Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فردا»
2024-04-27@03:07:47 GMT

خواستگار بدبین خون به پا کرد! +عکس

تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۴۶۴۶۲۶

خواستگار بدبین خون به پا کرد! +عکس

باشگاه خبرنگاران جوان: پسر دانشجو با شلیک گلوله تفنگ شکاری عمه مطلقه اش را کشت و دختر عمه دیگرش را تا یک قدمی پرتگاه مرگ کشاند.

شلیک در آرایشگاه زنانه
اوایل شهریور سال ۹۷ صدای شلیک چند گلوله مقابل آرایشگاه زنانه در پیشوای ورامین پیچید. همسایه‌ها با شنیدن صدای وحشت آور از خانه هایشان بیرون دویدند و با پسر جوانی روبه رو شدند که پس از شلیک خونین سوار بر موتور از محل گریخت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


پیکر‌های خونین دو زن جوان با آمبولانس به بیمارستان منتقل شد، اما زن ۳۴ ساله به نام سعیده به دلیل شدت خونریزی جان سپرد و برادرزاده ۲۳ ساله وی به نام سحر که زخمی شده بود، تحت عمل جراحی قرار گرفت و معجزه‌آسا زنده ماند.

افشای جنایت
این دختر پس از بهبودی نسبی به ماموران گفت: شوهر عمه ام اعتیاد شدید داشت و چند بار به خاطر قاچاق مواد مخدر به زندان افتاده بود. شوهر عمه ام در زندان بود که عمه ام از او طلاق گرفت. بعد از این جدایی عمه ام در یک آرایشگاه زنانه مشغول به کار شد. از چند ماه قبل من هم به آرایشگاه زنانه رفتم و کنار عمه ام کار می‌کردم.

وی ادامه داد: پسر دایی ام مهرداد که دانشجوی ترم ششم رشته حقوق است از مدتی قبل به من ابراز علاقه کرده بود. او می‌گفت عاشقم شده است و قصد ازدواج با من را دارد. اما او مدتی پیش مقابل آرایشگاه محل کارم آمد و حرف‌های عجیبی زد. او می‌گفت به رفتار‌های من و عمه ام مشکوک شده و گمان می‌کند دچار فساد اخلاقی شده ایم. چندبار در این باره با او صحبت کردم، اما قانع نشد. مهرداد حتی یک بار به آرایشگاهی که من و عمه ام آن جا کار می‌کردیم آمد و از صاحب آرایشگاه درباره ما سوال کرد. گمان می‌کردیم با حرف‌های صاحب آرایشگاه مهرداد آرام می‌شود، اما نشد. آخرین بار از من خواست تا فیلم دوربین‌های آرایشگاه را به او نشان دهم تا مطمئن شود از صبح تا شب در آرایشگاه مشغول به کار بوده ام. به او گفتم آرایشگاه مجهز به دوربین مداربسته نیست. در عوض قبض پرداخت چند نفر از مشتری‌ها را به او دادم، اما باز هم قانع نشد.

این دختر ادامه داد: چند روز پیش می‌خواستم به آرایشگاه بروم که عمه ام هراسان با من تماس گرفت و گفت: مهرداد را مقابل آرایشگاه دیده که قصد دارد به من حمله کند. آن روز از ترسم به آرایشگاه نرفتم تا این که آخرین بار من و عمه ام می‌خواستیم با هم به آرایشگاه برویم که مهرداد را مقابل آرایشگاه دیدیم. او تفنگ شکاری در دست داشت که به سمت ما شلیک کرد و عمه ام را کشت. اما وقتی دید هیچ تیری به من اصابت نکرده با چاقویی که در جیب داشت به سمتم حمله کرد و چند ضربه به کمرم زد و فرار کرد.

اعتراف
به دنبال اظهارات دختر جوان، مهرداد ۲۵ ساله ردیابی و بازداشت شد. وی به قتل عمه‌اش و زخمی کردن دختر عمه دیگرش اعتراف کرد و گفت: از سوی شوهرعمه اش برای این کار اجیر شده بود.

مهرداد در تشریح ماجرا گفت: من از مدت‌ها پیش به سحر علاقه‌مند شده بودم و قصد ازدواج با او را داشتم. من می‌دانستم سحر به تازگی و بعد از طلاق عمه ام همراه او در یک آرایشگاه زنانه مشغول به کار شده است. تا این که شوهر سابق عمه ام از زندان با من تماس گرفت و حرف‌های عجیبی زد. او گفت از وقتی سعیده طلاق گرفته به همراه سحر با هم به یک آرایشگاه زنانه رفت و آمد دارند و دست به کار‌های غیر اخلاقی می‌زنند. او مرا بی غیرت خواند و از من خواست تا جلوی کار‌های آن‌ها را بگیرم. من چندبار در این زمینه با سحر صحبت کردم، اما حرف‌های او مرا قانع نکرد. شوهر سابق عمه ام با حرف هایش مرا تحریک کرد و گفت: بهتر است برای جلوگیری از آبروریزی آن‌ها را بکشم، او قول داد که قتل را گردن بگیرد. من که تحت تاثیر حرف‌های او قرار گرفته بودم قبول کردم. شوهر عمه سابقم یکی از دوستانش را که فروشنده تفنگ بود به من معرفی کرد. من بعد از گرفتن اسلحه مقابل آرایشگاه کمین کردم، اما اولین بار عمه که متوجه ماجرا شده بود و می‌دانست قصد کشتن سحر را دارم او را فراری داد. دومین بار می‌خواستم از سحر انتقام بگیرم. به همین دلیل به سمت آن‌ها شلیک کردم، اما ناخواسته گلوله‌ها به عمه ام خورد و موجب مرگ او شد. من که کنترل اعصابم را از دست داده بودم چند ضربه چاقو به سحر زدم و فرار کردم.

با اعتراف‌های پسر دانشجو شوهر عمه سابقش به نام فرهاد بازداشت شد و معاونت در قتل را گردن گرفت. وی همچنین فروشنده تفنگ را نیز لو داد.

کیفرخواست
بدین ترتیب برای مهرداد به اتهام یک قتل و یک شروع به قتل و برای شوهر عمه سابقش و دوست خلافکار وی به اتهام معاونت در جنایت کیفرخواست صادر و پرونده آن‌ها به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. قرار است آن‌ها به زودی از خود دفاع کنند. این درحالی است که اولیای دم برای آن‌ها حکم قصاص خواسته اند.

منبع: فردا

کلیدواژه: تفنگ شکاری پسر دانشجو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۴۶۴۶۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عاقبت فرار از خانه به‌عشق خواستگار شیشه‌ای

آیا ازدواج با یک فرد معتاد که هردوی‌مان عاشق یکدیگر هستیم، اشتباه است؟ اگر قول داد ترک کند، چی؟ می‌شود به او اعتماد و با او ازدواج کرد؟ می‌خواهم با او ازدواج کنم تا به همه ثابت شود که به‌خاطر من ترک می‌کند، اشتباه است؟ و .... اینها سوالاتی است که ذهن برخی از مخاطبان را به خود مشغول می‌کند و برخی هم مانند ماجرای پربازدید اخیر با عنوان «پشیمانی زنی که به‌خاطر عشقش از خانه فرار کرد» گا‌ها با تایید گزاره آخر، چشمان خود را به روی حقایق می‌بندند و تصمیم خود را بدون در نظر گرفتن پیامد‌های آن عملی می‌کنند. در ادامه، بخشی از صحبت‌های این خانم را خواهید خواند و نکاتی از منظر روان‌شناسی مطرح می‌شود که باید همه دختر‌ها و پسر‌های دم‌بخت مورد توجه قرار دهند.

همه مخالف این ازدواج بودند

زنی که بعد از ۱۲سال زندگی مشترک به بن‌بست رسیده است، درباره دلیل درخواست طلاق توضیح می‌هد: «۱۲ سال قبل عاشق فرهاد شدم و در حالی که همه مخالف بودند تصمیم به ازدواج گرفتم و با او ازدواج کردم و حالا می‌خواهم طلاق بگیرم. فرهاد به شیشه اعتیاد دارد. فکر می‌کردم می‌توانم کاری کنم که زندگی او عوض شود و آن‌قدر من را دوست داشته باشد که بتواند اعتیادش را ترک کند، اما اشتباه می‌کردم. پدرم قبل از ازدواج‌مان فهمید که معتاد است، به همین دلیل هم مخالف بود. البته آن زمان اعتیادش جدی نبود و تفننی می‌کشید، اما پدرم متوجه شده بود و به‌شدت با ازدواج من مخالف بود؛ بنابراین از خانه فرار کردم. با فرهاد رفتیم شمال و بعد پدرم رضایت داد، اما گفت حق ندارم دیگر به خانه او بروم. حالا هم اعتیاد فرهاد شدید شده. او نسبت به من بدبین شده و چندین بار روی من دست بلند کرده است. به همین دلیل حاضر نیستم دیگر با او زندگی کنم، چون می‌دانم به من و دخترم آسیب می‌رساند».

نداشتن شناخت از اعتیاد و پیامدهایش

این خانم به‌رغم این که می‌دانسته که خواستگارش شیشه مصرف می‌کند، باز هم با او ازدواج می‌کند. به این بخش از صحبت‌هایش دقت کنید: «فکر می‌کردم می‌توانم کاری کنم که زندگی او عوض شود و آن قدر من را دوست داشته باشد که بتواند اعتیادش را ترک کند، اما اشتباه می‌کردم». این نوع تحلیل نشان می‌دهد که این فرد شناخت کافی از اعتیاد و پیامد‌های آن ندارد. بار‌ها در همین صفحه خانواده و مشاوره از پیامد‌های اعتیاد به ویژه اعتیاد به مواد صنعتی گفته‌ایم.

اتکا به مواد به جای توانایی‌های درونی

فردی که به شیشه اعتیاد دارد برای مدیریت هیجانات خود به جای اتکا به توانایی درونی به عاملی خارج از خود که همان مواد است احتیاج دارد. استعمال شیشه به‌رغم این که به طور موقت توانایی جنسی و قدرت تمرکز و توجه را بالا می‌برد ولی پس از مدتی فرد را دچار اختلالات زناشویی و شناختی می‌کند به‌طوری که استعمال مکرر و مصرف با دوز بالا می‌تواند سبب بروز توهم و هذیان شود. در صورت عدم مصرف فرد دچار سندروم ترک می‌شود، یعنی این که فرد دچار بی‌قراری یا ولع و وسوسه‌های شدید برای استفاده مجدد می‌شود و برای به دست آوردن مواد ممکن است دست به اقدامات نابهنجار همچون پرخاشگری، سرقت، دروغ و ... بزند.

تعهد و صمیمیت با شوهر شیشه‌ای؟

مثلث عشق شامل صمیمیت، شور و شوق و تعهد می‌شود که از جمله مهم‌ترین ملاک‌های ازدواج سالم است. حال با توجه به عوارضی که موادی همچون شیشه دارد، آیا فرد مصرف‌کننده شیشه می‌تواند در رابطه عاطفی قرار بگیرد که در آن احساس صمیمیت و تعهد را تجربه کند؟ کسی که تمام فکر و ذکرش استعمال مواد باشد توانایی متعهد ماندن به اهداف، برنامه‌ها و نیاز‌های خود و همسر خود را دارد؟ با توجه به تخریب شناختی و هیجانی که مصرف شیشه دارد، آیا این فرد مصرف کننده می‌تواند وظایف همسری و احتمالا والدی خود را در زندگی مشترک انجام دهد؟ یکی از ملاک‌های مهم ازدواج بلوغ جسمانی، عاطفی و روانی افراد است، حال به نظر شما با توجه به عوارضی که از استعمال شیشه گفتیم آیا فرد مصرف کننده شیشه توانایی رسیدن به این نوع بلوغ را دارد؟ اگر حتی فقط پاسخ یکی از این پرسش‌های مطرح‌شده، مثبت بود می‌توانید به ازدواج با این افراد فکر کنید.

منبع: خراسان

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • رشد خوبی را در پروژه‌های نهضت ملی مسکن شاهد هستیم
  • همه مرد‌های مجرد نون خ خواستگار این دختر بودند
  • مهرداد صدقی با یک آبنبات جدید به نمایشگاه کتاب می‌آید
  • همه مردهای مجرد نون خ خواستگار این دختر بودند ‌| ویدئو
  • عاقبت فرار از خانه به‌عشق خواستگار شیشه‌ای