ماجرای کلاهکهای اتمی آمریکا در ترکیه چیست؟
تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۵۲۶۵۶۷
دهههاست که گفته میشود ترکیه میزان تعداد زیادی کلاهک اتمی آمریکاست. با بالا گرفتن تنش میان واشنگتن و آنکارا، این کلاهکها به موضوعی جنجالی در آمریکا تبدیل شده است.
به گزارش گروه بین الملل قدس آنلاین، چهارشنبه هفته گذشته زمانی که رسانهها خبر بازگشت هواپیمای بویینگ حامل متخصصان اتمی آمریکا آن هم درست بر فراز دریای اژه و زمانی که عازم پایگاه هوایی اینجرلیک ترکیه بودند را منتشر کردند، خوشبینترین تحلیگران هم نمیتوانستند این احتمال را رد کنند که دولت اردوغان در پی به گروگان گرفتن ذخایر اتمی ناتو در این کشور است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تعداد دقیق تسلیحات اتمی مستقر در ترکیه روشن نیست، اما رسانهها تخمین میزنند که بین ۴۰ تا ۵۰ سلاح هستهای تاکتیکی در پناهگاههای زیر زمینی پایگاه اینجرلیک ترکیه انباشته شده باشد.
تسلیحاتی که در پی آغاز عملیات چشمه صلح و اختلاف بین ترکیه و غرب به عاملی بالقوه برای ایجاد شکاف در جبهه جنوبی ناتو تبدیل شده است.
سلاحهای اتمی آمریکا در اروپا و ترکیه چه میکند؟
استقرار این تسلیحات بخشی از برنامه دراز مدت اشتراک دراز مدت تسلیحات هستهای در ناتو است که قدمتی نزدیک به ۶۰ سال دارد.
محور اصلی این برنامه در ناتو زرادخانه هستهای ایلات متحده آمریکا به عنوان قدرتمندترین عضو پیمان ناتو بود که مهمترین عامل بازدارنده در مقابل توان هستهای و نظامی اتحاد جماهیر شوروی در سالهای جنگ سر محسوب میشد.
تا قبل از توسعه موشکهای بالستیک حامل کلاهکهای اتمی بمبهای اتمی هواپرتاب مهمترین سلاح هستهای محسوب میشدند. این مسئله استقرار بمبهای اتمی در نزدیکی خط نبرد احتمالی در اروپا را توجیه میکرد. از همین رو در سپتامبر سال ۱۹۵۴ اولین بمب هستهای هوا پرتاب را در برتانیا مستقر کرد.
مهمترین هدف آمریکا از این اقدام علاوه بر رفاهم آوردن نیرویی بازدارنده در مقابل اتحاد جماهیر شوروی، بازداشتن سایر کشورهای اروپایی از دنبال کردن برنامه هستهای مستقل بود. اگرچه این اقدام با پافشاری دوگل در خصوص استقلال اتمی فرانسه در مورد این کشور ناکام ماند، اما دلگرمی قابل توجهی برای سایر متحدان هستهای این کشور فراهم کرد.
علاوه بر بمبهای پرتاب آزاد آمریکا در دو دوره مشخص اقدام به استقرار موشکهای هستهای در کشورهای اروپایی و ترکیه کرد. دوره اول با استقرار موشکهای بالستیک میان برد ژوپیتر در ترکیه، آلمان غربی و ایتالیا در قالب طرح "نورستاد" ژنرال آمریکایی بود که با توافق خروشچف و کندی در پایان بحران اتمی آمریکا برچیده شدند.
در دوره دوم زمانی که موشکهای اس.اس-۲۰ شوروی با امکان حمل سه کلاهک در اروپای شرقی مستقر شدند، ناتو نیز موشکهای میان برد پرشینگ-۲ و تاماهاوک را در آلمان غربی و بریتانیا مستقر کرد.
از سال ۱۹۵۴ تا ۱۹۷۱ تعداد بمبهای هستهای هوا پرتاب آمریکا در کشورهای اروپایی تا سال ۱۹۷۱ به صورت مرتب افزایش یافت به گونهای که تعداد این سلاحها به ۷۳۰۰ عدد و ۲۴ سیستم تسلیحاتی گوناگون افزایش یافت.
در دهه ۷۰ با از رده خارج شدن برخی تسلیحات هستهای این تعداد به ۶۰۰۰ سلاح هستهای و در دهه ۸۰ به ۴۰۰۰ سلاح هستهای کاهش یافت. با پایان جنگ سرد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی جورج بوش رییس جمهور وقت آمریکا در ۲۷ سپتامبر ۱۹۹۱ فرمان جمع آوری تمام سلاحهای زمین پایه هستهای را صادر کرد.
در آن زمان چیزی نزدیک به ۱۴۰۰ سلاح هستهای در اروپا مستقر بود که در دهه ۹۰ به ۷۰۰ سلاح هستهای کاهش یافت و در نهایت بیل کلینتون دستور حفظ ۴۸۰ سلاح هستهای را در اروپا صادر کرد. در طول سالهای اخیر نیز بارها شایعاتی از کاهش مجدد تسلیحات هستهای منتشر شد.
بر اساس سندی که اخیراً از سوی سک سناتور آمریکایی خطاب به کمیته امنیت و دفاع مجمع پارلمانی اروپا نگاشته شده هم اکنون نزدیک به ۱۵۰ سلاح هستهای در پایگاههای کلاین بروگل در بلژیک، پایگاه بوشل در آلمان، پایگاههای آویانو و گدی توره در ایتالیا، پایگاه هوایی ولکل در هلند و پایگاه اینتجرلیک انباشته شده است.
عمده تسلیحات فوق تحت نظر اسکاداران ۷۰۱ نیروی هوایی آمریکا قرار دارد و کشورهای مربوطه با مجوز مقر فرماندهی ناتو در صورت حمله به یکی از اعضا اقدام به استفاده از این بمبها کنند. البته در نهایت این تسلیحات باید توسط هواپیماهای آمریکایی پرتاب شود.
در کنار این روشن نیست که سطح آمادگی این بمبها در چه اندازه است و آیا راه اندازی آنها منوط به حضور متخصصان آمریکایی است و یا نه؟
پایگاه اینجرلیک، قطب اتمی ناتو در ترکیه
ترکیه از مدتها پیش به عنوان یکی از اعضای ناتو از مهمترین متحدان آمریکا محسوب میشده است. پایگاه هوایی اینجرلیک مهمترین مقر هوایی ناتو و آمریکا در جبهه جنوبی این پیمان محسوب میشود. همچنین این کشور محل استقرار بخشی از سیستم راداری ضد موشکی آمریکا است که در استان آدنا مسقر شده است.
علاوه بر این بخشی از موشکهای پاتریوت متعلق به اعضای ناتو به عنوان بخشی از سامانه یکپارچه پدافندی این پیمان در این ترکیه مستقر شده است. در کنار این ترکیه به علت نزدیکی به مرزهای ترکیه محل استقرار بخشی از پایگاه شنود و نظارت الکترونیکی سازمان امنیت ملی آمریکا و آژانس اطلاعات مرکزی این کشور محسوب میشود.
استقرار سلاحهای هستهای تاکتیکی ناتو در اینجرلیک علاوه بر این که یک مانع بازدارنده در مقابل روسیه محسوب میشد، پیامی غیر مستقیم به ایران نیز نیز محسوب میشود. کشوری که مدتها از سوی کشورهای غربی در معرض اتهام دسترسی به سلاحهای اتمی قرار داشت.
بر طبق گزارش «نیویورک تایمز» استقرار این سلاحها در نزدیکی ایران پیغامی غیر رسمی به تهران محسوب میشد تا بداند که یک سلاح اتمی آماده در کنار مرزهای غربی خود آماده دارد.
البته این نکته قابل ذکر است که اعضای ناتو و کشور اروپایی هیچ گاه در مقابل دستیابی رژیم صهیونیستی به سلاحهای اتمی واکنشی نشان ندادند. سلاحهایی که اغلب بر روی موشکهای بالستیک جریکو در پایگاه هوایی پالماخیم و همچنین در زیر کوه هرمون مستقر شده و میتواند تمام خاورمیانه را به صورت مستقیم مورد هدف قرار دهد.
چه نوع سلاح اتمی در ترکیه انبار شده است؟
سلاحهای اتمی مستقر در ترکیه از مدل بمبهای اتمی مدل B۶۱ است که میتواند از هواپیماهای اف-۱۶ پرتاب شود.
این بمب اتمی و سلف آن بمب اتمی مدل B۵۷ بخشی از برنامه پنتاگون برای تنوع بخشی به سلاحهای هستهای در جنگ سرد بود. این سلاحها که از هواپیماها پرتاب میشدند، در خط دوم تهاجم هستهای پس از موشکهای بالستیک قاره پیما و میان برد قرار دارند و پس از آن معمولاً موشک کروز میان برد و کوتاه برد قرار دارند.
توسعه بمب اتمی B۶۱ از سال ۱۹۶۳ و و در آزمایشگاه ملی لوس آلاموس برای جایگزینی بمب هستهای B۵۷ آغاز شد. هدف از تولید این بمب علاوه بر قابلیت حمل آن توسط جنگندهها امکان تنظیم توان آن بود.
پس از خاتمه مراحل طراحی و آزمایش تولید آن به صورت انبوده از سال ۱۹۶۸ آغاز شد و به صورت گسترده بر روی بمب افکن B۵۲ و همچنین جنگندههای اف ۴ فانتوم، اف ۱۵ ایگل و اف ۱۶ نصب شد. جنگندههای اروپایی تورنادو نیز از قابلیت حمل این سلاح برخوردار بودند.
هم اکنون نیز از ۹۰۰ فروند جنگنده اف-۱۶ ترکیهای که در خدمت نیروی هوایی ایالات متحده است نزدیک به ۴۵۰ فروند قابلیت حمل این بمب را در اختیار دارند.
توان انفجاری این مدل از بمبهای اتمی به صورت دستی قابل تنظیم است و میتواند از ۰.۵ کیلوتن تا ۳۳۰ کیلوتن قابل تنظیم باشد. این امکان برای فرماندهان این مزیت را فراهم میکند تا امکان نابودی اهداف مختلف را با استفاده از این بمب داشته باشند.
هم اکنون چیزی نزدیک به ۲۵۰۰ عدد از بمبهای B۶۱ در زرادخانه هستهای آمریکا موجود است که البته بخش زیادی از آن در قالب ذخیره بوده و قابل استفاده فوری نیست. نیروی هوایی آمریکا در برنامه برای مدرنیزه کردن زرادخانه اتمی این در صدد است تا بمبهای فوق را برای استفاده در آینده بهینه سازی کند. پیشبینی میشود که این برنامه هزینهای بالغ بر ۱۱ میلیارد دلار داشته باشد.
بر اساس این برنامه بمبهای فعال موجود برای استفاده در جنگندههای اف-۳۵ بهینه سازی خواهند شد. این بهینهسازی شامل نصب نرم افزارهای جدید کنترلی و همسان شده با سیستمهای هدایتی جدید و افزایش دقت سلاح است.
طبق راهبرد جدید هستهای آمریکا سلاح هستهای با توان کمتر باید امکان نابودی دقیقتر اهداف خود را داشته باشند. این نوسازی تمکان استفاده از ذخایر موجود برای جنگنده اف-۳۵ که ستون فقرات نیرویهایی هوایی آینده ناتو خواهند بود را فراهم خواهد آورد.
اولین نمونه از نسل جدید این بمبها در سال ۲۰۱۷ و در صحرای نوادا آزمایش شد.
نقشه اردوغان برای بمبهای B۶۱ چیست؟
سئوال اصلی در این میان این است آیا واقعاً دستیابی به سلاحهای اتمی در دستورکار ترکیه قرار دارد و یا نه؟
در تمام طول جنگ سرد ترکیه از سیاست اشتراک هستهای ناتو پیروی کرده است. علاوه بر این، ترکیه در سال ۱۹۸۰ پیمان ان. پی.تی را در مجلس خود به تصویب رسانده و همچنین در سال ۱۹۹۶ پیمان جامع منع آزمایش سلاحهای اتمی را به امضا رسانده است. همچنین در سال ۲۰۰۰ ترکیه به صورت رسمی به پروتکل الحاقی نیز پیوسته است. به این ترتیب گام نهادن در مسیر دستیابی به سلاحهای اتمی میتواند تبعات سنگینی را برای ترکیه داشته باشد. از سوی دیگر ترکیه به صورت تاریخی در مسر دستیابی به تکنولوژی اتمی با تردید و اکراه حرکت کرده است. حتی در دهه ۹۰ و زمانی که ترکیه و ارژانتین برای ساخت یک راکتور اتمی به توافق رسیده بودند، دولت دمیرل به صورت یکجانبه این توافق را باطل کرد. البته هم اکنون ترکیه برای ساخت یک نیروگاه اتمی دست به دامن روسیه شده تا اولین راکتور این کشور در منطقه مرسین احداث کند.
اردوغان شاید از این جهت روسیه را برای ساخت این راکتور انتخاب کرده که پوتین همانند آمریکا شروط دردسرسازی مثل امضای توافقنامه ۱۲۳ برای ممنوعیت غنی سازی را جلوی پای ترکیه نخواهد گذاشت.
این که ترکیه بخواد برای دستیابی به سلاحهای اتمی به توقیف بمبهای اتمی B۶۱ در پایگاه اینجرلیک ترکیه اقدام کند، دور از انتظار به نظر میرسد. اول آن که جنگندههای ترکیه قابلیت حمل این سلاح را در اختیار ندارند و دوم آن به احتمال زیاد چاشنیها لازم برای انفجار این بمبها تنها توسط متخصصان آمریکایی و در شرایط اضطراری نصب خواهد شد.
با این حال اردوغان میداند که اگر این بمبها نتواند ترکیه را هستهای کند، ابزار خوبی برای تحت فشار قراردادن آمریکاست. از سوی دگر خروج این بمبها از ترکیه منجر به خروج این کشور از چتر اتمی آمریکا و به احتمال زیاد افزایش فشار روسیه در شرایط حساس خواهد شد.
ترکیه اگرچه فاصله خود را با واشنگتن بیشتر کرده اما به دنبال قرار دادن تمام تخم مرغهای خود در سبد پوتین نیست و حفظ ذخایر هستهای ناتو در اینجرلیک همچنان این توازن را برای اردوغان حفظ خواهد کرد.
منبع: فارس
انتهای پیام/
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: کلاهک های اتمی آمریکا ترکیه آنکارا سوریه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۵۲۶۵۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا ایران هسته ای برای منطقه و جهان امنیتزا است؟
علیرضا سلطانی؛ اعتماد
در روزهای اخیر به دنبال تشدید چالشهای سیاسی و امنیتی میان ایران و اسراییل (حمله اسراییل به كنسولگری ایران در سوریه و متعاقب آن حمله موشكی و پهپادی ایران به اسراییل)، بار دیگر زمزمهها پیرامون دستیابی ایران به سلاح هستهای (زمان یا ضرورت آن) در محافل سیاسی و رسانهای داخلی و خارجی افزایش یافته است.
تامل در اظهارنظرها و دیدگاههای مطرح شده نشان میدهد كه مخالفتها و مقاومتها در برابر ضرورت دستیابی ایران به سلاح هستهای به نسبت گذشته در داخل و خارج ایران كمتر و كمرنگتر شده است.
بسیاری از افرادی كه تا پیش از این به لحاظ مسائل امنیتی و نظامی، دستیابی ایران به سلاح هستهای را برای صلح و امنیت منطقهای و جهانی خطرناك تلقی میكردند با اولین درگیری مستقیم ایران و اسراییل بر مبنای سلاحهای متعارف (موشك و پهپاد) و تسهیل شرایط برای مواجهه بزرگتر و مخربتر برای منطقه، به این درك و صرافت افتادهاند كه یكی از مهمترین عوامل جلوگیری از درگیر شدن ایران و اسراییل، ایجاد توازن قدرت میان این دو كشور در سطح منطقهای است.
این توازن با توجه به بهرهمندی یكی از طرفین یعنی اسراییل به سلاح هستهای، تنها بر محور سلاح هستهای شكل میگیرد و از این منظر ضروری است ایران مانند اسراییل هر چه سریعتر و فوریتر به سلاح هستهای دست یابد تا منطقه شاهد ثبات و امنیت پایدار باشد.
این دیدگاه شاید از منظر نظریه توازن قدرت و نظریههای امنیتی نسل سوم و چهارم، چندان بیراه نباشد. به هر حال با توجه به شكسته شدن تابوی درگیری نظامی ایران و اسراییل در پی تحولات و تحركات نظامی اخیر دو طرف نسبت به یكدیگر، امكان درگیری نظامی گسترده با گستره منطقهای و حتی بینالمللی بسیار افزایش یافته است.
این شرایط خطرناك چه بسا بسیاری از تحلیلگران و حتی سیاستمداران جز طرفداران اسراییل را نسبت به ضرورت دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سلاح هستهای مجاب كرده است .
با لحاظ شرایط اخیر منطقهای میتوان انتظار داشت روند تحولات سیاسی منطقهای و بینالمللی در قبال پرونده هستهای ایران دچار تغییرات جدی شود .
غرب به رهبری ایالات متحده امریكا در طول 20 سال گذشته نتوانسته روند توسعه تدریجی توانمندی هستهای ایران را با استفاده از روشهای غیرنظامی مانند تحریمهای اقتصادی متوقف سازد. فناوری و توانمندی هستهای ایران با وجود هزینههای سنگین اقتصادی و توسعهای آن به مرحلهای از ثبات علمی و فنی رسیده است به گونهای كه میتوان این توانمندی را بومی شده تلقی كرد.
از طرف دیگر با وجود نگرانی شدید غرب نسبت به روند رو به رشد توانمندی هستهای ایران و امكان دستیابی این كشور به سلاح هستهای و در عین حال متعهد شدن نسبت به جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، در حال حاضر امكان یا توانی برای عمل به این تعهد نداشته و ندارد.
تنها امید و ابزار برای این مهم، فشارهای اقتصادی بوده است كه با وجود ضربات سهمگین این تحریمها بر اقتصاد ایران و معیشت شهروندان و رویارویی نظام سیاسی این كشور با برخی چالشها، نتوانسته بر اراده حاكمیت ایران بر ادامه این راه تاثیری بگذارد.
بنابراین اقدام نظامی بهرغم اشارههای مستقیم و غیرمستقیم امریكا و غرب برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، به دلیل عدم آمادگی لازم این كشورها از یك سو و احساس خطر نسبت به پیامدهای شدید اقدام نظامی و گسترش آن به سطوح منطقهای و بینالمللی برای یك دوره میانمدت دور از انتظار است.
در این شرایط اگر ایران به آستانه دستیابی به فناوری تولید سلاح هستهای رسیده باشد و این مهم برای امریكا و متحدین غربی آن مسجل باشد، تنها واكنش آنها میتواند پذیرش واقعیت موجود و به رسمیت شناختن عضویت ایران در باشگاه دارندگان فناوری و توانمندی تولید سلاح هستهای باشد . شرایطی كه دور از دسترس نیست.
این وضعیت برای كشورهای منطقه جز اسراییل به شكل دیگری قابل تحلیل است .
ایران هستهای بهطور عام و ایران دارای سلاح هستهای بهطور خاص همواره دغدغه و نگرانی بزرگی برای كشورهای منطقه به خصوص كشورهای حوزه خلیجفارس بوده و در این راستا كشورهای مزبور به ویژه در دو دهه گذشته تمام تلاش خود را هماهنگ با غرب برای جلوگیری از رشد قدرت هستهای ایران به كار گرفتهاند، اما نگرانی از درگیری ایران و اسراییل در جنگی متعارف كه ظرفیت منطقهای شدن بسیار بالایی دارد، میتواند ذهنیت این كشورها به رهبری عربستان سعودی را به سمت ضرورت ایجاد توازن قدرت منطقهای از نوع هستهای میان ایران و اسراییل تغییر دهد .
از سوی دیگر رهبران قدرتطلب در كشورهایی مانند عربستان، تركیه و مصر بالطبع دنبال بهانهای برای مسلح شدن به سلاح هستهای برای تضمین قدرت و بقای خود هستند.
در این میان شاید عربستان و شخص بن سلمان كه پرچم مخالفت با ایران هستهای را سالهاست برافراشته و روحیه ماجراجویی بالایی برای ورود به عرصههای جدید قدرت دارد، با بهرهگیری از بهانه ایران دارای سلاح هستهای و با استفاده از دلارهای نفتی و حمایتهای غرب و امریكا، گام در مسیر هستهای شدن و دراختیار داشتن سلاح هستهای گذاشته و با هزینهای پایین و زمانی كوتاه به نسبت ایران، به این مهم دست خواهد یافت .
مسالهای كه بارها رهبران عربستان سعودی در سالهای اخیر به آن اشاره كرده و چه بسا برای تحقق آن به لحاظ مشاهده پیشرفت هستهای ایران، گامهای عملی به صورت مخفیانه برداشتهاند. بنابراین میتوان گفت به لحاظ منطقهای هم تابوی دستیابی ایران به سلاح هستهای به نسبت گذشته تا حدود زیادی شكسته شده و این كشورها علاوه بر آمادگی برای پذیرش این واقعیت در آینده نزدیك و پی بردن به دستاوردهای سیاسی و امنیتی منطقهای آن (توازن قدرت منطقهای) درصدد كنار آمدن با آن و مهمتر بهرهگیری هوشمندانه از آن در جهت منافع سیاسی و نظامی خود برخواهند آمد .
این دیدگاه كه خاورمیانه به دلیل عقبماندگیهای سیاسی و اجتماعی و همچنین فعال بودن كانونهای رادیكالیسم و بنیادگرایی از نوع دولتی و فرقهای و بالا بدون شدت تنشهای ایدئولوژیك درون منطقهای و فرامنطقهای، فاقد ظرفیتهای فكری، سیاسی و امنیتی برای در اختیار داشتن فناوریهای مربوطه و خصوصا سلاح هستهای بوده و نباید وارد رقابت هستهای از نوع نظامی شود نیز قابل مناقشه است.
بر اساس این دیدگاه، خاورمیانه هستهای، موجبات ناامنی و نابودی جهانی را فراهم میسازد. تجربه تاریخی ثابت كرده از زمان دستیابی قدرتهای بزرگ به سلاح هستهای، رویارویی نظامی مستقیم میان این كشورها از بین رفته و این كشورها خصوصا امریكا و شوروی در دوران جنگ سرد با استفاده از دیپلماسی سعی در عدم مواجهه نظامی داشتند .
این مهم در مورد جنوب آسیا و دستیابی هند و پاكستان به فناوری تولید سلاحهای هستهای در دهه 1990 مصداق دارد. از زمان دستیابی این دو كشور به سلاح هستهای، مناقشات دو كشور بسیار محدود شده و جنوب آسیا امنیت بیشتر را تجربه میكند.
در اختیار داشتن فناوری سلاح هستهای، منطق، قاعده بازی و سازوكارهای مدیریتی و امنیتی خاص خود را دارد.
از زمان دستیابی بشر به سلاح هستهای، جهان امنتر نسبت به گذشته بوده است، چراكه دولتها به این صرافت و عقلانیت رسیدهاند كه با وجود در اختیار داشتن سلاح هستهای، اما امكان استفاده از آن برای تامین امنیت، نزدیك به صفر است، چراكه سلاح هستهای صرفا برای داشتن و نه برای استفاده است.
این شرایط در مورد خاورمیانه نیز مصداق دارد. سلاح هستهای، تندروترین و رادیكالترین دولتها را نیز رام میكند. برخلاف تصور رایج، بهرهمندی قدرتهای منطقهای خاورمیانه از سلاح هستهای، امنیت منطقه و جهان را بیشتر تامین میكند.
این مهم، زمینه ارتقای سطح امنیت و ثبات در منطقه، افزایش حساسیتهای امنیتی منطقهای، فروكش كردن سطح چالشهای سیاسی و ایدئولوژیك بین كشورها، تضعیف كانونهای اجتماعی و فرقهای بنیادگرایی و رادیكالیسم در سطح منطقه و در مقابل ایجاد زمینههای ثبات، امنیت و توسعه خواهد شد. خاورمیانه هستهای، نه تنها تهدیدی برای امنیت جهانی نخواهد بود، بلكه به تقویت امنیت و ثبات منطقه و جهان كمك كرده، عقبماندگی سیاسی، اقتصادی و امنیتی خاورمیانه از روندهای جهانی را جبران كرده و زمینه و گذار آن به دوران جدیدی از ثبات و امنیت را فراهم میسازد.
انتظار برای خاورمیانه هستهای با توانمندی نظامی چندان طولانی نیست و دیری نخواهد پاییدکه جهان به این درك خواهد رسید خاورمیانه هستهای برای امنیت پایدار جهانی ضروری و فوری است و ایران در این زمینه پیشرو خواهد بود.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: طرح مخفی اسرائیل برای ایران و خاورمیانه «اسحاق بریک» ژنرال ارشد ارتش اسرائیل : ما نه تنها حماس را حتی از نظر نظامی نمیتوانیم نابود کنیم بلکه توانایی خود را در برابر ایران هستهای نیز از دست دادهایم (فیلم) بلومبرگ: ایران هسته ای خطر جدی تری از جنگ غزه است