نظر فراکسیون امید و مستقلین مشترک است/دولت کاری برای مسکن نکرد
تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۴۲۶۳۰۰
خبرگزاری مهر، گروه سیاست، زهرا علیدادی: میگوید فراکسیون مستقلین و امید جریان اکثریت مجلس را تشکیل میدهند و اشتراکات زیادی با هم دارند. لاریجانی را شخصیتی مستقل و فراجناحی میداند و تاکید میکند که رئیس مجلس همه فراکسیونها را زیر چتر خود دارد. اشارهای به استراتژی اصلاحطلبان برای انتخابات آینده میکند و میگوید منطقیتر آن است که آنان با اعتدالیون ائتلاف کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این بخشهایی از اظهارات مهرداد لاهوتی نماینده دوره دهم مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه «لنگرود» است. وی رئیس فراکسیون مدیریت شهری و روستایی مجلس، سخنگوی فراکسیون مستقلین و عضو هیئت رئیسه فراکسیون گردشگری است و در کمیسیون برنامه و بودجه فعالیت میکند. گفتگوی تفصیلی ما با این نماینده به شرح زیر است:
اصلاحطلبان استراتژی خود برای انتخابات اسفند ۹۸ را عدم ائتلاف با اعتدالیون اعلام کردهاند و در توضیح علت این تصمیم خود هم گفتهاند که جریان اعتدال یا همان فراکسیون مستقلین مجلس به لیست امید وعدههایی داده بود اما آن وعدهها را محقق نکرد. آیا این حرف درست است و فراکسیون مستقلین نسبت به فراکسیون امید بیتعهدی کرد؟
فراکسیون مستقلین و امید مجلس در بسیاری از مسائل چون برجام با یکدیگر همراه بودند و صرفا در موارد محدودی چون انتخابات هیئت رئیسه مجلس، نظرشان با هم یکی نبودبه هیچ وجه اینگونه نیست. ما در بسیاری از مسائل چون برجام با امیدیها همراه بودیم و مواضع مشترکی با آنان داشتیم و صرفا در موارد محدودی چون انتخابات هیئت رئیسه مجلس، نظرمان با هم یکی نبود. بر این اساس این گله اصلاحطلبان از ما کاملا بیجاست و آنان نباید انتظار داشته باشند که در همه مسائل مثل هم فکر کنیم.
شما میگویید که در بسیاری از مباحث با امیدیها همسنگ هستید. آیا امیدیها در صورت ائتلاف نکردن با مستقلین، میتوانند پیروز انتخابات آینده شوند؟
بنده منطقی پشت این حرف امیدیها نمیبینم که میگویند دیگر با اعتدالیون ائتلاف نمیکنیم. اعتقادم این است که اگر آنان با ما ائتلاف کنند، منطقیتر است.
یعنی اگر جریان امید با مستقلین ائتلاف نکنند، در انتخابات شکست میخورند؟
بنده این عبارت را به کار نمیبرم بلکه میگویم که منطقیتر این است که امیدیها برای انتخابات آینده با مستقلین ائتلاف کنند.
امیدیها از ابتدا گفتند که ما چون مشی اعتدالی را برگزیدیم به همین علت نام امید را برای خود انتخاب کردیم. آیا به واقع اینگونه بودند؟
اگر امیدیها هم مانند ما مشی اعتدال را پی میگرفتند، بسیار خوب بود.
با وجود اشتراکات زیاد میان جریان امید و مستقلین مجلس، چرا شما نخواستید که ذیل فراکسیون امید تعریف شوید؟
مشی اعضای فراکسیون مستقلین، اعتدال است و کسی نمیتواند این نگاه را از ما بگیرد. ما با همین نگاه رأی آوردیم و وارد مجلس شدیم و سپس هر جا که تشخیص دادیم حق و حقیقت است، به آن موضوع ورود کردیم. البته در بسیاری از مباحث با دوستان خود در فراکسیون امید همراهی کردیم و نگاه مشترکی داشتیم اما در جاهایی هم با آنان هم نظر نبودیم و همواره ثابت کردیم که کسی نمیتواند نظرش را بر ما تحمیل کند.
اعتدالیون مجلس در جریان انتخابات هیئت رئیسه هیچ اشتباهی نکردند و تا لحظه آخر در تلاش بودند که با امیدیها ائتلاف کنند اما آنان نپذیرفتند
ماجرای انتخابات هیئت رئیسه و رأی نیاوردن مطهری برای نایب رئیسی مجلس به نوعی نشان داد که مادامی که جریان امید و مستقلین مجلس با همه ائتلاف نکنند، امیدیها توفیقی به دست نمی آورند. آیا حیات امیدیها وابسته به حمایت مستقلین است؟
ما در جریان انتخابات هیئت رئیسه مجلس هیچ اشتباهی نکردیم و تا لحظه آخر در تلاش بودیم که با امیدیها ائتلاف کنیم. در واقع نظر ما این بود که ترکیب هیئت رئیسه مجلس حفظ شود، لاریجانی رئیس و پزشکیان و مطهری به عنوان نواب رئیس مجلس به کار خود ادامه دهند و برای دیگر بخشهای هیئت رئیسه مجلس عدالتی بین فراکسیونهای مجلس برقرار شود و از هر فراکسیون، سه نفر انتخاب شوند اما امیدیها نپذیرفتند و با ما ائتلاف نکردند.
یکی از انتقاداتی که به مجلس دهم میشود این است که این مجلس فراکسیون اکثریت ندارد و هیچ جناحی مسئولیت تصمیمات اتخاذ شده را بر عهده نمیگیرد. در واقع منتقدان میگویند که تشکیل فراکسیون مستقلین باعث شده که جناحها از پذیرفتن مسئولیت تصمیمات خود شانه خالی کنند. به نظر شما اکثریت در مجلس وجود ندارد؟
به هیچ وجه قبول ندارم که مجلس دهم اکثریت ندارد. فراکسیون ما مجزاست اما در بسیاری از مباحث با فراکسیون امید هم نظر هستیم و با هم ائتلاف میکنیم. عملا ترکیب فراکسیون مستقلین و فراکسیون امید همان اکثریت مجلس هستند.
فراکسیون مستقلین و امید اکثریت مجلس دهم را تشکیل میدهند و در بسیاری از مباحث با هم ائتلاف میکنند
پس بهتر نبود که به جای دو فراکسیون، فراکسیون مشترکی تشکیل میدادید؟
ما در بسیاری از مباحث با هم مشترک هستیم و اکثریت مجلسیم.
خب با توجه به اینکه در بسیاری از موارد با یکدیگر هم نظر هستید، پس چه ضرورتی داشت که فراکسیون مستقلین و به بیان بهتر فراکسیون سومی در مجلس تشکیل شود؟
بنده میگویم که اعضای فراکسیون مستقلین کسانی هستند که دارای شخصیت مستقل و اعتدالی هستند و تصمیم گرفتند که فراکسیون مستقلین را تشکیل دهند چرا که به این نتیجه رسیدند که همه از جنگ و دعوا خسته شدهاند و نگاه اعتدالی هم باید در مجلس وجود داشته باشد.
آیا فراکسیون مستقلین در ائتلاف با سایر فراکسیونها تعریف میشود؟
فراکسیون مستقلین مجلس، فراکسیونی بسیار تاثیرگذار است و موید این مسئله آن است که فراکسیون ما بینهایت فعال است و حداقل هفتهای دو بار با بالاترین مقامات کشور جلسه تشکیل میدهد و درباره مسائل مهم تصمیمگیری میکند. بر این اساس ما هویت مستقلی داریم و درباره مباحث مختلف نظر خودمان را میدهیم. همان طور که نام فراکسیون ما مستقلین است، به صورت مستقل هم نظر میدهیم.
اعتدالیون مجلس همیشه به دنبال حفظ استقلالشان بودند و الزامی نمیدیدند که فراکسیون دیگری را با خود همراه کنند
اما خود شما گفتید که همیشه تلاش میکردید که در مجلس با فراکسیون امید هم نظر باشید؟
اتفاق جالبی است که ما در بسیاری از موارد از لحاظ فکری به فراکسیون امید نزدیکتر بودیم اما در مجموع هیچ الزامی نداشتیم که فراکسیون دیگری را با خودمان همراه کنیم و جز در انتخابات هیئت رئیسه مجلس که تلاش کردیم با امیدیها ائتلاف کنیم، در بقیه موارد استقلال خودمان را حفظ کردیم.
برخی میگویند از آنجایی که امیدیها در انتخابات از لاریجانی حمایت کردند، وی فراکسیون مستقلین را تشکیل داد تا از یک سو به امیدیها ثابت کند که تا حدودی با آنان هم نظر است و از سوی دیگر از زیر بار فشار اینکه بگویند لاریجانی با امیدیها در یک جا نشسته است، خارج شود. نظر شما در این باره چیست؟
لاریجانی عضو هیچ فراکسیونی نیست و شخصیت وی فراجناحی و فرافراکسیونی است.
واقعیت قضیه چگونه بود؟ لاریجانی در مجلس دهم بیشتر به نفع جریان امید فعالیت کرد یا ولایی؟
لاریجانی شخصیتی ملی و فراجناحی است و به عنوان رئیس مجلس باید همه فراکسیونها را زیر چتر خودش داشته باشد و در رفتار هم اینگونه بود. وی معمولا به منافع ملی بیشتر از مسائل جناحی میاندیشد و برایش مهم نیست که مسائل مرتبط با منافع ملی به سمت کدام حزب و جناح سیاسی تسری پیدا کند. اعضای فراکسیون مستقلین هم همواره به صورت یکپارچه از لاریجانی به ویژه برای انتخابات هیئت رئیسه دفاع کردند و تعلق خاطر زیادی به وی دارند.
شما گفتید که لاریجانی فراجناحی است اما بسیاری از نمایندگان چنین نظری را ندارند...
آنها نظر خودشان را دارند و من هم نظر خودم را دارم. برای لاریجانی به هیچ وجه مهم نبود که کدام فراکسیون به جهت تصمیمی از وی دلخور و کدام یک خوشحال شوند چرا که فقط به منافع ملی توجه میکرد.
تحلیل شما از رفتار سیاسی لاریجانی چیست. آیا رئیس مجلس سودای ریاست جمهوری دارد؟
این موضوع را باید از خود لاریجانی پرسید. ما فعلا اخبار موثقی که تایید کند که وی به دنبال حضور در انتخابات ریاست جمهوری است، نداریم و برخی افراد در این باره صرفا حدس و گمان خود را مطرح میکنند و هیچ فردی جز شخص لاریجانی نمیتواند در این باره به صورت قطعی صحبت کند.
احتمالا مجلس یازدهم اکثریت مطلق نخواهد داشت و سه فراکسیونی است
پیشبینی شما از ترکیب سیاسی مجلس یازدهم چیست. برخی میگویند که عملکرد ضعیف دولت و انفعال شدید مجلس دهم در مقابل دولت، ترکیب سیاسی مجلس را تغییر میدهد. به نظر شما این ترکیب به نفع کدام جریان سیاسی تغییر میکند؟
تصورم این است که مجلس آینده هم تقریبا شبیه مجلس هشتم و یا دهم خواهد شد. بعید است که مجلس بعدی شبیه مجلس نهم باشد.
مگر مجلس نهم چگونه بود؟
جریان اکثریت در مجلس نهم، اصولگرایان بودند و بنده معتقدم که مجلس بعدی این چنین نخواهد بود و احتمالا تنوعی از سه جریان سیاسی امید، ولایی و اعتدال را خواهیم داشت؛ به این معنا که مجلس یازدهم اکثریت خاصی نخواهد داشت و سه فراکسیونی خواهد بود و فقط ممکن است اعداد فراکسیونها با مجلس فعلی تا حدی تفاوت داشته باشد.
زمانی که از اعضای فراکسیون امید به دلیل عملکردشان انتقاد میشود، می گویند که مجلس دهم محصول مدیریت لاریجانی و فراکسیون مستقلین است. شما هم با فراکسیون امید هم نظر هستید؟
کسانی که چنین اظهاراتی را مطرح میکنند، بهتر است ابتدا عملکرد خود را ارزیابی کنند و بگویند که تا چه اندازه در تدوین و تصویب طرحها و لوایح مهم سهیم بودند و چقدر از اختیارات نظارتی خود استفاده کردند. بنده قاطعانه میگویم که عملکرد مجلس دهم بسیار خوب بود و نمایندگان در این دوره در حد بضاعت خود تلاش کردند که اقدامات درخوری را برای حل مشکلات کشور انجام دهند.
برخی از اصلاحطلبان مجلس، تشکیل فراکسیون مستقلین را علت ضعف مجلس دهم میدانند...
نزدیک انتخابات است و برخی افراد میخواهند که از چنین الفاظی استفاده کنند. البته اگر فردی کلیگویی کند و بگوید که مجلس دهم ناکارآمد است، حرف غلطی است چرا که این مجلس هم نقاط ضعف و هم نقاط قوت داشت.
علی رغم آنکه معتقدم ما نباید نقطه مقابل دولت باشیم، اما نمایندگان مجلس دهم وکیلالدوله نبودند و در مقاطعی هم عملکرد دولتمردان را نقد کردندعدهای معتقدند که مجلس دهم حمایتهای بی قید وشرطی از دولت کرد و هویت مجلس یک جاهایی از بین رفت و جایگاه در رأس امور بودنش را از دست داد، چرا این رویه در مجلس شکل گرفت؟
برخلاف نظر منتقدان، نمایندگان مجلس دهم وکیلالدوله نبودند و در مقابل، دولت از ما این گلهمندی را دارد که چرا از ما دفاع نمیکنید و چند تن از وزرای ما را استیضاح کردید.
فارغ از بحث استیضاح که ابزار نظارتی مجلس است، در بسیاری از مسائل به صورت افراطی از دولت حمایت کردید...
بله. خب طبیعی است. قرار نیست که ما نقطه مقابل دولت باشیم. ما در دولت قبلی هم اینگونه بودیم و در بسیاری از جاها از دولت و رئیسجمهور وقت دفاع میکردیم.
بالاخره دولت فعلی ناکارآمدیهای بسیار زیادی به ویژه از حیث مدیریت اقتصادی کشور داشته است. آیا با وجود ضعف دولت در این زمینهها، باز هم مجلس باید از دولت حمایت بی قید و شرط کند؟
این مسئله جای بحث زیادی دارد. سوال بنده این است که آیا دولت در این شرایط سیاسی میتوانست کشور را بهتر اداره کند و نکرد؟ با وجود جنگ اقتصادی وحشتناکی که دشمن علیه کشورمان راه انداخته است، دولت باید چه میکرد؟
پس شما معتقدید که عملکرد دولت مطلوب بوده است؟
بنده میگویم که ما باید مدیریتها را متناسب با شرایط ارزیابی کنیم. قطعا این دولت در برخی مسائل عملکرد مثبتی از خود نشان داد و در برخی موارد هم عملکرد قابل قبولی نداشت. با وجود این ما نمیتوانیم عملکرد مثبت دولت را نبینیم و به صورت کلی بگوییم که این دولت ناکارآمد است.
بر خلاف نگاه برخی از منتقدان هم باید بگویم که مجلس فعلی، در بزنگاههای مختلف نشان داد که مقتدر و مستقل است و هر جا که لازم بود، در مقابل دولت قرار داشت و از دولتمردان انتقاد میکرد و هر جا هم که لازم بود، آنان را مورد حمایت قرار میداد.
دولت اختیارات کافی برای مدیریت کشور و حل مشکلات اقتصادی داشت
زمانی که از ضعفها و کاستیهای دولت صحبت میشود و برخی افراد عملکرد دولت را مورد نقد قرار میدهند، آنان میگویند که ما اختیارات لازم را نداشتیم. به نظر شما آیا واقعا اینگونه بود؟
خیر. دولت اختیارات لازم را برای جبران ضعفهای خود داشت. برای مثال نقدینگی در مقطعی تبدیل به آفت بزرگی برای کشور شد و دولت کاملا در این زمینه اختیار داشت و میتوانست نقدینگی سرگردان را ساماندهی کرده و آن را به سمت نیازهای کشور هدایت کند.
همچنین در بحث مربوط به تلاطم بازار ارز دولت چند اشتباه فاحش مرتکب شد که توزیع ارز ۴۲۰۰ تومانی یکی از این اشتباهات بود. علاوه بر این یکی از اصول اقتصادی این است که ارز باید متناسب با تورم افزایش یابد تا شرایط تعدیل شود و اگر دولت روحانی در چهار سال اول کاری خود میگذاشتند که روال طبیعی افزایش نرخ ارز متناسب با تورم صورت گیرد، یک باره شوک ارزی در کشور اتفاق نمیافتاد. به طور کلی باید بگویم که دولت برای حل مسائل و مشکلاتی که امروز گریبانگیر جامعه شده است، اختیار کافی داشت.
دولت هیچ اقدامی در بخش مسکن انجام نداد و حتی قدمی برای اجرای طرح مسکن اجتماعی برنداشت
این روزها بسیاری از مردم در خرید و حتی اجاره مسکن مشکلات عدیدهای دارند. سیاست دولت در این باره را چطور ارزیابی میکنید؟
متاسفانه دولت هیچ اقدامی در بخش مسکن انجام نداد در حالی که دولتهای قبل برنامههایی برای مسکن داشتند. برای مثال در دولت سازندگی زمین در اختیار دهکهای پایین قرار گرفت، در دولت اصلاحات طرح اجاره به شرط تملیک و در دولت احمدینژاد طرح مسکن مهر پیگیری شد اما در این دولت هیچ اتفاقی برای بهبود وضعیت مسکن رخ نداد و علی رغم آنکه رئیسجمهور وعده داده بود که طرح مسکن اجتماعی را دنبال میکنند، اما قدمی برای اجرای آن برنداشتند.
برای حل مشکل مسکن اقشار ضعیف جامعه چه باید کرد؟
یکی از راههای تأمین مسکن برای دهکهای پایین جامعه آن است که تسهیلات ارزان قیمت به آنان داده شود. البته این راهکار پشتوانه قانونی هم دارد و مطابق با قانون برنامه ششم توسعه باید زمین ارزان قیمت برای این افراد تأمین شود.
چرا با وجود مشکلات بسیار زیاد مردم در زمینه معیشتی، برخی از نمایندگان مدام به سفرهای خارجی میروند؟
سفرهای خارجی نمایندگان در مجلس دهم نسبت به دورههای قبل کاهش یافت که علت اصلی این مسئله هم مشکلات کشور در حوزه ارز و مسائل اقتصادی بود. در واقع هیئت رئیسه مجلس تصمیم گرفت که سفرهای غیرضروری نمایندگان کاهش یابد و اینگونه هم شد. البته ناگفته نماند که برخی از سفرهای خارجی نمایندگان کاری و اجتنابناپذیر است و ما باید روابط پارلمانی خود را با کشورهای جهان تقویت کنیم.
نمایندگان با پول بیتالمال مسافرت خارجی نمیروند و تعداد سفرهای خارجیشان نسبت به دورههای قبل کاهش یافته است
البته گفته میشود که برخی از نمایندگان برای سفرهای شخصی خود به خارج از کشور سفر میکنند؟
برخلاف انتقادها، بنده هیچ نمایندهای را سراغ ندارم که با پول بیتالمال و مجلس به سفرهای شخصی و خانوادگی رفته باشد و ذکر این نکته حائزاهمیت است که اگر نمایندگان با هزینههای شخصی خود به سفرهای خارجی بروند، اشکالی ندارد و این موضوع تحت اختیار خودشان است.
این روزها برخی بحث مذاکره مجدد و سازش با آمریکا را مطرح میکنند. نظر فراکسیون مستقلین در این باره چیست؟
ما یک بار مذاکره کردیم و به همه نشان دادیم که اهل گفتگو و تعامل با دنیا هستیم اما آمریکا نه تنها توافق هستهای را زیر پا گذاشت، بلکه سیاست فشار حداکثری را هم علیه کشورمان دنبال میکند. مذاکره در این شرایط معنایی جز ذلت و التماس ندارد و ما با ادامه این شرایط، به هیچ وجه بار دیگر پشت میز مذاکره نمینشینیم.
ترامپ بدعهدی کرده است و باید به اشتباهش اعتراف کند و خود را از این سردرگمی سیاسی نجات دهد و ما هم در این شرایط فقط باید اقتدارمان را حفظ کنیم.
کد خبر 4742591 زهرا علیدادیمنبع: مهر
کلیدواژه: مجلس فراکسیون مستقلین فراکسیون امید فراکسیون نمایندگان ولایی لاریجانی برجام ترامپ ایالات متحده آمریکا توافق هسته ای مجلس شورای اسلامی حسن روحانی ایران محمدجواد ظریف اربعین 98 هیئت دولت انقلاب اسلامی ایران علی لاریجانی اربعین حسینی شورای نگهبان ارتش جمهوری اسلامی ایران مالیات بر ارزش افزوده سپاه پاسداران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۴۲۶۳۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بخش خصوصی؛ امید ایران توانمند
بررسی شعارهای سال نشان میدهد در ۱۷ سال گذشته ۱۶ سال با محور مستقیم در اقتصاد همراه بوده و همین موضوع حاکی از آن است که ایران از نظر جایگاه اقتصاد هنوز به نقطه مطلوب نرسیده و نیازمند کار اساسی بیشتر در این زمینه است. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، در طول سالهای گذشته یکی از محورهای مورد تاکید رهبر معظم انقلاب اسلامی، اقتصاد بوده است. بررسی شعارهای سال نشان میدهد در 17 سال گذشته 16 سال با محور مستقیم در اقتصاد همراه بوده و یک دهه نیز صراحتا به تولید اشاره شده است. همین موضوع نشان میدهد ایران از نظر جایگاه اقتصاد هنوز به نقطه مطلوب نرسیده و نیازمند کار اساسی بیشتر در این زمینه است.
آنطور که کارشناسان میگویند، دولتها اقدامات را کوتاهمدت میبینند و اسناد بالادستی را خیلی در انجام امور به کار نمیگیرند. یکی از اقداماتی که دولتها باید در راستای آن تلاش کنند، توانمندسازی بخش خصوصی است. امسال نیز همانند سالهای گذشته نام اقتصادی با محوریت تولید نامگذاری شده که ملزومات رسیدگی به آن را بررسی کردهایم.
1403 سال جهش تولید با مشارکت مردم نام گرفت تا نقشهراهی باشد برای قوای سهگانه، بخشخصوصی و فعالان اقتصادی و تجار. از ابلاغ اصل 44قانون اساسی تاکنون نزدیک به دو دهه میگذرداماهنوزاین موضوع بهصورت کامل اجرا نشده و برخی شرکتها واگذار شدهاند اما مدیریت آنها در اختیار دولت است. در مردمیسازی اقتصاد،هدف ایجاد یک بسیج عمومی بهمنظور مشارکتدادن و مسئولیتگرفتن مردم در اقتصاد ملی است. بسیج عمومی زمانی شکل میگیرد که یک ایده کلان سیاسی و گفتمان وابسته به آن از سوی دولت مطرح شود. به تعبیر رهبر معظم انقلاب، دولت باید یک برنامه کلان و نقشه جامع داشته باشد. این برنامه کلان ضمن روشنکردن جهت حرکت و تصویرسازی از آینده، اولا نوعی دعوت مردم به پذیرش مسئولیت در اقتصاد است و سرمایههای عمومی و ارادههای مردمی را به خود جذب میکند. ثانیا همگرایی و هماهنگی در ساختار اداره جامعه را شکل داده و به نحوی دولت را بازسازی میکند. در فقدان چنین طرحی، هر عملی صرفا به پراکندهکاری کورکورانه منجر خواهد شد.
اقتصاد دولتی و اقتصاد بازاری!
مسأله مشارکت مردم در اقتصاد اساسا متفاوت از دو نگاه افراطی «اقتصاد دولتی» و «اقتصاد بازاری و آزادسازی اقتصادی» است و نباید آن را به مواردی همچون خصوصیسازی و آزادسازی تقلیل داد؛ بلکه باید توجهات را به وضعیت اقتصاد ملی ایران (وضع موجود) و هدف برآمده از ایده سیاسی دولت (وضع مطلوب) معطوف کرد. رهبر معظم انقلاب اخیرا در 15 فروردین امسال در واکنش به این تصور نادرست، بیان داشتند: «دولت در مسائل اقتصادی، ستادی عمل کند، هدایت کند، در مسأله آمایش سرزمینی، مسأله نوع فعالیت اقتصادی که باید هرجا انجام بگیرد، نظارت کند، مراقبت کند که تخلفی به وجود نیاید. عامل هم مردم [باشند]. مردم هم عمل اقتصادی را انجام بدهند؛ یعنی تفکیک بین وظایف دولت و وظایف مردم.»
مردمیسازی اقتصاد
میلاد بیگی، کارشناس اقتصادی درباره مردمیسازی اقتصاد میگوید در خصوصی سازی دولت ابتدا باید به بخش ذاتی خود که نظارت و تنظیم گری است بپردازد و بعد سراغ خصوصی سازی برود. همچنین قوای دیگر نیز باید دراین مسیر همراه بخش اجرایی باشند.بنابراین پیشنیاز مردمیسازی این است که دولت خود را ذیل یک ایده سیاسی بازیابی کرده و بر اساس آن مسئولیتهای خود را بازتعریف کند. حتی انجام وظایفی همچون«نظارت» و«تنظیمگری» که از مسئولیتهای مهم دولت در اقتصاد هستند نیز نیازمند دولتی است که بداند چه چیزی میخواهد و بر اساس آن بنا دارد ارادههای عمومی جامعه را به چه سمتی معطوف کند.همچنین ابزارهای سیاستگذاری و جهتدهی رافراهم کرده باشد.سوم اینکه امکان نظارت بر این فرآیندها را نیز در خود شکل داده باشد. چنین دولتی از قضا دولتی بسیار مقتدر با مسئولیتهای فراوان است. از همین رو مشارکتدادن مردم در اقتصاد و گذار از تصدیگری دولتی به تنظیمگری و نظارت، نباید به معنای شانه خالیکردن دولت از مسئولیتهای ذاتی خود و تضعیف دولت باشد. به عبارت دیگر مردمیسازی به معنای کنار گذاشتن دولت نیست، بلکه دقیقا به معنای «احیای دولت قوی» است.
توانمندسازی عمومی
بهمنظور حضور هرچه بیشتر مردم در اقتصادملی لازم است مردم یا به تعبیری بخش خصوصی توانمند در ایران شکل بگیرد تا امکان مسئولیتپذیری هرچه بیشتر دراقتصاد را داشته باشد. هرچند تاکنون ظرفیتهای خوبی در بخش خصوصی ایران شکل گرفته اما در نسبت با نقشی که بخش خصوصی باید در ایران آینده ایفا کند، اندک است.
اجتناب از برداشتهای اشتباه
دولت قوی، دولتی است که با درسآموزی از تجربیات گذشته و اجتناب از برداشتهای اشتباه در مورد «مشارکت مردم در جهش تولید» به تکرار سیاستهای اشتباه نمیپردازد؛ چراکه آزموده را آزمودن خطاست. برخی دولتها اشتباهات زیادی در بخش اجرا از رهنمودهای رهبری داشتند. بهعنوان نمونه میتوان به تکهتکهکردن بخشهای مختلف زنجیرههای ارزش تحت عنوان مشارکت عمومی اشاره کرد. یکی از اشتباهات مهم در مورد مشارکت مردم در اقتصاد این است که وجود واحدهای بزرگ اقتصادی در تناقض با اقتصاد مردمی درک شود و تبدیل واحدهای بزرگ و بهرهور اقتصادی به کارگاههای متعدد در دستورکار قرار گیرد. در شرایط کنونی در بسیاری از حوزهها، ساختار اقتصادی به نحوی است که با واحدهای تولیدی بسیار کوچک و پراکنده مواجه هستیم؛ واحدهایی که بسیار آسیبپذیر هستندوبهدلیل عدم امکان دستیابی به صرفههای مقیاس، توان عمیقشدن در زنجیرههای ارزش را از کشور سلب میکنند. در چنین شرایطی حرکت به سمت تکهتکهکردن بخشهای مختلف زنجیره ارزش در ایران اشتباهی بزرگ است. این تلقی که «منظور از مشارکت عمومی، خرد کردن سهام شرکتها میان مردم است» نیز صحیح نیست؛ چراکه عموما بهدلیل امکانناپذیر بودن تجمیع سهمهای خرد در شرکتها، یا با تداوم نقشآفرینی دولت در اداره آن بنگاهها مواجه خواهیم شد یا باید شاهد آشفتگی در اداره این بنگاهها باشیم.
ممنوعیت خصوصیسازی کورکورانه
یک آفت بزرگ در مواجهه با مردمیسازی در دورههای وجود کسریهای بودجه برای دولت، گرایش به خصوصیسازی صرفا با هدف رد دیون دولت و تامین کسری بودجه، بدون توجه به پیشنیازها و ضرورتهای واگذاری شرکتهای دولتی است. متاسفانه در دو دهه گذشته بهکرات این اتفاق افتاده و ثمره خصوصیسازی از یک سو خلعید دولت و خالیشدن دولت از ابزارها و از دیگر سو، عدم تغییر محسوس کارآمدی و بهرهوری در اداره شرکتها و حتی گاه از بین رفتن ساختار سرمایه بنگاهها بوده است. همانطور که پیشتر اشاره شد، واگذاری شرکتهای دولتی نباید با نگاه شانه خالیکردن دولت از مسئولیت و از روی ناچاری باشد. این تلقی سادهانگارانه است که صرفا با واگذاری شرکتهای بزرگ از سوی دولت به بخش خصوصی، بدون آنکه دولت توان تنظیمگری و نظارت را در خود ارتقا داده باشد و شکل جدیدی از مسئولیت را پذیرفته باشد، وضعیت شرکتهای دولتی بسامان خواهد شد.آنطور که فعالان بخش خصوصی میگویند، تجار قابل تحریم نیستند و اگر جنسی را بفروشند، پول آن را میآوردند اما در مراودات دولتها اینگونه نیست و تحریمهای بانکی و تجاری میتواند تاثیر داشته باشد.
منبع: جامجم
انتهای پیام/