سرایدارفوق لیسانس ،با کمک همشهریهایش،مرد پولدار را گروگان گرفت
تاریخ انتشار: ۷ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۲۸۱۶۹۱
شرق نوشت: یک سال پیش مردی با مأموران پلیس تماس گرفت و گفت چند سارق به خانه او آمدند و بعد از اینکه مجروحش کردند اموالش را هم به سرقت بردند.
مرد شاکی که به خاطر جراحاتش در بیمارستان بستری بود گفت: من به مسافرت خارج از کشور رفته بودم. خانهام در یک برج است و برج هم نگهبان و سرایدار دارد. هیچوقت پیش نیامده بود که از برج ما دزدی شود؛ چون همهجا با دوربین کنترل میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این مرد گفت: آنها با لهجه صحبت میکردند و چون سرایدار ساختمان نیز همان لهجه را دارد، فکر میکنم او در جریان این سرقت است؛ البته سارقان از ترس شناسایی صورتشان را پوشانده بودند.
پلیس با توجه به گفتههای مرد شاکی و انجام تحقیقات گسترده متوجه شد سرایدار خانه در این سرقت نقش داشته است. او بعد از این سرقت برای مدتی مرخصی گرفته بود. وقتی مأموران این مرد را بازداشت کردند، اعتراف کرد با دو نفر از همشهریانش این سرقت را انجام داده است.
او گفت: من سرایدار برج بودم و مدتی بود در آنجا کار میکردم. اکثر ساکنان ثروتمند هستند و به سفرهای خارجی میروند. ساکن واحدی که سرقت در آن انجام شد هم زیاد به خارج از کشور میرفت؛ چون مدتهای طولانی در خانه نبود، من فکر نمیکردم این بار زود برگردد. به دو نفر از همشهریانم خبر دادم که سرقت کنند و آنها آمدند وارد خانه مرد ثروتمند شدند و چون فکر میکردم صاحبخانه برنمیگردد، دوستانم یک شب هم در خانه ماندند. نزدیک صبح بود که متوجه شدم مرد صاحبخانه برگشته است. قبل از اینکه او وارد خانه شود به دوستانم خبر دادم و آنها صورتشان را پوشاندند. بعد که آن مرد وارد شد، او را گروگان گرفتند. من در جریان گروگانگیری و سرقت نبودم. من همان ابتدا خانه را ترک کردم.
در ادامه سارقان دیگر شناسایی و دستگیر شدند. یکی از آنها که سریدار یک برج دیگر است و در این سرقت شرکت کرده بود، گفت: من سالها درس خواندم و فوقلیسانس دارم، اما نتوانستم شغل مناسبی پیدا کنم و مجبور شدم سرایدار یک برج شوم. این شغل را هم از طریق دوستم که خودش در برج کار میکرد، پیدا کردم. چند روز قبل از حادثه او زنگ زد و خبر داد یکی از اهالی ساختمان که فرد بسیار ثروتمندی است، خارج از کشور است و میتوانیم هرچه دارد برداریم. ما هم برای سرقت رفتیم. همهجای خانه را گشتیم؛ اول میخواستیم از خانه خارج شویم، اما گفتیم بهتر است بمانیم و با دقت بیشتری بگردیم. از آنجایی که همدست ما در آن برج سرایدار بود و جای دوربینها را میدانست، اطمینان داشتیم گیر نمیافتیم، اما نزدیک صبح بود که دوستمان تماس گرفت و گفت مرد صاحبخانه برگشته و دارد وارد خانه میشود. ما صورتمان را پوشاندیم تا شناسایی نشویم و سعی کردیم او را وادار کنیم پول بدهد. وقتی او را دستوپابسته به خارج از خانه بردیم، تصور کرد میخواهیم وی را بکشیم. گفت صد میلیون تومان میدهد که او را به خانه برگرداندیم تا بتوانیم هرچه در گاوصندوق دارد، برداریم؛ چون مقاومت میکرد، متوجه شدیم اموال زیادی در گاوصندوق دارد.
بعد از گفتههای متهمان و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به شعبه 12 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهمان پای میز محاکمه رفتند و شاکی نیز درخواست اشد مجازات را برای آنها کرد. دادگاه بعد از شنیدن دفاعیات متهمان، دو سارق اصلی را که در خانه بودند و مالباخته را با ضربات چاقو زده بودند، به 10 سال حبس، رد مال و پرداخت دیه محکوم کردند.
درباره مرد سرایدار نیز نقصی در پرونده بود که بعد از برطرفشدن آن، آخرین دفاع از وی به اتهام معاونت در سرقت گرفته شد و قضات برای صدور رأی در این خصوص وارد شور شدند.
منبع: اکوفارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۲۸۱۶۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیشنهاد گروگان سابق آمریکایی در خصوص جنگ ایران و اسرائیل
جان لیمبرت، گروگان سابق سفارت آمریکا در تهران در مطلبی با اشاره به سطح تنشها بین ایران و آمریکا بر لزوم گفتگو بین طرفین تاکید کرد و گفت که صحبت با ایران سخت خواهد بود؛ اما اگر بتواند هر دو طرف را از مسیر فاجعه دور نگه دارد، ارزش دارد.
به گزارش دنیای اقتصاد؛ جان لیمبرت، دیپلمات پیشین آمریکایی در مطلبی برای اندیشکده ریسپانسیبل استیت کرفت نوشت، برای چندمین بار، ایالات متحده و ایران به یک جنگ آشکار نزدیک شده اند که هیچ یک از طرفین آن را نمیخواهند. بر اساس این گزارش، اخیرا اسرائیلیها به ساختمانی در محوطه کنسولگری ایران در دمشق حمله کردند که منجر به شهادت هفت مستشار نظامی ایران شد.
در مقابل ایرانیها به این نقض اماکن دیپلماتیک اعتراض کرده و با پرتاب صدها پهپاد و موشک جنگی به سمت اسرائیل به آن پاسخ دادند. در این بین آمریکا با هشدارهای فراوان به رهگیری آنها کمک کرد. اسرائیلیها برای نشان دادن توانایی خود، دست به یک حمله متقابل زدند. به نظر میرسد که این مبادله تا دور بعدی فعلا پایان یافته است.
دیر یا زود، اگر آمریکا و جمهوری اسلامی میخواهند از این درگیری باخت-باخت اجتناب کنند، باید شروع به گفتگو کنند. ۴۵سال اتهام و نکوهش از سمت دو طرف، دستاوردی برایشان به ارمغان نیاورده است. همچنین برای دولتهای متوالی ایالات متحده، ایران همچنان معما است و معما باقی خواهد ماند.
با الهام از تروتسکی میتوان گفت «شما ممکن است کاری با ایران نداشته باشید. اما ایران با شما کار دارد.» برای ایران، آمریکا یک مشغله ذهنی باقی میماند. جمهوری اسلامی ایران نیز نشان داده که بعد از چهل و پنج سال جایگاه خود را حفظ کرده است. حال این پرسش مطرح میشود که چرا باید با جمهوری اسلامی صحبت کنیم، در حالی که اصل سیاست جمهوری اسلامی به قول یکی از مقامات ایرانی «مخالفت با آمریکا» است؟
جان لیمبرت ادامه میدهد: «ما باید صحبت کنیم، زیرا صحبت کردن (و گوش دادن) به دشمن به معنای تامین منافع ملی ما از طریق برقراری ارتباط است. حرف زدن هرگز به معنای تایید یا حمایت نیست.» تا امروز که دو طرف با هم صحبت نکرده اند، چه اتفاقی افتاده است؟ یا به عنوان مثال وقتی نمایندگان جمهوری اسلامی در جلسات از ملاقات حضوری با همتایان آمریکایی خود اجتناب میکنند، چه اتفاقی میافتد؟
هر گاه دو طرف، همسایه ها، اقوام، کشورها به هر دلیلی نتوانند با هم صحبت کنند، هر یک از طرفین برای دیگری به طور همزمان تبدیل به مافوق بشر میشوند که قادر به هر کاری است. در این صورت، یک ایران مافوق بشر میتواند در عرض چند هفته سلاح هستهای بسازد و تحویل دهد، نیروهای محور مقاومت را برای انجام ماموریت هایش در هر جایی تقویت و امپراتوریهای قدرتمند ایرانی دوران یونان و روم را بازسازی کند.
از سوی دیگر، ایالات متحده مافوق بشر نیز میتواند سیاست مداخله در رویدادهای ایران را به شکل دیگری ادامه دهد. در یک سطح، سیاستمداران تهران و واشنگتن به دنبال اجتناب از جنگ ایران و آمریکا هستند. ایران نمیخواهد جنگ بزرگ، اوضاع را در این کشور بههم ریزد و در واشنگتن، هر دو رئیس جمهور دموکرات و جمهوری خواه میدانستند که «جنگ احمقانه دیگر» در خاورمیانه یک بازنده سیاسی به همراه دارد.
در سال ۲۰۱۶، ترامپ در برابر چنین جنگهایی مقاومت کرد و پیام او قدرتمند بود. اگرچه او به طرز احمقانهای توافق هستهای ایران را رها کرد و تهدیدی عجیب برای زدن «۵۲ مکان تاریخی» در ایران مطرح کرد، اما به وضوح شکی برای پرهیز از جنگ نداشت. زمانی که مشاور امنیت ملیاش او را به سمت رویارویی سوق داد، وی را اخراج کرد.
آیا نخست وزیر بنیامین نتانیاهو میخواهد ایالات متحده را وارد جنگ با ایران کند؟ به نظر میرسد که او در پی حفظ خود در قدرت است. جنگها اغلب با بیان اینکه هر دو طرف خواهان صلح هستند، آغاز میشود. اما محاسبات نادرست یا دست کم گرفتن طرف مقابل و اقدامات شخص ثالث میتواند کشوری را به سمتی سوق دهد که خود میداند ویرانگر است. لیمبرت در نهایت تاکید کرد که صحبت با جمهوری اسلامی سخت خواهد بود، اما اگر بتواند هر دو طرف را از مسیر فاجعه دور نگه دارد، ارزش دارد.