استیضاح ترامپ عملی نمی شود
تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۵۰۳۵۵۰
یک کارشناس روابط بین الملل معتقد است که استیضاح ترامپ عملی نمی شود به این دلیل که این تنها یک ضربه انتخاباتی به رئیس جمهور ایالات متحده است.
این روزها سیاستگذران آمریکایی سرگرم راضی کردن یکدیگر برای استیضاح ترامپ هستند! در همین روزها که مساله اوکراین افشا شد اقدام ترامپ درباره سوریه وضعیت سیاسی رئیس جمهور ایالات متحده در وضعیت اسفبارتری قرار داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اساسا فرآیند استیضاح در قانون اساسی آمریکا به چه صورت است؟
در قانون اساسی ایالات متحده آمریکا اینطور تبیین شده است که استیضاح باید با موضوع مشخص و مستند به مجلس نمایندگان ارجاع شود. اگر شواهد کافی بود مجلس نمایندگان برای بندهای استیضاح رای گیری می کنند.؛ به عبارت دیگر کنگره ماموریت می یابد که موضوع استیضاح را مورد توجه قرار داده و استنادات موجود در باب موضوع را فراهم نماید و به صحن عمومی مجلس نمایندگان بیاورد. در مجلس نمایندگان استیضاح مطرح و سپس با اکثریت ساده یا نسبی یعنی تعداد آرا پنجاه به علاوه یک با استیضاح موافق باشند، مستندات به مجلس سنا تحویل داده می شود، ولی اگر مستندات قابل قبول مجلس نمایندگان نباشد، ریس جمهور استیضاحش شکست می خورد. اما با رأی مجلس نمایندگان و موافقت اکثریت نسبی انها، مجلس سنا مستندات را مورد برررسی و سپس به رای اعضای سنا می گذارد و بدین ترتیب ما شاهد رای گیری خواهیم بود که باید اکثریت پیچیده یا حداقل دو سوم نمایندگان سنا که تعداد آن ها دو سوم از صد نفر است با استیضاح موافق باشند. آنگاه ؛ در مرحله بعد رئیس جمهور از قدرت بر کنار و معاون اول جای او را خواهد گرفت.
با توجه به این شرایط که دموکرات ها با تمام توان در بوق استیضاح می دمند و بر طبل شکست ترامپ در انتخابات می کوبند، چقدر احتمال دارد که استیضاح بتواند به برکناری ترامپ بیانجامد؟
اگر به فرایند استیضاح توجه کنیم حداقل چندین ماه طول می کشد تا فرایند استیضاح بتواند به مجلس سنای ایالات متحده وارد شود و گام های نهایی شکل بگیرد. دموکرات ها هم استیضاح ترامپ را برای ایجاد تزلزل در کمپین انتخاباتی ترامپ آن هم در سال پایانی دوره ی ریاست جمهوری مطرح کردند تا بتوانند او را با ضربه ی استیضاح در انتخابات زمین گیر کنند. از طرفی مجلس سنا با اکثریت جمهوری خواه روبرو است و جمهوری خواهان با اینکه با ترامپ اصطکاک هایی دارند و ژنرال های جمهوری خواه چندان از ترامپ و ضربه ای که او در انتخابات 2016 وارد آورد خشنود نیستند، اما به هر ترتیب باید از رییس جمهور جمهوری خواه حمایت کنند؛ از طرفی باید به افکار عمومی مردم امریکا هم توجه داشته باشیم با اینکه بعضی از نظر سنجی ها نشان می دهد بالاتر از پنجاه درصد از مردم موافق استیضاح ترامپ هستند. اما امروز او به نسبت بین سالی که به عنوان یک کاندیدای ناشناس یا حداقل فاقد سبقه ی سیاسی حضور پیدا کرد، دارای جاذبه ها و محبوبیت های بیشتری در بین مردم آمریکا است و دستاورد های بزرگی برای دوره ی ریاست جمهوری خود به ارمغان آورده و می تواند با حرکاتی در چارچوب پوپولیست روشنی که در ایالات متحده امریکا راه انداخته است مردم را جذب کند و برای آینده ی ایالات متحده آمریکا خطراتی ملی بیافریند.
لذا به نظر می رسد که دموکرات ها برای استیضاح ترامپ بیش از آنکه به یک واقعیت یعنی خارج کردن ترامپ از کاخ سفید بیاندیشد به ضربه زدن به او در نوامبر 2020 می اندیشد. از طرف دیگر مایکل پنس به ویژه در ارتباط با تهران از از ترامپ بسیار رادیکال تر است و بعید به نظر می رسد که پنس ریاست جمهوری را پذیرا نباشد، چرا که مهم ترین کارکرد معاون اول رییس جمهوری آمریکا طبق قانون تکیه بر صندلی اتاق بیضی شکل در کاخ سفید و در صورت فقدان رییس جمهور مستقر به هر دلیلی است. لذا با وجود اینکه ممکن است پنس پذیرای ریاست جمهور نباشد اما احتمال اش بسیار بسیار ضعیف است.
اگر فرض بگیریم که استیضاح ترامپ به واقعیت بدل شود و معاون اول او مایکل پنس جای او را بگیرد چه تغییری در شرایط تهران_واشنگتن خواهد داشت؟ آیا اوضاع را وخیم تر و پر تنش تر می کند یا رویکرد صلح جویانه تری را در پیش خواهد گرفت؟
جمهوری خواهان و دموکرات ها که در جایگاه ریاست جمهوری هستند نهایتا در چارچوب استراتژی امنیت ملی آمریکا عمل می کنند فقط تاکتیک ها و تکنینک های ان ها متفاوت است ولی اعمال فشار ها از نواحی گوناگون دیگری صورت می پذیرد. ترامپ می خواهد ایران را پای میز مذاکره بکشاند.
اما به فرموده ی مقام معظم رهبری؛ اوباما با دستکش مخملی خود ایران را به پای میز مذاکره کشاند و تحریم های فلج کننده ی دوران اوباما به مثابه دست فولادی در داخل آن دستکش بود که ایران را پای میز مذاکره برد.
اکنون نیز ترامپ در حال اعمال تحریم های کمر شکن بر جمهوری اسلامی ایران است حتی برنی سندرز یا جوبایدن اگر رییس جمهور ایالات متحده بشوند در نهایت تفاوتی نخواهد کرد. تنها ادبیات و تاکتیک ها و تکنیک ها متفاوت خواهد بود و ما خواهیم دید که باز هم فشار ها در عرصه ی بین المللی افزایش خواهد یافت تنها چیزی که اتفاق می افتد تغییر و تحول در روسای جمهوری آمریکا بعد از ترامپ می تواند بهانه ی خوبی برای ایجاد فضای مثبت در داخل کشور ایران در راستای مذاکره با ایالات متحده باشد وبدین ترتیب با عوض شدن رییس جمهور ایالات متحده افکار عمومی ایران را به سمت و سویی برد که ایران در برابر امریکا عقب نشینی نکرده و افکار ملت آمریکا را به سمتی برد که آمریکا نیز تغییر سیاست نداده است بلکه با رفتن یک رییس جمهور زمینه ی مذاکره ایجاد شده است.
منبع: صدای ایران
کلیدواژه: ترامپ جمهوری خواه استیضاح ترامپ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۵۰۳۵۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دامی که آمریکا برای عراق پهن کرد
مینا العریبی، سردبیر روزنامه انگلیسی زبان در مقاله The National «عراق را ترک نکنید؛ در چرایی تداوم حضور آمریکا در عراق» که در وب سایت فارن افرز منتشر شده است، سعی در توجیه تداوم حضور آمریکا در عراق داشته است.
به گزارش فرهیختگان به نقل از العریبی در این مقاله سعی کرده آمریکا را ضامن حاکمیت عراق توصیف کند؛ گزارهای که بیپایه بودن آن در نگاهی سطحی به وضعیت عراق در طول سالیان اشغال روشن میشود. نکته مهمتری که خوانش این مقاله آن را روشن میسازد، بیم آمریکا و حامیان آن از پیوند محکم جمهوری اسلامی ایران و عراق و ارتباطات قوی دو کشور است.
اکثر نخستوزیران عراق در دو دهه گذشته در مقطعی از ارتش آمریکا خواستهاند کشورشان را ترک کنند.
مذاکرات دوجانبه طی ۱۵ سال گذشته یا بیشتر سبب شده است حضور نظامی ایالاتمتحده در عراق از زمان اوج آن در سال ۲۰۰۷، یعنی زمانی که ۱۷۰ هزار نیروی آمریکایی بهعنوان بخشی از «بسیج» مبارزه با القاعده و پشتیبانی از نیروهای مسلح این کشور که پس از متلاشی شدن از سوی واشنگتن در سال ۲۰۰۳ هنوز در مرحله بازسازی خود بودند، بهشدت کاهش یابد.
تعداد فعلی سربازان آمریکایی در عراق اکنون ۲۵۰۰ نفر است. تهدید ایجاد شده از سوی القاعده و داعش در این کشور هم به میزان قابلتوجهی کاهش یافته و اعمال خشونتآمیز چشمگیر هم نادر شده، شرایطی که توجیهکننده حضور کمرنگ نیروهای آمریکایی در عراق است.
اکنون سودانی به دنبال پایان دادن به ماموریت نظامی آمریکا در عراق است. اگرچه سودانی بهعنوان فرمانده کل قوا عملا باید بر تمام نهادهای مسلح عراقی تفوق داشته باشد، اما در عمل، گروههای شبهنظامی یا بهصورت خودمختار یا از طریق نیروهای بسیج مردمی -سازمانی فراگیر که از نظر قانونی بخشی از دستگاه امنیتی عراق بوده، اما مستقیما با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران- هماهنگی دارد.
هنگامی که سودانی در ۱۵ آوریل با جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا در واشنگتن دیدار کند، از ایالاتمتحده درخواست خواهد کرد تمام نیروهای آمریکایی را از عراق خارج کند، اما بعید است که طرحی برای مقابله با شبهنظامیان پس از خروج این نیروها ارائه کند.
اگر حضور نظامی ایالاتمتحده در عراق به پایان برسد، احتمالا متعاقبا شاهد ایجاد اختلافات سیاسی خواهیم بود. پیشرفتهای حاصل شده برای نیروهای مسلح عراق از سال ۲۰۱۴ یعنی زمانی که آنها نتوانستند مانع پیشروی داعش در یکسوم خاک خود شوند، در صورت برداشته شدن دست حمایت ایالاتمتحده ممکن است از بین برود. واشنگتن اکنون باید از اهرم نفوذ خود در بغداد برای حفظ حضور نظامی غیرجنگی، مشابه نیروهایی که در آلمان، ژاپن، فیلیپین و کشورهای دیگر دارد، استفاده کند.
فضای مذاکرهحضور ایالاتمتحده در عراق در برههای ناپایدار برای خاورمیانه در کانون توجه قرارگرفته است. جنگ در نوار غزه فرصتهایی را برای آن دسته از بازیگران خارجی ایجاد کرده است که به دنبال سود بردن از ویرانیها هستند، ازجمله ایران. نیروهای نیابتی ایران اکنون بیش از هر زمان دیگری فعال هستند و تهران خواستار چیزی جز کاهش حضور ایالات متحده در منطقه و ترک کامل عراق نیست.
ایالاتمتحده امروز دوستان زیادی در رهبری عراق ندارد؛ وضعیتی که نتیجه عدم تعامل دیپلماتیک این کشور در طول سالها به شمار میرود. با این حال، این امر بدان معنا نیست که سیاستمداران عراقی همگی خواهان خروج نیروهای آمریکایی از این کشور هستند.
در این میان سیاستهای دولت عراق نیز تا حدودی متناقض است. تلاشهای کنونی برای پایان دادن به حضور نظامی ایالاتمتحده بخشی از تلاش گستردهتر بغداد برای محدود کردن نفوذ بینالمللی در این کشور است؛ دولت عراق همچنین استفاده از دینار عراق را برای معاملات مالی بهجای دلار آمریکا دنبال میکند و نهاد ماموریت کمکرسانی سازمان ملل به عراق را نیز که به نظارت بر انتخابات و تشویق گفتگو میان احزاب سیاسی رقیب کمک کرده، محدود کرده است.
با این حال، دولت عراق همچنان به دنبال برقراری پیوند نظامی با غرب است. گروه مامور ناتو در عراق که به آموزش و مشاوره نیروهای عراقی کمک میکند، برخلاف آمریکا، زیر بار انتقادها قرار ندارد.
دلایل بقادولتهای پیشین ایالاتمتحده تلاشهای مختلفی را برای پاسخگویی به خواستههای عراق برای مذاکره مجدد درباره حضور نظامی ایالات متحده در عراق انجام دادهاند. خاطرات وعده رئیس جمهور اوباما برای خروج نیروهای آمریکایی از عراق و بازگشت سهسال بعد آنها به این کشور هنوز هم در خاطرات اهالی عراق زنده است.
برای بیش از دو دهه، عراق سنگ بنای سیاست خاورمیانهای ایالاتمتحده بوده و فعالیتهای نظامی ایالاتمتحده بیشتر بر تهدید تروریستی القاعده و بعدا داعش متمرکز بوده است. البته اگرچه این گروهها هنوز هم تهدید بهشمار میروند، دامنه دست درازی آنان بهشدت کاهش یافته است، اما در این میان خطرات دیگری در قالب گروههای شبهنظامی سرکش پدیدار شده است که بیشتر آنها از سوی تهران تغذیه میشوند.
البته ایالاتمتحده در این میان بدون اهرم فشار هم نیست. عراق همچنان بهشدت به حمایت سیاسی و نظامی واشنگتن برای تقویت نیروهای مسلح خود و همکاری با شرکای منطقهای متکی است.
آزمون ارادههایک تناقض کلیدی در بطن سیاست عراق وجود دارد؛ درخواستهای ارائهشده برای حاکمیت بیشتر عراق که در عمل به خروج نیروهای آمریکایی ترجمه میشود، توسط گروههایی تحریک میشود که خود با گرفتن دستورات از تهران، اقتدار دولت عراق را تضعیف میکنند. ایالاتمتحده ضربه اولیه را [به حاکمیت عراق]با جنگ و اشغال سال ۲۰۰۳ وارد کرد و آسیب به حاکمیت عراق به شبهنظامیان و دیگر بازیگران غیردولتی اجازه داد تا در سالهای پس از آن تکثیر شوند.
موضوع حضور نیروهای آمریکایی در عراق به آزمون اراده بین بازیگران سیاسی خواستار هماهنگی بغداد با تهران و کسانی تبدیل شده که میخواهند استقلال عراق را از طریق ایجاد توازن در روابط با تهران و واشنگتن تضمین کنند. آنچه در این بحث مطرح است بسیار بزرگتر از چند هزار سرباز غیرجنگی است. بهنفع عراق و ایالاتمتحده است بر سر یک توافق بلندمدت مذاکره کنند که مساله سربازان را حل و در مرحله بعدی روابط ایالاتمتحده و عراق را تنظیم کنند.