عطوان: دیپلماسی ایران پیروز میدان سازمان ملل/ اعتماد به اروپاییها محکوم به شکست است
تاریخ انتشار: ۵ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۲۶۰۲۹۵
به گزارش تسنیم، «عبدالباری عطوان» تحلیلگر مطرح جهان عرب در سرمقاله روزنامه فرامنطقهای «رای الیوم» نوشت: اگر نگوییم همه تحولات سیاسی به دلخواه ایران رقم میخورد، ولی بیشتر آنها اینگونه بوده است و «دونالد ترامپ» رئیسجمهوری آمریکا، که شمشیرش را برای تهران از رو بسته و تحریمهای فلج کنندهای علیه آن اعمال کرده است، اکنون سرگرم رسوایی انتخاباتیاش است و در آستانه تحقیقات از سوی مجلس نمایندگان آمریکا قرار گرفته است؛ اقدامی که شاید منجر به برکناری وی شود یا شانس پیروزی وی برای انتخاب در دوره دوم را بسیار ضعیف کند، افزون بر این، چین نیز با اعلام سرمایهگذاری 450 میلیارد دلاری برای حمایت از اقتصاد ایران وارد میدان میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دیپلماسی ایران در سطح بینالمللی پیروز میدان سازمان ملل و کریدورهای ویژه آن بود و بیشتر رهبران کشورهای غربی برای دیدار با روحانی در صفی طولانی قرار میگرفتند، «امانوئل ماکرون» رئیسجمهوری فرانسه بسیار تلاش کرد تا به همراه همتای آمریکاییاش، که اشتیاق بسیار زیادی برای دیدار با رئیسجمهوری ایران دارد، به جمع روحانی نفوذ کند. ترامپ حتی از میانجیگران زیادی برای ترتیب دادن چنین دیداری و یا حتی دست دادن سریع با روحانی در برابر دوربینهای تلویزیونی درخواست کمک کرد ولی نه تنها چنین امری اتفاقی نیفتاد بلکه حتی نتایجی که این اقدامات برای ماکرون و اتحادیه اروپا به همراه داشت برخلاف چیزی بود که آنها گمان میکردند. ایرانیها به راحتی در دام اروپاییها نمیافتند، آنها فریب تصاویر، دست دادنها و لبخندهای مصنوعی اروپاییها را نخوردند و همانگونه که رئیسجمهور روحانی گفت، عکس را باید در مرحله پایانی مذاکرات و بعد از دستیابی به توافق و نه در ابتدای مذاکرات گرفت.
عطوان به بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی اشاره کرد که فرمودند راه تعامل و مذاکره با هیچ کشوری به غیر از آمریکا و رژیم صهیونیستی بسته نیست، گفتند: «اما به هیچ وجه نباید به کشورهایی که پرچم دشمنی با نظام اسلامی را در دست گرفتهاند و در رأس آنها آمریکا و این چند کشور اروپایی، اعتماد شود زیرا آنها صریحاً با ملت ایران دشمنی میکنند.» ایشان با اشاره به عملکرد اروپاییها بعد از توافق هسته ای و عمل نکردن به وعدهها و همچنین نحوه عملکرد اروپا بعد از خروج آمریکا از توافق هستهای و اعمال ظالمانه تحریمهای ثانویه افزودند: «اروپاییها با وجود وعدههای خود، عملاً به تحریمهای آمریکا پایبند ماندند و هیچ اقدامی انجام ندادند و از این پس هم بعید است کاری برای جمهوری اسلامی انجام دهند، بنابراین باید به کلی از اروپاییها قطع امید کرد.» چنین اظهاراتی به این معناست که انتظار دونالد ترامپ برای دیدار با روحانی بر سر میز مذاکرات بسیار طول خواهد کشید و شاید هرگز اتفاق نیفتد؛ چرا که عمر ترامپ در سایه بحرانهایی که او را از هر طرف احاطه کرده، محدود است.
ایرانیها، همچنان که تجارب سالها بلکه دههها ثابت کرده است، توان زیادی دارند و به تمام شروط خود پایبند هستند و آنها بر خلاف عربها شیفته غربیها نیستند، نه از قدرت غرب میترسند و نه مرعوب آنها میشوند، به همین دلیل، در حالیکه شمشیر تحریمها بر گردن 80 میلیون ایرانی قرار گرفته، بعید است که رهبران ایرانی پای میز مذاکره بروند.
عطوان افزود ما با این اظهارات رهبر معظم انقلاب اسلامی کاملا موافق هستیم که اروپاییها را در رده وابستگان به آمریکا قرار دادند؛ چرا که آنها در تمام جنگهای آمریکا از جمله در افغانستان، عراق، سوریه، لیبی مشارکت کردند و مشارکت میکنند به همین خاطر شرطبندی بر روی آنها در واقع به معنای اعتماد بر متحدان آمریکا و قدرت موازی با این کشور و در نتیجه یک شرطبندی خواهد بود که محکوم به شکست است.
اروپاییها بهویژه انگلیس و فرانسه بدون موافقت آمریکا وارد دو جنگ شدند، نخستین آنها، جنگ جهانی دوم بود که اگر مداخله نظامی آمریکا نبود اروپا در آن شکست میخورد، و دومین جنگ؛ جنگ کانال سوئز یا جنگ سهگانه انگلیس، فرانسه و اسرائیل در سال 1956 بود که به خاطر مخالفت آمریکا، شکست خوردند ولی آنچه این کشورها بیش از این در این جنگ از دست دادند، از میان رفتن مستعمراتشان و فروپاشی امپراتوری بزرگ این دو کشور در سرتاسر جهان بود. از آن تاریخ، اروپاییها عقبنشینی کردند و تصمیم گرفتند که بدون موافقت آمریکا به هیچ جنگی قدم نگذارند و در عین حال، در تمام جنگهای آمریکا مشارکت کنند.
ترامپ بدترین روزهایش را سپری میکند و هماکنون در اتاق مراقبتهای پزشکی در مجلس نمایندگان قرار دارد که «نانسی پلوسی» زن آهنین ریاست آن را بر عهده دارد و ما معتقد نیستیم که شرایط به او اجازه دهد در راستای دفاع از منافع متحدان عرب واشنگتن، بهویژه عربستان سعودی و امارات، وارد جنگ علیه ایران شود. این بدان معناست که ایران حداقل در برهه کنونی آزادانه به فعالیتهای خود ادامه میدهد. افزون بر این، نمیتوان هرج و مرج سیاسی حاکم بر دولت عبری را نادیده گرفت که بزرگترین محرک جنگ علیه ایران است.
طرح ابتکاری رئیسجمهوری ایران، که طی سخنرانیاش در سازمان ملل متحد مطرح کرد و از کشورهای حاشیه خلیجفارس خواست به ائتلاف موسوم به «ائتلاف امید» که مهمترین بندهای آن عدم تجاوز و عدم مداخله در امور داخلی کشورهای دیگر و اعضاست، بپیوندند در خور بررسی است و شاید راه برونرفتی از شرایط تنشزای کنونی باشد بهویژه آنکه این طرح جایگزین دیگری از سوی کشورهای عربی ندارد. آیا کشورهای عربی حوزه خلیجفارس منتظر خواهند ماند تا آمریکا با ایران وارد مذاکرات محرمانه شود و با آن قراردادی طبق شروط خود امضا کند؟
ترامپ هرگز برای حمایت از کشورهای حاشیه خلیجفارس با ایران نخواهد جنگید، او مخالف جنگ آمریکا در عراق و افغانستان است و خروج نیروهای آمریکایی از این دو کشور، یکی از شعارهای انتخابات گذشته ریاستجمهوری آمریکا بود.
ما در این جا به صورت کاملا واقعبینانه سخن میگوییم و بر خلاف آنهایی که به دنبال آمریکا راه افتادهاند و در تمامی جنگهای آن علیه پروژههای انقلابهای عربی مشارکت داشتهاند و همچنین حامی اسرائیل هستند و درهای کشورهایشان را بر روی وزیران و ورزشکاران اسرائیلی گشودهاند و مرزهایشان را روی برادرانشان بستهاند، ما هیچ تغییری نکردهایم ولی آنها هرگز از خطاهایشان درس عبرت نگرفتهاند و همچنان بر آمریکا و سلاحهای آن اعتماد کردهاند که دیگر هیبت خود را از دست داده و شکستشان ثابت شده است.
ما با طرح ابتکاری ایران برای گفتوگو، عدم تجاوز و رد هرگونه مداخله در امور داخلی کشورها همراه هستیم، بگذارید آتشبس فرصتی برای بازگشت کسانی باشد که از آرمانهای عربی روی برگرداندهاند، و نگاهشان را معطوف رژیم اشغالگر اسرائیل کردهاند که دشمن حقیقی امت اسلامی است و آن را تهدید میکند. در حالیکه اعتماد یک کشور به دیگران در مقابل هزینه میلیاردها دلار تنها موجب غرق بیشتر آن در باتلاق ضعف، سستی و خواری و نیز هدر رفت ثروت امت اسلامی و نسلهای کنونی و آینده آنها منجر خواهد شد.
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۲۶۰۲۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آمریکا دیگر هژمونی ندارد/ روسیه تهدیدی وجودی برای اروپاست
رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفت: آمریکا موقعیت هژمونی خود را از دست داده و نظم جهانی چندجانبه پس از ۱۹۴۵ در حال از دست دادن جایگاه خود است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، جوزپ بورل، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سخنرانی خود در دانشگاه آکسفورد گفت: من تقابل بیشتر و همکاری کمتر در جهان را شاهد هستم. این یک روند رو به رشد در سالهای گذشته بوده است؛ رویارویی بسیار بیشتر و همکاری بسیار کمتر. من دنیایی را بسیار پراکندهتر میبینم. من دنیایی را میبینم که در آن قوانین رعایت نمیشود. من قطبیت بیشتر و چندجانبه گرایی کمتر میبینم. من میبینم که چگونه وابستگیها تبدیل به سلاح میشوند. من شاهد هستم که سیستم بینالمللی که پس از جنگ سرد به آن عادت کرده بودیم، دیگر وجود ندارد. آمریکا موقعیت هژمونی خود را از دست داده و نظم جهانی چندجانبه پس از ۱۹۴۵ در حال از دست دادن جایگاه خود است.
بورل افزود: من چین را میبینم که به جایگاه ابرقدرتی میرسد. آنچه چین در ۴۰ سال گذشته انجام داده در تاریخ بشریت بینظیر است. در ۳۰ سال گذشته، سهم چین از تولید ناخالص داخلی جهان، از ۶ درصد به تقریباً ۲۰ درصد رسیده است، در حالی که ما اروپاییها از ۲۱ درصد به ۱۴ درصد و ایالات متحده از ۲۰ درصد به ۱۵ درصد رسیده است. این یک تغییر چشمگیر در چشمانداز اقتصادی است. چین در حال تبدیل شدن به یک رقیب برای ما و ایالات متحده است. نه تنها در تولید کالاهای ارزان، بلکه به عنوان یک قدرت نظامی، در خط مقدم توسعه فناوری و ساخت فناوریهایی که آینده ما را شکل خواهند داد. چین «دوستی بدون محدودیت» را آغاز کرده است.
این دیپلمات اروپایی تصریح کرد: من گفتم جهان چند قطبیتر است - بله، این درست است. همزمان قدرتهای میانی، مانند هند، برزیل، عربستان سعودی، آفریقای جنوبی، ترکیه در حال ظهور هستند. آنها در حال تبدیل شدن به بازیگران مهم هستند. چه بریکس باشند و چه غیر بریکس، ویژگیهای مشترک بسیار کمی دارند، بجز میل به کسب جایگاه بیشتر و صدای قویتر در جهان، و همچنین مزایای بیشتر برای توسعه خود. برای رسیدن به این هدف، آنها استقلال خود را به حداکثر میرسانند، تمایلی به جانبداری ندارند، بسته به شرایط یک طرف یا طرف دیگر را محافظت میکنند. آنها تمایلی به انتخاب اردو ندارند و ما نباید آنها را به سمت انتخاب اردو سوق دهیم.
بورل افزود: ما اروپاییها میخواستیم در همسایگی خود حلقهای از دوستان ایجاد کنیم. به جای آن، آنچه امروز داریم حلقهای از آتش است. حلقهای از آتش که از ساحل به خاورمیانه، قفقاز و اکنون در میدانهای نبرد اوکراین میآید. توماس گومارت، مدیر مؤسسه فرانسوی روابط بینالملل، در حال تجزیه و تحلیل نقاط ضعف اقتصاد جهانی است. چند مورد از این نقاط بسیار به ما نزدیک است؛ دریای سرخ برای تجارت، تنگه هرمز برای نفت و گاز و دریای سیاه برای صادرات غلات. آنها در مجاورت ما هستند و در برخی از آنها ما حتی با مأموریتهای نیروی دریایی اتحادیه اروپا درگیر هستیم، مانند آنچه در دریای سرخ است.
او در ادامه گفت: اکنون دو جنگ داریم، دو جنگ که وقتی به بروکسل آمدم، در کار نبود. دو جنگ وجود دارد که در آن مردم برای سرزمین میجنگند. این نشان میدهد که جغرافیا بازگشته است. به ما گفته شد که جهانی شدن، جغرافیا را بیربط کرده است، اما نه. بیشتر درگیریهای ما مربوط به زمین است، سرزمینی که در مورد فلسطین وعده داده شده و در مورد اوکراین سرزمینی در تقاطع دو جهان و این مبارزه برای زمین، خونهای زیادی را ریخته است.
بورل گفت: در عین حال شاهد شتاب روندهای جهانی هستیم. تغییرات اقلیمی دیگر مشکلی برای آینده نیست. فروپاشی آب و هوا در حال حاضر رخ داده- برای فردا نیست، برای امروز است. تحولات تکنولوژیکی - به ویژه، هوش مصنوعی. اینها تغییراتی را ایجاد میکند که ما نمیتوانیم به طور کامل درک کنیم. جمعیت شناسی نیز به سرعت در حال تغییر است. مهاجرت به ویژه در آفریقا که ۲۵ درصد از مردم جهان در سال ۲۰۵۰ در آن زندگی خواهند کرد. در سال ۲۰۵۰، از هر چهار انسان یک نفر در آفریقا زندگی میکند و در عین حال شاهد افزایش نابرابریها، کاهش دموکراسیها و در خطر افتادن آزادیها هستیم. این چیزی است که من میبینم. در این چشمانداز، نقش اتحادیه اروپا و نقش بریتانیا باید مشخص شود. نمیدانم نقش ما کدام خواهد بود. اما مطمئناً این بستگی به پاسخ ما به چالشهایی دارد که با آن روبرو هستیم - ما هشدارهایی میشنویم مبنی بر اینکه اروپا ممکن است بمیرد، باید چکار کنیم؟
مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پیشنهاد کرد: اول، ما نیاز به ارزیابی روشنی از خطرات روسیه داریم - روسیه به عنوان وجودیترین تهدید برای اروپا در نظر گرفته میشود. شاید همه اعضای شورای اروپا با آن موافق نباشند، اما اکثریت پشت این ایده هستند. روسیه برای ما یک تهدید وجودی است و ما باید ارزیابی شفافی از این خطر داشته باشیم. دوم، ما باید روی اصول، همکاری و قدرت کار کنیم. ما مدلی ساختیم – مدل اروپایی – بر اساس همکاری و وابستگی متقابل اقتصادی در درون خود – و موفقیت چشمگیری بوده است. ۷۰ سال صلح در میان ما. ما معتقد بودیم که وابستگی متقابل از طریق چیزی که آلمانیها آن را «Wandel durch Handel» مینامند، همگرایی سیاسی ایجاد میکند. این تغییر سیاسی را در روسیه و حتی چین به همراه خواهد داشت. خوب، این اشتباه ثابت شده است. اتفاق نیفتاده است. در مواجهه با روسیه، وابستگی متقابل صلح به ارمغان نیاورد. برعکس، به وابستگی به ویژه به سوختهای فسیلی تبدیل شد و بعداً این وابستگی تبدیل به یک سلاح شد. امروز پوتین یک تهدید وجودی برای همه ماست. اگر پوتین در اوکراین موفق شود، به همین جا بسنده نخواهد کرد. چشمانداز داشتن یک دولت دست نشانده در کییف مانند دولت بلاروس، و نیروهای روسی در مرز لهستان، و کنترل روسیه بر ۴۴ درصد از بازار غلات جهان، چیزی است که اروپاییها باید از آن آگاه باشند. همه بیشتر و بیشتر از آن آگاه میشوند. اما من میدانم که همه در اتحادیه اروپا این ارزیابی را ندارند. اکنون پوتین کل غرب را به عنوان یک دشمن میبیند. او در بسیاری از سخنرانیهای خود این را به صراحت بیان کرد.
بورل درخصوص شرایط کنونی در غرب آسیا هم گفت: و جنگ دیگر. پاسخ نامناسب اسرائیل به حمله ۷ اکتبر حماس خاورمیانه را در بدترین چرخه خشونت در دهههای اخیر فرو برد. جیک سالیوان یک هفته قبل از هفتم اکتبر گفته بود که خاورمیانه هرگز اینقدر آرام نبوده است! اما آرام نبود. فقط نگاهی به اتفاقات کرانه باختری بیندازید تا متوجه شوید که اصلاً آرام نبود. حالا دو جنگ داریم. و ما اروپاییها برای آن آماده نیستیم. آنچه اکنون در غزه اتفاق میافتد، اروپا را به گونهای به تصویر کشیده است که بسیاری از مردم آن را درک نمیکنند. آنها تعامل سریع و قاطعیت ما را در حمایت از اوکراین دیدند و از نحوه برخورد ما با آنچه در فلسطین روی میدهد تعجب کردند. فرآیندهای تصمیمگیری اتحادیه اروپا چگونه کار میکند؛ اتفاق آرا. در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ۱۸ نفر از یک طرف، ۲ نفر از طرف دیگر رأی دادند و دیگران وقتی زمان تصمیمگیری درباره آتش بس فرا رسید، رأی ممتنع دادند. اما اگر ما در یک جا چیزی را «جنایت جنگی» بنامیم، باید زمانی که در هر جای دیگری اتفاق میافتد، آن را به همان نام بنامیم. آنچه در ۶ ماه گذشته در غزه رخ داده، وحشت دیگری است.
این دیپلمات اروپایی تاکید کرد: باید به دنبال یک طرح صلح باشم. فکر میکنم اعراب باید چشمانداز خود را برای حل و فصل سیاسی اوضاع ارائه دهند. من از وزرای امور خارجه کشورهای عربی دعوت کردم که به بروکسل بیایند و پیشنهادات خود را توضیح دهند. ما باید به همه بفهمانیم که راه حل نظامی وجود ندارد. خب، همه میگویند که راهحل دو کشوری را میخواهند. ما ۳۰ سال است که از اسلو این را تکرار میکنیم. اما در اسلو، راه حل دو کشوری بخشی از توافق نبود. گفتند «بعداً شاید بتوانیم»، اما در متن نیست. اگر بر این باوریم که راه حل دو دولتی تنها راه حل است، جامعه بینالمللی باید بسیار بیشتر مشارکت کند و این را نه به عنوان نقطه شروع، بلکه به عنوان نقطه پایان بازی در نظر بگیرد. اگر نابودی یا مهاجرت اجباری فلسطینیها را کنار بگذاریم، راهحل چیست؟ وقتی این سوال را از دولت نتانیاهو میپرسیم، تنها پاسخی که میگیریم این است؛ «ما راهحل دو دولتی را نمیخواهیم». میپرسیم چه میخواهید؟ و این همان چیزی است که جامعه بینالمللی باید بارها و بارها بپرسد تا به دنبال پاسخی باشد که بتواند از یک تراژدی انسانی دیگر جلوگیری کند. در ایرلند شمالی اتفاق افتاد، در اروپا اتفاق افتاد. دشمنان قدیمی امروز همسایگان خوبی هستند و بیشتر از همسایگان خوب، بهترین دوستان هستند. باید امکان پذیر باشد، اما برای این که [این امکان] فراهم شود، زمین باید تقسیم شود. آنها نمیتوانند با هم زندگی کنند، آنها باید در کنار هم، در صلح و امنیت زندگی کنند، اما هر کدام با خانه، سرزمین، دولت، قلمرو و ظرفیت سیاسی خود. این یکی از مهمترین چیزهایی است که اروپاییها باید حل کنند.
منبع: ایسنا
کد خبر 750686