عادی شدن طلاق، بین بازیگرانی که الگوی جوانانند
تاریخ انتشار: ۱۷ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۳۹۶۷۱۲
زندگی افراد مشهور به خصوص بازیگران و سلبریتیهای سینما و تلویزیون، همواره برای مردم عامه رازآلود و جالب بوده است. برای اکثر مردم و مخاطبان سینما و تلویزیون بسیار مهم است که از نحوه زندگی خصوصی، محل زندگی، همسر و فرزندان و حتی نحوه لباس پوشیدن و مسافرتهای بازیگران مورد علاقهشان سر در بیاورند. البته این مسئله منحصر به کشور و یا مردمان خاصی نمیشود و در همه جای دنیا این مسئله وجود دارد، البته در برخی کشورها درجه اهمیتش کمتر و در برخی دیگر بیشتر است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اهمیت این مسئله به حدی است که اصطلاح پاپاراتزی در همین رابطه به وجود آمد. پاپاراتزی یک واژه ایتالیایی است و به عکاسانی گفته میشود که از افراد مطرح و مشهور و از زندگی خصوصیشان عکاسی میکنند و آن تصاویر را به مجلات میفروشند، هر چند که در کشور ما پاپاراتزیها به اندازه آمریکا، انگلیس و دیگر کشورها فعالیت ندارند، اما طلاق بازیگران مطرح همواره جزء سوژههای مورد توجه مردم بوده و به اندازهای اهمیت دارد که با گذشت سالها هم برخی از این خبرها در ذهن مردم باقی میماند. مهناز افشار بازیگر معروف سینما که چند سال قبل با یاسین رامین ازدواج کرده بود و همسرش در این یکی دو سال اخیر درگیر دادگاه و قوه قضاییه بوده است، هفته گذشته در یک توئیت نوشت:
«هر آدمی ضعیف یا قوی یک وجودی داره. ولی وقتی تصمیم میگیری یک مادر مجرد باشی باید دو تا وجود داشته باشی و اونا رو برای خودت و فرزندت قویتر هم بکنی.»
با انتشار این متن در فضای مجازی گمانهزنیهای بسیاری رخ داد و عبارت «مادری مجرد» که افشار به کار برد، دلیلی بود بر اینکه او از همسر خود جدا شده است.
به بهانه این توئیت، پر سر و صداترین طلاقهای سینمای ایران در سالهای اخیر را بررسی میکنیم.
فرزاد حسنی و آزاده نامداری
هر چند این دو نفر را بیشتر با مجریگری در تلویزیون میشناسیم، اما هر دو تجربه بازیگری هم داشتهاند. آزاده نامداری و فرزاد حسنی که از مجریان مطرح کشور هستند، در تیرماه سال ۹۲ به عقد یکدیگر درآمدند. این ازدواج دوامی نداشت و حدود یک سال بعد، آنها با حاشیهها و جنجالهای فراوان در خرداد ۹۳ از یکدیگر جدا شدند.
مهدی پاکدل و بهنوش طباطبایی
هر دو از بازیگران مطرح سینما و تلویزیون هستند. هنگامی که در اسفند ۸۹ خبر ازدواج این دو هنرپیشه رسانهای شد، دوستداران و مخاطبان سینما و تلویزیون از این خبر استقبال کردند و خیلی نگذشت که به یکی از زوجهای سینمایی محبوب مردم تبدیل شدند. اما در پایان سال ۹۵ شایعاتی مبنی بر جدایی این زوج به گوش رسید. شایعههایی که با گذشت زمان هیچیک از این دو بازیگر به آن واکنشی نشان ندادند، تا اینکه در فروردین سال ۹۶ بهنوش طباطبایی با انتشار یک پست اینستاگرامی، به پدرش روز مرد را تبریک گفت و پدرش را تنها مرد زندگیاش خطاب کرد.
رامبد جوان و ازدواجهای پرحاشیه.
اما انگار حاشیه هیچ وقت دست از سر رامبد جوان برنمیدارد. او که بعد از جدایی از همسر اولش با سحر دولتشاهی بازیگر سینما و تلویزیون ازدواج کرده بود، بعد از ۶ سال زندگی مشترک، در سال ۹۳ از دولتشاهی جدا شد. علت جدایی این دو بازیگر هیچ وقت از سوی خود این دو هنرمند بازگو نشد، هر چند که شایعات بسیاری مطرح بود. رامبد جوان دو سال بعد از این جدایی، با نگار جواهریان بازیگر سینما ازدواج کرد و حالا یک فرزند هم از این ازدواجش دارد، فرزندی که ماجرای به دنیا آمدنش در کانادا مدتها بحث برانگیز بود.
آزاده صمدی و هومن سیدی
نام این دو بازیگر برای تماشاگران تلویزیون با سریال «راه بیپایان» تداعی میشود. مجموعهای که گفته میشود موجب آشنایی این دو بازیگر و سپس ازدواجشان شد. آزاده صمدی و هومن سیدی که امروز در سینما بسیار فعال و جزء سینماگران موفق به حساب میآیند، در سال ۸۵ با یکدیگر ازدواج کردند. اما بعد از هفت سال زندگی مشترک، از یکدیگر جدا شدند. جدایی این دو بازیگر برخلاف موارد قبلی چندان جنجالی نبود و هر دوی آنها رسما خبر جدایی خود را علام و تایید کردند.
مهدی هاشمی، گلاب آدینه و مهنوش صادقی
شاید خیلی از این حواشی را تنها مختص بازیگران جوان و امروزی سینما و تلویزیون بدانیم. اما تیرماه امسال بود که مهنوش صادقی بازیگر سینما یکباره و بدون هیچ پیش زمینهای با انتشار کلیپی در فضای مجازی خبر شوکهکنندهای را اعلام کرد. وی در کلیپی خبر ازدواج خود با مهدی هاشمی بازیگر با تجربه سینما، تئاتر و تلویزیون را اعلام و حرف و حدیثهای درگوشی را تایید کرد. بعد از این اتفاق بلافاصله نورا هاشمی، دختر مهدی هاشمی در گفتوگویی این خبر را تکذیب کرد و گفت: پدرم همین لحظه در منزل و کنار ما هستند و شناسنامهشان هم گواه دروغ بعضی افراد معلومالحال است. اما زمان زیادی از این تکذیبیه نگذشته بود که مهدی هاشمی با انتشار کلیپی در فضای مجازی گفت: عدهای آن ویدئو را تکذیب کردند که از حقیقت خبر نداشتند. این واقعیتی است که اتفاق افتاده و اصلا چه اهمیتی دارد؟ فضای مجازی جای بیان مشکلات مردم است نه جای این اخبار زرد. وی دلیل مخفی کردن این ازدواج را درخواست گلاب آدینه، همسر اولش دانست که خواستار حفظ ظاهری این رابطه بوده است.
هدایت هاشمی و نگار عابدی
این دو بازیگر که مسیر بازیگریشان را از تئاتر آغاز کرده بودند، ازدواجشان چندان در رسانهها انعکاس نیافت. اما بعد از مدتی که هر دو به تلویزیون و سینما ورود کردند و مردم آنها را شناختند، حرف و حدیثهایی مبنی بر جداییشان به گوش رسید. اما نگار عابدی بر خلاف بسیاری دیگر از بازیگران، صراحتا خبر از جدایی خود داد. بعد از مدتی از این جدایی هم، تصاویری از هدایت هاشمی با مهشید ناصری بازیگر تئاتر در فضای مجازی منتشر شد که خبر از ازدواجشان میداد.
امین حیایی و جدایی در دهه هفتاد
امین حیایی بازیگر موفق و محبوب سینما و تلویزیون که در حال حاضر همسر نیلوفر خوشخلق است، در سال ۱۳۷۱ از مونا بانکیپور که تجربه بازیگری هم داشت، بعد از یک سال زندگی مشترک جدا شد. حاصل این ازدواج فرزندی به نام دارا حیایی است. البته، چون امین حیایی در زمان ازدواجش با مونا بانکیپور خیلی معروف و مطرح نبود، شاید در زمان جداییشان حاشیه زیادی ایجاد نشد، اما با ازدواج مجدد امین حیایی با نیلوفر خوشخلق، دوباره داستان ازدواج اول این بازیگر سر زبانها افتاد.
گرچه در بین هنرمندان زندگیهای بادوام و سالم هم وجود دارد، اما متاسفانه موارد اینچنینی و ازدواجهای ناپایدار در بین سینماگران زیاد رخ داده و کمکم به موضوعی عادی و قابل پیشبینی تبدیل شده است. یعنی هر گاه دو بازیگر با هم ازدواج میکنند، برخی مردم منتظر خبر جداییشان هم هستند و دائم در زندگی آنها جستجو میکنند تا از استحکام رابطهشان سر در بیاورند. در حالی که این قشر به دلیل ظهور و بروزشان در جامعه همواره الگوی نوجوانان و جوانان هستند و بر افکار عمومی تاثیرگذارند و باید بیشتر در زندگی خصوصی خود دقت کنند.
منبع: پارسینه
کلیدواژه: طلاق بازیگران سینمای ایران مهناز افشار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۳۹۶۷۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رخنه به قلب دشمن
یکی از تازهترین آثار نمایشی سیما که با این حالوهوا راهی آنتن شده، سریال «رخنه» به تهیهکنندگی مهدی شفیعی است. این سریال تلویزیونی کاری از گروه تولیدات حادثهای مرکز سیمافیلم است که جایگزین «نونخ ۵» در شبکه یک شده است. در ادامه در گفتوگو با تهیهکننده و همچنین حمیدرضا لوافی، کارگردان سریال جزئیاتی از اثر تازه تلویزیون را آوردهایم؛ همچنین نگاهی به کارنامه کاری سازندگان و بازیگران رخنه داشتیم و از اهمیت ساخت آثار با چنین محتوایی گفتیم.قصه موفقیتها
بدیهی است که توانمندیهای علمی و نظامی هر کشور بخشی از افتخارات آن است و مسببان این پیشرفت نیز درخور ستایش هستند و در جایگاه قهرمان، شنیدن، خواندن و تماشای زندگیشان الهامبخش و در صورت پرداخت هنرمندانه جذاب است. بههمینخاطر هم به لحاظ استراتژیک و همنوایی با سیاستهای کشور و رسانهملی لزوم بهتصویرکشیدن قصههایی از این دست احساس میشود و هم میتواند برای مخاطبان بهویژه نسل جوان تأثیرگذار و درعینحال سرگرمکننده باشد. سریال رخنه، قصهای را در همین راستا روایت میکند. قصهای به قلم مریم امینی که هم وجوه ملی و معمایی دارد و هم عشق و عاطفه و ارزشهای خانوادگی در آن تنیده شده است. به همین سبب میتوان انتظار داشت که موتور جذابیت این قصه خیلی زود گرم شود و مخاطبان شبکه یک سیما را بهصورت شبانه با خود همراه سازد. حمیدرضا لوافی، کارگردان سریال در این خصوص به جامجم میگوید: جدای از بحث جاسوسی، ترور و علم به روابط خانوادگی هم در فیلمنامه پرداخته شده و چالشهای خانوادگی بهخوبی در مشکلات کاری شخصیتها نمایان است. این ارتباط بهخوبی در قصه درآمده است تا جایی که گاهی فراموش میکنم سازنده اثر هستم و درگیر قصه میشوم. به این ترتیب گمان میکنم کسانی که علاقهمند به فضای علمی و اکشن باشند با سریال همراه خواهند شد و دوستداران قصههای خانوادگی نیز از تماشای رخنه لذت میبرند. رخنه، اولین همکاری مشترک وزارت دفاع سازمان حفاظت اطلاعات با سازمان صداوسیماست که هر شب ساعت ۲۲ و ۱۵ دقیقه روی آنتن میرود. این سریال برگرفته از خنثیسازی امنیتیترین طراحی عملیات نفوذ و خرابکاری صنعتی سرویس اطلاعاتی موساد در سازمان هوافضای وزارت دفاع و صنایع دفاعی و موشکی این وزارتخانه است. سریال رخنه در ۳۰ قسمت تولید شده و همانطور که اشاره شد، مربوط به یکی از دانشمندان کشورمان است که روی موشکهای ماهوارهبر و فضایی تحقیق میکند و در این مسیر با تهدیدات و خطراتی از سوی بیگانگان روبهرو میشود. البته آنطور که دستاندرکاران سریال گفتهاند، داستان از تنوع گونههای متنوع برخوردار است و حوزههای امنیتی، علمی و خانوادگی را در بر میگیرد. رخنه علاوه بر پرداختن به ظرفیتهای موجود در مراکز علمی و فناوری کشور در حوزه دفاعی بهویژه صنعت هوافضا و تلاش دانشمندان و نخبگان کشورمان در حوزه پدافندی و دفاعی جمهوری اسلامی ایران و مخاطرات و تهدیدهایی که این افراد در مسیر کارشان با آن مواجه هستند به تصویر درآورده است. در مجموعه رخنه، شهرام نجاریان مدیر تصویربرداری، حدیث نیکرو مدیر برنامهریزی، شهرام متولیباشی صدابردار و هومن معصومی طراح صحنه هستند. حسین زندباف و محمدمصطفی رجبی بهصورت مشترک کار تدوین را انجام دادند. موسیقی سریال نیز اثری ازآلبرت آراکلیان است.این سریال در لوکیشنهای متفاوت تصویربرداری شده که از جمله آنها لوکیشنهایی اطراف تهران و همچنین خارج از کشور در ترکیه است.
مهدی شفیعی که پیشتر تهیهکنندگی آثار متنوعی در تلویزیون مانند «تبوتاب» را برعهده داشته، او در سریال تبوتاب ملودرامی خانوادگی را به کارگردانی داریوش مختاری به تصویر کشیده بود که به نظر میرسید فضایی آرام و به لحاظ مناسبات تولید جمعوجورتر داشته باشد، هرچند خودش در گفتوگو با ما اذعان کرد که آن سریال هم بهظاهر اینگونه بوده و در عمل به خاطر وجود شخصیتهای متعدد در فیلمنامه و لوکیشنهای متنوع با چالشهای خاص خود در تولید مواجه بوده است.
شفیعی درباره سریال جدیدش که با تغییر کارگردان مواجه شد، به جامجم میگوید: آقای غفاری در بخشی از کار حضور داشتند و بعد، آقای لوافی ادامه کار را در دست گرفتند که بخش زیادی از کار را شامل میشد. در خط اصلی قصه سه فضا داریم که یکخطی آن درباره یک دانشمند حوزه موشک ماهوارهبر است که با تهدیداتی روبهرو میشود و بقیه قصه جلو میرود. بخشی از قصه برگرفته از واقعیت است اما طبیعی است که وارد فضای دراماتیک میشود و جایی بین واقعیت و قصه است. در حقیقت یک گرتهبرداری از شخصیتهای متفاوت کردیم. یعنی مخاطب میتواند هر کسی را جای این شخصیت بگذارد اما مهمترین آدمهای فعال در این حوزه را میتوان در این کاراکتر مشاهده کرد.
وی ادامه میدهد: به نظرم این کار، از نظر پروداکشن و فضاهایی که تجربه کردیم و موضوع و رفتوآمدها پرچالش بود و از کار قبلی من فاصله داشت. البته همزمان با کار قبلی چند سالی، درگیر فیلمنامه این کار بودم که سال قبل به تولید رسیدیم.
شفیعی در مورد نقشهای اصلی قصه توضیح میدهد: چند نقش اصلی داریم اما میتوان گفت رامتین خداپناهی و نادر فلاح نقشهای اصلی هستند. دیگر بازیگران این اثر به تناسب قصه به کار اضافه میشوند.
این تهیهکننده درباره استفاده از پروندههای واقعی برای نگارش این سریال عنوان میکند: در واقع با پروندههای سازمان حفاظت اطلاعات و هوافضا سروکار داشتیم و با بخش صنایع وزارت دفاع هم در ارتباط بودیم. زیرمجموعههای وزارت دفاع در این کار دخیل بودند. وی میافزاید: تولید ما یک سال طول کشید اما از قبل هم هفت، هشت ماه درگیر پیشتولید و قبل از آن درگیر فیلمنامه بودیم. نویسنده، خانم مریم امینی از ابتدا درگیر ماجرا بود. ایشان نویسنده جوانی است که قبل از این «زندگی از نو» را در کارنامه خود داشت. این کار محصول تولیدات حادثهای سیمافیلم است و به همین خاطر در این سریال شاهد صحنههای اکشن بسیاری خواهیم بود. این تهیهکننده درباره محور اصلی سریال بیان میکند: نکته کار این است که حجم بسیاری از موضوعات را داشتیم و در اجرا از ویژوال افکت و بدلکاری استفاده کردیم. به همین خاطر کار سنگینی بود که به یک اثر پرچالش تبدیل شد.
شفیعی در مورد لوکیشنها هم میگوید: لوکیشنها ایران و ترکیه بود. در تهران نقاط متفاوتی داشتیم که اطراف تهران و حاشیه را هم شامل میشد. مثل خجیر و پردیس و... . اثر قبلی من به نظر شهری میرسید و به چشم نمیآمد که پراکندگی لوکیشن دارد. با این حال کار جدید به لحاظ بصری متفاوتتر است، چون فضاهای متفاوتتری دارد. چالشهای بزرگتری هم نسبت به قبلی داشتیم. ۷۰ بازیگر جلوی دوربین رفتند که بالای ۴۰، ۵۰ بازیگر نقش جدی داشتند و چهرههای زیادی حضور داشتند. هنرورها هم بالای ۱۰۰۰ مورد بود. در این کار هم چهار معرفی چهره داریم که آتیهدار هستند. در کنارشان، کموبیش بچههای تئاتری هم حضور دارند. از ژانرهای ترکیبی زیادی استفاده کردیم که از ملودرام خانوادگی تا علمی و امنیتی و معمایی را شامل میشود.
تجربه دوباره تعلیق و هیجان
اگر از علاقهمندان به آثار نمایشی هستید که در آنها صحنههای پرتعلیق، شلیک و اکشن نشان داده میشود، «رخنه» انتخاب خوبی برای شماست؛ چراکه در فضایی ایرانی، با قصهای ملی که نشانههایی در متن و فرامتن به مسأله هویت، اقتدار، امنیت، پیشرفت و البته خانواده ایرانی دارد، میتواند لحظات پرکششی را در روایت ایجاد کند. حمیدرضا لوافی، کارگردان سریال رخنه پیش از این سریال «شهباز» را کارگردانی کرد که اخیرا باردیگر از آنتن شبکه فراتر در حال پخش است. او در شهباز نیز با قصهای سروکار داشت که هم وارد فضای پلیسی و معمایی میشد و هم روایتهای عاطفی داشت. او در سریال رخنه نیز فضایی اکشن و امنیتی را در قصه تجربه کرده است که بیارتباط به اثر قبلی او در تلویزیون نیست. هرچند خود علاقهمند است کارگردانی در ژانرهای متفاوت را در کارنامه خود داشته باشد. وی در اینباره و در گفتوگو با ما بیان کرد: کارهایی که در این ژانر کردم، موفقتر بوده و بیشتر دیده شده است. چون سابقه سریال شهباز را داشتم، حس کردم میتوانم از عهده این کار بربیایم. من از جایی به بعد به کار اضافه شدم و از آن زمان تمام تلاشم را کردم که ساختار سریال بهدلیل تغییر کارگردان آسیب نبیند. همچنین جذابیت و هیجان کار تا آخر حفظ شود. وی ادامه میدهد: مشتاق هستم ژانرهای دیگر را تجربه کنم. البته چون سالها برای تلویزیون مینوشتم، ژانرهای دیگر را هم تجربه کردم. علاقه زیادی به ژانر اجتماعی دارم ولی پیشنهادهایی که سر راهم در کارگردانی قرار گرفته، من را بعه سمت ساخت آثار اکشن و امنیتی برده است.البته آنچنان که شفیعی در گفتوگو با ما بیان میکند، این سریال را علی غفاری کارگردانی میکرده اما پس از مدتی از گروه جدا میشود و عمده کار با کارگردانی لوافی به تصویر کشیده شده است. همچنین لوافی در کارهای پستولید، حاضر بوده است.
غفاری کارنامه متفاوتی در سینما و تلویزیون دارد. از «چراغ قرمز» بگیر تا «استرداد» که هم به لحاظ ژانر و هم کیفیت در دو فضای متفاوت سیر میکنند. در تلویزیون نیز فصلی از سریال«بچه مهندس» را کارگردانی کرد که اتفاقا فصلی بود که هم مخاطبان آن را پسندیدند و توجه مثبت منتقدان را در پی داشت.
در ادامه گفتوگو با لوافی، این کارگردان در مورد چالشهایی که در این این سریال بهدلیل ژانر آن و همچنین عدم حضور در ابتدای کار داشته است، توضیح میدهد: با چالشهایی روبهرو بودم اما تجربه سریال شهباز خیلی کمک کرد. عوامل پشتصحنه و همچنین مقابل دوربین خیلی همراهی کردند و زود توانستم با بازیگران هماهنگ شوم.
وی اضافه میکند: سعی کردم با نویسنده همراه باشم تا سکانسهای گرفتهشده، لطمه نبیند. او روی بخشهایی که تصویربرداری شده بود و بخشهایی که تغییر پیدا کرده بود، تسلط داشت و همین موضوع به من کمک میکرد تا قصه را جلو ببرم. لوافی میگوید: بیشترین جذابیت قصه برای من اهمیت حفظ جان دانشمندان برای کشور بود. در این سالها قصههایی با این محوریت ساخته شده اما تمرکز این سریال بیش از گذشته بر تلاش برای حفظ سرمایههای ملی بود.
این کارگردان در مورد آشنایی قبلی با سوژه سریال نیز عنوان میکند: شاید با سوژه هوا و فضا و عرصه موشکی آشنایی نداشتم اما در به تصویر کشیدن اقدامات جاسوسان در به خطر انداختن جان دانشمندان در سریال قبلی تجربه داشتم.
نقشی متفاوت از مرد نقشهای منفی
نادر فلاح از بازیگران اصلی سریال است. بازیگری که پیش از این او چه در قاب تلویزیون، چه سینما و تئاتر نقشهای بهیادماندنی که به شیوهای هنرمندانه اجرا شدهاند، بسیار به خاطر داریم. او که سابقه طولانی در عرصه نمایش دارد برای عاشقان سینما پس از فیلم سینمایی «چند کیلو خرما برای مراسم تدفین» ساخته سامان سالور بیش از پیش شناخته شد. او برای حضورهای سینماییاش هم برنده جایزه شده و هم طعم نامزدی در جشنوارهها را چشیده است. اخیرا او را در سریال آتش و باد در یک نقش منفی در جعبه جادو دیدیم؛ نقش سرخو که خود دربارهاش به جامجم گفته بود: همیشه در انتخابهایم تأثیرگذاری نقش در قصه و درگیریهای دراماتیک او با دیگر شخصیتها برایم اهمیت دارد. او در رخنه فراتر از تأثیرگذاری در قصه، نقش عباس را برعهده دارد که نقش اصلی است و بسیاری از وقایع حول کنشها و واکنشهای او شکل میگیرد وحتی در صحنههایی که حضور ندارد، بسیاری از شخصیتها دربارهاش سخن میگوید.
نقش دیگری که از این بازیگر در تلویزیون دیدیم در سریال عشق کوفی بود که سال گذشته روی آنتن رفت. وی در این سریال نقش مردی علوی و متعصب را بازی میکرد که به شغل قصابی مشغول بود اما دخترش به او و همرزمانش خیانت میکند. میشود گفت نقشهای منفی تخصص این بازیگر است و پیش از دیگر نقشها با ایفای آنها شناخته میشود. نقش دیگر او در این فضا با سریال زمین گرم در خاطرهها مانده است. بازی کمنقص و هنرمندانه او شخصیت استوار(پدر اصلان) را تأثیرگذار میکرد و حتی تا حد زیادی بار جذابیت مخاطبان به قصه را بر دوش میکشید. شخصیتی از اوج و به حضیض میرسد و فلاح باید تناقضهای او در طول زمان را به تصویر میکشید. وی در مصاحبهای درباره علاقهاش برای فاصله گرفتن از نقشهای منفی بیان کرده بود: دوست دارم از نقشهای منفی فاصله بگیرم، گرچه در تمام قصهها شخصیتهای منفی حس خوبی در مخاطب ایجاد نمیکند اما این نقشها عملگرا هستند. ولی دلم میخواهد کمی از این شخصیتها فاصله بگیرم و نقشهایی را بازی کنم که در عین عملگرا بودن، مثبت هم باشند و در ذهن مردم بهعنوان شخصیت مثبت جا بیفتند و من بهعنوان بازیگری تعریف نشوم که فقط نقش منفی بازی میکند.
این بازیگر که توانایی در ادای لهجه کرمانی بهعلت اصالت خود دارد تا امروز در برخی نقشها از این خصیصه در خدمت شیرینتر کردن اثر بهره گرفته است. البته توانایی او در نقشهای کمدی فراتر از استفاده ابزاری از لهجه است و بیشتر بر شناخت او از مخاطبان سوار است. برای مثال در سریال زیرخاکی او در یکی از نقشهای منفی که گاهی نوکزبانی حرف میزد در خاطرهمان مانده است اما در قالب نقشهای مثبت هم از این بازیگر توانایی سراغ داریم. همانطور که اشاره شد او در سریال رخنه، رخت شخصیتی متفاوت را بر تن کرده است تا بار دیگر گوشهای از هنر خود در رشته نمایش را به رخ بکشد و باید دید آیا باز هم با موفقیت سر از این آزمون بیرون میآورد یا خیر. با توجه به آنچه فلاح درباره علاقهاش به نقشهای مثبت اما عملگرا بیان کرده بود، انتخاب نقش عباس و حضور او در این نقش میتواند جامهعمل پوشاندن به همین خواسته باشد که البته با توجه به اصلی بودن این نقش، تأثیر بیشتری هم روی روند قصه خواهد داشت و فرصت خوبی برای درخشیدن دوباره یا درخشش بیشتر این بازیگر ۵۱ ساله باشد؛ فرصتی که پیش از این در ابعاد کمتر برای او رقم خورده بود.
گزیدهکار اما مؤثر
رامتین خداپناهی، دیگر بازیگری است که در سریال رخنه نقش محوری دارد و مقابل نادر فلاح، یک زوج هنری تازه و البته متفاوت را رقم میزنند. خداپناهی جزو بازیگران گزیدهکار است که در حرفه و هنر خود، روشی منحصربهفرد دارد. یکی از پررنگترین خاطرات مخاطبان تلویزیون از بازیگران به نقش ستار بیابانی در سریال «فقط به خاطر تو» محصول سال ۱۳۸۲ برمیگردد. او که پیش از این هم آثاری را در سینما و تلویزیون داشت در این سریال شخصیتی هوشمند و البته جاهطلب را به نمایش گذاشته بود و پس از آن نیز در نقشهای مختلف دیده شد که البته شمارشان با توجه به توانایی این بازیگر میتوانست بیشتر هم باشد. یکی از نقشهای متفاوت او در سریال بانوی عمارت بود که در فضایی تاریخی روایت میشد؛ خاطرتان باشد خداپناهی در این سریال نقش برادر بزرگتر فخری (فخرالزمان) را بازی میکرد که مردی عاقل و خانوادهدوست بود. آخرین نقشآفرینی او در تلویزیون باز در ژانر تاریخی در سریال گیلدخت بود که آن هم قصهای از دوران قاجار را روایت میکرد. سریالی که سال ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۲ روی آنتن بود و این روزها بار دیگر از شبکه آیفیلم پخش میشود.
خداپناهی در سریال رخنه نیز ژانری متفاوت را تجربه کرده و نقشی متمایز را بهعهده دارد که باید دید در قاب تصویر چگونه از آب درمیآید. او در این سریال نقش یکی از فعالان بنام حوزه هوا و فضا را برعهده دارد که در ادامه قصه با پیچیدگیهای شخصیت او بیشتر آشنا میشویم.
لوافی(کارگردان) درباره تفاوت نقش دو بازیگر اصلی به ما میگوید: خیلی متفاوت از کارهای قبلی کارنامه آنهاست و توانمندیهای شاخصی را از این دو عزیز میبینیم که پیش از این، شاهدش نبودیم.
رخنه نقشآفرینان به قلب قصه
در سریال رخنه هم چهرههای آشنا و مشهور حضور دارند و هم بازیگران جوان و کمتر شناخته شده که احتمالا این مجموعه نمایشی سکویی برای معرفی بیشتر آنان به مخاطبان خواهد شد. ترکیب چهرههای تازه و حرفهای در عالم بازیگری یکی از باورهای شفیعی در تولید سریال است که در «تب و تاب» نیز شاهدش بودیم. او در این خصوص به جامجم میگوید:از میان بازیگران متعددی که در سریال رخنه حضور دارند، میتوان به نادر فلاح، رامتین خداپناهی، امیرحسین صدیق، بهرام ابراهیمی، مریم کاویانی، نیلوفر شهیدی، حدیث نیکرو، سپیده خداوردی، علیرضا جلالیتبار، ایوب آقاخانی، علیرضا مهران، علیرام نورایی، خسرو شهراز، اتابک نادری، افشین نخعی، شهین تسلیمی، آتیه جاوید، مهدی علیپور، حسن اسدی، امیر حامد و...اشاره کرد.
مهدی علیپور در گفتوگو با جامجم درباره نقشش در این سریال بیان کرد: رخنه، موضوعی امنیتی ــ اطلاعاتی دارد که من نقش مهندسی را بازی کردهام که درگیر یک قصه عاشقانه قدیمی است.
نگاهی به سریالهای تلویزیونی که در سالهای اخیر با موضوع امنیتی عرضه شدند.
گاندو/ جواد افشار / ۱۳۹۸
خانه امن/ احمد معظمی/ ۱۳۹۹
گاندو ۲/ جواد افشار/ ۱۳۹۹
شهباز/ حمیدرضا لوافی/ ۱۴۰۱
محرمانه/ محمود معظمی/ ۱۴۰۲
ترور/ خیرا... تقیانیپور/ ۱۴۰۲
رخنه/ حمیدرضا لوافی و علی غفاری/ ۱۴۰۳