۱۰ نکته درباره مغز و تواناییهای آن؛ بیشتر از انیشتین از مغزمان استفاده میکنیم؟
تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۵۲۴۲۱۱
آفتابنیوز :
دانشمندان میگویند که اینطور نیست و مغز ما پر مصرفترین و پیچیدهترین بخش بدن ما است که کارهای زیادی از آن برمیآید، از توانایی تولید جریان الکتریسیته گرفته تا ذخیره اطلاعات تا بینهایت.
در این گزارش با ۱۰ نکته جالب درباره مغز و تواناییهای آن آشنا میشوید.
۱- عضوی بدون حس
با اینکه مغز پر از رگهای خونی و دریافتکنندههای درد است اما درد در خودش را حس نمیکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
۲- پرمصرفترین عضو بدن
مغز در مقایسه با دیگر اعضای بدن، زیادهخواهترین عضو بدن و در عین حال کارآمدترین آنها است. مغز حدود ۳ درصد از وزن بدن را به خود اختصاص داده است اما برای ادامه کار خود حدود ۳۰ درصد از حجم خون بدن را لازم دارد. این حجم از خون باعث میشود که مغز همواره سرزنده و البته سرعت واکنشهایش هم در بالاترین حد ممکن باشد. محققان میگویند که مغز در ۱۰۰۰۰/۱ ثانیه به محرکها واکنش نشان میدهد.
۳- استفاده از مغز، حتی بیشتر از انیشتین!
بیشتر مردم باور دارند که تنها از بخش کوچکی از مغز خود استفاده میکنند. اما این مسئله تصوری است که به خاطر فیلم های علمی- تخیلی و گزارشهای غیر علمی در اکثر مردم پدید آمده است. جالب است بدانید که در اکثر اوقات ما در حال استفاده از حداکثر ظرفیت مغز خود هستیم. واقعیت این است که مغز انسان دائماً در حال فعالیت است. احساس کردن، پردازش کردن، حرکت کردن و حتی خواب دیدن، همه محصول فعالیتهای مغز است. مغز ما حتی هنگامی که ما در خواب عمیق هستیم، شدیداً در حال کار کردن است.
۴- مصرف زیاد انرژی
نتایج یک تحقیق نشان میدهد که بخش زیادی ار انرژی کودکان پیش دبستانی صرف رشد مغزشان میشود. محققان نشان دادند زمانی که مغز کودکان در حال رشد است، رشد جسمانی کمتر میشود تا انرژی بیشتری به مغز اختصاص پیدا کند. اما در دوران بلوغ که رشد جسمی بیشتر میشود، مغز با سرعت کمتری رشد میکند. مغز برای اینکه کار خود را درست انجام بدهد، نیاز به تغذیه و مواد غذایی مناسبی دارد. کودکان کم سنوسالی که هنوز مراحل رشدشان کامل نشده و در حال یادگیری و رشد هستند نیاز بیشتری به انرژی و تغذیه خوب دارند.
۵- تغییر کار عصبها
تواناییهای مغز در طول زمان و با توجه به نیازهای ما تغییر میکند و خود را با شرایط جدید زندگی تطبیق میدهد. مطالعات نشان میدهد که شبکههای عصبی مغز که مرتبط با دیدن هستند در افرادی که نابینا متولد میشوند تغییر میکند. عصبهای حسی بینایی در مغز افراد نابینای مادرزاد، برای پردازش صداها، تغییر شکل میدهند. به همین دلیل افرادی که دچار مشکل در یکی از اندامهای حسیشان میشوند اندامهای دیگرشان قویتر میشود تا این ناتوانی را جبران کنند.
۶- منحصربهفرد، مثل اثر انگشت!
تحقیقات نشان میدهند که شیوه کار مغز هر نفر مختص خودش بوده و با دیگران تفاوت میکند. محققان از الگوهای نوار مغزی متوجه شدند که مغز هر فردی الگوی عملکرد مخصوص به خودش را دارد و شاید به همین دلیل است که هر فرد با فرد دیگر از نظر شخصیت و رفتار متفاوت است. محققان از این مسئله اینطور نتیجه گرفتهاند که اگر فعالیتهای مغزی هر فردی مختص به خودش است احتمالاً هر فردی الگوی مراقبت و درمان مخصوص به خودش را هم دارد.
۷- مغزی کوچکتر از انسان اولیه
خیلیها تصور میکنند که مغز انسان امروزی بزرگتر از مغز انسانهای اولیه است اما مطالعات باستانشناسی نشان میدهد که مسئله کاملاً برعکس است. محققان با بررسی اسکت انسانهای اولیه متوجه شدند که با گذشت زمان حجم مغز انسانها کمتر و کمتر شده است. بعضی از دانشمندان تصور میکنند که دلیل این مسئله تغییر شکل بدن و کوچکتر شدن بدن انسان امروزی است. بدن انسان امروزی در طول ۱۰ هزار سال گذشته، نسبت به اجدادش کوچکتر شده است و به همان نسبت مغز کوچکترین هم دارد. اما دلیل کوچکتر شدن مغز چیست؟ هرچه بدن بزرگتر باشد سیستم عصبی بیشتر و بزرگتری هم دارد. به همین خاطر به میزانی که بدن کوچکتر میشود حجم مغز هم کم میشود.
۸- تولید برق، به اندازه روشن کردن یک لامپ
سلولهای عصبی مغز همیشه در حال تولید الکتریسیته هستند. محققان علوم رایانهای نشان دادهاند که یک ربات با یک پردازشگر مجازی که به اندازه مغز انسان باهوش باشد حداقل به ۱۰ مگاوات الکتریسیته نیاز دارد. حدود ۱۰۰ میلیارد سلول در مغز در حال تولید الکتریسیته هستند. هرچه مغز سریعتر کار کند تولید الکتریسیته هم بیشتر میشود. سرعت فعالیت مغز بسیار بیشتر از بزرگترین کامپیوترهای دنیا است. میزان پردازش مغز به دلیل فعالیتهای الکتریش به حدی است که میتواند با سرعت ۲۴۰ کلیومتر بر ساعت اطلاعات را از همه نقاط بدن به مغز منتقل کند. این فعالیتهای مغز در هنگام بیداری میتواند میزانی از الکتریسته را تولید کند که با آن میتوان یک لامپ کوچک را روشن کرد.
۹- هماهنگ شدن امواج مغز آدمها
محققان میگویند، امواج مغزی نوازندگان یک گروه موسیقی با هم هماهنگ میشود. آنها با نصب گیرندههای امواج مغزی روی سر ۱۶ عضو از یک گروه موسیقی، متوجه شدند که شیوه عمل ناقلهای عصبی و حتی ضربان قلب نوازندگانی که در یک گروه موسیقی همنوازی میکنند، به یکدیگر شبیه میشود.
۱۰- ذخیره اطلاعات تا بینهایت
حافظه کامپیوترها همیشه گنجایش مقدار مشخصی از اطلاعات را دارد، اما مغز میتواند تا بینهایت اطلاعات را درون خود ذخیره کند اما کمبود خواب میتواند بر این توانایی اثر بگذارد و قابلیت ذخیرهسازی اطلاعات را کاهش دهد.
منبع: thehealthy/ترجمه از ایرنا
منبع: خبرگزاری ایرنامنبع: آفتاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۵۲۴۲۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سه نکته برای آموختن درباره صبر و عدم صبر از غزالی
فرارو-لیز بوکار؛ متخصصی برجسته در حوزه اخلاق دینی و استاد دین در دانشگاه نورث ایسترن در بوستون است. بوکار به دلیل آثارش برنده جایزه نیز شده است. آثار نوشتاری، تدریس و سخنرانیهای عمومی او طیف گستردهای از موضوعات را پوشش میدهند از جراحی تغییر جنسیت گرفته تا سیاست لباسهای مذهبی، اما عموما بر این تمرکز دارد که چگونه درک عمیقتر تفاوت مذهبی میتواند حس ما را از درست و خوب بودن تغییر دهد. تازهترین کتاب او تحت عنوان "دزدیدن دین من: نه فقط هر گونه تملک فرهنگی" است. او در آن کتاب معضلات اخلاقی شکل آشفته تصاحب فرهنگی را باز میکند: وام گرفتن از آموزههای مذهبی، مناسک، و لباس به دلایل سیاسی، اقتصادی و درمانی. او حجاب را یک علاقه فمینیستی و نمادی از اتحاد مسلمانان قلمداد میکند. او حجاب را گونهای از انواع لباسهای فرهنگی قلمداد کرده که حتی میتواند تبدیل به مُد شود.
به گزارش فرارو به نقل از کانورسیشن، از کودکی به ما گفته میشود که صبر یک فضیلت است و چیزهای خوبی نصیب افراد صبور خواهد شد. بنابراین، بسیاری از ما روی پرورش صبر کار میکنیم. این عمل اغلب با یادگیری منتظر ماندن برای نوبت با یک اسباب بازی مورد علاقه در دوران کودکی آغاز میشود. در بزرگسالی تلاش میکنیم با صفهای طولانی در بخش وسایل نقلیه موتوری یا در مورد سرعت کُند تغییرات سیاسی صبور باقی بمانیم.
در روایات دینی صبر بیش از حد انتظار و یا حتی بیش از تحمل سختی است. اما این بیشتر بودن صبر چیست و چگونه صبور بودن از ما انسانهای بهتری میسازد؟
نوشتههای "ابوحامد غزالی" متفکر ایرانی مسلمان دوره قرون وسطی میتواند به ما بینشی ارائه دهد یا به ما کمک کند تا بفهمیم چرا باید صبر و شکیبایی را تمرین کرده و هم چنین به ما در زمانی که نیازی نیست صبور باشیم خواهد گفت.
غزالی که بود؟غزالی که در سال ۱۰۵۸ میلادی در ایران متولد شد به عنوان یک فقیه، فیلسوف و متکلم مورد احترام بود. او برای دفاع از اسلام به نقاطی مانند بغداد و بیت المقدس سفر کرد و استدلال نمود که بین عقل و وحی تضادی وجود ندارد. به طور خاص او به دلیل تطبیق فلسفه ارسطو که احتمالا آن را با ترجمه عربی خوانده بود با الهیات اسلامی شهرت داشت. غزالی نویسندهای پرکار بود و یکی از مهمترین آثار او "احیاء علوم دینی" یا "احیاء العلوم الدین" راهنمای عملی برای داشتن زندگی اخلاقی مسلمان است. این اثر در مجموع از چهل جلد تشکیل شده که در چهار بخش هر کتاب تنظیم شده است. بخش اول به شعائر اسلامی میپردازد. بخش دوم به آداب و رسوم محلی بخش سوم به رذائلی که باید از آنها اجتناب ورزید و بخش چهارم به فضائلی میپردازد که باید برای آن تلاش کرد. بحث غزالی از صبر در جلد سی و دوم از بخش چهارم "درباره صبر و شُکر" یا گکتاب الصبر والشکر" آمده است.
او صبر را به عنوان یک ویژگی اساسی انسانی توصیف میکند که برای دستیابی به اهداف ارزش محور بسیار مهم است و البته هشداری را برای زمانی که نیاز به بی صبری وجود دارد ارائه میدهد.
صبر چیست؟به گفته غزالی انسانها دارای انگیزههای رقابتی هستند: انگیزه دین و انگیزه میل و هوی و هوس. زندگی عرصه مبارزه بین این دو انگیزه است که او آن را با استعاره نبرد توصیف میکند: "حمایت از انگیزه مذهبی از جانب فرشتگان است که سپاهیان خدا را تقویت میکنند در حالی که حمایت از انگیزه میل و هوی و هوس از جانب شیاطین است که دشمنان خداوند را تقویت میکنند. میزان صبر ما چیزی است که تعیین میکند چه کسی برنده نبرد است".
غزالی میگوید: "اگر فردی ثابت قدم بماند تا انگیزه دینی پیروز شود سپاهیان خدا پیروز میشوند و او به سپاه صابرین میپیوندد، اما اگر سست شود تا هوی و هوس بر او غلبه کند به پیروان شیاطین میپیوندد". به عبارت دیگر، برای غزالی صبر عامل تعیین کنندهای است که نشان میدهد آیا ما از تمامی ظرفیت بالقوه انسانی خود برای زندگی اخلاقی استفاده میکنیم یا خیر.
صبر، ارزشها و اهدافاز نظر غزالی برای مسلمان خوب بودن نیز صبر لازم است. اما درک او از چگونگی کارکرد صبر بر یک نظریه اخلاقی استوار است و میتواند خارج از جهان بینی صریحا اسلامی آن به کار رود.
همه چیز با تعهد به ارزشهای اصلی آغاز میشود. برای مسلمانی مانند غزالی این ارزشها برآمده از سنت و جامعه اسلامی یا "امت" آگاه است و شامل مواردی مانند عدالت و رحمت میشود. این ارزشهای خاص ممکن است به طور جهانی قابل اجرا باشند یا ممکن است مجموعه دیگری از ارزشها را نیز داشته باشید که برای شما مهم هستند برای مثال، تعهد به عدالت اجتماعی، یا دوست خوب بودن یا دروغ نگفتن.
زیستن به به گونهای که با این ارزشهای اصلی سازگار باشد چیزی است که زندگی اخلاقی به آن میپردازد. صبر به گفته غزالی این است که چگونه ما دائما مطمئن میشویم که اقدامات مان در خدمت این هدف است. این بدان معناست که صبر فقط تحمل درد ناشی از عصبانیت یک کودک نوپا نیست.
تحمل آن درد با هدفی صورت میگیرد. کاربرد موفقیت آمیز صبر نه با میزان رنجی که تحمل میکنیم، بلکه با پیشرفت ما به سمت یک هدف خاص مانند تربیت کودکی سالم و شاد که در نهایت میتواند احساسات خود را تنظیم کند سنجیده میشود. در درک غزالی از صبر همه ما به آن نیاز داریم تا زمانی که همه چیز بر وفق مراد ما نیست به اصول و ایدههای اصلی خود متعهد باقی بمانیم.
هنگامی که به بی صبری نیاز استیکی از انتقادات به ایده صبر آن است که میتواند منجر به انفعال شود یا برای خاموش کردن گلایه موجه بکار برده شود. برای مثال، "جولیوس فلمینگ" محقق مطالعات آفریقایی در کتاب خود با عنوان "صبر سیاه" به اهمیت "خودداری رادیکال از صبر کردن" در شرایط نژادپرستی سیستمیک میپردازد. مسلما انواعی از بی عدالتیها و رنجها در دنیا وجود دارند که نباید با آرامش آنها را تحمل کنیم. غزالی علیرغم تعهدش به اهمیت صبر در زندگی اخلاقی جایی نیز برای بی تابی و عدم صبر کردن در نظر میگیرد. او مینویسد:"در مواردی که صبر ضرر به همراه دارد صبر کردن حرام است مانند شاهد بودن بریدن دست یک پسر بدن و ساکت ماندن".
این موارد نمونههایی از آسیب به خود یا عزیزان است، اما آیا میتوان ضرورت صبر نکردن را به آسیبهای اجتماعی مانند نژادپرستی سیستماتیک یا فقر نیز تعمیم داد؟ همان گونه که برخی از دانشمندان علوم قرآنی استدلال کرده اند صبر واقعی گاهی نیاز به عمل دارد. غزالی مینویسد:"به خاطر این که صبر نیمی از ایمان است تصور نکنید که همه جا ستودنی است. آن چه مورد نظر است انواع خاصی از صبر است". به طور خلاصه همه نوع صبری خوب نیست تنها صبری که در خدمت اهداف درست باشد کلید زندگی اخلاقی است. این سوال که کدام اهداف درست هستند پرسشی است که همه ما باید برای خود به آن پاسخ دهیم.