شاهد شهادت بودن از سخت ترین لحظه های حضور در جبهه بود
تاریخ انتشار: ۱۴ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۳۵۸۱۵۱
رزمنده زن گیلانی گفت: در ارائه خدمات به مجروحان جنگی شاهد صحنه های دلخراشی از مجروحیت ها و شهادت جوانان بودم و شهادت جوانان سخترین لحظات را برایم رقم زد.
به گزارش ایسنا، از شلیک اولین گلولههای دشمن و شهید و مجروحشدن تعدادی از مردم و رزمندگان، زنان مسلمان دلسوز این آب و خاک، دریافتند که باید به امداد درمان مجروحان و جانبازان جنگ بپردازند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اگر زنان داوطلب به مدد و مساعدت جبهه و جنگ نمیآمدند، آمار شهدای جنگ فزونی مییافت و اگر مجروحان به موقع مداوا نمیشدند، درمان بعدی آنها، هزینه سنگینی را بر بیتالمال تحمیل میکرد.
خانوادهها و رزمندهها با مشاهده توجه به امداد و درمان مجروحان جنگی، اشتیاق بیشتری برای ادامه حضور داوطلبانه در جبهه احساس میکردند. هماینک نیز بیان نمونهها و جلوههای زیبای ایثارگری زنان پرستار، بهیار و امدادگر، موجی از عشق و شوق برای خدمت به مردم پدید میآورد.
سیده زهرا شفیع پور شیرزن رزمنده گیلانی در دیدار با اعضای انجمن بانوان خبرنگار و روزنامه نگار گیلانی از ناگفته های خود در زمان حضور در جبهه های جنگ و لحظات امدادگری می گوید.
وی در سال 1338 در خانواده متدین، انقلابی و کشاورز از روستای رودبنه پایین محله شهرستان لاهیجان دیده به جهان گشود.
رزمنده زن گیلانی با اشاره به فعالیتهای پیش از انقلاب خود گفت: راهپیماییها تازه شکل گرفته بود و من به همراه خانواده و دوستانم در تظاهرات علیه شاه شرکت می کردم. تعداد کم شرکتکنندگان سبب میشد نفرات اصلی را شناسایی و سپس دستگیر کنند. یک مرتبه یکی از اهالی روستا با عجله به سمت پدرم آمد و گفت، «فرد غریبهای به روستا آمده و در جستوجوی افرادی است که تصویر آنها را در دست دارد. تصویر دختر شما یکی از آنها است.» با عجله همراه با پدرم به تهران آمدیم و تا سال ۱۳۷۱ در تهران ماندم.
شفیع پور با اشاره به قبولی در دانشگاه و باز ماندن از تحصیل تصریح کرد: در سال ۵۷ در رشته آمار دانشگاه سراسری قبول شدم و در روز مصاحبه به دلیل فعالیت گسترده انقلابی دیر رسیدم و از ادامه تحصیل در رشته آمار بازماندم، سال بعد دوباره در آزمون سراسری شرکت کردم و در رشته پرستاری دانشگاه ملی آن زمان (شهید بهشتی) قبول و مشغول تحصیل شدم.
وی ادامه داد: بعد از فرمان حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر تشکیل ارتش ۲۰ میلیون نفری، آموزش های نظامی را فرا گرفتم.
رزمنده زن گیلانی خاطرنشان کرد: بعد از شروع جنگ از طریق هلال احمر به پاوه اعزام شدم. پاوه شهری جنگ زده بود کومله دموکرات مردم بی گناه را کشته بودند و بیمارستان های شهر را نیز تخریب کرده بودند. در واقع محشری به پا شده بود.
شفیع پور تصریح کرد: در ارائه خدمات به مجروحان جنگی شاهد صحنه های دلخراشی از مجروحیت ها و شهادت جوانان بودم و شهادت جوانان سخترین لحظات را برایم رقم زد.
وی با بیان خاطراتی از شهدا گفت: مجروحی داشتیم که هر دو دست و هر دو پای وی قطع شده بود. زمانیکه حالش را پرسیدم، گفت، «هیچ حالی بهتر از این نیست. درسته هر دو دست و هر دو پای خود را از دست دادهام، اما هنوز دو چشم دارم.
رزمنده زن گیلانی صبر خانواده های شهدا را ستودنی خواند و افزود: مسئلهی خانوادهی شهدا فقط این نیست که یک شهید از آنها در راه حق به شهادت رسیده؛ صبر آنها خودش یک کوه باارزش است.
شفیع پور با اشاره به تاکید شهدا بر مسئله حجاب و عفاف و اهمیت رعایت آن در جامعه گفت: در یکی از سفرهای خارجی، با حجاب کامل حضور یافتم. فردی به من گفت، «چرا حجاب داری، امام خمینی (ره) که اینجا نیست!» گفتم، «حجاب اعتقاد و خمینی رهبر من است».
وی به بیان دیگری از خاطرات شهادت رزمندگان پرداخت و افزود: در یکی از عملیاتها، در «اسلام آباد غرب» سالنی را بیمارستان کردیم که متعلق به ارتش بود. نزدیک ۳۰۰ مجروح آنجا حضور داشتند. به عنوان مسوول شیفت، پایان هر روز کنترل میکردم که داروها پخش و پانسمان مجروحان عوض شده باشد. رزمندهای را دیدم که وضعیت مساعدی نداشت. زخم عمیق سرش در حالیکه بخیه نشده بود، به سبزی میزد. تب بالایی داشت. ترکش دیگری سرتاسر کتف این جوان را شکافته بود. عرق پیشانی رزمنده نشاندهنده حال بد وی بود. دکتر را صدا کردم. گفت، «هر چه سریعتر باید به بیمارستان منتقل شود.» امکانش نبود. تا صبح مرتب به وی سر میزدم. درد بسیاری را تحمل میکرد؛ اما صدای نالهاش را کسی نمیشنید. نزدیک صبح به سختی با حرکت دستانش من را متوجه خود کرد. وقتی به وی رسیدم، گفت، «این حدیث قدسی را بنویسید و منتشر کنید. «آن کس که تو را شناخت جان را چه کند، فرزند و عیال و خانمان را چه کند، دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی، دیوانه تو هر دو جهان را چه کند». این دو بیت را خواند و گفت: از قول من به خواهرانم بگو حجابشان را رعایت کنند.» و به شهادت رسید.
شفیع پور در پایان خاطرنشان کرد: دفاع مقدس برای همه ملت است و همگان باید در حراست و حفاظت از دوران دفاع مقدس کوشا باشیم.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی اجتماعی دفاع مقدس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۳۵۸۱۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پسلرزه عروسی دختر در هتل گران | تکلیف خودتان را از حیث اقتصادی روشن کنید | چرا همیشه صحبت شما و فرزندانتان است؟
من به برادر عزیز شمخانی عرض میکنم فعالیت اقتصادی الزامات والتزامات خود را دارد چون خود را اولی از دیگران به نصیحت میدانم به ایشان و همردیفان ایشان درکشوری ولشکری توصیه میکنم تکلیف خود را از حیث فعالیت اقتصادی روشن کنید وافکارعمومی را با اصلاح امور اقناع کنید.
حجت الاسلام یدالله حبیی نماینده پیشین ولی فقیه در وارت دفاع در یادداشتی که در روزنامه جمهوری اسلامی منتشر شده است نوشت:
امیر دریابان علی شمخانی از بقیةالسلف سپاهیان و مجاهدان و امتحان دادههای جبهه و جنگ است و کارنامه پرباری از جهاد و خدمت در بخشهای اجرایی و راهبردی نظام دارد.
شجاعت در میدان، شهامت در بیان، ذهن تحلیلگر، صداقت و گریز از نمودها و تأکید بر بودها یعنی بینقش وتکلف، نگاه جامع به مسائل، رفیق نواز، خطرپذیر، سعه صدر در مدیریت، تحمل پذیر، مدیرپرور، مسجدساز و مسجد دوست و... از خصوصیاتی هستند که من از او سراغ دارم وامیدوارم امروز که بعنوان یک کهنه سربازومشحون از تجارب است این خصوصیات فرایند ومراحل کمال وتمام خودش را طی کرده باشد.
شاید در ذهن کثیری از مردم او همچنان رزمنده بسیجی، سپاهی و امیر باشد وشناختی از سایر فعالیتهای او نداشته باشند وخاطره فرماندهی نیروی زمینی سپاه وحضور در نیروی دریائی ارتش و وزارت دفاع را در ذهن خود مجسم کنند.و کسانی او را بواسطه مسئولیتهای ستادی خارج از نیروهای مسلح بشناسند ولی امروز جمع کثیری از مردم بواسطه فضای مجازی آقای شمخانی را در جبهه اقتصادی میشناسند اگرچه حضور او همانند تعداد قابل توجهی از صاحب منصبان ارشد نظام در بخش اقتصادی در سایه است و فرزندان وخویشان حضور مستقیم آنان را غیر ضرور نموده است.
این از آثار عصر اطلاعات وانفجار اطلاعات است که کره زمین را به مثابه یک خانه با دوربین مدار بسته، تصویر نگاری میکند و لحظاتی بعد به نمایش میگذارد که در نوع خود بسی مطلوب است اگرچه بدور از آسیب و تهدید نیست.
آقای شمخانی از جمله افرادی است که حضور خود و فرزندان جبهه وجنگ را در فعالیتهای اقتصادی ضروری، شرعی و یک عمل انقلابی میداند یعنی اینکه کشورگرفتارجنگ اقصادی و تحریمهای ظالمانه است (صغرای قضیه) وکسانی توانائی و شایستگی حضور در این جبهه را دارند که امتحان داده و کشور را از جنگ تحمیلی نجات دادهاند و به نظام و انقلاب باور دارند نظیر ما (کبرای قضیه) پس ما نسبت به حضور در این جبهه وظیفه داریم (نتیجه). بنابراین حضور در جبهه اقصادی نه تنها مذموم نیست بلکه ممدوح ومشکور است چراکه با همه وجود درک میکنیم مشکلات اقتصادی وتحریمها چه بلائی برسر مردم آورده است و فقر بر گروههای زیادی از مردم چنان مجسم نموده است که خوف فتنه کفر وعصیان میرود پس آقای شمخانی و پسران وامثالهم کار بزرگی انجام داده و میدهند وبجای سرزنش باید مشکور باشند.
اما و صد اما که خود آقای شمخانی زیرک نیز میداند چرا بازتاب اجتماعی عمل مجاهدانه آنها گونهای دیگر است، چرا مردم بجای تشکر باید سرزنش کنند ودر هر محفل ومجلس باید صحبت ایشان و فرزندان وی و سایرین باشد؟
حقیقت این است که مردم اولا در جریان درست اطلاعات و اطلاعرسانی نیستند وتاکنون ندیده ونشنیدهاند فعالان اقتصادی کلان، گزارشی از نقطه آغاز وفراز و فرود خود را به مردم ارائه دهند ومدیریت در ابهام وانتظار اینجا هم اثر بد خود را گذاشته است واز طرفی برای مردم قابل قبول نیست به هر دلیل مسئولین وفرزندانشان فعالیتهای اقتصادی بکنند.
شاید مفروضشان این است که بدون رانت محال است به این سطح از ثروت برسند. پس راهکار چیست؟ راهکار این است که بین دو کار یکی را قبول کنند حضور در ساختار نظام بدون فعالیت اقتصادی ویا حضور در بازار وبخش خصوصی و بدون داشتن مسئولیت. شاهد زنده این مقوله رفتار و آداب مقام معظم رهبری است. مگر ما مدعی اطاعت از او نیستیم! حوزه اطاعت شامل قول، فعل و تقریر رهبری است و از این حیث حجت را بر همه تمام کرده است.
من به برادر عزیز شمخانی عرض میکنم فعالیت اقتصادی الزامات والتزامات خود را دارد چون خود را اولی از دیگران به نصیحت میدانم به ایشان و همردیفان ایشان درکشوری ولشکری توصیه میکنم تکلیف خود را از حیث فعالیت اقتصادی روشن کنید وافکارعمومی را با اصلاح امور اقناع کنید.
برای مردم قابل پذیرش نیست وقتی چندین دهک تا پایان عمر امکان تهیه مسکن ندارند، بیش از شصت میلیون نفر یارانه بگیر هستند، مشکلات اقتصادی از جمله پاشنه آشیلهای نظام است، سن ازدواج بالا رفته است ودهها مشکل وآسیب ذهن مردم را مشغول کرده است مشاور بالاترین فرد کشور مجلس عروسی خود را در هتل کذائی برگزار کند و ما را در پاسخگوئی به این مقولات ناگزیر به نوشتن این نصیحت نامه بکند.
اگر این مجالس را ثروتمندان بخش خصوصی برگزار کنند که میکنند مگر اشکالی دارد؟ مهمترین پشتوانه ما در حدوث وبقاء انقلاب اسلامی، مردم بوده و هستند واین توصیه امام خمینی(ره) نیز هست، پس هوای مردم را داشته باشیم. امیدوارم برادر عزیزم علی شمخانی از نصیحت دوست خود نرنجد و این نوشته را تذکری بداند که دلسوزانه تقدیم او میشود .