نقش فلسفه در اسلامیسازی علوم طبیعی
تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۴۵۹۳۱۴
به گزارش خبرنگارمهر، متن زیر یادداشتی از روزبه زارع، عضو هیات علمی گروه غرب شناسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با عنوان «نقش فلسفه در اسلامیسازی علوم طبیعی» است.
امکان اسلامیسازی یا بومیسازی علوم انسانی و فناوری، تقریباً مورد اجماع اندیشمندان است؛ دلیل آنرا بایستی در اموری همچون تأثیر قابل توجه نظام ارزشی در محتوای این عرصهها جستجو نمود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به منظور پاسخ به این پرسشها، لازم است ابتدا معنای مورد نظر از مفاهیمی مانند علم، علم طبیعی، علم مولّد، فلسفه و اسلامی- سازی علم را روشن نماییم.
تبیین مفردات بحث
با توجه به اینکه هریک از مفاهیم اصلی مورد نیاز ما در این نوشته، دارای معانی اصطلاحی مختلفی میباشند، لازم است تا پیش از ورود به بحث، منظور خود را از این میان معیّن نماییم.
علم: برای علم، معانی مختلفی برشمرده اند. مراد ما در اینجا، علم به معنای یک رشته علمی (Discipline) است که به معنای مجموعه قضایایی [قراردادی یا حقیقی] است که محور خاصی (= موضوع) برای آنها لحاظ شده؛ هرچند قضایای شخصی و خاص باشند. بنا به این تعریف، علاوه بر علوم حقیقیِ کلّی مانند فیزیک، علوم حقیقی جزئی مانند تاریخ، و علوم قراردادی کلّی مانند ادبیات هم رشته علمی به حساب می¬آیند. در کاربردهای شایع نیز «رشته علمی» را به همین معنای وسیع در نظر میگیرند.
از میان شاخههای متنوّع رشتههای علمی، علومِ کلّیِ حقیقی (غیرقراردادی)، اهمّیّت شایانی دارند؛ ما بحثمان را بر همین علوم متمرکز مینماییم.
همانگونه که اشاره شد، محوری که جامع قضایای علوم است، موضوع آن علم میباشد. علوم مورد نظر (کلّی حقیقی)، به دو دسته انسانی و غیرانسانی تقسیم می¬شوند. منظور از علوم انسانی، علومی است که متعلّق (=موضوع) آنها با فکر و اندیشه (روح) انسان سر و کار دارد؛ بنابر این علوم انسانی، هم در فهم (مانند سایر علوم) و هم در موضوع، وابسته به انسان هستند. علوم غیرانسانی، به ریاضیات، طبیعیات و فلسفه تقسیم میگردد؛ موضوع ریاضیات، کمّیّت، موضوع طبیعیات، ماده بیجان (در علوم فیزیکی) و جاندار (در علوم زیستی) و موضوع فلسفه، مطلق هستی میباشد.
علم طبیعی: از آنجاییکه یک طرف موضوع اصلی این نوشته به علوم طبیعی اختصاص دارد، این علوم را دقیقتر تعریف مینماییم: اصطلاح علوم طبیعی، که از قرن چهاردهم میلادی به کار گرفته شده، در فرهنگ غربی، به معنای هر شاخه علمی (مانند فیزیک، شیمی یا زیستشناسی) است که با مادّه، انرژی و ارتباطات درونی آنها و تبدیل آنها به یکدیگر سر و کار دارد یا به پدیدارهای قابلاندازهگیری مربوط است. به عبارتی دیگر، علمی که جهان فیزیکی و طبیعی یا رویدادهای آن را مطالعه میکند. همانگونه که گذشت، علوم طبیعی، به دو شاخه اصلیِ فیزیکی و زیستی تقسیم میشوند؛ هرچند میتوان علوم شناختی را به عنوان شاخه جدیدی که از علوم طبیعی زیستی جدا شده، به منزله شاخه سوم در نظر گرفت.
علم مولّد: علمی که در آن نظریات اساسی ناظر به موضوع شکل میگیرد را مولّد (نظری) و در مقابل آن، علمی که نظریات تولید شده در علم یا علوم دیگر را به کار میگیرد، مصرفکننده مینامیم. روشن است که این تقسیمبندی، نسبی است؛ به این معنا که علمی مانند اقتصاد، از نظریات انسانشناسی، ارزششناسی، ریاضیات، آمار و… استفاده میکند امّا از جهت دیگر، نظریاتی تولید میکند که مثلاً در حسابداری به کار میروند. هرچه علمی خصلت نظری پررنگتری داشته باشد، بحث از تحوّل در آن جدّیتر و اصیلتر خواهد بود. روشن است که تحوّل در علوم مولّد، تحوّل علومی که مصرفکننده نظریات آنها میباشند را نیز در پی خواهد داشت.
بنابر آنچه تا اینجا بیان شد، علم مورد نظر ما، «رشتههای مولّد علوم طبیعی» (به طور خاص، فیزیک، زیستشناسی و علوم شناختی) است و مسأله امکان و چگونگیِ اسلامیسازی این علوم را بررسی خواهیم نمود.
فلسفه: در این طرح، فلسفه، معادل بکار بردن روش برهانی و استفاده از منبع عقلانی درنظر گرفته شده است؛ روشی مبتنی بر علم حضوری و صورت برهانی. از همینجا بدست میآید که هرآنچه در صحف قدما آمده، فلسفه اسلامی نیست و هرآنچه نیامده هم لزوماً غیرفلسفه نیست! (ارائه تعریفی تحلیلی- تجویزی برای فلسفه [اسلامی])
معیار اسلامی بودن علم: کمترین مناسبت برای نسبت دادن علم به دین، بسنده است؛ در اینجا، مطابقت با واقع را به عنوان معیار دینی بودن علم در نظر میگیریم. توجیه اتّصاف علوم مطابق با واقع به دینی بودن، از این جهت است که هدفِ این علوم، کشف واقعیتهاست و همین هدف را دین با گستره بیشتری نسبت به ابزار رسیدن به واقع برمیآورد و هدف دستیابی به واقع را امضا میکند.
به منظور نشان دادنِ برتری این معیار در نسبت با دیگر معیارها، به این نکته توجّه میدهیم که بُعد معرفتی دین، مجموعهای است از هست و نیستهای مطابق با واقع و بایدها و نبایدهایی که واقعاً در رسیدن انسان به سعادت حقیقی نقش دارند. به عبارت دیگر، عنصر واقعیت، عنصر کلیدی بُعد معرفتی دین حق -هم در عرصه معارف نظری و هم در عرصه معارف عملی- میباشد به گونهای که اساساً معیار تمایز دین حق از غیر آن در عرصه معرفتی، همین انطباق با واقعیت است.
هر معرفت مطابق با واقع، از جهت همین مطابقت، متّصف به اسلامی (دینی) بودن خواهد بود. ما انسانهای غیرمعصوم، با انجام صحیح وظیفه معرفتی و در گذر زمان، میتوانیم به واقعیت نزدیک و نزدیکتر شویم. یک رشته علمی، با معیار پیشگفته، هنگامی به اسلامیّت متّصف میگردد که:
۱) از همه منابع معتبر معرفتی که توان ارائه گزاره شناختی ناظر به موضوع آن علم را دارند، در شناخت موضوع استفاده شود؛
۲) در استفاده از هریک از منابع معرفتی، روش معتبر آن منبع به نحو صحیح به کار گرفته شود؛
۳) در ترکیب خروجی هریک از منابع، از روش صحیح جمع این محتواها استفاده گردد؛
۴) معرفت حاصل از شناخت این موضوع، به نحو غالب، در سعادت انسان (دنیوی و غیردنیوی) نقش مثبت داشته باشد.
نقش فلسفه در اسلامیسازی علوم
برای بدست آوردن علوم معتبر (در نسبت با واقع؛ مجموعا یعنی یک رشته علمیِ واقع نما)، نیازمند طرح یک روششناسی منسجم برای بهره گیری از چند منبع معتبر معرفتی (عقل، نقل، تجربه) هستیم.
هنگامیکه آن روش شناسی را متوجه یک موضوع مینمائیم، حاصل کار یک رشته علمی است که به بهترین صورتِ در دسترس یک عالِم غیرمعصومِ اینجا و اکنونی، موضوع مورد نظر را بررسی نموده. منظور، بهترین صورت در راستای فهم احکام واقعی موضوع است. البته با توجه به موضوع مورد بررسی، لزوما از همه منابع استفاده نمیشود؛ اما در اکثر موضوعات، هرسه منبع، کمابیش، میتوانند به شناخت موضوع کمک نمایند.
حالا نقش فلسفه اسلامی در انجام اینکار از دو جهت است:
۱) تنظیم این روش شناسی مبتنی بر اصول معرفت شناسی اسلامی؛
۲) بخش عقلی بررسی هر موضوع؛ شامل مسائل مشترک میان موجودات (امور عامه یا هستیشناسی) و مسائل اختصاصی موضوع مورد نظر که میتوان آنرا فلسفه مضاف آن موضوع درنظر گرفت؛
در واقع، در این طرح، فلسفه، معادل بکار بردن روش برهانی و استفاده از منبع عقلانی درنظر گرفته شده است؛ روشی مبتنی بر علم حضوری که از آنجائیکه تنها حوزه ایست که حقیقتِ معلوم نزد عالِم حاضر است، اعتبار معرفت شناختی صد در صد دارد و از این جهت از دو منبعِ ظنیِ دیگر ممتاز میگردد.
تطبیق بر علوم طبیعی
همانگونه که گذشت، مسأله اصلی پیش رو، چگونگی اسلامیسازی علوم طبیعی است. همچنین، همانگونه که بدان اشاره شد، به منظور اسلامیسازی این علوم، میبایست از همه منابع معتبر معرفتی که در این نوع از طبیعتپژوهی به کار میآیند (عقل، تجربه و نقل) بهره گرفت.
در این مختصر، به نتایج فلسفی (حاصل از منبع عقل) با موضوع طبیعت در دو بُعد روش و محتوا اکتفا مینماییم.
در بُعد روش، تنظیم معرفتشناسی ناظر به نیازهای پژوهش تجربی و به دست آوردن الگوی کلان تلفیق یافتههای معرفتی منابع معتبر، وظیفه اصلی پژوهش فلسفی در این بُعد خواهد بود. این مباحث، متناظر شاخه معرفتشناسی علم در مباحث فلسفه علم معاصر میباشد.
در بُعد محتوا، تبیین و تفسیر پدیدههای طبیعی، فرآیند پیچیدهای است؛ زیرا عوامل متعدّدی چون تجربه، منطق و باورهای گوناگون روششناختی، معرفتشناختی و هستیشناختی در آن نقش دارند. طبیعت شناسی، صرف نظر از یافتههای وحیانی، از ترکیب دو صورتِ فلسفی (غیرتجربی) و تجربی حاصل میشود. در طبیعت شناسیِ فلسفی، قواعد فلسفی ناظر به طبیعت بدست میآیند؛ این قواعد را می بایست از یک سو، با در نظر گرفتن طبیعت به عنوان سنخی از هستی و از سوی دیگر، با لحاظ آن به عنوان مرتبهای خاص از فعل خداوند استخراج نمود. در نظر اوّل، مباحث امور عامه و سماع طبیعی به کار گرفته می شوند و لحاظ دوم، در حیطه الهیات بالمعنی الاخص (خداشناسی) قرار خواهد گرفت. معرفت حاصل از این طبیعت شناسیِ فلسفی، از یک طرف، جهت دهنده تحقیقات تجربی است و از طرف دیگر، یافتههای آن را در یک چهارچوب تبیینی، تفسیر مینماید؛ به علاوه، یافتههای تجربی نیز میتوانند در هنگام تردید (محدودیت) نتایج تحلیلهای عقلی، و همچنین به عنوان نشانهای جهت اعتبارسنجی آنها نقش ایفا نمایند. این، همان ایدهای است که در مباحث معاصر در حوزه پژوهشهای «علم و الهیات» جا میگیرد. توجه به ابعاد تطبیقی در این مباحث نیز به معنای در نظر گرفتن مباحث فلسفه جدید غرب (که به نوبه خود ناظر به یافتههای علوم جدید نیز میباشد) و مباحث فلسفه اسلامی (که استعداد درخوری جهت ایفای نقش در عرصه مسائل جدید را دارد) در یک نظام واحد و منسجم جهت تبیین، تحلیل و پاسخ به مسائل حوزه «علم و الهیات» است و به نظر میرسد همین رویکرد میتواند به عنوان مزیت نسبی فعالیتهای فلسفی ما در سطح بین المللی مورد توجه قرار بگیرد. هرچند در این خصوص، باید به طور جدّی از سطحینگری و شتابزدگی در انجام چنین تطبیقهایی برحذر بود و استانداردهای علمی- پژوهشی را در هر دو حیطه به خوبی رعایت نمود.
بنابراین، در بُعد محتوا، فعالیتهای فلسفی در دو محور سامان پیدا میکنند: محور نخست، شامل مباحث عام فلسفی مؤثر در پژوهش تجربی (به صورت عمده، مسأله علیت [طبیعی]) و مباحث مطرح در مرز علم و فلسفه (نظیر فضا، زمان، ماده و انرژی، حرکت، حیات و…) میباشد و مباحث خداشناسی (به خصوص در دو شاخه صفات خدا و خدا و آفرینش)، محور دوم را تشکیل میدهند.
کد خبر 4746639منبع: مهر
کلیدواژه: فلسفه اسلامی سازی علوم انسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اربعین 98 اربعین حسینی کنفرانس بین المللی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی مجمع عالی علوم انسانی اسلامی فعالیت های قرآنی علوم انسانی اسلامی فلسفه معرفی کتاب پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی امام حسین ع قرآن خانه اندیشمندان علوم انسانی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۴۵۹۳۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
احیاگر فلسفه هنر فارابی به تلویزیون می آید
مستند «عشق و فلسفه»، پرترهای درباره «نادیا مفتونی» استاد فلسفه دانشگاه تهران است که پنجشنبه ششم اردیبهشت ماه ساعت ۱۹:۰۰ روی آنتن شبکه چهار سیما می رود. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرگزاری تسنیم، این مستند، یازدهمین فیلم از مجموعه مستندهای «آئینه عمر» است که به کوشش گروه فرهنگ و اندیشه شبکه چهار سیما به تهیه کنندگی صدرا صدوقی و کارگردانی حسن علیزاده فرد از قاب این شبکه تلویزیونی پخش میشود.
حسن علیزاده فرد کارگردان این فیلم با اشاره به بخشهایی از زندگی نامه «مفتونی» گفت: دکتر نادیا مفتونی پژوهشگر فلسفه و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران است که به نمایشنامهنویسی و نقاشی نیز به صورت حرفه ای می پردازد. او با رتبه دانشیاری به تدریس در دانشکده الهیات و معارف اسلامی اشتغال دارد و از معدود چهرههای فلسفه معاصر ایران است که با فلاسفه جهانی تعامل مستقیم دارد.
مستندی از تلویزیون راهی جشنواره هند شداو اضافه کرد: «مفتونی» در جامعه فلسفی ایران بیشتر به دلیل احیای فلسفه هنر فارابی، تبیین فلسفه علم حکمای مسلمان و استخراج مباحثی جدید از حکمت اشراق شهاب الدین سهروردی شناخته می شود. او پژوهشگر ارشد (Senior Research Scholar) در دانشکده حقوق دانشگاه ییل (Yale) و از اعضای بُرد مشاوران فصلنامه تاریخ فلسفه دانشگاه ایلینوی نیز هست.
کارگردان فیلم مستند «عشق و فلسفه» درباره مهمترین بخش پژوهش های نادیا مفتونی، اظهار کرد: نادیا مفتونی بیشتر با تمرکز او بر آثار ابونصر فارابی و بازخوانی ابعاد مختلف دیدگاههای او شناخته میشود. آثار اولیه او به استخراج، تحلیل و تبیین فلسفه هنر فارابی میپردازد. بخشی از این مطالب ناظر به جایگاه هنرمندان در مدینه فاضله و نقش کلیدی آنها در ساختار اجتماعیِ آن است. بخش دیگر که به نوعی نسبت هنر با قوای خیالی انسان است متمرکز بر تأثیرپذیری عموم مردم از خیال و در نتیجه تأثیرپذیری ایشان از آثار هنری است. تا پیش از «مفتونی» توجه به فلسفه هنر نزد فلاسفه مسلمان به گونهای بود که بیشتر به نکاتی از ابن سینا و غزالی در این زمینه اشاره میشد و نگاه قابل توجهی به فارابی وجود نداشت، اما مقالات و کتابهای مفتونی باب جدیدی از مطالعات فلسفه هنر اسلامی را با توجه به فارابی گشود.
علیزاده در ادامه با اشاره به ساختار این فیلم مستند گفت: در مستند«عشق و فلسفه» ضمن بررسی شخصیت و سلوک علمی و فرهنگی دکتر نادیا مفتونی روایتی جذاب از نحوه ازدواج او با استاد حسین نوری (جانباز و هنرمند نقاش و کارگردان سینما و تئاتر) به تصویر کشیده است. به نظر من مخاطب با دیدن این فیلم از شوق فراوان این استاد دانشگاه برای تحصیل، تحقیق و تدریس در کنار مصائب و مشکلاتی که در زندگی شخصی،گریبانگیر او بوده است؛ شگفت زده خواهد شد.
کارگردان مستند «عشق و فلسفه» تأکید کرد: در این فیلم، تعدادی از استادان فلسفه، الهیات و علوم قرآنی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران درباره جایگاه علمی دکتر مفتونی در ایران و جهان تفکر سخن گفته اند که در کنار روایت مفتونی از زندگی علمی و فرهنگی خود، درون مایهِ پژوهشی این فیلم را غنی و پربار کرده است.
براساس این گزارش، عوامل این مستند 40 دقیقه ای عبارتند از: مجری طرح: محراب محمدزاده، مشاور رسانهای: سیده الهام کاظمی، تحقیق و پژوهش: محمد آسیابانی و سیامک صدیقی، تدوین: مینا سیفی، دستیار تدوین: کارن درآینده، صداگذاری و انتخاب موسیقی: عرفان حسن زاده، صدابرداران: مجید نجاتی، سینا الله وردی پور و علی کرامت منش، تصویربردار: حسن علیزاده فرد، دستیاران تصویر: مبینا سلمانی، محمدحسین سلطانی، میلاد محمدزاده، دستیار کارگردان: علی محمد صادق و مدیر تولید: علی هیهاوند.
«آئینه عمر» کاری از گروه فرهنگ و اندیشه شبکه چهار سیما است که در قالب آن، زندگی، سلوک علمی و فرهنگی و میراث پژوهشی 26 چهره نامدار حوزه علوم انسانی، فرهنگ و هنر ایران به تصویر کشیده شده است.
مجموعه مستند «آئینه عمر» پنجشنبهها ساعت 19:00 پخش و جمعهها ساعت 12:30 تکرار می شود.
انتهای پیام/