مصارف انتخاباتی دوقطبیسازی در اردوگاه اصولگرایی
تاریخ انتشار: ۳ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۲۳۷۷۸۳
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، توسل به مفاهیمی چون «انقلابی» و «جوانگرایی» این روزها کاربردی انتخاباتی پیدا کرده است؛ کلیدواژههایی که به کرات از سوی برخی جریان های سیاسی خاص تکرار می شود و بیش از آنکه مصداقی عملی داشته باشد، به شعار زیبا و دهنپرکن انتخاباتی تبدیل شده است. این مساله در کنار اعلام موجودیت «جریان سوم» و آسیب شناسی کنشگری طیف های تندروی جریانات سیاسی، از مهمترین موضوعات انتخاباتی مورد توجه چهره های سیاسی و رسانه ها است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مصادره به مطلوب دوگانههای خودساخته
مدتی است طیف هایی از جریان راست سیاسی، بهره گیری از دوگانه سازی هایی چون «انقلابی» و «غیرانقلابی» را با هدف جلب نظر عموم و در نهایت پیروزی انتخاباتی در دستور کار خود قرار داده اند.
در تازه ترین کاربرد این عبارت، «سید کمالالدین سجادی» سخنگوی «جبهه پیروان خط امام و رهبری» در گفتوگو با خبرگزاری «تسنیم»، تشکیل مجلس «کارآمد» و «انقلابی» را نیازمند انسجام و همراهی تمام نیروها و گروههای «انقلابی» دانسته است. به گفته سجادی، افق روشنی پیش روی نیروهای انقلاب وجود دارد. مردم انتظار دارند نیروهای انقلاب با برنامه برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور وارد صحنه انتخابات شوند؛ نه تنها حوزه اقتصادی بلکه در دیگر حوزهها اشکالات جدی وجود دارد که انتظار میرود با حضور نیروهای کارآمد انقلابی رفع شود.
خلق چنین تعابیر و بهره برداری ساسی از آنها مورد انتقاد شدید جریان اصلاح طلبی قرار دارد.
روزنامه «شرق» در گزارشی دوگانه سازی های بدعت گونه اصولگرایان را مورد نقد قرار داد و نوشت: اولینبار در ماههای اخیر بود که غلامعلی حدادعادل از تقسیمبندی جدیدی در عرصه سیاست بهجای اصلاحطلب و اصولگرا سخن گفت؛ «انقلابی غیرانقلابی». همین خط را دیگران هم گرفته و ادامه میدهند؛ مثل احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان و رئیس مجلس خبرگان که روز گذشته گفته است امیدی به مدیران فعلی ندارد و منتظر است جوانان انقلابی جایگزین شوند!
به نوشته این رسانه، «علیرضا پناهیان»، سخنور تندرو اصولگرا که سخنان اخیرش علیه پارلمان و دولت بسیار واکنشبرانگیز بود نیز گفته است دعوای انقلابی و غیرانقلابی، دعوای عقلانیت و توهم است. این یعنی از نگاه او، متصفان به انقلابی با تفسیر او عاقل و دیگران متوهماند. «سعید جلیلی» نیز همسو با یاران اصولگرایش گفته بود انقلابیها کسانی هستند که کار متقن و محکم انجام میدهند. دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی، شهید چمران، شهید احمدیروشن و شهید مطلبی را مصادیق انقلابی ذکر کرد و گفته بود: تفاوت انقلابی با غیرانقلابی آنجاست که انقلابی هزینه میدهد، اما غیرانقلابی هزینه میکند.« بیژن نوباوه»، از اعضای «جبهه پایداری»، هم گفته خط قرمز کشور انقلابیگری و غیرانقلابیگری است که جامعه باید واقعیات را درک کند.
به نوشته این روزنامه، به نظر میرسد اصولگرایان تمایل دارند واژه «انقلابی» را مصادره به مطلوب کنند و کنش و تفکر خود و اعوان و انصارشان را در خط و مسیر انقلابی تعبیر و رقیب را غیرانقلابی جا بزنند.
«مسیح مهاجری» مدیر مسوول روزنامه «جمهوری اسلامی» هم ضمن اعلام مخالفت با چنین تقسیم بندی هایی در مورد پیامدهای منفی آن به «خبرآنلاین» گفت: این باعث میشود کسانی که باید برای نظام خدمت کنند و انگیزه لازم را برای خدمت دارند، کنار گذاشته شوند و افرادی جایگزین آنها میشوند که سابقهای در انقلاب ندارند و امروز هم که میخواهند بگویند ما انقلابی هستیم، انقلاب را به صورتی تعریف میکنند که معنای آن دفع هرکسی است که میخواهد با انقلاب همراهی کند.
به گفته مهاجری، افرادی که این تقسیمها را انجام میدهند، خوداسلامپندار، خودانقلابپندار و خودحقپندار هستند و ما امروز از این رهگذر ضررهای زیادی میبینیم؛ یعنی کسانی که خود را اسلامی میدانند، دیگرانی را که مانند آنها فکر نمیکنند، دور از اسلام معرفی میکنند. همچنین کسانی که خود را انقلابی میدانند، افرادی را که مانند آنها فکر نمیکنند، دور از انقلاب میشناسند و همینطور افرادی هستند که خود را حق میدانند و هر کسی را که مانند آنها فکر و عمل نمیکند، ناحق میدانند.
به گفته مهاجری، اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، درگیری نیروهای انقلاب با خودشان بیشتر میشود و این تبدیل به یک خودزنی میشود که برای نظام و انقلاب خطرناک است.
انتقاد از مصادره کنندگان مفهوم انقلابی در میان چهره های سیاسی هم جریان دارد. «علی مطهری» نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در یادداشتی با عنوان «انقلابی واقعی و انقلابی قلابی» در کانال تلگرامی خود نوشت انقلابی قلابی، منافق زیرکی است که با شعار تبعیت از رهبری، با چسبیدن به بخشی از سخنان رهبری، عملا در مقابل رهبری میایستد.
به نوشته مطهری، کلام مقام رهبری کاملا روشن است: هر گونه مذاکره مستقیم با آمریکا در هر سطح در وضع کنونی ممنوع، و در صورت بازگشت آمریکا به برجام در قالب ۵+۱، بیاشکال. بر خلاف گذشته، به سطح خاصی از مقامات مثلا وزیر خارجه هم محدود نکردند. انقلابی واقعی هر دو بخش جمله را میبیند و انقلابی قلابی فقط بخش اول را. خوارج در چنین حال و هوایی شکل میگیرند.
همین دوگانه سازی های تصنعی، زمینه بروز و ظهور مدعیان «جریان سوم» را در بزنگاه های انتخاباتی تقویت می کند. دیروز بود که ائتلافی تحت عنوان «جبهه سوم» با حضور ۱۲ تشکل سیاسی با محوریت سردار «احمد خورشیدی» در تهران اعلام موجودیت کرد؛ ائتلافی که دبیرکلش در توصیف مختصات هویتی آن گفت: ما انقلابی هستیم و با هیچ گروهی مقابله نمی کنیم ولی با آنها سازش هم نمی کنیم. به اصلاح طلب و اصولگرا اعتقاد نداریم بلکه معتقد به دو جریان هستیم، جبهه ارزشی-انقلابی و جریان غیر انقلابی. از نظر جبهه سوم «هر خوبی خوب است حتی اگر رقیب باشد و هر بدی بد است حتی اگر دوست باشد. »
«جوانگرایی» شعاری زیبا اما بیمصداق در اردوگاه اصولگرایی
جوانگرایی از دیگر تعابیری است که بخش هایی از اصولگرایان این روزها روی آن مانور می دهند. این مسایل هم از دید اصلاح طلبان پنهان نمانده است.
«محمدباقر قالیباف» عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام دیروز در یادواره شهدای مسجد جامع قاین در شهرستان قاینات یک بار دیگر بر لزوم جوانگرایی تاکید کرد و گفت: اگر مانند دوران دفاع مقدس جوانان را باور کنیم به یقین بیش از پیش پیروز خواهیم شد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: به جای کدخدا به خدا اعتماد و به مردم اتکا کنیم ببینید مشکل اقتصادی کشور حل خواهد شد یا خیر.
وی گفت: ما نمیگوییم تحریمها کاغذپاره است بلکه تحریم سخت و فشار بر مردم است اما در کنار آن ظرفیتهایی در کشور وجود دارد که اگر این ظرفیتها در کنار باور و اعتماد به جوانان قرار گیرد از بسیاری مشکلات عبور میکنیم.
دیگر چهره سیاسی که دیروزبر ضرورت «جوانگرایی» در مدیریت کشور تاکید کرد آیت الله «احمد جنتی» رییس مجلس خبرگان بود کا اظهاراتش به طور گسترده مورد انتقاد رسانه های اصلاح طلب قرار گرفت.
رئیس مجلس خبرگان دیروز در خصوص ناامیدی از مدیران فعلی و ابراز امیدواری در مورد تغییر مدیران فعلی با مدیران جوان گفت: بیتعارف من به مدیران فعلی هیچ امیدی ندارم. ما برای روزی کار میکنیم که اینها با مدیران جوان و انقلابی جایگزین شوند تا از این خفت و گرفتاری که دچارش شدهایم رها شویم.
به نوشته روزنامه «شرق»، آرزوی آمدن مدیران جوان و رفتن مدیران فعلی جزء مباحثی بود که در شبکههای اجتماعی بازتاب بسیاری داشت، بهخصوص که موضوع روحیه جوانگرایی احمد جنتی را نشان میداد که نهتنها یکتنه آمار امید به زندگی در ایران را افزایش داده است که برخلاف سبک زندگی جنتی که با بیش از ۹۰ سال دبیر شورای نگهبان و عضو مجلس خبرگان رهبری و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی است و در این مناصب اعتقادی به جوانگرایی ندارد.
به نوشته «خبرآنلاین»، این سخن آیتالله جنتی باتوجه به اینکه وی کهنسالترین مسئول در نظام جمهوری اسلامی است، بازتاب زیادی در رسانهها داشت. فصل مشترک بازتابدهندگان این سخن آقای جنتی این بود که لابد ایشان جوان شدهاند و ما خبر نداریم!
روزنامه «ایران» هم در یادداشتی در این خصوص نوشت: آیتالله جنتی سخنانی قابل تأمل بر زبان آورد که بیشتر پیام افتراق و اختلاف برانگیزی داشت تا دعوت به وحدت و همگرایی. در این سخنان علاوه بر دولت و مجلس، مجموعه مدیریتی کشور، سرمایه دارها و کارشناسان هم بینصیب از حمله رئیس ۹۳ ساله مدعی جوانگرایی مجلس خبرگان رهبری نماندند.
به نوشته این رسانه، بخش قابل تأملتر سخنان او جایی است که با اشاره به انتخابات پیش روی مجلس، همکاران خود در مجلس خبرگان را هم از بیتفاوتی نسبت به آن بر حذر داشت و از آنها خواست تا «کمک کنند افراد خوبی وارد مجلس شوند و کار مردم را دنبال کنند و مشکلاتشان را رفع سازند وگرنه جز این شود همین است که الان میببینم» در حقیقت این فراز از سخنان آیتالله جنتی ناظر بر نارضایتی ایشان از مجلس دهم است. رئیس یک نهاد انتخاباتی بیمحابا دو نهاد انتخابی دیگر و در حقیقت رأی مردم را به باد انتقاد گرفته و فحوای کلامش چیزی جز حکم دادن به ناکارآمدی آنها و چوب حراج زدن به مجموعه مدیریتی کشور نیست. ایشان حتی ملاحظه این را هم نکردهاند که در مقام دبیر شورای نگهبان عالیترین نهاد ناظر بر انتخابات، در فاصله چند ماه مانده به رقابت مجموعههای مختلف سیاسی این گونه آشکارا منویات خود برای جابهجایی گسترده در مجلس و دولت را آشکار نکند. بخصوص که تصریح هم دارند که برای جایگزینی مدیران جوان و انقلابی «کار میکنیم».
نیروهای تندرو ؛ نقطه آسیب جریان های سیاسی
مدتها است ناظران در خصوص قدرت گرفتن نیروهای تندرو در جریان اصولگرایی به بزرگان این اردوگاه هشدار می دهند.
«حسین کنعانیمقدم» فعال سیاسی اصولگرا در گفت و گو با «اعتمادآنلاین» با اشاره به اینکه طیف اصولگرایی طیفی وسیع است که برخی طیف های تندرو را هم شامل می شود، گفت: هر کس یا کسانی بخواهند در رویارویی با دیگران اخلاق را کنار بگذارند و به تهمت، افترا و تهدید متوسل شوند، حتماً از جانب بزرگان و چهرههای شاخص و تاثیرگذار اصولگرایی با برخوردهایی جدی مواجه خواهند شد.
«محمد مهاجری» فعال سیاسی اصولگرا هم در همین ارتباط به «خبرآنلاین» گفت: برخی از کسانی که امروز رئیس جمهور را تهدید به عدم کفایت میکنند و به دولت اتهام می زنند از اعضای جبهه پایداری هستند؛ جبهه ورشکسته ای که حتی در داخل اصولگرایان هم کسی آنها را قبول ندارد. بنابر این سعی میکنند با دروغ پراکنی و اتهام زنی حضور خود را همچنان تداوم بخشند.
این فعال سیاسی افزود: رفتار این گروه متاسفانه شبیه منافقین اول انقلاب است که با تهمت زدن و دروغ پراکنی کار خود را پیش میبرند.
در همین ارتباط، «عباس سلیمی نمین» فعال سیاسی اصولگرا در گفت و گو با «آرمان ملی» مهمترین انتقاد وارد بر جریان های سیاسی اصلاح طلبی و اصولگرایی را تسلیمپذیری در مقابل نیروهای تندروی خود دانست.
به گفته او، جریانهای سیاسی حاضر نیستند برای گروههای تندرو خود هزینه بپردازند. به همین دلیل در اغلب اوقات گروههای تندرو به تابلوی جریانهای سیاسی تبدیل میشوند. نیروی تندرو مولد تفکر و اندیشه در جامعه نیستند و بلکه مولد آشوب و تنش هستند. از دید این فعال سیاسی اصولگرا، تندروهای دو جریان مانع تقویت اشتراک ها می شوند.
منبع: ایرنا
کلیدواژه: اصولگرایی انتخابات مجلس شورای اسلامی جبهه پایداری احمد جنتی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۲۳۷۷۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا کشوری مثل مصر سریال «حشاشین» را ساخت؟
نشست نقد و بررسی سریال حشاسین با حضور حجتالاسلام مهدی فرمانیان استاد تمام دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی، حجتالاسلام سید علی بطحایی مدیر کل پژوهش دانشگاه ادیان و مذاهب، فرقهشناس و پژوهشگر جریانهای اسلامی و مهدی علمی دانشور استادیار ادیان شرق دانشکده ادیان و مذاهب برگزار شد.
بطحایی بحث خود را با موضوع جریانهای فکری مصر آغاز کرد و گفت: سریال حشاشین نسل جدید را درگیر کرده است. نسل جدید بر خلاف ممانعتها این سریال را دیدند. نظر کلی بنده از سریال همان ضرب المثل معروف است که گفت «بعضیها کج گفتند، اما رج گفتند.» کج گفتنش با آقای دکتر فرمانیان و دانشور است و رج گفتنش با من. رج گفته یعنی برنامه و هدف دارد و کار او روی حساب است. روی جریانهای فکری، این سریال را ارائه داده است. این سریال را در قد و قواره سریال تاریخی نبینیم بلکه این فیلم، یک نبرد جریانی است که صحنۀ آیندۀ جهان اسلام را تشکیل میدهد. نبرد جریانهای فکری در این اتفاق رخ میدهد. به چه معنا؟ جریان شناسی جهان اسلام حوزه مغفولی است. آینده پژوهیِ آن، مغفولتر است و از همه مغفول تر، نبرد بین جریانهاست که صحنه آینده جهان اسلام را شکل میدهد. در مصر و تونس و مغرب و ترکیه همین گونه است. تلاقی جریانها صحنه آینده جهان اسلام را میسنجد.
وی افزود: اسلام سنتی خیلی در تلاقی با جریانات وارد نمیشود و حاشیه امنی برای خود دارد. روشنفکری هم بدنهی مردمی ندارد و حضور اجتماعی هم نمیتواند داشته باشد؛ منتها سه جریانِ اسلام سلفی با قرائت جامعی که دارد و نیز اسلام سیاسی و اسلام سکولار صحنهی آینده جهان اسلام را میسازند که باید در حوزه آیندهپژوهی به آن توجه کنیم تا به مشکلی برنخوریم.
سریال حشاشین به نزاریان شام ارتباط داردبطحایی گفت: باید به نکتهای توجه شود؛ اگر توجه نکنیم، بقیه تحلیلها فایده نخواهد داشت. چون بعضی میگفتند این سریال آمده تا ولایت فقیه یا مهدویت را بزند، اما سرحلقه این سریال این است که چرا مصر این دغدغه را داشت؟ چون نزاریان ارتباطی به مصر ندارد. نزار پس از اینکه از خلیفه نهم عزل میشود، مدت کوتاهی به اسکندریه مصر میرود و مدتی در آنجا میماند. برای اینکه نشان دهد من حکومت دارم، سکهای ضرب میکند که ظاهراً در موزه آقاخان تورنتو نگهداری میشود. مدت کوتاهی حکومت میکند و بعد لشکری میآید و او را میکشند؛ بنابراین این سریال به مصر مربوط نیست به لوئانته یا نزاریان شام ارتباط دارد و عمدۀ آن به ایران مرتبط است. مصر به خاطر مصرف داخلی و مخالفت با اسلام سیاسی و آمادگی جهان اسلام به این سریال پرداخت. بعید هم نیست در آینده به دیگر جریانها و فرقهها بپردازند و ما با اسلام سیاسیهراسی مواجه شویم. پنج قسمت اولش است که به اسلام سیاسی برخورده است.
مصر لیدر جریان فکری جهان اسلام استوی با طرح این سؤال که در مصر چه اتفاقاتی افتاد، گفت: باید موجهای تاریخی مصر را یک مرور کنیم و بعد ببینیم اسلام سنتی و سایر جریانهای فکری چه واکنشی نسبت به این موجها داشتند. از ۲۲۶ سال قبل در ۱۲۱۳ قمری یا ۱۷۹۸ میلادی که ناپلئون حمله میکند و میگویند توپهای ناپلئون مسلمانان را بیدار کرد، تقریباً ۶ موج مصر را فرا گرفت. مصر با بقیه کشورهای عربی تفاوت دارد. کشورهای عربی پول دارند، اما مصر پول ندارد.
بحطایی ادامه داد: کتابی با نام «مصر از زاویهای دیگر» از خانم جمیله کدیور منتشر شده است. سفرنامه ۳۰۰ صفحهای جریانات فکری را در آن بازه زمانی خوب ریشهکاوی کرده است. مصر مهم است. شناخت مصر مهم است. این سرزمین، لیدر جریان فکری جهان اسلام است. از ۲۲۶ سال قبل تا الان جریان اول که تاکنون ادامه دارد، محمدعلی پاشا و طهطاوی بود. کتابی با عنوان «تخلیص الابریز فی تلخیص باریز» نوشته شد. یعنی پاکسازیِ آب را بیاور تا چهره مشعشع پاریس را نشان دهیم. در این کتاب اولین واکنشهایی که اسلام نسبت به مدرنیته و حمله ناپلئون دارد و علت عقب ماندگی اسلام را خوب تحلیل کرده است. اینها نسل اول هستند که با سختافزارهای غرب مواجه میشوند که چرا غرب از جهتهای مختلف جلوتر از ما است. این جریان شکست میخورد.
این پژوهشگر فرقهها گفت: نسل دوم امثال سید جمال است که بیداری اسلامی را مشخص میکند و عبدُه که اسلام انقلابی و بیداری را مطرح میکنند. نسل سوم، با جنگ جهانی اول مواجه میشود که سعد زغلول است. در این دوران بریتانیا جدا میشود.
روح فرهنگیِ حاکم بر مصر را تفکرات سکولار شکل میدهدوی با اشاره به اینکه از کنار نسل چهارم و پنجم سه جریان شکل میگیرد، افزود: یکی پان عربیسم است به سردمداری جمال عبدالناصر. او ناسیولانیست دیکتهای و دیکتاتوری است. دوم، حسن البناء است که در همین دوران، شکلگیری اسرائیل را شاهدیم. پانعربیسم در مصر خودش را خوب نشان میدهد. در کنارش طه حسین است که نباید آن را متعلق به گذشته بدانیم. دقیقترین بستهای که درباره سکولاریزم و لیبرالیسم در مصر ارائه میشود، متعلق به اوست. در کتابهای «فی الأدب الجاهلی»، «فی التاریخ الجاهلی» و «مستقبل الثقافة فی مصر» اندیشه خود را میگوید. تکلیف خودش را مدرنیته مشخص میکند. به جهان اسلام نسخه میدهد که چه قسمتهایی از فرهنگ غرب را بگیریم. وزیر امروزین مصر میگوید روح فرهنگیِ حاکم بر مصر، طه حسین است.
بطحایی گفت: الان در مصر دوئلی بین اسلام سیاسی و اسلام سکولار است. تقریباً اسلام سنتی جمع شده است. تنها یکی از مشاوران احمد الطیب گفته بود سریال حشاشین به فرقهگرایی منتج میشود. اسلام سنتی در مصر اسلام کاملاً کنترل شده است. در هر صورت الأزهر واکنش مطلوبی ندارد. اما میداندار در تمام این صحنهها، خالد منتصر و عکاشه است. اینها افراد تأثیرگذاری هستند. پزشک خالد در خیلی از حوزهها وارد شده و سکولاریزم است. او دو سفر به آلمان و هلند میرود. میگوید واکنشها را نسبت به حشاشین میدانم. با مسلمانان هلند که صحبت کردم، از لحاظ لهجه انتقاد کردند،، اما از نظر جریانی میگویند، به نظر ما بهترین فیلمی است که توانسته اسلام سیاسی و تکفیریها را منکوب کند.
وی با تصریح بر اینکه خوراک این فیلم کاملاً جریانشناسانه است و تاریخی نبینیم، در بیان راهکار گفت:، اما چکار کنیم؟ به ذهنم میآید اسلام سنتی و مراجع تقلید باید سکوت کنند، همچنان که خود اسماعیلیها سکوت کردند. صحبت درباره نزاریان باید متولی داشته باشد. ایران جزو تاریخش است، اما درباره حشاشین که مقداری مسئله دارد، نمیتواند صحبت کند. باید امثال آقاخان صحبت کنند. ما انتظار داریم وارد صحنه شود. البته آقای داریوش محمدپور از مؤسسه اسماعیلیه واکنشی داشت.
منبع: تسنیم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی