روز اول صفر/ از حبس ۳ روزه کاروان اسرا پشت دروازه شام تا رسوایی یزید
تاریخ انتشار: ۸ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۲۸۹۶۱۶
اهل بیت را سه روز پشت دروازه شام نگه داشتند، شهر را زیور بستند، به گونهای که چشمی ندیده بود. سپس پانصد هزار نفر از مردم شام از زن و مرد با دف و طبل و بوق و دهل از خانههایشان بیرون آمدند،
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، یکی از مصائب رنج آور حادثه عاشورا، جریان اسارت اهل بیت امام حسین (ع) و در رأس آنها حضرت امام سجاد (ع) و حضرت زینب (س) میباشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«عبیدالله بن زیاد دستور داد زنان و کودکان حسین (ع) را آماده کنند و دستور داد طوق آهنین به گردن علی بن حسین (ع) نهادند. سپس آنها را همراه محفز بن ثعلبه عایذی و شمر بن ذی الجوشن روانه کرد که پیش یزید بروند». در اخبار الطوال نیز آمده است:
«ابن زیاد، علی بن حسین (ع) و زنانی که همراهش بودند را با زحر بن قیس، محقن بن ثعلبه و شمر بن ذی الجوشن یزید بن معاویه به شام فرستاد». زمان ورود اهل بیت امام حسین (ع) به شام:
در اینکه کاروان اسرای کربلا چه روزی به شهر شام وارد شدند، در بین منابع اختلافات زیادی وجود دارد. در این خصوص مرحوم محمد ابراهیم آیتی در کتاب «بررسی تاریخ عاشورا» مینویسد:
«بیان این مطلب که تاریخ حرکت اهل بیت از کوفه به شام و تاریخ رسیدن آنان به دمشق و مدت توقف اسیران آل عصمت در مرکز حکومت یزید و تاریخ حرکت آنان از دمشق به طرف مدینه و تاریخ ورود آنان به شهر مقدس مدینه، هیچکدام از اینها به درستی معلوم نیست. اگر کسی اصرار بورزد و بخواهد که از روی شواهد تاریخی، احتمالی را ترجیح بدهد و تاریخ هر یک از این حوادث را، هر چند به حدس و گمان نه از روی یقین تحقیق کند، میتواند بگوید که اهل بیت امام حسین (ع) پس از آنکه در روز دوازدهم محرم سال ۶۱ هجری وارد کوفه شدند. در حدود یکماه یعنی تا حدود بعد از نیمه ماه صفر درکوفه زندانی بودند و یکی دو روز پیش از اربعین آنان را به شام فرستادند و چنانکه بعضی نوشتهاند نیمه ماه ربیع الاول وارد دمشق شدهاند».
]ورود اسرا به شهر دمشق:
به نظر حسن بن علی الطبری ، اهل بیت را سه روز پشت دروازه شام نگه داشتند، شهر را زیور بستند، به گونهای که چشمی ندیده بود. سپس پانصد هزار نفر از مردم شام از زن و مرد با دف و طبل و بوق و دهل از خانههایشان بیرون آمدند، در حالی که جامه نو پوشیده بودند و خود را آراسته بودند به دیدن اسرار رفتند. آن روز شانزدهم ربیع الاول بود و بیرون شهر، محشری به پا شد. مردم میان هم موج میزدند. چون روز برآمد سرها را به شهر وارد کردند؛ و هنگام ظهر با رنج فراوان از ازدحام جمعیت به در خانه (قصر) یزید بن معاویه رسیدند. شیخ عباس قمی مینویسد:
«اسرای کربلا را پس از ورود به دمشق در پله کان مسجد (محلی که توقف گاه اسیران بود) نگه داشتند، پیرمردی از اهل شام نزد اسرا آمد و گفت: حمد، خدا را که شما را کشت و نابود کرد و آشوب را خاموش کرد...، چون سخنش تمام شد، امام سجاد (ع) به او فرمود: قرآن خدا را خواندهای. گفت: آری فرمود: این آیه را خواندهای:
«قل لا اسئلکم علیه اجراً الا المودةَ فی القربی» «بگو من بر اجر رسالتم چیزی از شما جز مودت و دوستی با اهل بیتم و خویشانم نمیخواهم»؟
گفت: آری فرمود: ما خویشان پیامبریم ... سپس حضرت فرمود: این آیه را خواندهای:
«انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» «خداوند میخواهد رجس و پلیدی را از شما اهل بیت دور سازد و شما را پاکیزه گرداند»؟
گفت: بله خواندهام. حضرت فرمود: اهل بیت ما هستیم ... مرد شامی دستانش را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: خدایا من از دشمنان آل محمد و کشندگان آنان بیزاری میجویم». بدون شک همین برخوردها و روشنگریها و سخنرانیهای امام سجاد (ع) و حضرت زینب (س) موجبات رسوایی بنی امیه را فراهم آورد؛ و آنها را از کرده خویش پشیمان ساخت.
ابن اعثم مینویسد:
«سرهای شهدای کربلا را به همراه امام سجاد (ع) و مغدرات اهل بیت نزد یزید بردند. آن لعین اشاره کرد سر امام حسین (ع) را درطشتی زرین نهادند. سپس ازفرستادگان ابن زیاد سؤالاتی کرد و آنها تفصیل واقعه را برای او بیان کردند». وقتی مردم، اسرای کربلا را شناختند و به عظمت مقام آنان پی بردند، از کردار یزید بدشان آمد و او را لعن کردند و دشنام دادند و روی به اهل بیت آوردند. چون یزید چنین دید خواست خود را از خون حسین برکنار دارد لذا قتل امام را به گردن ابن زیاد گذاشت و او را بر این کردار لعن کرد... سپس یزید نعمان بن شبیر یکی از اصحاب رسول خدا (ص) را خواست و به او دستور داد که اهل بیت را آماده سفر به سوی مدینه کند. با دستور یزید اسیران خاندان حسین (ع) را به وطنشان، مدینه الرسول برگرداندند.
منابع:
۱]- طبری، محمد بن جریر؛ تاریخ الطبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، ۱۳۷۵، ج۷، ص ۳۰۷۲.
[۲]- دینوری، احمد ب داود؛ اخبار الطوال، ترجمه محمود مهدوی، تهران، نی، ۱۳۷۱، ص ۳۰۵.
[۳]- آیتی، محمدابراهیم؛ بررسی تاریخ عاشورا، تهران، صدوق، ۱۳۷۲، چاپ هشتم، ص ۱۴۰.
[۴]- سید بن طاووس، لهوف، ترجمه عقیقی بخشایشی، قم، دفتر نشر نوید اسلام، ۱۳۸۱، چاپ دهم، ص ۲۰۷.
[۵]- طبری، حسن بن علی؛ كامل بهایی، بیجا، مكتب مرتضوی، بیتا، ج۲، ص ۲۹۳-۲۹۲.
[۶]- شوری، ایه ۲۳
[۷]- احزاب، آیه ۳۳.
[۸]- قمی، شیخ عباس، نفس المهموم، ترجمه محمدباقر كمرهای، قم، مسجد مقدس جمكران، ۱۳۷۰، ص ۵۵۶-۵۵۵.
[۹]- كوفی، احمد ابن اعثم؛ الفتوح، ترجمه محمد بن احمد مستوفی هروی، تهران، آموزش و انقلاب اسلامی، ۱۳۷۲، ص ۹۱۵.
[۱۰]- قمی، شیخ عباس؛ پیشین، ص ۵۹۱.
[۱۱]- سید بن طاوس، پیشین، ص ۲۳۱.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: اسرای کربلا شهدای کربلا محرم 98 روز اول صفر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۲۸۹۶۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرایی برابری فضیلت زیارت عبدالعظیم(ع) و امام حسین(ع)
به همت معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا(س) اراک مراسم سالروز وفات حضرت عبدالعظیم حسنی با حضور خانم طباطبایی استاد این مدرسه علمیه برگزار شد.
خانم طباطبایی در این مراسم اظهار داشت: حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) با چهار نسب به امام حسن مجتبی(ع) میرسند، از امام هفتم تا امام یازدهم را درک کردند ولی بیشتر به حضور امام جواد و امام هادی (علیهم السلام) رسیدند.
وی تصریح کرد: برای اثبات عظمت علمی حضرت عبدالعظیم (ع) کافی است بدانیم امام معصوم مردم را برای حل مشکلات دینی و یافتن پرسشهای اعتقادی و عملیشان، بهایشان ارجاع دادهاند، بنابراین ایشان تنها یک محدّث و راوی احادیث اهلبیت(ع) نبوده بلکه از علمای بزرگ خاندان رسالت بوده که پس از معصومان، توان پاسخگویی به مسائل علمی را داشته و توانمندی علمیایشان نیز مورد تأیید و تصدیق امام هادی (ع) قرار گرفته است.
طباطبایی یادآور شد: در بذل، بخشش، جود و سخاوت ایشان وارد شده که تنها کسی که اقتدا و تبعیت از جد بزرگوار خود امام حسن مجتبی(ع) نمود، ایشان بوده یعنی همانند امام حسن مجتبی(ع)، سخیترین مردم در زمان خود بود.
این استاد حوزه علمیه خاطرنشان کرد: در خصوص مقام معنوی حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) باید یادآور شد که ایشان فردی عابد، زاهد و پرهیزگار بودند که روزها را روزه و شبها را به عبادت میپرداختند.
وی اظهار کرد: مهمترین نشانه عظمت معنوی و مقامات باطنی آستانه حضرت عبدالعظیم(ع) برابری فضیلت زیارت مزار آن بزرگوار، با فضیلت زیارت سیّدالشهداء است، شیخ المحدّثین، صدوق، از محمد بن یحیی عطّار (که یکی از اهالی ری است) اینگونه نقل کرده که "خدمت امام هادی(ع) رسیدم، ایشان فرمود: «کجا بودی؟» گفتم: حسین بن علی (ع) را زیارت کردم. امام هادی(ع) فرمود: أما إنّک لَوزُرتَ قَبرَ عَبدِالعَظیمِ عِندَکُم کُنتَ کَمَن زارَ الحُسَینَ بنَ عَلِیٍّ(ع)، بدان که اگر قبر عبدالعظیم را در شهر خودتان زیارت کنی، مانند کسی هستی که حسین بن علی (ع) را زیارت کرده باشد.
طباطبایی ابراز کرد: برابری فضیلت زیارت عبدالعظیم(ع) و امام حسین (ع) مقیّد است به فضای سیاسی ویژهای که پیروان اهلبیت(ع) در آن مقطع تاریخی در آن زندگی میکردند، در زمانی که اختناق شدیدی جهان اسلام را فراگرفته بود و جامعه تشیع در دوران زمامداری افرادی مانند متوکّل، مُعتّز و معتمد عباسی، سختترین دورانهای تاریخیِ خود را سپری میکرد، در چنین شرایطی، امام هادی(ع) بهمنظور پیشگیری از خطرهایی که از طرف حکومتهای وقت شیعیان را تهدید میکرد، فضیلت زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) را با زیارت امام حسین(ع) برابر دانسته است.