رها شدن فضای مجازی یکی از مشکلات مخرب سالهای اخیر در کشور ما است، موضوعی که با فرصت سوزی و غفلت مسئولان امر فرصت مطلوبی برای دشمن برای اثرگذاری و هجمه فراهم آورده است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ یک مثل معروف فوتبالی است که میگوید «اگر گل نزنی، گل میخوری»؛ این مثل معروف امروزه یکی از اصلیترین تاکتیکهای دنیای فوتبال است؛ اکثر مربیان بزرگ با الگو گرفتن از این تاکتیک، روش بازی را طراحی میکنند تا بتوانند توپ را به دروازه حریف برسانند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
زمانی که یک تیم این تاکتیک را به درستی اجرا میکند و به گل میرسد میتواند با تاکتیک «بهترین دفاع، حمله است» از گل زدهاش دفاع کند و در نهایت برنده مسابقه باشد. اما یکی از ابزارهای موفقیت یک تیم ورزشی داشتن
زمین مناسب است تا هم در آن به تمرین و افزایش آمادگی بپردازد و هم مجبور نباشد مسابقه را در زمین رقیب انجام دهد. حکایت این روزهای شبکههای
اجتماعی بیربط به بازی فوتبال و تاکتیکهایش نیست. متأسفانه در کشور ما به دلیل نداشتن زمین باکیفیت و اختصاصی یا کم توجهی به زمینهای پراکنده موجود مجبوریم در زمان رقابتهای مجازی دائما در زمین حریف بازی کنیم و از سوی دیگر با بیتوجهی به امکانات و افراد توانمند موجود تا حد زیادی انگیزه لازم برای تشکیل یک تیم متحد را از خود سلب کردهایم، با این شرایط توانایی پیروزی کامل و خنثی کردن تاکتیکهای رقیب در رقابتهای مجازی را نداریم.توقع موفقیت کامل از این تیم منطقی نیست مگر در مواقعی که بتوانیم با خلاقیتهای فردی گل بزنیم یا ضربهای به رقیب تحمیل کنیم. پتانسیل مطلوب اما رها شده این در حالی است که تجربه جریانسازی در شبکههای اجتماعی توسط اتاق فکرهای داخلی نشان داده با اینکه زمین با کیفیت اختصاصی در اختیار نداشتهایم اما پتانسیل خوبی برای نقشآفرینی در این عرصه داریم، پتانسیلی که ناباورانه از توجه کافی به رشد و پرورش و ارتقاء آن غفلت میشود. در شرایط کنونی که وضعیت تیم ما مطلوب و راضیکننده نیست، در عوض حریف روز به روز در حال تقویت قوای تیمیو افزایش زمینهای اختصاصیاش است؛ تلگرام، اینستاگرام، واتسآپ، توییتر و فیسبوک تنها تعدادی از زمینهای اختصاصیای است که توانستهاند برای هر کدام تیمی با تاکتیک متفاوت و اتاق فکر مجزا طراحی کنند؛ البته ما هم تلاشهایی را در جهت طراحی و ایجاد شبکههای اجتماعی بومی داشتهایم که متأسفانه به دلیل عدم حمایت کافی و در اختیار نداشتن امکانات و از همه بدتر اشکال در تفکر برخی مدیران مربوطه، توان رقابت پا به پا با شبکههای غیربومی را نداشتهایم. جریانسازی دشمن در زمین فضای مجازی در سالهای اخیر نمونههای قابل توجهی از برنامهریزی هدفمند رقیب یا بهتر بگوییم دشمن برای ضربهزدن به نظام جمهوری اسلامی در اهداف مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، امنیتی و... با کمک گرفتن از بستر فضای مجازی قابل ذکر و بررسی است. از ایجاد و دامنزدن به آشوب و اغتشاش در فتنه ۸۸ و پس از آن سال ۹۶ گرفته تا استفاده از فضای مجازی برای اعمال تروریستی همچون حادثه مجلس و حرم امام(ره)، از نفوذ مخرب فرهنگی و شبههافکنی هدفمند و شبیخون فرهنگی و تلاش برای تغییر سبک زندگی ایرانی اسلامی تا دامنزدن به نوسانات ارز و سکه در سال گذشته با کمک فضای مجازی، از تغییر اولویتهای اجتماعی همچون دامنزدن به موضوعاتی همچون نیاز زنان به ورزشگاه مردان رفتن تا تلاش برای تفرقه افکنی بین مردم ایران و برادران عراقی با تمسک به شبهههای شرمآور و... در این طیف مشاهده میشود. در روزهای اخیر نیز تلاش دشمن برای ایجاد اغتشاش در شهر لردگان بستری بهتر از فضای مجازی و شبکههای رها شده اجتماعی نیافت. خواب عمیق مدیران فضای مجازی علیرغم نقش شبکههای اجتماعی در رساندن دشمن به اهدافش، واقعیت این است که مدیران تاکنون دغدغهای جدی درباره ساماندهی این شبکهها نداشتهاند و این کاستی و اهمال سبب شده تا چتر شبکههای اجتماعی بیگانه بر مسائل گوناگون جامعه ما پهن شود؛ در این شرایط این ما نیستیم که جریانهای مجازی را مدیریت میکنیم بلکه اتاق فکر ضدانقلاب با تولید و نشر محتوا، افکار کاربران شبکههای اجتماعی را به سمت هدف از پیش طراحی شده هدایت میکند. در همین روزهای اخیر مرور پرونده لردگان خلأ شبکه اجتماعی بومی را بیش از پیش روشن میکند، جاییکه یک پرونده بهداشتی- درمانی، با انتشار یک ویدیو در کانالها و صفحههای غیررسمی و تحت مدیریت جریان ضدانقلاب تبدیل به اعتراض و اغتشاش شد، پیش از این نیز وقایعی چون اعتراضهای دیماه ۹۶ و ماجرای دختر آبی و اعتراض کارگران هپکو نشان داده بودند تا زمانی که در زمین حریف بازی کنیم، بازنده خواهیم بود یا حداقل ضربه میخوریم و مدیریت جریان در دست ما نخواهد بود. با این شرایط باید گفت اگر برنامهای جدی برای تقویت شبکههای اجتماعی بومی و تشویق کاربران به استفاده از آنها و همچنین ارتقاء سطح سواد رسانهای مردم برای فریب نخوردن از دشمن در این فضا نداشته باشیم همچنان از مدیریت و هدایت افکار عمومی جامعه بیبهره خواهیم بود و این فرصت را به معاندین خواهیم داد تا به تدریج به اهداف از پیش طراحی شده دست پیدا کنند. وقت اعتماد دولت به جوانان خلاق در فضای مجازی است این روزها شبکههای اجتماعی بومی توانمندیهای خوبی از خود نشان دادهاند و اگر دولتمردان پس از فیلتر شدن تلگرام به علت هجم انبوهی از خسارتهای این پیامرسان غیربومی، به سمت حمایت کامل از نیروهای جوان و خلاق و متعهد داخلی و ایجادکننده پیامرسانهای با کیفیت بومی که خدمات آنها طی یکی دو سال اخیر جهش چشمگیر اما ناکافی داشته است و برطرف کردن نیازهای آنها میرفتند، کفه رقابت در عرصه جنگ نرم و سایبری امروز به نفع ما بود. اکنون نیز میشود با مدیریت صحیح و اصلاح تفکرات وابسته و خیره به غرب، زمین رقابت پیامرسانهای داخلی را توسعه کیفی و کمیدهیم تا این بار ما به جای انفعال، نه تنها توطئههای دشمن را خنثی کنیم بلکه به سمت پیروزی کامل در این رقابت نفس گیر حرکت کنیم. لزوم توجه به الگوی دفاع مقدس در مدیریت فضای مجازی نباید فراموش کرد که جنگ امروز ما با دشمن بیش از جنگ نظامی، به میدان مین گذاری شده فضای مجازی کشیده شده است و کیست که نداند برای پیروزی در این کارزار، بهترین راه، تکرار الگوی تقویت بنیه دفاعی کشور با نگاه به توانمندیهای داخل است. اگر جوانان مجاهد صنایع دفاعی کشور در طول سالهای جنگ تحمیلی و پس از آنکه به علت تحریم دشمن قادر به دریافت تجهیزات نظامی از خارج نبودیم دست روی دست میگذاشتند و با تفکر «کار ما نیست»، منفعلانه برخورد میکردند امروز ما به یک قدرت برتر موشکی و نظامی در سطح منطقه و جهان تبدیل نمیشدیم، لذا مدیریت امروز فضای مجازی کشور نیز تفکری همچون شهید «طهرانی مقدم» میخواهد تا با اراده و ناامیدی از دشمن و توکل به قدرت الهی زمین بازی را به نفع ما تغییر دهد. غفلت از هشدارهای راه گشای رهبری رهبر بصیر انقلاب اسلامی همچون سایر زمینهها در زمینه مدیریت فضای مجازی نیز بارها هشدارها و تأکیدات مهمی داشتهاند که اگر به درستی توسط مسئولان امر مورد توجه قرار میگرفت امروز شاهد فرصت سوزی برای ما و فرصتسازی برای دشمن در زمین فضای مجازی نبودیم. نگاه به بخشی از اوامر و تذکرات ایشان در زمینه فضای مجازی طی سالهای اخیر میتواند تلنگری دوباره باشد برای مدیران و انگیزهبخش برای جوانان خلاق و توانمند در این عرصه. لزوم ارتقای جمهوری اسلامی به قدرت سایبری درتراز قدرتهای تأثیرگذار جهانی رهبر انقلاب ۱۴ شهریور۹۴ در حکم انتصاب اعضای شورای عالی فضای مجازی با طرح مطالباتی مسیر و دورنمای فضای مجازی کشور را اینطورترسیم میکنند: «- ارتقای جمهوری اسلامی ایران به قدرت سایبری درتراز قدرتهای تأثیرگذار جهانی و برخورداری از ابتکار عمل و قدرت تعامل با دیگر کشورها در جهت شکلدهی به قواعد و قوانین مرتبط با فضای مجازی در عرصه جهانی با رویکرد اخلاقمدار و عادلانه. - تسریع در راهاندازی شبکه ملی اطلاعات. - اهتمام ویژه به سالمسازی و حفظ امنیت همهجانبه فضای مجازی کشور و نیز حفظ حریم خصوصی آحاد جامعه و مقابله مؤثر با نفوذ و دستاندازی بیگانگان در این عرصه. - ترویج هنجارها، ارزشها و سبک زندگی اسلامی ایرانی و ممانعت از رخنهها و آسیبهای فرهنگی و اجتماعی در این عرصه و مقابله مؤثر با تهاجم همهجانبه فرهنگی و نیز ارتقای فرهنگ کاربری و سواد فضای مجازی جامعه.» متأسفانه با نگاهی به شرایط امروز میبینیم که بخش زیادی از این مطالبات به حق بهصورت مناسب پیگیری نشده است. لزوم استفاده از تواناییها و استعدادهای جوان کشور ایشان در ۱۶ شهریور ۹۴ نیز در دیدار رئیس و اعضای شورای عالی فضای مجازی با اشاره به گسترش روزافزون و پرسرعت پدیده عظیم و بینظیر فضای مجازی تأکید کردند: «باید با استفاده از تواناییها و استعدادهای جوان کشور و با سیاستگذاری صحیح و اقدامات سنجیده و هماهنگ و بدون از دستدادن زمان به سمت خروج از حالت انفعال در عرصه فضای مجازی، و حضور فعال و تأثیرگذار و تولید محتوای اسلامی متقن و جذاب حرکت کنیم.» موضوعی که متأسفانه با کم توجهی مدیران به جوانان خلاق در عرصه پیامرسانهای بومی و سایر بخشهای فضای مجازی و از دستدادن منفعلانه زمان و دل نبریدن آنها از شبکههای غیربومی؛ عکس آن مشاهده میشود. کوتاهی در ایجاد شبکه ملی اطلاعات رهبر انقلاب در ۲۲ تیرماه ۹۶ نیز در دیدار مسئولان نظام با تأکید مجدد بر اهمیت فضای مجازی فرمودند:«در مسئله فضای مجازی، آنچه از همه مهمتر است، مسئله شبکه ملّی اطّلاعات است. متأسفانه در این زمینه کوتاهی شده، کاری که باید انجام بگیرد، انجام نگرفته؛ این[طور] نمیشود. اینکه ما بهعنوان اینکه نباید جلوی فضای مجازی را گرفت، در این زمینهها کوتاهی کنیم، این مسئلهای را حل نمیکند و منطق درستی هم نیست. خب امروز فضای مجازی مخصوص ما که نیست، همه دنیا امروز درگیرند با فضای مجازی؛ کشورهایی که شبکه ملّی اطّلاعات درست کردهاند و [فضای مجازی را] کنترل کردهاند به نفع خودشان و به نفع ارزشهای مورد نظر خودشان، یکی دو تا نیستند. بهترینِ کشورها، قویترینِ کشورها، در این زمینهها خطّ قرمز دارند؛ راه نمیدهند؛ خیلی از بخشهای فضای مجازی اعزامشده از سوی آمریکا و دستگاههای پشتسر و پشت صحنه این قضیّه را راه نمیدهند؛ کنترل میکنند. ما هم باید کنترل کنیم؛ این کنترل کردن معنایش این نیست که ما ملّت را از فضای مجازی محروم کنیم؛ نه، معنایش این نیست. امروز بهمنی از گزارههای درست و نادرست دارد روی سر مراجعین اینترنت ما فرود میآید؛ اطّلاعات غلط، اطّلاعات نادرست، اطّلاعات مضر، شِبه اطّلاعات - بعضی چیزها اطّلاعات واقعی نیست، اطّلاعنمایی است- خب اینها دارد مثل یک بهمنی فرود میآید؛ ما چرا باید اجازه بدهیم این اتّفاق بیفتد؟ ما چرا باید اجازه بدهیم آن چیزهایی که برخلاف ارزشهای ما است، برخلاف آن اصول مسلّمه ما است، برخلاف همان اجزا و عناصر اصلی هویّت ملّی ما است، به وسیله کسانی که بدخواه ما هستند، در داخل کشور توسعه پیدا کند؟ نه. کاری کنید که از منافع و سودها و بهرههای فضای مجازی همه بتوانند استفاده کنند، سرعت اینترنت را افزایش هم بدهید - این کارهایی که باید انجام بگیرد، انجام بگیرد- امّا در آن چیزهایی که به ضرر کشور شما، به ضرر جوان شما و به ضرر افکار عمومی شما نیست؛ این چیز خیلی مهمّی است؛ این کار باید انجام بگیرد. بنابراین، مسئله شبکه ملّی اطّلاعات هم خیلی مهم است.» متأسفانه علیرغم تأکیدات ایشان، همچنان هم در موضوع شبکه ملی اطلاعات که بستری مناسب از جمیع جهات برای حفظ و ارتقاء امنیت در عرصههای مختلف فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و. .. است کمکاری مسئولان بطور واضح دیده میشود. در موضوع کنترل هوشمند و پالایش محتوای فضای مجازی عرضه شده توسط دشمن نیز نه تنها مسئولان دولتی اقدام مناسبی نمیکنند بلکه در مواقعی با پز روشنفکری مخالفت خود با این موضوع را اعلام و به آن نیز افتخار میکنند! گلایه رهبری از وزارت ارتباطات و شورای عالی فضای مجازی رهبر انقلاب در ۱۲ اردیبهشت ۹۵ نیز در دیدار با فرهنگیان، خاطرنشان کردند: «کسی مخالف استفاده از فضای مجازی نیست بلکه موضوع اصلی این است که در چنین عرصهای که لغزشگاه است باید زمینه استفاده صحیح فراهم شود نه آنکه فضای مجازی بهصورت رها و غیرقابل کنترل باشد.» ایشان در این دیدار با گلایه از وزارت ارتباطات و شورای عالی فضای مجازی گفتند: «کسی بهدنبال بستن فضای مجازی نیست؛ زیرا این کار عاقلانه نیست اما چرا هنگامی که کشورهای دیگر برای حفاظت از فرهنگ خود، در استفاده از فضای مجازی چارچوبهایی قرار میدهند، ما فضای مجازی را رها کردهایم؟» انفعال تا کی؟ حال باید دید مماشات مسئولان دولتی با نفوذ دشمن در فضای مجازی و فرصتسازی برای دشمن با غفلت از بومی سازی این فضا تا کی ادامه خواهد داشت و تا چه زمانی توان و پتانسیلهای موجود باید به جای به زانو درآوردن مبتکرانه و پیش دستانه دشمنان، صرف رفع فتنهها و توطئههای اتاقهای فکر مجهز آنها در این فضا شود. منبع: کیهان
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۳۸۷۳۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
محمد رهبری، پژوهشگر شبکههای اجتماعی: گشت ارشاد بیشتر از حمله ایران به اسراییل مورد توجه قرار گرفت/ جامعه از زمان ماجرای مادر قمی به مسأله حجاب حساس شده/ در ایتا یک جزیره جدا از جامعه شکل گرفته است
به گزارش جماران؛ رویداد24 نوشت: شبکههای اجتماعی کمتر از یک دهه است که بدل به مهمترین سکوی بیان آزاد نظرات شهروندان تبدیل شدهاند. علیرغم فیلترینگ گسترده، روندهای این شبکهها هنوز شاخص مهمی برای فهم تحولات جامعه ایران است.
شبکههای اجتماعی، نمونه مهمی برای بررسی جامعهشناسیاند. این شبکها اثرات روانی بسیاری بر کاربران میگذارند که این تأثیرات در حوزه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، سبک زندگی و... بروز و ظهور دارد. از جمله در شبکههای اجتماعی داخلی که برخی مدعیاند با توجه به نظریه پژواک، مدیران این مجموعه از تاکتیک جامعهی همفکر برای القا نظریات خود و تزریق نگاه افراطی استفاده میکنند. در نمونه دیگر بررسی محتوایی و آماری رفتار کاربران در توییتر نیز نشان میدهد ک جامعه با وجود شرایط بحرانی جنگی، حساسیتهای اجتماعی و فرهنگی خود را از دست نداده و واکنشها نسبت به طرح نور، بسیار جدی است.
به جهت بررسی موضوع فوق، گفتگو کردیم با محمد رهبری، جامعهشناس و پژوهشگر شبکههای اجتماعی، که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
در یک نگاه کلی، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در چند ماه اخیر، از نظر محتوا، محدودیت و کاربران در چه وضعیتی قرار داشت؟
در چند ماه اخیر بحث انتخابات مجلس و تنش ایران و اسراییل را در پیش داشتیم که در فضای اجتماعی از جمله توییتر، جلب توجه کرده بود. در کنار آن بحث آقای صدیقی، طرح نور، ماجرای حجاب درمانگاه قم و بازگشت گشت ارشاد به خیابان نیز بسیار مطرح شده است. در هر کدام از این موضوعات، کاربران مختلفی مشارکت داشتند.
در انتخابات مجلس عمدتاً جریان اصولگرایی بیشترین فعالیت را داشتند، البته بخشی از کاربران اصلاحطلب نیز کار کردند. در موضوع مربوط به آقای صدیقی و مباحثی که راجع به ایشان و زمین ازگل مطرح شده بود نیز، اصولگرایان و اصلاحطلبان حضور پررنگتری داشتند.
در موضوع مربوط به تنش میان ایران و اسراییل، حجم بسیار زیادی از داده منتشر شد و بر اساس میزان واکنشها به آن، میتوان آن را یکی از مهمترین موضوعات یکسال اخیر تلقی کرد. تمام گروهها و جریانات سیاسی مخالف جمهوری اسلامی، اصلاح طلبان و منتقدین و اصولگرایان و جریان انقلابی با تنوع درونی این گروهها، به بحث تنش میان ایران و اسراییل پرداخته بودند. فقط در فاصله 24 ساعت ابتدایی پس از حمله ایران به اسراییل، حدود 1 میلیون توییت و ریتوییت به زبان فارسی منتشر شد که اهمیت این مسأله را نشان میدهد. به لحاظ محتوایی نیز تنوع داشتیم، از افتخار و شادمانی برای حمله به اسراییل تا انتقاد نسبت به این مسأله که توسط طیفهای مختلف منتشر شده بود.
طرح نور در فضای مجازی بازتاب بسیاری یافت، وسعت برخورد کاربران با این پدیده در شبکههای اجتماعی چگونه بود؟
نکته قابل توجه در چند ماه اخیر بحث برخوردها در زمینه حجاب است که از قبل عید و در جریان درمانگاه قم، قابل مشاهده شده که جامعه نسبت به آن حساس شده است و این را از واکنشهای عمومی به آن موضوع فهمید. به لحاظ تنوع هم تمام طیفهای سیاسی داخل و خارج به آن ماجرا توجه کرده بودند. بعد از عید با آغاز طرح نور این حساسیت به قدری اوج گرفت که بعد از حمله ایران به اسراییل و در روزهایی که پیشبینی میشد اسراییل به ایران پاسخ دهد، مسأله اصلی فضای توییتر، بازگشت گشت ارشاد به خیابان بود. بیشترین محتوایی که در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه پیش از پاسخ اسرائیل به ایران در فضای توئیتر مطرح بود، مسأله گشت ارشاد بود که بیشتر از اسراییل مورد توجه قرار گرفت.
نکته خیلی جالب در بررسی دادهها، حضور کاربران روزمرهنویس در واکنش به فعالیت دوباره گشتهای ارشاد است. این کاربران به ندرت در مسائل سیاسی ورود میکنند و عمدتا به مسائل خودشان میپردازند، اما در این ماجرا شاهد هستیم که این طیف نیز توییتهای زیادی داشتند. بعد از یکسال دوباره شاهد بازگشت حساسیتها نسبت به حجاب و سیاسیتر شدن کاربران روزمرهنویس به دنبال این مسأله هستیم.
آیا میتوان ادعا کرد که توییتر بر فضای سیاسی و فضای سیاسی بر توییتر اثر تعیینکننده میگذارد؟
توییتر و بهطور کلی شبکههای اجتماعی، به دلیل تغییر شکل روابط انسانی، تأثیرات عمیقی بر عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، داشتهاند. از آنجایی که عمده روابط انسانی به فضای آنلاین منتقل شده، این امر بر روی مسائل سیاسی و اجتماعی نیز تأثیر خود را خواهد داشت.
یکی از این تأثیرات، قطبی شدن فضای عمومی است. شبکههای اجتماعی میتوانند باعث قطببندی در جامعه شوند. قطببندیها در جامعه ما در توییتر بازنمایی و تشدید میشود. محیط توییتر و سایر شبکههای اجتماعی امکاناتی را فراهم میکنند که اجتماعات همفکر در آنجا شکل بگیرد. کاربران، کسانیکه را که با آنها اختلاف دارند دنبال نمیکنند و در مواردی مسدود (بلاک) میکنند. این رفتارها در شبکههای اجتماعی باعث تشدید قطببندیها در جامعه میشود. از آنجاییکه بسیاری از کاربران توییتر، کنشگران سیاسی و مدنی هستند، قطببندیها را به فضای واقعی نیز میرسانند. در نتیجه ما شاهد شکلگیری چرخه قطببندی هستیم؛ به این شکل که قطببندی موجود در جامعه وارد شبکههای اجتماعی شده و آنجا تشدید میشود و کاربرانی که در عرصه عمومی اثر دارند، این قطببندی تشدید شده را به آن محیط نیز منتقل میکنند و در ننتیجه قطببندی به شکل تشدید شدهتر به جامعه بازمی گردد و مرتبا شاهد افزایش قطببندیهای سیاسی هستیم.
نظریه «اتاق پژواک» در شبکههای اجتماعی چگونه تعریف میشود و تا چه حد بر رفتار کاربران اثرگذار است؟
افراد عموماً ترجیح میدهند که در محیطی قرار بگیرند که همفکرانشان درآنجا حضور دارند و مواضع همدیگر را تأیید کنند. در نتیجه هر فردی که درون اجتماع افراد همفکر با خودش قرار گرفته، مرتبا انعکاس و پژواک صدای خود را از دیگر بخشهای شبکه (همان کاربران همفکر) میشنود. به همین خاطر به این پدیده، اتاق پژواک میگویند. این فضا باعث میشود افراد حس کنند که اکثریت هستند و در نتیجه خود را برحق میدانند. تمام اینها باعث میشود تحملشان نسبت به نظرات دیگر کمتر شود و عقیدههایشان محکمتر شود. وقتی چنین اتفاقی میافتد، شاهد تشدید قطببندیها هستیم. در محیطهای قطبی گرایش به دیدگاههای رادیکال بیشتر است و کاربران تمایل دارند به کسانی بپیوندند که مواضع رادیکالتری دارند.
این پدیده تا چه حد در شبکههای اجتماعی داخلی نظیر ایتا، دیده میشود؟
ابتدا باید بگویم که این امر تا حدی در شبکههای اجتماعی مختلف و پیامرسانها دیده میشود. در توییتر ممکن است اجتماع همفکر میان چندین گروه مختلف شکل میگیرد؛ اما آنچه در ایتا شاهد هستیم شکلگیری یک اتاق پژواک بزرگ و اجتماع افراد همفکر بزرگ در کل این شبکه هست. بنظر میرسد آنچه در خصوص کاربران فعال در ایتا مشاهده میشود، شکلگیری یک جزیره جدا از کل جامعه است چرا که دیدگاههای مختلف در آنجا مطرح نمیشود و همین امر باعث تشدید قطببندی سیاسی و در نتیجه افزایش رادیکالیسم میشود. در نتیجه احتمال اینکه کاربران فعال ایتا به مرور گرایش به مواضع افراطی پیدا کنند، بیشتر میشود.
مواضع افراطی برخی کاربران شبکههای اجتماعی داخل، مشخصاً در چه حوزههای بروز و ظهور دارد و مثال آن چیست؟
ما در ایتا میبینیم که درباره علم پزشکی عقاید خیلی خاصی جریان دارد؛ بحثهایی که درباره دلارزدایی مطرح میشود در ایتا خیلی جدی است. در حوزه سیاسی نیز همینطور است و برخی تحلیلگران، نتیجه انتخابات مجلس در تهران را نتیجه رأی کاربران ایتایی میدانند که به جریانی خاص رای دادند.
راهکار عبور کاربران از فضای افراطی گلخانهای درون برخی شبکههای اجتماعی و جلوگیری از دیدگاههای تنشآمیز چیست؟
سه راه حل بیشتر نمیتوان پیشنهاد کرد؛ اول اینکه پلتفرمهای داخلی بسته شود که من موافق این ایده نیستم. راه حل دوم متکثر کردن کاربران پلتفرمهای داخلی است تا در آن دیدگاهها و عقاید متنوعی طرح شود که میبینیم که این هم جواب نداده است. جریان قدرتمند حامی ایتا سالها تلاش کرده گروههای مختلف در آنجا حضور داشته باشند اما با وجود تمامی حمایتها از ایتا، فقط گروه خاصی در آنجا فعال است. راه حل سوم این است که تلاش شود کاربران ایتا در پلتفرمهای دیگر حضور داشته باشند که این امر با رفع فیلترینگ محقق میشود. اساسا بخش مهمی از کاربران ایتا پس از فیلترینگ به آنجا پیوستند و اگر سهولت دسترسی از ایتا، در استفاده از سایر شبکههای اجتماعی وجود داشته باشد و این کاربران در سایر پلتفرمها در معرض عقاید دیگر قرار بگیرند، شاید بخشی از مسأله حل شود. بنابراین رفع فیلتر شبکههای اجتماعی چاره کار است.
نظریه سرمایهداری نظارتی که مدعی است دولتها با استفاده از اطلاعات کاربران، برای آنها استراتژی تعیین کرده و شهروند را تبدیل به یک الگو خاص خود میکنند، تا چه حد در ایران جریان دارد؟
در دوران جدید، اطلاعاتی که در شبکههای اجتماعی وجود دارد، یک منبع بزرگ برای دولت هاست که شهروندان خود را بشناسند و کاربران کشورهای دیگر را نیز شناسایی کنند. این شیوه در تمام کشورها جریان دارد و هم استفاده و هم سوءاستفاده میشود. وقتی مردم از اینترنت و شبکههای اجتماعی استفاده میکنند، یعنی اطلاعات خود را در معرض دید حکومتها قرار میدهند.