Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش ایلنا، متن سخنان حجت الاسلام و المسلمین حسن روحانی در اجلاس سران عدم تعهد در باکو  به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای الهام علی‌اف، رییس محترم جمهوری آذربایجان

رؤسای جمهور و نخست‌وزیران محترم

رؤسای محترم هیأت‌ها

خانم ها، آقایان

در آغاز لازم می­‌دانم مراتب قدردانی خود را از آقای الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور کشور همسایه و برادر، جمهوری‌آذربایجان به خاطر برگزاری شکوهمند این اجلاس و مهمان‌نوازی‌های گرم و صمیمانه، ابراز نمایم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

همچنین از جمهوری بولیواری ونزوئلا و رئیس‌جمهور مادورو، برای تلاش‌ها و اقدامات ارزشمندشان در دوره ریاست، تشکر می‌نمایم.

حضار گرامی

با فروپاشی نظام دوقطبی در عرصه‌ بین‌المللی، ایالات‌متحده تلاش کرد با شعار نظم‌نوین جهانی، یک نظام تک‌قطبی و سلطه‌گرایانه‌ را به اتکای قدرت نظامی و اقتصادی و رسانه‌ای خود بر جهان تحمیل کند. در مقابل، جنبش عدم‌تعهد تلاش مشترک خود را جهت مقابله با یک‌جانبه‌گرایی در نظام بین‌المللی متمرکز کرد. ابزارهایی که امریکا برای تحقق نظام تک‌قطبی به‌کار گرفت، عمدتاً به ضدّ آن تبدیل شد. در عرصه‌اقتصاد، توسعه‌ تجارت آزاد در جهان عملاً زمینه را برای رشد کشورهای درحال‌توسعه و ظهور قدرت‌های جدید اقتصادی و تکنولوژیک در جهان فراهم کرد؛ به‌گونه‌ای‌که امروزه، هژمونی آمریکا را در عرصه اقتصاد و تکنولوژی به‌طور جدی به چالش کشیده است.

در عرصه نظامی، آمریکا برای ادامه سلطه‌ خود، جنگ‌های بزرگ و خانمان‌سوزی در مناطق مختلف جهان، به‌ویژه غرب آسیا به راه انداخت و صدها هزار کشته و هزاران میلیارد دلار خسارات را به ملّت‌های منطقه تحمیل کرد. این جنگ‌ها، آتش فرقه‌گرایی و افراطی‌گری و تروریسم را در منطقه و جهان برافروخت؛ آتشی که زبانه‌های آن، تا ده‌ها سال گریبان مردم دنیا را رها نخواهد کرد. با این حال، ناتوانی تجاوزگران در تحقق اهداف خود در کشورهای اشغال‌شده، سبب شکسته‌شدن هیمنه نظامی و سیاسی آمریکا در عرصه بین‌المللی شده و اعتماد به نفس کشورهای مستقل را، برای پیگیری حقوق و منافع خود افزایش داده است.

طی این دوران، نارضایتی مردم آمریکا از قربانی‌شدن هزاران جوان آمریکایی و صرف هزاران میلیارد دلار از منابع عمومی در جنگ‌های بی‌حاصل، و از میان‌رفتن صدها هزار شغل و گسترش نابرابری و فقر در اثر موج جهانی‌سازی اقتصاد، روزبه‌روز گسترش یافته است. کاهش شدید اعتماد عمومی به نظام سیاسی، احزاب و نخبگان حاکم در این کشور، در نهایت منجر به ظهور عده ای در عرصه سیاسی این کشور شد که سیاست‌های آنان، آغاز پایان هژمونی آمریکا، و نظام تک‌قطبی است.

خانم‌ها و آقایان

این اجلاس در شرایطی برگزار می‌شود که جهان به سرعت در حال گذار به سوی نظام چندقطبی‌است. در این عرصه پیچیده، خشونت و درگیری در مناطق مختلف رو به گسترش است؛ حاکمیت ملی کشورهای مستقل، به شیوه‌های گوناگون نقض می‌شود؛ گرایش به قطب‌بندی‌های نظامی، رقابت‌های تسلیحاتی، راه‌اندازی جنگ‌ها و تشدید منازعات، و واگرایی قومی و منطقه‌ای افزایش می یابد و قانون‌گریزی و نقض تعهدات بین‌المللی و مداخله در امور داخلی کشورهای مستقل، رو به افزایش‌ است. امروز، آمریکا از روی استیصال، چنان بی‌پروا و گستاخانه از ابزارهای اقتصادی ظالمانه برای تحمیل مقاصد سیاسی نامشروع خود بر ملّت‌های مستقل استفاده می‌کند که نمی‌توان نامی به جز تروریسم اقتصادی بر آن نهاد.

در این شرایطِ آشفته، جنبش عدم تعهد به عنوان مجموعه‌ای که بیش از دوسوم اعضای سازمان ملل متحد را در برمی‌گیرد، می­تواند به نمایندگی از ملّت‌های عضو و جامعه‌ بشری، پیش‌گامِ یافتن راه‌حل‌هایی برای مشکلات کنونی جهان، در چارچوب قانون‌گرایی، پایبندی به تعهدات بین‌المللی، اعتدال و پرهیز از خشونت و افراطی‌گری باشد. جمهوری اسلامی ایران با درک مخاطرات گروه های تروریستی و افراطی، در شصت و هشتمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد، پیشنهاد «جهان عاری از خشونت و افراط گرایی» را مطرح نمود که منجر به تصویب دو قطعنامه در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال های ۲۰۱۳ و ۲۰۱۵ شد و این موضوع در هفدهمین اجلاس عدم تعهد در ونزوئلا نیز مورد تاکید قرار گرفت. در این وضعیت، کشورهای مستقل برای پاسداری از منافع خویش، بیش از پیش نیازمند هم‌فکری و هم‌افزایی و هماهنگی هستند. در این میان، جنبش عدم تعهد به پشتوانه سوابق و تجربیات ارزشمند خود، می‌تواند متناسب با اقتضائات دنیای جدید، به طور مؤثر برای تحقق منافع اعضاء نقش‌آفرینی کند.

عالی‌جنابان

امروز، شاهد درگیری­‌های منطقه‌­ای­ در کانون‌هایی چون فلسطین، یمن، سوریه و افغانستان هستیم. تنها راه برون رفت از این بحران‌­ها، احترام به حق ملّت‌ها در تعیین سرنوشت خویش، تعهد به عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر، سامان‌دهی به همکاری‌های منطقه‌ای برای تضمین صلح و ثبات و مبارزه با تروریسم، و ایجاد بستر مناسب برای تعامل و گفتگوست. این چارچوب، بهترین راهِ پایان‌بخشیدن به منازعات منطقه‌ای است و ما در این راه پیش‌‌گام بوده ایم، در موضوع سوریه، مشارکت ایران و روسیه و ترکیه در فرآیند آستانه، آرامش و ثبات را برای بیشترِ مناطق این کشور به ارمغان آورده و میلیون‌ها آواره را به موطن خود بازگردانده است.

درباره سایر مسائل موجود در منطقه غرب آسیا نیز، از هرگونه ابتکار عملی که مبتنی بر گفت‌وگو، مذاکره، و احترام متقابل باشد استقبال می‌کنیم و در این زمینه پیش‌قدم بوده ایم. ماه گذشته، اینجانب در مجمع عمومی سازمان‌ملل متحد، طرح «اقدام صلح هرمز» برای صلح و ثبات منطقه را ارائه کردم. هدف این طرح، ارتقای صلح، ثبات، پیشرفت و ایجاد تفاهم متقابل  و روابط صلح‌آمیز و دوستانه میان کشورهای حوزه خلیج فارس و تنگه‌هرمز و اجتناب از مداخله و تهدید است. این طرح حوزه‌های مختلف همکاری مانند مشارکت منطقه‌ای در تأمین امنیت انتقال انرژی و تضمین آزادی کشتیرانی در حوزه تنگه هرمز و فراتر از آن را با مشارکت کشورهای منطقه دربر می‌گیرد. ما معتقدیم که ثبات و امنیت همسایگان ما، ثبات و امنیت ما است و دستیابی به امنیت و توسعه منطقه‌ای، فقط از طریق همکاری و مشارکت جمعی همسایگان امکان‌پذیر خواهد بود.

خانم­‌ها و آقایان

سلطه‌ آمریکا بر نظام مالی بین‌المللی این فرصت را در اختیار آمریکا قرار داده تا طی دهه‌های گذشته و به‌ویژه سال‌های اخیر، به کرّات از دلار برای اعمال فشار سیاسی بر کشورهای مستقل، که عمدتاً از اعضای جنبش عدم تعهد هستند، سوء استفاده کند و با اعمال تحریم­‌های مختلف، دسترسی کشورها به سیستم مالی بین‌المللی را محدود نماید. این اقدامات در تعارض مستقیم با حقوق و آزادی‌های مشروع ملّت‌های مستقل است و جنبش عدم تعهد می‌تواند گام‌های مهمی برای بی‌اثرکردن این ابزار بردارد.

راه خارج‌کردن این ابزار شوم از دست رژیم خودخواه و مستبد آمریکا، پایبندی بین‌المللی به الزاماتِ پایداری اقتصادی، توسعه روابط تجاری بر پایه پیمان‌های پولی دو و چندجانبه، به‌کارگیری ابتکارات مستقل در حوزه‌ خدمات بانکی و توسعه‌ بهره‌گیری از رمزارزهاست. البته، این مسیر باید با رعایت قواعد بین‌المللی در حوزه مبارزه با پول‌شویی و تأمین مالی تروریسم طی شود. بسیاری از کشورهای عضو جنبش، از جمله ایران، این مهم را در دستور کار خود قرار داد‌ه‌اند.

همکاران گرامی

یکی دیگر از مخاطراتی که امنیت و استقلال ملّت‌های آزاده را در دنیای امروز تهدید می‌کند، ناامنی در فضای سایبری و بهره‌برداری نامشروع از شبکه‌های اجتماعی و کلان‌داده‌ها برای اثرگذاری بر افکار عمومی جوامع، به‌ویژه در عرصه‌ سیاسی‌ است. امنیت فضای سایبری و سلامت شبکه‌های اجتماعی، لازمه‌ استقلال و آزادی ملّت‌های مستقل در  قرن بیست‌و‌یکم است. جنبش می‌تواند پیشگام اتخاذ راهبردی منسجم و تدوین تفاهمی بین‌المللی در حوزه‌ مسائل مرتبط با امنیت سایبری باشد و آسیب‌پذیری ملّت‌های مستقل را در برابر حملات سایبری و سوء‌استفاده از فضای مجازی کاهش دهد.

حضار محترم

من بر این باورم که جنبش عدم تعهد به پشتوانه‌ جمعیت فراوان و مساحت سرزمینی گسترده و قلمرو وسیع خود و با توجه به آراء خود در مجامع بین­‌المللی، می‌تواند قطب جدیدی از قدرت را در جهان چندقطبی آینده پایه‌گذاری کند. نیل به این هدف، نیازمند درک واقعیت­‌های جدید منطق‌ه­ای و بین‌­المللی و به‌کارگیری ابزارها و امکاناتِ نوینِ جهانِ امروز است. جمهوری اسلامی ایران همچون گذشته، از هیچ کمکی برای سربلندی جنبش عدم تعهد و نیل به اهداف والای آن فروگذار نخواهد کرد.

 از توجه شما متشکرم

منبع: ایلنا

کلیدواژه: جنبش عدم تعهد حسن روحانی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۵۷۵۳۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مناقشه آبی ایران و افغانستان وارد فاز جدیدی شد

افغانستان در بالادست قرار دارد و دست بالای حقابه‌ها در اختیار این کشور است. مناقشه ایران و افغانستان بر سر آب‌های مرزی تنها مختص به امروز و زمان حکومت طالبان نبوده است. این اختلافات از زمان قاجار و بین ساکنان حوزه رودخانه هیرمند وجود داشته، به‌طوری که در سال ۱۸۵۷ حکمیت تقسیم آب‌های مرزی بین ایران و افغانستان به دولت انگلیس ارجاع شد.

به گزارش هم‌میهن، ژنرال گلد اسمیت، وزیر خارجه انگلیس در آن زمان رأیی صادر کرد که براساس آن هیچ‌یک از طرفین نباید به عملیاتی مبادرت کند که باعث کسر آب لازم برای آبیاری سواحل هیرمند شود و دو کشور باید به‌صورت مساوی از آب هیرمند برخوردار باشند، اما اختلافات همچنان ادامه یافت تا به سال ۱۲۸۱ و کلنل مک‌ماهون رسید. مک‌ماهون بالاخره در سال ۱۲۸۴ هجری شمسی رای داد که از آب هیرمند در بند کمال‌خان دوسوم به افغانستان و یک‌سوم به ایران برسد.

این رای و شروطی که بر ایران تحمیل می‌کرد اعتراض ایران را به‌دنبال داشت و اختلافات ادامه یافت تا در زمان پهلوی اول، در سوم اسفند ۱۳۱۵ با امضای پروتکل موقتی قرار شد هر مقدار آبی که به بند کمال‌خان می‌رسد، به‌صورت مساوی میان دو کشور تقسیم شود. برای محکم‌کاری در سال ۱۳۱۷ هم اعلامیه‌ای از سوی وزارت خارجه ایران و افغانستان منتشر شد که مجلس شورای ملی در سال ۱۳۱۸ این اعلامیه را تصویب کرد، اما مجلس افغانستان حاضر به تصویب آن نشد و اختلافاتی که تصور می‌شد حل‌شده ادامه یافت.

افغانستان همچنان از تخصیص حقابه ایران خودداری می‌کرد تا در سال ۱۳۲۶ نبود آب در طرف ایران به مرگ بیش از ۲۴هزار رأس گاو و کوچ مردم در استان سیستان‌وبلوچستان منتهی شد. در این سال پای میانجی‌گری ایالات متحده هم بر این اختلاف باز شد و در سال ۱۳۲۷ موضوع به شورای امنیت سازمان ملل کشید.

در نهایت در سال ۱۳۵۱ معاهده حقابه میان افغانستان و ایران درباره هیرمند بین امیرعباس هویدا، نخست‌وزیر ایران و محمدموسی شفیق، نخست‌وزیر افغانستان امضا شد و مجالس هر دو کشور آن را تصویب کردند، اما موضوع هریرود همچنان بلاتکلیف ماند. تقریباً هیچ دولتی در افغانستان به‌طور دائم حقابه ایران از هیرمند و هریرود را اجرا نکرده است.

قوانین آب‌های مرزی چه می‌گویند؟

طبق مفاد کنوانسیون ۱۹۹۷ سازمان ملل متحد، هر دولتی که در حوزه رودخانه مشترک قرار دارد، این حق را داراست که در قلمرو سرزمینی خود، بهره‌برداری منصفانه و معقول از جریان آب حوضه آبریز فرامرزی، با الزام به عدم آسیب‌رسانی جدی به سایر کشور‌های مشترک، داشته باشد. براساس این کنوانسیون استفاده و توسعه رودخانه‌های فرامرزی باید با هدف دستیابی به استفاده بهینه و پایدار از آن و منافع حاصل از آن با در نظر گرفتن منافع سایر کشور‌های ساحلی صورت گیرد و حق دولت‌ها برای استفاده از رودخانه مشترک و همچنین وظیفه همکاری در حفاظت از آن به رسمیت شناخته شود.

اما مشکل این است که کنوانسیون‌ها و قوانین بین‌المللی از این دست در اکثر موارد با در نظر گرفتن شرایط و ویژگی‌های کشورهایی، چون کشور‌های اروپایی نوشته می‌شوند. مثلاً رودخانه دانوب را در نظر بگیرید که مرز بین ۱۰ کشور اروپایی ا‌ست و در مسیر خود از آلمان، اتریش، اسلواکی، مجارستان، کرواسی، صربستان، بلغارستان، رومانی، مولداوی و اوکراین عبور می‌کند.

در خبر‌های بین‌المللی کمتر می‌خوانیم که اختلاف عمیقی بین این همه کشور بر سر آب این رودخانه وجود داشته باشد و تقریباً تمامی کشور‌های مسیر چنین رودخانه‌ای که دلتای آن دومین دلتای بزرگ جهان است، براساس قوانین حاکم بر حقابه‌های تعیین‌شده عمل می‌کنند و در صورت بروز اختلاف، به همین قوانین مراجعه می‌شود. درحالی‌که واقعیت جغرافیایی ایران این است که ما در اروپا نیستیم و همسایگان ما آلمان و اتریش و بقیه کشور‌ها نیستند.

ما در بهترین حالت همسایه‌ای، چون ترکیه داریم که اگرچه کشوری اروپایی ا‌ست، اما برنامه سدسازی‌هایش در زمان تکمیل، بلایی بدتر از مشکلی که افغانستان برای ما به‌وجود آورده بر سر ایران خواهد آورد؛ و در شرق، با حکومت طالبان طرف هستیم، حکومتی که تمامی کشور‌ها و نهاد‌های بین‌المللی به دلیل قوانین ضدانسانی حاکم بر این حکومت، به‌طور کلی قادر نیستند آن را به رسمیت بشناسند، پس آرزویی عبث و بیهود است اگر ایران انتظار داشته باشد طالبان مراودات سیاسی و اقتصادی بین‌المللی را به رسمیت بشناسد؛ مراوداتی که طالبان تقریباً هیچ شناختی از آن‌ها ندارد.

هرچند با تاریخچه مختصری که در اینجا ارائه شد هم مشخص است که همان زمانی که دولتی مورد تایید جوامع بین‌المللی در افغانستان حضور داشت باز هم پایبندی به قوانین بین‌المللی در حوزه آب‌های مرزی، برای این دولت موضوعی کاملاً تعریف‌نشده بود.

افغانستان بر سر منابع آبی مشترک چه آورده؟

جواب این سوال در «دکترین هارمون» نهفته است. «دکترین هارمون» نظریه «حاکمیت مطلق سرزمینی» است که حامی آزادی نامحدود یک کشور در بهره‌برداری از آب‌های رودخانه‌های بین‌المللی ا‌ست که از قلمرو آن کشور عبور می‌کنند و مدعی ا‌ست که کشور‌ها در رابطه با چنین منابع آبی‌ای به‌هیچ‌وجه متعهد به تعهدات قانونی بین‌المللی نیستند. این دکترین ابتدا در سال ۱۸۹۵ به درخواست وزارت امور خارجه آمریکا برای مشاوره در مورد اختلاف ایالات‌متحده با مکزیک درخصوص استفاده از آب رودخانه ریوگرانده شکل گرفت، اما بعد‌ها توسط بسیاری از کنوانسیون‌ها و نهاد‌های بین‌المللی رد شد. حالا این دکترین در دستور کار امارت اسلامی برای مهار آب‌های فرامرزی قرار گرفته است.

خردادماه سال گذشته احمد وحیدی، وزیر کشور، گفته بود که «پیشتر مسئولان مختلفی در زمینه حقابه هیرمند صحبت کرده‌اند. از این رو ما منتظر آن تیم مشترکی هستیم که به اتفاق طالبان و نیرو‌های ایرانی و متخصص تشکیل شود تا این تیم وضعیت آب را در سد‌های منطقه بررسی کنند و ببینند در حال حاضر با توجه به حقابه ایران، وضعیت فعلی چگونه است».

وحیدی تاکید کرده بود: «اگر آب در سد‌ها موجود بود، طرف طالبان باید سهم ایران را بدهد و اگر نبود این مسئله باید برای ما روشن شود؛ چراکه متخصصین ما معتقدند در این سد‌ها آب موجود است، اما طرف طالبان می‌گوید که آب موجود نیست. با این حال تشکیل کمیته مشترک از سمت ما پیش‌بینی شده و این کمیته باید تشکیل و از محل مذکور بازدید کنند. به هر حال طالبان باید این موضوع را سامان دهد.»

پیش از آن ابراهیم رئیسی در سفر به استان سیستان‌وبلوچستان از طالبان خواسته بود «حق مردم سیستان و بلوچستان را سریع‌تر بدهند». این سخنان رئیسی با واکنش تمسخرآمیز طالبان مواجه شده بود. طالبان ایران را به بی‌اطلاعی از وضعیت آب هیرمند متهم کرده و از مقامات ایرانی خواسته بود «معلومات خود را در مورد هیرمند تکمیل کنند». همان موقع سخنگوی سازمان فضایی ایران گفته بود این سازمان با تصاویر ماهواره‌ای وضعیت آب در این رودخانه را بررسی کرده و «تصاویر ماهواره‌ای نشان می‌دهد که حکومت افغانستان در برخی نقاط با انحراف مسیر آب و ایجاد بند‌های متعدد، مانع از رسیدن آب به ایران شده است.»

حالا در کنار تصاویری که حاکی از رهاسازی آب در افغانستان به سمت شوره‌زار‌ها هستند، خبر رسیده فاز جدید سد پاشدان بر روی رودخانه هریرود در بالادست ایران (استان خراسان رضوی) و سد دوستی با حضور ملاعبدالغنی برادر، معاون اقتصادی نخست‌وزیر طالبان و عبدالطیف منصور، سرپرست وزارت آب و انرژی طالبان، افتتاح شده است. سد پاشدان یکی از پروژه‌های بزرگ سدسازی کشور افغانستان محسوب می‌شود که در ۲۰ کیلومتری شرق شهر هرات بر روی سرشاخه‌های هریرود واقع شده و ظرفیت ذخیره ۴۵ میلیون مترمکعب آب را دارد.

هریرود، دومین رود مهم افغانستان پس از هیرمند، از مناطق مرتفع ولسوالی لعل و سرجنگل سرچشمه می‌گیرد و با گذر از ولایت‌های غور و هرات در افغانستان، از مرز مشترک افغانستان و ایران می‌گذرد و پس از پیوستن کشف‌رود به آن، با نام رود تجن وارد شنزار‌های کشور ترکمنستان شده و به بیابان قره‌قوم منتهی می‌شود. هریرود از منابع اصلی آب ورودی به بخش‌هایی از شمال شرق ایران، یکی از منابع تامین آب مشهد و نیز دشت سرخس است.

اگر بین ایران و افغانستان بر سر هیرمند توافقنامه‌هایی، هرچند اجرانشده، وجود دارد، بر سر استفاده از هریرود همان توافقات نصف‌ونیمه هم وجود ندارد. به این شکل دست ایران حتی از اعتراض هم کوتاه است؛ اعتراض‌هایی که تاکنون درباره هیرمند به جایی نرسیده است.

به‌طور کلی در افغانستان چهار پروژه سد کجکی، سدکمال‌خان، سدبخش‌آباد و سد پاشدان وجود دارند که تقریباً به‌طور کامل به بهره‌برداری رسیده‌اند و همه این چهار پروژه بر روی منابع آبی مشترک با ایران اجرا شده‌اند.

افغانستان از ایران چه می‌خواهد؟

جواب این سوال به احتمال قوی همان «پول» است. به هر حال کشوری که حقابه دستش است می‌تواند با استفاده از آن، خواسته‌های خود را به کشور پایین‌دست تحمیل کند؛ کاری که ترکیه در مرز‌های غربی می‌کند و هر روز بر پروژه‌های آبی خود می‌افزاید. فروردین ۱۴۰۰، قبل از تسلط دوباره طالبان بر همسایه شرقی ایران بود که محمد‌اشرف‌غنی، رئیس‌جمهور وقت افغانستان، در مراسم افتتاح سد کمال‌خان در ولایت نیمروز به صراحت گفت، کشورش «از این پس در مقابل نفت به ایران آب می‌دهد». سدکمال‌خان بر روی رودخانه هیرمند در مرز ایران و افغانستان احداث شده است.

صراحتی که در این گفتار رئیس‌جمهور سابق افغانستان بود به‌واقع همان نظمی است که بر قوانین کشور‌ها در همه جای دنیا حاکم است. اگر شما کشوری با منابع غنی طبیعی - هر منبعی - هستید که کشور‌های دیگری به آن نیاز دارند، پس می‌توانید از آن منبع طبیعی درآمدزایی کنید. اگر از این منظر به خواسته افغانستان نگاه کنیم، احتمالاً باید منطقی به‌نظر برسد، البته منطقی که بر روابط بین طالبان با سایر کشور‌ها و در واقع، روابط بین یک حکومتی که کل دنیا به رسمیت نشناخته‌اند با بقیه دنیا، حاکم است.

درباره ایران و افغانستان بار‌ها شاهد بوده‌ایم که حکومت قبلی افغانستان و حالا طالبان مدعی رهاسازی حقابه ایران از هیرمند بوده‌اند، اما در عمل هیچ آبی به ایران نرسیده است. تفکر حاکم بر حکومت‌های افغانستان و حتی مردم مناطق مرزی این کشور این است که همسایگان در قبال جریان آب به سمت مرز‌ها باید پول پرداخت کنند و واقعیت حاکم بر روابط بین افغانستان با همسایگانش این است که با قوانین بین‌المللی نمی‌توان با این گروه به مذاکره نشست.

تشدید اقدامات افغانستان در حوزه آب در طی سال‌های اخیر به‌ویژه باعث کاهش شدید ذخایر آبی «چاه‌نیمه‌ها» به‌عنوان اصلی‌ترین منبع تامین آب در استان سیستان و بلوچستان شده است. مشکل خشکسالی هم وضعیت را از گذشته بدتر کرده است. واقعیت حاکم بر جغرافیای ایران در منطقه شرق وابستگی ایران به آبِ واردشده از افغانستان را نشان می‌دهد. اما دست ایران هم کاملاً خالی نیست. نباید از نظر دور داشت که افغانستان هم به ایران نیاز دارد و این نیاز افغانستان به ایران می‌تواند ابزار فشاری باشد بر حکومت طالبان تا ایران بتواند حقابه خود را به‌دست بیاورد.

افغانستان به دلیل سال‌ها جنگ در این کشور، از داشتن زیرساخت‌هایی، چون نیروگاه‌های تولید برق به قدر کفایت محروم است. این می‌تواند ابزاری باشد برای ایران برای برقراری یک مبادله پایاپای برق برای افغانستان و آب برای سیستان و بلوچستان. ابزار دوم ایران هم در تجارت خارجی افغانستان نهفته است. این کشور به هیچ دریایی یا آب‌های بین‌المللی راه ندارد. ایران می‌تواند از طریق بندر چابهار تجارت خارجی افغانستان را تسهیل کند و در مقابل افغانستان را ملزم به تامین حقابه ایران کند. دسترسی به بنادر ایران برای حکومت طالبان حیاتی است و ایران می‌تواند از این نیاز به نفع خود بهره ببرد. از سویی صادرات نفت به افغانستان، همان که اشرف‌غنی زمانی خواهان آن بود، دیگر راه‌حلی است که ایران می‌تواند در پیش بگیرد.

مسائل محیط زیستی تمامی کشور‌ها ارتباط تنگاتنگی با روابط سیاسی و بین‌المللی این کشور‌ها با دنیا دارد. استفاده بهینه از تمامی ابزار‌های فوق که ایران به آن مجهز است، به این بستگی دارد که ایران بتواند سیاست خارجی خود را برای استفاده از این ابزار‌ها تقویت کند.

طالبان حکومتی است که به یکباره از اعماق تاریخ به قرن بیست‌ویکم پرتاب شده است، اما با همین حکومت هم می‌شود مذاکره کرد. بدون شک تمرین مذاکره و ارائه پیشنهاد‌هایی که طالبان و مردم افغانستان نتوانند آن را رد کنند، به یک دیپلماسی قوی نیاز دارد؛ دیپلماسی‌ای که بتواند منافع ایران را در نظر گرفته و براساس آن مذاکره کند. دیپلماسی ایران باید تبدیل به «هنر رزم» محیط زیستی شود هماهنگ با مقتضیات جغرافیایی.

دیگر خبرها

  • چرا ایران هسته ای برای منطقه و جهان امنیت‌زا است؟
  • چرا ایران دارای سلاح هسته‌ ای برای منطقه و جهان امنیت‌زا است؟
  • کشف جدیدی در مورد صاعقه برای اولین‌بار در جهان
  • تلاش دشمنان برای دین زدایی در جهان اسلام
  • کشف جدیدی در مورد صاعقه برای اولین در جهان
  • حماس : پاسخ ایران به رژیم صهیونیستی معادله جدیدی ایجاد کرد
  • اندیشمندان دنیا به تغییر ساختار قدرت در جهان اتفاق‌نظر دارند
  • سازمان‌های بین‌المللی در ایجاد و تداوم صلح و حل منازعات بین دولت‌ها نقش به‌سزایی دارند
  • باید برای رفع تعهد ارزی از کشورهای همسایه ریال را به رسمیت بشناسیم
  • مناقشه آبی ایران و افغانستان وارد فاز جدیدی شد