Web Analytics Made Easy - Statcounter

بیش از چهل سال پیش، وزیر خارجۀ دولتِ ساقط‌شدۀ سالوادور آلنده، مقاله‌ای منتشر کرد که در آن نوشت طرح‌های اقتصادی ژنرال پینوشه در شیلی، بدون دستگاه مهیب قتل و شکنجه‌ای که او به راه انداخته، امکان اجرایی‌شدن ندارد. پاسخ پینوشه به این مقاله محکم و رسا بود: کمتر از یک ماه بعد، ماشین او را منفجر کردند و او تکه‌تکه شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو - نائومی کلاین؛ در آگوست ۱۹۷۶، مجلۀ نیشن جستاری را منتشر کرد که هم به‌خاطر محتوایش و هم به‌خاطر گوینده‌اش، لرزه به اندام تشکیلات سیاسی ایالات متحده انداخت. «پسرکان شیکاگو در شیلی: هزینۀ مهیب آزادی» ۱ را اورلاندو لِتِلیر، دست راست سابق سالوادور آلنده، رییس‌جمهور شیلی، نوشته بود. اوایل همان دهه، آلنده در دولت منتخب دموکراتیک خود لتلیر را به چندین جایگاه عالی منصوب کرد: سفیر شیلی در ایالات متحده (که در آنجا مسئول مذاکره بر سر مفاد ملی‌سازی چندین شرکت فعالِ تحت مالکیت آمریکا در شیلی بود)، وزیر امور خارجه، و نهایتاً وزیر دفاع.

سپس در ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳، دولت شیلی در کودتایی خون‌بار توسط ژنرال آگوستو پینوشه و با حمایت سازمان سیا سرنگون شد. در پی این واقعۀ بنیان‌برانداز، آلنده در کاخ آتش‌گرفتۀ ریاست‌جمهوری جان باخت و لتلیر و سایر «زندانیان بسیار مهم» به یک اردوگاه کار دورافتاده در تنگۀ ماژلان فرستاده شدند.

پس از یک کارزار قدرتمند بین‌المللی که خواستار آزادی لتلیر بود، نظامیان حاکم نهایتاً اجازه دادند که او به تبعید فرستاده شود. سفیر ۴۴سالۀ سابق به واشنگتن دی. سی. رفت. در سال ۱۹۷۶ که جستار او در نیشن منتشر شد، لتلیر در مؤسسۀ مطالعات سیاست‌گذاری کار می‌کرد که یک اندیشکدۀ چپ‌گرا بود. فکر همکاران و دوستانش که هنوز پشت میله‌ها بودند و بعضاً شکنجه‌های مخوفی را تحمل می‌کردند، دست از سر او برنمی‌داشت. به همین خاطر، لتلیر از آزادی نویافتۀ خود استفاده کرد تا جنایات پینوشه را افشا کند و از سابقۀ آلنده در برابر ماشین پروپاگاندای سیا دفاع نماید.

این نوع کنش‌گری او داشت اثرگذار می‌شد. پینوشه به‌خاطر سوابق حقوق‌بشری‌اش با نکوهش جهانی مواجه بود، چون دیگر نمی‌شد چشم بر کار‌های او بست: ناپدیدشدن و اعدام دسته‌جمعی چپ‌گرایان (تا پایان حکومت نظامیان بیش از ۳۲۰۰ نفر کشته شدند)؛ زندانی‌کردن ده‌ها هزار نفر از مردم؛ ممنوعیت کامل اعتراض سیاسی و فعالیت سیاسی مخالف حکومت؛ قتل هنرمندان محبوب از قبیل: ویکتور خارا؛ و حدود دویست هزار نفر که به اجبار به تبعید فرستاده شدند.

لتلیر درس اقتصاد خوانده بود. آنچه مایۀ سرخوردگی‌اش می‌شد این بود که دنیا از گزارش اعدام‌های بی‌محاکمه در استادیوم ملی و استفادۀ گسترده از شوک الکتریکی در زندان‌ها وحشت‌زده شده بود، اما اکثر منتقدان در ماجرای شوک‌درمانی اقتصادی شیلی سکوت می‌کردند. شوک‌درمانی اقتصادی یعنی همان روش‌های خشنی که «پسرکان شیکاگو» به کار گرفتند تا شیلی را به اولین آزمایشگاه نسخۀ بنیادگرای میلتون فریدمن از سرمایه‌داری تبدیل کنند. در حقیقت، بسیاری از آن‌هایی که سوابق حقوق‌بشری پینوشه را نکوهش می‌کردند، ژنرال را می‌ستودند که جسورانه به استقبال بنیان‌های بازار آزاد رفته است، چیز‌هایی از قبیل: خصوصی‌سازی شتابان، حذف کنترل قیمت برای کالا‌های اساسی مثل نان، و حمله به اتحادیه‌های صنفی.

لتلیر قصد کرده بود با ترکیبی مبسوط از شواهد تجربی و سخن‌پردازی قانع‌کننده، این اِجماع سهل و راحت نخبگان را در هم بشکند. او می‌گفت: آنچه که حاکمان نظامی می‌کنند، دو پروژۀ مجزا از هم نیست که بتوان به سادگی تفکیکشان کرد و گفت: یکی از آن‌ها تجربه‌ای رؤیاساز در راستای تحول اقتصادی است، و دیگری یک سیستم مهیب شکنجه و وحشت‌آفرینی است. درواقع، فقط یک پروژه در کار بود که در آن، وحشت‌آفرینی همانا ابزار اصلی تحول اقتصاد به سوی بازار آزاد بود. لتلیر نوشت: «سرکوب برای اکثریت‌ها و آزادی اقتصادی برای گروه‌های کوچک ممتاز در شیلی، دو روی یک سکه‌اند».

او از این هم جلوتر رفت و گفت: فریدمن، همان اقتصاددان مشهور آمریکایی که «معمار فکری و مشاور غیررسمی تیم اقتصاددانانی است که اکنون اقتصاد شیلی را اداره می‌کنند»، بخشی از مسئولیت جنایات پینوشه را به دوش دارد. (نام فریدمن ۱۹ بار در آن جستار می‌آید).

فریدمن مدعی بود که تشویق پینوشه به استفاده از «معالجۀ شوک» برای اقتصاد (تعبیر مورد علاقۀ اقتصاددان دانشگاه شیکاگو در آن ایام) صرفاً یک توصیۀ «فنی» است که ربطی به تعدی به حقوق‌بشر ندارد. لتلیر این ادعای فریدمن را رد می‌کرد و برعکس اصرار داشت که خشونت سیاسی پینوشه بود که خشونت اقتصادی‌اش را میسر می‌کرد. در واقع، فقط با قتل و زندانی‌کردن رهبران چپ و وحشت‌آفرینی در کل جامعه بود که پینوشه می‌توانست آن ملت را وادار کند با پس‌گرفتن دستاورد‌های اجتماعی‌شان کنار بیایند، همان ملتی را که چندسال قبل در انتخاباتی دموکراتیک آلنده را انتخاب کرده بودند. ادواردو گالینو، نویسندۀ فقید اروگوئه‌ای، یک دهه بعد در این باب نوشت: «مگر می‌شود این نابرابری را بدون ضربه‌های شوک الکتریکی حفظ کرد؟»

جستار لتلیر چنان جسورانه و قانع‌کننده بود که بلافاصله اثرگذار شد به نحوی که بحث و پاسخ‌هایی تدافعی برانگیخت. ولی علت اصلی اینکه امروزه هم کماکان آن را می‌خوانیم، به اتفاقات بعد از انتشارش مربوط می‌شود. روز ۲۱ سپتامبر ۱۹۷۶، کمتر از یک ماه پس از انتشار مقاله، لتلیر به قتل رسید. در محدودۀ سفارتخانه‌های شهر واشینگتن دی. سی. در ماشین او بمب گذاشتند و او را ترور کردند. رونی مافیت، همکار ۲۵ ساله‌اش در مؤسسۀ مطالعات سیاست‌گذاری هم در ماشین بود و در جریان حمله کشته شد. آن حمله دقیقاً چهل سال پیش، در همین هفته رُخ داد.
تحقیق و بررسی اف. بی. آی نشان داد که بمب‌گذاری کار مایکل تاونلی بود: عامل ویژۀ پلیس مخفی پینوشه که بعداً در یک دادگاه فدرال ایالات متحده گناهکاری خود را در این جنایت پذیرفت. تروریست‌ها اوایل تابستان همان سال سعی کرده بودند با گذرنامه‌های جعلی وارد کشور شوند، که وزارت خارجۀ آمریکا این واقعه را به اطلاع سیا رسانده بود. اسنادی که به تازگی از طبقه‌بندی خارج شده‌اند حاوی شواهد قانع‌کننده‌ای هستند که می‌گویند شخص پینوشه دستور این اقدام تروریستی را داد که خلاف هر اصول و موازین مقبولی بود.

چهل سال پس از آن ماجرا که مقالۀ لتلیر را بازخوانی می‌کنیم، یادمان می‌آید که اوضاع چه بسیار (و چه کم) عوض شده است. امروز در شیلی حکومتی میانه‌رو-چپ به رهبری میچل باچله برقرار است که خود او بازماندۀ اردوگاه‌های شکنجۀ پینوشه است. ولی در سایر کشور‌های آمریکای لاتین، از برزیل گرفته تا هندوراس، فتوحات مردمی دموکراتیک دوباره در محاصره قرار گرفته‌اند.

در همین حال، در آمریکای شمالی و اروپا، آن مشکل نزدیک‌بین بودن متفکران که لتلیر چنان وحشیانه بدان تاخته بود، کماکان دامنۀ بسیاری از بحث‌های عمومی را محدود می‌کند. مثل دوران لتلیر، بلندترین صدا‌هایی که از تشکیلات سیاسی‌مان درمی‌آید معمولاً مشکلی با نکوهش سرکوب‌گری‌های دیکتاتور‌های خارجی یا اوج‌گیری نئوفاشیسم درون مرزهایمان ندارند؛ و حتی برخی از آن‌ها اعتراف می‌کنند که با بحران خشونت پلیس مواجهیم. ولی بسیار به ندرت پیش می‌آید که خط و ربط این پدیده‌های مشکل‌آفرین با سیاست‌های محبوب بازار آزاد مطرح گردد، یعنی همان سیاست‌هایی که با هدایت پسرکان شیکاگو اولین‌بار و به ناب‌ترین شکل در شیلی آزمایش شدند.

بااین‌حال، پیوند‌های میان این دو چنان آشکارند که به سختی بتوان نادیده گرفت. مثلاً دلیلی دارد که چین اقتدارگرا به بیگاری‌گاه دنیا تبدیل شده است: مثل شیلی در دهۀ ۱۹۷۰ میلادی، سرکوب دموکراسی، محدودسازی اطلاع‌رسانی و قلع‌وقمع بی‌رحمانۀ ناراضیان است که شرایط لازم برای پایین نگه داشتن دستمزد‌ها و کنترل کارگران را به وجود می‌آورد.

به همین منوال، دلیل روشنی دارد که زندانی‌کردن انبوه مردم در ایالات متحده در میانۀ انقلاب اقتصادی نئولیبرال به اوج خود رسید، یعنی همان وقتی که سیستم دولت رفاه از بیخ و بُن ضربه خورده و سرمایه‌گذاری دولتی در تقریباً همۀ خدمات اجتماعی به شدت در معرض حمله است. این حرف‌ها یک‌جور نظریۀ توطئۀ عظیم نیست. در حقیقت، طرد اقتصادی اقشار وسیعی از مردم مستلزم آن بود که یک استراتژی موازی برای تشدید سرکوب و مهار مردم به کار گرفته شود (که جنگ مواد مخدر هم مع‌الاسف دم‌دست‌ترین ابزار در آن راه بود). همچنین تحمیل ریاضت اقتصادی سخت‌گیرانه و معامله‌های تجاری محبوب شرکت‌های بزرگ هم با اوج‌گیری هولناک احزاب راست افراطی در اروپا و ایالات متحده پیوند دارند؛ و بااین‌حال، در اغلب موارد، تصور می‌کنیم که می‌توان بدون تغییر جدی و اساسی در سیاست‌گذاری‌ها، به مقابله با این نیرو‌ها برخاست و شکستشان داد.
خبر خوب اینکه جنبش‌های اجتماعی دارند روایت خودشان از تاریخ را می‌نویسند که پُر از پیوند‌های شهودی میان امور سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و بوم‌شناختی است. مهم‌ترین مثالش «چشم‌اندازی برای زندگی سیاهان» ۲ است، یعنی همان پلت‌فرم جامع سیاست‌گذاری که تابستان گذشته منتشر شد. این پلت‌فُرم به آن ادعا‌های مشهور خاتمه می‌دهد که خشونت دولتی علیه تن سیاهان را می‌توان یک مسأله محدود حقوق‌بشری شمرد که با مجموعه‌ای ساده از اصلاحات در نیروی پلیس قابل رفع‌ورجوع است. این پلت‌فُرم، در عوض، خشونت را در بستر یک پروژۀ اقتصادی بررسی می‌کند که علیه جوامع سیاهان و رنگین‌پوستان اعلام جنگ کرده است، چنانکه آن‌ها در خط مقدم بیکارشدن، کاهش خدمات اجتماعی و آلودگی زیست‌محیطی باشند. نتیجه‌اش هم این که تعداد وسیعی از مردم از اقتصاد رسمی اخراج شده‌اند، و بدین‌ترتیب شکار زندان‌های خصوصی و نیرو‌های پلیسی می‌شوند که روزبه‌روز نظامی‌تر شده‌اند.

دوریان تی. وارن، یکی از مؤلفان پلت‌فُرم اقتصادی «جنبش زندگی سیاهان» ۳ و رییس هیئت‌مدیرۀ «مرکز تغییر اجتماع» ۴ می‌گوید: «میزان بالای بیکاری و چندین دهه سیاست‌های دلسردکننده در اجتماع‌های سیاهان، به تعاملات خطرناک با پلیس منجر شده است». یا همان‌طور که لتلیر آن‌همه سال قبل گفت، «طرح اقتصادی را باید با زور پیاده کرد».

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: بازار آزاد سرمایه داری لیبرالیسم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۲۷۹۱۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تقدیر از تصمیم ترکیه در قطع روابط اقتصادی و تجاری با اسرائیل

امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان در ادامه دیدارهای خود در حاشیه اجلاس سران اسلامی در بانجول، با هاکان فیدان وزیر امور خارجه ترکیه دیدار و گفتگو کرد. - اخبار بین الملل -

به گزارش خبرگزاری تسنیم، مذاکرات وزرای امور خارجه جمهوری اسلامی ایران و ترکیه بر روند تحولات منطقه بویژه تحولات غزه، همچنین تبادل نظر در خصوص آخرین تلاش ها و تحرکات برای توسعه و گسترش مناسبات دوجانبه تهران و آنکارا بویژه بر نتایج سفر دکتر رئیسی به آنکارا متمرکز بود‌.

 امیرعبداللهیان ضمن تقدیر از تصمیم اخیر دولت ترکیه در قطع روابط اقتصادی و تجاری  با رژیم صهیونیستی، این اقدام را مهم توصیف کرد.

رئیس دستگاه دیپلماسی با محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی، ضرورت ایفای نقش نیرومندتر و فعال تر کشورهای اسلامی به‌ خصوص ایران و ترکیه در حمایت از مساله فلسطین را یادآور شد.

وزیر امور خارجه کشورمان در بخش دیگری از این دیدار مواضع کشورمان را در روند عملیات مقتدرانه وعده صادق در چارچوب دفاع مشروع نیروهای مسلح ایران و در  تنبیه رژیم صهیونیستی تبیین کرد.

امیرعبداللهیان در خصوص دیدار اخیر روسای جمهور دو کشور در آنکارا تاکید کرد: ارزیابی ما از مذاکرات روسای جمهور ایران و ترکیه و توافقات و پیگیری های صورت گرفته مثبت است، اما باید نتایج کامل توافقات محقق شود.

 وزرای امور خارجه ایران و ترکیه همچنین دیدگاه مشترکی در مورد لزوم پیگیری مستمر توافقات سفر دکتر رئیسی به ترکیه داشتند و  بر لزوم فعال تر شدن کمیته‌های مشترک همکاری دو کشور در زمینه‌های مختلف تاکید کردند.

هاکان فیدان وزیر خارجه ترکیه ضمن ابراز خرسندی از این دیدار، سفر موفقیت آمیز دکتر رئیسی رئیس جمهور کشورمان به ترکیه را حائز اهمیت دانست و از نتایج آن ابراز خرسندی نمود.

 هاکان فیدان توسعه روابط با ایران در همه زمینه‌ها را از اولویت‌های مهم ترکیه دانست و از تقویت همکاری های دو کشور در مجامع منطقه ای و بین المللی استقبال نمود.

وزیر خارجه ترکیه با تشریح رویکرد و مواضع کشورش در قبال تحولات منطقه به خصوص اوضاع فلسطین بعنوان مهم ترین مساله جهان اسلام، موضع‌ همتای ایرانی خود مبنی بر ضرورت ایفای نقش فعال و پویاتر کشورهای اسلامی به خصوص ترکیه و ایران در سازمان همکاری اسلامی را مورد تاکید قرار داد.

دو وزیر همچنین در خصوص وضعیت فلسطین و راههای پایان بخشیدن به جنگ و جنایات سبوعانه رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم فلسطین در نوار غزه و کرانه باختری تبادل نظر کردند.

متن سخنرانی امیرعبداللهیان در اجلاس گامبیاگفت‌وگوی امیرعبداللهیان با وزیر خارجه مصر در گامبیاامیرعبداللهیان عازم گامبیا شد

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • تجلیل از تصمیم ترکیه در قطع روابط اقتصادی و تجاری با رژیم صهیونیستی
  • تقدیر از تصمیم ترکیه در قطع روابط اقتصادی و تجاری با اسرائیل
  • دولت بدون مماشات با سوداگران امنیت اقتصادی کشور مبارزه کند
  • وزیر خارجه: همه خدمه کشتی توقیف شده را با نگاه انسانی آزاد کرده‌ایم
  • امیرعبداللهیان: ایران همه خدمه کشتی توقیف‌شده استونی را آزاد کرد
  • امیرعبداللهیان: ایران همه خدمه کشتی توقیف‌شده را با نگاه انسانی آزاد کرد
  • رانت شیرین ۶۹ میلیارد دلاری برای واردکنندگان
  • ایران خدمه کشتی توقیف شده را با نگاه انسانی آزاد کرد
  • امیرعبداللهیان: همه خدمه کشتیِ توقیف‌شده را با نگاه انسانی آزاد کرده‌ایم
  • همه خدمه کشتی توقیف‌شده را با نگاه انسانی آزاد کرده‌ایم