Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران آنلاین»
2024-05-04@00:18:11 GMT

سلوک صلح و سیاست

تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۴۳۳۳۱۲

سلوک صلح و سیاست

پژوهش‌ها نشان می‌دهد که ساختار سیاسی نیمه‌اقتدارگرا منجر به «ناامنی سیاسی»، ساختار اقتصادی رانتی منجر به «ناامنی اقتصادی»، روابط اجتماعی بحران‌خیر باعث «ناامنی اجتماعی» و بحران‌های محیط‌زیستی باعث «ناامنی زیست‌محیطی» شده است. از این رو، میزان بالایی احساس ناامنی در جامعه وجود دارد که این وضعیت از مرکز به پیرامون بیشتر هم می‌شود؛ یعنی آنان که در سیستان و بلوچستان زندگی می‌کنند، در مقایسه با آنانی که در تهران زندگی می‌گنند به مراتب احساس ناامنی بیشتری را تجربه می‌کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مهسا رمضانی

نشست صلح و گفتمان انقلابی در زندگی شهری، به همت گروه علمی ـ تخصصی صلح انجمن جامعه‌شناسی ایران با مشارکت فصلنامه مطالعات ایرانی پویه، در خانه گفتمان شهر برگزار شددر این نشست حاتم قادری، استاد علوم‌سیاسی دانشگاه تربیت مدرس، محمدجواد غلامرضا کاشی، استاد علوم‌سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی، سعید مدنی، جامعه‌شناس و پژوهشگر ارشد اجتماعی و مسعود پدرام پژوهشگر و دبیر علمی نشریه پویه به سخنرانی پرداختند. دکتر حسن امیدوار، دبیر گروه صلح انجمن جامعه‌شناسی، مدیریت این جلسه را برعهده داشت.

*پدرام: باید چشم‌انداز جامعی از صلح داشته باشیم

دکتر مسعود پدرام بحث خود را با این نکته شروع کرد که هدف از برگزاری این نشست نه بر اساس یک هدف اقتصادی و نه به دنبال یک دستور سیاسی است بلکه هدف پرداختن به یک امر عمومی و گفت‌وگو پیرامون آن است. وی تأکید کرد که به لحاظ نظری به چنین فضایی (به دور از اهداف اقتصادی و سیاسی) «سپهر عمومی» گفته می‌شود.

به زعم او، آزادی، برابری، همبستگی، عدالت و... آرزوهای رویاگونه نیستند، متفکران زیادی همچنان در خصوص این موضوعات می‌نویسند اما به نظر می‌رسد این مفاهیم تا حدی در جامعه ما به فراموشی سپرده شده است و کمتر در این خصوص ادبیات جدیِ دانشگاهی، ادبیاتی که با واقعیت پیوند بخورد و راهگشا باشد، تولید می‌شود.

از این رو تأکید کرد که باید در راستای فهم مفاهیمی همچون آزادی، دموکراسی و... به یکسری چشم‌اندازهای روشن برسیم. یعنی وقتی در مورد «دموکراسی» صحبت می‌کنیم، چشم‌اندازی از آن داشته باشیم، زمان انقلاب ما هیچ چشم‌اندازی به ویژه در مقوله دموکراسی برای آینده نداشتیم، اگر هم داشتیم، طرح نشد. بدون چشم‌انداز، جامعه به جلو می‌رود اما در گذشته و حال خود باقی می‌ماند.

او معتقد است که صلح، دربرگیرنده خیلی از مباحث دیگر اعم از عدالت، دموکراسی، آزادی، برابری و... است و علت اینکه صلح در نسبت با گفتمان انقلابی قرار داده شده، از این جهت است که جامعه ما از دل یک گفتمان انقلابی برخاسته و درگیر آن است.

به زعم پدرام، صلح، ظاهرا ساده می‌نماید اما بحث نسبتا پیچیده‌ای است. اگر قرار است چشم‌انداز درستی از صلح داشته باشیم، باید آن پیچیدگی را در قلمرو روشنفکری بررسی کنیم؛ چراکه ادامه حیات جمعی منوط به صلح است که در وهله نخست در تقابل با جنگ تعریف می‌شود؛ به تعبیری، در نبود جنگ است که می‌توان از صلح سخن گفت، به این تعریف از صلح «صلح سلبی» اطلاق می‌شود؛ دامنه آن هم از بندگی محض است تا همزیستی مسالمت‌آمیزی که در یک وضعیت قراردادی بوجود می‌آید.

او در ادامه پرسید که آیا صلح امری مطلق و جهانشمول است؟ یا اینکه صلح اقتضایی است و به صورت حداقلی و خاص محقق می‌شود. به زعم او، افرادی همچون گاندی، مارتین لوترکینگ به «صلح مطلق» و افرادی چون جان رالز به «صلح اقتضایی» باور دارند.

 

*مدنی: بین صلح و امنیت اجتماعی رابطه مستقیم وجود دارد

دکتر سعید مدنی معتقد است که دنیا به صلح نمی‌رسد مگر اینکه مردم در زندگی روزانه امنیت داشته باشند. او صلح را در دو معنای مثبت و منفی تعریف کرد و بر این باور است که «صلح منفی» به طبقات بالای جامعه و ساختار قدرت و «صلح مثبت» به حوزه عمومی نظر دارد. به زعم او، صلح مثبت منشاء انسانی دارد و جوامع زمانی به سمت آن می‌روند که صلح‌خواهی در جامعه آموزش داده شده باشد.

او در ادامه تقسیم‌بندی دیگری از صلح ارائه کرد؛ نخست، «صلح وضعی» صلحی که دولت محور است، مهندسی می‌شود تا به نوعی در سایه قدرت، آرامش و امنیت را در جامعه ایجاد کند.

دوم، «صلح طبیعی» که از طریق یک جامعه سالم محقق می‌شود و اساس آن، عدالت و احترام است. از این رو، او صلح مثبت را برابر «صلح طبیعی» و صلح منفی را برابر «صلح وضعی» قرار داد.

او معتقد است که هرقدر جامعه‌ای ناعادلانه باشد، از صلح فاصله می‌گیرد و از این رو «صلح» با «امنیت‌اجتماعی» پیوند وثیقی دارد و به تعبیری، سلامت و امنیت اجتماعی به تحقق صلح کمک می‌کند.

 به باور مدنی احساس امنیت در ایران ضعیف است و نزدیک به 50 درصد مردم ایران احساس ناامنی می‌کنند (بر اساس نظرسنجیِ سنجش سرمایه اجتماعی که توسط غفاری و همکاران در سال94 به سفارش وزارت کشور انجام شد) زنان بیشتر از مردان، تحصیلکردگان بیشتر از بیسوادان، جوانان بیشتر از میانسالان و پیران احساس ناامنی دارند.

مدنی معتقد است که مجموع پژوهش‌ها نشان می‌دهد که ساختار سیاسی نیمه‌اقتدارگرا منجر به «ناامنی سیاسی»، ساختار اقتصادی رانتی منجر به «ناامنی اقتصادی»، روابط اجتماعی بحران‌خیر باعث «ناامنی اجتماعی» و بحران‌های محیط‌زیستی باعث «ناامنی زیست‌محیطی» شده است. از این رو، میزان بالایی احساس ناامنی در جامعه وجود دارد که این وضعیت از مرکز به پیرامون بیشتر هم می‌شود؛ یعنی آنان که در سیستان و بلوچستان زندگی می‌کنند، در مقایسه با آنانی که در تهران زندگی می‌گنند به مراتب احساس ناامنی بیشتری را تجربه می‌کنند.

او در پایان تأکید کرد که احساس ناامنی ما را به صلح ناپایدار می‌کشاند و یک راه‌حل انقلابی نمی‌تواند جامعه را از صلح منفی به مثبت بکشاند.

 

*غلامرضا کاشی: تناقضات سیاسی را نمی‌توان تک منطقی حل کرد

دکتر محمدجواد غلامرضا کاشی در بحث خود عنوان کرد؛ نخستین نکته‌ای که در دپارتمان علوم‌سیاسی آموخته، این بوده است که سیاست دو سویه «ستیز» و «سازش» دارد و هم عنصر صلح و هم عنصر جنگ در آن جاری است. اما هرقدر که پیش می‌رود درمی‌یابد که تناقضات دیگری هم هست و سیاست پدیده‌ای چند جانبه است و نمی‌توان به شکلی تک منطقی تعارضات آن را حل و فصل کرد.

به باور او، زندگی شخصی ما هم، ترکیبی از عوامل متعارض است و این پیچیدگی‌ها زندگی را پر از درد و رنج کرده است و تنها با مرگ است که می‌توان از سنخ ناسازگار زندگی خلاص شد. کاشی تأکید کرد این داستان که نمی‌توان کاملا تعارضات را از بین برد و تنها می‌توان آنها را کم کرد، در زندگی سیاسی هم موضوعیت دارد و رژیم‌های سیاسی بر الگوهایی برای کاستن این تعارضات استوار هستند. اما گاه در آن زیاده‌روی کرده و می‌کوشند تا زندگی را تک‌منطقی کنند،

به باور او، در نیم قرن گذشته، دو گفتمان «انقلابی» و «لیبرالیسم» هر یک خواسته‌اند زندگی را تک‌منطقی ببینند و در نتیجه ما امروز با تضعیف امر عمومی و امر سیاسی مواجه‌ایم و به وضوح می‌توان این امر را در زندگی شهری مشاهده کرد.

او معتقد است گفتمان انقلابی با آرمان «انهدام شر» قد علم کرد و فکر می‌کرد که باید با زمین و زمان بجنگد تا به غایت مطلق برسد و یک زندگی تماما عادلانه و آزاد بنا کند  اما واقعیت این است که آنکه می‌خواهد شر را بطور کلی از زندگی سیاسی از میان بردارد، خیر را هم همزمان نابود می‌کند و نَفَسِ زندگی سیاسی را هم می‌برد چون خیر و شر به برکت وجود یکدیگر تدوام دارند.

کاشی معتقد است که «گفتمان انقلابی» تداوم خود را در تداوم ستیز و جنگ می‌بیند و آنچه این گفتمان را زایل می‌کند «صلح» است. این را می‌توان در زندگی شهری هم دید؛ شهری که همه اجتماعاتش تصنعی و کدگذاری شده است، مرتبا خاطرات و سنت‌های ما را زایل می‌کند.

به باور او، «گفتمان لیبرالیسم» هم از آن طرف بام می‌افتد و علی‌الاصول نافی عنصر ستیز  و منازعه در حیات سیاسی می‌شود. این گفتمان بر فرد تکیه کرده و هر گونه شرارتی را در حیات سیاسی بلاموضوع می‌کند. گویی در دنیا هیچ ظلم و تبعیضی وجود ندارد و تنها فرد است و حریم شخصی و خصوصی‌اش.

به زعم او، تجلی گفتمان لیبرالیسم در شهر را می‌توان در تبدیل شدن شهر به کالا، مصرف انبوه و بیشنیه کردن تمتعات فردی و بحران‌های زیست محیطی دید.

 کاشی بر این باور است که هر دو گفتمان‌ «انقلابی» و «لیبرالیسم» علیرغم تناقضی که باهم دارند اما در مرگ حیات سیاسی همدست بوده‌اند.

 وی در پایان تاکید کرد که باید «چند منطقی» اندیشید تا بتوان قدری از تعارضات کاست چراکه هیچگاه نمی‌توان بطور کامل شرارت‌ها را از میان برداشت.

 

*قادری: میان صلح و گفتمان انقلابی ارتباط مثبتی نمی بینم

دکتر حاتم قادری سخنرانی خود را با این نکته شروع کرد که گاهی شنیده می‌شود که بین صلح و گفتمان انقلابی رابطه مثبتی وجود دارد و خود نیز در جوانی بر این باور بوده است. اما واقعیت این است که این تصور (ارتباط مثبت بین صلح و گفتمان انقلابی) برخاسته از دو مفروض نادرست است؛ نخست آنکه، اگر انسان‌ها به حال خود گذاشته شوند، ذاتا صلح‌جو هستند؛ که رمانتیک‌ها و آنارشیست‌ها به این فرض باور دارند و معتقدند در فقدان حکومت است که آرامش، صلح و دوستی محقق می‌شود.

 قادری تأکید کرد که خود او به ذاتی بودن شرارت در انسان‌ها معتقد نیست. اما واقعیت این است که مناسبات میان انسان‌ها هم خالی از نزاع، جدال و توزیع نابرابر ثروت‌ها نیست و نمی‌توان انسان‌ها را بدون هیچ سامانی کنار هم قرار داد.

به زعم او، در گروه بندی‌های اجتماعی، انسان‌ها همواره باهم دچار حادثه می‌شوند و نیازمند سامانی هستند تا در خصوص این منازعات به یک تخفیف برسند، ولی گفتمان‌های انقلابی در برخی این تصور نادرست را سرایت می‌دهند که گفتمان انقلابی یعنی برقراری صلح پایدار؛ گویی انسان‌ها از مسیر اصلی‌شان خارج شده‌اند و گفتمان انقلابی می‌تواند آنان را به آن شرایط بازگرداند.

به زعم قادری، مفروض نادرست دوم، برخاسته از شرایط زندگی و زیست اجتماعی است. چون گفتمان انقلابی عمدتا معطوف به ضدیت با نظام مستقر است؛ به این معنا که هر نظام مستقری را مظهری از شرارت و ناراستی می‌پندارد و معتقد است که تنها با زدودن این نظام مستقر است که فضا برای تحقق صلح فراهم می‌شود.

او معتقد است که یکی از کار ویژه‌های اساسی نظام سیاسی، مدیریت منازعات است، این مدیریت به شیوه‌های مختلف صورت می‌گیرد، از حالت سرکوب گرفته تا ایجاد خطوط قرمز بسیار زیاد؛ یعنی پیوسته با نظام سیاسی، اقتصادی و اجتماعی‌ مواجه هستیم که آراسته به خطوط قرمز است. در حالی که یک نظام سیاسی خوب، نظامی است که حتی‌الامکان از این خطوط قرمز بکاهد. نظام‌هایی در نظام ارزشی‌شان خطوط قرمز زیادی را تعیین می‌کنند و سعی می‌کنند آن را برای برقراری صلح به جامعه تحمیل کنند که نتیجه کارشان نه تنها صلح‌آمیز نیست بلکه بسیار می‌تواند جدال‌آمیز باشد.

 

به باور او، وقتی که تبعیض جنسیتی، دینی و اختلاف طبقاتی گسترده است و وقتی سلطه‌طلبی در جاهای خاصی تبلور ویژه پیدا می‌کند به این معنا است که افراد با خطوط قرمز مشخصی رو به رو شده‌اند.

 وی عنوان کرد که دنبال جامعه‌ای نیست که خطوط قرمز نداشته باشد، اما معمولا انقلاب‌ها ایجادگر خطوط قرمزند و تأکید کرد که تجربه زیست‌اش در ایران و تجربه مطالعاتی‌اش به او نشان داده است که انقلاب‌ها خود می‌توانند جزء مهمترین ایجادکنندگان خطوط قرمز باشند برای همین تا جایی که جوامع بتوانند به انقلاب روی نیاورند سودمندتر هستند ولی در برخی کشورها، نظام‌های مستقر به گونه‌ای رفتار می‌کنند که انقلاب را اجتناب‌ناپذیر می‌کنند.

منبع: ایران آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۴۳۳۳۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نگرانی از کاهش سطح دینداری و افزایش بی اعتمادی در جامعه در یادداشت عباس عبدی

به گزارش خبرآنلاین عباس عبدی در اعتماد نوشت:پیمایش ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان که در آبان ماه گذشته انجام و اتفاقا زیرنظر و با مدیریت کلان نیروهای طرفدار وضع موجود اجرا شد، نشان می‌دهد که گرایش به دینداری به عنوان مهم‌ترین هدف رسمی حکومت در همه زمینه‌ها، با افول و تغییری کیفی و کمی نسبت به گذشته روبه‌رو شده است. حجاب فقط یکی از نمودهای آشکار آن است.

تقلیل جایگاه نهاد دین نزد مردم و نیز تمسک به مناسک سطحی و بی‌ارتباط با دین و تقویت و رشد خرافه‌های دینی به جای حقیقت دین، آشکارتر از آن است که قابل انکار باشد.

در واقع این فرآیند از متولدین دهه ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ در حال سرایت به نسل‌های قبل نیز هست. نه اخلاقیات، نه معنویات، نه عبادات و نه نهاد مرجعیت دین، هیچ کدام در جایگاه گذشته قرار ندارند، سهل است که به‌ شدت افول کرده‌اند و با وضعیت موجود قابل احیا نیز نیستند.

درباره عدالت و رفع تبعیض و فقدان فساد چه چیز جدیدی می‌توان گفت که تاکنون گفته نشده باشد؟ استقلال قضایی و بی‌طرفی کیفری رکن رکین عدالت است که در فقه و سیاست‌های اسلامی تاکید شده است و بازتاب وجود این ویژگی را در هر جامعه‌ای می‌توان در نبود فساد و رواج شفافیت و پاسخگویی و حاکمیت قانون دید که متاسفانه هیچ کدام آنها در جامعه ما در سطحی نیستند که رضایت خاطر مردم را فراهم کند.

نمونه‌های فسادی که در ماه‌های گذشته دیده شده است، مو را بر تن شنونده سیخ می‌کند. مساله 3.7 میلیارد دلار چای دبش که به نظر می‌رسد از دستور کار اطلاع‌رسانی رسمی خارج شده، نشان‌دهنده عمق فاجعه است. مساله‌ای که پیرامون آقای صدیقی پیش آمده و هیچ اطلاع‌رسانی رسمی و نیز بدون ابهامی، درباره موارد گوناگون آن نمی‌شود و مشمول برخورد مومنانه شده؛ هر دو مورد ابعاد جدیدی را در این‌گونه مسائل آشکار کرده است که در گذشته به تصور افراد هم در نمی‌آمد.

شنیده‌های فراوانی از این نوع فسادها وجود دارد که به علت عدم شفافیت و فقدان پاسخگویی داده‌های جزیی آن به آگاهی عمومی نمی‌رسد.

کجاست آن آرمان‌های عمومی سال ۱۳۵۷ که عدالت علی را آرزو می‌کرد و نهج‌البلاغه معیار عملکردهای رسمی بود؟ وضع کنونی جامعه با آن آرمان‌ها فرسنگ‌ها فاصله دارد. شاید همه امیدها به مهم‌ترین نقطه قوت جامعه و انقلاب ایران، یعنی مشارکت عمومی ختم شود که آن نیز در جریان سه انتخابات اخیر زایل شد و تصور نمی‌رود که بدون تحولی جدی در سیاست‌های داخلی، این ویژگی نیز قابل بازسازی و احیا باشد.

در نتیجه با وضعیتی هستیم که همه به آن اعتراض دارند و ضمنا چشم‌اندازی نیز پیش روی جامعه گشوده نمی‌شود. نهادهای اصلی جامعه شامل دولت، خانواده، اقتصاد، رسانه، آموزش و دین به ‌شدت ناکارکرد و حتی کژکارکرد هستند. از میان نهادهای فوق به ترتیب دین، آموزش و رسانه در وضعیت بسیار ضعیفی قرار دارند. نهاد اقتصاد همچنان فعال و دارای پایه‌های قوی، ولی فاقد چشم‌انداز امیدبخش است. نمونه آن سرمایه‌گذاری و بهره‌وری اقتصادی است.

این دو پایه رشد اقتصادی و رفاه هستند. هر دو عامل در جا زده و تکان جدی نمی‌خورند. نهاد خانواده بار کاستی‌های نهادهای دیگر را به دوش نحیف خود می‌کشد. لطفا توجه کنید! اتفاقا یکی از علل پرهیز از شکل‌گیری این نهاد (ازدواج و فرزندآوری) همین سنگینی بار آن است. نهاد دولت نیز وضعیت دوگانه‌ای دارد. از حیث سخت‌افزاری و امنیت اعم از داخلی و خارجی کارکرد خود را کمابیش انجام می‌دهد، هر چند شواهدی از ضعف در این زمینه هم دیده می‌شود، ولی از حیث نرم‌افزاری، از جمله برنامه‌ریزی توسعه، سیاستگذاری برای پیشرفت و رفاه و اجرای سیاست‌های لازم برای آنها و فعال کردن نهادهای زیرمجموعه خود یا تحقق اهداف تعیین شده مثل سند چشم‌انداز در شرایط غیرکارکردی قرار دارد.

ادامه روند کنونی موجب ناپایداری بیشتر خواهد شد. این سیاست‌ها عموما مبنی بر تخیلات و فشار و تقابل با جامعه است. شاید بتوان با تسلط سخت‌افزاری و توسل به زور مردم و زنان را مجبور به انجام یا تن دادن به برخی رفتارها کرد ولی از این طریق نه عقیده آنان مطابق ارزش‌های رسمی می‌شود، سهل است که مخالف‌تر هم می‌شوند و نه حتی جامعه بهتری ساخته خواهد شد. به‌طور قطع نتیجه حاصل از توسل به چنین سیاست‌هایی خلاف اهداف اولیه خواهد بود.

23302

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901574

دیگر خبرها

  • معلمان،پیشگامان جامعه
  • چالش های اتحادیه اروپا در خاورمیانه چیست؟/ نگاه بروکسل به پرونده هسته ای ایران با اسرائیل متفاوت است/ اتحادیه اروپا می تواند با ایران در مقابله با تهدیدهای مشترک همکاری کند
  • تشکل‌های دانشجویی در شناسایی مسائل و اعتباربخشی سیاست‌ها کمک کنند
  • با گذشت دو سال از ابلاغ سیاست‌های تأمین اجتماعی خبری از اجرایی شدنشان نیست
  • گفتمان «شهر زندگی» نظام معنایی را منظم می‌کند
  • نهادینه‌شدن باشگاه شهراندیشان در شهرداری و شهر اصفهان پیگیری می‌شود
  • چرایی پیش‌بینی‌ناپذیری از ایران فردا | برخوردها از سال ۸۸ جامعه را پیچیده‌تر کرده | تنش‌های بزرگ در دل رخدادهای کوچک است!
  • چرایی پیش‌بینی‌ناپذیری ایران فردا / قواعد بازی حکومت و جامعه پیچیده‌تر شده
  • معلمِ متفکر
  • نگرانی از کاهش سطح دینداری و افزایش بی اعتمادی در جامعه در یادداشت عباس عبدی