به گزارش خبرنگار ایکنا؛ دو ماهنامه خیمه در تازهترین شماره خود که سال هفدهم انتشارش را تجربه میکند، اکنون به شماره ۱۳۳ رسیده و عناوینی مانند موانع نواندیشی دینی از نگاه محمدکاظم شاکر، یادداشت علی اشرف فتحی با عنوان عاشورا آن سوی تحلیلها، گفتگو با رحیم نوبهار و تحلیلی از حرکت سیدالشهدا(ع)، تحلیل حجت الاسلام خسروپناه از واقعه عاشورا، نگاهی به وجوه مختلف واقعه عاشورا در گفتگو با حجتالاسلام مهریزی، چند بحث تاریخی درباره عاشورا با حجتالاسلام یوسفی غروی و نهضت عاشورا از منظر اهل سنت در گفتگو با پژوهشگر اهل سنت را به خود اختصاص داده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این نشریه که به صاحب امتیازی و مدیرمسئولی محمدرضا زائری و سردبیری عطاءالله اسماعیلی منتشر میشود، در سرمقاله آن با عنوان «ملاقات بعد از ۱۳۷۹ سال» میخوانیم: رویکرد دین معلم محور است و در میان عناصر گوناگون نظام تعلیم و تربیت بیش از همه به جایگاه معلم توجه دارد. از سویی اصل و اساس دین بر تعلیم و تربیت استوار است و هدف بعثت پیامبران همین آموزش و پرورش بوده است و از سویی دیگر پیام دین و دعوت الهی با تعلیم و تربیت به نسلهای آینده میرسد. پس موضوع آموزش و پرورش در یک نظام و جامعه دینی به طور طبیعی باید بسیار مهمتر و جدیتر از سایر جوامع باشد.
محمدکاظم شاکر نقدهایی به فضای اندیشه در کشور داشته و در بخشی از گفتوگوی خود میگوید: نقد لزوماً به معنی رد کردن کل یک انگاره نیست، بلکه به این معنا است که ما مبانی و پیشینه یک نظریه را بسنجیم و بررسی کنیم. افراد حق دارند نظر بدهند و دیگران نیز حق دارند، نقد کنند.
چهره ماه این شماره از خیمه به کریستین بونو اختصاص دارد. در بخشی از مقاله مهدی دلیر با عنوان «دلباخته معارف شیعی» درباره وی آمده است: بونو که با ایران انس و الفتی گرفته بود، در محافلی علمی و دینی حاضر میشد و درباره افکار غربی و تأثیر اسلام بر جهان غرب سخن میگفت. مسلمانان را توصیه میکرد که با ابزارهای جهان جدید آشنا شوند و افکار و تعلیم دینی خود را به گوش جهانیان برسانند. گفته بود که ما باید بتوانیم حجابی که بر چهره اسلام در رسانههای غربی کشیده شده است را بزداییم و سیمای ناب آن را عرضه کنیم. وی معتقد بود که جمع میان عقلانیت و معنویت کلید حل مشکلات در جهان اسلام است. به باور او صرف بحثهای سیاسی و اقتصادی نمیتواند معرف حقیقی اسلام باشد.
به یادماندنیترین نوحههای چهل سال اخیر در صفحه گزارش ماه با عنوان «از ممد نبودی تا کنار قدمهای جابر» منتشر شده است. بعد از انقلاب اسلامی هیئتهای مذهبی دست کم در ایران توانستند با فراغ بال و تقریباً بدون هیچگونه محدودیت از طرف حکومت، اقامه عزا کنند و همین مسئله باعث شده که نوحههای زیادی تولید و در فرهنگ عامه باقی بماند. مصطفی آرانی، نگارنده این گزارش با نظرسنجی از افراد اهل هیئت و نوحه، تلاش کرده ۵۰ نوحه و مرثیه مشهور و همهگیر این سالها را مرور کند که ممکن است بتوان نوحههای دیگری را به این فهرست اضافه کرد.
در یادداشتی با عنوان «نزاع بر سر شمس و مولانا» که به قلم سیدهادی طباطبایی نوشته شده، به دیدگاه امام خمینی (ره) درباره این مسئله پرداخته و مینویسند: امام خمینی(ره) معتقد بود که قول عرفا باطل نیست، اما ما نمیتوانیم قول ایشان را هضم کنیم، زیرا فهم قول آنها ذوق عرفانی لازم دارد، چنان که کثیری از ناس شعر مثنوی را جبر میدانند حال آنکه مولوی مخالف جبر است و علت آن این است که آقایان معنای جبر را نمیدانند. امام خمینی(ره) سپس گفته بود که برای تفسیر سخنان مولوی، باید فردی که با دیدگاه مولوی قریب الافق است به تفسیر بپردازد.
در پرونده ویژه، موضوع عاشوراشناسی به بحث گذاشته شده و با کارشناسان دینی متعددی گفتوگو شده است. حجتالاسلام جوادی آملی درباره جلوه امام حسین(ع) در کربلا میگوید: ما در تحلیل واقعه عاشورا در سطح اول که سطح حقیقی و شأن اولی و ذاتی امام هست، حرف نمیزنیم، در سطح دوم از مکتب سیاسی اسلام حرف میزنیم که در آن امام حسین(ع)، امام و حجتی الهی در قامت یک مصلح و آمر به معروف و ناهی از منکر است نه در قامت یک امام که امر کند. حضرت امام حسین(ع) از مدینه تا مکه و از مکه تا روز عاشورا و حتی شب عاشورا هم امر نکردند و صرفاً دعوت کردند، اگر امر به جهاد میکردند، همه باید میآمدند.
در بخش دیگری از این نشریه عباس سلیمی نقدهای صریحی به جامعه قرآنی و به ویژه قاریان داشته و میگوید: هر پیامبری که مردم را دعوت کرده است به مردم گفته است: لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مَالًا ۖ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ، آیا این پیامی برای ما ندارد و الگوی ما نیست؟ چقدر باید بگوییم که منبر را نفروشید، قرائت قرآن را نفروشید، مداحی اهل بیت(ع) را نفروشید، بله اگر مردم هدیه میدهند بگیرید نوش جانتان، اما گاهی میشنویم که برای فلان برنامه ۱۰ میلیون و ۱۵ میلیون، مسکن، زانتیا، سانتافه طلب میکنید. اینها توجیهی ندارد. آیا میتوان گفت، چون من را بیمه نمیکنند من اینها را میگیرم؟ مگر کارگر زحمتکش برای یک روز کار خود دو میلیون طلب میکند که بعضی چنین رقمی را برای چند دقیقه طلب میکنند؟ این رفتار قابل قبول نیست. باید برای مطالبات به حق جامعه قرآنی که مطالبات مسلم بقیه اقشار مردم هم هست، فکر دیگری کرد.
گفتوگو با نویسنده کتاب «ازدحام بوسه»، یادداشت اصغر شیرمحمدی با عنوان «تقلید بیجا؛ آفت تعزیهخوانی»، یادداشت سعید طاووسی با عنوان «هنگام درنگ»، سیره تبلیغی روحانیت اصیل در گفتاری از آیت الله علوی بروجردی با عنوان «فضیلتهای فراموش شده عناوین خواندنی دیگری از دوماهنامه خیمه است.
یادآور میشود؛ صد و سی و سومین شماره دوماهنامه خیمه با بهای ۲۰ هزار تومان منتشر شده و در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.
انتهای پیام
منبع: ایکنا
کلیدواژه: خیمه
ماهنامه
محمدرضا زائری
عاشوراشناسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۴۴۶۱۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دین سینما به امام صادق(ع) چه زمانی ادا میشود؟
این اهمیت از آنروست که با توجه به آمارهای منتشر شده ازسوی نهادهای علمی کشور بیشتر مخاطبان ایرانی به موضوعات دینی اهمیت میدهند و براساس آخرین پیمایش مرکز تحقیقات صدا وسیما نیز پربینندهترین برنامههای رسانهملی برنامههای مذهبی هستند. اما اینکه چرا تاکنون درصنعت فیلمسازی و سریالسازی به چنین موضوع مهمی کمتر پرداخته شده نیاز به بررسی بیشتری دارد.
سینما و فیلمسازی مذهبی سینما ذاتا هنری قصهگو و در عینحال وابسته به تکنولوژی محسوب میشود و به همین جهت بستر خوبی برای طرح روایت و داستانهای برآمده از باورها و عقاید انسانها در طول
تاریخ است. همچنین بهدلیل بدیع و مدرن بودن، ابزارهای نامحدودی در اختیار دارد که میتواند در اذهان مخاطبان عمیقا اثرگذار باشد. از آغاز شکلگیری سینما در اواخر قرن نوزدهم تا به امروز، جادوی سینما این امکان را فراهم کرده تا سینماگران، دغدغههای اعتقادی و مذهبی خود را از طریق این رسانه به نمایش بگذارند. بهطورکلی این تولیدات دارای اهمیت استراتژیک هستند و میتوانند در نمایش و قرائت مطلوب مردم درخصوص ادیان، مهم و پرطرفدار باشند.
چرا سینمای دینی در ایران شکل نمیگیرد سینمای ایران اسلامی که بهعنوان مرکز اصلی تجمع شیعیان دنیا، سالهاست در تولیدات انواع فیلمهای سینمایی با رویکردهای انسانی و اخلاقی خوش درخشیده اما بهنظر میرسد تاکنون برای تولیداتی از نوع سینمای دینی حرف چندانی برای گفتن نداشته باشد؛ آنهم در شرایطی که جریانات انحرافی صهیون و وهابیت، تمام سپاه خود را برای به تصویر کشیدن دوران صدر
اسلام بهگونهای که مطلوب خودشان است، به میدان آوردهاند. از ساخت فیلم و حکمرانی بر سینمای هالیوود تا بودجهریزی و سریالسازی در کشورهای حاشیه خلیجفارس و خاورمیانه برای تحریف تاریخ
شیعه و دوران امامت اولاد نبی اسلام(ص) آن هم بدون رعایت ابتداییترین ملاحظاتی که میتوان داشت.
تحریف تاریخ شیعه مصداق فراوانی را میتوان از میان تولیدات عربی درباره تحریف تاریخ شیعه همراستا با تفکر ضدایرانی مثال زد اما متأخرترین آنها میتواند مجموعههایی مانند «اِمامُ الْفُقَهاء» یا «حشاشین» باشد که این روزها نامش سر زبانها افتاده است. این تولیدات نمایشی گرچه ازسوی برخی با سهلانگاری دنبال میشود اما ماجرای آنها عمیقتر از مباحثی چون جنبه سرگرمی صنعت فیلمسازی است و تلاش میشود تا با القای تصویری غلط، زمینه تحریف تاریخ را فراهم کند.به طور مثال این مجموعههای تلویزیونی نه فقط بهدور از اهداف سیاسی و ضدشیعی ساخته نشدهاند بلکه دقیقا میدانند چه هدفی را دنبال میکنند و قرار است چه تصویری از اسلام و شیعه به جهان ارائه نمایند تا در نهایت آنچه در اذهان در مورد اسلام و تشیع شکل میگیرد، به نفع خودشان و در راستای تضعیف اندیشه ولایی شیعیان باشد که امروز رسانهها و اندیشمندان صهیونیستی چنین تفکری را مانع جدی حیات خود میدانند.
تصویری تحریف شده از امام صادق(ع) به عنوان نمونه مجموعه «اِمامُ الْفُقَهاء» که در رابطه با زندگی امام صادق(ع) به کارگردانی سامی جنادی سوری و نویسندگی حامد العلی کویتی با حمایت شرکت کویتی الخیر در ۳۰ قسمت ساخته شده و در سال ۱۳۹۱ از شبکه العراقیه در عراق پخش گردید و پس از آن شبکه الکوثر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران نیز البته با برخی اصلاحات، ازجمله پوشاندن چهره مبارک بنیانگذار مذهب شیعه(ع) و پدر بزرگوارشان، آن را به نمایش گذاشت، تلاش شده تا روایتی تاریخی از خلفای اربعه ارائه دهد و با توجه به نهضت علمی که امام باقر(ع) و امام صادق(ع) پایهگذاری کردند، این موضوع را اثبات کند. این در حالی است که این
سریال با توجه به جایگاه این دو امام شیعه در پی اثبات جریان خلافت است اما از این امامان و خلافت برحق آنها چیزی نمیگوید.همین امر سبب شد برخی مراجع تقلید در کشورهای مختلف اسلامی از این سریال انتقاد کنند. «اِمامُ الْفُقَهاء» اگرچه مدرسه علمیه امام صادق(ع) در مسجد النبی(ص) و پرورش فقها و علما در آن مدرسه را به تصویر کشیده است، اما به امامت این امام بزرگوار و نشان دادن شخصیت وی در حد یک فقیه، بسنده کرده که چنین رویکردی در مجموعهای که مدعی روایت زندگی امام صادق(ع) است، نمیتواند بیهدف بوده باشد.بر همین اساس باید این سؤال را مطرح کرد، آیا واقعا ساخت فیلم و سریال در خصوص بنیانگذار مذهب شیعه وظیفه سینما و تلویزیون ایران نیست؟
حشاشین در مقابل تفکر شیعی در راستای بررسی تولیدات فیلمسازی و سریالسازی، باید گفت سریال حشاشین نیز که در ماه رمضان امسال پخش شد و تلاش کرده جنبش شیعه اسماعیلیه را همراستا با داعش به تصویر بکشد را هم باید در این رابطه ارزیابی کرد. اسماعیلیها نام خود را از اسماعیل بن جعفر، فرزند امام صادق(ع) گرفتهاند. آنها برخلاف شیعیان اثنیعشری، که امام موسی کاظم(ع) برادر کوچکتر اسماعیل را به عنوان امام پذیرفتهاند، معتقد بودند اسماعیل جانشین امام صادق(ع) بوده است. همین تفکر انحرافی حالا دستمایه جریانهای صهیونیستی شده تا از زبان کشورهای سکولار اسلامی فیلمی ساخته شود که تفکر شیعی را با داعش ساخته شده توسط غرب پیوند زنند و به جهانیان نشان دهند که تفکر داعشی همراستا با تفکر شیعی است و با تحریف تاریخ، کذبیات تفکری خود را جای حقیقت اندیشه شیعیان جا بزنند.
سینما حق دستکاری تاریخ را ندارد با بازخوانی انتقادات و واکنشهایی که امروزه از سوی منتقدان به چنین آثاری میشود، میتوان بهخوبی دریافت که جریانات صهیونیستی چگونه از دوقطبیسازی و پاککردن تاریخ بهره میبرند. بهطور مثال شاید فیلمنامهای با یک قصه اجتماعی و عاشقانه این امکان را برای فیلمساز فراهم کند تا دخل و تصرفی در موضوع ایجاد نماید اما فیلمساز طبیعتا حق دستکاری تاریخ و وقایع شناخته شده را ندارد، بهخصوص اگر درام به شخصیتی تاریخی بپردازد که در یک دوره زمانی خاص نقش فعالی داشته است؛ این نقدی است که وجیهه عبدالرحمن از بازیگران سینمای عرب بهتازگی بر سریال «حشاشین» مطرح کرده است. متاسفانه پدیده جعل تاریخ در درام تاریخی عرب و ترکیه بسیار وجود دارد، چراکه آنها فیلمنامهها را از بین رویدادهایی برمیگزینند که مواضع قهرمانانه را تقویت و افتخارات و پیشینیانشان را ستایش میکند و این قطعا به نفع درام نیست و وقتی این درام درخصوص به تصویر کشیدن شخصیتهای ارزشمند دینی جمع زیادی از مردم دنیا باشد، اشکال چنین رویکردی بیشتر نمود پیدا میکند.حتی برخی منتقدان شبکههای عربی نیز در مورد این سریال گفتهاند: این مجموعه نمایشی در ابتدا و انتها ماحصل خیال بوده که از تاریخ الهام گرفته شده است.
وقتی صهیون برای کوبیدن اسلام سیاسی دست بهکار میشود ساخت سریالهایی چون حشاشین از سوی جریان صهیونیستی که امروز در ضعیفترین جایگاه خود قرار دارد راهبری میشود تا با کوبیدن اسلام سیاسی در ایران، اخوانالمسلمین در مصر و حماس در فلسطین که بزرگترین دشمن آنها محسوب میشود و جریان مقاومت را در منطقه پدید آوردهاند به جریان تندروی ساخته شده توسط آمریکا داعش نسبت دهد که اسلامهراسی را در دنیا تقویت کند.
در جنگ روایتها چه کردیم؟ حالا در این جنگ روایتها، سینمای ایران شیعی برای روایت
صادق از زندگی پدر مکتب جعفری چه کرده است؟ گرچه تلویزیون ایران درخصوص صدر اسلام و حوادث کربلا تولیدات قابل دفاعی داشته و میتوان به مجموعههایی مانند مختارنامه، امام علی(ع)، معصومیت از دست رفته، ولایت عشق، تنهاترین سردار و... اشاره کرد که هرکدام دورهای از تاریخ اسلام را مورد بررسی قرار دادهاند اما در این بین، جای یک فیلم سینمایی یا سریال در شأن بنیانگذار مذهب شیعه، بهشدت احساس میشود.همانطور که بر همه روشن است، تاریخ تمدنی غرب بدون وجود آوردههای علمی مسلمانان قطعا به جایی نمیرسید یا دستکم این دستاوردهای دانشمندان و عالمان اسلام بود که کتابخانههای غرب را تا دورهای از تاریخ پر کرد.طبیعتا تمدن کنونی جهان، ازتلاش ملل گوناگون در طول تاریخ شکل گرفته است وسهم اسلام در پیدایش وتوسعه این تمدن، بیش ازدیگر تمدنها نباشد، کمتر نیست. پرسش اینجاست که آیا سینمای ایران ظرفیت ساخت فیلمی برای بیان این تاریخ را ندارد یا ما با فقر سینماگران دغدغهمند و شیعه مواجه هستیم؟
دوران سینمای سکولار گذشته است علوم و تمدن اسلامی از مسیرهای مختلفی به غرب منتقل شد که ترجمه کتب عربی به زبانهای اروپایی و تدریس و استفاده از کتب عربی که دانشمندان مسلمان آنها را در مراکز علمی نوشته یا ترجمه کرده بودند، بیشترین تاثیر را داشت. شاید این توضیحات برای اثبات اهمیت توجه به اقدامات اساسی امام صادق(ع) و جهاد علمی که او ایجاد کرد، کافی است تا متوجه باشیم که تا چه اندازه پرداخت به زندگی این دانشمند زمان، گردآورنده علوم اسلامی و سپس انتشار آن به سراسر دنیا و حتی تاثیرش بر شکلگیری غرب در سینما و تلویزیون اهمیت و جذابیت دارد. مردم ایران مخاطبانی مشتاق به تماشای آثار نمایشی با مضامین مذهبی و دینی هستند.در همین ماه رمضان گذشته واقعا روشن شد که دوران «تلویزیون، رسانهای با ماهیت سکولار است» گذشته و نهفقط تلویزیون که سینما نیز تشنه تولیداتی با مضامین ارزشمند است؛ چراکه مخاطب سینمای امروز نیز چنین خواستهای دارد و فیلمهای دفاعمقدس یا انقلابی همیشه در ایران پرفروش بودهاند.
جای خالی استکبارستیزی رئیس مکتب جعفری در سینما میتوانیم با یک روایت دقیق و جذاب سینمایی، حقانیت شیعه و تاثیراتی را که بر فرهنگ بشری گذاشته، ثابت کنیم و این بار ما بهعنوان شیعیان ۱۲امامی و باورمند به مهدویت بگوییم غرب چگونه غرب شد و حالا با فاصله از همان دستاوردها امروز به چه نقطهای از اضمحلال فرهنگی رسیده است؟! در حقیقت دوران زندگی امام صادق(ع) را از هر منظری که مورد توجه قرار دهیم، سرشار از قصهها و پیروزیهای علمی و فرهنگی است که موجب شکلگیری دوران طلایی اسلام شد و تمامی این دستاوردها قابلیت نمایشیشدن دارد؛ ضمن اینکه امروز که جهان علیه هر نوع استکبار برخاسته و آزادگان مسلمان و غیرمسلمان خواهان برچیدهشدن رژیم صهیونیست هستند، بهترین فرصت برای بیان وجوه استکبارستیزی رئیس مکتب جعفری است و سینما باید دستبهکار شود تا در این جنگ رسانهای از موثرترین و فراگیرترین رسانهها، یعنی فیلمسازی برای تولید محتواهایی متناسب با فرهنگ شیعی بهره برد و چه روایتی مهمتر و ضروریتر از روایت زندگی امام صادق(ع)؟! سینما قصه میخواهد، حادثه و قهرمان نیاز دارد و دوران امام صادق یکی از توفانیترین ادوار تاریخ اسلام است که از یک سو اغتشاشها و انقلابهای پیاپی متعددی را تجربه کرده، از جمله قیام خونخواهان امام حسین(ع) و از سوی دیگر در این دوره تاریخی شاهد برخورد مکاتب، ایدئولوژیها و تضاد افکار فلسفی و کلامی هستیم که ناشی از برخورد امت اسلامی با مردم کشورهای فتحشده با دنیای خارج است. در آخر اینکه به نظر روایت این دوران طلایی از اسلام شیعی در سینما کمی همت، دغدغه و اسلامشناسی میخواهد تا فیلمنامهنویسان و کارگردانان سینمای ایران دستبهکار شوند و مدیران سینمایی و صداوسیما را کنار خود ببینند و دست و دلبازانه برای فتح و پیروزی شیعیان، این بار نه مانند صدر اسلام با فدا کردن خون؛ بلکه با تخصیص بودجه کافی، بهرهمندی از فناوری و استفاده از افراد باسواد و آگاه، آثاری نمایشی تولید کنند و مرزهای فرهنگی و هنری را درنوردند.