کلاف سردرگم اقتصاد ایران و نابودی بخش خصوصی
تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۳۲۸۵۵۵
ساعت 24 - اقتصاد ایران عارضههای بسیاری دارد که دولتی بودن، یکی از مهمترین آنهاست. اینکه ساختار دولتی اقتصاد ایران، تا چه حد بر کندی روند توسعه و ناپایداری رشد آن در مقاطع مختلف اثرگذار بوده، قطعا موضوع قابل بحثی است اما در نهایت باید پذیرفت که حاکمیت نگاه سوسیالیستی ـ کمونیستی در اواخر دهه پنجاه که در اوایل انقلاب به مصادره و ملیسازی بسیاری از صنایع پیشروی کشور منجر شد، ابتدای راهی بود که در نهایت به گرفتاری و بلاتکلیفی اقتصاد ایران در برزخ دولتی، خصوصی یا خصولتی بودن منجر شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در طول تمام سالهای گذشته عمده عوامل اقتصادی، علیرغم برنامههای پرطمطراق برای حمایت از این بخش و واگذاری اقتصاد به فعالان واقعی کسبوکارـ همواره بر علیه آنها تدوین و پیادهسازی شده است. نظام بانکی که در سونامی دولتیسازی اقتصاد کشور، در اختیار دولت قرار گرفته بودند، پس از مدتی به مهمترین دغدغه و چالش فعالان بخش خصوصی تبدیل شدند. به این ترتیب نرخ بالای بهره بانکی و به بیان ساده تر نرخ بالای تامین منابع مالی، به اولین بنبست برای توسعه فعالیتهای بخش خصوصی بدل شد. بعدها با ابلاغ اصل 44 قانون اساسی از سوی مقام معظم رهبری، اگرچه واگذاری شرکتهای دولتی به عنوان یک راهبرد اساسی در دستور کار همه نهادها قرار گرفت؛ اما آنچه که مورد انتظار بود، هرگز تحقق نیافت.یکی از مهمترین دلایل شکست نسبی خصوصیسازی در ایران، نحیف بودن بخش خصوصی بود که تضعیف آن از اواخر دهه پنجاه با اتکا به دیدگاههای ضد سرمایهداری آغاز شده و در نهایت با سلطه دولت به بسیاری از شرکتهای سودآور و موثر و حتی سیستم بانکی گسترشی قارچگونه داشت. به این ترتیب بخش خصوصی واقعی در عمده موارد توان و پتانسیل لازم برای خرید شرکتهای واگذار شده از سوی دولت را نداشت. به علاوه دولت هم علیرغم اینکه در دورههایی به ویژه دولتهای نهم و دهم از منابع مالی سرشار حاصل از فروش نفت برخوردار بود، اما به جای اهلیت خریدار، قیمت و گاها ارتباطات را پایه واگذاریها قرار داد و البته در برخی موارد با منطق رد دیون، پروسه خصوصیسازی را به شکل جدی خدشهدار کرد. در ابعاد بسیار محدود بررسی نحوه واگذاری برخی از نیروگاهها به نهادهای غیردولتی در ازای بدهی دولت به آنها و یا خصوصیسازی شرکتی مانند کنتورسازی ایران که زمانی بزرگترین شرکت سازنده کنتور در خاورمیانه بود، نشان میدهد که معیارهای نادرست در واگذاریها، تا چه حد مخرب بوده است.
در حقیقت مهمترین عامل در ایجاد بخشی که به دلیل واگذاری به نهادهای عمومی، اساسا ماهیتی نامعلوم پیدا کرده و غالبا نتوانسته به بخشی موفق و اثرگذار در سیستم اقتصادی کشور بدل شوند همین رویکرد نادرست دولت در خصوصیسازی بوده است. نکته دیگری که نباید آن را نادیده انگاشت این است که توسعه بخش خصوصی واقعی، تنها در یک ساختار بدون رانت و شفاف امکانپذیر است. اما در ایران همواره به دلیل نبود ساز و کار مناسب در بازار سرمایه و همچنین چالشهای جدی در تامین مواد اولیه، توسعه بخش خصوصی در مسیری ناهموار و حتی صعبالعبور ادامه یافته است.به علاوه نبود شرکتهای سرمایهگذاری حرفهای و سالم در کنار نبود نظارتهای لازم بر علمکرد نظام بانکی و نیز سازمان بورس و اوراق بهادار، عملا شکلگیری بازارهای مالی را هم به بنبست رسانده و همین امر سبب شده تا بخش خصوصی ابزار و روش قابلاتکایی برای جذب سرمایه و افزایش منابع مالی و در نهایت رشد و توسعه پایدار نداشته باشد. به همین دلیل صاحبان کسبوکار به عنوان بازیگران واقعی اقتصاد آزاد، نتوانستند با خرید شرکتهای واگذار شده، حوزه فعالیت خود را گسترش داده و بر نفوذ بخش خصوصی در کشور بیفزایند. در این میان بزرگترین خریداران شرکتها، یعنی نهادهای غیردولتی که بخشی از اقتصاد کشور را در اختیار دارند هم به دلیل عدم بلوغ بازار های مالی و نبود راهکارهای مناسب ، نتوانستند سرمایه خود را از طریق بورس و یا همکاری با صندوق های سرمایهگذاری تبدیل به درآمد کرده و منابع مالی که باید به ماموریتشان ـ عمدتا حمایت از اقشار مختلف ـ تخصیص مییافت، گسترش دهد.
به این ترتیب این نهادها به عرصه بنگاهداری روی آوردند و عدم تخصص آنها در این امر به ایجاد نوعی مدیریت سیاستزده و رانتی در این شرکتها منجر شد. تحت چنین شکل مدیریتی، بازده شرکتهای واگذار شده کاهش یافت و در نهایت آنها را به شرکت هایی زیانده بدل کرد. تضعیف مستمر فعالیتهای مولد و صنعتی در کشور در ساختاری ناکارآمد، بی ثبات و پرریسک در کنار و بالا بودن نرخ تامین مالی تنها صنایع رانتی و وابسته به مواد اولیه را حائز توجیه اقتصادی کرده است. صنایعی نظیر پتروشیمی، فولاد، مس و آلومینیوم از انواع یارانههای انرژی، آب و منابع طبیعی بهره میگیرند، با هزینههای ریالی تولید میکنند و بر مبنای قیمت جهانی میفروشند، پس قطعا مزیت اقتصادی و رقابتی دارند. مجموع این عوامل، کار را به جایی رسانده که هیچ فعال اقتصادی عاقلی حاضر نیست به فعالیت صنعتی واقعی ورود کند، چرا که نرخ بازدهی آن نسبت به عوامل اقتصادی نظیر تورم، هزینه تامین مواد اولیه و نرخ تسهیلات بانکی آنقدر پایین است که عملا هیچ مزیتی باقی نمیگذارد.
ورود بخش خصوصی به بورس با هدف افزایش میزان سرمایه هم دقیقا به خاطر ارتباط قیمتگذاری شرکتها با نرخ بهره بانکی و بازده پایین فعالیت های اقتصادی مولد در مقایسه با بسیاری از سفته بازی های رایج در اقتصاد کشورمان عملا توجیه اقتصادی ندارد. این در حالیست که در کشورهای توسعهیافته یکی از راههای تامین سرمایه برای توسعه شرکتها این است که پس از ایجاد کسبوکار و دستیابی به رشد اولیه، برای ادامه کار به شرکت های سرمایهگذاری خطرپذیر رجوع میکنند و از طریق جذب سرمایه از این شرکتها، هزینه مورد نیاز برای توسعه خود را فراهم میکنند و سپس در مراحل بعدی رشد حتی قبل از رسیدن به سوددهی با عرضه عمومی سهام مسیر خود را ادامه میدهند. به عنوان مثال شرکت اوبر، بزرگترین تامین کننده خدمات تاکسیرانی جهان، پس از ١٠ سال فعالیت با ارزش50 میلیارد دلار وارد بورس شد و توانست با جذب رقمی بالغ بر 10 میلیارد دلار سرمایه، فاز بعدی توسعه خود را برنامهریزی کند. در ایران اما پیاده سازی این روند به دلیل ساختار بورس، رانتهای اطلاعاتی و همچنین سودهای بانکی که عملا فعالیتهای صنعتی را فاقد مزیت اقتصادی کرده اند، امکان پذیر نیست.امروز قطعا نمیتوان این مساله را انکار کرد که اقتصاد ایران بدل به کلاف سردرگمی شده که مهمترین خروجیهای آن بازده پایین عوامل اقتصادی از جمله سرمایه و نیروی انسانی است. با اتکا به همین خروجیهای ناکارآمد، ایران علیرغم تملک بر ٣۵ تریلیون دلار منابع نفت و گاز، افزون بر 30 تریلیون دلار منابع معدنی و جمعیت جوان تحصیلکرده، در دستیابی به رشد اقتصادی بالا موفق نبوده و سالهاست گرفتار سیکلهای متناوب رکود تورمی و رشد اقتصادی پایین است.این اقتصاد فرسوده با بهره وری پایین و رشدهای مقطعی ناپایدار برای توسعه نیازمند سیاست هایی است که زمینه را برای حضور، فعالیت و توسعه بخش خصوصی واقعی فراهم کرده و البته لازمه این توسعه نظارت مستمر، دقیق و غیررانتی دولت است.
منبع : ستبران – نشریه تخصصی سندیکای صنعت برق
منبع: ساعت24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۳۲۸۵۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
میوه های فرهنگ و موشک را در اقتصاد بچینید
خوب بود که در نمایشگاه اکسپو امسال، غرفه ای با نماد موشک طراحی می شد و به زبان های مختلف نوشته می شد: « ما امن ترین جای جهان هستیم. از سرمایه هایتان محافظت می کنیم.» - اخبار اقتصادی -
یادداشت اقتصادی تسنیم -
1- نزدیک به دو میلیارد مسلمان در جهان زندگی می کنند و بسیاری از آنان به حلال و حرام الهی و باورهای دینی در زمینه معیشت و اقتصاد اهمیت می دهند و اگر شرایط دوری از حرام و به دست آوردن پول پاک تسهیل شود، به راحتی به آن روی آورده و مطلوبیت زندگی خود را افزایش می دهند. برای یک مسلمان یکی از مهمترین جلوه های پول پاک، بانکداری بدون ربا است. به همین جهت کشورهای متعددی حتی از جهان غرب بانک هایی غیر ربوی تاسیس کرده اند تا بتوانند سرمایه های مسلمانان را جذب کنند و به رونق اقتصادی کشور خود بیفزایند. این در حالی است که کشور ما هنوز چندان نتوانسته است از این ظرفیت فرهنگی و دینی برای جذب سرمایه گذاری بهره ببرد. بهره بردن از این ظرفیت عظیم فرهنگی و کنار زدن موانع سرمایه گذاری و تلاش در جهت شفافیت عملکرد بانک ها و شناسایی آن به مسلمانان منطقه می تواند راهبردی میان مدت و دست یافتنی برای جمهوری اسلامی باشد. بی جهت نیست که پوتین رئیس جمهور روسیه نیز دستور آموزش بانکداری اسلامی را صادر کرده و اساتید و مسئوولان مربوطه را به آموزش مسائل اقتصاد اسلامی و بانکداری بدون ربا فراخوانده است.
2- علاوه بر ظرفیت های فراوان فرهنگی، عامل مهم دیگری در دلبستگی جهان اسلام با جمهوری اسلامی وجود داشته و اخیرا برجسته شده و جانی تازه گرفته است؛ و آن حمایت همیشگی و آشکار ایران اسلامی از فلسطین و دشمنی آشکار با اسرائیل است و گل سرسبد آن نیز حمله مستقیم و غرورآفرین و با صدای رسای جمهوری اسلامی به اسرائیل غاصب است. در حالی که بسیاری از حکام عرب ننگ همکاری با اسرائیل را با خود به دوش می کشند و بسیاری از مردم مسلمان و عرب زبان منطقه را از خود ناامید کرده اند، جمهوری اسلامی بر اساس نگاه بشردوستانه و وحدت گرایانه خویش، از حمایت های متعدد خویش از مردم مظلوم فلسطین دریغ نمی کند.
همین رویکرد، دل های مسلمانان زیادی را با جمهوری اسلامی همراه کرده است. عرب زبان ها و مردم آزاده جهان نیز به رویکرد جمهوری اسلامی درود می فرستند. به طور منطقی بسیاری از آنان اگر بدانند زمینه های سرمایه گذاری در جمهوری اسلامی فراهم است، با آغوش باز از آن استقبال می کنند و سرمایه های خود را به کشوری گسیل می دارند که امید دارند با تقویت قدرت اقتصادی آن، امنیت بیشتری برای مردم منطقه فراهم آورد.
نمایشگاه اکسپو از این نظر نیز فرصت مناسبی است تا میان بنگاه های ایرانی و کسب و کارهای دانش بنیان از یک سو و سرمایه داران همدل با جمهوری اسلامی از سوی دیگر، آشنایی و تعامل برقرار سازد و میوه های اقتصادی موشک ها و قدرت جمهوری اسلامی به کام ملت ریخته شود.
خوب بود که در نمایشگاه اکسپو، غرفه ای با نماد موشک طراحی می شد و به زبان های مختلف نوشته می شد: « ما امن ترین جای جهان هستیم. از سرمایه هایتان محافظت می کنیم.» پس از نمایش اقتدار جمهوری اسلامی، امنیت ملی به طرز قابل توجهی افزایش یافته است و بازدارندگی جمهوری اسلامی در اذهان عمومی به طرز عجیبی پررنگ شده است و همه ی اینها می تواند ضامن رشد سرمایه گذاری در کشور عزیزمان شود اگر تدبیر و درایت همراه آن شود.
3- بسیاری از ایرانیان خارج از کشور از پیشرفت کشورشان احساس عزت و غرور می کنند و از اینکه جمهوری اسلامی، با اقتداری مثال زدنی از خاک کشور خود با تمام توان حراست می کند، خوشحال و سر زنده اند. گذشت آن دوران که محمود افغان با لشکر نه چندان بزرگ خود از قندهار به اصفهان آمده و پایتخت کشورمان را تصرف کرده و امپراطوری صفویه را به تاریخ پیوند دهد. گذشت دورانی که سربازان کشورهای بیگانه ایران را اشغال کرده و از ارتش رضاخانی هیچ مقاومتی دیده نشود. بی شک، اقتدار و امنیت ایران امروز، آرزویی دست نیافتنی برای بسیاری از اجداد ما بوده است. با تعامل صحیح و سازنده با این دست از ایرانیان و دعوت از آنها برای حضور در نمایشگاه اکسپو، زمینه های جذب سرمایه ایرانیان خارج از کشور و ایجاد اشتغال برای جوانان این مرز و بوم بیش از پیش فراهم می شود.
4- و در آخر باید خاطرنشان کرد نمایشگاه اکسپو حرکتی قابل تحسین در جهت رونق کسب و کار و جذب سرمایه است. باید مراقب بود در این مسیر از موانع پیش رو و دردسرها و مشکلاتی که به طور طبیعی رهزن هستند، ناامید نشده و از توسعه کمی و کیفی این نمایشگاه غفلت نکنیم. معرفی جوانان و پیشکسوتان با انگیزه ایرانی و اختراعات و کسب و کارهای دانش بنیان به دنیا – و به خصوص دنیای اسلام- در کنار امنیت و ثبات سیاسی کشور و جذابیت سودآوری آن در مقایسه با کشورهای پیشرفته، پای بسیاری از سرمایه گذاران را بیش از پیش به ایران عزیز باز خواهد نمود.
انتهای پیام/