Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «بازار نیوز»
2024-04-30@10:37:03 GMT

ازدواج پنهانی دختر نوجوان پس از فرار!

تاریخ انتشار: ۴ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۲۵۰۱۴۴

دختر نوجوان که به‌دنبال عشق تلگرامی به پسر افغانستانی از خانه فرار کرده و به تهران آمده بود وقتی از سوی پلیس دستگیر شد که به عقد پسر جوان درآمده بود. روز 23 شهریور مرد میانسالی به پلیس یکی از شهرهای جنوبی کشور مراجعه کرد و از ناپدید شدن دختر 17 ساله‌اش خبر داد. وی مدعی بود دخترش به‌نام فرشته برای خرید لوازم التحریر از خانه خارج شده و دیگر برنگشته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

با شکایت پدر تحقیقات آغاز شد، در نخستین گام مأموران به سراغ کلانتری‌ها و بیمارستان‌ها رفتند اما هیچ رد و نشانی از وی به‌دست نیامد. از آنجا که وضع مالی این خانواده متوسط بود و تماسی مبنی بر گروگانگیری نیز برقرار نشده بود کارآگاهان پیگیری‌های خود را بر موضوع فرار دختر نوجوان از خانه متمرکز کردند.

بدین ترتیب به سراغ دوستان فرشته رفتند اما آنها پرده از واقعیتی تلخ برداشتند. دوستان وی مدعی شدند که دختر نوجوان مدتی است با پسری افغانستانی که در تهران ساکن است آشنا شده و با وی از طریق تلگرام ارتباط  داشته است.

ادامه تحقیقات در پایتخت

با مشخص شدن این موضوع، تحقیقات ادامه یافت و کارآگاهان به سرنخ‌هایی رسیدند که نشان می‌داد فرشته همان روزی که ناپدید شده به تهران آمده است.بدین ترتیب موضوع به پلیس پایتخت اعلام شد و به دستور بازپرس زمانی از شعبه ششم دادسرای امور جنایی ردیابی‌ها برای یافتن دختر نوجوان در تهران ادامه یافت.تا اینکه یکی از دوستان فرشته در تماس با پلیس گفت: فرشته روز گذشته با من تماس گرفت و گفت که به همراه بابک – دوست افغانستانی اش- در خانه‌ای نیمه ساز در ولنجک زندگی می‌کند. من هم با این ترفند که می‌خواهم به تهران بیایم آدرس محل سکونتش را گرفتم.

با این اطلاعات کارآگاهان به نشانی مورد نظر رفته و بابک و فرشته را دستگیر کردند اما وی مدعی شد همسر قانونی بابک است. پدر فرشته وقتی این حرف را از زبان دخترش شنید در حالی که از ناراحتی گریه می‌کرد، گفت: دوهفته شب و روز برای پیدا کردن دخترم خواب و خوراک نداشتم از ترس اینکه اتفاق بدی برایش افتاده باشد غصه می‌خوردم اما حالا دخترم می‌گوید که ازدواج کرده و با این پسر زندگی خوبی دارد.

قاضــــــــــی پرونده دستور بازداشت  بابک و اخراج او از کشور را صادر کرد.

گفت‌و‌گو با دختر فراری

سن و سالش کمتر از 17 سال نشان می‌دهد اما خودش مدعی است که امسال قرار بوده به کلاس دوازدهم برود. وی در گفت‌و‌گو با خبرنگار ما از ماجرای فرار از خانه گفت.

چگونه با این پسر آشنا شدی؟

در یک گروه تلگرامی او به من پیشنهاد دوستی داد. اول قرار نبود که با او دوست شوم. به خاطر نوع حرف زدنش با دوستانم مدام مسخره‌اش می‌کردیم.

 اما چند ماهی که گذشت عاشق او شدم. بعد از آن تماس‌های تصویری ما آغاز شد اما تا زمانی که به تهران آمدم او را حضوری ندیده بودم.

چه شد که راهی تهران شدی؟

موضوع بابک را که به خانواده‌ام گفتم آنها مخالفت کردند. من هم که دیدم بدون او نمی‌توانم زندگی کنم تصمیم گرفتم به تهران بروم و برای همیشه با او باشم.

 نترسیدی که اتفاقی برایت رخ دهد؟

من عاشق بابک شده بودم.

عشق اینترنتی؟

نمی دانم.

بعد از آمدن به تهران چه کردی؟

بابک به راه‌آهن آمد و باهم به خانه‌ای که در آنجا کار می‌کرد رفتیم. خانه‌ای در حال ساخت که چندین کارگر دیگر هم آنجا بودند. فردای آن روز بابک مردی را به ساختمان آورد و با دادن 100 هزار تومان پول، ما را عقد کرد.

بعد از عقد تصمیم نداشتی با خانواده‌ات تماس بگیری؟

نه. می‌خواستم با بابک به کابل بروم و آنجا شناسنامه افغانستانی بگیریم و بعد به ایران برگردیم. اما باز هم دلم نمی‌خواست با خانواده‌ام در تماس باشم چرا که عاشق بابک بودم.

اقتصادآنلاین

لینک کوتاه خبر: bzna.ir/000FTc برچسب ها: عشق ، تلگرام ، بازارنیوز

منبع: بازار نیوز

کلیدواژه: عشق تلگرام بازارنیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت bazarnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «بازار نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۲۵۰۱۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مروری بر جنایات گروهک منافقین؛ترور یک نوجوان پیش چشمان مادر

منافقین تروریست پس از حمله به منزل شهید نوری تاجر و ترور وی منزل مسکونی این شهید را پیش چشمان مادرش به آتش کشیدند. - اخبار رسانه ها -

مروری بر جنایات گروهک تروریستی منافقین؛ ترور یک نوجوان پیش چشمان مادرش و آتش زدن خانه

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، شهید سعید نوری تاجر در سال 1342 در خانواده‌ای مذهبی متولد شد.

در روزهای انقلاب این شهید در صحنه‌های مبارزه با رژیم شاه با حضور در راهپیمایی‌ها، حمل پلاکاردها و توزیع اعلامیه‌ها مشارکتی فعال شد.

شهید نوری تاجر پس از پیروزی انقلاب علاوه بر فعالیت در سنگر مدرسه و زمینه های هنری و فرهنگی و تبلیغاتی به جهاد سازندگی پیوست و به اتفاق جمعی دیگر از جهادگران عازم روستاهای محروم کردستان شد.

وی پس از آغاز جنگ تحمیلی به همراه جمعی از جهادگران به منظور سمپاشی و ضد عفونی کردن محیط جبهه عازم مناطق عملیاتی شد.

این شهید گرچه از لحاظ جسمی در وضعیتی مناسب به سر می‌برد ، اما آنچنان در اشتیاق انجام وظیفه فعال بود که عاقبت در اثر گرمای سوزان بیابان های دشت ذهاب و قصرشیرین با تنی رنجور و تب شدید به وسیله همرزمانش به تهران بازگردانیده شد.

وی پس از بهبودی و گذراندن دوره نقاهت به آرزوی شهادت به جبهه بازگشت.

شهید نوری تاجر گرچه به عنوان شاگرد ممتاز در امتحانات گزینش دانشکده تربیت معلم قبول شده بود اما جبهه را به دانشکده ترجیح داد و به عنوان عضوی از بسیج گاهی به پاسداری از حوالی بیت امام خمینی (ره) مشغول می‌شد.

روز شهادت

حوالی اذان مغرب در روز بیست و دوم تیر 1361، نزدیک افطار دو نفر از تروریست‌های منافق به منزل آن‌ها می‌روند، سعید در کنار مادرش بر سر سفره افطار در انتظار نوای اذان نشسته بود، زنگ به صدا در آمد و سعید از جا بلند شد و درب را باز کرد و در همان لحظه اول با مشاهده تروریست‌ها به ماهیت آن‌ها و نقشه شومی که در سر داشتند، پی برد و درب را به روی آن‌ها بست.

در این لحظه یکی از تروریست‌ها از فرصت استفاده کرده و پایش را جلوی درب گذاشت و چند تیر به سوی سعید شلیک کرد، سعید با تمام قوا درب را نگه داشت اما به دلیل جراحات وارده و درد و خونریزی با پیکری خون آلود بر زمین افتاد، سپس تروریست‌ها به درون خانه هجوم آورند و پس از بازرسی منزل، خانه را به آتش کشیدند.

مادر سعید سراسیمه پیکر پاک فرزند مجروح را در آغوش کشید و سر وی را بر بالین خود گذاشت، منافقین در همین حال گلوله‌ای به گلوی این شهید شلیک کردند و در حالی که خانه در شعله‌های آتش می سوخت، از صحنه فرار کردند.

روایت روزنامه اطلاعات از این جنایت

دو موتور سوار زنگ می‌زنند و سعید نوری پاسدار بسیجی 19 ساله‌ای که دیری نیست از جبهه آمده است علیرغم همه دقت‌های امنیتی که همواره بدان معتقد بود و مراعات می‌کرد اینبار با اندکی غفلت در را کمی باز می‌کند.

منافقین لوله اسلحه را از شکاف در به داخل آورده و سعید را به رگبار می‌بندند. سعید روزه دار بود و با خون خود افطار کرد. آن سو‌تر مادر مقاوم او بود که همراه کودک یک ساله اش تازه بر سر سفره افطار نشسته بود و منتظر سعید بود و دیگر هیچ کس در خانه نبود. در نیمه باز، صدای شلیک نیز همچنان بلند، شیشه‌ها شکسته، بچه یک ساله با شدت تمام فریاد زنان و پیکر خونین و رشید سعید فرو افتاده بر خاک و چه غریب و چه قهرمان و چه مظلوم. طنین اذان هنوز در فضاست و هوا رو به تاریکی است و سفره افطار همچنان گسترده و منافق تروریست اتاق‌ها و کمد‌ها را می‌چرخد که بقیه کجایند؟ غریبانه‌تر از این چگونه ممکن است؟ خانه را به آتش می‌کشند و در آخرین لحظات مغز سعید را با تیر خلاص می‌کوبند و می‌گریزند و این فاجعه پیش چشمان مادری رخ می‌دهد که پیکر پر خون فرزندش را در آغوش کشیده است و آن‌ها با قساوت یک جلاد خود فروخته مسخ شده حتی همین صحنه را نیز می‌بینند و بازهم از سعید نمی‌گذرند و تیری دیگر به او شلیک می‌کنند.

منبع:‌ میزان

انتهای پیام/

 

دیگر خبرها

  • جدال پدر و دختر بر سر خواستگار آمریکایی | رضایت نمی‌دهم مگر به شرط...
  • زن جوان خطاب به قاضی:اول یک روسری در ماشین همسرم پیدا کردم؛بعدا هم دیدم از مهد کودک یک دختر را بغل کرد و برد/ حالا هم طلاق می خواهم
  • عروس و داماد درچه‌ای راهی خانه بخت شدند
  • مروری بر جنایات گروهک منافقین؛ترور یک نوجوان پیش چشمان مادر
  • دختر شاعر فلسطینی مانند پدرش کشته شد
  • جراحت جوان با غیرت برای دفاع از ۳دختر نوجوان
  • دفاع جوان کاشمری از ۳ دختر نوجوان در مقابل اراذل‌واوباش
  • دفاع جوان کاشمری از ۳ دختر نوجوان در مقابل اراذل و اوباش
  • جشن عروسی دختر ناصرالدین‌شاه؛ ۱۳۰ سال قبل + عکس
  • تصاویر دوربین مداربسته از تعقیب و آزار دختران نوجوان توسط اوباش | صحنه مجروح شدن جوان با غیرت کاشمری با چاقو | ویدئو