درسهایی که میتوان از ازدواج ناموفق گرفت
تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۳۳۱۸۱۲
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایرنا، اگر در ازدواج موفق نبودهاید به این معنا نیست که شما اشتباهاتی کردهاید و برای شما دنیا به آخر رسیده است. از این شرایط هم میتوانید درسهای زیادی بگیرید و در آن تأمل کنید. بنابراین خطاهای خود را بشناسید و آینده خود را بهتر ترسیم کنید:
۱. تلفنها میتوانند قاتل باشند
ماجرای استفاده از دستگاههای هوشمند مختص ایران نیست و تحقیقات نشان داده که امروزه در اقصی نقاط جهان وقتی در کانون خانواده یا جمع دوستان هستیم از موبایل یا تبلتمان استفاده میکنیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
۲. قدردانی اهمیت زیادی دارد
همسرانی که از یکدیگر قدردانی میکنند، رضایت بیشتری از رابطه دارند. اگر از یکدیگر ساسگزار باشیم، رضایت هر دوی ما بیشتر میشود. این کار رفتار مثبت را تشدید میکند و هر دو طرف برای جلب رضایت یکدیگر حرکت می کنند و برای پاسخ به نیازهای یکدیگر تلاش میکنند.
۳. ارتباطات بسیار مهم است
صمیمیت و ارتباطات در یک زندگی مشترک خیلی مهم است. شما دو نفری را در نظر بگیرید که مایل هستند با یکدیگر مسائل را حل کنند، گفتگو کنند، به یکدیگر گوش بدهند و در مورد روزشان با هم صحبت کنند. مطالعات هم نشان داده که وقتی ارتباط دو نفر به این شکل باشد، رابطه جنسی هم باکیفیتتر خواهد بود.
۴. شادی شما اهمیت زیادی دارد
بعضی از ما فکر میکنیم اگر به شادی خودمان فکر کنیم، خودخواه هستیم. زوجهایی که با هم میخندند، بیشتر احتمال دارد کنار هم بمانند. در این نوع رابطه، احساس حمایت و رضایت بیشتری هم برقرار است.
۵. عوامل مختلکننده را بشناسید
اگر شما یک ازدواج ناموفق را تجربه کردید، شانس بیشتری برای شناختن خصوصیاتی که نمی خواهید شریک زندگی آینده شما داشته باشد، دارید. اگر فرد معنوی هستید و از اشتراک عقایدتان لذت میبرید، احتمالاً با همسر مذهبی بهتر کنار میآیید. فضای ذهنی خود را بشناسید و به راحتی از کسانی که رفتار و اعتقادات متفاوت از علاقه شما دارند، عبور کنید. سازگاری روحی هر یک از طرفین آنقدر اهمیت دارد که میتواند به راحتی موجب طلاق عاطفی و به تبعش طلاق شناسنامهای شود.
۶. شما نمیتوانید شخصی را تغییر دهید
مشکلات بزرگ زیادی از اینجا شروع میشود که به محض ازدواج، فکر میکنیم شریک زندگی ما باید عادات بد خودش را تغییر دهد! شما نمیتوانید شریک زندگی خود را وادار به تغییر کنید. ویژگیهای مثبت فردی را که در ارتباط با او هستید را بشناسید و مطمئن شوید که برای شما این میزان از خوبیها کافی است. در این صورت ببینید میتوانید بدیها را تحمل کنید؟ به تغییر به سرعت یکدیگر نیندیشیم تا رابطه را به پرتگاه هدایت نکنیم. بهتر است به دیگری قول تغییری هم ندهیم چون در عمل دیدهایم که در این کار ناتوان بودیم و اعتماد بین ما از بین رفته است.
۷. دوستیهای خود را حفظ کنید
ازدواج همانطور که گفتهاند ممکن است هندوانه دربستهای باشد که در هر صورت امکان طلاق وجود داشته باشد. اگر خانواده و دوستان خود را به صورت کامل از دست بدهید، در شرایطی که نیاز به حمایت دارید، چه کسی از شما حمایت خواهد کرد؟ حمایت پس از طلاق و تحمل آسیب پس از آن با کمک خانواده و دوستان مسائل روانی را هم کاهش میدهد. یک بعدی بودن در زمانی که در پیمان ازدواج هستیم میتواند ما را خسته و بهانهگیر هم بکند و مانند هر انسانی نیاز به روابط خانوادگی و دوستانه داریم.
۸. رابطه جنسی برای ایجاد یک رابطه شاد ضروری است
رضایت جنسی نشانه صمیمیت عاطفی یک زوج است. این صمیمیت عاطفی باعث خوشبختی زناشویی و دوستی، امنیت و آسیبپذیری کمتر میشود. هورمون اکسی توسین که در رابطه جنسی آزاد میشود، اضطراب را کاهش میدهد و برای زنان مانند یک قرص ضدافسردگی طبیعی عمل میکند. امروزه مشکلات جنسی با کمک متخصصان قابل حل هستند و بهترین راه رسیدگی به این مشکلات است، نه فراموش کردن و پاک کردن آنها.
۹. رفتار با خانواده یکدیگر بسیار حساس است
در بسیاری از موارد دیدهایم که خطای خانواده همسر را به پای خود او نوشتهایم. او را تحقیر کردهایم که خانوادهای اینچنینی دارد. یا به او گفتهایم اگر در مقابل خانواده خود نایستد فلان اتفاق میافتد. یک لحظه تأمل کنیم. خانواده هر شخص انتخاب او نبودهاند و اینکه برای رفتار شخصی، شخص دیگر را مجازات کنیم منطقی و عقلانی نیست و باعث دلسردی هر یک از طرفین میشود. تنها چیزی که در این میان آسیب میبیند رابطه شما است. در عین حال تصمیمات مربوط به زندگی مشترک به یک زوج مربوط میشود و دخالت دیگران بیمعنا است و تنظیم این رفتار، بر عهده زن و مرد است.
۱۰. سادهگیر بودن اهمیت زیادی دارد
اختلاف نظرات ما در زندگی کم نیست. اختلاف از نحوه تمیز کردن خانه گرفته تا تربیت فرزند. اگر هر یک از طرفین بخواهند آنچه میخواهند را بر کرسی بنشانند، احتمالاً همیشه نارضایتی و بحث در کار خواهد بود. طرفینی که به پایداری زندگی زناشویی خود علاقه دارند، در این حالت صحبت میکنند و به گزینهای میانی میرسند. در مورد کمک گرفتن از متخصص در موارد لازم هراس ندارند و از هزینه کردن مادی برای تحکیم زندگی خود ابایی ندارند.
منبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: ازدواج ایران جهان خانواده موبایل طلاق زندگی مشترک رابطه جنسی شادی زنان مشکلات ازدواج زن و شوهر زندگی مشترک شادی طلاق خوشبختی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۳۳۱۸۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فقط افرادی که در خانوادهای سمی بزرگ شدهاند این ۷ مورد را درک میکنند
نحوه بزرگ شدن شما تا بزرگسالی، چه خوب و چه بد، بر رفتارتان تأثیر میگذارد تجربیات مخرب اولیه زندگی زخمهای عاطفی ماندگاری از خود به جای میگذارند.
آنها اغلب روابط شما را به گونهای تحت تاثیر خود قرار میدهند که درک آن دشوار است.
در ادامه، به بررسی ۷ چیز در زندگی میپردازیم که طبق اصول روانشناسی، افرادی که در خانوادهای با روابط سمی بزرگ شده اند درکشان میکنند.
۱) زندگی در تنش مداوم
بزرگ شدن در یک خانواده سمی میتواند به معنای زندگی در یک تنش دائمی باشد. هرگز نمیدانید که درگیری بعدی چه زمانی رخ خواهد داد روانشناسان خاطرنشان میکنند که اعضای سمی خانواده ممکن است معتاد به درگیریهای مداوم باشند در نتیجه، آنها از نظر احساسی بیش از حد واکنش نشان داده و در جمع یا در فضای خصوصی عصبانیتشان را نشان میدهند.
بزرگ شدن در چنین محیط ناآرامی مانند حرکت در میدان مین بوده که در آن هر قدم مملو از خطر است از لحظهای که از خواب بیدار میشوید، تا زمانی که به رختخواب میروید، یک حس تنش وجود دارد؛ مانند طوفانی که در حال وقوع است.
شما در چنین شرایطی مجبور هستید که همیشه رفتارها و سخنان خود را بررسی کنید و هرگز نمیدانید که یک نظر ظاهراً بی ضرر چه زمانی طوفانی را برمی انگیزد این حالت حتی پس از مستقل شدن به سختی از بین میرود.
۲) احساس میکنید که در افت و خیز احساسی هستید
اعضای سمی خانواده همیشه در آستانه انفجار نیستند گاهی اوقات، آنها آرام، دوستداشتنی و خوب به نظر میرسند. درست پیش از اینکه بدون هیچ هشداری وارد حالت سمی خود شوند.
این دقیقاً همان چیزی است که باعث میشود احساس کنید که انگار در یک ترن هوایی احساسی هستید درست زمانی که فکر میکنید در امانید، یک طغیان شما را به قلمروی دلواپسی پرتاب میکند این تغییرات سریع خلق و خو باعث ایجاد حس بی ثباتی میشوند.
بچههایی که در چنین شرایطی بزرگ میشوند و نمیدانند که چه چیزی انتظارشان را میکشد، ممکن است دچار اضطراب شده و دائماً خود را برای حمله عاطفی بعدی آماده کنند.
۳) مراقبت از دیگران
کودکان در خانوادههای سمی ممکن است خود را در نقشهایی بیابند که معمولاً برای بزرگسالان تعریف شده اند؛ مانند نقش مراقب، این امر آنها را وادار میکند که خیلی سریع بزرگ شوند و کودکی و معصومیت آنها را میرباید.
بر اساس اصول روانشناسی، اگر مجبور باشید از همان ابتدا نقش مراقب را بازی کنید، این احتمال وجود دارد که هویت خود را با انجام کارهایی برای دیگران پیوند دهید.
در حالی که کمک کردن خوب است، با داشتن چنین ذهنیتی این کار را بیش از حد و بدون تعیین مرزهای سالم و توجه به نیازهای خود انجام میدهید.
در این صورت، عزت نفس شما آسیب میبیند. به خصوص اگر این باور را داشته باشید که تنها در صورتی شایسته عشق و احترام هستید که بتوانید به دیگران کمک کنید.
۴) عزت نفس پایین
افرادی که در خانوادههای سمی بزرگ شده اند، اغلب در دوره بزرگسالی با عزت نفس پایین دست و پنجه نرم میکنند اگر در دوران کودکی خود مجبور بودید که با انتقادات بی وقفه کنار بیایید، همان افرادی که باید به شما عشق بیقید و شرط میدادند، باعث شدند که احساس بی ارزشی کنید.
هنگامی که متقاعد شدید بی ارزش هستید، از بین بردن این باور دشوار است. حتی در موقعیتهایی که به طور عینی موفق هستید، ممکن است دچار احساس بی کفایتی و شرم شوید.
بنابراین، اهداف بزرگ تری را برای خود تعیین کرده و اگر نتوانستید به آنها دست یابید، خودتان را سرزنش میکنید.
۵) کمالگرایی
فرزندان خانوادههای سمی میتوانند دچار کمالگرایی شوند. شاید پدر و مادرتان اشتباهات شما را به عنوان یک نقص، به جای بخشی از زندگی عادی تلقی میکردند.
بنابراین، ممکن است این رفتار باعث شده باشد که شما در دوره بزرگسالی فکر کنید که باید از اشتباهات به هر قیمتی اجتناب کرد و تلاش برای کمالگرایی یک هنجار است؛ نه یک استثنا.
تمایل به کمالگرایی همچنین میتواند ناشی از نیاز به کسب تایید یا اجتناب از انتقاد در یک محیط خانوادگی سمی باشد که در درازمدت باعث استرس مزمن و نارضایتی از زندگی خواهد شد.
۶) سرکوب احساسات
محیطهای سرکوبکننده عاطفی در دوران کودکی، بیان آشکار احساسات را برای افراد چالشبرانگیز میکنند.
روانشناسان خاطرنشان کرده اند که سرکوب احساسات یک راهبرد معمول مقابلهای است که توسط اعضای خانوادههای سمی استفاده میشود.
کودکان در چنین خانوادههایی این باور را دارند که ابراز احساسات میتواند منجر به نادیده گرفته شدن یا حتی خشونت و شرمندگی شود؛ بنابراین آنها احساسات خود را سرکوب میکنند که باعث میشود ایجاد روابط عمیق در دوره بزرگسالی چالشبرانگیزتر شود.
اگر نتوانید به طرف مقابل بگویید که واقعاً چه احساسی دارید، چگونه میتوانید به او نزدیک شوید؟
۷) مکانیسمهای مقابلهای ناسالم
بزرگ شدن در یک شرایط سمی میتواند باعث شود مکانیسمهای مقابلهای دیگری در شما شکل گیرند:
کنارهگیری از تعاملات اجتماعی به عنوان راهی برای محافظت از خود در برابر رنجهای عاطفی بیشتر
سوء مصرف مواد مخدر برای از بین بردن درد عاطفی یا مقابله با استرس
انجام رفتارهای خودآزاری در تلاش برای مقابله با احساسات طاقتفرسا یا به دست آوردن حس کنترل
صرف زمان بیش از حد در شبکههای اجتماعی یا خیالبافی به عنوان وسیلهای برای فرار از واقعیتهای زندگی ناکارآمد خانوادگی
منبع: روزیاتو
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی خواندنیها