مهاجر کوچک; روایت دردناک زندگی پسری از دیار خونین شهر
تاریخ انتشار: ۲ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۲۱۷۳۸۷
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، کتاب «مهاجر کوچک» داستان زندگی پسری نوجوان به نام عباس است که در انتشارات سوره مهر به قلم محمدرضا سرشار منتشر شد.این کتاب تا کنون بارها منتشر شده و به چاپ یازدهم هم رسیده است.مهاجر کوچک داستانی درباره جنگ تحمیلی برای نوجوانان است که چاپ اول آن در سال 1360 منتشر شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مهاجر کوچک یکی از ده کتاب برگزیده دهه نخست پس از پیروزی انقلاب، به انتخاب مشترک مجلههای کیهان بچهها و سروش نوجوان است. سرشار در این کتاب تلاش نوجوانی را نشان میدهد که در جنگ پدر و مادرش را از دست داده است. این داستان به نوجوانان یاد میدهد که چگونه تنها و بی پشتیبان در برابر مشکلات بایستند و با تلاش و صبر و بردباری نتیجه کارهایشان را ببینند.
نویسنده عباس را در اداره آموزش و پرورش میبیند که مردی به نام محمد تلاش میکند پس از گذشت هفت ماه از سال تحصیلی، او را در یکی مدارس ثبت نام کند. رییس دفتر مدرسه پرونده پسر را ورق میزند و میگوید: «این موقع سال؟! اما محمد سرش را به گوش رییس دفتر نزدیک میکند و آهسته طوری که صدایش از اتاق بیرون نرود میگوید این پسر قصه درازی دارد، جنگزده است، بچه خونینشهر است، پدر و مادرش را از دست داده، مدتی آواره بود و حالا پهلوی ما زندگی میکند. این اتفاق سبب آشنایی نویسنده با عباس میشود.
سرشار با عباس دوست میشود و از او میپرسد کتاب داستان میخواند. پسر نوجوان وقتی میفهمد که سرشار نویسنده کتاب «اگر بابا بمیرد» است لبخندی بر لبش مینشیند و دیگر با او غریبی نمیکند. نویسنده در این کتاب با بهرهگیری از راوی اول شخص سرگذشت عباس را بیان می کند و قصه را با دو روایت بهپایان میرساند؛راوی اول که خود نویسنده است راوی دوم که عباس است و به بیان خاطرات خود میپردازد. نویسنده داستان زندگی عباس را پیگیری میکند و سرانجام آن را مینویسد.
عباس در اثر حمله عراقیها ابتدا پدرش را از دست میدهد و روزهای بعد، وقتی که برای به دست آوردن خبری به مسجد میرود، با شروع حمله هوایی در سنگر پناه میگیرد. در همین فاصله، خانوادهاش که در خانه هستند در اثر حمله عراقیها جان خود را از دست میدهند. او در جستجوی تنها برادرش قاسم که مجروح شده است به تهران میآید. نوجوان جنگزده از روزهای سختش میگوید.سرشار مینویسد عباس تنها و بیامید روزها در گوشهای از چادر مینشیند و به آینده نامعلومش فکر میکند؛ آیندهای که هیچ نقطه روشنی در آن نمیبیند. اما چرا... یک نقطه روشن هست؛ نقطهای که آرام آرام، تمام افق آینده را پر میکند: برادرش قاسم... اگر قاسم زنده باشد که باید هم باشد به کمک او میتواند زندگی را تحمل کند. دو نفری، راحتتر میتوانند با سختیهای زندگی کنار بیایند.
در کتاب می خوانیم:
روزی که برای خبر گرفتن از قاسم از اردوگاه به اهواز میرود، وقتی چشمش به کارون و پلهایش میافتد، یاد شط و آن روزهای خاطرهانگیز در ذهنش جان میگیرد.
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: ادبیات معرفی کتاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۲۱۷۳۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت یک کارگردان از فیلمسازی در نوجوانی/ چیزی جز گوشی لازم نیست
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از ستاد خبری جشنواره آسمون، اولین دورهمی آسمونیها در جشن ۱۰ سالگی فعالیت بادبوم ویژه فعالیتهای سینمایی نوجوانها در مجموعههای سینمایی و تلویزیونی، با حضور حمید امامی دبیر جشنواره و محمدرضا خردمندان کارگردان سینما و جمعی از هنرمندان در خانه هنرمندان برگزار شد.
ابتدا، سید حمید امامی مدیر بادبوم به آغاز فعالیت بادبوم در سال ۹۲ پرداخت و از خانوادههای بچههای عضو بادبوم قدردانی کرد و افزود: از تمام پدر و مادران بچههای عضو بادبوم برای اینکه این سالها با ما ساختند درحالی که بارها موقعیت بادبوم عوض شد، تشکر میکنیم.
دبیر جشنواره «آسمون» از آغاز یک جشنواره جدید خبر داد و اضافه کرد: امروز آغاز رسمی جشنواره «آسمون» است؛ این جشنواره ویژه تولید محتوا برای بچههای ۹ تا ۱۸ سال خواهد بود.
امامی با بیان اینکه موضوعات و جوایز و تمام جزییات جشنواره در asemoonfest.ir آمده است، تاکید کرد: سعی شد موضوعاتی انتخاب شود که کاملا مربوط با نسل ضد و دهه هشتاد و نودیها باشد چون میخواهیم ثابت کنیم نوجوانها میتوانند آینده خودشان را شکل بدهند.
برای فیلمسازی از خودتان شروع کنید
سپس، محمدرضا خردمندان کارگردان سینما در توصیههایی برای نوجوانانی که قصد دارند در عرصه فیلمسازی و بازیگری فعالیت کنند، گفت: من خودم در سینما کارم را با فیلم کوتاه و آثار ارزانقیمت شروع کردهام. کسانی که میخواهند کارگردانی و بازیگری را در آینده دنبال کنند، از خودشان و تجارب و خاطراتشان شروع کنند.
وی اضافه کرد: تمام آنچه که شما هستید و تجریه شخصی دارید و آن چیزهایی که هویت شماست برای شروع فیلمسازی به شما کمک خواهند کرد. یک فیلمساز و نویسنده اول چیزی که برای شروع نیاز دارد، ایده است. من در ابتدای راه یک توصیه دارم، به تجربیات شخصی خودتان رجوع کنید چون بهترین ایده فیلمسازی از خودتان و خاطرات شماست پس در خاطراتتان جستجو کنید که چه لحظاتی در زندگی دارید که شما را تحت تاثیر قرار داده و آن اتفاق را به خوبی میشناسید چوم همراه با رنج و حس غرور و ... است و نسبت به آن اطلاعات کامل دارید و همینها قابلیت ساخت یک فیلم کوتاه را به شما خواهد داد چراکه به ابعاد آن اشراف دارید.
وی به ذکر نمونههایی از تجارب مشترک بچهها پرداخت و عنوان کرد: درباره دوچرخه و شغل پدرتان و موضوعاتی که بهخوبی آن را میشناسید، فیلم بسازید. موضوعاتی که جزییات قابل لمسی از آنها در ذهن داشته باشید که همگی برآمده از تجربه شخصی شماست. همه فیلمسازان بزرگ اولین داستان و شعر و فیلم را از تجربه درونی و غنی شده خودشان ساختهاند. البته اینکه آیا این خاطرات بهتنهایی برای ساخت فیلم کافی است، باید بگویم خیر! بلکه باید به آنها واقعیت و تخیل اضافه کنیم تا فیلم به یک اثر هنری تبدیل شود.
کارگردان «بیست و یک روز بعد» تجاربی از فیلمسازی خود را با نوجوانها به اشتراک گذاشت و گفت: من وقتی نوجوان بودم در اوایل دهه ۷۰ یک همکلاسی داشتم که شرایط اقتصادی خوبی نداشت و همین موجب مشکلاتی میشد که مدیران مدرسه قصد داشتند او را اخراج کنند و این سوژه برای من محور یک داستان شد چون او را بهخوبی میشناختم. من این داستان را با چاشنی تخیل نوشتم و چاپ شد و اولین تجربه نویسندگی من رقم خورد و من فهمیدم میتوانم از خاطراتم داستان بنویسم. در ادامه من برای فیلمسازی از این روش استفاده کردم و فیلم «بیست و یک روز بعد» که قصه ای واقعی داشت را ساختم که درون مایه تخیل به آن آمیخته شد تا بتوانیم در فیلم حرفی داشته باشیم.
خردمندان خطاب به حاضران گفت: توصیه میکنم تجربیات و خاطرات خودتان را درباره موضوعات و دوستانی که بهشدت آنها را میشناسید، بنویسید این کار برای شما تولید داستان میکند. بهنظرم فیلم ساختن بهشدت ارزان و آسان شده و هیچ چیز جز گوشی موبایل برای فیلمسازی لازم نیست و این امکاناتی است که در دست همگی قرار دارد.
وی در پایان بیان کرد: بچههایی که میخواهند بازیگر شوند باید ده برابر یک نقش را در زندگی روزمره خودشان بازی کرده باشند و دهها قدم از یک تست بازیگری جلوتر باشند و یاد بگیرند که تقلید کنند و افعال دیگران را شبیهسازی کنند و برای نقشهای مختلف شناسنامه درست کنند. مدل راه رفتن، حرف زدن و فکر کردن زندگی افراد و مشاغلی مثل نجار، بنا و پزشک را مرور کنند تا آماده همکاری با یک فیلم باشند.
کد خبر 6090133 عطیه موذن