سلبریتی ها تا چه اندازه در الگوگیری جوانان تاثیر دارند؟
تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۵۰۱۱۵۲
به گزارش خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، چند سالی میشود که حضور بازیگران و هنرپیشههای سینمای ایران در بین مردم روز به روز افزایش پیدا کرده است.
در سالیان دور بازیگران، بیشتر در مصاحبهها و نشستها حضور پیدا میکردند و مردم با آنها آشنا میشدند. اما امروزه به واسطه شبکههای اجتماعی این حضور بیشتر حس میشود وبیشتر به موضوع دیده شدن بازیگران دامن میزند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این روزها هنرمندان با به اشتراک گذاشتن تصاویری از زندگی شخصی درصدد جذب و افزایش طرفداران خود مخصوصا در فضای مجازی هستند.
علاوه بر این، بازیگران در مراسم اکران فیلمهای سینمایی با ظاهری عجیب و زننده حاضر میشوند که این مسئله مورد تهاجم و حمله برخی از منتقدان سینما و مردم قرار گرفته است.
نکته قابل تامل اینجاست برخی بازیگرانی که طرفداران بسیاری از طیف نوجوانان و جوانان دارند، گاهی با رفتارهای اشتباه آنها را تحت تاثیر رفتار و اعمال خود قرار میدهند و تبدیل به الگویی نامناسب برای آنها میشوند.
این الگوبرداری نامناسب میتواند تاثیر مخربی در زندگی و آینده نوجوانان به وجود آورد که نتوان هیچ راه چارهای برای این معضل پیدا کرد.
اما سوال این است که آیا کسی که الگوی مردم است باید مروج ناهنجاری و رفتارهای مغایر با قوانین کشور باشد؟
سعید پیرهادی جامعه شناس و استاد دانشگاه علامه طباطبایی در گفت و گو با خبرنگار ما درباره تاثیر بازیگران بر نوجوانان و جوانان اظهار کرد:تاثیر این قشر از هنرمندان بر مردم و طرفدارانشان غیر قابل چشم پوشی است، اما نمیتوان گفت که صرفا این گروه، تاثیر مطلق را دارند.
وی گفت:ما در حال حاضر از خرده فرهنگها عبور کردیم و با یک فرهنگ جهانی رو به رو هستیم که از قرن ۱۹ به بعد وجود آمده و با پیشرفت وسایل ارتباطی روز به روز گستردهتر میشود.
اظهار نظرهای غیر تخصصی موجب هنجار شکنی می شوداین جامعه شناس بیان کرد:یکی از عوامل هنجارشکنی در جامعه این است که برخی از افراد در زمینه فرهنگ سازی اظهارنظر و مداخله میکنند که تخصصی ندارند.
پیرهادی ادامه داد:در ترویج فرهنگ صحیح، فضاهای آموزشی متعددی مانند صداوسیما، آموزش و پرورش و همچنین مساجد میتوانند نقش مهمی را ایفا کنند.
وی در پایان گفت:ثابت بودن یک الگو در زندگی افراد معنای چندانی ندارد. در جامعه پست مدرن، الگوها متکثر هستند، زیرا خرده فرهنگها اینگونه هستند.
یکی از مشکلاتی که دامن گیر جوامع است، مجبور بودن افراد به تبعیت از یک فرهنگ است. در حالی که در جوامع باید تکثر فرهنگ وجود داشته باشد. الگو ممکن است یک بازیگر، پزشک، قهرمان ورزشی و.. باشد؛ بنابراین نباید در انتخاب الگوی نوجوانان و جوانان با قاطعیت برخورد کرد. باید راه را برای انتخاب هموار کرد و پله پله آنان را با فرهنگ صحیح و اسلامی آشنا کرد تا خودشان مسیر درست را از غلط تشخیص بدهند.
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: سینمای ایران فیلم سینمایی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۵۰۱۱۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سندروم فتوشاپسازی از سلبریتیها
به گزارش «تابناک»، رضا صائمی در عصر ایران نوشت: طی چند روز گذشته که خبر بیماری ترانه علیدوستی در شبکههای اجتماعی به اصطلاح ترند و وایرال شده شاهد انتشار انواع و اَشکال عکسهایی بودهایم که از طریق فوتوفن فتوشاپ یا تمهیدات هوش مصنوعی، او را بر تخت بیمارستان نشان میدهد که هر بار یکی از بازیگران یا چهره های سرشناس در کنارش ایستاده است.
یکی از مهمترین عکسهایی که دستمایۀ این جعلهای فتوشاپی قرار گرفته است مربوط به بستری شدن «الناز شاکردوست» است که ظاهرا سر صحنه یکی از فیلمها مصدوم و به بیمارستان منتقل شده بود و برخی از بازیگران در آن زمان به عیادتش رفته بودند.
در یکی از این جعلهای فتوشاپی، سر ترانه علیدوستی را به جای الناز شاکردوست گذاشتهاند و سر حمید علیدوستی پدر ترانه را به جای مهران مدیری! جالب اینکه آنقدر این جعل ناشیانه است که حتی موهای مهران مدیری را بر صورت پدر ترانه علیدوستی ( که خود نیز به عنوان ستارۀ پیشین فوتبال شهرت و محبوبیت دارد) گذاشته بودند یا به این فکر نمیکردند حمید علیدوستی لباس زمستانی به تن دارد که با هوای بهاری اکنون همخوانی ندارد.
سمت چپ: واقعی: مهران مدیری و الناز شاکر دوست/ سمت راست: جعلی: حمید علیدوستی و دخترش ترانه
آنچه بر تاسف این سندرم فتوشاپسازی میافراید، استفاده برخی از صفحات سینمایی و خبری در اینستاگرام و تلگرام از همین عکسها و اخبار جعلی است که حتی به اخلاق حرفهای خود هم پایبند نیستند و بدون آزمودن صحت خبر به انتشار آن دست میزنند.
این حجم بالای تولید اخبار و تصاویر جعلی، صرفا برای جذب فالوئر بیشتر و منافع مالی و کاری برآمده از آن صورت گرفته و مصداقی از بی اخلاقی رسانهای است و یا بی اطلاعی و سادهانگاری.
البته زندگی سلبریتیها و کنجکاوی برای کشف رخدادهای آن، در همه جای دنیا وجود دارد اما جعل عکس و خبر برای جلب فالوئر و دنبالکننده بیشتر را نمیتوان ذیل فرهنگ هواداری قرار داد.
به نظر میرسد این سندروم ناشی از نوعی اختلال عاطفی در بخشی از جامعه ماست که نیازمند توجهاند. توجهی افراطی که برای جلب نظر دیگران به خود، به جعل خبر دست زده و با خبرسازیهای کذب، کمبود توجه خود را جبران و ارضا میکند. ظهور و گسترش هوش مصنوعی و کاربرد عمومی آن هم بر شدت این سندرم افزوده و شاهد جعل انواع و اقسام عکس و ویدئوهایی هستیم که اغلب با تصویری از سلبریتیها گره میخورد و به تولید محتواهای کاذب و جعلی میانجامد که صرفا به مثابه تمهیدات سودجویانه مورد استفاده قرار میگیرد.
واقعیت این است که پاپاراتزیها هم در جهان رسانهای، قواعد و قوانین خود را دارند و در دایره اخلاق حرفهای فعالیت میکنند. آنچه در شبکههای اجتماعی ما به واسطه فناوریهای نوین دیجیتالی صورت میگیرد نوعی دستکاری در واقعیت است و میتواند مصداق فریب افکار عمومی به مثابه جرم هم تعریف شود. این جعلسازیها نه نتها به اعتماد عمومی خدشه وارد میکند بلکه زیست فردی سلبریتیها را هم دچار مخاطراتی میسازد.
اگر بخواهیم این رخداد را در یک خوانش کلیتر جامعهشناسانه مورد تحلیل قرار دهیم باید آن را مصداقی از گفتمان ابتذال بدانیم که متاسفانه بر زیست-مجازی ما حاکم شده و سلامت روایت و سلامت روانی را تهدید می کند.
گاه برخی از این محتواهای ساختگی مصداق شوخی و کمدی است که صرفا برای خنده و سرگرمی تولید میشوند و همه کارکرد آن را میدانند مثل شوخی تصویری که چند سال پیش با عباس جدیدی در گرفتن عکس سلفی شده بود اما جعل عکسی که در ارتباط با خبر بیماری ترانه علیدوستی صورت گرفته نه شوخی کردن با خبر که شوخی گرفتن خبر و اطلاع رسانی بود و میتواند آسیبهای اجتماعی گزندهای در پی داشته باشد و اخلاق عمومی را در سراشیب سقوط قرار دهد. سوء استفاده از شهرت فقط توسط افراد مشهور صورت نمی گیرد بلکه گاهی با شهرت آنها صورت میگیرد و این هشداری است تا بفهمیم در جهان رسانهای امروز، رعایت اخلاق رسانهای ضرورت بیشتری دارد.