سرنوشت دریاچه ارومیه گریبان خزر را خواهد گرفت؟
تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۵۰۷۲۲۵
به گزارش ایکنا؛ ایسنا نوشت: بحث انتقال آب بهصورت جدی برای نخستین بار در روزهای پایانی دولت اصلاحات مطرح شد. مطالعات مرتبط با طرح انتقال آب خزر به سمنان در کارگروه «بررسی تامین آب استان سمنان» در تاریخ هشتم تیرماه ۸۴ با حضور معاون اول رئیسجمهور وقت یعنی محمدرضا عارف و وزیر وقت نیرو - حبیبالله بیطرف - به تصویب رسید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
احیای طرح انتقال آب از خزر
از آن زمان تاکنون اجرای این طرح تقریبا مسکوت ماند تا اینکه آذرماه سال گذشته، رئیس جمهور کشورمان، در سفر استانی به سمنان، حجت را در این زمینه تمام کرد و گفت: «از نظر دولت مشکلات انتقال آب از شمال ایران به استان سمنان برطرف شده و کارهای مطالعاتی مربوط به آن نیز انجام شده است. اگر سرمایهداری بخواهد برای انتقال آب از شمال به مرکز کشور از جمله استان سمنان اقدام کند، دولت آمادگی را دارد تا امکانات لازم را در اختیار او قرار دهد.»
پس از آن عیسی کلانتری - رئیس سازمان حفاظت محیط زیست- اعلام کرد: «انتقال آب از دریا به داخل سرزمین برای برطرف کردن نیاز آبی مصرفکنندگان صنعتی، آب شرب و بهداشت مردم درصورت نیاز و با رعایت ضوابط زیستمحیطی از نظر من بلامانع است و با توجه به اینکه انتقال آب برعهده وزارت نیروست و محیطزیست وظیفه دارد بر نحوه انتقال آب نظارت داشته باشد که حداقل خسارت به محیطزیست وارد شود، تلاش خود را در این حوزه خواهیم کرد.»
به گفته او «دریای مازندران ۸۰ هزار میلیارد مترمکعب آب دارد؛ آبی که برای انتقال در نظر گرفته شده در حدود ۱۰۰ میلیون مترمکعب است یعنی یک هشتصد هزارم آب دریا. اینکه میگویند آب شور میشود، اشتباه است، چراکه مقدار شوری آن ۲ در ۱۰ هزار درصد است، یعنی در حدود صفر است، اما از این آب میتوانیم آب شرب و صنعت را در استان سمنان تأمین کنیم. به افرادی که مدعی هستند که آب دریای مازندران به دلیل انتقال آب کم میشود، باید بگویم که ۱۰۰ میلیون مترمکعب در مقابل ۸۰ هزار میلیارد مترمکعب در حد صفر است.»
کارشناسان چه می گویند؟
از زمان مطرح شدن طرح مذکور تا هفته گذشته که سازمان حفاظت محیط زیست موافقت خود را با اجرای آن اعلام کرد، همواره وزنه مخالفان سنگینتر از موافقان بوده است. مخالفانی که گرد و خاک اعتراض آنها با موافقت سازمان حفاظت محیط زیست به طور جدی بلند شد. برخی کارشناسان بر این باورند که اجرای چنین پروژهای باید با در نظر گرفتن تمام ابعاد محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی صورت گیرد که انجام چنین مطالعاتی نیز حداقل به شش سال زمان نیاز دارد. آنها میگویند با توجه به اینکه با هر یک تن آب که انتقال مییابد، سه تن نمک از این طریق بازگردانده میشود، لازم است که تمام جنبههای محیط زیستی برای اجرای این طرح مورد توجه قرار گیرد.
آنان همچنین تاکید دارند که علاوه بر در نظر گرفتن تبعات زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی این کار باید به آثار توزیع درآمدی نیز توجه کرد، چرا که وقتی ارزشگذاری صورت گیرد، میتوان در چارچوبهای منفعت هزینه، شاخصهای اقتصاد مهندسی طرح را ارزیابی کرد و از این طریق نسبت منفعت به هزینه را مورد سنجش قرار داد. باید به این مساله نیز توجه کرد که انتقال آب موجب از بین رفتن حیات بخش و جنگلها میشود، لذا باید به تمام ابعاد این مساله توجه کرد.
کارشناسان ضمن انتقاد از هدر رفت بسیار آب در سمنان میگویند در بسیاری از کشورها بیش از ۱۵ مرتبه بازچرخانی آب انجام میشود، لذا برای جلوگیری از هدر رفت آب میتوان بازیافت آن و به حداقل رساندن استفاده از آب را پیشنهاد داد.
نظر کمیته فنی اداره کل منابع طبیعی مازندران
از سوی دیگر کمیته فنی اداره کل منابع طبیعی مازندران در نامهای به سازمان محیط زیست با ۹ بند با انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی کشور مخالفت کرده است. در این نامه آمده است که "بیش از ۱۱ کیلومتر از مسیر پیشنهادی انتقال لوله آب از جنگلهای هیرکانی عبور میکند که درصورت اجرای پروژه تخریب زیادی برای جنگل دارد. از سوی دیگر با توجه به عملیات خاکریزی و خاکبرداری هیچگونه تمهیداتی درباره مدیریت این منابع خاکی ارائه نشده است.
از جمله دیگر دلایل مخالفات منابع طبیعی با طرح انتقال آب دریای خزر این است که در طول مسیر پیشنهادی پنج ایستگاه پمپاژ در حوزه استان مازندران پیشبینی شده اما هیچگونه امکان مطالعه نقشه قابل بررسی برای نحوه انتقال نیروی برق به این ایستگاهها در مناطق جنگلی داده نشده است. از هر پنج لیتر آب دریا دو لیتر قابل شیرینکردن و ۳ لیتر شورآبه و پساب است، محیط زیست باید پیشبینی کند که با این حجم شورآبه و پساب قرار است چه کار کند."
بر سر دریا و جنگل چه خواهد آمد؟
کارشناسان جنگل نیز بر این باورند که ۶۳ کیلومتر از طرح شیرینسازی و انتقال آب خزر به کویر مرکزی از قلب جنگلهای هیرکانی میگذرد. چه اتفاقی باید بیفتد که دستگاه متولی جنگل متوجه اوضاع وخیم منابع طبیعی بشوند و این نابودی را ببینند؟ این که ما میگوییم ۳۰ سال دیگر جنگلهای شمال از بین میرود، حرف نیست، واقعیت است. وظیفه سازمان جنگلهاست که به طرح انتقال آب خزر وارد شود و مقابل تخریبها بایستد.
همچنین گفته میشود تهیه آب از راه انتقال آب خزر به کویر، علاوه بر تخریبهای فراوان بسیار گران نیز تمام میشود. اگر بخواهیم آب خزر را در ساحل شمال شیرین کنیم، شوری به جامانده در خزر، تمام آبزیان این دریاچه را از بین خواهد برد و اگر در مقصد شیرین کنیم، خاک مقصد شورتر و کویریتر خواهد شد.
علاوه بر آن، این انتقال، جنگلهای هیرکانی را بهشدت در خطر تخریب و نابودی قرار میدهد؛ در حالی که دریاچه خزر میراث بینالمللی است که حیات آن برای اکوسیستم زمین اهمیت دارد و نابودی آن بر کشورهای زیادی از جمله ایران، آثار بسیار جدی و ناگواری خواهد گذاشت.
گفته میشود انتقال آب دریای خزر هیچ توجیه اقتصادی ندارد، باعث تخریب جنگلهای هیرکانی میشود، اکوسیستم دریای خزر را از بین میبرد و باعث شورتر شدن دریا میشود و دهها دلیل دیگر همه به بهانه این که سمنان تشنه است و آب میخواهد. جالب این که اگر هدف طرح این است چرا به راههای جایگزین و کم هزینهتری فکر نشده است.
جالب این که بدانیم در ایران فقط در بخش کشاورزی حداقل ۱۵ میلیارد متر مکعب آب طی یک سال قابل صرفهجویی است. از این رو نباید به روشهای گرانقیمت تهیه آب شیرین روی آورد و به جای آن که سرمایهای را برای نمکزدا کردن آب به کار بگیریم، اقدامات بهینهسازی در بخش کشاورزی انجام دهیم؛ چرا که ممکن است اقدامات بهینهسازی در زمینه کشاورزی آب بیشتری نسبت به شیرین کردن آب دریای خزر فراهم کند.
آن طور که از جزئیات این طرح برمیآید، قرار است این طرح بهصورت دو خط لوله به طول ۱۶۰کیلومتر از سواحل دریای خزر در مجاورت نیروگاه نکا آغاز و پس از عبور از شالیزارها و مناطق جنگلی در استان مازندران در مسیر خط لوله نکا - ری، امتداد و از منطقه دوآب وارد منطقه خطیرکوه در استان سمنان شود و خطوط لوله در نهایت با عبور از تونل چشمه روزبه در حوالی شهر شهمیرزاد به دو شاخه تبدیل خواهد شد که یک خط لوله به سمت دامغان و شاهرود به طول ۱۷۲ کیلومتر و دیگری به سمت سمنان به طول ۱۳۲ کیلومتر کشیده خواهد شد.
لولهگذاری و ساخت ایستگاههای متعدد پمپاژ، ایجاد جاده دسترسی و عبور ماشینآلات سنگین از کهنترین و حیاتیترین رویشگاه سبز ایران یعنی جنگلهای هیرکانی برای انتقال آب خزر به سمنان، سبب تکهتکه شدن و آسیب جبرانناپذیر به این پهنه جنگلی بهشدت حساس میشود.
عزیز عابسی - محقق، پژوهشگر و استاد دانشگاه - در رابطه با همین لولهگذاری و تاثیراتش بر محیط زیست به ایسنا میگوید: انتقال آب شور به مقصد، به دلیل آن که از لحاظ فنی، نمکزدایی صد درصد آن به روشهای معمول اساسا امکان پذیر نبوده و هزینه پمپاژ آب به ارتفاع ۲۳۰۰متری بالاخص برای آب شور با چگالی بالا سرسامآور بوده، بسیار دور از منطق اقتصادی و مهندسی است؛ علاوه بر این، مشکلات خوردگی خطوط لوله و نشتهای محتمل در مسیر خط انتقال، ریسکهای اقتصادی آن را در کنار نگرانیهای زیستمحیطی بهشدت افزایش میدهد.»
بررسی وجه اقتصادی طرح
فارغ از همه تبعات محیط زیستی این طرح و حتی تبعات بالای اجتماعی و اقتصادیاش، این طرح از نظر اقتصادی هم مقرون به صرفه نیست. هزینه یک لیتر آب شیرین شده ماحصل از این طرح بیشتر از تولید یک لیتر کوکاکولا خواهد بود اما هزینه انتقال آب خزر به سمنان چقدر است؟ محمد رهبری - مجری سابق طرح مطالعات نمکزدایی و انتقال آب از دریای خزر - در رابطه با هزینه سرمایهگذاری و اجرای این طرح میگوید: هزینه سرمایهگذاری و اجرای این طرح با توجه به محاسبات صورت گرفته در سال ۱۳۹۶ و قبل از تحولات اخیر اقتصادی در کشور حدود ۵۱۰۰ میلیارد تومان برآورد شده است.
البته نحوه تامین مالی این طرح از محل بودجه عمومی شامل مبلغی بالغ بر ۳۸۰۰ تومان به ازای هر متر مکعب محاسبه شده است و هزینه اجرای آن از محل صندوق توسعه ملی ۴۲۰۰ تومان همچنین تامین مالی از طرف بورس و با توجه به پیشبینی بهره سالانه ۲۰ درصدی برابر ۵۷۰۰ تومان به ازای هر متر مکعب برای سال ۹۵ در نظر گرفته شده است.
پیش از این هم ایرج حیدریان - مدیرعامل شرکت آب منطقهای استان سمنان - در رابطه با هزینه انتقال آب خزر به سمنان اعلام کرده بود طرح انتقال آب از دریای خزر به سمنان در فهرست بهای مالی سال ۱۳۹۵، حدود ۶۰۰۰ میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد.
موضع وزارت نیرو چیست؟
بر اساس این گزارش، رضا اردکانیان - وزیر نیرو - در حاشیه جلسه هیئت دولت در جمع خبرنگاران در پاسخ به سوالی درباره طرح انتقال آب دریای خزر به سمنان اظهار کرد: طبق قانون پروژههای منابع آب و به ویژه پروژههای بزرگش در مرحله اول نیازمند تخصیص آب است که عمدتا بر مبنای نیاز است. یعنی مطالعاتی انجام میشود و بر اساس آن موافقت اولیه ای برای تخصیص اولیه آب صورت میگیرد و بعد سازمان محیط زیست در این زمینه مجوز زیست محیطی میدهد و بعد از آن وزارت نیرو باید تخصیص اولیه خود را بدل به مجوز نهایی کند.
وی افزود: خوب است بدانیم این سه مرحله موازی هم نیستند بلکه در طول یکدیگرند. در خصوص انتقال آب از دریای خزر به فلات مرکزی مجوز اولیه مربوط به سال ۱۳۹۱ است و بعد از آن سازمان محیط زیست بررسیهای شان را انجام میدهند که یا مجوز زیست محیطی صادر شود، یا صادر نشود و یا مشروط صادر شود. تا سال ۹۶ هیچ علامتی از این جهت وجود ندارد و طرف حساب هم معمولاً مجری طرح است که در این پروژه شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران است. در سال ۹۶ یک مجوز مشروط داده شده اما چون شرطش عملیاتی نبوده در سال ۹۷ یک مجوز مشروط دیگر داده شده که آن هم عملیاتی نبوده و آنچه در این روزها رخ داده، نه موافقت با طرح است، نه مخالفت با طرح است، نه موافقت مشروط است، نه بررسی مجدد طرح است.
اردکانیان ادامه داد: یک جلسه با حضور معاونان محیط زیست، مدیر کل حفاظت محیط زیست مازندران و سمنان و یک مدیرکل از وزارت نیرو، سلسله اطلاعاتی را خواستند تا مطالعات جدید انجام گیرد و آن را بررسی کنند. این همه ماجرا است و کار هنوز در همان مرحله ای است که پیش از این بوده است.
اردکانیان در پاسخ به این پرسش که گفته میشود دلیل اصلی انتقال آب دریای خزر به سمنان، وجود زادگاه رئیس جمهوری در آن استان است، اظهار کرد: من همیشه گفته ام که دولت و همه وزرا بر اساس قانون، همه ملاحظات فنی، زیست محیطی و اجرایی را در نظر بگیرند و غیر از این هم نخواهد بود.
خزر به سرنوشت دریاچه ارومیه دچار میشود؟
در این راستا، یک کارشناس با طرح این سوال که چرا مصرف آب در سمنان مدیریت نمیشود که نیاز به انتقال آب نداشته باشیم به ایسنا گفت: انتقال آب خزر به عنوان یک اکوسیستم بستر آبی به فلات مرکزی از لحاظ محیط زیستی احتیاج به ارزیابی دقیق تری دارد. باید بررسی شود این پروژه را چه کسانی ارزیابی محیط زیست کردهاند؟ در ایران دانشمندان زیادی در زمینه ارزیابی محیط زیستی وجود دارد آیا این پروژه را این دانشمندان بررسی کردهاند؟ پروژه انتقال آب خزر یک پروژه ملی است که یک نفر، یک شرکت و یا یک دانشگاه نمیتواند آن را به تنهایی ارزیابی کند.
ایمان لیاقتی با بیان اینکه چرا نیاز آبی فلات مرکزی ایران باید از خزر تامین شود گفت: به گفته یکی از نمایندگان مجلس نیاز آبی سمنان میتواند از سد لار تامین شود. همچنین میتوانیم منابع آبی در سمنان به نحوی مدیریت کرد که احتیاجی به این انتقال نداشته باشد.
وی با تاکید بر این که باید آمایش سرزمین در حوزه آب را در دست داشته باشیم تاکید کرد: میتوان در سمنان الگوی کشت را به گونهای تنظیم کرد که نیاز آبی کمتری داشته باشد، این نوع پروژهها از دهه ۶۰ میلادی گریبان کشورهای در حال توسعه را گرفته و پول آن به جیب تولید کنندگان اداوت این پروژهها میرود.
لیاقتی با تاکید بر این که یکی از مشکلات عمده کشورهای در حال توسعه اجرای پروژهها پرستیژی است اظهار کرد: این پروژهها فایدهای برای اقتصاد و اکوسیستم ندارد، ما حق نداریم اکوسیستمهای خود را از بین ببریم.
وی در ادامه با اشاره به وضعیت دریاچه ارومیه گفت: این سوال مطرح است که چرا دریاچه ارومیه خشک شده و سالهاست که در طی احیای آن هستیم. غافل از این که کسی به این سوال توجه نمیکند که چرا وضعیت دریاچه ارومیه باید به این نقطه برسد.
او ادامه داد: اگر سالهای قبل پروژههای غلطی را اجرا نمیکردیم و سیب را جایگزین انگور نکرده بودیم و یا در اطراف دریاچه ارومیه توسعه بیرویه کشاورزی نداشتیم، این اتفاق برای این دریاچه نمیافتاد؛ در حال حاضر هم در مورد دریاچه خزر باید به عواقب آن توجه کنیم.
انتهای پیاممنبع: ایکنا
کلیدواژه: خبرگزاری قرآن دریاچه ارومیه خزر انتقال آب سامان محیط زیست ایکنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۵۰۷۲۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وضعیت دریاچه ارومیه برخلاف خوشبینیها بحرانی است!
به گزارش تابناک، اعتماد نوشت: هفته اول فروردین، علی سلاجقه، رییس سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرد: «به دنبال رهاسازی آب از سدها در زمان مناسب و زمانی که کشاورزان به آب نیاز نداشتند و همچنین با افزایش حدود ۸۰ تا ۸۵ درصدی میانگین بارشها نسبت به سال قبل، میانگین حجم آب دریاچه حدود ۵۵ تا 60 درصد نسبت به پارسال افزایش یافت و حجم آب دریاچه ارومیه تقریبا به حدود ۱۶ میلیارد لیتر افزایش پیدا کرد که نسبت به سال قبل دو برابر شد.»
جدیدترین خبر را هم سخنگوی صنعت آب در نشست خبری هفته قبل خود گفت و اعلام کرد: «تراز آب دریاچه ارومیه نسبت به سال قبل ۱۲ سانت و نسبت به ابتدای سال آبی (مهر 1402) ۶۰ سانت افزایش داشته و حجم آب موجود در دریاچه ۲.۲ میلیارد مترمکعب تخمین زده میشود.»
این اخبار در حالی منتشر شده که آبان پارسال، مرکز تحقیقات سنجش از دور دانشگاه صنعتی شریف در آخرین گزارش خود اعلام کرد که طبق آخرین تصاویر ماهوارهای، در فاصله آبان 1401 تا آبان 1402، از سطح 878 کیلومتر مربعی آب دریاچه ارومیه، حدود 80 درصد خشک شده و فقط 170 کیلومتر مربع و معادل 4 درصد از سطح آب دریاچه باقی مانده که مساوی با مرگ قطعی دریاچه ارومیه است.
این گزارش واکنشی به ادعای سخنگوی صنعت آب بود که شهریور پارسال خشک شدن دریاچه ارومیه را تکذیب و اعلام کرد: « هم اکنون حجم این دریاچه به یک میلیارد و ۳۶۰ میلیون مترمکعب رسیده در حالی که سال ۱۳۹۴ این عدد یک میلیارد مترمکعب بوده و ارتفاع آب حدود ۹ سانت بیشتر از سال ۱۳۹۴ است .در مهرماه سال ۱۳۹۴ تراز دریاچه ارومیه ۱۲۷۰.۰۴ بود، اما اکنون این عدد به ۱۲۷۰.۱۸ رسیده که نشاندهنده افزایش تراز دریاچه ارومیه است. مساحت دریاچه ارومیه هزار کیلومتر است در حالی که این عدد در سال ۱۳۹۴ حدود ۷۰۰ کیلومتر بوده است.»
در مقابل این ادعا در گزارش مرکز تحقیقات سنجش از دور دانشگاه صنعتی شریف و با استفاده از تصاویر ماهوارهای اعلام شد: «... در آبان 1400 حدود 900 کیلومتر مربع از سطح آب دریاچه کاسته شده که این کاهش در سالهای بعد هم ادامه داشته تا که در آبان 1401، سطح آب دریاچه به کمتر از 880 کیلومتر مربع رسیده است. سطح آب موجود در دریاچه ارومیه در ۷ آبان ۱۴۰۲ به عدد ۱۷۰ کیلومتر مربع رسیده که نسبت به سطح متناظر با تراز اکولوژیک این دریاچه ۴۳۳۳ کیلومتر مربعی، تنها ۴ درصد وسعت آن باقی مانده است. این سطح کمتر از یک چهارم آن مقداری است که پیش از این در سال ۱۳۹۴ به عنوان کمترین سطح دریاچه ثبت شده بوده است. برآورد میشود که حجم آب موجود در دریاچه ارومیه به حدود عدد ۴۵ میلیون متر مکعب رسیده است.»
محمد درویش، عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور در واکنش به اظهارات مسوولان حوزه محیط زیست و صنعت آب و استان آذربایجان غربی درباره بهبود وضع دریاچه ارومیه در فروردین امسال و سرنوشت دریاچه در ماههای آتی سال میگوید: «وضعیت فعلی دریاچه ارومیه، حاصل یک اتفاق طبیعی است.
میزان بارندگی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه تا 31 فروردین ماه امسال در طول 55 سال اخیر بیسابقه بوده و حتی در دوران طلایی و سال 1375 که دریاچه ارومیه 33 میلیارد متر مکعب آب داشت هم، چنین بارشی را حوضه آبریز دریاچه شاهد نبودیم و با یک سال کاملا استثنایی روبهرو هستیم که میزان بارندگیها، حداقل 20 درصد بیش از میانگین 55 ساله بوده و بنابراین، دوستان در این زمینه هیچ هنری به خرج ندادهاند چون دلیل ورود حدود یک و نیم تا دو میلیارد متر مکعب آب به دریاچه، بارشهای مستقیم در سطح دریاچه و سرریز آب سدها به سمت دریاچه است.
مسوولان زمانی میتوانند بگویند که در احیای دریاچه ارومیه موفق بودهاند که در یک سال آبی نرمال و در خشکسالی، اعلام کنند که با پلمب چه تعداد چاه و با تغییر کاربری چند هکتار اراضی و با چه میزان کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی و صنعت و با تصفیه چه میزان پساب، چه میزان آب به دریاچه وارد شده است. اگر این اقدامات انجام شود، در واقع همان 27 بند مصوب ستاد احیای دریاچه ارومیه اجرا شده است؛ مصوباتی که به دریافت اعتبار 1.1 میلیارد دلاری برای احیای دریاچه منجر شد.
بنابراین، آنچه امروز از بالا آمدن سطح آب دریاچه ارومیه شاهدیم، کار مسوولان نبوده بلکه کار خدا و کار آسمان بوده و مسوولان مطلقا در این زمینه هیچ هنری به خرج ندادهاند. مسوولان اگر میتوانستند، باز هم جلوی رهاسازی سدها را میگرفتند چنان که همین حالا، نمایندگان استان آذربایجان غربی اصرار دارند که دو سد جدید در حوضه آبریز دریاچه ارومیه افتتاح شود در حالی که هم اکنون 101 سد در این حوضه در حال بهرهبرداری است و فقط بهرهبرداری از 4 سد را متوقف کردند.
در کدام کشور سراغ دارید که در یک حوضه آبریز، تعداد سدها را از 11 سد به 105 سد افزایش بدهند و تمام شریانهای ورودی دریاچه را قطع کنند؟ حجم ذخیرهسازی این سدها، 4.5 میلیارد متر مکعب اما حقابه دریاچه ارومیه 3.4 میلیارد متر مکعب است و وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی و استانداری آذربایجان غربی و سازمان حفاظت محیط زیست، زمانی میتوانند بگویند که دریاچه را احیا کردهاند که اعلام کنند این حقابه، هر سال تحت هر شرایطی و به هر قیمتی در اختیار دریاچه قرار میگیرد.»
محمد درویش بابت تبعات خشک شدن دریاچه ارومیه و آسیبهای اقتصادی، اجتماعی و امنیتی این فاجعه برای استانهای همجوار و کشورهای همسایه هشدار میدهد و میگوید: «سه استان کردستان، آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه قرار گرفتهاند. وسعت حوضه آبریز دریاچه ارومیه 5 برابر کشور لبنان است و اثرات راهبردی فروپاشی حوضه آبریز دریاچه بر 10 استان ایران و همچنین، کشورهای همجوار شامل جمهوری آذربایجان، ارمنستان، ترکیه و عراق غیر قابل انکار است.
به دنبال خشک شدن دریاچه، برخاستن ذرات غبار و نمک با قطر کمتر از 10 میکرون، نه تنها باعث شیوع سرطان خون و افزایش فشار آسمُزی در انسان میشود، بلکه کیفیت فتوسنتز را مختل میکند و توان ریسک پذیری را در منطقه کاهش میدهد و افزایش مهاجرت را دامن میزند که همین پدیده به تنهایی یک پدیده امنیتی بسیار خطرناک است. با توجه به اینکه یکی از بالاترین تراکمهای جمعیتی کشور در حوضه آبریز دریاچه ارومیه است، اگر قابلیت سکونتگاهی این حوضه به هر دلیل از بین برود، فشار این تخریب به استانهایی همچون قزوین و زنجان و اردبیل منتقل میشود که همین امروز هم با بحران مواجهند و این بحرانها علاوه بر رشد حاشیه نشینی، تبعات امنیتی جبرانناپذیری به دنبال خواهد داشت.»
پیشبینی این کارشناس محیط زیست، نقطه مقابل خوشبینیهای دولت است. درویش 6 ماه آینده را میبیند؛ روزهای گرم شهریور ماه که تصاویری از بستر خشکیده دریاچه ارومیه منتشر خواهد شد و در تکمیل پیشبینی خود میگوید: «با افزایش گرما و افزایش مصرف آب در بخش کشاورزی، حتما دریاچه تا 6 ماه آینده خشک خواهد شد چون مسوولان هیچ تمهیدی برای پلمب چاهها یا رهاسازی آب از سدها یا کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی در نظر نگرفتهاند. با وجود اخباری که اخیرا درباره افزایش 12 سانتیمتری سطح آب دریاچه ارومیه منتشر شده، مسوولان در برنامه احیای دریاچه با شکست روبهرو شدهاند و متاسفم که در اثنای انتشار این اخبار، به این فکر نیستند که وقتی 6 ماه بعد و با گرم شدن هوا، همین میزان آب از کف دریاچه ناپدید بشود، چه جوابی به مردم و رسانهها خواهند داد؟»
در این سالها به کرات گفته شد که یکی از دلایل خشک شدن دریاچه ارومیه، کشاورزی غیراصولی و پرآببر و برداشت بیرویه آب در بخش کشاورزی بوده و حتی محمد درویش هم در گفتوگوی خود مصداقهایی از افزایش وسعت زمینهای کشاورزی و رشد تعداد چاههای مجاز و غیرمجاز ارائه داد اما اهالی استان آذربایجان غربی و همسایگان دریاچه، جور دیگری به مساله خشک شدن دریاچه ارومیه نگاه میکنند و معتقدند که باید سیستم «مقصریاب» متوقف شود چون اگر قرار به پیدا کردن مقصران واقعی باشد، آن وقت معلوم خواهد شد که برخلاف تصور عمومی، کشاورزان استان آذربایجان غربی هیچ نقشی در خشک شدن دریاچه نداشتهاند.
یوسفیراد هم مثل کارشناسان واقع بین محیط زیست، خوشبینی پایداری نسبت به استمرار اوضاع این روزهای دریاچه ندارد و میگوید: « افزایش تراز دریاچه به دلیل بارشهای خوب و رها سازی سدها بوده اما مطمئن باشید که شهریور ماه، این تراز حتی بحرانیتر از سالهای گذشته هم میشود. به نظر من رهاسازی این حجم آب شیرین به شورهزار دریاچه ارومیه، یک کار پوپولیستی است.
حقابه دریاچه ارومیه باید تامین شود ولی با رهاسازی آب پشت سدها، گاهی حتی فراتر از حقابه هم عمل کردهایم چون میخواستیم شعارهایمان را اجرا کنیم و مثلا مردم بدانند که این دولت بیشتر از دولت قبل برای احیای دریاچه کار کرده یا آن دولت تراز اب را افزایش داد و... شرایط امروز دریاچه، هنر دست خداست به جای آنکه اقدام قاطعانه و مستمری محسوب شود. فرض کنیم که حال خوب دریاچه مرهون اقدامات این دولت است.
آیا این دولت در اردیبهشت ماه دولت نیست؟ آن زمان وقتی دریاچه به طور کامل خشک شد، مربوط به اقدامات چه کسی خواهد بود؟ به نظر من صادقانهترین تراز آب دریاچه را در شهریورماه خواهیم دید؛ زمانی که بارندگیها قطع شده و حجم آب پشت سدها به نقطه بحرانی رسیده چون بیشتر سدهای استان و از جمله سد شهر چای در ارومیه یا سد مهاباد یا سد بوکان، برای تامین آب شرب شهرها ایجاد شده و به همین سبب، سدهای استراتژیک محسوب میشوند اما مسوولان به بهانه آبیاری تراز دریاچه ارومیه، حتی مصرف آب شهروندان را به خطر میاندازند در حالی که در ایران و جهان، تعداد زیادی دریاچه خشک شده و دریاچه ارومیه، اولین دریاچهای نیست که با بحران خشک شدن روبهرو شده بلکه نمونههای زیادی از دریاچههای نمکی خشک شده در سراسر جهان و حتی در کشورهای همسایه مثل ترکمستان و ازبکستان و حتی در شمال شرق ایران داریم.
ستاد احیای دریاچه ارومیه در همه این سالها میتوانست به این فکر بیفتد که بخشی از دریاچه قابل احیا نیست و مثلا شمال دریاچه و از سلماس تا ارومیه به دلیل محدودیت منابع آبی، ممکن بود با اقداماتی قابل کشت شود و در عوض، باقی مناطق دریاچه احیا شود. جالب است که این بار، آب سدها در نقاط قابل عکسبرداری رهاسازی شده در حالی که وضعیت شمال دریاچه ارومیه، فرقی نکرده و حتما با گرمتر شدن هوا، شاهد تبخیر و عقبنشینی و عقبرفت همین میزان آب موجود در دریاچه خواهیم بود و حتما آب در نقاطی مثل بخشهای شمالی که کمتر از دو یا سه متر عمق دارد، حتی خیلی زودتر از مرداد و شهریور تبخیر میشود و این نقطه به شورهزار تبدیل خواهد شد.»