قارچ ها ناجیان ساکنان زمین در فجایع آخرالزمانی
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۴۱۷۹۱۷
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، نزدیک به ۶۶ میلیون سال قبل، شهاب سنگی از جو زمین عبور و به کف دریا برخورد کرد. در اثر این برخورد، انفجاری رخ داد که قدرت آن ۶،۵۰۰ برابر بیشتر از بمب هستهای بود که آمریکا بر روی شهر هیروشیما رها کرد.
این برخورد ابری از غبار و گوگرد را وارد جو زمین کرد، مسألهای که به مدت ۲ سال مانع از رسیدن نور خورشید و گرما به کره زمین شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما فسیلهای کشف شده نشان میدهد شرایطی که بعد از این رخداد به وجود آمد، باعث شکوفایی قارچها شد.
به گفتهی برایان والش، ژورنالیست علمی و دبیر نشریهی Time، همین مسأله است که قارچها را در صورت وقوع چنین رویدادهای آخرالزمانیای در آینده، برای بقای انسان حیاتی میکند.
والش در کتاب جدید خود به نام «دوران پایان» (End Times) تهدیدات ناشی از وقایع فاجعه بار طبیعی و انسان ساخت برای زندگی بشر را مورد بررسی قرار داده. او به سه نوع فاجعهی محتمل یعنی برخورد شهاب سنگ، فوران ابر آتشفشانها و جنگ هستهای پرداخته که نقطهی اشتراک همهی آنها این است که میتوانند مانع از رسیدن نور خورشید شوند، مسألهای که برای رشد گیاهان ضروری است.
به گفتهی والش، با پوشیده شدن خورشید، آمادهترین و آب دیدهترین موجودات هم مانند هر موجود دیگری بر اثر گرسنگی تلف خواهند شد.
والش معتقد است تنها راه بقا، در پیش گرفتن یک روش کشاورزی بی نیاز از خورشید است، یعنی پرورش قارچ، موشهای صحرایی و حشرات.
شهاب سنگ ها، ابر آتشفشانها و جنگهای هستهای میتوانند مانع از رسیدن نور خورشید شوندتحقیقات بیان میکند فوران ابر آتشفشانها و انفجار بمبهای هستهای میتواند پیامدهایی مشابه آنچه که شهاب سنگ ذکر شده بر سر دایناسورها آورد، داشته باشد.
برای مثال، نزدیک به ۷۴ هزار سال قبل، در اثر فوران ابر آتشفشان توبا ابری از سولفور دی اکسید وارد جو زمین شد و این مسأله مانع از رسیدن ۹۰ درصد نور خورشید به زمین شد. بر اساس یک تحلیل، زمستان آتشفشانیای که در پی این رویداد رخ داد، احتمالاً جمعیت انسانهای کرهی زمین را در آن زمان به تنها ۳ هزار تن کاهش داد.
طبق تحقیقی در سال ۱۹۸۳، اگر تعداد کافیای بمب هستهای (هزاران بمب) منفجر شود، این مسأله هم میتواند باعث وقوع یک زمستان هستهای شود که میزان نوری که از خورشید به زمین میرسد را تا بیش از ۹۰ درصد کاهش خواهد داد. در این شرایط، دمای جهانی میتواند به حدود ۷ درجه سانتیگراد کاهش پیدا کند.
این کاهش دمای سریع و چشمگیر میتواند کشاورزی را، حتی در مناطقی که از بمبها در امان ماندند هم غیر ممکن کند.
به عبارت دیگر، بدون نور خورشید، سیستم غذایی ما از میان خواهد رفت.
راه حل کشت قارچ که در کتاب والش از آن صحبت شده برگرفته از نظرات یک مهندس عمران به نام دیوید دنکنبرگر است. دنکنبرگر این ایده را در کتاب خود به نام «تأمین غذای همگان در هر شرایطی» (Feeding Everyone No Matter What) مطرح کرده بود. این کتاب دربارهی کشاورزی پسا آخرالزمانی است و در سال ۲۰۱۴ منتشر شد.
دنکنبرگر به والش گفته بود شاید وقتی انسانها منقرض شوند، دنیا دوباره تحت سلطهی قارچها قرار گیرد، پس چرا ما قارچها را نخوریم و جلوی منقرض شدن مان را نگیریم.
قارچها چه با نور خورشید و چه بدون آن، روی درختها رشد میکننداگر ابرهای غبار یا خاکستر آتشفشانی جلوی نور خورشید را بگیرند و باعث کاهش سریع دمای هوا شوند، تریلیونها درخت از بین خواهند رفت. بدیهی است که چوب مرده برای انسان قابل هضم نیست، اما انسانها میتوانند از قارچها که نیازی به فتوسنتز ندارند تغذیه کنند.
طبق محاسبات والش، از یک تنهی درخت به طول ۹۱/۵ و عرض ۱۰ سانتیمتر، در عرض ۴ سال قاعدتاً باید ۹۹۸ گرم قارچ به دست آید.
این مقدار گرچه زیاد به نظر نمیرسد، اما به عقیدهی دنکنبرگر، با توجه به اینکه بعد از وقوع فجایع آخرالزمانی، جمعیت اندکی از انسانها باقی میماند، با تولید کارآمد قارچ، همین مقدار احتمالاً کافی خواهد بود.
به گفتهی دنکنبرگر، علاوه بر چوب میتوانیم از برگهای مرده هم برای پرورش قارچ استفاده کنیم.
به علاوه، دنکنبرگر معتقد است میتوان از برگهای آسیاب شده برای درست کردن چای و در نتیجه تأمین مواد مغذیای مثل ویتامین C برای انسانها یا تأمین غذای حیوانات نشخوار کنندهای مثل گاوها یا موشهای صحرایی استفاده کرد.
از درختان مرده میتوان برای تأمین غذای دیگر اشکال حیات مثل موشهای صحرایی و حشرات استفاده کردموشها هم مانند قارچها میتوانند سلولز را هضم کنند، یعنی همان قندی که ۵۰ درصد چوب را تشکیل میدهد. به گفتهی والش، به این ترتیب هر چه از قارچها باقی بماند را میتوان خوراک موشها کرد. با این روش، انسانهایی که زنده مانده اند میتوانند گوشت هم بخورند.
علاوه بر این، به گفتهی والش، موشها به سرعت تولید مثل میکنند و احتمالاً برای این کار نیازی به نور خورشید ندارند. در حقیقت، تنها ۶ هفته طول میکشد تا یک موش به بلوغ جنسی برسد و از آن زمان، تنها ۷۰ روز زمان لازم است تا موش، ۷ تا ۹ بچه به دنیا آورد. طبق محاسبات دنکنبرگر، بعد از گذشت تنها ۲ سال، همهی انسانهای باقیمانده میتوانند از گوشت موشها تغذیه کنند.
حشرات هم حاوی پروتئین هستند و بسیاری از آنها از بلایایی که باعث پوشیده شدن خورشید میشوند جان سالم به در میبرند.
به گفتهی والش، همان ویژگیهایی در حشرات که جمعیت آنها را تا این حد زیاد و این موجودات را مقاوم کرده، بسیاری از گونههای حیات را قادر میسازد که حتی از بزرگترین فجایعی که باعث دگرگونی آب و هوا میشوند هم جان سالم به در ببرند. سوسکها میتوانند از چوب مرده تغذیه کنند و انسانها هم میتوانند از سوسکها در تغذیهی خود استفاده ببرند.
حشرات امروزه هم در بعضی نقاط دنیا مادهی غذایی پرمصرفی هستند و هر چه میگذرد طرفداران بیشتری در سرتاسر دنیا پیدا میکنند. به گفتهی والش، او خود در یک نمایشگاه غذای حشرات که در شهر ریچموند ایالت ویرجینیای آمریکا برگزار شده بود، نوعی پاستا با کوفته قلقلی امتحان کرده بود که کوفتههای آن از جیرجیرک آسیاب شده تهیه شده بود. غذای دیگری که والش امتحان کرده بود لارو سرخ شدهی میل ورم (لارو نوعی سوسک سیاه) بود.
والش دربارهی این تجربه گفته هر دو غذا قابل قبول بودند و بنابراین اگر روزی شرایطی پیش آید که از گرسنگی در حال مرگ باشد، از عهدهی آن برخواهد آمد.
بازماندگان به یکدیگر ملحق میشوندایدهی دیگری که والش در کتاب خود در خصوص نحوهی تغذیهی انسان در شرایط آخرالزمانی به آن پرداخته، آدمخواری است.
به گفتهی والش، اما بعد از وقوع یک فاجعه و در شرایطی که انسانها در معرض خطر انقراض قرار دارند، آدمخواری کمکی به آنها نمیکند، چون انسانهای دیگر، منبع غذایی پایداری محسوب نمیشوند. والش در ادامهی اظهارات خود به تحقیقی در سال ۲۰۱۷ اشاره میکند که توسط یک گروه دانشجوی کارشناسی انجام شده بود. هدف از این ارزیابی آن بود که اگر برای تأمین غذای خود تنها به روش آدمخواری تکیه کنیم، نسل انسان تا چه مدت میتواند ادامه پیدا کند. طبق محاسبات این دانشجویان، بعد از ۱،۱۴۹ روز (حدود ۳ سال) تنها یک انسان باقی خواهد ماند.
با این حال، به گفتهی والش، ایجاد یک سیستم کشاورزی جدید نیاز به همکاری دارد. به عقیدهی او، چنین همکاریای در صورت وقوع یک فاجعه، شدنی خواهد بود.
به عقیدهی والش، با وجود همهی ترس هایمان از آنچه بر سرمان خواهد آمد و همهی داستانهای غم انگیزی که برای ما رخ خواهد داد، سقوط و اضمحلال و کشمکش را پیامدهای حتمی یک فاجعه نباید بدانیم. انسانها به کمک یکدیگر میآیند، حتی در زمانهایی که به نظر نمیرسد نفعی برای آنها داشته باشد. احتمالاً به همین دلیل بود که انسانهای نوین (هومو ساپینس یا انسان هوشمند) بعد از فوران ابر آتشفشان توبا تا مرز انقراض رفتند، اما توانستند از آن جان سالم به در ببرند و البته این تنها راه پیش روی ما برای نجات از انقراض بعدی هم خواهد بود.
منبع: روزیاتو
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۴۱۷۹۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زمین توان پذیرش رفاه مصنوعی را ندارد
ایسنا/مازندران عضو هیئت علمی دانشگاه نوشیروانی بابل با بیان اینکه طی ۲۰ سال اخیر مسائل محیط زیستی اعم از ریزگردها، زباله شهرهای شمالی در ساحل، از بین رفتن جنگلها، زمین خواری، کوه خواری، ماسه خواری و دسترسی زیاد به دریا افزایش یافته، گفت: لازم است مسئولان کشورهای مختلف این مسائل را جدیتر تلقی کنند؛ چرا که زمین توان پذیرش جمعیت بیشتر و استفاده و رفاه تصنعی را ندارد.
استادیار گروه آموزشی محیط زیست دانشکده مهندسی عمران دانشگاه نوشیروانی بابل به مناسبت هفته «زمین پاک» در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: انسان از ۱۰ هزار سال پیش کشاورزی و یکجا نشینی و توسعه شهرها را شروع کرد که حدود ۳۰۰ سال پیش وارد انقلاب و دوره صنعتی شد و به طور خاص بعد از جنگ جهانی دوم وارد دوره جدیدی شد و عصر جدیدی شروع شد که ۲۰۰ سال پیش وجود نداشت.
عزیر عابسی تصریح کرد: این عصر جدید با افزایش جمعیت به شدت زیاد انسان از ۱ به ۸ میلیارد و افزایش سطح رفاه و بهداشت انسان که همه و همه در پی آن مصرف بالای آب، انرژی، تغییر کاربری اراضی و تولید زباله را نیز به همراه داشته روبرو شد.
وی با اشاره به اینکه به گفته بسیاری از افراد در گذشته این مشکلات وجود نداشت که کاملا درست است، خاطرنشان کرد: در قدیم پلاستیک نبود، نوشیدنیها در ظرفهای یکبار مصرف استفاده نمیشد، زبالههای الکترونیکی اصلا وجود نداشت.
استادیار و عضو هیئت علمی دانشگاه نوشیروانی بابل ادامه داد: این موارد مسائل هزاره جدید، سده جدید و شاید حتی طی۳۰ سال اخیر است که باعث فشار زیاد به طبیعت شده است.
وی افزود: زبالههایی که طبیعت نمیتواند در خود جذب و هضم کند، منابع آبی که دیگر طبیعت برای فعالیتهای کشاورزی و صنعتی ندارد همچنین منابع سوختی که از اعماق زمین خارج و وارد اتمسفر میشود موجب گرمایش زمین شده است.
عابسی با اشاره اینکه دوره جدید، دورهای است که زمین تحت فشار است و نیاز به حمایت دارد، افزود: باید ۸ میلیارد انسانی که روی کره زمین زندگی میکنند متوجه شوند که رفتار سنتی و غلط را عوض کنند و آموزش متناسب و مدرن ببینند.
این محقق، پژوهشگر و استاد محیط زیست تاکید کرد: بچههایی که با موبایل، باتری و لوازم الکترونیکی در ارتباط هستند باید بدانند که این موارد بعد از چند سال به بدترین و خطرناکترین نوع زباله به دلیل وجود سرب و جیوه تبدیل میشوند.همچنین تا میتوانند از مصرف پلاستیک پرهیز کنند و اگر استفاده کردند به گونهای باشد که وارد روند بازیافت شود.
وی افزود: فرهنگ سازی، آموزش و فهمیدن تغییری که اتفاق افتاده را حتما باید به نسل جدید دانش آموزان و دانشجویان آموزش داد چرا که جای این آموزش به شدت خالی است.
عابسی با بیان اینکه درسی در دوره دوم متوسط به نام شناخت انسان و محیط زیست وارد شد که خیلی دیر است، تصریح کرد: چون این آموزشها باید از دبستان شروع شود و در دانشگاه هم همین درس اختیاری است و به همین دلیل خیلی از فارغ التحصیلان مقطع دکتری موارد بسیار ساده محیط زیست را نمیدانند در حالی هر بچهای در اروپا در حال آموزش دیدن موضوعات مختلف محیط زیستی است.
استادیار و عضو هیئت علمی دانشگاه نوشیروانی بابل با اشاره اینکه آموزش خیلی خیلی مهم است، ادامهداد: متاسفانه آموزشها هنوز به صورت مبسوط شروع نشده و تصمیات خیلی سادهای گرفته شد و بیشتر خانوادهها خودشان آموزشهای لازم را به فرزندانشان میدهند.
وی افزود: شبکههای مردم نهاد نیز با اجرای برنامههای مختلف در این راستا کمک میکنند اما بنا به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، مسئولان، مدارس و دانشگاه کوتاهی کرده و برای آموزش و حل معضلات ورود نکرده است.
انتهای پیام