دمپخت زعفرانی بدون گوشت
تاریخ انتشار: ۱۳ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۳۵۰۹۲۴
مواد لازم
روغن گیاهی: ۲ قاشق غذاخوری
پیاز: ۱/۴ پیمانه (ریز خرد شده)
فلفل چیلی خشک: ۱/۸ تا ۱/۴ قاشق چایخوری (یا فلفل کاین)
فلفل دلمهای قرمز: ۱/۴ پیمانه
گوجه فرنگی: ۱ عدد
برنج دانه بلند: ۲ پیمانه
آب مرغ: ۴ پیمانه
لیمو ترش: ۱ عدد
سس سویا: ۲ قاشق غذاخوری
زردچوبه: ۱/۲ قاشق چایخوری
زعفران: ۱/۴ تا ۱/۳ قاشق چایخوری (اختیاری)
نخود سبز: ۱/۴ پیمانه
نمک: به مقدار لازم
ریحان تازه: مقداری برای تزئین
طرز تهیه
۱.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
۲. یک قابلمه گود را روی حرارت متوسط به بالای گاز بگذارید. روغن را اضافه کنید و کف قابلمه پخش کنید سپس پیاز، سیر و چیلی را اضافه کنید. حدود ۱ دقیقه سرخ کنید تا عطر و بوی آنها بلند شود.
۳. فلفل دلمهای قرمز و گوجه را اضافه کنید. ۱ دقیقه دیگر سرخ کنید.
۴. برنج را اضافه کنید و بهم بزنید تا با هم مخلوط شوند.
۵. آب مرغ یا آب را اضافه کنید و حرارت را بالا ببرید تا آب به جوش آید.
۶. آب لیمو، سس سویا، زردچوبه و زعفران (در صورت استفاده) را اضافه کنید. خوب بهم بزنید.
۷. وقتی آب مرغ شروع به حباب زدن کرد، درب قابلمه را کاملا ببندید و حرارت را به کم کاهش دهید. بگذارید حدود ۱۵ تا ۲۰ دقیقه برنج بپزید یا تا زمانی که تمام آب یا بیشتر آن جذب شده باشد.
۸. درب قابلمه را بردارید و نخودهای سبز را اضافه کنید، به آرامی بهم بزنید تا نخود با آن مخلوط شود.
۹. درب قابلمه را بگذارید و گاز را خاموش کنید. حالا بگذارید قابلمه روی همان شعله خاموش بماند تا با گرمای باقیمانده گرم شود. حدود ۱۰ دقیقه یا تا زمان سرو کردن بگذارید روی شعله خاموش بماند. حرارت باقیمانده داخل قابلمه کمک میکند تا هر مقدار آبی که داخل قابلمه مانده، جذب شده و برنج به طور کامل بپزد و دم کند. همچنین نخود سبز فریز شده را به نحو خوبی میپزد. برنج به این روش به مدت ۱ ساعت یا بیشتر گرم خواهد ماند که زمانی را به ما برای آماده کردن چیزهای دیگر مثل سالاد میدهد.
۱۰. درب قابلمه را بردارید و برنج را با چنگال یا چاپ استیک بهم بزنید تا از هم باز شود. مزه کنید و در صورت نیاز مقداری نمک اضافه کنید.
۱۱. روی آن را با ریحان تازه تزئین کنید و با سالاد یا ترشی سرو کنید.
منبع: برترین ها
منبع: پارسینه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۳۵۰۹۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یادداشت| پیمانهای که پُر شد
استاد اسلامی ندوشن از نامآوران کامروایی بود که پیمانه زندگیشان پُر و پیمان بوده، از مصادیق اعلای بزرگانی که زیست تام و مرگ بههنگام داشتهاند. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، احمدرضا بهرامپور، پژوهشگر و منتقد ادبی، در یادداشتی بهمناسبت دومین سالروز درگذشت زندهیاد محمدعلی اسلامی ندوشن، یادی کرده است از خدمات این استاد بنام به فرهنگ و ادبیات ایران. یادداشت بهرامپور را میتوانید در ادامه بخوانید:
حقوق خواندهبود اما جانش سرشتهبا ادبیات و سرشار از مطالعاتِ فرهنگی بود. همچون چخوف که تناقضِ میانِ شغلِ پزشکی و هنرِ خویش را در عبارتی جاودانهکردهبود، او نیز میگفت حقوق عیال و ادبیات محبوبه من است! ادبدوستیِ خویش را بیشتر مرهونِ خالهاش میدانست؛ خالهای تنها که در خردسالی او را با آثارِ سعدی، این «شیخِ همیشهشاب» آشناکردهبود. جیمز جویس نیز میلِ بیمارگونهٔ خویش به داستاننویسی را متاثّر از عمهٔ قدّیسهمانندِ خود میدانست؛ عمهای که جویس را در خردسالی به تماشای تابلوی «روزِ قیامت» میبُرد.
استاد اسلامی گرچه مردی اروپا رفته، پاریسدیده و شرق و غربگردیده بود، اما دلی داشت که همواره در ایران بود و برای آن دُختِ پریوار میتپید. درک و دریافتام از مطالعهٔ مستمرِ آثار استاد را اگر بخواهم در چند واژه خلاصهکنم، این کلیدواژهها است: خردگرایی، مداراگری، فرهنگمداری و اندیشیدن به سرشتِ ایران و سرنوشتِ ایرانی.
اسلامی ندوشن در آینه خاطرات شاگردان/ او بزرگتر از نامش بود!استاد اسلامی مردِ «دیدهور»ی بود و هرگز فریبِ «افسانه و افسونِ» زمانه را نخورد. سالهای جوانیاش را شعر سرود، گاه نیز البته بهتفاریق و ازسرِ تفنّن، داستان و نمایشنامه نوشت. اما شغلِ شاغلش نقدِ ادب و فرهنگِ ایران بود. و ادبیات فارسی را بیشتر ازمنظر و زوایای انسانی و اخلاقیاش، پژوهید و تحلیلکرد. بیگمان نقدِ ادبیِ ما بسیار وامدارِ ایشان است و تاریخِ شاهنامهپژوهی و حافظشناسی نیز آراءشان را ازیادنخواهدبرد.
سهمِ استاد در شکلگیری ادبیاتِ تطبیقیِ ایران نیز شایانِ توجه است. استاد اسلامی آثارِ رنگارنگی (شعر و زندگینامه و ...) را به فارسی نیز برگرداند و چندین سفرنامه خواندنی و ماندنی نیز از خود به یادگار نهاد. بسیارند کسانی که از دریچهٔ دلانگیزی که او بهرویشان گشود، با کشورِ شوراها و شهرهای افغانستان و سرزمین چین آشنا شدند.
استاد جستارنویسِ پرکاری نیز بودند و مقالاتِ گوناگونشان در برترین مجلات هر دوره («پیامِ نوین»، «یغما»، «نگین»، «هستی» و ...) منتشرمیشد. اما اهتمامشان در همهٔ این آثارِ گوناگون، معطوف بود به دغدغههای ایراندوستانهٔ استادی که همیشه و همهجا چشمی به تاریخ و فرهنگ سرزمینِ مادریاش داشت و به ما نیز یادآورمیشد «ایران را ازیادنبریم».
استاد اسلامی بهخلافِ اغلبِ ادیبان، جانمایه و جوهرهٔ آثارِ ادبی را با زبان و بیانی روشن و رسا به مخاطب میشناساند. شاهنامه و شعرِ حافظ را با دید و دریافتی روزآمد مینگریست. اغلب درپیِ شناساییِ پیامِ انسانی و اخلاقیِ آثار بود. و خود نیز هرگز به جانبِ جدالهای قلمیِ فرصتسوزانه و فرهنگستیزانه میلنکرد.
بهگمانم در طولِ هزار سالی که از سرودهشدنِ شاهنامه میگذرد، کسی درستتر و خوشخوانتر و خلاقانهتر از استاد اسلامی و زندهیاد شاهرخِ مسکوب «داستانِ داستانها»ی شاهنامه را تحلیل نکرده است. گرچه ایشان ادعایی در حافظپژوهی نداشتند اما چند اثر در این زمینه نیز منتشرکردند و «ماجرای پایانناپذیرِ حافظِ» ایشان از درخشانترین آثار در حیطهٔ حافظپژوهی است.
ایشان بارها در نوشتههایشان کسانی را کامیاب خواندهاند که پیمانهٔ زندگیشان را پُرکردهاند و «ذخائر و استعدادِ وجودیشان را بهحدّاعلا شکوفاندهاند» و بهقولِ بیهقی «جهانخوردند»! ازجمله دربارهٔ بهار نوشتهاند: «من بهار را مردی کامروا میدانم، زیرا از زندگی نترسید و خود را دلیرانه در دهانِ آن انداخت». دربارهٔ اخوان نوشتهاند: «کوتاه یا بلند، مهم آن است که پیمانه پُر شود؛ و پیمانهٔ اخوان پر بود و پیمان را به آخر رساند». نیز دربارهٔ استاد غلامحسین یوسفی نوشتهاند: «برسرِهم [...] سعادتمند زندگی کرد [...]. زندگی پاکیزه و باحاصلی را گذراند».*
استاد اسلامیِ ندوشن خود نیز از نامورانِ کامروایی است که پیمانهٔ زندگیشان پُر و پیمان بوده! از مصادیقِ اعلای بزرگانی که "زیستِ تامّ" و "مرگِ بههنگام" داشتهاند. استاد دور از ایرانِ محبوبشان درگذشتند، اما «پیمانه چو پُر شود چه بغداد و چه بلخ»!
*عبارات نقلشده برگرفته از کتابِ «نوشتههای بیسرنوشت»، اثرِ استاد اسلامی ندوشن است.
انتهای پیام/