Web Analytics Made Easy - Statcounter

همواره با فرا رسیدن فصول سرد سال احتمال ابتلا به برخی بیماری‌ها افزایش می‌یابد. سرماخوردگی و آنفلوانزا نمونه‌ای از این بیماری هاست که شیوع آن در میان کودکان، سالمندان و گروه‌های در معرض خطر بیش از سایر افراد جامعه است.  دکتر فرید ایمان‌زاده، فوق تخصص گوارش و کبد کودکان معتقد است که هرچند برخی از نشانه‌های بیماری‌های آنفلوانزا و سرماخوردگی شبیه یکدیگر است اما این دو بیماری کاملاً از هم مجزا هستند و درمانی متفاوت می‌طلبند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 رئیس بیمارستان مفید در گفت‌و‌گو با «ایران عصر» می‌گوید: عامل ایجاد سرماخوردگی یک نوع رینو ویروس است که معمولاً قسمت‌های فوقانی دستگاه تنفسی را درگیر می‌کند. اما در بیماری آنفلوانزا که یک عفونت حاد ویروسی دستگاه تنفسی به شمار می‌آید، با انواع مختلفی از ویروس‌ها مواجه هستیم. این ویروس‌ها می‌توانند تمام بدن را درگیر کنند و در افراد مبتلا به بیماری‌های نقص ایمنی، عوارضی شدید به همراه داشته باشند تا جایی که می‌توانند به مرگ بیمار هم منجر شوند. ایمان‌زاده با اشاره به علائم این دو بیماری، ادامه می‌دهد: سرماخوردگی معمولاً با احساس سوزش در گلو آغاز می‌شود و کم کم بیمار علائمی نظیر گلو درد، سرفه، آبریزش بینی، عطسه و تب را تجربه می‌کند. البته بزرگسالان کمتر دچار تب می‌شوند. این درحالی است که بیماران مبتلا به آنفلوانزا اغلب با علائمی مانند تب، سرفه، دردهای عضلانی، سردرد‌های مداوم، احساس ضعف‌ شدید و بی‌اشتهایی مواجه می‌شوند. وی تأکید می‌کند: هنگام ابتلا به سرماخوردگی، استراحت بیمار یکی از مهم‌ترین اقدامات در جهت درمان بیماری است. در حقیقت هرچند سرماخوردگی بیماری خطرناکی نیست اما سهل‌انگاری در استراحت مناسب و درست می‌تواند به درگیری قلب بیمار هم منجر شود. در واقع سرماخوردگی برخلاف آنفلوانزا معمولاً منجر به مرگ نمی‌شود اما مواردی هم دیده شده که بر اثر سهل‌انگاری، بیماری شرایطی وخیم برای بیمار ایجاد کرده است. این متخصص تصریح می‌کند: دوره بیماری آنفلوانزا معمولاً 3 تا 5 روز است و در بیشتر موارد بیمار بعد از طی این مدت بهبود می‌یابد. اما ممکن است مدت زمان این بیماری در گروه‌های پرخطر جامعه یعنی در آن دسته از افراد که دچار ضعف سیستم ایمنی هستند، طولانی‌تر شود. کودکان، سالمندان و زنان باردار و همچنین مبتلایان به برخی بیماری‌های خاص گروه پرخطر جامعه را تشکیل می‌دهند. وی رعایت بهداشت فردی و عمومی را مهم‌ترین راه پیشگیری از ابتلا به بیماری عنوان می‌کند و می‌گوید: شست‌وشوی مرتب دست‌ها با آب و صابون و پوشاندن دهان و بینی هنگام عطسه و سرفه از انتقال بیماری به اطرافیان پیشگیری می‌کند. دکتر ایمان‌زاده تزریق واکسن آنفلوانزا را برای افراد پرخطر ضروری می‌داند و می‌گوید: تزریق واکسن آنفلوانزا کمک می‌کند تا این افراد به برخی از انواع آنفلوانزا مبتلا نشوند. در صورت ابتلا به این بیماری هم شدت بیماری در آنها نسبت به سایرین کمتر خواهد بود و هم طول دوره بیماری کاهش می‌یابد.  

منبع: ایران آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۴۰۷۳۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شک و تردید سالم است، اما در پزشکی می‌تواند خطرناک باشد!

فرارو- وقتی صحبت از اعتماد عمومی به میان می‌آید در پزشکی بر سر دوراهی قرار داریم. پس از وقوع پاندمی کووید که علم را تحت الشعاع سیاست قرار داد جای تعجبی نیست که اعتماد به علم پزشکی روندی فرسایشی را طی می‌کند. در واقع، اعتماد به پزشکان از ژانویه ۲۰۱۹ میلادی به این سو به پایین سطح خود رسیده است. در نتیجه، افراد بیش تری به دنبال صدا‌های کم‌تر متعارفی در عرصه سیاست هستند که به باور‌های آنان نزدیک‌تر است و تمایل دارند آن صدا‌ها را بپذیرند. برای مثال، "رابرت اف کندی جونیور" از نامزد‌های انتخابات ریاست جمهوری باوری به واکسن ندارد و از جمله افراد بدبین نسبت به این موضوع قلمداد می‌شود. نتیجه برخی از نظرسنجی‌ها از حمایت دو رقمی از او حکایت دارد. این می‌تواند زنگ خطری برای علم پرشکی باشد.

به گزارش فرارو به نقل از نیویورک تایمز، این در حالیست که سیستم پزشکی در جلسات حضوری و هم چنین بولتن‌های بهداشت عمومی به اعتماد متکی است. بی اعنمادی می‌تواند پزشکان را به سوی فرسودگی شغلی سوق دهد و باعث بروز نتایج منفی‌ای برای بیماران شود که در صورت وجود اعتماد قابل اجتناب خواهند بود. زوال اعتماد به علم پزشکی و پزشکان تا حدی عامل  افزایش نرخ سرخک در بین کودکان واکسینه نشده، عدم رعایت غربالگری سرطان توصیه شده و امتناع از مصرف دارو‌های پیشگیری کننده است. هیچ راه حل آسانی در این مورد وجود ندارد. اگر راه‌هایی برای بازگرداندن و تقویت اعتماد به بیماران پیدا نشود جان افراد بیش تری از دست خواهد رفت.

در مورد پزشکان امریکایی این بی اعتمادی فضای نسبتا تازه‌ای می‌باشد و پیش‌تر چندان موضوع بی اعتمادی به پزشکان مطرح نبود.

تردید نسبت به پزشکی معادل نیهیلیسم پزشکی نیست. داده‌های پشت دارو‌هایی که پزشکان تجویز می‌کنند و تصمیماتی که می‌گیریم نباید تنها در اختیار ما باشد. افراد حق دارند اعداد را بررسی کنند و در مورد ریسک و منافع خود تصمیم بگیرند. با این وجود، زمانی که این شک و تردید به ناباوری مذموم و جبران ناپذیر تبدیل می‌شود می‌بینیم که برخی از بیماران تصمیمات خطرناکی اتخاذ می‌کنند و زمانی که پزشکان با ناامیدی پاسخ می‌دهند این موضوع صرفا باعث جدایی و فاصله بیش‌تر بین  پزشک از بیمار می‌شود.

اعتماد گاهی اوقات با ارائه واضح حقایق و ارقام قابل ترمیم است واقعیت آن است که اعتماد چیزی فراتر از  توضیح اعداد است. پزشکان چیز‌هایی در مورد بدن به بیماران می‌گویند که قابل مشاهده نیستند. پزشکان تغییرات سبک زندگی و دارو را برای درمان یا پیشگیری از مشکلاتی که ممکن است توسط بیمار احساس نشوند توصیه می‌کنند. جراحان به نسخه عمیقی از اعتماد به نام قرارداد جراحی اشاره می‌کنند: این ایده که وقتی افراد زیر چاقو می‌روند به جراح خود اجازه می‌دهند که بدن شان را باز کند تا آنان را بهتر کند. این اعتماد را باید به دست آورد.

در مواقع اضطراری بیماران این فرصت را ندارند که انتخاب کنند به چه کسی اعتماد کنند و تصمیمات پزشکی باید عجولانه و حتی در کسری از دقیقه اتخاذ شوند. بنابراین، بخشی از کار پزشکان ایجاد رابطه سریع است. این تصمیم گیری زمانی که اعتمادی که پیش‌تر بین بیمار و پزشک وجود داشته اکنون از بین رفته دشوارتر می‌شود.

در پزشکی به ایده تصمیم گیری مشترک اشاره می‌شود که در آن تصمیمات پزشکی به طور مشترک توسط پزشک و بیمار برخلاف لحن پدرانه سالیان گذشته گرفته می‌شوند. در نتیجه، پزشک به بیمار خود نمی‌گوید چه کاری را انجام دهد در عوض اطلاعات لازم را به او ارائه می‌دهد تا بیمار بتواند مسیری را که برایش مناسب است انتخاب کند. اگر بیمار نخواهد یا نتواند آن چه را که پزشک مطرح می‌کند باور کند دانش پزشکی بی فایده می‌شود.


دیگر خبرها

  • انسان نخستین بار کی سرما خورد؟
  • کانون هموفیلی ایران: دارو‌های جدید هموفیلی، تحت پوشش بیمه نیست
  • مصائب بیماران هموفیلی برای تهیه دارو
  • شک و تردید سالم است، اما در پزشکی می‌تواند خطرناک باشد!
  • یک موضوع مهم درباره آلرژی که خیلی‌ها نمی‌دانند
  • یک موضوع مهم درباره آلرژی که خیلی‌ها نمی‌دانند | در مواجهه با آلرژی برخی پزشکان، بیماران را دچار سوءتغذیه می‌کنند
  • عوارض اختلال افسردگی مزمن چیست؟/ راهکارهای درمان را بشناسید
  • معمای عجیب: این ۵۰۰ نفر از بیمار‌ی‌ قلبی و دیابت در امانند
  • نیاز ۱۹۴ بیمار هموفیلی استان همدان به داروی مستمر
  • ۵ دمنوشی که برای درمان سرماخوردگی معجزه می‌کند