوم که در ماه فوریه در ریاض برگزار شد، به خبرگزاری فرانسه گفت: «عواملی مانند اسکان و حمل و نقل عمومی در داخل و بین شهرها هنوز باید توسعه یابد. اما واضح است که پادشاهی قاطعانه به این راه متعهد است.»
چالش عمده آب و هوا
گرما، در کشوری که دمای هوا در تابستان از ۴۰ درجه سانتیگراد فراتر میرود، چالش دیگری برای کشور میزبان است، اگرچه یاسر المصحال، رئیس فدراسیون فوتبال عربستان سعودی سال گذشته گفت که پادشاهی آماده است تا این رویداد را در تابستان مانند زمستان برگزار کند.
رضوان درویش، رئیس شرکت تهویه مطبوع عربستان سعودی گرین ایر به خبرگزاری فرانسه میگوید: «در حال حاضر برنامههای خنک کننده برای سه ورزشگاه مورد استفاده لیگ عربستان وجود دارد که ستارههای جهانی مانند کریستیانو رونالدو و نیمار را به خود جذب کرده است.»
فراتر از زیرساختهای فیزیکی، عربستان سعودی همچنین باید منابع انسانی لازم برای مدیریت سایتها، از امنیت گرفته تا نظافت، از جمله تهیه بلیط و پذیرایی را نیز در نظر بگیرد.
لی کولیر، از گروه مشاوره STRI، با برآورد این که کشور خلیج فارس به جای واردات نیروی کار به دنبال آموزش سعودیها خواهد بود، تاکید کرد که این یک چالش بزرگ خواهد بود.
در فاصله یک دهه مانده تا زمان برگزاری جام جهانی فوتبال در عربستان سعودی این کشور با چالشهای قابل توجهی رو به رو خواهد بود که امیدوار است به مدد دلارهای نفتی، مدیریت و مشاوره خارجی و همچنین تربیت نیروی انسانی مناسب بتواند از پس آن برآید.