Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایکنا»
2024-05-01@22:32:49 GMT

واسطه زبان در مواجهه فلسفه اسلامی با غرب

تاریخ انتشار: ۱۹ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۴۲۰۴۱۱

واسطه زبان در مواجهه فلسفه اسلامی با غرب

به گزارش ایکنا،‌ مهر نوشت: حامد صفاریان دانشجوی فلسفه دانشگاه هاگن آلمان یادداشتی با عنوان گزارش از خاک یونان* (گزارشی از آزمون زبان یونانیِ باستان در آلمان موسوم به graecum) نوشته است که در ادامه از نظر شما می گذرد:

از مارتین هایدگر (به مضمون) نقل است که فلسفه تنها در دو زبان به تمامی تجلی یافته است، یونانی و آلمانی.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این سخن هراندازه هم اغراق‌شده باشد (که هست) اما باز هم بسیار قابل تأمل است.

بسیار گفته‌اند و شنیده‌ایم که یونان گهوارۀ فرهنگ غرب است؛ فرهنگی که، خواه به‌حق، خواه به‌ناحق، اما بی‌شک، فرهنگ غالب روزگاری شده است که «ما» در آن می‌زیَد. برای خودِ غرب البته پرداختن به یونان یک ضرورت است، چراکه یونان بخشی از «خودِ» اوست و پرداختن به یونان عین خودشناسی غرب است، و خودشناسی خود از بنیادین‌ترین آموزه‌های همان «خود»، یعنی یونان، است که بر سَردرِ دِلفی، این ناف جهان، نقش بسته بود و است: گناوت هی سِئاوتون (Γνῶθι σεαυτόν)، خودت را بشناس!

اما اهمیت یونان برای «ما» از جنسی دیگر است: از جنس «مواجهه»؛ چراکه «ما» در جهانی می‌زیَد که فرهنگ غالب در آن، چنان‌که آمد، فرهنگ غرب است. بااین‌حال «ما» هنوز «می‌زیَد» و زیستن یعنی عدم اضمحلال، و این یعنی «هنوز برجا بودن». اما این برجابودن و زیستن متأسفانه از جنس ثبات و قوام و دوام نیست، بلکه به‌تمامی از جنس مواجهه و مقابلۀ دائم است. اصلاً از رهگذر همین مواجهه و مقابله است که «ما» چندی است به «هنوز برجا بودنِ» خود آگاه شده است. «ما» هنوز برجاست، اما با لرزشی محسوس در اندامش. لرزشی ناشی از  یک اضطراب؛ اضطراب ناشی از «هنوز» در آن «هنوز برجابودن». در این معنا، قوام و دوام «ما» در جهان واقع بالفعل، یعنی در آگاهی، در گرو خودشناسیِ «ما» است؛ خودشناسی‌ای که اکنون خواه‌ناخواه، بی‌آنکه هیچ کِنارگذر دیگری برای صیرورت آن متصور باشد، از میانۀ شناختنِ خودشناسیِ غرب می‌گذرد. البته چنین هم نیست که «ما» تاکنون هیچ شناختی از غرب نداشته است، اما مشکل آنجاست که شناختِ «ما» از غرب تاکنون بیش‌تر شناختی «غربی» بوده است، نه شناختی «مایی»؛ و به‌تبعِ آن، به نظر می‌رسد خودشناسیِ «ما» نیز یک «خودازنگاه‌دیگری‌شناسی» بیش نبوده است – و فرق است میان شناختن خود از رهگذر شناختن دیگری با شناختن خود از نگاه دیگری!

این‌که چگونه می‌توان از شناختی غربی به شناختی مایی رسید، بحثی درازدامن است، اما تا آن‌جا که به این یادداشت مربوط می‌شود، می‌توان گفت که دست‌کم یکی از حدّ وسط‌های منتهی به نتیجۀ مطلوب، کنارزدن خودِ «حدّوسط»هاست، یعنی کاهش‌دادنِ هرچه بیش‌تر واسطه‌ها در زنجیرۀ راه گذار شناخت «ما» از رهگذر شناخت غرب به‌سوی خودِ همین «ما».

یکی از این واسطه‌ها، واسطۀ زبان است که در فرایند مواجهۀ «ما» با غرب، من‌جمله در ضعف نظام آموزشی زبان و به‌تبع آن، در تک‌بُعدی‌گرایی و صوری‌گرایی زبانی، و در سطوح بعدی، در ترجمه‌گرایی و ثانویه‌گراییِ افراطی در حوزۀ منابع، بالاخص در حوزۀ فلسفه، به‌شدت نمود و ظهور یافته است. حال اما، از آن‌جا که در جمع زبان‌ها و فرهنگ‌های از حیث فلسفی غنی، یونان آلفا و اُمگای این حوزه به‌شمار توان رفت، آموختن آن بسیار ضروری می‌نماید.

باری، پس از این درآمدِ کوتاه، مایلم در یادداشتی که به‌زودی و طی چند روز آینده در پیِ این یادداشت خواهم آورد، گزارشی ارائه کنم محصول تجربیات شخصی‌ام از نزدیک، از آزمونی موسوم به graecum که در حوزۀ فرهنگ و زبان یونان باستان در نظام آموزشی کشور آلمان (در کنار آزمون مشابه دیگری به نام latinum مختص زبان لاتین) در راستای آموزش و پرورش، و در نهایت سنجشِ توانایی‌های دانش‌آموزان و دانشجویان رشته‌های علوم انسانی نقشی بنیادین ایفا می‌کند. یکی از اهداف این گزارش، ایجاد انگیزه در دست‌اندرکاران نظام‌های آموزشی علوم انسانی در مدارس و به‌خصوص در دانشگاه‌ها برای تدوین برنامه‌هایی مشابه و استفاده از تجارب موجود است. همچنین، و ازآن‌جا که تحقق آن هدف نخستین احتمالاً زمانی دراز به‌طول انجامد (یا اصلاً هیچ گاه محقق نگردد)، هدف اصلی من ایجاد انگیزه در خود دانش‌آموزان و دانشجویانِ رشته‌های علوم انسانی، به‌خصوص در رشتۀ فلسفه، برای آموختن زبان یونانی باستان است، خواه به فلسفۀ اسلامی علاقمند یا مشغول باشند، خواه به فلسفۀ غرب. از قضا شاید بتوان گفت که اهمیتِ دانستن زبان یونانی برای دانشجویان فلسفۀ اسلامی مطلقاً کم‌تر از اهمیت دانستن زبان عربی نیست، چرا که خِرَد یونانی، گیرم نه به‌تمامی، اما دست‌کم تا حد زیادی یکی از بنیادهای شاکلۀ فلسفۀ اسلامی است، و حتی عرفان اسلامی نیز در نهایت بی‌تأثّر از فلسفۀ نوافلاطونی نبوده است. در اهمیت زبان یونانی برای دانشجویان فلسفۀ غرب نیز شکی نیست، و اگر از ژورنالیسم و سلبریتیزم فلسفی رایج این روزها بگذریم، به نظر من اساساً کسانی را که ادعای پرداختن به فلسفۀ غرب دارند اما دانشی سَدید در متون دست‌کم افلاطون و ارسطو ندارند -هراندازه هم که این‌جا و آن‌جا از ثانویّاتِ این‌ و آن نقل حدیث کنند و پیوسته نام‌های کَت‌ و کُلُفتِ برخی «معاصران» را با تلفظی «صحیح» قطار کنند و به جای فلسفه «ادا و اطوار فلسفی» بفروشند- مطلقاً نمی‌توان و نباید جدی گرفت.

انتهای پیام

منبع: ایکنا

کلیدواژه: زبان یونانی فلسفه غرب زبان عربی فلسفه اسلامی ایکنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۴۲۰۴۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

درگیری بزرگ در لیگ یونان: نتوانستند مربی را کنترل کنند! (+عکس)

 در دیدار حساس آاک آتن مقابل پائوک از لیگ یونان، درگیری بزرگی رخ داد که منجر به محرومیت سرمربی آاک شد.

به گزارش "ورزش سه"، در حالی‌که آاک با نتیجه ۳-۲ از پائوک عقب بود، ماتیاس آلمیدا، سرمربی آاک، در کنار خط به‌شدت عصبانی بود و پس از پایان بازی با یکی از افرادی که گفته می‌شود از ناظران بازی بوده است درگیر شد.

این مربی سپس با سرجیو اولیویرا و یکی دیگر از بازیکنان خودش که قصد داشتند برای پایان دادن به درگیری دخالت کنند درگیر شد و کم کم این موضوع تبدیل به یک درگیری بزرگ شد.

در ادامه نیروهای امنیتی و کادر فنی دو تیم برای جدا کردن افراد حاضر در درگیری اضافه شدند اما ناگهان آلمیدا گردن یکی از افراد حاضر در درگیری را از پشت گرفت و به او آسیب زد.

پس از دقایقی درگیری، بالاخره نیروهای امنیتی موفق به پراکنده کردن جمعیت و خاتمه دادن به آن شدند. به گزارش نشریه یونانی اسپورتال، مردی که آلمیدا گردنش را گرفته بود، یک مقام رسمی از سمت فدراسیون بوده است که برای اداره پیشگیری از خشونت در ورزش کار می‌کند.

آلمیدا در کنفرانس مطبوعاتی خود پس از بازی به این درگیری پرداخت و اعلام کرد که از فردی که گردنش را گرفته بود عذرخواهی کرده است.

او همچنین گفت: «دیدید چند نفر در کنار زمین بودند؟ چیزی که من همیشه می‌گویم این است که اگر بخواهیم وضعیت فوتبال یونان را تغییر دهیم، این همه آدم نمی‌توانند در کنار زمین باشند.»

بر اساس گزارش رسانه‌های یونانی، آلمیدا به دلیل این درگیری با محرومیت سه جلسه‌ای روبرو شده است.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • کتاب صوتی «داستان‌های پارسی» در یونان منتشر شد
  • چهارمین پیش‌نشست دوازدهمین همایش فلسفۀ دین معاصر در دانشگاه بین المللی مذاهب اسلامی
  • نگاهی به سینمای کارگری ایران به مناسبت روز کارگر
  • کارنامه و کتابشناسی شهیدمطهری؛ از مشهد و قم تا مبارزه با مارکسیسم
  • «زندگی با فلسفه» مستند پرتره انشاءالله رحمتی استاد فلسفه
  • درگیری بزرگ در لیگ یونان: نتوانستند مربی را کنترل کنند! (+عکس)
  • حجت الاسلام خسروپناه: علم حکمی؛ لازمه دستیابی به تمدن نوین اسلامی
  • آیت‌الله مظاهری: روش مواجهه با جوانان، دهن‌کجی و رَمی به بی‌عقلی و بی‌دینی نیست
  • استاد مجتهدی هم معلم و هم مولف بود
  • علل موفقیت در فتح خرمشهر از زبان سرهنگ عراقی + ویدیو