گروگان گازهای گلخانهای را بیشتر بشناسید!
تاریخ انتشار: ۱ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۲۰۷۲۹۵
عضو انجمن تشکلهای زیست محیطی کشور گفت: گازهای گلخانهای علت اصلی تغییرات اقلیمی در جهان است و سوختهای فسیلی نیز علت اصلی تولید گازهای گلخانه ای محسوب می شود.
مسعود مولانا در گفتو گو با خبرنگار ایسنا، بابیان اینکه تغییرات اقلیمی وجه عام، خاص و بومی منطقهای دارد، اظهار کرد: اولویت اول برای تغییرات اقلیمی وجه عام آن است یعنی تدبیری برای حل مشکلات عام که علت اصلی بروز این مشکلات در جهان است، بیابیم و سپس راهکاری در جغرافیای منطقهای بهخصوص خاورمیانه، ایران و سپس مازندران در نظر گرفته شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی تصریح کرد: در تغییرات اقلیمی نمیتوان مشکلات را از مازندران به سمت بالا پیش گرفت زیرا تنها بخشی از مشکلات این استان در گرو تصمیمات استانی است.
عضو انجمن تشکلهای زیست محیطی کشور دو کشور آمریکا و چین را تولید کننده 40 درصد گازهای گلخانهای دنیا دانست و گفت: گازهای گلخانهای علت اصلی تغییرات اقلیمی و سوختهای فسیلی علت اصلی گازهای گلخانهای است.
مولانا بااشاره به اینکه سوختهای فسیلی قلب تولید گازهای گلخانه ای است، خاطرنشان کرد: چین با 25 درصد و آمریکا با 15 درصد به تنهایی 40 درصد گازهای گلخانهای جهان را تولید میکنند بنابراین اگر روسیه وهند نیز که به این کشورها اضافه شود، در مجموع حدود 50 درصد گازهای گلخانهای دنیا در چهار کشور تولید میشود که مسئول تولید نیمی از گازهای گلخانهای دنیا هستند.
وی افزود: در صورتیکه چند کشور دیگر همانند ژاپن و اتحادیه اروپا از جمله انگلستان، آلمان، فرانسه، عربستان و برزیل به این تعداد اضافه شود حدود 20 کشوردر دنیا 70 درصد گازهای گلخانهای را تولید میکنند.
عضو انجمن تشکلهای زیست محیطی کشور یادآور شد: براساس آمار موجود 100 شرکت صنعتی بزرگ دنیا که عمدتا نفت و گاز هستند، 70 درصد گازهای گلخانهای دنیا را تولید میکنند یعنی دنیا گروگان 100 شرکت صنعتی بزرگ است که عملا با امپراتوری شرکتهایی مواجه هستیم که دولتها، عوامل منطقهای این شرکتها بوده و سیاستها را اجرا میکنند.
مولانا ادامه داد: علاوه بر سوختهای فسیلی مانند نفت و گاز، شرکتهای بزرگ فرا ملیتی در حوزه دامپروری نیز بخش زیادی از گاز متان را با استفاده از گاو و گوسفند داشته که تاثیرگذار در تولید گازهای گلخانهای است.
*ایران سریع ترین کشور در رشد تولید گازهای گلخانهای
وی ایران را سریعترین کشور در رشد تولید گازهای گلخانهای دنیا برشمرد و بیان کرد: ایران از رتبه سیام در 10 سال اخیر به رتبه هشتم تولید گازهای گلخانهای دنیا رسیده است، هرچند میزان آن نسبت به آمریکا و چین بسیار اندک است اما سرعت رشد بالایی دارد.
عضو انجمن تشکلهای زیست محیطی کشور تصریح کرد: با مدیریت درست در سیاستها یا تولید گازهای گلخانهای بر اساس معاهدات بین المللی به ویژه معاهده پاریس باید تغییرات اقلیمی در ایران کنترل شود.
*خودرو محوری و فاصله گرفتن از حمل و نقل عمومی
مولانا خودرو محوری و فاصله گرفتن از حمل و نقل عمومی را یکی از علل اصلی افزایش تولید گازهای گلخانهای در ایران ذکر کرد و افزود: به عنوان مثال دو شرکت خودرو سازی در کشور وجود دارد که در شرایط متعارف تولید، سالی 2 میلیون خودرو تولید می کردند یعنی در واقع سیاستهایی وجود دارد که خودرو محوری شخصی را تبلیغ و از حمل و نقل عمومی فاصله می گیرد.
وی بابیان اینکه عدم سرمایه گذاری در حمل و نقل عمومی یکی از ارکان اصلی افزایش گازهای گلخانهای در ایران است، اظهار کرد: تشویق به استفاده از دوچرخه و فرهنگ سازی درست آن از سوی دولت نقش زیادی در کنترل گازهای گلخانه ای دارد و متاسفانه این سیاست از طرف دولت، شهرداریها و مردم زیاد جدی گرفته نمی شود.
عضو انجمن تشکلهای زیست محیطی کشور ابراز فرهنگ سازی توسط نهادهای غیر دولتی را ناچیز اعلام کرد و گفت: دولت سالانه میلیاردها تومان بودجه های فرهنگی دارد، در این میان سهم تبلیغات استفاده از دوچرخه سواری چقدر بوده است، شهرداریها تا چه میزان شرایط را برای استفاده از دوچرخه و پیاده روی تسهیل می کنند یا چقدر وام برای خرید دوچرخه در اختیار مردم قرار میدهند.
مولانا بااشاره به اینکه یک موتور بنزینی به اندازه پنج خودرو آلودگی ایجاد می کند، خاطرنشان کرد: سیاستهای حکومتی کشور باید به سمتی رود که موتورهای بنزینی از رده خارج و جایگزین آن را موتورهای برقی که آلودگی کمتری دارد، بگیرد.
وی تصریح کرد: در شهرهای مازندران که جلگهای هستند حتی از دوچرخه های معمولی هم میتوان برای تردد استفاده کرد اما مبلمان شهری بر اساس استفاده از دوچرخه، پیاده روی و کنترل خودروهای شخصی نیست.
عضو انجمن تشکلهای زیست محیطی کشور اضافه کردن بزرگراه، پل جهت افزایش خودرو و ایجاد ترافیک بیشتر از دلایل روشن تغییرات اقلیمی و افزایش گازهای گلخانهای اعلام کرد و گفت: جاده هراز یک جاده استراتژی است که در سال 58 با پیکان معمولی می توانستید سه ساعته بابل تا تهران را رفت اما طی سالها میلیاردها تومان هزینه برای عریض کردن آن شد.
مولانا افزود: کف رودخانه خیابان شد، جنگل و کوه را تراشیدند و نتیجه 40 سال جنگل و کوه تراشی یک ترافیک سنگین حتی در وسط هفته است که شخص کمتر از چهار ساعت به مقصد نمیرسد و با حجم زیادی از خودرو که وارد جاده شده است توجهی به نیاز انسان و کشور نشده است زیرا دید استراتژیک نسبت به منطقه وجود ندارد.
وی بابیان اینکه این حجم عظیم خودرو باعث تولید دی اکسید کربن زیادی میشود که یکی از دلایل اصلی افزایش و سرعت تولید گازهای گلخانهای است، افزود: اساس تولید گازهای گلخانهای بر روی سوختهای فسیلی است.
عضو انجمن تشکلهای زیست محیطی کشور بااشاره به اینکه صنایع پتروشیمی کشور با توجه به تکنولوژی پائین آلودگی نفتی زیادی تولید میکند، تصریح کرد: اثرات تغییرات اقلیمی در مازندران، جنگل تراشی و از دست دادن منابع طبیعی استان را به وضعیتی رسانده است که اثرات تغییرات اقلیمی به صورت سیلاب بروز می کند.
مولانا عنوان کرد: بر اساس آمار در 40 سال اخیر روند جنگل تراشی در مازندران از هفت دهه اخیر شروع و در چهل سال اخیر شدت آن افزایش یافته و نیمی از جنگلهای مازندران در دهه های اخیر از دست رفته است.
*مقصر اصلی در فاجعه بحران آب کیست؟
وی خشکسالی را از اثرات بارز تغییرات اقلیمی دانست و ادامه داد: تاثیر تغییرات اقلیمی در ایران بسیار بیشتر از اروپا است که نتیجه آن خشکسالی است و به جای اینکه در دوران خشکسالی مدیریت مصرف آب اعمال شود، تمام هم و غم وزارت نیرو توزیع آب است یعنی وزارت نیرو مقصر اصلی در فاجعه بحران آب است زیرا سیاست وزارت نیرو به جای مدیریت مصرف، مدیریت توزیع است.
عضو انجمن تشکلهای زیست محیطی کشور گفت: در ایران به طور متوسط 415 میلیارد مترمکعب نزولات آسمانی به صورت آب و باران وجود دارد که از این میزان 300 میلیارد متر مکعب تبخیر، 115 میلیارد متر مکعب باقی می ماند که 35 میلیارد متر مکعب وارد دریا و کویر شده و 80 میلیارد متر مکعب آب تجدید پذیر باقی می ماند که بخشی از آن وارد زمین و بخشی از آن وراد رودخانه می شود.
مولانا تصریح کرد: این 80 میلیارد متر مکعب در طول سال به اضافه هفت میلیارد متر مکعب از آبهای زیر زمینی ذخیره سالهای قبل مصرف می شود یعنی جمعا 87 میلیارد متر مکعب آب مصرف می کنیم درحالیکه نرمال استفاده از آبهای تجدید پذیر40 درصد بوده و در کشور ایران 110 درصد است .
وی متذکر شد: تمامی هم و غم وزارت نیرو انتقال آب به نقاط خشک و کم آب است در حالیکه کل حجم آبی منتقل شده شاید از مازندران به سمنان و خلیج فارس به کویر و سایر خطوط یک میلیارد متر مکعب نیز نیست و کشوری که 87 میلیارد متر مکعب آب مصرف می کند، چگونه می تواند یک میلیارد را حل کند.
*سیاست انتقال آب درست نیست
عضو انجمن تشکلهای زیست محیطی کشور بابیان اینکه مشکل ما مصرف درست آب است، تاکید کرد: این سیاست انتقال آب در راستای تغییرات اقلیمی نه تنها درست نیست بلکه دقیقا در خدمت به بحرانهای تغییرات و خشکسالی است و در کنار آن خود انتقال آب آلودگی های زیست محیطی زیادی را به بار می آورد.
مولانا بااشاره به اینکه انتقال آب موجب افزایش مصرف میشود، افزود: خشکسالی نیازمند مدیریت مصرف بوده و نیازاست 87 میلیارد متر مکعب در یک پروسه 10 ساله به 60 میلیارد متر مکعب برسد.
وی خاطرنشان کرد: استفاده از سم و کودهای شیمیایی از دیگر تشدید کنندههای حجم بالای تولید گازهای گلخانهای و در نتیجه تغییرات اقلیمی بوده که بهصورت سیلاب بروز می کند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی علمی و آموزشی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۲۰۷۲۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا پروژه بارورسازی ابرها در ایران به بنبست خورد؟
سال ۱۴۰۲ ایران گرمای کمسابقهای را تجربه کرد، طوریکه در ماههای سرد سال هم خبری از سرما نبود. حالا معاون سازمان حفاظت از محیط زیست میگوید: «گرمترین ماه آذر را طی ۳۰ سال گذشته تجربه کردیم.» این در شرایطی است که وضعیت بارشها هم در سال گذشته چنگی به دل نزد، وضعیتی که بهنظر میرسد استمرار خشکسالیهای چند سال گذشته باشد، داریوش گلعلیزاده در اینباره میگوید: «بیش از ۲۰ سال هست که در ایران خشکسالی را بهصورت ناپیوسته تجربه میکنیم.»
به گزارش خبرآنلاین، دخالت انسانی در کاهش بارنگیها، مسئله جنجالی عدم ورود ابرها به ایران در مرز ترکیه، تولید گازهای گلخانهای و پدیده تغییر اقلیم در ایران، همچنین مواجهه با مسئله جدیدی بهنام مهاجرت اقلیمی در یکی دو سال گذشته موضوعاتی بودند که درباره آنها با رئیس مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت از محیط زیست گفتگو کردیم. متن کامل گفتگو در ادامه آمده است.
چرا سال ۱۴۰۲ هوای کشور به شکل محسوسی در همه فصلها گرم بود؟
در ۷۰ سال گذشته میانگین دمای هوا در ایران ۱.۵ درجه افزایش داشته است، امسال هم گرمترین آذر ماه را طی ۳۰ سال اخیر تجربه کردیم. همه این موارد از پیامدهای تغییر اقلیم است. گرمایش جهانی سبب شد خیلی از کشورها برای کاهش گازهای گلخانهای تلاش کنند تا افزایش دما کنترل شود.
افزایش دما در کشور ما هم به دلیل انتشار گازهای گلخانهای است؟
گازهای گلخانهای مربوط به یک مرز نیست، در همه جهان درحال انتشار است و تاثیرات خودش را روی لایه اوزون گذاشته است، بهطوری طبیعی نازک شدن لایه اوزون سبب گرم شدن زمین میشود. بسیاری از کشورهای توسعه یافته مانند چین، آمریکا، هند، ژاپن، روسیه، آلمان، کشورهایی هستند که با این پدیده درگیر هستند.
وضعیت تولید گازهای گلخانهای در ایران چهطور است؟
ایران جزو ۷ کشور اول انتشار دهنده گازهای گلخانهای در جهان است.
حتی با وجود اینکه کشور صنعتی محسوب نمیشویم، چرا انتشار این گازها در ایران زیاد است؟
ما یک کشور نفتی هستیم برای همین اقتصاد در اینجا سالها مبتنی بر نفت است.
سایر کشورها چهطور؟
اتفاق مشابه با کشور ما در سایر کشورها رخ داد، اما آنها صنعت خودشان را توسعه دادند، برای همین الان هم از نظر مالی و هم از نظر تکنولوژی زمینه مناسبی برای مقابله با انتشار گازهای گلخانهای دارند. البته قرار بود کشورهای پیشرفته از نظر تکنولوژی و مالی کشورهای درحال توسعه را حمایت کنند، اما هیچ وقت تعهد خودشان را انجام ندادند، کشورهایی که خودشان سالها گازهای گلخانهای زیادی را منتشر کردند و الان اگر قرار است دنیا با این پدیده مقابله کند کشورهای پیشرفته باید تعهدات خودشان را انجام دهند.
درخصوص ایران بعد از تشدید تحریمها عملاً انتقال تکنولوژی اتفاق نیفتاد، حتی مسائل محیط زیستی مشمول تحریمها شد، الان بسیاری از شرکتها که در حوزه کاهش انتشار آلایندهها فعالیت دارند تجهیزات در اختیارشان قرار نگرفت، درخصوص ایستگاههای پایش کیفیت هوا هم همینطور، وقتی تحریمها تشدید شد حمایتهای مالی و تکنولوژی انجام نشد.
شما میگویید اثر انتشار گازهای گلخانهای جهانی است و حد و مرز ندارد، گازهایی که سببساز تغییرات اقلیمی هم میشود، اما ما شاهد بودیم در همین منطقه و در همین همسایگی ایران کشورها بارش باران و برف داشتند، بارشهایی که در ایران چندان نبود؟
خیلیها دراینباره ایران را با ترکیه مقایسه کردند، حتی گفتند که مداخلههای انسانی مانع از بارش باران در ایران شده و البته سبب افزایش بارشها در ترکیه، درهمین اواخر سال ۱۴۰۲ چند روز گذشته در ایران بارشهای خوبی داشتیم، یعنی در اینجا هم مداخله صورت گرفته است؟ همین الان در آمریکا مشکل خشکسالی داریم، کانادا شرایط خوبی نسبت به سالهای قبل نداشت، تکنولوژی مداخله انسان برای افزایش بارش در اختیار آن کشورها هم هست چرا استفاده نکردند، هنوز جهان به این جمعبندی نرسیده که مداخلهها در افزایش بارندگی تاثیر دارد یا نه، اگر تاثیر دارد چقدر اثرگذار است و چقدر توجیه اقتصادی دارد، آیا این اقدام پیامدهایی دارد یا نه؟
درباره مسئله تفاوت بارش باران در مرز ایران و ترکیه که ماجرای اقدام انسانی اثرگذار نبود؟ شما بررسی کردید؟
نه، این بارشها در ترکیه و عدم بارشها در ایران کاملاً سیر طبیعی خودش را داشت.
ما در ایران بارور کردن ابرها را انجام میدهیم؟
در سال ۱۳۹۰ سازمان محیط زیست بارور کردن ابرها را برای دو هدف، اولی جلوگیری از انتشار گرد و غبار در اهواز و دومی افزایش بارش در حوضه دریاچه ارومیه انجام داد.
نتایج رضایت بخش بود؟
به جمعبندی لازم نرسیدیم که تاثیر مدنظر را دارد، چراکه ابهاماتی وجود داشت.
چه ابهاماتی؟
اینکه مثلاً کشورهایی که این کار را در ایران انجام دادند شرایط بارش در ایران را میدانستند.
چه شرایطی؟
مثلاً اینکه چه موقعی در ایران بارندگی وجود دارد و همان موقع اقدامات بارور کردن را انجام میدادند، به تعبیری روغن ریخته را نذر امامزاده کردند؛ بنابراین به جمع بندی نرسیدیم که پروژه اثرگذار است و متوقف شد. الان هم مصوبه هیات وزیران داریم که از طریق یک کمیته این مسئله مجدد مورد بررسی قرار بگیرد. بارور کردن ابرها بیش از ۹۰ سال هست که در دنیا پیگیری میشود. اما همچنان به نتایج قطعی نرسیدهاند.
اینکه گفته میشود بارشهای سیلآسا که ما در سالهای اخیر شاهد آن هستیم از اثرات بارور کردن ابرها هست صحت دارد؟
خیر، یکی از مهمترین پیامدهای تغییر اقلیمی همین تغییر مکان، زمان و شدت بارش است. بارشهای اخیر بهصورت رگباری است، این نوع بارش اجازه نفوذ آب به خاک را نمیدهد و آب بهصورت سطحی و در مواردی بهصورت سیلاب جاری میشود. از طرفی هم ما در خیلی جاها به طبیعت دست درازی کردیم، مثلاً در سیل شیراز در مسیر گذر آب ساخت و ساز عمرانی انجام شده بود، با وجود این موانع وقتی آب نتواند مسیر طبیعی خودش را طی کند طبیعی است که وارد سطح شهر شود.
این دوره خشکسالی که ما الان در آن هستیم تا چه زمانی ادامه دارد؟
در چهار سال اخیر تداوم دوره خشکسالی داشتیم، اما باید یک چیز را بپذیریم، ما کشوری نیستیم که خشکسالی برای ما پدیده باشد، این تفکر غلطی است، میانگین بارشها در ایران کمتر از ۵۰ درصد میانگین بارشها در آسیا و یکسوم بارش دنیا است، ایران در پهنه خشک و نیمه خشک جهان قرار دارد، بنابراین تمام برنامههای ما باید براساس خشکسالی باشد، اگر ترسالی داشته باشیم آن موقع هست که با پدیده مواجه شدهایم. بیش از ۲۰ سال هست که در ایران خشکسالی را بهصورت ناپیوسته تجربه میکنیم.
شما معتقدید هم کاهش بارندگی، هم بارندگیهای سیل آسا و هم افزایش دما در این سالها نتیجه تغییرات اقلیمی است، در این وضعیت چه باید کرد؟
ما سالها غافل بودیم، اما الان یک سند بالادستی داریم تا کشور را با پیامدهای تغییر اقلیمی سازگار کنیم، وقتی هرسال با سیلاب مواجه هستیم چرا نباید خودمان را برای مواجه شدن با آن اماده کنیم؟
البته این سوال را ما باید از شما بپرسیم.
دستگاه محیط زیست خودش یک دستگاه مطالبهگر است، ما در برنامه هفتم برنامه مدیریت تغییرات اقلیمی را با چهار هدف تقویت سازگاری، کاهش آسیبپذیری، گسترش اقتصاد سبز و صنعت کم کربن دنبال کردیم.
با وجود اهمیت زیاد چرا اخیراً وضعیت تغییر اقلیم در کشور مورد توجه قرار گرفته است؟
در سال ۱۳۹۴ برنامه اقتصاد کم کربن مصوب شد، اما مواجهه با تحریمها کار را سخت کرد.
یعنی مانع اصلی ما تحریمها است؟
به هرصورت تحریم مشکلات را تشدید کرد. البته ایران بیش از تعهدات خودش کاهش گازهای گلخانهای دارد، این درحالی است که برخی کشورها به خطر منافع خودشان از معاهده پاریس خارج شدند، مانند کشور امریکا.
تبعات اجتماعی تغییر اقلیم و خشکسالی چیست؟
یکی از تبعات آن مهاجرت اقلیمی است، این مهاجرتها از فلات مرکزی ایران بهعلت کاهش کیفیت شاخصهای زیستی به مناطق شمال کشور بسیار زیاد شده است، شاخصهایی مانند افزایش گردو غبار، کمبود آب سبب این مهاجرتها شده. برخی از مهاجرتهای اقلیمی برای کسب شغل است چراکه با افزایش تغییرات اقلیمی مانند سیل و گرد و غبار معیشت مردم تحت تاثیر قرار میگیرد. یکی از پیامدهای تغییر اقلیم تهدید امنیت غذایی است، تولید بیش از ۹۰ درصد غذای دنیا وابسته به خاک است، اما با جاری شدن سیل سلامت این خاک به خطر میافتد و سبب فرسایش آن میشود. براساس آمارها در دو سال گذشته حدود ۸۰۰ هزار نفر مهاجرت اقلیمی در کشور داشتیم، که مقصد آنها بیشتر استانهای شمالی کشور و شهرهای اطراف تهران است.
کدام استانها در ایران تحت تاثیر تهدید درباره امنیت غذایی هستند؟
استانهایی که با پدیده گرد و غبار مواجه هستند، مانند سیستان و بلوچستان، کرمان، خوزستان. وقتی گرد و غبار پراکنده شود علاوه بر تهدید سلامتی انسان فعالیتهایی مانند زنبورداری، دادمداری و باغداری را تحت تاثیر قرار میدهد. گرد و غبار کیفیت آب و صنعت گردشگری را متاثر میکند، وقتی گردشگری اتفاق نیفتد معیشت مردم را متاثر میکند.
حالا که صحبت از تهدیدها است، کمبود آب چقدر کشور ما را تهدید میکند؟
خیلی، آب الفبای آبادانی است، اما ما باید به بالاتر توجه کنیم، به موضوعی مثل تغییرات اقلیمی، ان تغییرات در آب، خاک، آلودگی هوا، محیط زیست، توع زیستی تاثیر دارد. ما امروز داریم تنوع زیستی خودمان را از دست میدهیم، بنابراین الان مهمترین چالش دنیا و البته کشور ما مسئله تغییرات اقلیمی است، آلودگی هوا اصلاً چالش نیست بلکه یک مسئله هست که با برنامههای چند ساله میشود آن را حل کرد.
شما با انتقال آب از دریا به فلات مرکزی ایران موافق هستید؟
انتقال آب از دریای عمان و خلیج فارس به مناطق مرکزی ایران برای کشاورزی و صنایع موجود است، بارگذاری صنایع جدید باید به مناطقی که دارای آب هستند فرستاده شود.
اما وقتی برای همین صنایع موجود آب از دریا تامین شود، آنهم در شرایطی که در شهرهای حاشیهای کشور مشکلات گرد و غبار و تامین آب داریم طبیعی هست مردم به شهرهای مرکزی کشور مهاجرت کنند، اینطور نیست؟
انتقال آب در خیلی از جاهای دنیا انجام میشود، اما به عنوان آخرین راهکار، ما قبل از انتقال آب آیا سیاستهای دیگری را انجام دادهایم؟ بهینهسازی مصرف آب انجام شده است یا افزایش بهرهوری در کشاورزی انجام شده است؟ ما اینها را انجام ندادیم و به گزینه انتقال آب رسیدیم. این روشها اگر بدون مطالعه انجام شوند امکان دارد شکست بخورد.
شما خودتان با پروژه انتقال آب به اصفهان موافق هستید؟
سیاستگذاری درباره آب به عهده وزارت نیرو است، سازمان محیط زیست ارزیابی پروژهها را انجام میدهد که سبب تخریب محیط زیست میشوند یا خیر. در اصل ۵۰ قانون اساسی ممنوعیت هرگونه فعالیت اقتصادی که منجر به تخریب و آلودگی غیرقابل جبران شود ممنوع است.
سازمان محیط زیست چقدر توان جلوگیری از پروژههای آسیبرسان را دارد، مثلاً درباره پتروشیمی میانکاله چقدر توانستید جلوی آن را بگیرید؟
واگذاری زمین برای احداث پتروشیمی منوط به مجوز محیط زیست بود، و مجوز هم صادر نشد.
اما دور زمین فنس کشیدند.
زمین از طریق سازمان امور اراضی واگذار شد. کسیکه زمین را منوط به گزارش محیط زیست کرده بود و محیط زیست هم مخالفت کرده بود نباید اجازه میداد به زمین دست درازی شود، این به سازمان محیط زیست ارتباطی نداشت.
شما میگویید که ابعاد محیط زیستی یک پروژه توسط سازمان محیط زیست بررسی میشود اگر مجوز ندهد اجرا نمیشود، اما با وجود مخالفت سازمان بازهم پروژه اجرا شده است، این یک دور کامل نیست؟
پتروشیمی امیرآباد با مخالفت سازمان محیط زیست متوقف شد.
سازمان محیط زیست یک سازمان نظارتی است، اگر ما مجوز صادر کرده باشیم و برخلاف مجوز پروژه انحراف داشته باشد ایراد درست است چراکه در زمان اجرا و بهرهبرداری باید نظارت انجام شود.
اجازه بدید راه دور نرویم، درباره دریاچه ارومیه سازمان محیط زیست خیلی از مجوزها را نداد، اما باز پروژهها انجام شد.
وقتی فعالیتهای پیرامونی دریاچه ارومیه منجر به برداشت بیش از حد آب از سفرههای زیرزمینی شد کار سخت میشود. دریاچه ارومیه مثل یک کاسه شده که سوراخ است و هرچه آب در آن بریزید از بین میرود چراکه سفرههای آن حوضه خالی شدهاند. فعالیتهایی که در دریاچه ارومیه انجام شده بود ناگهان اثرات مخرب خود را نشان داد.
در همان گذشته هم احتمالاً سازمان محیط زیست گزارش تخلف داده، اما کسی توجه نکرده است، اینطور نیست؟
نه، مسئله کشاورزی بوده، مثلاً تبدیل باغات انگور به سیب که بسیار آببر هستند، یا مثلاً صدور مجوز برای چاه، موتور بسیاری از چاهها با بنزین و گازوئیل بود، اما آنها را برقی کردند و قدرت برداشت بیشتر شد.
در تمام این موارد نقش سازمان محیط زیست چه بوده است، آیا ارزیابی کرده بود؟
خیر ارزیابی نکرده چراکه این پروژهها مشمول ارزیابی محیط زیست نمیشود. ما حدود ۵۶ پروژه مشمول ارزیابی داریم که شامل فعالیت کشاورزی و باغداری نمیشوند. البته سازمان باید در سطح کلانتر ارزیابیها را انجام دهد، باید در گذشته طرح آمایش سرزمینی انجام میشد، اما آنقدر تعلل کردیم که دیگر سرزمینی برای آمایش باقی نمانده است، چراکه تمام مناطقی که قابلیت داشتند را دستخوش اتفاقات کردیم، جایی که قابلیت گردشگری داشت صنعت گذاشتیم، بسیاری از مناطق کشور لازم نیست صنعتی شود.
جدا از کشاورزی مثلاً درخصوص سدسازیهای متعدد وظیفه سازمان چه بود؟
مدیریت آب به عهده وزارت نیرو است، سازمان محیط زیست بهطور طبیعی درباره پروژههایی که احساس کند سبب تخریب محیط زیست میشود هشدارهای خودش را میدهد. ولی یک نکته را باید توجه کنیم بهطور کلی نباید حفظ محیط زیست را صرفاً از سازمان محیط زیست بخواهیم، اگر حفظ محیط زیست در باور من باشد در هر سازمانی قرار بگیرم بهطور طبیعی اصل اول حفظ محیط زیست است بعد منافع سازمانی، و این نیاز به توجه سیستم آموزشی ما به محیط زیست دارد. چقدر قهرمانان ما در فیلمها به محیط زیست توجه میکنند.
ما باید به سیاستهای کلان توجه کنیم، ما در ایران حکمرانی محیط زیست نداریم، اگر حکمرانی محیط زیست داشته باشید دیگر وزارت نیرو یا جهاد کشاورزی راه خودش را نمیرود و محیط زیست هم در مقابل این وزارتخانهها قرار نمیگیرد. اما ما در مسیر چشماندازها حرکت نکردیم.
شما به ما بگویید چرا در مسیر چشمانداز حرکت نکردیم؟
برای تغییر ریلهایی بود که اتفاق افتاد، این تغییر ریل به این دلیل است که زمان لازم و اقدامات کارشناسی شده برای تهیه طرحها و لوایح نمیگذاریم. مشکل ما در عدم توجه به اجرایی بودن یا نبودن بسیاری از قوانین است و در مرحله بعد اجرا کردن آن. من میگویم اگر فقط ۱۰ درصد اجرای یک قانون ممکن است فقط روی همان ۱۰ درصد تمرکز کنیم، مثلاً برای هوای پاک قانون گذاشتیم، اما منابع تامین این قانون یا پیشبینی نشده یا از محلهایی پیشبینی شده که هیچ پولی در آن نیست. ما قانونگذاری میکنیم صرفاً برای اینکه قانونگذاری کرده باشیم.
ما تا زمانی که جسارت مواجهه با واقعیتهای تلخ را نداشته باشیم یعنی دنبال خروج از وضعیت بحرانی نیستیم، وقتی نخواهیم بپذیریم طبیعتاً دنبال حل مسئلهها نیستیم، ما ابتدا باید بپذیریم که شدت مصرف انرژی در کشور ما بالا است، باید بپذیریم که وضعیت آب بسیار نگران کننده است و بسیاری از تصمیمات ما در حوزه کشاورزی تناسبی با اقلیم ایران ندارد، وضعیت محیط زیست ایران خوب نیست و ما نیاز داریم ریل خودمان را عوض کنیم. سازمان محیط زیست متناسب با توسعه باید رشد کند، اما الان ۰.۱۷ درصد اعتبار کشور برای محیط زیست است، آیا این سازمان امکان نظارت و پایش را دارد؟ البته من به دنبال بزرگ کردن سازمان نیستم، اما همه باید در حفظ محیط زیست شریک باشیم.