چرا باید «کتاب باز» ببینیم
تاریخ انتشار: ۹ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۳۱۰۲۵۴
فصل جدید برنامه کتاب باز با اجرای سروش صحت چند روزی است روی آنتن شبکه نسیم می رود. رضا صائمی منتقد سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا درباره فصل جدید و حال و هوای این برنامه، گفت: پس از سالها که سخن از جای خالی برنامهای ویژه درباره کتاب در شبکههای تلویزیونی درباره کتاب و کتابخوانی بود، حالا چند سالی است که برنامه کتاب باز به یک برنامه شاخص تلویزیونی بدل شده که هم مخاطبانش را پیدا کرده و هم مخاطبانی که پیگیر مستمر آن نیستند این برنامه را می شناسند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آگاهی و سرگرمی در کنار هم
وی افزود: جالب است که یک برنامه مروج کتاب و کتابخوانی از شبکهای پخش می شود که جنس برنامه ها و شعار شبکه نشاط و سرگرمی است و کتاب می تواند به شکل عمیق تر و پایدارتری این دو هدف را در زندگی هر فردی محقق کند و کارکرد آگاهی بخش دارد.
این منتقد رسانه، اظهار داشت: ترکیب هم افزایی آگاهی و سرگرمی در ساختار و فرم این برنامه تعبیه شده است. به این معنا که کتاب باز یک برنامه خشک و جدی و مدرسه ای درباره کتاب نیست و تماشای آن علاوه بر ایجاد آگاهی و انگیزه، لحظات دلنشینی برای مخاطب فراهم می کند که بخشی از این ویژگی به نوع اجرای سروش صحت به عنوان مجری برنامه برمی گردد که هم اهل مطالعه است و هم اهل طنازی که این خصوصیات در گفت وگوی با مهمانان به جذابیت بیشتر آن کمک می کند.
وی ادامه داد: خلاقیت و زیبایی شناسی که در طراحی صحنه، دکور برنامه و نورپردازی آن وجود دارد همچنین چیدمان اشیاء و لوازم مرتبط با جهان مطالعه و کتاب در نهایت به ایجاد و انتقال حس آرامش در مخاطب می انجامد که به انسجام و همسانی روح و کالبد برنامه کمک کرده است.تولید خبر
مهمانانی که مخاطب را ترغیب به کتاب خوانی میکنند
صائمی با تاکید بر اینکه مهمانان این برنامه اغلب چهره های آشنایی برای مخاطب دارند گفت: همین مسئله باعث کنجکاوی مخاطب می شود و هم میزان و عمق تاثیرپذیری مخاطب از آنها درباره ضروت مطالعه و کتاب خوانی در سطح مطلوبی قرار دارد حتی صحبت های فردی مثل مسعود فراستی که همه او را با زبان نقادانه تلخش می شناسند در این برنامه دلنشین و شیرین است.
وی خاطرنشان کرد: در کنار چهرههای شناخته شدهای که به ویژه از حوزه سینما و نمایش یا ورزش به این برنامه دعوت می شوند، حضور نویسندگان و ناشران هم کمک می کند تا مساله کتاب و مطالعه در ابعاد گوناگون آن بازنمایی شود. ضمن اینکه خیلی به سمت مباحث تخصصی در حوزه چاپ و نشر سوق پیدا نمی کند. در این گفتمان ها همواره می توان نسیم خوش کتاب را بر روح و ذهن خویش حس کرد. باید در این خصوص به این نکته نیز توجه کرد که حضور نویسندگان و توضیحات آنها درباره کتابشان به شناخت مخاطب از نویسنده کتاب علاوه بر خود کتاب منجر می شود.
حلقه مفقودهای در چرخه مطالعه
صائمی با اشاره به اینکه ارتباط بین نویسنده و مخاطب حلقه مفقودهای در چرخه مطالعه است، اظهار داشت: اگر این خلاء پر شود می تواند به ترویج بیشتر کتاب خوانی کمک کند. از این حیث نیز برنامه کتاب باز واجد کارکرد مثبتی است. با این حال حضور چهره به معنای ستاره محوری در این برنامه نیست و اگرچه برخی از این چهره ها به واسطه خوش سخن بودن، گفتوگوها را جذاب تر می کنند اما تلاش شده تا برنامه محتوامحور بوده و جاذبه کتاب و کتابخوانی در فرایند آن حفظ شود.
وی با تاکید بر اینکه در سری جدید این برنامه شاهد اضافه شدن آیتم های تازه انگیزشی هستیم که خارج از فضای استودیویی و در قالب یک گزارش مستندگونه پخش می شود گفت: مثلا کتاب باز در یکی از قسمت ها به منزل شخصی زوج بازیگر فرهاد آییش و مائده طهماسبی رفته شد و با تصاویری از کتابخانه شخصی آنها و فضای دلنشینی که برای مطالعه فراهم کرده بودند الگوهای عملی و تجربه عینی حضور کتاب در زندگی شخصی به خوبی بازنمایی شد و البته حرف هایی که این دو بازیگر درباره کتاب زدند، کارکردهای انگیزشی بالایی داشت که هر مخاطبی را می توانست بر سر ذوق کتابخوانی بیاندازد.
این منتقد افزود: از سوی دیگر معرفی کتاب های تازه یا کتاب پرفروش بخش دیگری است که کارکرد اطلاع رسانی داشته و مخاطبان را در جریان کتاب ها و محتوایش قرار می دهد. یکی از بخش های جذاب برنامه اهدای یک هدیه فرهنگی به مهمانان است که سردیس یکی از شخصیت ها و مفاخر بزرگ ایرانی در حوزه فرهنگ و هنر است که انتخاب آن به عهده خود مهمان است و پس از آن گرفتن عکس یادگاری مجری برنامه با مهمان و سردیش. خود این سردیس ها می تواند بهانه ای برای شناخت مخاطب از آنها و احتمالا خواندن آثارشان باشد.
این کارشناس و منتقد فرهنگی خاطرنشان کرد: برخی سینما و تلویزیون را به واسطه نفوذ تصویر، مانعی مهم در بسط فرهنگ کتابخوانی می دانند و مثلا از منظر مکتب فرانکفورتی، سینما و تلویزیون را ابزاری موثر در گسترش عوام زدگی می دانند که ذاتاً با کتاب و مناسبات آن در تعارض است، اما قطعا میان این دو مدیوم فرهنگی و فرهنگ ساز، دیالکتیک روشمند و نمادینی میتوان ترسیم کرد که تلویزیون را نه مانعی برای کتاب و کتابخوانی که به مشوق و مروج آن بدل کند و این مهمترین کاری است که برنامه کتاب باز می کند.
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۳۱۰۲۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آقای سعید آقاخانی، ما تحمل میکنیم، اما دل خودتان نسوخت؟
آفتابنیوز :
صفحه اینستاگرامی «صبح سینما» در نقد کیفیت نازل فصول جدید «نون خ» و «زیرخاکی» نوشت: فصل بندی در تمام دنیا شیوه رایجی است. سازندگان یا در ابتدا نقشه راه یک روایت را در چند فصل آماده دارند یا با توجه به اقبال مخاطب مسیری را برای ادامه قصه باز میکنند. در سریالهای کمدی نیز با توجه به اقبال مخاطب فصلهای بعدی با اتاق فکری مجرب و گروه نویسنگدان خلاق طراحی میشود. اما گویا در صدا و سیما فصل بندی و ساخت ادامه یک سریال به چیزهای دیگری بستگی دارد و در یک لیگ دیگر بازی میکنند. مدتهاست دیگر نه قصه مهم است و نه لزوم ساخت ادامه آن؛ همین که دوستان هر سال دور هم جمع شوند و یک «چیزی» به نام فصل چندم سر هم کنند کفایت میکند. سعید آقاخانی و پژمان جمشیدی هم هستند.
قبول که میشود در سریالهای کمدی پیوستگی را فراموش کرد، اما آیا نباید یک مجموعه ۱۵ قسمتی هدف و قصهای برای ساخت داشته باشد؟ تا کی باید روی موج موفقیت گذشته سوار شد؟ بعضا دیده شده دوست نویسنده تکههای بامزه سریالهای پر مخاطب گذشته همچون «شبهای برره»، «پایتخت»، «باغ مظفر» و... وصله میکند و یک کپی دست چندم و در مواردی درنیامده از آن را به دل قصهاش راه میدهد.
مخاطب هیچ سکوت میکند و گاه تحمل؛ خودتان دلتان برای چیزی که میسازید نمیسوزد؟ تا کجا میخواهید از اعتبار گذشته خرج کنید؟ اگر نمیتوانید یا نمیشود به سراغ کار تازه بروید شاید نتیجه بهتری هم برای شما داشته باشد و هم مخاطب.
منبع: سایت برترینها