Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری آریا»
2024-05-01@08:54:17 GMT

متن زیارت ناحیه مقدسه

تاریخ انتشار: ۱۷ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۳۹۷۶۴۱

متن زیارت ناحیه مقدسه

خبرگزاری آریا -

زیارت ناحیه مقدسه
زیارت ناحیه مقدسه نام یک دعای مورد استفاده شیعیان دوازده امامی است. دعای زیارت ناحیه مقدسه در روز عاشورا خوانده می‌شود و به زیارت حسین بن علی در روز عاشورا معروف است. زیارت ناحیه مقدسه با درود بر پیامبران و اهل بیت، محمد و حسین و یارانش در کربلا آغاز می‌شود. در این مطلب متن زیارت ناحیه مقدسه آورده شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


علاّمۀ مجلسى رحمه الله در «بحار الأنوار» مى‏ گوید: شیخ مفید رحمه الله روایت كرده است: هر گاه خواستى امام حسین علیه السلام را در روز عاشورا زیارت كنى، نزد آن حضرت بایست، و بگو:
متن زیارت ناحیه مقدسه
اَلسَّلامُ عَلى آدَمَ صِفْوَةِ اللَّهِ مِنْ خَلیقَتِهِ، اَلسَّلامُ عَلى شَیْثٍ وَلِیِّ اللَّهِ وَخِیَرَتِهِ،
سلام بر آدم، برگزیدۀ خداوند از بین آفریدگانش؛ سلام بر حضرت شیث ، ولىّ خدا و انتخاب شدۀ او،
اَلسَّلامُ عَلى إِدْریسَ الْقائِمِ للَّهِِ بِحُجَّتِهِ، اَلسَّلامُ عَلى نُوحٍ الْمُجابِ فی دَعْوَتِهِ،
سلام بر جناب ادریس، برپادارندۀ حجّت الهى؛ سلام بر نوح، پاسخ داده شده در دعایش؛
اَلسَّلامُ عَلى هُودٍ الْمَمْدُودِ مِنَ اللَّهِ بِمَعُونَتِهِ، اَلسَّلامُ عَلى صالِحٍ الَّذی تَوَّجَهُ اللَّهُ بِكَرامَتِهِ.
سلام بر هود كه از طرف خداوند كمك‏هاى بسیار به او شد؛ سلام بر صالح كه خداوند به او تاج كرامت و بزرگوارى بخشید.
اَلسَّلامُ عَلى إِبْراهیمَ الَّذی حَباهُ اللَّهُ بِخُلَّتِهِ،
سلام بر ابراهیم كه خداوند مقام خلّت و دوستى ویژه خود را به او بخشید؛
اَلسَّلامُ عَلى إِسْماعیلَ الَّذی فَداهُ اللَّهُ بِذِبْحٍ عَظیمٍ مِنْ جَنَّتِهِ،
سلام بر اسماعیل كه خداوند قربانى بزرگى از بهشت را فِدیه او قرار داد (و او را آزاد نمود)،
اَلسَّلامُ عَلى إِسْحاقَ الَّذی جَعَلَ اللَّهُ النُّبُوَّةَ فی ذُرِّیَّتِهِ،
سلام بر اسحاق كه خداوند پیامبرى و نبوّت را در نسل او قرار داد؛
اَلسَّلامُ عَلى یَعْقُوبَ الَّذی رَدَّ اللَّهُ عَلَیْهِ بَصَرَهُ بِرَحْمَتِهِ،
سلام بر یعقوب كه خداوند با رحمتش نور چشمانش را به وى بازگردانید؛
اَلسَّلامُ عَلى یُوسُفَ الَّذی نَجَّاهُ اللَّهُ مِنَ الْجُبِّ بِعَظَمَتِهِ.
سلام بر یوسف كه خداوند به عظمتش او را از چاه نجات بخشید.
اَلسَّلامُ عَلى مُوسَى الَّذی فَلَقَ اللَّهُ الْبَحْرَ لَهُ بِقُدْرَتِهِ،
سلام بر موسى كه خداوند دریا را با نیروى خودش براى او شكافت؛
اَلسَّلامُ عَلى هارُونَ الَّذی خَصَّهُ اللَّهُ بِنُبُوَّتِهِ،
سلام بر هارون كه خداوند او را به پیامبرى خود مخصوص گردانید؛
اَلسَّلامُ عَلى شُعَیْبٍ الَّذی نَصَرَهُ اللَّهُ عَلى اُمَّتِهِ،
سلام بر شعیب كه خدا او را بر اُمّتش پیروز كرد؛
اَلسَّلامُ عَلى داوُدَ الَّذی تابَ اللَّهُ عَلَیْهِ مِنْ خَطیئَتِهِ.
سلام بر داود كه خدا توبه او را از خطا و اشتباهش پذیرفت.
اَلسَّلامُ عَلى سُلَیْمانَ الَّذی ذَلَّتْ لَهُ الْجِنُّ بِعِزَّتِهِ،
سلام بر سلیمان كه جنّیان به واسطۀ عزّتش، در مقابلش فروتن شدند؛
اَلسَّلامُ عَلى أَیُّوبَ الَّذی شَفاهُ اللَّهُ مِنْ عِلَّتِهِ،
سلام بر ایّوب كه خدا از بیمارى و گرفتارى بهبودش بخشید؛
اَلسَّلامُ عَلى یُونُسَ الَّذی أَنْجَزَ اللَّهُ لَهُ مَضْمُونَ عِدَتِهِ،
سلام بر یونس كه خداوند وعده‏ اش را براى او وفا كرد؛
اَلسَّلامُ عَلى عُزَیْرٍ الَّذی أَحْیاهُ اللَّهُ بَعْدَ مَیْتَتِهِ، اَلسَّلامُ عَلى زَكَرِیَّا الصَّابِرِ فی مِحْنَتِهِ،
سلام بر عُزیر كه خداوند او را پس از مردن دوباره زنده كرد؛ سلام بر زكریا كه در محنت و اندوهش شكیبایى ورزید؛
اَلسَّلامُ عَلى یَحْیَى الَّذی أَزْلَفَهُ اللَّهُ بِشَهادَتِهِ، اَلسَّلامُ عَلى عیسى رُوحِ اللَّهِ وَكَلِمَتِهِ.
سلام بر یحیى كه خدا با مقام شهادتش او را منزلت داد؛ سلام بر عیسى كه روح خدا و كلمۀ الهى بود.
اَلسَّلامُ عَلى مُحَمَّدٍ حَبیبِ اللَّهِ وَصِفْوَتِهِ،
سلام بر حضرت محمّد كه محبوب و برگزیده پروردگار است؛
اَلسَّلامُ عَلى أَمیرِالْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ أَبی طالِبٍ الْمَخْصُوصِ بِاُخُوَّتِهِ،
سلام بر امیر مؤمنان حضرت على فرزند ابو طالب كه برادرى پیامبر ویژۀ او شد؛
اَلسَّلامُ عَلى فاطِمَةَ الزَّهْراءِ ابْنَتِهِ،
سلام بر حضرت فاطمۀ زهرا، دختر رسول خدا؛
اَلسَّلامُ عَلى أَبی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ وَصِیِّ أَبیهِ وَخَلیفَتِهِ،
سلام بر حضرت ابو محمّد امام حسن كه وصىّ پدرش و جانشین او بود؛
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ الَّذی سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ،
سلام بر امام حسین كه نفسش بزرگوارى نمود با ریختن خون او (در راه خدا)؛
اَلسَّلامُ عَلى مَنْ أَطاعَ اللَّهَ فی سِرِّهِ وَعَلانِیَتِهِ،
سلام بر كسى كه خدا را در پنهان و آشكارا فرمانبردارى كرد؛
اَلسَّلامُ عَلى مَنْ جَعَلَ اللَّهُ الشِّفاءَ فی تُرْبَتِهِ،
سلام بر كسى كه خداوند شفا را در خاك قبرش قرار داد؛
اَلسَّلامُ عَلى مَنِ الْإِجابَةُ تَحْتَ قُبَّتِهِ، اَلسَّلامُ عَلى مَنِ الْأَئِمَّةُ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ.
سلام بر كسى كه اجابت و پاسخگویى خداوند به دعاها در زیر گنبد شریفش حتمى است؛ سلام بر كسى كه امامان و پیشوایان اسلام از نسل او هستند .
اَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ خاتَمِ الْأَنْبِیاءِ، اَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ سَیِّدِ الْأَوْصِیاءِ،
سلام بر فرزند آخرین پیامبران ، سلام بر فرزند سرور جانشینان،
اَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ، اَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ خَدیجَةَ الْكُبْرى،
سلام بر فرزند حضرت فاطمۀ زهرا، سلام بر فرزند خدیجۀ كبرى،
اَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ سِدْرَةِ الْمُنْتَهى، اَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ جَنَّةِ الْمَأْوى، اَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ زَمْزَمَ وَالصَّفا.
سلام بر فرزند سدرة المنتهى (بالاترین مكان در بهشت)، سلام بر فرزند بهشتى كه جایگاه آسایش است، سلام بر فرزند زمزم و صفا.
اَلسَّلامُ عَلَى الْمُرَمَّلِ بِالدِّماءِ، اَلسَّلامُ عَلَى الْمَهْتُوكِ الْخِباءِ،
سلام بر كسى كه در خونش غلتید، سلام بر كسى كه خیمه‏ گاهش هتك حرمت شد،
اَلسَّلامُ عَلى خامِسِ أَصْحابِ أَهْلِ الْكِساءِ، اَلسَّلامُ عَلى غَریبِ الْغُرَباءِ،
سلام بر پنجمین نفر از اصحاب كسا؛ سلام بر غریب غریبان،
اَلسَّلامُ عَلى شَهیدِ الشُّهَداءِ، اَلسَّلامُ عَلى قَتیلِ الْأَدْعِیاءِ، اَلسَّلامُ عَلى ساكِنِ كَرْبَلاءَ،
سلام بر شهید شهیدان، سلام بر كشته شده به دست حرام‏زادگان؛ سلام بر ساكن كربلا؛
اَلسَّلامُ عَلى مَنْ بَكَتْهُ مَلائِكَةُ السَّماءِ، اَلسَّلامُ عَلى مَنْ ذُرِّیَّتُهُ الْأَزْكِیاءُ.
سلام بر كسى كه فرشتگان آسمان بر او گریستند؛ سلام بر كسى كه فرزندانش پاك‏ترین و ناب‏ترین انسان‏ها بودند.
اَلسَّلامُ عَلى یَعْسُوبِ الدّینِ، اَلسَّلامُ عَلى مَنازِلِ الْبَراهینِ،
سلام بر پادشاه دین؛ سلام بر منزلگاه‏ هاى دلایل روشن الهى،
اَلسَّلامُ عَلَى الْأَئِمَّةِ السَّاداتِ، اَلسَّلامُ عَلَى الْجُیُوبِ الْمُضَرَّجاتِ،
سلام بر امامان والا و شرافتمند؛ سلام بر گریبان‏هاى خون آلوده؛
اَلسَّلامُ عَلَى الشِّفاهِ الذَّابِلاتِ، اَلسَّلامُ عَلَى النُّفُوسِ الْمُصْطَلَماتِ،
سلام بر لب ‏هاى خشكیده، سلام بر جان‏ه اى بلا دیده؛
اَلسَّلامُ عَلَى الْأَرْواحِ الْمُخْتَلَساتِ.
سلام بر روح ‏هاى از بدن رها شده.
اَلسَّلامُ عَلَى الْأَجْسادِ الْعارِیاتِ، اَلسَّلامُ عَلَى الْجُسُومِ الشَّاحِباتِ،
سلام بر پیكرهاى عریان شده، سلام بر جسم ‏هاى رنگ پریده،
اَلسَّلامُ عَلَى الدِّماءِ السَّائِلاتِ، اَلسَّلامُ عَلَى الْأَعْضاءِ الْمُقَطَّعاتِ،
سلام بر خون‏ هاى جارى شده، سلام بر عضوهاى قطعه قطعه شده،
اَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُشالاتِ، اَلسَّلامُ عَلَى النِّسْوَةِ الْبارِزاتِ.
سلام بر سرهاى به نیزه رفته، سلام بر زنانى كه نمودار گشته (از خیمه بیرون آمده).
اَلسَّلامُ عَلى حُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْكَ وَعَلى آبائِكَ الطَّاهِرینَ،
سلام بر حجّت پروردگار جهانیان؛ سلام بر تو (اى حسین) و بر پدران پاكت؛
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ وَعَلى أَبْنائِكَ الْمُسْتَشْهَدینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْكَ وَعَلى ذُرِّیَّتِكَ النَّاصِرینَ،
سلام بر تو و بر فرزندان شهادت‏ طلبت، سلام بر تو و بر نسل یارى كننده‏ ات،
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ وَعَلَى الْمَلائِكَةِ الْمُضاجِعینَ، اَلسَّلامُ عَلَى الْقَتیلِ الْمَظْلُومِ،
سلام بر تو و بر فرشتگان كنار آرامگاهت، سلام بر كشتۀ ستمدیده،
اَلسَّلامُ عَلى أَخیهِ الْمَسْمُومِ، اَلسَّلامُ عَلى عَلِیٍّ الْكَبیرِ، اَلسَّلامُ عَلَى الرَّضیعِ الصَّغیر.
سلام بر برادر مسمومش (امام حسن علیه السلام)، سلام بر على بزرگ (على اكبر علیه السلام )، سلام بر آن شیر خوار كوچك.
اَلسَّلامُ عَلَى الْأَبْدانِ السَّلیبَةِ، اَلسَّلامُ عَلَى الْعِتْرَةِ الْقَریبَةِ (الْغَریبَةِ)،
سلام بر بدن‏ هایى كه (جامه‏ هاى آنان) به تاراج رفته؛ سلام بر خاندان نزدیك به پیامبر،
اَلسَّلامُ عَلَى الْمُجَدَّلینَ فِی الْفَلَواتِ، اَلسَّلامُ عَلَى النَّازِحینَ عَنِ الْأَوْطانِ،
سلام بر روى زمین افتادگان در بیابان‏ ها؛ سلام بر دورشدگان از سرزمین خویش،
اَلسَّلامُ عَلَى الْمَدْفُونینَ بِلا أَكْفانٍ.
سلام بر خاك سپرده‏ شدگان بى‏ كفن.
اَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُفَرَّقَةِ عَنِ الْأَبْدانِ، اَلسَّلامُ عَلَى الْمُحْتَسِبِ الصَّابِرِ،
سلام بر سرهاى جدا شده از بدن‏ ها؛ سلام بر كسى كه مصائبش را به حساب خدا گذارد و شكیبا بود؛
اَلسَّلامُ عَلَى الْمَظْلُومِ بِلا ناصِرٍ، اَلسَّلامُ عَلَى ساكِنِ التُّرْبَةِ الزَّاكِیَةِ،
سلام بر ستمدیده بى‏ یاور؛ سلام بر كسى كه در خاك پاك سكونت گزید؛
اَلسَّلامُ عَلى صاحِبِ الْقُبَّةِ السَّامِیَةِ.
سلام بر صاحب گنبدى بلندمرتبه.
اَلسَّلامُ عَلى مَنْ طَهَّرَهُ الْجَلیلُ، اَلسَّلامُ عَلى مَنِ افْتَخَرَ بِهِ جَبْرَئیلُ،
سلام بر كسى كه خداى بزرگ، او را پاك نمود؛ سلام بر كسى كه جبرئیل به او افتخار مى‏ كرد،
اَلسَّلامُ عَلى مَنْ ناغاهُ فِی الْمَهْدِ میكائیلُ، اَلسَّلامُ عَلى مَنْ نُكِثَتْ ذِمَّتُهُ،
سلام بر كسى كه در گهواره میكائیل برایش لالایى مى‏ گفت؛ سلام بر آن كه پیمانش را شكستند؛
اَلسَّلامُ عَلى مَنْ هُتِكَتْ حُرْمَتُهُ، اَلسَّلامُ عَلى مَنْ اُریقُ بِالظُّلْمِ دَمُهُ،
سلام بر كسى كه حرمتش را هتك نمودند؛ سلام بر كسى كه خونش را به ناحق و با ستمكارى ریختند،
اَلسَّلامُ عَلَى الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجِراحِ، اَلسَّلامُ عَلَى الْمُجَرَّعِ بِكَأْساتِ الرِّماحِ،
سلام بر كسى كه با خون جراحاتش شستشو داده شد، سلام بر كسى كه از كاسه‏ هاى نیزه ها جرعه نوشید،
اَلسَّلامُ عَلَى الْمُضامِ الْمُسْتَباحِ، اَلسَّلامُ عَلَى الْمَنْحُورِ فِی الْوَرى،
سلام بر كسى كه بر وى ستم كرده و ریختن خونش را حلال شمردند؛ سلام بر او كه جلو روى همه مردم سرش را از تن جدا كردند _و كسى چیزى نگفت _،
اَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْلُ الْقُرى.
سلام بر آن آقاى بزرگ‏زاده‏ اى كه روستانشینان (بنى‏ اسد) دفنش كردند .
اَلسَّلامُ عَلَى الْمَقْطُوعِ الْوَتینِ، اَلسَّلامُ عَلَى الْمُحامی بِلا مُعینٍ،
سلام بر آن كه رگ گردن مباركش بریده شد، سلام بر آن حمایتگر بى‏ یاور،
اَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الخَضیبِ، اَلسَّلامُ عَلَى الخَدِّ التَّریبِ،
سلام بر محاسن با خون خضاب شده، سلام بر آن گونه و رخسار خاك‏ آلوده،
اَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّلیبِ، اَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیبِ،
سلام بر آن بدنى كه لباس‏هایش به تاراج رفته، سلام بر آن دندان مباركى كه با چوب (خیزران) كوبیده شد،
اَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ، اَلسَّلامُ عَلَى الْأَجْسامِ الْعارِیَةِ فِی الْفَلَواتِ،
سلام بر آن سرى كه بر بالاى نیزه رفت، سلام بر بدن ‏هایى كه بدون پوشش در بیابان ‏ها افتاده بودند،
تَنْهَشُهَا الذِّئابُ الْعادِیاتُ، وَتَخْتَلِفُ إِلَیْهَا السِّباعُ الضَّارِیاتُ.
گرگ‏ هاى متجاوز آن‏ها را دریدند و درندگان وحشى پیرامون‏شان رفت و آمد مى‏ كردند.
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا مَوْلایَ وَعَلَى الْمَلائِكَةِ الْمَرْفُوفینَ حَوْلَ قُبَّتِكَ،
سلام بر تو اى مولاى من؛ و بر فرشتگانى كه گرداگرد گنبد شریفت بال گشوده‏ اند؛
اَلْحافّینَ بِتُرْبَتِكَ، اَلطَّائِفینَ بِعَرْصَتِكَ، اَلْوارِدینَ لِزِیارَتِكَ،
خاك پاك قبرت را در برگرفته ‏اند؛ به طواف حرمت مشغول‏ اند، و براى زیارتت وارد مى‏ شوند.
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ فَإِنّی قَصَدْتُ إِلَیْكَ، وَرَجَوْتُ الْفَوْزَ لَدَیْكَ.
سلام بر تو؛ من به قصد زیارت تو آمده ‏ام و امیدوارم نزد تو رستگار شوم.
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ سَلامَ الْعارِفِ بِحُرْمَتِكَ، اَلْمُخْلِصِ فی وِلایَتِكَ،
سلام بر تو؛ سلام كسى كه عارف و آشنا به حرمت تو، و اخلاص دارنده در ولایت تو،
اَلْمُتَقَرِّبِ إِلَى اللَّهِ بِمَحَبَّتِكَ، اَلْبَری‏ءِ مِنْ أَعْدائِكَ،
تقرّب جوینده به سوى خدا با محبّت تو، و بیزارى جوینده از دشمنانت مى‏ باشد،
سَلامَ مَنْ قَلْبُهُ بِمُصابِكَ مَقْرُوحٌ، وَدَمْعُهُ عِنْدَ ذِكْرِكَ مَسْفُوحٌ،
سلام كسى كه دلش از مصیبت تو جریحه‏ دار، و اشكش با یاد تو ریزان است؛
سَلامَ الْمَفْجُوعِ الْحَزینِ الْوالِهِ الْمُسْتَكینِ،
سلام دردمندى اندوهگین و سرگشته‏ اى بیچاره؛
سَلامَ مَنْ لَوْ كانَ مَعَكَ بِالطُّفُوفِ لَوَقاكَ بِنَفْسِهِ حَدَّ السُّیُوفِ،
سلام كسى كه اگر در آن صحراى كربلا همراهت بود به طور حتم تو را با جان خود در برابر تیزى شمشیرها نگهدارى مى‏ كرد،
وَبَذَلَ حُشاشَتَهُ دُونَكَ لِلْحُتُوفِ، وَجاهَدَ بَیْنَ یَدَیْكَ، وَنَصَرَكَ عَلى مَنْ بَغى عَلَیْكَ،
و نیمه جانى را كه در پیكرش باقى مانده براى تو در معرض مرگ قرار مى‏ داد؛ و در پیشگاه تو به نبرد مى‏ پرداخت، و در مقابل ستمكارانِ بر تو، یاریت مى‏ كرد؛
وَفَداكَ بِرُوحِهِ وَجَسَدِهِ وَمالِهِ وَوَلَدِهِ، وَرُوحُهُ لِرُوحِكَ فِداءٌ، وَأَهْلُهُ لِأَهْلِكَ وِقاءٌ.
و روح و جسم و دارایى و فرزندان خود را فدایت مى‏ ساخت، و روحش را فداى روح شریفت مى‏ كرد و خانواده‏ اش را به حفظ و نگهدارى خانواده‏ ات مى‏ گماشت.
فَلَئِنْ أَخَّرَتْنِی الدُّهُورُ، وَعاقَنی عَنْ نَصْرِكَ الْمَقْدُورُ،
پس اگر روزگار مرا از زمان تو دور داشته، و مقدّرات مرا از یاریت باز داشت،
وَلَمْ أَكُنْ لِمَنْ حارَبَكَ مُحارِباً، وَلِمَنْ نَصَبَ لَكَ الْعَداوَةَ مُناصِباً،
و نبودم كه با جنگجویانى كه به جنگ تو آمدند بجنگم، و با دشمنانت بستیزم؛
فَلَأَنْدُبَنَّكَ صَباحاً وَمَساءً، وَلَأَبْكِیَنَّ لَكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً، حَسْرَةً عَلَیْكَ،
لیكن، هر صبح و شام بر تو ناله و زارى و شیون مى‏ كنم، و به جاى اشك، برایت خون مى‏ گریم؛ از حسرتى كه بر تو مى‏ خورم،
وَتَأَسُّفاً عَلى ما دَهاكَ، وَتَلَهُّفاً حَتَّى أَمُوتَ بِلَوْعَةِ الْمُصابِ، وَغُصَّةِ الْإِكْتِیابِ.
و تأسّفى كه بر رنج تو دارم و در سوز و گداز مى‏ مانم تا زمانى كه از این مصیبت و غصّه و اندوه بمیرم.
أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیْتَ الزَّكاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْعُدْوانِ،
گواهى مى‏ دهم كه تو نماز را برپا داشتى، و زكات را پرداختى، و به معروف و نیكى فرمان دادى، و از بدى‏ ها و ستمكارى‏ ها بازداشتى،
وَأَطَعْتَ اللَّهَ وَما عَصَیْتَهُ، وَتَمَسَّكْتَ بِهِ وَبِحَبْلِهِ فَأَرْضَیْتَهُ وَخَشیتَهُ، وَراقَبْتَهُ وَاسْتَجَبْتَهُ،
و از خدا فرمان بردى و نافرمانى نكردى، و به خدا و ریسمان او چنگ زدى تا آن كه او را از خود راضى و خشنود كردى در حالى كه از او ترس داشتى؛ و مراقب و مواظب او بودى و او را پاسخ دادى،
وَسَنَنْتَ السُّنَنَ، وَأَطْفَأْتَ الْفِتَنَ، وَدَعَوْتَ إِلَى الرَّشادِ،
و به سنّت‏ها و مستحبّات عمل كردى و فتنه‏ ها را خاموش نمودى، و به سوى رشد و تكامل فرا خواندى،
وَأَوْضَحْتَ سُبُلَ السَّدادِ، وَجاهَدْتَ فِی اللَّهِ حَقَّ الْجِهادِ.
و راه‏هاى استوار را آشكار ساختى، و آن گونه كه حقّ جهاد و تلاش بود انجام دادى.
وَكُنْتَ للَّهِِ طائِعاً، وَلِجَدِّكَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ تابِعاً،
و تو فرمان‏بردارى نیك براى خداوند بودى، و از جدّت حضرت محمد - كه درود خدا بر او و آل او باد - پیروى مى‏ كردى،
وَلِقَوْلِ أَبیكَ سامِعَاً، وَ إِلى وَصِیَّةِ أَخیكَ مُسارِعاً، وَلِعِمادِ الدّینِ رافِعاً،
و به گفتار پدرت گوش فرا مى‏ دادى، و براى انجام وصیّت برادرت شتاب مى‏ نمودى، و ستون‏هاى دین را بالا بردى،
وَلِلطُّغْیانِ قامِعاً، وَلِلطُّغاةِ مُقارِعاً، وَلِلْاُمَّةِ ناصِحاً، وَفی غَمَراتِ الْمَوْتِ سابِحاً،
و سركشى را در هم كوبیدى، و طغیان‏گران را نابود كردى، و براى اُمّت اسلام خیرخواهى مى‏ كردى، و در گرداب مرگ شناور بودى،
وَلِلْفُسَّاقِ مُكافِحاً، وَبِحُجَجِ اللَّهِ قائِماً ، وَلِلْإِسْلامِ وَالْمُسْلِمینَ راحِماً،
و فاسقان را به مبارزه مى‏ طلبیدى، و حجّت‏هاى الهى را بر پا داشتى، و براى اسلام و مسلمانان مهربان و رحم كننده،
وَلِلْحَقِّ ناصِراً، وَعِنْدَ الْبَلاءِ صابِراً، وَلِلدّینِ كالِئاً، وَعَنْ حَوْزَتِهِ مُرامِیاً.
و یار حق بودى، و در بلاها و گرفتارى‏ ها شكیبا، و براى دین نگهبان، و از حوزه و حریم دینى دفاع كننده بودى.
تَحُوطُ الْهُدى وَتَنْصُرُهُ، وَتَبْسُطُ الْعَدْلَ وَتَنْشُرُهُ، وَتَنْصُرُ الدّینَ وَتُظْهِرُهُ،
نگبان هدایت و یارى‏كننده آن و گسترانده عدل و نشردهندۀ آن، و یارى‏ كننده دین و آشكاركننده آن هستى،
وَتَكُفُّ الْعابِثَ وَتَزْجُرُهُ، وَتَأْخُذُ لِلدَّنِیِّ مِنَ الشَّریفِ، وَتُساوی فِی الْحُكْمِ بَیْنَ الْقَوِیِّ وَالضَّعیفِ.
و بازیچه شمارندۀ دین را از كارش بازداشته و او را منع نمودى؛ و حقّ زیردستان را از ثروتمندان و اشراف مى‏ گرفتى، و بین قوى و ضعیف به مساوات حكم مى‏ كردى.
كُنْتَ رَبیعَ الْأَیْتامِ ، وَعِصْمَةَ الْأَنامِ، وَعِزَّ الْإِسْلامِ، وَمَعْدِنَ الْأَحْكامِ،
تو بهار یتیمان و پناهگاه مردم، و عزّت و سربلندى اسلام و معدن احكام
وَحَلیفَ الْإِنْعامِ، سالِكاً طَرائِقَ جَدِّكَ وَأَبیكَ، مُشْبِهاً فِی الْوَصِیَّةِ لِأَخیكَ.
و هم ‏پیمان بخشش و احسان بودى. پویندۀ راه جدّ و پدرت بودى، و همانند برادرت در وصیّت پدرت بودى.
وَفِیَّ الذِّمَمِ، رَضِیَّ الشِّیَمِ، ظاهِرَ الْكَرَمِ، مُتَهَجِّداً فِی الظُّلَمِ، قَویمَ الطَّرائِقِ،
وفا كنندۀ به عهدها و پیمان‏ ها، داراى خصلت‏ها و خوى‏ هاى نیكو ، آشكار كنندۀ بزرگوارى‏ ها، كوشش كنندۀ در عبادت به هنگام تاریكى (شب زنده‏ دار)، دارندۀ روش‏هاى استوار،
كَریمَ الْخَلائِقِ، عَظیمَ السَّوابِقِ، شَریفَ النَّسَبِ، مُنیفَ الْحَسَبِ،
و اخلاق بزرگ منشى و بخشندگى، با پیشینه‏ اى بزرگ و درخشان، نژادى شریف، حَسَبى برتر،
رَفیعَ الرُّتَبِ، كَثیرَ الْمَناقِبِ، مَحْمُودَ الضَّرائِبِ، جَزیلَ الْمَواهِبِ.
درجاتى عالى و رفیع، افتخاراتى فراوان، سرشت‏ هاى ستوده، موهبت‏ ها و بخشش‏ هاى بسیار بود.
حَلیمٌ رَشیدٌ مُنیبٌ، جَوادٌ عَلیمٌ شَدیدٌ، إِمامٌ شَهیدٌ، أَوَّاهٌ مُنیبٌ، حَبیبٌ مَهیبٌ.
بردبار، كمال یافته، انابه كننده به سوى خدا، بخشنده، دانا، قدرت‏مند، پیشوا، شهید، شیون كننده و انابه كننده، دوست‏دارنده، با هیبت هستى.
كُنْتَ لِلرَّسُولِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَلَداً، وَلِلْقُرْآنِ سَنَداً، وَلِلْاُمَّةِ عَضُداً،
تو براى حضرت پیامبر - كه درود خدا بر او و آل او باد - فرزند ، و براى قرآن پشتیبان، و براى امّت بازویى توانا و یاور بودى،
وَفِی الطَّاعَةِ مُجْتَهِداً، حافِظاً لِلْعَهْدِ وَالْمیثاقِ، ناكِباً عَنْ سُبُلِ الفُسَّاقِ،
و در فرمانبردارى از دستورات الهى كوشا، نگهبان و نگه‏دارندۀ پیمان و تعهّد عالم ذر، كناره‏ گیر از راه مردمان فاسق و تبه‏كار،
[ وَ] باذِلاً لِلْمَجْهُودِ، طَویلَ الرُّكُوعِ وَالسُّجُودِ.
و بكار برنده تمام سعى و كوشش خود بودى. داراى ركوع و سجود طولانى بودى.
زاهِداً فِی الدُّنْیا زُهْدَ الرَّاحِلِ عَنْها، ناظِراً إِلَیْها بِعَیْنِ الْمُسْتَوْحِشینَ مِنْها،
و نسبت به دنیا بى‏ اعتنا و بى‏ رغبت بودى، همچون كسانى كه مى‏ خواهد آن را رها كند و از آن كوچ كند و همواره به آن به دیده وحشت‏ زدگان مى‏ نگریستى.
آمالُكَ عَنْها مَكْفُوفَةٌ، وَهِمَّتُكَ عَنْ زینَتِها مَصْرُوفَةٌ،
از آرزوهاى دنیویّت دل كنده، و همّت تو از زینت‏ هاى آن رو گردان شده،
وَأَلْحاظُكَ عَنْ بَهْجَتِها مَطْرُوفَةٌ، وَرَغْبَتُكَ فِی الْآخِرَةِ مَعْرُوفَةٌ.
و نگاهت از سرور و شادمانى آن پوشیده شده، و شوق و اشتیاق تو به آخرت معروف بود.
حَتَّى إِذَا الْجَوْرُ مَدَّ باعَهُ ، وَأَسْفَرَ الُّظلْمُ قِناعَهُ، وَدَعَا الْغَیُّ أَتْباعَهُ،
تا آن‏كه ستم، دست ستمگرش را دراز كرد و ظلم، نقاب از چهره افكند، و گمراهى پیروان خویش را فرا خواند؛
وَأَنْتَ فی حَرَمِ جَدِّكَ قاطِنٌ، وَلِلظَّالِمینَ مُبایِنٌ، جَلیسُ الْبَیْتِ وَالْمِحْرابِ،
و در حالى‏ كه تو در حرم جدّت ساكن و از ستمگران دورى گزیده بودى، مونس محراب و خانه گشته
مُعْتَزِلٌ عَنِ اللَّذَّاتِ وَالشَّهَواتِ، تُنْكِرُ الْمُنْكَرَ بِقَلْبِكَ وَلِسانِكَ، عَلى حَسَبِ طاقَتِكَ وَ إِمْكانِكَ،
و از شهوت‏ها و لذت‏ها دورى گزیده، و در حدّ طاقت و امكانت با قلب و زبانت زشتى را زشت شمردى.
ثُمَّ اقْتَضاكَ الْعِلْمُ لِلْإِنْكارِ، وَلَزِمَكَ أَنْ تُجاهِدَ الْفُجَّارَ،
سپس اقتضا كرد علم و آگاهى، تو را بر انكار؛ و بر تو لازم شد با فاجران و بدكاران جهاد كنى؛
فَسِرْتَ فی أَوْلادِكَ وَأَهالیكَ، وَشیعَتِكَ وَمَوالیكَ،
پس با فرزندان و خاندان و پیروان و دوستانت به راه افتادى،
وَصَدَعْتَ بِالْحَقِّ وَالْبَیِّنَةِ، وَدَعَوْتَ إِلَى اللَّهِ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ،
و حقّ و حقیقت را با برهان‏ هاى الهى آشكار ساختى، و مردم را با حكمت و پند نیكو به سوى خدا فرا خواندى،
وَأَمَرْتَ بِإِقامَةِ الْحُدُودِ، وَالطَّاعَةِ لِلْمَعْبُودِ،
و امر به برپایى حدود الهى و اطاعت پروردگار،
وَنَهَیْتَ عَنِ الْخَبائِثِ وَالطُّغْیانِ، وَواجَهُوكَ بِالظُّلْمِ وَالْعُدْوانِ.
و نهى از پلیدى‏ ها و سركشى‏ ها نمودى، و آنان با ستم و عدوان با تو مقابله نمودند.
فَجاهَدْتَهُمْ بَعْدَ الْإیعاظِ لَهُمْ، وَتَأْكیدِ الْحُجَّةِ عَلَیْهِمْ، فَنَكَثُوا ذِمامَكَ وَبَیْعَتَكَ،
پس از آن‏كه آن‏ ها را پند داده و از كار خود بازداشتى، و اتمام حجّت نمودى، با آنان جهاد كردى؛ پس آنان پیمان و بیعت تو را شكستند،
وَأَسْخَطُوا رَبَّكَ وَجَدَّكَ، وَبَدَؤُوكَ بِالْحَرْبِ، فَثَبَتَّ لِلطَّعْنِ وَالضَّرْبِ،
و پروردگار تو و جدّت را خشمگین كردند، و با تو شروع به جنگ نمودند؛ پس تو در برابر ضربات (شمشیرها و نیزه‏ها) استوار ماندى،
وَطَحَنْتَ جُنُودَ الْفُجَّارِ، وَاقْتَحَمْتَ قَسْطَلَ الْغُبارِ، مُجالِداً بِذِی الْفِقارِ، كَأَنَّكَ عَلِیٌّ الْمُخْتارُ.
و لشكریان بدكاره را درهم كوبیدى، و در گرد و غبار برخاسته در میدان جهاد با ذوالفقار آنگونه وارد شدى كه گویا تو همان على برگزیده خدا هستى.
فَلَمَّا رَأَوْكَ ثابِتَ الْجَأْشِ، غَیْرَ خائِفٍ وَلا خاشٍ، نَصَبُوا لَكَ غَوائِلَ مَكْرِهِمْ،
پس، هنگامى كه تو را ثابت قدم و دلیر دیدند، در حالى كه هیچ‏گونه ترس و هراسى در تو نبود براى تو دام‏ هاى مكرشان را نصب كردند،
وَقاتَلُوكَ بِكَیْدِهِمْ وَشَرِّهِمْ، وَأَمَرَ اللَّعینُ جُنُودَهُ، فَمَنَعُوكَ الْماءَ وَوُرُودَهُ،
و با مكر و شرّشان به جنگ با تو پرداختند؛ و آن شخص ملعون به لشكریانش دستور داد، پس تو را از آب و وارد شدن به آن باز داشتند،
وَناجَزُوكَ الْقِتالَ، وَعاجَلُوكَ النِّزالَ، وَرَشَقُوكَ بِالسِّهامِ وَالنِّبالِ،
و به مبارزه با تو پرداخته و در این امر شتافتند، و تیرها و سنگ ‏ها را به تو پرتاب كردند،
وَبَسَطُوا إِلَیْكَ أَكُفَّ الْإِصْطِلامِ، وَلَمْ یَرْعَوْا لَكَ ذِماماً،
و دست ‏هاى ویرانگر خود را به سوى تو گشودند، و حقّ تو را مراعات نكردند،
وَلا راقَبُوا فیكَ آثاماً، فی قَتْلِهِمْ أَوْلِیاءَكَ، وَنَهْبِهِمْ رِحالَكَ،
و در كشتن عزیزان تو و غارت زاد و توشه تو هیچ ترسى از جزاى گناه خویش به خود راه ندادند؛
وَأَنْتَ مُقَدَّمٌ فِی الْهَبَواتِ، وَمُحْتَمِلٌ لِلْأَذِیَّاتِ، قَدْ عَجِبَتْ مِنْ صَبْرِكَ مَلائِكَةُ السَّماواتِ.
و تو در میان گرد و غبار میدان به پیش مى‏ تاختى، و آزار و اذیّت‏ها را تحمّل مى‏ كردى، كه به راستى فرشتگان آسمان از صبر تو درشگفت آمدند .
فَأَحْدَقُوا بِكَ مِنْ كُلِّ الْجَهاتِ، وَأَثْخَنُوكَ بِالْجِراحِ، وَحالُوا بَیْنَكَ وَبَیْنَ الرَّواحِ،
پس آنان (دشمنان)از هر سو، اطراف تو را گرفتند؛ و زخم‏ هاى عمیقى بر تو وارد كردند و میان تو و بین راحتى و نجات فاصله انداختند (یعنى نگذاشتند كار به شبانگاه برسد)،
وَلَمْ یَبْقَ لَكَ ناصِرٌ، وَأَنْتَ مُحْتَسِبٌ صابِرٌ، تَذُبُّ عَنْ نِسْوَتِكَ وَأَوْلادِكَ،
و تو را هیچ یاورى باقى نمانده بود، و تو كار را به حساب خدا واگذار كرده و صبر نمودى، و از زنان و اولادت دفاع مى‏ كردى.
حَتَّى نَكَسُوكَ عَنْ جَوادِكَ، فَهَوَیْتَ إِلَى الْأَرْضِ جَریحاً،
تا آن كه تو را از اسب سرنگون ساختند، و با بدنى مجروح بر زمین افتادى؛
تَطَؤُكَ الْخُیُولُ بِحَوافِرِها، وَتَعْلُوكَ الطُّغاةُ بِبَواتِرِها.
اسب‏ ها با سم ‏هایشان تو را لگدكوب كردند و طغیان‏گران تو را با شمشیرهایشان ضربه مى ‏زدند.
قَدْ رَشَحَ لِلْمَوْتِ جَبینُكَ، وَاخْتَلَفَتْ بِالْإِنْقِباضِ وَالْإِنْبِساطِ شِمالُكَ وَیَمینُكَ،
عرق مرگ بر پیشانیت نشست. و راست و چپ بدن مباركت را با جمع كردن و گشودن جابجا مى‏ كردى.
تُدیرُ طَرْفاً خَفِیّاً إِلى رَحْلِكَ وَبَیْتِكَ، وَقَدْ شَغَلْتَ بِنَفْسِكَ عَنْ وُلْدِكَ وَأَهالیكَ،
و با گوشه چشم به خیام و حرمت نگاه مى‏ كردى، و مصیبتى كه بر تو وارد مى‏ شد تو را از فرزندان و اهل بیتت به خود مشغول ساخته بود،
وَأَسْرَعَ فَرَسُكَ شارِداً، إِلى خِیامِكَ قاصِداً، مُحَمْحِماً باكِیاً،
و اسب تو شیون‏ كُنان و گریه‏ كنان با سرعت به سوى حرمت آمد،
فَلَمَّا رَأَیْنَ النِّساءُ جَوادَكَ مَخْزِیّاً، وَنَظَرْنَ سَرْجَكَ عَلَیْهِ مَلْوِیّاً،
هنگامى كه زنان اسبت را شرمسار دیدند و به زین واژگونش نظر افكندند،
بَرَزْنَ مِنَ الْخُدُورِ، ناشِراتِ الشُّعُورِ عَلَى الْخُدُودِ، لاطِماتِ الْوُجُوهِ سافِراتٍ،
از خیمه‏ ها بیرون آمدند، موهاى‏شان را بر چهره‏ هاى‏ شان پریشان كرده، بر چهره‏ هاى بدون نقاب‏شان سیلى مى‏ زدند، و با صداى بلند ناله مى‏ زدند
وَبِالْعَویلِ داعِیاتٍ، وَبَعْدَ الْعِزِّ مُذَلَّلاتٍ، وَ إِلى مَصْرَعِكَ مُبادِراتٍ.
و تو را مى‏ خواندند، و آنان بعد از عزّت ذلیل شده بودند، و به سوى قتلگاه تو شتافتند.
وَالشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِكَ، وَمُولِغٌ سَیْفَهُ عَلى نَحْرِكَ،
در حالى كه شمر (لعنة اللَّه علیه) بر روى سینه‏ ات نشسته بود و شمشیرش را بر گودى زیر گلوى تو فرو برده
قابِضٌ عَلى شَیْبَتِكَ بِیَدِهِ، ذابِحٌ لَكَ بِمُهَنَّدِهِ، قَدْ سَكَنَتْ حَواسُّكَ،
و محاسنت را به دست گرفته بود، سرت را با شمشیر تیز خود مى‏ برید؛ در آن حالت حواسّت از حركت ایستاد،
وَخَفِیَتْ أَنْفاسُكَ، وَرُفِعَ عَلَى الْقَناةِ رَأْسُكَ، وَسُبِىَ أَهْلُكَ كَالْعَبیدِ،
و نفس‏ هایت پنهان شد، و سرت بر بالاى نیزه بلند شد، و اهل بیت تو مانند بندگان و بردگان اسیر شدند،
وَصُفِّدُوا فِی الْحَدیدِ، فَوْقَ أَقْتابِ الْمَطِیَّاتِ، تَلْفَحُ وَجُوهَهُمْ حَرُّ الْهاجِراتِ،
و در غل و زنجیر به بند كشیده شدند. در فراز جهاز شتران، چهره‏ هاى‏ شان را گرماى شدید مى‏ سوزاند،
یُساقُونَ فِی الْبَراری وَالْفَلَواتِ، أَیْدیهِمْ مَغْلُولَةٌ إِلَى الْأَعْناقِ، یُطافُ بِهِمْ فِی الْأَسْواقِ.
و در بیابان‏ ها و دشت‏ ها پیش برده مى‏ شدند؛ دست‏هاى‏ شان به گردن ‏هاى‏ شان آویخته و بسته بود، و آن‏ها را دور بازارها مى‏ چرخاندند .
فَالْوَیْلُ لِلْعُصاةِ الْفُسَّاقِ، لَقَدْ قَتَلُوا بِقَتْلِكَ الْإِسْلامَ، وَعَطَّلُوا الصَّلاةَ وَالصِّیامَ،
پس، واى بر آن گناه‏كاران فاسق كه به راستى با كشتن تو اسلام را كشتند، و نماز و روزه را رها كردند،
وَنَقَضُوا السُّنَنَ وَالْأَحْكامَ، وَهَدَمُوا قَواعِدَ الْإیمانِ،
و سنّت‏ ها و احكام را شكستند، و ستون ‏هاى دین و ایمان را منهدم كردند،
وَحَرَّفُوا آیاتِ الْقُرْآنِ، وَهَمْلَجُوا فِی الْبَغْیِ وَالْعُدْوانِ.
و آیات الهى قرآن را تحریف نمودند، و در دشمنى و ظلم و ستم پیش تاختند .
لَقَدْ أَصْبَحَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ مَوْتُوراً،
آن گاه كه تو را شهید كردند به راستى رسول خدا - كه درود خدا بر او و آل او باد - خون‏خواه تو شد،
وَعادَ كِتابُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَهْجُوراً، وَغُودِرَ الْحَقُّ إِذْ قُهِرْتَ مَقْهُوراً،
و بار دیگر كتاب خدا متروك و دور افتاده شد؛ و حق، مورد خیانت قرار گرفت. چون تو شكست خوردى؛
وَفُقِدَ بِفَقْدِكَ التَّكْبیرُ وَالتَّهْلیلُ، وَالتَّحْریمُ وَالتَّحْلیلُ، وَالتَنْزیلُ وَالتَّأْویلُ،
و با نبود تو، بانك «اللَّه اكبر» و «لا إله إلاّ اللَّه» و حرام و حلال خدا و تنزیل و تأویل قرآن، ناپدید شد؛
وَظَهَرَ بَعْدَكَ التَّغْییرُ وَالتَّبْدیلُ، وَالْإِلْحادُ وَالتَّعْطیلُ، وَالْأَهْواءُ وَالْأَضالیلُ، وَالْفِتَنُ وَالْأَباطیلُ.
و بعد از تو، تغییر و دگرگونى (در احكام الهى) و كفر و بى‏ دینى، و كنار گذاشتن سنّت‏ ها و هواهاى نفسانى، و گمراهى‏ ها و فتنه‏ ها و باطل‏ها پدیدار گشت.
فَقامَ ناعیكَ عِنْدَ قَبْرِ جَدِّكَ الرَّسُولِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، فَنَعاكَ إِلَیْهِ بِالدَّمْعِ الْهَطُولِ،
پس، خبردهندۀ شهادت تو نزد قبر جدّ تو رسول خدا - درود خدا بر او و آل او باد - ایستاد، و با اشكِ ریزان خبر شهادت تو را به پیامبر داد؛
قائِلاً یا رَسُولَ اللَّهِ قُتِلَ سِبْطُكَ وَفَتاكَ، وَاسْتُبیحَ أَهْلُكَ وَحِماكَ،
در حالى كه مى‏ گفت: اى رسول خدا؛ نوه و جوان تو كشته شد، و حُرمت اهل بیت تو شكسته و مباح شمرده شد؛
وَسُبِیَتْ بَعْدَكَ ذَراریكَ، وَوَقَعَ الْمَحْذُورُ بِعِتْرَتِكَ وَذَویكَ.
و فرزندان و ذریّه تو را بعد تو اسیر كردند، و خانواده و اطرافیانت در گرفتارى افتادند.
فَانْزَعَجَ الرَّسُولُ، وَبَكى قَلْبُهُ الْمَهُولُ، وَعَزَّاهُ بِكَ الْمَلائِكَةُ وَالْأَنْبِیاءُ،
پس، پیامبر آشفته گردید، و قلب وحشت ‏زده‏ اش گریست؛ و به خاطر تو فرشتگان و پیامبران بر او تسلیت گفتند؛
وَفُجِعَتْ بِكَ اُمُّكَ الزَّهْراءُ، وَاخْتَلَفَتْ جُنُودُ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبینَ، تُعَزّی أَباكَ أَمیرَالْمُؤْمِنینَ،
و به خاطر تو مادرت زهرا سوگوار و مصیبت‏ زده شد؛ و لشكریان فرشتگان مقرّب الهى براى تسلیت گفتن به پدرت امیر مؤمنان آمد و شد كردند،
وَاُقیمَتْ لَكَ الْمَاتِمُ فِی أَعْلا عِلِّیّینَ، وَلَطَمَتْ عَلَیْكَ الْحُورُ الْعینُ،
و در اعلى علیّین براى تو ماتم برپا شد، و به خاطر تو حور العین سیلى بر صورت خود زدند،
وَبَكَتِ السَّماءُ وَسُكَّانُها، وَالْجِنانُ وَخُزَّانُها، وَالْهِضابُ وَأَقْطارُها، وَالْبِحارُ وَحیتانُها،
و آسمان و ساكنان آن، و بهشت و خزانه‏ داران آن، و كوه ‏ها و دامنه‏ هایشان، و دریا و ماهیانش،
وَالْجِنانُ وَوِلْدانُها، وَالْبَیْتُ وَالْمَقامُ، وَالْمَشْعَرُ الْحَرامُ، وَالْحِلُّ وَالْأَحْرامُ.
و بهشت و پسران آن، و خانۀ خدا، و مقام، و مشعرالحرام و خارج خانه خدا و اطراف آن، همه گریه كردند.
أَللَّهُمَّ فَبِحُرْمَةِ هذَا الْمَكانِ الْمُنیفِ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،
خدایا؛ پس، به خاطر حرمت و احترام این مكان شریف، بر محمّد و آل محمّد درود فرست؛
وَاحْشُرْنی فی زُمرَتِهِمْ، وَأَدْخِلْنِی الْجَنَّةَ بِشَفاعَتِهِمْ.
و مرا در زمرۀ آنان محشور فرما، و مرا به شفاعت آنان داخل بهشت نما.
أَللَّهُمَّ إِنّی أَتَوَسَّلُ إِلَیْكَ یا أَسْرَعَ الْحاسِبینَ، وَیا أَكْرَمَ الْأَكْرَمینَ،
خدایا؛ به تو توسّل پیدا مى‏ كنم؛ اى سریع‏ترین حساب‏گران؛ و اى كریم‏ترین كریمان؛
وَیا أَحْكَمَ الْحاكِمینَ، بِمُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیّینَ، رَسُولِكَ إِلَى الْعالَمینَ أَجْمَعینَ،
و اى با اقتدارترین حاكمان؛ و به محمّد خاتم پیامبران، فرستادۀ تو بر همه جهانیان؛
وَبِأَخیهِ وَابْنِ عَمِّهِ الْأَنْزَعِ الْبَطینِ، اَلْعالِمِ الْمَكینِ، عَلِیٍّ أَمیرِالْمُؤْمِنینَ،
و به برادر و پسرعمویش كه از شرك و بت‏ پرستى جدا شده و درونش انباشته از دانش بود، آن عالم و دانشمند والامقام یعنى حضرت على امیر مؤمنان؛
وَبِفاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمینَ، وَبِالْحَسَنِ الزَّكِیِّ عِصْمَةِ الْمُتَّقینَ،
و به فاطمه سرور زنان جهانیان، و به حسن، كه پاكیزه و پناه پرهیزكاران است،
وَبِأَبی عَبْدِاللَّهِ الْحُسَیْنِ أَكْرَمِ الْمُسْتَشْهَدینَ، وَبِأَوْلادِهِ الْمَقْتُولینَ،
و به ابى عبداللَّه الحسین، گرامى‏ ترین شهادت‏ جویان و به فرزندان شهیدش
وَبِعِتْرَتِهِ الْمَظْلُومینَ، وَبِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ زَیْنِ الْعابِدینَ.
و به خاندان مظلومش؛ و به علىّ بن الحسین زینت عبادت كنندگان.
وَبِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ قِبْلَةِ الْأَوَّابینَ، وَجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ أَصْدَقِ الصَّادِقینَ،
و به محمّد بن على، قبله‏ گاه توبه كنندگان؛ و به جعفر بن محمد، راست‏گوترین راستگویان؛
وَمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ مُظْهِرِ الْبَراهینَ، وَعَلِیِّ بْنِ مُوسى ناصِرِ الدّینِ،
و به موسى بن جعفر، آشكار كننده حجّت‏ ها؛ و به علىّ بن موسى یارى كنندۀ دین؛
وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ قُدْوَةِ الْمُهْتَدینَ، وَعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ أَزْهَدِ الزَّاهِدینَ،
و به محمّد بن على، اُسوه هدایت كنندگان؛ و به علىّ بن محمّد، زاهدترین زاهدان؛
وَالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ وارِثِ الْمُسْتَخْلَفینَ، وَالْحُجَّةِ عَلَى الْخَلْقِ أَجْمَعینَ،
و به حسن بن على وارث جانشیان، و حجّت بر همه خلق خدا؛
أَنْ تُصَلِّیَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، اَلصَّادِقینَ الْأَبَرّینَ، آلِ طه وَیس،
اینكه درود فرستى بر محمّد و آل محمّد آن راستگویان نیكوكاران، آل طه و یس؛
وَأَنْ تَجْعَلَنی فِی الْقِیامَةِ مِنَ الْآمِنینَ الْمُطْمَئِنّینَ الْفائِزینَ الْفَرِحینَ الْمُسْتَبْشِرینَ.
و این كه مرا در قیامت از جمله امان یافتگان و آسودگان و رستگاران و شادمانان و بشارت یافتگان قرار دهى.
أَللَّهُمَّ اكْتُبْنی فِی الْمُسْلِمینَ، وَأَلْحِقْنی بِالصَّالِحینَ، وَاجْعَلْ لی لِسانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرینَ،
خدایا؛ مرا از جمله مسلمانان قرار ده، و مرا به صالحان بپیوند، و براى من در میان آیندگان سخن راست قرار ده.
وَانْصُرْنی عَلَى الْباغینَ، وَاكْفِنی كَیْدَ الْحاسِدینَ، وَاصْرِفْ عَنّی مَكْرَ الْماكِرینَ،
و مرا بر ستمگران پیروز فرما، و مرا از مكر حسودها كفایت كن، و از من حیله مكّاران را باز گردان،
وَاقْبِضْ عَنّی أَیْدِی الظَّالِمینَ، وَاجْمَعْ بَیْنی وَبَیْنَ السَّادَةِ الْمَیامینِ، فی أَعْلا عِلِّیّینَ،
و دست ستمكاران را از من كوتاه كن، و مرا با سروران فرخنده در اعلا علّییّن؛
مَعَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ، مِنَ النَّبِیّینَ وَالصِّدّیقینَ، وَالشُّهَداءِ وَالصَّالِحینَ، بِرَحْمَتِكَ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.
با آنان كه بر آن‏ها نعمت ارزانى داشتى- از پیامبران و راستگویان و شهدا و صالحان - جمع نما؛ به رحمتت اى مهربان‏ترین مهربانان .
أَللَّهُمَّ إِنّی اُقْسِمُ عَلَیْكَ بِنَبِیِّكَ الْمَعْصُومِ، وَبِحُكْمِكَ الْمَحْتُومِ، وَنَهْیِكَ الْمَكْتُومِ،
خدایا؛ تو را سوگند مى‏ دهم به حق پیامبرت كه معصوم از گناه است و به آن حكم حتمیت، و نهى پوشیده ‏ات؛
وَبِهذَا الْقَبْرِ الْمَلْمُومِ، اَلْمُوَسَّدِ فی كَنَفِهِ، اَلْإِمامُ الْمَعْصُومُ الْمَقْتُولُ الْمَظْلُومُ،
و به این قبر شریف كه به زیارت آن آمد و شد مى‏ شد، و امام معصومى كه در سایه آن آرمیده است، كه مظلومانه كشته شده؛
أَنْ تَكْشِفَ ما بی مِنَ الْغُمُومِ، وَتَصْرِفَ عَنّی شَرَّ الْقَدَرِ الْمَحْتُومِ، وَتُجیرَنی مِنَ النَّارِ ذاتِ السَّمُومِ.
این كه آنچه از غم دارم برطرف سازى، و از من شرّ قضا و قدر حتمى را باز گردانى، و از آتش گرم و سوزان جهنّم مرا پناه دهى.
أَللَّهُمَّ جَلِّلْنی بِنِعْمَتِكَ، وَرَضِّنی بِقِسْمِكَ، وَتَغَمَّدْنی بِجُودِكَ وَكَرَمِكَ، وَباعِدْنی مِنْ مَكْرِكَ وَنِقْمَتِكَ.
خدایا؛ مرا به نعمت خودت بزرگى بخش، و مرا به قسمتت راضى نما، و مرا غرق جود و كرم خود فرما، و مرا از مكر و مجازات خود دور نما.
أَللَّهُمَّ اعْصِمْنی مِنَ الزَّلَلِ، وَسَدِّدْنی فِی الْقَوْلِ وَالْعَمَلِ، وَافْسَحْ لی فی مُدَّةِ الْأَجَلِ،
خدایا؛ مرا از لغزش‏ ها محفوظ بدار، و مرا در قول و عمل استوار گردان، و وسعت و فراخى در دوران عمرم برایم قرار بده،
وَأَعْفِنی مِنَ الْأَوْجاعِ وَالْعِلَلِ، وَبَلِّغْنی بِمَوالِیَّ وَبِفَضْلِكَ أَفْضَلَ الْأَمَلِ.
و مرا از دردها و مریضى‏ ها عافیت بخش، و به حق اولیایم، و به بخشش و كرمت، مرا به بهترین آرزوهایم برسان.
أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاقْبَلْ تَوْبَتی، وَارْحَمْ عَبْرَتی،
خدایا؛ بر محمّد و آل محمّد درود فرست، و توبه مرا قبول فرما؛ و بر گریه‏ ام رحم نما،
وَأَقِلْنی عَثْرَتی، وَنَفِّسْ كُرْبَتی، وَاغْفِرْ لی خَطیئَتی، وَأَصْلِحْ لی فی ذُرِّیَّتی.
و از لغزشم درگذر، و اندوهم را برطرف كن، و گناهان مرا ببخش، و نسل مرا از صالحان قرار ده.
أَللَّهُمَّ لاتَدَعْ لی فی هذَا الْمَشْهَدِ الْمُعَظَّمِ، وَالْمَحَلِّ الْمُكَرَّمِ ذَنْباً إِلّا غَفَرْتَهُ،
خدایا؛ براى من وامگذار در این حرم شریف و بارگاه باكرامت هیچ گناهى را مگر آن كه آن را ببخشى
وَلا عَیْباً إِلّا سَتَرْتَهُ، وَلا غَمّاً إِلّا كَشَفْتَهُ، وَلا رِزْقاً إِلّا بَسَطْتَهُ،
و هیچ عیبى را مگر آن كه بپوشانى، و هیچ غمى را مگر آن كه برطرف كنى؛ و هیچ رزق و روزى را مگر آن كه گسترده گردانى،
وَلا جاهاً إِلّا عَمَّرْتَهُ، وَلا فَساداً إِلّا أَصْلَحْتَهُ، وَلا أَمَلاً إِلّا بَلَّغْتَهُ،
و هیچ منزلت و مقامى را مگر آن كه آن را آباد كنى، و هیچ فسادى را مگر آن كه آن را اصلاح فرمایى؛ و هیچ آرزویى را مگر آن كه مرا به آن برسانى،
وَلا دُعاءً إِلّا أَجَبْتَهُ، وَلا مَضیقاً إِلّا فَرَّجْتَهُ، وَلا شَمْلاً إِلّا جَمَعْتَهُ،
و هیچ دعایى را مگر آن كه آن را اجابت فرمایى، و هیچ تنگى و فشارى را مگر آن را گشایش دهى، و هیچ تفرّق و پراكندگى را مگر آن كه آن را به اجتماع مبدّل گردانى،
وَلا أَمْراً إِلّا أَتْمَمْتَهُ، وَلا مالاً إِلّا كَثَّرْتَهُ، وَلا خُلْقاً إِلّا حَسَّنْتَهُ،
و هیچ كارى را مگر آن كه آن را تمام كنى، و به پایان رسانى؛ و هیچ مالى را مگر آن كه آن را زیادش كنى، و هیچ اخلاقى را مگر آن كه آن را نیكو فرمایى،
وَلا إِنْفاقاً إِلّا أَخْلَفْتَهُ، وَلا حالاً إِلّا عَمَّرْتَهُ، وَلا حَسُوداً إِلّا قَمَعْتَهُ،
و هیچ انفاقى را مگر آن كه جایگزین برایش قرار دهى، و هیچ دگرگونى حالى را مگر آن كه آن را خوب و آباد نمایى؛ و هیچ حسودى را مگر آن كه آن را ریشه‏ كن نمایى،
وَلا عَدُوّاً إِلّا أَرْدَیْتَهُ، وَلا شَرّاً إِلّا كَفَیْتَهُ، وَلا مَرَضاً إِلّا شَفَیْتَهُ،
و هیچ دشمنى را مگر آن كه آن را از میان ببرى، و هیچ شرّ و بدى را مگر آن كه كفایت كنى، و هیچ مرضى را مگر آن كه آن را شفا دهى،
وَلا بَعیداً إِلّا أَدْنَیْتَهُ، وَلا شَعْثاً إِلّا لَمَمْتَهُ، وَلا سُؤالاً إِلّا أَعْطَیْتَهُ.
و هیچ دورى را مگر آن كه آن را نزدیك فرمایى، و هیچ پراكندگى را مگر آن كه آن را سامان دهى، و هیچ درخواستى را مگر آن كه آن را عطا نمایى.
أَللَّهُمَّ إِنّی أَسْأَلُكَ خَیْرَ الْعاجِلَةِ، وَثَوابَ الْآجِلَةِ.
خدایا ؛ از تو مى‏ خواهم خیر و خوبى حاضر و ثواب و پاداش آینده را.
أَللَّهُمَّ أَغْنِنی بِحَلالِكَ عَنِ الْحَرامِ، وَبِفَضْلِكَ عَنْ جَمیعِ الْأَنامِ.
خدایا؛ مرا به واسطۀ حلالت از حرام غنى فرما، و با فضل و كرمت از تمام مردم بى‏ نیاز ساز.
أَللَّهُمَّ إِنّی أَسْأَلُكَ عِلْماً نافِعاً، وَقَلْباً خاشِعاً وَیَقیناً شافِیاً،
خدایا؛ از تو مى‏ خواهم علمى كه سودمند باشد، و قلبى كه خاشع باشد، و یقینى را كه قاطع باشد،
وَعَمَلاً زاكِیاً، وَصَبْراً جَمیلاً، وَأَجْراً جَزیلاً.
و عملى كه پاك باشد، و صبرى را كه زیبا باشد، و اجرى را كه زیاد باشد.
أَللَّهُمَّ ارْزُقْنی شُكْرَ نِعْمَتِكَ عَلَیَّ، وَزِدْ فی إِحْسانِكَ وَكَرَمِكَ إِلَیَّ،
خدایا؛ شكر و سپاس نعمتت را كه بر گردن من است روزیم فرما، و احسان و كرمت را بر من زیاد نما،
وَاجْعَلْ قَوْلی فِی النَّاسِ مَسْمُوعاً، وَعَمَلی عِنْدَكَ مَرْفُوعاً،
و سخنم را در میان مردم پذیرفته شده قرار ده، و عملم را در نزد خودت بالا ببر و بپذیر،
وَأَثَری فِی الْخَیْراتِ مَتْبُوعاً، وَعَدُوّی مَقْمُوعاً.
و اثر مرا در خیرات مورد پیروى دیگران قرار بده، و دشمنم را ریشه كن نما.
أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الْأَخْیارِ، فی آناءِ اللَّیْلِ وَأَطْرافِ النَّهارِ،
خدایا؛ دورد فرست بر محمّد و آل محمّد، كه نیكوكاران (در میان بندگان) هستند، در تمامى لحظات شب و روز؛
وَاكْفِنی شَرَّ الْأَشْرارِ، وَطَهِّرْنی مِنَ الذُّنُوبِ وَالْأَوْزارِ، وَأَجِرْنی مِنَ النَّارِ،
و از من دور نما شرّ اشخاص شرور و بدكاران را، و مرا از گناهان و بار گران آن پاك فرما، و از آتش جهنّم پناهم ده.
وَأَحِلَّنی دارَ الْقَرارِ، وَاغْفِرْ لی وَلِجَمیعِ إِخْوانی فیكَ وَأَخَواتِیَ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، بِرَحْمَتِكَ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.
و در خانه بهشت وارد كن، و مرا و تمامى برادران و خواهران مؤمنى كه در راه تو آن‏ها را یافته‏ ام به رحمتت بیامرز، اى مهربان‏ترین مهربانان.
سپس رو به قبله كن و دو ركعت نماز به جاى آور؛ در ركعت اوّل بعد از حمد ، سوره «انبیاء»، و در ركعت دوّم بعد از حمد، سوره «حشر» را بخوان، و در قنوت بگو :
لا إِلهَ إِلّاَ اللَّهُ الْحَلیمُ الْكَریمُ، لا إِلهَ إِلّاَ اللَّهُ الْعَلِیُّ الْعَظیمُ،
هیچ معبودى جز خداى بردبار و كریم نیست؛ هیچ معبودى جز خداى بلندمرتبه و بزرگ نیست،
لا إِلهَ إِلّاَ اللَّهُ رَبُّ السَّماواتِ السَّبْعِ، وَالْأَرَضینَ السَّبْعِ،
هیچ معبودى نیست جز خدایى كه پروردگار آسمان‏هاى هفت‏گانه و زمین‏هاى هفت‏گانه
وَما فیهِنَّ وَما بَیْنَهُنَّ، خِلافاً لِأَعْدائِهِ، وَتَكْذیباً لِمَنْ عَدَلَ بِهِ، وَ إِقْراراً لِرُبُوبِیَّتِهِ، وَخُضُوعاً لِعِزَّتِهِ.
و آنچه در آن‏ها و میان آن‏هاست؛ برخلاف دشمنانش، و تكذیب كسانى كه از او روى برتافته‏ اند ، و اقرار به ربوبیّت او، و خضوع در برابر عزّت او .
اَلْأَوَّلُ بِغَیْرِ أَوَّلٍ، وَالْآخِرُ إِلى غَیْرِ آخِرٍ،
او اوّل و ابتدایى است كه آغاز ندارد، و آخرى است كه هیچ انتهایى ندارد
اَلظَّاهِرُ عَلى كُلِّ شَیْ‏ءٍ بِقُدْرَتِهِ، اَلْباطِنُ دُونَ كُلِّ شَیْ‏ءٍ بِعِلْمِهِ وَلُطْفِهِ،
و او، غلبه دارد بر هر چیز به سبب قدرتش، و با دانش و دقّتش از درون هر چیز آگاه است.
لاتَقِفُ الْعُقُولُ عَلى كُنْهِ عَظَمَتِهِ، وَلاتُدْرِكُ الْأَوْهامُ حَقیقَةَ ماهِیَّتِهِ،
عقل ‏ها بر كُنه بزرگى و عظمت او راه ندارند. و اوهام حقیقت ذات او را درك نمى‏ كنند،
وَلاتَتَصَوَّرُ الْأَنْفُسُ مَعانِیَ كَیْفِیَّتِهِ،
و جان ‏ها كیفیّت و چگونگى او را نمى‏ توانند درك كنند،
مُطَّلِعاً عَلَى الضَّمائِرِ، عارِفاً بِالسَّرائِرِ، یَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَما تُخْفِی الصُّدُورُ.
بر اُمور نهانى آگاه و بر پنهانى‏ ها آشنا است؛ خیانت چشم ‏ها و آن چه در سینه‏ ها پنهان است را مى‏ داند.
أَللَّهُمَّ إِنّی اُشْهِدُكَ عَلى تَصْدیقی رَسُولَكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، وَایمانی بِهِ، وَعِلْمی بِمَنْزِلَتِهِ،
خدایا؛ تو را گواه مى‏ گیرم بر تصدیقم نسبت به پیامبرت - كه درود خدا بر او و آل او باد - و ایمانم به او؛ و آگاهیم نسبت به مقام و منزلتش؛
وَإِنّی أَشْهَدُ أَنَّهُ النَّبِیُّ الَّذی نَطَقَتِ الْحِكْمَةُ بِفَضْلِهِ، وَبَشَّرَتِ الْأَنْبِیاءُ بِهِ،
و شهادت مى‏ دهم كه همانا او پیامبرى است كه حكمت به فضل و دانش او گویا گشت، و پیامبران به آمدن او بشارت دادند.
وَدَعَتْ إِلَى الْإِقْرارِ بِما جاءَ بِهِ، وَحَثَّتْ عَلى تَصْدیقِهِ بِقَوْلِهِ تَعالى
و دعوت به اقرار به آن چه آورده است، كردند و تشویق به تصدیقش نمودند؛ همان گونه كه خداوند فرمود :
(اَلَّذی یَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْریةِ وَالْإِنْجیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهیهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ
«كسى است كه نامش را در تورات و انجیل نوشته شده مى‏ یابند، او آن‏ها را به كارهاى نیكو امر مى‏ كند و از كارهاى زشت بازمى‏ دارد
وَیُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِثَ وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلالَ الَّتی كانَتْ عَلَیْهِمْ)[1].
و پاك‏ها را براى آن‏ها حلال مى‏ كند، و آلودگى‏ ها و پلیدى‏ ها را براى آن‏ها حرام مى‏ نماید ؛ و برمى‏ دارد از دوش ایشان سنگینى و بار گران و غل و زنجیرى را كه بر گردن دارند».
فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ رَسُولِكَ إِلَى الثَّقَلَیْنِ، وَسَیِّدِ الْأَنْبِیاءِ الْمُصْطَفَیْنَ،
پس، درود فرست بر محمّد رسول و فرستاده‏ ات به سوى جنّ و انس و سیّد و سرور انبیاى برگزیده‏ ات؛
وَعَلى أَخیهِ وَابْنِ عَمِّهِ اللَّذَیْنِ لَمْ یُشْرِكا بِكَ طَرْفَةَ عَیْنٍ أَبَداً،
و درود فرست بر برادرش و پسرعمویش، آن دو كه حتّى براى یك لحظه و یك چشم به هم زدن براى تو شرك نورزیدند؛
وَعَلى فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمینَ.
و بر فاطمه زهرا، سیّده و سرور زن‏هاى جهانیان.
وَعَلى سَیِّدَیْ شَبابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ، صَلاةً خالِدَةَ الدَّوامِ، عَدَدَ قَطْرِ الرِّهامِ،
و بر دو سرور جوانان اهل بهشت، حسن و حسین، درودى كه جاودانى و دایمى باشد؛ به تعداد قطره‏ هاى باران،
وَزِنَةَ الْجِبالِ وَالْآكامِ ما أَوْرَقَ السَّلامُ، وَاخْتَلَفَ الضِّیاءُ وَالظَّلامُ،
و به سنگینى كوه ‏ها و تپّه‏ ها تا وقتى كه سلام برگ (و نتیجه) مى‏ دهد؛ و تا وقتى كه نور و ظلمت (شب و روز) در رفت و آمدند؛
وَعَلى آلِهِ الطَّاهِرینَ، اَلْأَئِمَّةِ الْمُهْتَدینَ، اَلذَّائِدینَ عَنِ الدّینِ،
و سلام بر آل پاك او، امامان هدایت شده - آن مدافعان دین -
عَلِیٍّ وَمُحَمَّدٍ وَجَعْفَرٍ وَمُوسى وَعَلِیٍّ وَمُحَمَّدٍ وَعَلِیٍّ وَالْحَسَنِ وَالْحُجَّةِ الْقُوَّامِ بِالْقِسْطِ وَسُلالَةِ السِّبْطِ.
یعنى على و محمّد و جعفر و موسى و على و محمّد و على و حسن و حجّت ؛ كه بپادارندگان عدالت و قسط اند، و از نسل سبط پیامبرند.
أَللَّهُمَّ إِنّی أَسْأَلُكَ بِحَقِّ هذَا الْإِمامِ، فَرَجاً قَریباً، وَصَبْراً جَمیلاً، وَنَصْراً عَزیزاً،
خدایا؛ از تو مى‏ خواهم به حق این امام گشایش نزدیك، و صبر جمیل، و یارى باعزّت،
وَغِنىً عَنِ الْخَلْقِ، وَثَباتاً فِی الْهُدى، وَالتَّوْفیقَ لِما تُحِبُّ وَتَرْضى، وَرِزْقاً واسِعاً حَلالاً،
و بى‏ نیازى از خلق، و پایدارى در هدایت، و توفیق بر آنچه آن را دوست دارى و مى‏ پسندى؛ و رزق و روزى گسترده، حلال،
طَیِّباً مَریئاً، دارّاً سائِغاً، فاضِلاً مُفَضِّلاً، صَبّاً صَبّاً، مِنْ غَیْرِ كَدٍّ وَلا نَكَدٍ وَلا مِنَّةٍ مِنْ أَحَدٍ،
پاك، و گوارا ، قطع نشدنى، خوش‏گوار ، فراوان ، زیاد شده و پیوسته ریزان بدون زحمت و سختى، و بى‏ هیچ منّتى از كسى،
وَعافِیَةً مِنْ كُلِّ بَلاءٍ وَسُقْمٍ وَمَرَضٍ، وَالشُّكْرَ عَلَى الْعافِیَةِ وَالنَّعْماءِ،
و مصون از هر بلا و بیمارى و مریضى، و شكرگزارى بر سلامت و عافیت و نعمت را به من عنایت كنى.
وَإِذا جاءَ الْمَوْتُ فَاقْبِضْنا عَلى أَحْسَنِ ما یَكُونُ لَكَ طاعَةً، عَلى ما أَمَرْتَنا مُحافِظینَ،
و هنگامى كه مرگ فرا رسید جان ما را در بهترین حال، از نظر اطاعت و فرمانبردارى بگیر؛ در حالتى كه رعایت كننده و اجرا كننده فرامین تو باشیم؛
حَتَّى تُؤَدِّیَنا إِلى جَنَّاتِ النَّعیمِ، بِرَحْمَتِكَ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.
تا این كه ما را به بهشت پرنعمت برسانى؛ به رحمتت، اى مهربان‏ترین مهربانان؛
أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَأَوْحِشْنی مِنَ الدُّنْیا، وَآنِسْنی بِالْآخِرَةِ،
خدایا؛ بر محمّد و آل محمّد درود فرست، و مرا از دنیا وحشت‏ زده و با آخرت مأنوس گردان؛
فَإِنَّهُ لایُوْحِشُ مِنَ الدُّنْیا إِلّا خَوْفُكَ ، وَلا یُؤْنِسُ بِالْآخِرَةِ إِلّا رَجاؤُكَ .
چرا كه به هراس از دنیا نمى‏ اندازد مگر هراس از تو؛ و با آخرت مأنوس نمى‏ سازد مگر امید به تو .
أَللَّهُمَّ لَكَ الْحُجَّةُ لا عَلَیْكَ، وَ إِلَیْكَ الْمُشْتَكى لا مِنْكَ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ،
خدایا؛ حجّت و برهان به نفع توست، نه بر ضرر تو؛ و شِكوه‏ ها به سوى توست، نه شِكوه از تو باشد؛ پس، درود فرست بر محمّد و آل او؛
وَأَعِنّی عَلى نَفْسِیَ الظَّالِمَةِ الْعاصِیَةِ، وَشَهْوَتِیَ الْغالِبَةِ ، وَاخْتِمْ لی بِالْعافِیَةِ.
و مرا بر نفس ستمگر و سركشم، و بر شهوت چیره شونده‏ ام یارى نما؛ و با عافیت كارم را به پایان برسان.
أَللَّهُمَّ إِنَّ اسْتِغْفاری إِیَّاكَ وَأَنَا مُصِرٌّ عَلى ما نَهَیْتَ قِلَّةُ حَیاءٍ،
خدایا؛ همانا طلب آمرزشم از تو، در حالى كه بر آن چه از من نهى فرمودى پافشارى مى‏ كنم، از كمى حیا و شرم من است،
وَتَرْكِیَ الْإِسْتِغْفارَ مَعَ عِلْمی بِسَعَةِ حِلْمِكَ تَضْییعٌ لِحَقِّ الرَّجاءِ.
و ترك كردن من استغفار را، با علم من به گسترش بردبارى تو، از بین‏ برندۀ حقّ امیدوارى است .
أَللَّهُمَّ إِنَّ ذُنُوبی تُؤْیِسُنی أَنْ أَرْجُوكَ، وَ إِنَّ عِلْمی بِسَعَةِ رَحْمَتِكَ یَمْنَعُنی أَنْ أَخْشاكَ،
بارالها؛ همانا گناهانم مرا از امیدوار بودن به تو ناامید ساخته، و علم من بر زیادى رحمتت مرا از هراس از تو باز مى‏ دارد؛
فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَصَدِّقْ رَجائی لَكَ،
پس درود فرست بر محمّد و آل محمّد، و امید مرا بر خودت صادق و به جا و به مورد قرار بده،
وَكَذِّبْ خَوْفی مِنْكَ، وَكُنْ لی عِنْدَ أَحْسَنِ ظَنّی بِكَ، یا أَكْرَمَ الْأَكْرَمینَ.
و ترسم را از تو بى‏ مورد و بى‏ جا فرما، و براى من آن گونه كه به تو خوش‏ گمان هستم باش؛ اى كریم‏ترین كریم ‏ها.
أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَأَیِّدْنی بِالْعِصْمَةِ، وَأَنْطِقْ لِسانی بِالْحِكْمَةِ،
خدایا؛ بر محمّد و آل محمّد درود فرست، و مرا با بازداشتن از گناه تأیید كن، و زبانم را به حكمت گویا نما،
وَاجْعَلْنی مِمَّنْ یَنْدَمُ عَلى ما ضَیَّعَهُ فی أَمْسِهِ، وَلایَغْبَنُ حَظَّهُ فی یَوْمِهِ، وَلایَهِمُّ لِرِزْقِ غَدِهِ.
و مرا از كسانى قرار ده كه بر گذشته ضایع‏ شدۀ خود پشیمان‏اند؛ و نسبت به بهره امروزشان مغبون نگشته‏ اند؛ و اهتمامى به روزى فردا ندارند.
أَللَّهُمَّ إِنَّ الْغَنِىَّ مَنِ اسْتَغْنى بِكَ وَافْتَقَرَ إِلَیْكَ، وَالْفَقیرَ مَنِ اسْتَغْنى بِخَلْقِكَ عَنْكَ،
بار الها؛ دارا كسى است كه به واسطه تو بى‏ نیازى بجوید و خود را نیازمند تو بداند؛ و نیازمند و فقیر، كسى است كه به جاى تو از خلق و آفریدگانت بى‏ نیازى بجوید؛
فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَأَغْنِنی عَنْ خَلْقِكَ بِكَ، وَاجْعَلْنی مِمَّنْ لایَبْسُطُ كَفّاً إِلّا إِلَیْكَ.
پس، بر محمّد و آل محمّد درود بفرست، و مرا به وسیلۀ خودت از آفریدگانت بى‏ نیاز گردان، و مرا از كسانى قرار ده كه دستش را جز به سوى تو دراز نكند.
أَللَّهُمَّ إِنَّ الشَّقِیَّ مَنْ قَنَطَ وَأَمامَهُ التَّوْبَةُ، وَوَراءَهُ الرَّحْمَةُ،
بار خدایا؛ به راستى، بدبخت و بد عاقبت كسى است كه نا اُمید باشد از درگاه تو در حالى كه پیش رویش توبه و پشت سرش رحمت باشد،
وَ إِنْ كُنْتُ ضَعیفَ الْعَمَلِ فَإِنّی فی رَحْمَتِكَ قَوِیُّ الْأَمَلِ، فَهَبْ لی ضَعْفَ عَمَلی لِقُوَّةِ أَمَلی.
و گر چه من داراى ضعف و سستى در عمل به دستوراتت هستم، لیكن نسبت به رحمت تو آرزو و امیدم قوى است؛ پس ضعف رفتارم را به خاطر قوّت آرزو و امیدم بر من ببخشاى.
أَللَّهُمَّ إِنْ كُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّ ما فی عِبادِكَ مَنْ هُوَ أَقْسى قَلْباً مِنّی، وَأَعْظَمُ مِنّی ذَنْباً،
خدایا؛ اگر در بین بندگانت سنگدل‏ تر از من و گناهكارتر از من سراغ نداشته باشى؛
فَإِنّی أَعْلَمُ أَنَّهُ لا مَوْلى أَعْظَمُ مِنْكَ طَوْلاً، وَأَوْسَعُ رَحْمَةً وَعَفْواً،
من هم به خوبى مى‏ دانم كه مولا و سرورى بخشنده‏ تر، و داراى رحمت و عفو و بخشش فراگیرتر از تو وجود ندارد؛
فَیامَنْ هُوَ أَوْحَدُ فی رَحْمَتِهِ، إِغْفِرْ لِمَنْ لَیْسَ بِأَوْحَدَ فی خَطیئَتِهِ.
پس، اى كسى كه در رحمتش بى‏ نظیر است، بیامرز؛ كسى را كه در گناهش تنها و یكّه‏ تاز نیست.
أَللَّهُمَّ إِنَّكَ أَمَرْتَنا فَعَصَیْنا، وَنَهَیْتَ فَمَا انْتَهَیْنا، وَذَكَّرْتَ فَتَناسَیْنا،
بار الها؛ تو به ما دستور دادى ولى نافرمانى كردیم؛ و ما را بازداشتى ولى اجتناب نكردیم؛ و یادآورى كردى، و ما خود را به فراموشى زدیم؛
وَبَصَّرْتَ فَتَعامَیْنا، وَحَذَّرْتَ فَتَعَدَّیْنا، وَما كانَ ذلِكَ جَزاءَ إِحْسانِكَ إِلَیْنا،
و ما را بینا كردى، ولى ما خود را به كورى زدیم؛ و ما را بر حذر داشتى، و ما تجاوز كردیم؛ و به خوبى مى‏ دانم كه این كارها پاداش احسان و نیكى تو نسبت به ما نمى‏ باشد؛
وَأَنْتَ أَعْلَمُ بِما أَعْلَنَّا وَأَخْفَیْنا، وَأَخْبَرُ بِما نَأْتی وَما أَتَیْنا، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،
و تو بهتر از ما، از كرده‏ هاى پنهان و آشكارمان آگاهى؛ و آن چه را انجام خواهیم داد و در گذشته انجام داده‏ ایم بهتر مى‏ دانى؛ پس، بر محمّد و آل محمّد درود بفرست
وَلا تُؤاخِذْنا بِما أَخْطَأْنا وَنَسینا، وَهَبْ لَنا حُقُوقَكَ لَدَیْنا،
و ما را مؤاخذه مكن به جهت گناهان و اشتباهات و فراموش كارى‏ هاى‏ مان و هر حقّى كه بر گردن ما دارى ببخش؛
وَأَتِمَّ إِحْسانَكَ إِلَیْنا، وَأَسْبِلْ رَحْمَتَكَ عَلَیْنا.
و احسان و نیكى‏ هایت را بر ما كامل و تمام گردان؛ و رحمتت را بر ما سرازیر كن .
أَللَّهُمَّ إِنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَیْكَ بِهذَا الصِّدّیقِ الْإِمامِ، وَنَسْأَلُكَ بِالْحَقِّ الَّذی جَعَلْتَهُ لَهُ، وَلِجَدِّهِ رَسُولِكَ،
بار الها؛ ما، به واسطه این امام صدّیق و راستگوى راستین، به تو توسّل مى‏ جوییم و از تو درخواست مى‏ كنیم به خاطر حقّى كه مخصوص او قرار دادى و مخصوص جدّش رسول خودت
وَلِأَبَوَیْهِ عَلِیٍّ وَفاطِمَةَ أَهْلِ بَیْتِ الرَّحْمَةِ، إِدْرارَ الرِّزْقِ الَّذی بِهِ قِوامُ حَیاتِنا، وَصَلاحُ أَحْوالِ عِیالِنا،
و مخصوص پدرش على و مادرش فاطمه، آن اهل بیت رحمت قرار دادى؛ رزق و روزى ما را كه پابرجائى زندگى‏ مان و اصلاح امور خانواده‏ مان به آن بستگى دارد، افزون گردان؛
فَأَنْتَ الْكَریمُ الَّذی تُعْطی مِنْ سَعَةٍ، وَتَمْنَعُ مِنْ قُدْرَةٍ،
زیرا تو كریم و بزرگوارى هستى كه با توانگرى مى‏ بخشى، و از روى قدرت باز مى‏ دارى؛
وَنَحْنُ نَسْأَلُكَ مِنَ الرِّزْقِ ما یَكُونُ صَلاحاً لِلدُّنْیا، وَبَلاغاً لِلْآخِرَةِ.
و ما از رزق و روزى، مقدارى مى‏ خواهیم كه موجب صلاح دنیا و وسیلۀ سعادت آخرت ما شود .
أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،
بار خدایا؛ بر محمّد و آل محمّد درود فرست
وَاغْفِرْ لَنا وَلِوالِدَیْنا، وَلِجَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، وَالْمُسْلِمینَ وَالْمُسْلِماتِ،
و ما و پدر و مادر ما، و تمام زنان و مردان مؤمن و مسلمان را بیامرز
اَلْأَحْیاءِ مِنْهُمْ وَالْأَمْواتِ، وَآتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً ، وَقِنا عَذابَ النَّارِ.
كه زنده و یا مرده‏ اند؛ و در دنیا و آخرت، به ما خیر و نیكى عطا فرما، و از جهنّم نگاه دار.
وقتى قنوتت تمام شد، ركوع و سجده نموده و مى‏ نشینى و تشهّد و سلام نماز را انجام مى‏ دهى و پس از آن كه تسبیح حضرت زهرا علیها السلام را گفتى، دو طرف صورتت را خاك‏ آلود نموده و چهل بار بگو:
«سُبْحانَ اللَّهِ وَالْحَمْدُ للَّهِِ وَلا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَاللَّهُ أَكْبَرُ»
«خدا منزّه است، ستایش ویژه اوست، و جز او معبودى نیست، و او بزرگ است».
سپس از خداى تعالى بخواه كه تو را از ارتكاب گناه باز دارد، و از عذاب خود نجات دهد و ببخشد، و توفیق انجام كارهاى نیك كه موجب تقرّب به خدا مى‏ شود و باعث جلب رضایت او مى‏ گردد و پذیرش آن‏ها را عطا كند . آنگاه نزد سر مطهّر بایست و دو ركعت نماز مانند نمازى كه پیش از این گفتیم به جاى آور و پس از نماز، خود را به روى قبر مطهّر بینداز و آن را ببوس و بگو:
زادَ اللَّهُ فی شَرَفِكُمْ، وَالسَّلامُ عَلَیْكُمْ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ
«خداوند شرافت شما را بیفزاید، و سلام و رحمت و بركات خداوند نیز به طور دایم نثار شما باد».
آن گاه براى خودت، پدرت، مادرت، و هر كسى كه مى‏ خواهى دعا كن.[2]
علاّمۀ مجلسى رحمه الله مى‏ فرماید : نویسندۀ كتاب «المزار الكبیر» مى‏ گوید : زیارت دیگرى براى امام حسین علیه السلام در روز عاشورا هست كه از ناحیه مقدّسه امام زمان ارواحنا فداه به یكى از نوّاب خویش صادر شده : نزد قبر آن حضرت مى‏ ایستى و مى‏ گویى : اَلسَّلامُ عَلى آدَمَ صِفْوَةِ اللَّهِ مِنْ خَلیقَتِهِ ، و زیارت را مانند آنچه نقل شد ادامه مى‏ دهد .
بدین سان روشن مى‏ شود كه این زیارت به راستى از حضرت مهدى ارواحنا فداه روایت شده است. البتّه احتمال دارد كه این زیارت به روز عاشورا اختصاص نداشته باشد ؛ چنان كه سیّد مرتضى اعلى اللَّه مقامه نیز همین اعتقاد را داشته است.[3]
آیة اللَّه سیّد احمد مستنبط رحمه الله نیز مى‏ نویسد: روایت زیارت ناحیه مقدّسه دلالتى ندارد كه خواندن آن ، به روز عاشورا اختصاص داشته باشد. [4]
----------------------------------------
پی نوشت
[1] ) سوره الأعراف، آیه 157 .
[2] ) بحار الأنوار: 317/101 .
[3] ) بحار الأنوار : 328/101 .
[4] ) الزیارة والبشارة : 488/2 .
گردآوری: بخش مذهبی بیتوته


منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۳۹۷۶۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چگونه بهترین روش کاشت مو مناسب با خودمان را پیدا کنیم

آفتاب‌‌نیوز :

ریزش مو و طاسی مشکلی شایع است که می‌تواند اعتماد به نفس و کیفیت زندگی افراد را تحت تاثیر قرار می‌دهد. خوشبختانه، پیشرفت‌های چشمگیری در زمینه کاشت مو به وجود آمده است که به افراد مبتلا به ریزش مو امید دوباره می‌بخشد.

با این حال، با وجود تنوع روش‌های مختلف کاشتن مو انتخاب بهترین روش مناسب با شرایط و ویژگی‌های فردی می‌تواند چالش برانگیز باشد. در ادامه برای اینکه متوجه شویم چگونه بهترین روش کاشت مو مناسب با خودمان را پیدا کنیم؟ قصد داریم به بررسی فاکتور‌های مهم در انتخاب روش کاشت مو بپردازیم تا بتوانید بهترین را برگزینید.

چگونه در بین انواع روش‌های کاشت مو بهترین را انتخاب کنیم؟

قبل از هر اقدامی برای انتخاب بهترین روش کاشت مو باید با انواع روش‌های کاشت مو آشنا باشید و بدانید هر یک از روش‌ها چگونه انجام می‌شود؛ تا بتوانید با مقایسه روش‌ها در مسائلی مثل میزان بانک مو، وسعت طاسی، علت ریزش، نحوه برداشت گرافت و کاشت مو را بدانید تا بتوانید در بین آن‌ها روش مناسب خود را پیدا کنید.

کاشت مو به روش FUT

کاشت مو به روش FUT یک روش قدیمی در بین انواع روش‌ها به حساب می‌آید. در این روش که به آن روش کشت نواری هم گفته می‌شود جراح از ناحیه بانک مو که معمولا پشت سر قرار دارد یک برش نوای جدا می‌کند. سپس فولیکول‌های سالم مو را از آن برداشت می‌کند و ناحیه بانک مو را بخیه می‌زند. در مرحله بعد فولیکول‌های سالم را جدا می‌کند با استفاده از سوزن و تیغ در ناحیه کاشت حفره‌های را ایجاد می‌کند و فولیکول‌های مو را در آن قرار می‌دهد.

کاشت مو به روش FUE

کاشت مو به روش FUE یا FIT یک روش استخراجی فولیکولی است. در این روش برعکس روش FUT خبری از برش نواری نیست در این روش فولیکول‌ها به صورت دانه دانه و با برش‌های دایره‌ای و ظریف از ناحیه بانک مو استخراج می‌شود. بعد از استخراج گرافت‌ها در محل حفره‌های ایجاد شده در ناحیه کاشت جایگذاری می‌شود.

کاشت مو به روش BHT

کاشت مو به روش BHT یکی از روش‌های جدید که بر پایه کاشت مو FUE است و تفاوت اصلی آن انتخاب بانک مو است. افرادی که از طاسی زیاد رنج می‌برند و بانک مو مناسبی ندارد. برای کاشت از مناطقی مثل بدن و ریش و مو‌های ناحیه روی سینه فولیکول‌های لازم را برمی‌دارند. از مزایای این روش این است که مناطق بانک مو متعدد است و برای همه امکان پیوند مو را فراهم می‌آورد. در هر بار می‌توان بین ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ گرافت را برداشت. هزینه این روش در سال ۱۴۰۳ حدودا ۱۰ میلیون تومان است.

کاشت مو به روش SUT

کاشت مو به روش SUT یک روش جدیدتر نسبت به روش‌های FUT و FUE است. در این روش همه مراحل اتوماتیک و زیر نظر جراح انجام می‌‎شود. در این روش برای برداشت فولیکول‌ها از ناحیه بانک مو از دستگاه پانچ استفاده می‌کنند و به دلیل برش‌های بسیار ظریف، یک روش کم تهاجم به حساب می‌آید که نتایج طبیعی‌تر پایدارتری دارد.

برای اینکه به طور دقیق‌تری متوجه تاثیر انتخاب روش کاشت مو برای بهترین نتیجه و مناسب با شرایط فردی خود باشید؛ می‌توانید منابع بین‌المللی متشکل از متخصص در سراسر دنیا را مطالعه کنید. در زیر برخی از منابع را بررسی و برای شما قرار دادیم:

انجمن بین المللی جراحان مو، پوست و زیبایی (ISHRS): https://ishrs.org/ انجمن جهانی جراحان مو (WFI): https://istanbul.wfiworkshop.com/ آکادمی آمریکایی پوست و مو (AAD): https://www.aad.org/ انجمن جراحان پلاستیک آمریکا (ASPS): https://www.plasticsurgery.org/ بررسی دلایل ریزش مو برای انتخاب روش مناسب کاشت مو

یکی از فاکتور‌های مهم برای انتخاب روش مناسب بررسی دلایل ریزش مو می‌باشد. اگر علت ریزش را کشف کنید، خیلی راحت‌تر می‌توانید برای هر اقدامی تصمیم بگیرید.

یکی از دلایل اصلی ریزش مو عوامل ژنتیکی هستند. در بعضی از خانواده‌ها ژن طاسی وجود دارد و اگر شما پدر یا مادرتان طاسی سر داشته باشند احتمال ریزش مو شما زیاد خواهد بود.

 تغذیه مناسب و سبک رژیم شما می‌تواند در رشد مو‌ها تاثیر گذار باشد اگر در سبد غذایی شما سبزیجات، پروتئین‌ها، ویتامین‌های C، B، آهن و روی وجود داشته باشد. احتمال ریزش کاهش می‌یابد.

استرس مانند برای رشد مو‌ها سم است. اگر شما به علت شغل یا سبک زندگی هر روز دچار استرس و تنش باشید احتمال ریزش مو افزایش می‌یابد.

برخی از بیماری‌های پوستی مثل سبوره و پسوریازیس و م توانند عامل برای ریزش مو باشند.

تغییرات هورمونی یکی از دلایل ریزش مو است که برای تشخیص آن باید به پزشک مراجعه کنید و آزمایشات لازم را انجام دهید.

مراحل انتخاب بهترین روش کاشت مو مناسب هر فرد

مشاوره با پزشک: اولین قدم مشاوره با یک جراح متخصص کاشت مو در مراحل انتخاب است. در این جلسه پزشک سابقه پزشکی شما را بررسی می‌کند، الگوی ریزش مو را ارزیابی می‌کند و با توجه به شرایط شما بهترین روش کاشت مو را معرفی می‌کند.

بررسی فاکتور‌های موثر: در انتخاب روش کاشت مو باید به فاکتور‌های مختلفی از جمله الگوی ریزش مو، سلامت پوست سر، سابقه پزشکی، انتظارات و اهداف، و بودجه خود توجه کنید.

تحقیق در مورد روش‌های مختلف: پس از مشاوره با پزشک و مشخص شدن روش‌های مناسب برای شما، باید در مورد هر روش تحقیق کرده و مزایا و معایب آن‌ها را به دقت مورد بررسی قرار دهید.

انتخاب پزشک و کلینیک: انتخاب پزشک باتجربه از مهمترین فاکتور‌ها در موفقیت کاشت مو است. سابقه و تجربه جراح، کیفیت تجهیزات و تسهیلات کلینیک، و نظرات و تجربیات بیماران قبلی را در نظر بگیرید.

مراقبت‌های قبل و بعد از کاشت مو

قبل از انجام کاشت مو باید قبل از هر چیزی پرونده پزشکی خود را آماده کنید و آزمایشات قبل از کاشت مو را انجام دهید حداقل دو هفته قبل از کاشت از دخانیات و الکل استفاده نکنید. مصرف دارو‌های رقیقی کننده خون و ضدالتهاب را دو هفته قبل از انجام عمل قطع کنید. شب قبل از عمل به اندازه کافی استراحت کنید تا بدن شما برای عمل آماده باشد.

دیگر خبرها

  • صدای خاص رادیو خاموش شد
  • تجلیل از ۲۸ کارگر نمونه شهرداری شهرکرد + تصاویر
  • اجرای سرود سلام فرمانده توسط کودکان پیش دبستانی + فیلم
  • گردهمایی بزرگ دختران دانشجو در قم برگزار می شود
  • سلام بر تو که اسطوره‌ حجاب شدی ...
  • تعمیر مایکروفر در محل و سلام به دنیای پخت و پز آسان
  • پست کانال روستوف از محبی و قربانی: سلام ایران!
  • چگونه بهترین روش کاشت مو مناسب با خودمان را پیدا کنیم
  • «با شما سربلندیم» شعار دهه کرامت
  • اول سلام بعد تاج‌گذاری در کاخ اختصاصی