واکاوی روایت سیدجواد طباطبایی از دانشگاه
تاریخ انتشار: ۹ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۳۰۹۸۸۹
به گزارش ایکنا؛ مهر نوشت: هماندیشی درباره دانشگاه ایرانی با عنوان بازخوانی دانشگاه: واکاوی روایت سیدجواد طباطبایی از دانشگاه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار میشود.
در این نشست حسن محدثی، قاسم پورحسن، محمد منصورنژاد، حسین روحانی، رحیم محمدی، نعمت الله فاضلی، محمدحسین بادامچی، محمد محمدی، آیت میرزایی، محمد علایی و سید جواد میری به ارائه سخن میپردازند.
بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این نشست شنبه ۱۸ آبانماه، از ساعت ۱۰ تا ۱۹ در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برپا میشود.
کتاب «ملاحظات درباره دانشگاه» اثر سیدجواد طباطبایی به تازگی از سوی انتشارات مینوی خرد منتشر شد. این کتاب حاوی صور بنیادینی از نگاه طباطبایی به مسائل فرهنگی و آموزشی از دریچه پروژه تأملی درباره ایران است. این اثر را میتوان معاصرترین کتاب طباطبایی دانست که صریحترین موضع درباره سرشت و سرنوشت نهاد دانشگاه پس از انقلاب سال پنجاه و هفت را اتخاذ کرده است.
از فصل اول که دانشگاه ایرانشهر نام دارد بگذریم، فصل دوم با عنوان دانشگاه بومی و دانشگاه ایرانشهر است که طباطبایی ذیل آن دست به تبیین مقدماتی برای ارائه چارچوبی برای فهم مسائل ایران معاصر از دریچه تفکر ایرانشهری میزند. در همین فصل است که طباطبایی علیه نویسندگانی نظیر داود فیرحی نقدهایی را وارد آورده است.
در مقدمه کتاب نیز دو حمله به جلال آلاحمد شده است.
فهرست کتاب درآمد: نکتههایی درباره انتحال
فصل نخست: دانشگاه ایرانشهر
فصل دوم: دانشگاه بومی و دانشگاه ایرانشهر؛ تحلیل یک مورد
فصل سوم: خواهشا نظریهپردازی نکنید!
فصل چهارم: نمونهای از «بومیسازی» در علوم اجتماعی
فصل پنجم: «تولید» علم بومی و زبان ملی
فصل ششم: کوششهای بیسابقه برای نابودی فرهنگ ملی
فصل هفتم: «اندیشههای سیاسی قرن بیستم» در مسلخ «سمت»
فصل هشتم: نعش بیجان جان لاک در دست غسالان
فصل نهم: اندر مناقب هگل به روایت کریم مجتهدی
فصل دهم: سو تفاهم با جهل
فصل یازدهم: دکان دو نبش در نشر بومی
فصل دوازدهم: ملاحظاتی درباره ترجمه اندیشه سیاسی
فصل سیزدهم: جهل دلیل نیست!
فصل چهاردهم: یک کلمه
سیدجواد میری در یادداشت کوتاهی با عنوان «ملاحظات درباره دانشگاه در روایت سید جواد طباطبایی: ظهور آنتی تز؟» در مورد این اثر نوشته است: روایت طباطبایی از دانشگاه را چگونه باید خوانش کرد؟ به نظرم این روایت را نباید صرفا نوشتاری درباره سیر تحول دانشگاه در اروپا و سپس در ایران خواند، زیرا آنچه این اثر را مورد توجه میکند ژانری هست که این روایت در ذیل آن قابل تامل میگردد و بدون فهم جغرافیای ژانر این اثر قابل فهم نخواهد بود. به نظر من، تمامی انقلابهای جهان مبتنی بر ایدهها و ایده آلهایی بوده اند که در روند تحولات اجتماعی تدریجا از آنها فاصله گرفته اند و حتی بر ضد آنها گردیده اند. به سخن دیگر، در هر انقلابی یک "ضد انقلابی" شکل میگیرد که در ادبیات جهانی از آن با مفهوم counter-revolutionary یاد میکنند که نیروهایی در جامعه پیدا میشوند که به همان نسبت که انقلابیون از ایدهها و ایده آلهای انقلاب دور میگردند نیروهای آنتیتزی هم بوجود میآیند و با نگرشهایی که در نظام سیاسی قدیم (Ancien Régime) وجود داشت دست به ائتلاف میزنند و نتیجتا "ضد انقلاب" شکل میگیرد.
اما مفهوم «ضد انقلاب» در ادبیات علوم اجتماعی ایران هنوز به درستی مفهومینه نشده است و تعبیر ایدیولوژیکی آن بر اذهان غلبه قویتری دارد و استفاده از این مفهوم این ذهنیت را ایجاد میکند که گوینده این سخن از موضع تقبیح سیاسی به بحث نظر افکنده است در حالی که بحث کاملا فنی و نظری است. به عبارت دیگر، در اینجا این مفهوم بدین معناست که ایدههای انقلاب و ایده آلهای انقلاب چنان از دسترس خارج شده اند که صورت بندی نظام سیاسی قدیم مطلوبتر و مشروعتر جلوه میکند و مثلا ایده مشارکت در قدرت بر اساس اراده مشترک ملت یک مفهوم زشت و اجنبی قلمداد میگردد و باید چارچوب آن را از بن برید.
حال، روایت طباطبایی چه ربطی به ژانر «کاونتر - انقلابی» دارد؟ اساسا انقلاب به مثابه یک رویداد در این روایت تقبیح شده است، ولی از آن مهمتر این مسئله است که چرا روایت طباطبایی که ضد ایده اصلی انقلاب است در بین برخی دولتمردان و کارگزاران ذی نفوذ این چنین نفوذ کرده است که «مانیفست کاونتر- انقلابی» او را خودی قلمداد میکنند و موافق «منافع ملی» و نقد آن را «ضدمنافع ملی» تفسیر و تحدید میکنند؟ این امر بیش از آنکه به روایت طباطبایی از دانشگاه و انقلاب مربوط باشد به این ربط دارد که نیروهای ضد ایدههای عدالت و آزادی و جمهوری و تفسیر نواندیشانه و رهایی بخش از اسلام قدرت را در درون حاکمیت به دست گرفته اند و روایت طباطبایی «محملی به موقع» برای گذر از گذشته به آیندهای است که در آن اراده مردم نقش چندانی در آن ندارد، البته این بخشی از تفسیر من از روایت طباطبایی از دانشگاه ایرانشهری است که به تدریج به آن خواهم افزود.
منبع: ایکنا
کلیدواژه: خبرگزاری بین المللی قرآن ایکنا جامعه دانشگاه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۳۰۹۸۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت خسروپناه از سجایای اخلاقی محمدرضا سنگری
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی کشور در آیین نکوداشت دکتر محمدرضا سنگری گفت: تکریم از دکتر سنگری، تکریم علم و ادب است. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از دزفول، حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه پنجشنبه شب در آیین نکوداشت ادیب دزفول دکترمحمدرضا سنگری، با تبریک هفته معلم و گرامیداشت معلمان شهید بهویژه علامه شهید مرتضی مطهری، اظهار داشت: قریب به یکسالواندی از دکتر سنگری تقاضا کردیم این مجلس تکریم را بپذیرند و ایشان نمیپذیرفت تا در نهایت با اصرار او را راضی کردیم و گفتیم این تکریم فقط تکریم شخص شما نیست، بلکه تکریم علم و ادب است. اینها کارهایی تمدنی است و نسل جوان و نوجوان در این مجالس میآیند و درس میگیرند و بهره میبرند.
دبیر شورایعالی انقلاب فرهنگی گفت: خداوند را شاکرم که این نشست حکمتبنیان برگزار شد تا از اندیشمندی متفکر، ادیبی متخلق و فرزند دیار مقاومت تکریم شود.
وی افزود: دکتر سنگری بیش از نیم قرن در ترویج معارف اسلامی و عاشوراپژوهی تلاش کردند و مداحان و ذاکران کشور بهویژه استان خوزستان از آثار ادبی ایشان بهره بردهاند. فرماندهان و رزمندگان جبهه و جنگ از دانش او درس میگرفتند. ایشان از پیش از انقلاب یک شخصیت فعال فرهنگی بوده و با گروه منصورون نیز ارتباط داشته است.
خسروپناه ادامه داد: دکتر سنگری معلم و مدرس آموزشوپرورش و دانشگاه های مختلف است. او مولف کتب درسی زبان و ادبیات فارسی و همینطور فعال مطبوعاتی است. او مولف دهها کتاب است و عاشوراپژوهی و تبیینگر ادبیات انقلاب و ادبیات پایداری است و در راس همه کارنامه ارزشمند ایشان، ولایتمداری دکتر سنگری است.
وی با بیان اینکه سوال مهمی که مطرح است این است که چه اتفاقی میافتد که استاد سنگری شکل میگیرد؛ اظهار کرد: 3 عامل مهم در ساخت هویت و شخصیت استاد سنگری موثر بوده و این 3 عامل میتواند برای همه ما نقشآفرین باشد.
دبیر شورایعالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه تربیت خانوادگی اصل و اساس است؛ تصریح کرد: عامل اول تربیت خانوادگی است. او انسانی است که بر سر سفره پدر و مادری متدین که حلال و حرام را رعایت میکردهاند بزرگ شده است و با عالمان زمانه خود ارتباط داشته است.
خسروپناه ادامه داد: عامل دوم تعالی مسجدی است. دکتر سنگری اهل مسجد بود و در مسجد رشد کرد. هم خودش در مسجد رشد و تعالی پیدا کرد و هم تعالیبخش اهل مسجد بود.
وی افزود: عامل سوم فضیلتیافتگی در ساحت اخلاق و ادب است. ادب یک مفهوم بسیار متعالی است. ادب یک رزق متعالی و یک نعمت الهی است. فرق اخلاق و ادب در این است که اخلاق ملکات فضیلتمحور درونی است، اما انسانی که این فضیلت درونی را در ظاهر هم بروز میدهد، این انسانِ با ادبی است.
خسروپناه خاطرنشان کرد: از نظر بنده، دکتر سنگری در آثار عاشوراپژوهی خود به یک پیام اساسی اشاره دارد و آن هم این است که فضایل اخلاقی، انسان را یار امام و رذایل اخلاقی، انسان را بار امام میکند.
وی گفت: همسر بزرگوار استاد سنگری وصف خوبی درباره ایشان دارند و میگویند که او خوشخلق، گشادهرو و مثبتاندیش. کسی است که جهان را زیبا میبیند و به تحقیر دیگران نمیپردازد.
به گزارش تسنیم، رونمایی از آثار این نویسنده کشوری و تجلیل از وی از دیگر بخش های ایین نکوداشت محمدرضا سنگری بود.
همچنین در حاشیه این آیین که با حضور حجت الاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی برگزار شد، نمایشگاهی از آثار تالیفی این مولف و استاد برجسته ادبیات کشور بر پا شد.
دکتر محمدرضا سنگری در اولین روز آبان 1333 هجری شمسی در خانواده ای اهل دین، ادب و معرفت در دزفول دیده به جهان گشود. وی تمام دوران کودکی، نوجوانی، جوانی و بسیاری از سال های پس از آن را در دزفول گذراند و از مبارزان جوان پیش از انقلاب و رزمنده و مبلغ موثر سال های دفاع مقدس است.
سنگری، پس از پایان تحصیل در مقطع کاردانی در سال 1354 به عنوان معلم ادبیات به استخدام آموزش پرورش درآمد و پس از آن در سال 1373 با گذراندن مراتب عالی علمی موفق به اخذ درجه دکتری در رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران شد.
دکتر سنگری یکی از پژوهشگران عاشورایی برجسته کشور است که سوابقی نظیر عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی، عضو شورای نویسندگان کتاب مطالعات اجتماعی، مدیر دفتر هنر و ادبیات عاشورایی حوزه هنری، عضو گروه ادبیات انقلاب اسلامی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، مدیر گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، عضو شورای بررسی متون پژوهشگاه علوم انسانی و دبیر علمی کتاب سال عاشورا را دارد.
عضو شورای مشاوران تربیتی سازمان پژوهش و برنامه ریزی، عضو شورای فرهنگی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، عضو گروه پژوهشی ادبیات پژوهشگاه بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، عضو هیات مدیره کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، رئیس شورای علمی بنیاد دعبل خزاعی، عضو هیات امنای دانشگاه علوم پزشکی دزفول، دبیر علمی جشنواره شعر غدیر بنیاد بین المللی غدیر، دبیر علمی کتاب ربع قرن دفاع مقدس، دبیر علمی جشنواره کتاب سال دفاع مقدس، عضو هیات امنای بسیج هنرمندان کشور و داور 10ها جشنواره و سوگواره شعر، داستان، تحقیق، پژوهش و مقاله نگاری نیز از دیگر سوابق اجرایی وی هستند.
این پژوهشگر برجسته، مولف بیش از 100 عنوان کتاب از جمله نظیر سوگ سرخ، سرچشمه امید، در قلمرو راز، نافله باغ، ادبیات معاصر، جاده سجاده و روزنهای به دنیای نوجوانی است. وی همچنین در تألیف 30 جلد کتاب درسی ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان و کتابهای راهنمای معلم مشارکت داشته است.
انتهای پیام/735/.