حق آبه دریاچه نمک به دست آ ن نمیرسد/ آب را شور نکنیم
تاریخ انتشار: ۲ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۲۲۲۸۶۹
قم-دریاچه نمک قم که در دهههای گذشته از طریق رودخانههای کرج، جاجرود، شور، قم رود و قره چای کاملاً پرآب بود چند سالی است که با خشکسالی دستوپنجه نرم میکند.
قدس آنلاین- گروه استان ها: دریاچه نمک تا سال گذشته حالوروز مساعدی نداشت و بیم آن میرفت که خشکیدگی آن علاوه بر دامن زدن به کانونهای ریز گرد موجب افزایش سرعت مهاجرت در بین روستائیان مجاور آن شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هرچند که امسال بخت با این دریاچه و همچنین مجاورانش یار بود و بارش باران توانست زخمهای خشکیده این دریاچه راکمی مرهم گذاشته و حیات را به این دریاچه بازگرداند ما آنچه که بیش از گذشته در حال حاضر اهمیت دارد حفظ این موقعیت است که بنا بر گفته کارشناسان هیچ راهکاری بهجز تأمین حقابه و احترام به طبیعت وجود ندارد.
بنا بر گفته کارشناسان بر روی منابع ورودی دریاچه بیش از ۶۰ سد زدهشده است و همین مسئله ورودی آب به دریاچه را بشدت محدود کرده، فارغ از بحث بهرهبرداریهای بیرویه، کاهش بارندگی و گرمایش زمین نیز در تشدید این معضل نقش مهمی داشته است. به علت بهرهبرداریهای بیرویه نهتنها منابع آب شیرین به دریاچه نمک قم وارد نشده، بلکه پسزده شدن آبهای فراشور، اراضی کشاورزی استان را تحت شعاع قرار داده است.
حق آبه به دست دریاچه نمیرسد
نماینده قم در مجلس شورای اسلامی که همواره یکی از مدافعان حق آبه دریاچه قم است در این رابطه میگوید: مسئولان آب سد ۱۵ خرداد به بهانه اعطای حق آبه دریاچه نمک در رودخانه «قم رود» رهاسازی کردند اما این در حالی است که برداشتهای مجاز و غیرمجاز آبی برای دریاچه باقی نگذاشته و حق آن را ادا نمیکند.
حجتالاسلام مجتبی ذوالنوری بیان میکند: بخشی از آب رهاشده از سد ۱۵ خرداد به بهانه حق آبه دریاچه بهصورت مجاز برای مصارف کشاورزی و بخشی دیگر نیز به شکل غیرمجاز برای صنعت مورداستفاده قرار میگیرد.
بخشی از آب رهاشده به بهانه حق آبه دریاچه نمک بهصورت مجاز برای مصارف کشاورزی و بخشی دیگر نیز به شکل غیرمجاز برای صنعت استفاده میشودوی بابیان اینکه قرار بود آب موردنیاز صنعت از طریق پساب تأمین شود بیان میکند: متأسفانه چون استفاده از پساب برای برخی مسئولان و صاحبان صنایع زحمت داشته و مستلزم هزینه است لذا ترجیح میدهند تا از آب شیرین و حق آبه دریاچه استفاده کنند.
ذوالنوری اذعان میکند: قسمتی از این آب نیز به تانکر شهرداری انتقالیافته و برای جاهای دیگر استفاده میشود، و عملاً چیزی از این آب به دریاچه نمک نمیرود.
وی بابیان اینکه بیتوجهی بهحق آبه دریاچه و خشک شدن این دریاچه نهتنها برای استان قم بلکه برای بسیاری از استانهای همجوار مشکلساز خواهد شد یادآور میشود: باید در زمینه برداشت ذخایر از دریاچه نمک نظارت صورت بگیرد و محدودیتهایی در این خصوص وضع شود تا بیش از این شاهد فقر منابع آبی این دریاچه نباشیم.
وی اذعان میکند: اگر منابع آبی و سفرههای زیرزمینی حوضه دریاچه نمک خشک شود، گردوخاک ناشی از آن، تمام استانهای مرکزی ایران همچون قم، تهران، اصفهان و مرکزی را درگیر مشکلهای زیستمحیطی میکند.
فشار بر طبیعت
مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری استان قم نیز بابیان اینکه هرگونه فشار بیشازحد به طبیعت و بهرهبرداری بدو در نظر گرفتن ملاحظات زیستمحیطی عواقب جبرانناپذیری را به همراه خواهد داشت اعتقاد دارد: برای اجرای طرحهای توسعهای باید شرایط زیستمحیطی را در نظر گرفت، در غیر این صورت باید منتظر واکنش سخت طبیعت بود.
سید محمدتقی سجادی د این رابطه عنوان میکند: درنتیجه برخی فعالیتهای انسانی در حوضه آبریز دریاچه نمک، هماکنون منطقهای که روزگاری دارای پوشش گیاهی بود در حال تبدیلشدن به بیابانهای خشک و کانونهای تولید گردوغبار است.
وی خاطرنشان میکند: از طرفی شاهد کاهش آب ورودی به دریاچه نمک، هستیم و از طرفی شاهد فعالیتهای سنگین عمرانی همچون احداث آزادراه، خطوط انتقال انرژی و راهآهن در بستر دشت مسیله هستیم.
وی با اشاره به تبعات خشک شدن روان آبها اظهار میکند: بعد از خشک شدن تدریجی روان آبهای دریاچه نمک، بلورهای نمک که در سطح زمین قرارگرفته در اثر سرما و گرما بهتدریج شکسته و خرد میشود و با یک وزش باد به حرکت درمیآید و میتواند طوفانهای نمکی که برای سلامت انسانها بسیار مخرب است را ایجاد کند.
سجادی عنوان میکند: مسئله دیگری که در اثر خشک شدن روان آبهای بستر دریاچه نمک به وجود آمده است، بازگشت شورآبه ها از بستر دریاچه به سطح دشتهای اطراف است.
وی میافزاید: این اتفاق باعث میشود دشتها و زمینهای کشاورزی اطراف دریاچه به دلیل شور شدن منابع آبی و سطح زمین، دیگر قابلیت کشت گیاه را نداشته باشد و بهتدریج تبدیل به بیابان و کانون گردوغبار شود.
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: دریاچه نمک استان قم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۲۲۲۸۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا نمیتوانیم همه زبالههایمان را داخل آتشفشانها بسوزانیم؟
درست است که گدازه آنقدر داغ است که میتواند مقادیری از زبالههای ما را بسوزاند اما همه گدازهها دمای یکسانی ندارند و فارغ از دما، موارد دیگری همچون خطرناک بودن، اعتقادات و کمبود آتشفشان وجود دارد که اجازه انجام چنین کاری را نمیدهد.
به گزارش ایسنا، هنگامی که آتشفشان کیلاویا(Kilauea) در جزیره بزرگ هاوایی در سال ۲۰۱۸ فوران کرد، جریان گدازه داغتر از ۲۰۰۰ درجه فارنهایت(۱۱۰۰ درجه سانتیگراد) بود. این دما از دمای سطح سیاره زهره نیز بیشتر است و به اندازهای داغ است که بسیاری از سنگها را ذوب میکند. همچنین به اندازه کورههای زبالهسوزی که معمولا زبالهها را در دمای ۱۸۰۰ تا ۲۲۰۰ فارنهایت(۱۰۰۰ تا ۱۲۰۰ درجه سانتیگراد) میسوزانند، داغ است.
به نقل از کانورسیشن، با این وجود همه گدازهها دمای یکسانی ندارند. فورانها در هاوایی نوعی گدازه به نام بازالت تولید میکنند. بازالت بسیار داغتر و سیالتر از گدازههایی است که در آتشفشانهای دیگر فوران میکنند. به عنوان مثال، فوران سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۸ در کوه سنت هلن یک گنبد گدازهای با دمای سطحی کمتر از حدود ۱۳۰۰ فارنهایت(۷۰۴ درجه سانتیگراد) ایجاد کرد.
به غیر از دما، دلایل دیگری برای نریختن زبالههایمان در آتشفشانها وجود دارد.
در وهله اول اگرچه گدازه در دمای ۲۰۰۰ درجه فارنهایت میتواند بسیاری از مواد درون سطلهای زباله ما از جمله ضایعات غذا، کاغذ، پلاستیک، شیشه و برخی فلزات را ذوب کند اما به اندازه کافی داغ نیست که بسیاری از مواد رایج دیگر از جمله فولاد، نیکل و آهن را ذوب کند.
علاوه بر این آتشفشانهای زیادی روی زمین وجود ندارند که دریاچههای گدازهای یا دهانههای کاسهمانند پر از گدازه داشته باشند که بتوانیم زبالهها را در آنها بریزیم. از میان هزاران آتشفشان روی زمین، دانشمندان تنها هشت مورد را با دریاچههای گدازه فعال میشناسند. بیشتر آتشفشانهای فعال دارای دهانههای پر از سنگ و گدازههای سرد شده هستند.
مشکل سوم این است که ریختن زباله در آن هشت دریاچه گدازه فعال کار بسیار خطرناکی است. دریاچههای گدازه با پوستهای از گدازههای خنک کننده پوشیده شدهاند، اما درست در زیر آن پوسته مذاب و به شدت داغ قرار دارد. اگر سنگها یا مواد دیگر روی سطح دریاچه گدازهای بیفتند، پوسته را میشکنند، گدازه زیرین را مختل میکنند و باعث انفجار میشود.
این اتفاق در کیلاویا در سال ۲۰۱۵ افتاد. بلوکهای سنگ از لبه دهانه به درون دریاچه گدازه سقوط کرد و باعث انفجار بزرگی شد که سنگها و گدازهها را به بالا و بیرون از دهانه پرتاب کرد. هر کسی که زباله را به دریاچه گدازه میاندازد باید فرار کند و از زبالهها و گدازههای شعله ور دور شود.
اما فرض کنید میشد زبالهها را با خیال راحت در یک دریاچه گدازه ریخت. در آن صورت برای زبالهها چه اتفاقی میافتاد؟ وقتی پلاستیکها، زبالهها و فلزات میسوزند، گازهای سمی زیادی آزاد میکنند. آتشفشانها در حال حاضر تُنها گاز سمی از جمله گوگرد، کلر و دی اکسید کربن منتشر میکنند.
گازهای گوگرد میتوانند مه اسیدی ایجاد کنند که ما آن را «وُگ» یا مه آتشفشانی مینامیم. این گازها میتواند گیاهان را از بین ببرد و باعث مشکلات تنفسی برای افراد نزدیک به آن شود. مخلوط کردن این گازهای آتشفشانی خطرناک با گازهای دیگر ناشی از سوزاندن زبالههای ما، بخار حاصل را برای مردم و گیاهان نزدیک آتشفشان مضرتر میکند.
در نهایت، بسیاری از جوامع بومی، آتشفشانهای مجاور را مکانهای مقدسی میدانند. به عنوان مثال، دهانهای در کیلاویا خانه پله Pele، الهه آتش بومی هاوایی در نظر گرفته میشود و منطقه اطراف دهانه برای بومیان هاوایی مقدس است. پرتاب زباله در آتشفشانها توهین بزرگی به آن فرهنگها خواهد بود.
انتهای پیام