دختر بیکار وزیر، حلقه ارتباط پیرزن روستایی و جوان مولتی میلیاردر؟!
تاریخ انتشار: ۳ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۲۳۹۲۶۵
چه ارتباطی میان اینها وجود دارد؟ دختر بیکار یک وزیر، یک پیرزن روستایی که مجموعهای به غایت گران قیمت به نامش وارد شده و پسر جوانی که ظاهرا باید در دسته مولتی میلیاردرها قرارش داد؟ مسائلی به ظاهر بی ربط که با مرور چند پرونده به هم مرتبط به نظر میرسند!
قدس آنلاین: چه ارتباطی میان اینها وجود دارد؟ دختر بیکار یک وزیر، یک پیرزن روستایی که مجموعهای به غایت گران قیمت به نامش وارد شده و پسر جوانی که ظاهرا باید در دسته مولتی میلیاردرها قرارش داد؟
پاییز سال ۹۶، چندماه پیش از آنکه دلار کانال سه هزار تومان را ترک گفته و مرزهای تورم و گرانی در کشور درنوردیده شود، پروندهای در کانون توجه عموم قرار گرفت که حکایت از واردات انبوه یک خودروی لوکس توسط یکی از زنان روستایی داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
واردات ۱۴۴ دستگاه انواع خودروی پورشه توسط پیرزنی که ساکن روستایی محروم است، از آن دسته اتفاقاتی است که بعید است شنیده و از یاد برده باشید، اما من باب یادآوری بد نیست اشاره کنیم این پرونده موجب شد فرضیه قاچاق این دست خودروها به کشور مهر ابطال بخورد.
ماجرا از این قرار است که برخی سودجویان برای پیشبرد اهدافی مانند واردات خودروهای لوکس به کشور، با پرداخت وجوهی اندک اوراق هویتی برخی قشرهای کم در آمد را در اختیار میگیرند تا با آن کارت بازرگانی دریافت کرده و به مدد این کارت، اقدام به واردات قانونی بی ثبت اثر و نشانی از خود کنند.
البته ماجرا ابعاد هم دیگری هم دارد که از جمله آنها، استفاده از تسهیلات دایر شده برای مرزنشینان و دیگر قشرهای جامعه است که در پرونده واردات پورشه نیز بدین ترتیب بود. پروندهای که گفته میشد از جمله شاکیانش، گمرک کشورمان است؛ هرچند اطلاع خاصی از فرجام آن در دست نیست.
اما منظور از مرور این پرونده، نه رسیدن به چرایی مشخص نشدن فرجام آن ـ که در جای خود بسیار اهمیت دارد ـ و حتی سازوکارها و تدابیر اندیشیده شده برای مقابله با این دست سوءاستفاده ها، که مرور داستان دیگری است که یکی از کلیدواژههای اصلی آن «پورشه» است.
خودرویی لوکس و بسیار گران قیمت که در دوران دلار سه هزارتومانی نیز رویای رسیدن به آن در مخیله بسیاری جایی نداشت، چه برسد به این روزها که نرخ دلار و دیگر ارزهای خارجی چند برابر شده و اوضاع اقتصاد کشورمان بحرانی است؛ آنقدر بحرانی که واردکنندگان این خودروها دست از کار کشیده اند.
البته مدت زیادی نیست که واردکنندگان رسمی بسیاری از خودروهای گران قیمت به کشور، فعالیت هایشان را کاهش داده یا متوقف کرده اند و آن گونه که گزارشهای رسمی نشان میدهد، فعالیتهای ایشان و شرکت هایشان تا همین اواخر برقرار بوده و از قضا، موجب بهره مندی ایشان از امتیازاتی ویژه نیز شده است.
کافی است یکی از موتورهای جست و جوی اینترنتی را باز کرده و کلید واژههایی از قبیل: ارز دولتی، واردات خودرو، گزارش بانک مرکزی، شفاف سازی و امثال اینها را جست و جو کنید تا دریابید برای واردات پورشه به کشور نیز از ارز ویژه و ارزان قیمت استفاده شده است.
اکنون اگر از فرجام ارزهای اختصاص یافته به واردات محصولات مختلف از جمله خودرو نیز صرف نظر کرده و پاسخ این پرسش را که «آیا پروندهای در این خصوص تشکیل شده و در دست بررسی است؟» به آینده موکول کنیم، مرور داستانی دیگر که به پورشه مربوط است و طی روزهای اخیر مطرح شده، خالی از لطف نیست.
روایتی که این بار در دل نشستهای یک دادگاه رسیدگی به برخی تخلفات اقتصادی مطرح شده و به نظر میرسد چندان بی ربط با واردات پورشه و ماجرای پیرزن روستایی نیست؛ هرچند فعلا ارتباط حقوقی و قضایی میان آنها برقرار نیست و میدانیم کشف این مهم هم در دستور کار این محکمه قضایی قرار ندارد.
ماجرا از این قرار است که قاضی پرونده تخلفات شبنم نعمت زاده، دختر وزیر اسبق صمت در ابتدای نشست نخست رسیدگی به اتهامات وی و متهمان همکارش، دلیل بازداشت وی به رغم تودیع وثیقه را این گونه توضیح داد که مهلت ضمانت نامههای تودیع شده توسط پدر وی رو به اتمام بوده و بیم فرار وی میرفته است.
قاضی مسعودی همچنین اشاره کرد، فردی با نام امیر بارانی ۲۰ میلیارد تومان سند برای متهم وثیقه گذاشته و یادآوری کرده که اگر دادگاه لازم بداند، باز میتواند سندهای دیگری در اختیار مرجع قضایی قرار دهد، در حالی که این فرد متولد سال ۱۳۷۳ بوده و میزان ثروتش سوالاتی آفریده که دادگاه را مجاب کرده آن فرد را فرابخواند؛ فراخوانی که البته اجابت نشده است.
ماجرایی جالب توجه که خیلی زود برخی فعالان فضای مجازی ابعاد جدیدی از آن را کشف و افشا کردند، از جمله اینکه امیر بارانی، با نام کامل «سیدامیر بارانی بهبهانی»، فرزند فردی است که یکی از مهمترین فعالیتهای اقتصادی اش در سالهای گذشته، واردات پورشه به کشور بوده است؛ تجارتی مرتبط با وزارت صمت!
اطلاعاتی که تا کنون نه وزیر اسبق و نه مسئولان فعلی وزارت صمت به آن واکنش نشان نداده اند تا ابهامات در این خصوص اوج بگیرد؛ ابهاماتی که حتی واکنش دختر وزیر هم به آنها سکوت است؛ هرچند تأکید دارد به رغم وزیر بودن پدرش، سالها بیکار بوده و از حضور پدرش در چنین جایگاهی، بهرهای نبرده است!
منبع: تابناک
انتهای پیام/
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: شبنم نعمت زاده فساد اقتصادی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۲۳۹۲۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قتل هولناک پدر به دست دختر جوان | همکاری ۲ پسر در اجرای نقشه قتل | متهم: پدرم با زندگی من در خانه مجردی مخالف بود!
به گزارش همشهری آنلاین، عقربهها ساعت ۹:۳۵ صبح دوازدهم اسفندماه سال گذشته را نشان میداد که فردی با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ تماس گرفت و هراسان به اپراتور گفت: با خودرو در جاده قدیم تهران ـ قم در حال رانندگی بودم که جسد مردی را در بیابانها مشاهده کردم؛ برای کمکرسانی اقدام کنید.
با اعلام این خبر، ماموران کلانتری ۱۷۸ شمسآباد، متخصصان پزشکی قانونی، تیم تشخیص هویت و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ به همراه بازپرس جنایی دادسرای فشافویه راهی محل حادثه شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند.
کودک ۵ ساله خرمآبادی خاله ۱۴ سالهاش را کشت!تیم جنایی جسد مرد حدوداً ۵۲ ساله را مشاهده کردند که بر اثر خفگی قربانی جنایت شده بود. گزارش پزشک صحنه نیز حکایت از آن داشت قتل در مکان دیگری رخ داده و جسد برای آتشافروزی به این بیابانها منتقل شده است. در نخستین گام کارشناسان تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی با دستور بازپرس جنایی اقدام به انگشتنگاری از روی جسد کردند که هویت مرد میانسال فاش شد.
کارآگاهان در این شاخه از تحقیقات متوجه شدند مقتول که شغل آزاد داشته، ساکن غرب استان تهران بوده و ۲ دختر جوان نیز دارد که اعضای این خانواده خیلی زود هدف بازجویی قرار گرفتند.
۲ دختر مقتول با اظهارات ضد و نقیضی در جریان تحقیقات مدعی شدند با پدر خود هیچگونه مشکلی نداشتند و آخرین روزی که او را دیدند ۲۴ ساعت قبل از کشف جسد بوده است، همچنین به دلیل اینکه مقتول در گذشته سابقه ترک خانه را به مدت چندین روز داشته، فقدانی او را به پلیس اعلام نکردهاند.
تحقیقات محلی تیم جنایی از همسایهها حکایت از آن داشت، این ۲ خواهر به شدت با پدر خود اختلاف داشتند و مقتول در گذشته چندینبار فرزندان خود را به قتل تهدید کرده بود که همین سرنخ شک کارآگاهان را برانگیخت!
تجزیه و تحلیلهای اطلاعاتی ادامه داشت تا اینکه لاشه سوخته خودروی پژو پارس مقتول داخل یک دره واقع در شهرستان دورود توسط ماموران پاسگاه حشمتآباد کشف شد و در ادامه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی ۲ دختر جوان مقتول را دستگیر کردند.
یکی از خواهران که در جریان تحقیقات منکر هرگونه درگیری با پدر خود بود پس از مواجه با شواهد و مدارک موجود چارهای جز بیان حقیقت را نداشت و از یک جنایت هولناک رازگشایی کردند.
یکی از متهمان ماجرای جنایت را اینطور توضیح داد: من و خواهرم قصد داشتیم تا در یک خانه مجردی زندگی کنیم اما پدرمان مخالف بود و همین موضوع اختلاف خانوادگی گستردهای آفرید و تا حدی پیشرفت که پدرم ما را تهدید به قتل کرد.
زن جوان ادامه داد: در جریان این درگیریها به تنهایی تصمیم گرفتم که پدرم را به قتل برسانم بهخاطر همین از ۲ مرد جوان که از گذشته با آنها دوست بودیم، کمک گرفتم. روز حادثه پدرم در اتاق خوابش به خواب عصرگاهی فرو رفته بود که من درب ورودی خانه را مخفیانه برای متهمان باز کردم، دقایقی بعد آنها از پلهها بالا آمدند و با طنابی که در اختیارشان گذاشتم پدرم را با همکاری یکدیگر به قتل رساندیم.
متهم گفت: پس از ارتکاب جنایت، جسد را با خودروی پژو ۲۰۶ من به بیابانهای اطراف تهران ـ قم بردیم و در آنجا با بنزین جسد را به آتش کشیدیم در ادامه هم ۲ مرد جوان خودروی پژو پارس پدرم را از پارکینگ خانه برداشتند و برای معدوم کردن آن جهت گمراه کردن مسیر پرونده به شهرستان دورود بردند. خواهرم در این جنایت نقشی نداشته است.
کارآگاهان به دنبال دریافت این اعترافات، خیلی زود اقدامات اطلاعاتی را کلید زدند و مخفیگاه ۲ مرد جوان را در غرب استان تهران شناسایی و آنها را در یک عملیات ضربتی به دام انداختند.
متهمان پس از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی خیلی زود هدف بازجویی قرار گرفتند و به قتل مرد جوان با همدستی یکی از دختران مقتول اعتراف کردند.
با صدور قرار عدم صلاحیت از سوی دادرس شعبه ۱۰۱ دادگاه عمومی بخش فشافویه، پرونده به دادسرای مربوط ارجاع داده شد و تحقیقات همچنان ادامه دارد.
کد خبر 846751 منبع: تسنیم برچسبها خبر مهم قتل - قاتل حوادث ایران