اصرار و تردید بر پیروزی انتخاباتی اصولگرایان
تاریخ انتشار: ۹ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۳۰۹۲۲۸
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، انتخابات پیش روی مجلس شورای اسلامی از هم اکنون جریان های سیاسی را به تکاپوی انتخاباتی واداشته است. در این میان، برخی پیروزی انتخاباتی خود را قطعی می دانند و بر این مبنا کنش انتخاباتی خود را روی تضعیف رقیب استوار می کنند، گروهی با علم به نقاط ضعف خود، حمله به رقیب را در دستور کار خود قرار می دهند و طیفی به جای تمرکز بر تحرکات رقیب، مباحث درون جریانی خود را پیش می برند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این گزارش به بررسی تازه ترین نگاه جریان های سیاسی به انتخابات پرداخته است.
اصولگرایان واقعا پیروز انتخاباتند؟
با اینکه بیش از پنج ماه تا برگزاری انتخابات مجلس زمان باقی مانده، ولی برخی ناظران از هم اکنون به پیش بینی نتیجه انتخابات می پردازند و بر اساس مفروضات غیرقطعی خود در مورد نتایج آن پیش بینی می کنند.
«محمدرضا باهنر» دبیرکل «جامعه اسلامی مهندسین» در نشست ماهانه این تشکل با اطمینانی قطعی، از هموار بودن مسیر پیروزی اصولگرایان در انتخابات سخن گفت.
باهنر گفت: در این دوره رقیب قدری نداریم و اگر در اردوگاه اصولگرایی با وجود همه اختلاف نظرها به وحدت برسیم کار سختی پیش رو نداریم. ما اصولگرایان در آستانه هر انتخابات همواره تمام انرژی خود را صرف وحدت می کنیم به طوری که وقتی موعد رقابت با رقیب می رسد رمقی برای ما نمانده است. اگر به نقاط ضعف خود نبازیم، انتخابات پیش رو در اسفندماه ۹۸ میدان بازی اصولگرایان است.
این در حالی است که برخی از اصولگرایان به همفکرانشان توصیه می کنند چندان به پیروزی انتخاباتی خود مطمئن نباشند و از این بابت دچار اشتباهات احتمالی نشوند. «مرتضی طلایی» فعال سیاسی اصولگرا در گفت و گو با «نامه نیوز» قطعی دانستن پیروزی اصولگرایان را یک خطای استراتژیک خواند و گفت: این یک خطای استراتژیک است که فکر کنیم به دلیل ناکارآمدی و عدم موفقیت جریان اصلاح طلب و اعتدال در اداره کشور مردم قطعا به جریان اصولگرا روی می آورند و به نیروهای این جریان رأی می دهند. چنین خطای استراتژیکی می تواند موجب غافلگیری اصولگرایان شود. جریان اصولگرا رقیب را دست کم نگیرد و در عوض اتکا به باخت رقیب، برای رفع مشکلات و تنگناهای اقتصادی برنامه ای شفاف و روشن به جامعه ارائه کند.
این تنها اظهارنظر باهنر نیست که واکنش هایی به دنبال داشته است. گفت و گوی اخیر باهنر با «ایرنا» و اظهارات او مبنی بر اینکه « اختلافات میان اصولگرایان مهندسی شده نیست، اما اگر این ادعا درست باشد فقط در یک مجلس (نهم) وجود داشته است» هم واکنش هایی را به دنبال داشت.
«فرید مدرسی» فعال رسانه ای در واکنش به صحبت های باهنر، در توئیتی نوشت: آنچه به نام اصولگرایی می شناسیم؛ برای انتخابات مجلس یک کاسه خواهند شد. اختلافات قابل مهندسی است، چون احزاب محوریت ندارند؛ دو جریان به توافق رسیدند و از حالا با هم هماهنگند. محمدرضا باهنر اشتباه گفته" اختلافات میان اصولگرایان مهندسی شده نیست" یا بی خبر است، یا می خواهد منکر شود
تقابل پایداری ها با لاریجانی
حمله اخیر نمایندگان جبهه پایداری به رییس مجلس، از نگاه فعالان سیاسی در چارچوب رقابت های انتخاباتی و سیاسی تعبیر می شود. آیت الله «محسن غرویان» در یادداشتی در روزنامه «آرمان ملی» نوشت: هرچه به انتخابات پایان سال نزدیکتر میشویم تنشها زیادتر میشود حرکتهایی که اخیرا در مجلس دیده میشود، مقدمه و فضاسازی برای انتخابات است.
برخی در همین ارتباط به بررسی و نقد جریان پایداری پرداخته اند. «رسول منتجب نیا» فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی در «خبرآنلاین» به نقد جریان پایداری پرداخت و نوشت: جریانی هم داریم که سالهای سال است شکل گرفته و تلاش میکند حکومت را تحت تاثیر افکار خودش قرار دهد. این گروه و جریان فکری، نه قانون اساسی را به رسمیت میشناسد، نه قوای سهگانه را. علیرغم اظهارات لفظی و کتبی، در عمل تا زمانی تابع رهبری است که با مواضعش مغایرت نداشته باشد. این جریان تعادل، اعتدال، قانونمندی و امثال ذالک را قبول ندارد. آنها اندیشهای بسیار تند، تنگنظرانه، خشونتطلبانه و قانونشکنانه دارند که معتقدم اگر جلویشان گرفته نشود و قدرت بیشتری پیدا کنند، کار را به جاهای خطرناکتری خواهند کشاند.
در ادامه می خوانیم: آنچه در ذهن این جریان میگذرد، فراتر از حمله به آقایان روحانی و لاریجانی است. هر کسی که دم از قانون و اعتدال بزند و با منطق و عقلانیت حرکت کند و مواضعش مخالف این طیف افراطی باشد، اینها تمام سعیشان را میکنند که او را تخریب کنند. فرقی هم ندارد که رئیس جمهور باشد، رئیس مجلس و یا حتی رئیس قوه قضاییه.
همین مساله موجب شد رسانه ها به بررسی نسبت پایداری با اصولگرایان و جایگاه لاریجانی در جریان اصولگرایی و بررسی سناریوهای کنشگری سیاسی او در انتخابات آینده بپردازند.
روزنامه «ابتکار» در گزارشی سه سناریو را برای کنش انتخاباتی لاریجانی محتمل دانست و نوشت: سه احتمال وجود دارد؛ یکی اینکه واقعا اصولگرایان به صورت جدی قصد دارند از لاریجانی عبور کنند. دوم اینکه علی لاریجانی به سمت اصلاحطلبان رفته و اینبار خواهان حمایت آنها را در انتخابات ۱۴۰۰ است. سومین احتمال هم این است که علی لاریجانی با توجه به چنین جوی علیه او در انتخابات ۱۴۰۰ شرکت نخواهد کرد.
«ناصر ایمانی» فعال سیاسی اصولگرا هم در گفت و گو با «اعتمادآنلاین» در خصوص کنش سیاسی لاریجانی گفت: علی لاریجانی هرچند به لحاظ تفکر سیاسی اصولگراست، اما با جریانهای فعال اصولگرایی زاویه دارد و برخی از نظرات و رفتار اصولگرایان را نقد میکند»، بر فاصله رئیس اصولگرای مجلس با اصولگرایان صحه گذاشت.
این فعال سیاسی اصولگرا در ادامه گفت: شخص لاریجانی باید درباره نحوه حضور در انتخابات به تصمیم برسد. در دوره قبلی انتخابات مجلس ایشان به لحاظ سیاسی کمی به اصلاحطلبان متمایل شد و بیشتر با آنها همکاری کرد یا دستکم با اصولگرایان همنشینی انتخاباتی نداشتند که این رویه خیلی مورد پسند اصولگرایان نبود. درباره اینکه ایشان در انتخابات پیش رو چطور میخواهد شرکت کند باید گفت مشکل آقای لاریجانی اکنون این است که فضای انتخابات قبلی که اصلاحطلبان شانس زیادی برای رایآوری داشتند، با عملکرد بد دولت، دیگر وجود ندارد و بالطبع لاریجانی نمیتواند مانند سال ۹۴ امسال هم با آنها همصدا شود و در انتخابات شرکت کند، حتی به طور غیر رسمی. چون الان سمت اصلاحطلبان رفتن برای یک چهره سیاسی نه تنها مزیت نیست، حتی ممکن است نمره منفی هم به حساب بیاید. از طرف دیگر ایشان با اصولگرایان هم از جهت خط مشی سیاسی زاویه فکری دارند. اگر هم بخواهند خودشان مستقلاً به فضای انتخاباتی ورود کنند، معلوم است که پایگاه و جایگاه فکری رایآوری در جامعه ندارند و نمیتوانند امید زیادی به رایآوری داشته باشند که این موضوع شانس ایشان برای انتخابات ۱۴۰۰ را هم کمرنگ خواهد کرد. بنابراین این هم برایش خطرناک است. درواقع هر سه حالت مسیری پر پیچ و خم را پیش روی علی لاریجانی میگذارد. پس موقعیت لاریجانی از لحاظ سیاسی موقعیت سختی است و باید تصمیمهای بسیار سختی بگیرد.
نقشه راه انتخاباتی اصلاح طلبان
اظهارات اخیر رییس دولت اصلاحات در خصوص سیاست های انتخاباتی اصلاح طلبان، شاید نقشه راهی برای کنشگری اصلاح طلبان در انتخابات آتی باشد.
به نوشته تارنمای «تابناک»، تقریبا «سید محمد خاتمی» به عنوان رأس جریان اصلاحات که تأثیر زیادی در تصمیم گیری های انتخاباتی این جریان دارد، در مورد دیدگاه های موجود برای چگونگی حضور اصلاح طلبان در انتخابات پیش روی اظهار نظری نکرده بود، تا اینکه روز گذشته در دیدار جمعی از دانشجویان نظریات خود را خیلی صریح عنوان کرد؛ موضوعی که می تواند منجر به تصمیم گیری نهایی از سوی شورای عالی اصلاح طلبان برای انتخابات پیش روی در خصوص چگونگی حضور این جریان در انتخابات شود.
خاتمی در سخنان خود سه نکته را به روشنی مشخص کرده است؛ نخست اینکه «تحریم» انتخابات راهکار غلطی است و اصلاح طلبان برای حفظ تنها راه اعمال نظر مردم و تلاش برای رفع کاستی ها از این طریق باید نهایت تلاش خود را بکار ببندند؛ او در عین حال این مسأله را از «لیست دادن» این جریان سیاسی تفکیک و تأکید کرده است که باید دید زمینه برای لیست دادن اصلاح طلبان در انتخابات پیش روی مهیاست یا خیر؟
به نظر می رسد، راه حلی که خاتمی برای جریان اصلاحات برگزیده، تلفیقی از پیشنهادهای تندروهای این جریان برای تحریم انتخابات و عدم لیست دادن و پیشنهاد میانه روها برای مشارکت فعال در انتخابات و لزوم لیست دادن است؛ با این تفاوت که او «تحریم» را راهکار غلطی خوانده، اما لیست دادن جریان اصلاحات را منوط به شرایطی که احتمالا ناظر به بررسی صلاحیت ها خواهد بود، دانسته است.
او در عین حال پس از عدم تحقق بسیاری از شعارهای انتخاباتی اصلاح طلبان که در راه انتخابات مجلس دهم داده شد، اما شاهد تحقق آن نبودیم، پیشنهاد کرده است که اصلاح طلبان برای انتخابات پیش روی بگویند که چه کارهایی می خواهند انجام دهند، ولی این را هم برای مردم و مخاطبان خود تشریح کنند که توان انجام چه کارهایی را خواهند داشت. در یک کلمه، می توان گفت که او نقشه راه را برای اصلاح طلبان مشخص نموده؛ اما تأکید کرده مثل انتخابات قبلی از لیست اصلاح طلبان حمایت نخواهد کرد؛ هرچند آنها می توانند لیست بدهند!
بسیاری از چهره های اصلاح طلب هم اخیرا مشروط کردن مشارکت در انتخابات را مورد نقد و تردید قرار داده اند.
«یدالله طاهرنژاد» کنشگر سیاسی اصلاحطلب و عضو حزب کارگزاران سازندگی در گفتوگو با «ایلنا» درباره استراتژی اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات پیشروی مجلس و اینکه آیا باید به صورت مشروط در انتخابات شرکت کنند، گفت: ما قائل به انتخابات مشروط نیستیم و اصولاً شرطگذاری برای انتخابات که طبیعیترین مسیر دستیابی به توسعه سیاسی است را خیلی وارد نمیدانیم.حزب کارگزاران از ابتدا گفته که انتخابات مشروط را نمیپذیریم، از طرفی در شورای عالی اصلاحطلبان پذیرفته شده است که شرکت در انتخابات مستلزم شرط گذاری و پیش شرط نیست.
طاهر نژاد در مورد فضای پیشروی اصلاحطلبان در انتخابات مجلس گفت: اصلاحطلبان در موضوع وحدت مشکلی ندارند و وحدت حداکثری دارند. در مورد رایآوری نیز قطعاً در شهرهای بزرگ لیست اصلاحطلبان اقبال دارد اما در شهرهای کوچک کار یک مقدار سختتر است.
«سیدرحیم ابوالحسنی» فعال سیاسی اصلاحطلب و استاد دانشگاه هم در گفتوگو با روزنامه «ابتکار» در خصوص رویکرد اصلاح طلبان به انتخابات گفت: ین استاد دانشگاه با بیان اینکه مشارکت در انتخابات لزوما به معنی مشارکت منفعل و رای دادن نیست، میگوید: مشارکت در انتخابات یعنی حضور در عرصه بنا به مقتضیاتی که شکل میگیرد و در عین حال مقتضیاتی که پیش میآید. من معتقدم که اصلاحطلبان باید مشارکت فعال داشته باشند و طبیعتا به مقتضای شرایط استراتژی انتخاب کرده و همچنین فعالانه برخورد کنند. کاملا واضح است که اگر ما جایی کاندیدا داشته باشیم آن را معرفی خواهیم کرد اما اگر کاندیدایی نداشته باشیم دلیلی ندارد که فردی غیراصلاحطلب را به مردم معرفی کنیم. بنابراین این کاملا طبیعی است که مشارکت خواهیم کرد و قطعا هم فعال خواهد بود. اما باید توجه داشت در این میان مشارکت میتواند حمایتی و یا تقاضایی باشد. مشارکت حمایتی به این معناست که اگر شرایط مهیا باشد ما نیز حمایتی مشارکت فعال در انتخابات خواهیم داشت و کاندیداهای خود را معرفی خواهیم کرد. اما اگر شرایط به گونهای نباشد که کاندیدا معرفی کنیم اینجا اصلاحطلبان باید اعلام موضع کنند که شرایط به چه صورت است.
در عین حال احزاب اصلاح طلب از همراهی خود با شورای عالی اصلاح طلبان خبر می دهند. «داریوش قنبری» عضو حزب مردم سالاری در گفتوگو با «باشگاه خبرنگاران جوان» در خصوص برنامههای این حزب گفت: حزب مردم سالاری به عنوان یک حزب اصلاحطلب خود را موظف میداند در چارچوب شورای عالی سیاستگذاری حرکت کند و این بی معنی تلقی میشود که حزبی، خود را اصلاح طلب بنامد، ولی با سایر اصلاحطلبان همکاری نکند.
او افزود: حزب مردمسالاری هم مانند سایر احزاب اصلاحطلب با شورای عالی سیاستگذاری همکاری خواهد کرد و به هدف اصلاحطلبان که رسیدن به اجماع و وحدت در آستانه انتخابات است، کمک خواهد کرد.
منبع: ایرنا
کلیدواژه: علي لاريجاني محمدرضا باهنر جامعه اسلامی مهندسین اصولگرایی اصلاح طلبان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۳۰۹۲۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا کشوری مثل مصر سریال "حشاشین" را ساخت؟
به گزارش تابناک به نقل از تسنیم، نشست نقد و بررسی سریال حشاسین با حضور حجتالاسلام مهدی فرمانیان استاد تمام دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی، حجتالاسلام سید علی بطحایی مدیر کل پژوهش دانشگاه ادیان و مذاهب، فرقهشناس و پژوهشگر جریانهای اسلامی و مهدی علمی دانشور استادیار ادیان شرق دانشکده ادیان و مذاهب برگزار شد.
بطحایی بحث خود را با موضوع جریان های فکری مصر آغاز کرد و گفت: سریال حشاشین نسل جدید را درگیر کرده است. نسل جدید بر خلاف ممانعتها این سریال را دیدند. نظر کلی بنده از سریال همان ضرب المثل معروف است که گفت «بعضیها کج گفتند، اما رج گفتند.» کج گفتنش با آقای دکتر فرمانیان و دانشور است و رج گفتنش با من. رج گفته یعنی برنامه و هدف دارد و کار او روی حساب است. روی جریانهای فکری، این سریال را ارائه داده است. این سریال را در قد و قواره سریال تاریخی نبینیم بلکه این فیلم، یک نبرد جریانی است که صحنۀ آیندۀ جهان اسلام را تشکیل میدهد. نبرد جریان های فکری در این اتفاق رخ میدهد. به چه معنا؟ جریان شناسی جهان اسلام حوزه مغفولی است. آینده پژوهیِ آن، مغفول تر است و از همه مغفول تر، نبرد بین جریانهاست که صحنه آینده جهان اسلام را شکل میدهد. در مصر و تونس و مغرب و ترکیه همین گونه است. تلاقی جریان ها صحنه آینده جهان اسلام را می سنجد.
وی افزود: اسلام سنتی خیلی در تلاقی با جریانات وارد نمیشود و حاشیه امنی برای خود دارد. روشنفکری هم بدنهی مردمی ندارد و حضور اجتماعی هم نمیتواند داشته باشد؛ منتها سه جریانِ اسلام سلفی با قرائت جامعی که دارد و نیز اسلام سیاسی و اسلام سکولار صحنهی آینده جهان اسلام را میسازند که باید در حوزه آیندهپژوهی به آن توجه کنیم تا به مشکلی برنخوریم.
سریال حشاشین به نزاریان شام ارتباط دارد
بطحایی گفت: باید به نکته ای توجه شود؛ اگر توجه نکنیم، بقیه تحلیلها فایده نخواهد داشت. چون بعضی می گفتند این سریال آمده تا ولایت فقیه یا مهدویت را بزند، اما سرحلقه این سریال این است که چرا مصر این دغدغه را داشت؟ چون نزاریان ارتباطی به مصر ندارد. نزار پس از اینکه از خلیفه نهم عزل می شود، مدت کوتاهی به اسکندریه مصر میرود و مدتی در آنجا میماند. برای اینکه نشان دهد من حکومت دارم، سکهای ضرب میکند که ظاهراً در موزه آقاخان تورنتو نگهداری میشود. مدت کوتاهی حکومت میکند و بعد لشکری میآید و او را میکشند. بنابراین این سریال به مصر مربوط نیست به لوئانته یا نزاریان شام ارتباط دارد و عمدۀ آن به ایران مرتبط است. مصر به خاطر مصرف داخلی و مخالفت با اسلام سیاسی و آمادگی جهان اسلام به این سریال پرداخت. بعید هم نیست در آینده به دیگر جریانها و فرقهها بپردازند و ما با اسلام سیاسیهراسی مواجه شویم. پنج قسمت اولش است که به اسلام سیاسی بر خورده است.
مصر لیدر جریان فکری جهان اسلام است
وی با طرح این سؤال که در مصر چه اتفاقاتی افتاد، گفت: باید موجهای تاریخی مصر را یک مرور کنیم و بعد ببینیم اسلام سنتی و سایر جریانهای فکری چه واکنشی نسبت به این موجها داشتند. از 226 سال قبل در 1213 قمری یا 1798 میلادی که ناپلئون حمله میکند و میگویند توپهای ناپلئون مسلمانان را بیدار کرد، تقریباً 6 موج مصر را فرا گرفت. مصر با بقیه کشورهای عربی تفاوت دارد. کشورهای عربی پول دارند، اما مصر پول ندارد.
بحطایی ادامه داد: کتابی با نام «مصر از زاویهای دیگر» از خانم جمیله کدیور منتشر شده است. سفرنامه 300 صفحهای جریانات فکری را در آن بازه زمانی خوب ریشهکاوی کرده است. مصر مهم است. شناخت مصر مهم است. این سرزمین، لیدر جریان فکری جهان اسلام است. از 226 سال قبل تا الان جریان اول که تاکنون ادامه دارد، محمدعلی پاشا و طهطاوی بود. کتابی با عنوان «تخلیص الابریز فی تلخیص باریز» نوشته شد. یعنی پاکسازیِ آب را بیاور تا چهره مشعشع پاریس را نشان دهیم. در این کتاب اولین واکنشهایی که اسلام نسبت به مدرنیته و حمله ناپلئون دارد و علت عقب ماندگی اسلام را خوب تحلیل کرده است. اینها نسل اول هستند که با سختافزارهای غرب مواجه می شوند که چرا غرب از جهتهای مختلف جلوتر از ما است. این جریان شکست می خورد.
این پژوهشگر فرقهها گفت: نسل دوم امثال سید جمال است که بیداری اسلامی را مشخص میکند و عبدُه که اسلام انقلابی و بیداری را مطرح میکنند. نسل سوم، با جنگ جهانی اول مواجه می شود که سعد زغلول است. در این دوران بریتانیا جدا میشود.
روح فرهنگیِ حاکم بر مصر را تفکرات سکولار شکل میدهد
وی با اشاره به اینکه از کنار نسل چهارم و پنجم سه جریان شکل میگیرد،افزود: یکی پان عربیسم است به سردمداری جمال عبدالناصر. او ناسیولانیست دیکتهای و دیکتاتوری است. دوم، حسن البناء است که در همین دوران، شکلگیری اسرائیل را شاهدیم. پانعربیسم در مصر خودش را خوب نشان میدهد. در کنارش طه حسین است که نباید آن را متعلق به گذشته بدانیم. دقیقترین بستهای که درباره سکولاریزم و لیبرالیسم در مصر ارائه میشود، متعلق به اوست. در کتابهای «فی الأدب الجاهلی»، «فی التاریخ الجاهلی» و «مستقبل الثقافة فی مصر» اندیشه خود را میگوید. تکلیف خودش را مدرنیته مشخص می کند. به جهان اسلام نسخه میدهد که چه قسمتهایی از فرهنگ غرب را بگیریم. وزیر امروزین مصر میگوید روح فرهنگیِ حاکم بر مصر، طه حسین است.
بطحایی گفت: الان در مصر دوئلی بین اسلام سیاسی و اسلام سکولار است. تقریباً اسلام سنتی جمع شده است. تنها یکی از مشاوران احمد الطیب گفته بود سریال حشاشین به فرقهگرایی منتج میشود. اسلام سنتی در مصر اسلام کاملاً کنترل شده است. در هر صورت الأزهر واکنش مطلوبی ندارد. اما میداندار در تمام این صحنهها، خالد منتصر و عکاشه است. اینها افراد تأثیرگذاری هستند. پزشک خالد در خیلی از حوزهها وارد شده و سکولاریزم است. او دو سفر به آلمان و هلند میرود. میگوید واکنشها را نسبت به حشاشین میدانم. با مسلمانان هلند که صحبت کردم، از لحاظ لهجه انتقاد کردند، اما از نظر جریانی میگویند، به نظر ما بهترین فیلمی است که توانسته اسلام سیاسی و تکفیریها را منکوب کند.
وی با تصریح بر اینکه خوراک این فیلم کاملاً جریانشناسانه است و تاریخی نبینیم، در بیان راهکار گفت: اما چکار کنیم؟ به ذهنم میآید اسلام سنتی و مراجع تقلید باید سکوت کنند، همچنان که خود اسماعیلیها سکوت کردند. صحبت درباره نزاریان باید متولی داشته باشد. ایران جزو تاریخش است، اما درباره حشاشین که مقداری مسئله دارد، نمیتواند صحبت کند. باید امثال آقاخان صحبت کنند. ما انتظار داریم وارد صحنه شود. البته آقای داریوش محمدپور از مؤسسه اسماعیلیه واکنشی داشت.