حمایت نماینده اصولگرا از تصویب افایتیاف /عدهای فکر میکنند بیشتر از مردم میفهمند و مردم محرم نظام نیستند
تاریخ انتشار: ۴ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۵۸۰۸۴۲
آفتابنیوز :
مهرداد بائوج لاهوتی درباره اظهارات رئیسجمهور که گفته بود نباید اجازه دهیم اتهام پولشویی به سیستم بانکی کشورمان وارد شود، در پاسخ به این سوال که در این راستا چقدر ضرورت دارد CFT و پالرمو در کشور تصویب شود؟، گفت: تکلیف لوایح چهارگانه مشخص است. ما در مجلس تصویب کردیم و به شورای نگهبان رفت و این شورا ایرادی به این لوایح وارد کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سخنگوی فراکسیون مستقلان ولایی تصریح کرد: این لوایح هماکنون در مجمع تشخیص مصلحت نظام است و اخباری هم هست مبنی بر اینکه این موضوع در جلسه سران قوا هم مطرح شده و نتیجه آن را هم خدمت رهبری انقلاب تقدیم کردهاند.
این عضو کمیسیون برنامهوبودجه تصریح کرد: در مجمع تشخیص مصلحت نظام همه منتخب رهبر معظم انقلاب هستند، هر تصمیمی بگیرند همه باید تمکین کنیم. چه آنهایی که موافق هستند و چه آنهایی که مخالف هستند باید تمکین کنند. درنتیجه هرچه که مصلحت نظام ایجاب کرد همان است. البته بستگی به شرایط هم دارد. ما در مقطع برجام در شرایطی بودیم و الان در شرایط دیگری هستیم و اینها همه زمانهایش متفاوت است و باید ببینیم مجمع تشخیص مصلحت نظام چه تصمیمی میگیرد.
نماینده مردم لنگرود درباره بخش دیگری از صحبتهای رئیسجمهور که تاکید کرد یک عده در مقابل ۴ لایحهای که در دولت و مجلس به تصویب رسیده، مانعتراشی میکنند و جلوی دولت و مجلس ایستادهاند، حال آیا این به معنای ایستادن جلوی رای مردم نیست؟، گفت: بنده خودم جزو موافقان تصویب FATF هستم اما هرتصمیمی که مجمع گرفت بنده تمکین میکنم. اگر هم قرار باشد همه یک نگاه داشته باشند اصلا معنایی ندارد که ما مجلس و شورای نگهبان و مجمع تشخیص داشته باشیم.
این نماینده مجلس دهم تصریح کرد: فلسفه تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام برای همین است. یعنی چیزی را که ما به عنوان مجلس تصویب کردیم و شورای نگهبان بنا به دلایل و معذوریتهای شرع و قانون اساسی نتواند آن را تایید کند باید به مجمع تشخیص مصلحت نظام برود. ببینید چقدر قانون اساسی ما زیبا نوشته شده، گفته اگر مصلحت ایجاب کرد که قانون اساسی را زیر پا بگذاریم، ترکیبی در این مجمع، این مصلحت را تشخیص دهند. حتی قانون اساسی گفته اگر یک مصوبه با شرع هم همخوانی ندارد، مصلحت اگر ایجاب کرد این مجمع درباره آن تصمیم بگیرد.
لاهوتی اظهار داشت: تصمیم مجمع تشخیص مصلحت نظام فصلالخطاب است، یا پایبندی به رهبری. ما وقتی بر ولایت فقیه تاکید داریم، افراد اینجا باید خود را نشان دهند. بنده الان خودم موافق تصویب FATF هستم اما وقتی مثلا این لوایح به جلسه سران قوا رفت، رهبری باید آن را تایید کنند، حال اگر تایید نکردند من باز هم باید حرف خودم را بزنم؟ خیر، تمکین میکنم. بالاخره هرکسی حدودی دارد و ما اگر میخواهیم مملکت را اداره کنیم، باید حدودهای خود را بشناسیم.
وی افزود: اینکه هرکسی حرف خودش را بزند و بگوید من درستتر فکر میکنم و دیگران کمتر میفهمند و من بیشتر میفهمم جایز نیست. ما در داخل یک کشتی نشستهایم، باید از این کشتی صیانت کنیم. تصمیم انفرادی تصمیم غلطی است. تصمیم، تصمیم جمعی است. این در مورد FATF. درمورد برجام هم همین تصمیم را گرفتیم. مجلس تصویب کرد، شورای نگهبان هم بخشی را تایید کرد و بخشی را تایید نکرد و به مجمع تشخیص مصلحت نظام رفت. الان هم همینطور، مجمع هر تصمیمی گرفت باید تمکین کنیم.
این عضو کمیسیون برنامهوبودجه در پاسخ به این سوال که چقدر ضرورت دارد که موافقان و مخالفان CFT و پالرمو موافقت یا مخالفت خود را به صراحت بگویند و دلایل آن را شرح دهند؟، گفت: اگر مملکت میخواهد نجات پیدا کند و ریشه فساد کنده شود، باید همه چیز شفاف باشد. بنده در حینی که به تصمیم مجمع احترام میگذارم، نظر خودم را شفاف گفتم. بنده موافق هستم تصویب شود. این نظر من است و میگویم اگر مجمع تشخیص مصلحت نظام نظر دیگری داد بنده تمکین میکنم و روی حرف خودم دیگر اصراری ندارم.
سخنگوی فراکسیون مستقلان ولایی عنوان کرد: یک عده تصورشان این است که بالاتر از مردم میفهمند و مردم محرم نظام نیستند. فلسفه حاکمیت چیست؟ حاکمیت برای مردم تشکیل شده است. مردم رئیسجمهور را انتخاب کردند. حتی رهبری را مردم انتخاب میکنند. رهبری را توسط خبرگان رهبری انتخاب میکنند. این نظام ما نظام مردم سالار است. اگر انقلاب به دست مردم اداره نشده بود، هر انقلاب دیگری که بود با این دشمنیهایی که با ما شد پوسیده بود. در همه عرصههای انقلاب مردم هستند که در صحنهاند، حکومت و نظام را اداره میکنند. ما فکر میکنیم خودمان اداره میکنیم.
وی در واکنش به اینکه برخی جاها تعارضات جناحی بر منافع ملی پیشی گرفته میشود، گفت: تا زمانی که احزاب سامانیافته نداشته باشیم این داستانها را در کشور داریم.
منبع: خبرگزاری ایلنامنبع: آفتاب
کلیدواژه: لاهوتی شورای نگهبان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۵۸۰۸۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مهمترین مانع اجرای عدالت، دنیاطلبی و دنیاگرایی است
خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه-مصطفی شاکری گرکانی: تحقق عدالت، آرمانی است که سابقهای به قدمت عمر بشر دارد و از سپیده دم آفرینش، بشر این عنصر حیاتی را به عنوان یک گرایش باطنی شناخته، به آن روی آورده، درصدد دستیابی به آن تلاش کرده و آن را مبنای قوانین و قضاوت قرار داده است. به واقع که هیچ چیز به اندازه پایمال شدن حق ضعیف و مظلوم برای فطرت بشر زجرآور و نفرت انگیز نیست و هیچ چیز به اندازه بی عدالتی، کینه و دشمنی را در قلبها پدید نمیآورد. وقتی به تاریخ مینگریم، علت بسیاری از دگرگونی ها، فقدان عدالت اجتماعی در جامعه بوده است و به همین رو تمام مصلحان بشری و انسانهای آزاده تاریخ با اندیشه و شعار عدالت، حرکتهای اصلاحی خود را آغاز نموده و یکی از اهداف اصلی انقلاب و تحرکات اجتماعی خود را رفع تبعیض و برقراری عدالت اجتماعی قرار داده اند. انسانهایی که مخاطب این حکیمان و مصلحان واقع شده اند، در واقع تشنگان عدالت بودند که سراپاگوش به فرمان و چشم به راه تحقق این بالاترین فضیلت انسانی و گمشده فطرت خود بوده اند.
فراتر از این، عدالت آرمانی دینی و الهی است که تمام پیامبران برای تحقق آن رسالت یافته و بسیاری نیز در راه عدالت جان خود را فدا کردهاند. از منظر دین اسلام، قوام حقیقت حیات انسانی به اصل عدالت است و دادگری همانند اصل توحید ریشه در نظام تکوین دارد. بر این اساس پیامبر اکرم (ع) فرمودند: «بِالْعدْلِ قامتِ السّماواتُ و الارْض» یعنی آسمانها و زمین، با عدالت، پا برجا میمانند. بنابراین نادیده انگاشتن قسط و عدل، نه تنها با طبیعت بشر مخالفت و مغایرت دارد، بلکه مخالفت با نظام طبیعت است و در مقابل، اهتمام به آن هماهنگی با نظام هستی است.
اندیشه در حقیقت و ماهیت عدل و عدالت ما را به این نکته واقف میسازد که عدل دارای جاذبهای فطری است و نزد وجدان عمومی بشریت، ارزش گرانقدر دارد زیرا در سایه عدل، هر کسی به حق خویش میرسد، تعدّی و تجاوز از جامعه رخت بر میبندد و امنیت و آرامش بر همه جا حاکم میشود. به همین جهت مردم، بیعدالتی را نکوهش میکنند و عدالت را میستایند. این نکته مورد تأیید و توجه پیشوایان دین نیز قرار گرفته است. امام صادق (ع) درباره این حقیقت که بیعدالتی عیب و عدالت خوشایند همگان است فرموده است: «از خداوند پروا کنید و به عدالت رفتار کنید، چرا که شما به قومی که عدالت نکند خرده میگیرید». به همین سبب است که از آغاز زندگی بشر، همواره ظلم و بی عدالتی روح بشر را آزرده و او را تشنه جهانی عاری از هر تبعیض و تعدی ساخته است. در طول تاریخ، همه افراد و اقشار و جوامع اعم از کوچک و بزرگ، مؤمن و کافر، مرد و زن، حتی ستمکار و ستمدیده، دانا و نادان خواهان اجرای عدالت، این صفت انسانی بوده و از نقض آن متنفر بوده و میباشند.
بر این اساس با اندک تأملی در کلمات و بیانات امیرالمومنین (ع) به روشنی این نکته به دست میآید که مساله «عدالت و حکومت»، جایگاه خاص و اهمیت ویژهای نزد آن امام بزرگوار داشته است. این دو مقوله به حدی مهم است که اگر تمام تلاشها و مجاهدات علی (ع) را در راه تحقق آن بدانیم سخنی به گزاف نگفته ایم. در همین رابطه و با محوریت نشان دادن ارزش و اهمیت عدالت در حکمرانی بر پایه اندیشه علوی (ع) با حجتالاسلام و المسلمین نجف لکزایی استاد تمام گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم و رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفتوگو کردیم که حاصل آن را در ادامه میخوانید؛
* عدالت در اندیشه امیرالمومنین (ع) یک فضیلتی است که اگر حکومت آن را داشته باشد برایش یک امتیاز و ارزش محسوب میشود یا اصلاً اساس و ارزش حکومت به برقراری عدالت است و حکومتی که در راه عدالت گام ننهد فاقد ارزش ذاتی است؟
در نهجالبلاغه و سیره عملی امیرالمومنین (ع) به عدالت توجه بسیار زیادی شده به گونهای که جرج جرداق مسیحی اسم کتابش را این گذاشته که امام علی (ع) صدای عدالت انسانی است. همچنین گفته شده «قتل فی محراب عبادته لشده عدله» یعنی ایشان به خاطر شدت عملش نسبت به عدالت به شهادت رسید لذا در جای جای نهجالبلاغه میتوانیم فرمایشات حضرت درباره عدالت را ببینیم ولی من به یک موردش اشاره میکنم و آن نامه ۳۱ نهجالبلاغه است. امام علی (ع) نامه ۳۱ را برای امام حسن مجتبی (ع) نوشتند و چون این نامه از منظر یک پدر برای تمام فرزندان معنوی آن حضرت نوشته شده است با این تعبیر شروع میشود که «من الوالد الی المولود» یعنی نامه پدری به فرزند. اگر ما خودمان را فرزند معنوی آن حضرت میدانیم مخاطب این نامه هستیم.
*نامه ۳۱ نهجالبلاغه عدالت را چگونه معرفی میکند؟
آنجا حضرت یکسری سیاستهای کلان و راهبردهای کلان را ابلاغ فرمودند از جمله اینکه میفرمایند فرزندم تو خودت را در ارتباط با دیگران میزان قرار بده، هرچه برای خودت میپسندی برای دیگران هم بپسند. بعد یکسری مصادیق را ذکر کردند مثلاً فرمودند اگر دوست نداری به تو ظلم شود به دیگران هم ظلم نکن، اگر دوست داری به تو احسان شود به دیگران احسان کن و همینطور موارد دیگری را برشمردند. به همین خاطر عدالت در اندیشه امام علی (ع) یک میزان کلیدی و اساسی و مهم است که مبنای تنظیم روابط ما با دیگران، روابط ما با خودمان، روابط ما با محیط زیست و روابطمان با خدای متعال است.
خدای متعال در ارتباط با ما به عدالت عمل میکند، ما هم در ارتباط با خودمان و دیگران و خدا و طبیعت باید به عدالت رفتار کنیم. در حدیث نبوی میخوانیم که با عدالت است که آسمانها و زمین بر پا شده است. در قرآن کریم خداوند به پیامبر (ص) دستور میدهد «قل امر ربی بالقسط» یعنی بگو پروردگار من مرا فرمان داده به قسط عمل کنم. باز در سوره حدید میفرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» یعنی ما پیامبران را به سوی مردم فرستادیم تا آنها مردم را تربیت کنند، تزکیه کنند و مردم بر پادارنده قسط شوند. از این جهت امیرالمومنین (ع) به عنوان تربیت شده رسول اکرم (ص) کسی است که همان مسیر را دنبال میکند و همچون رسول مکرم اسلام بر پا دارنده عدل و قسط است. لذا اگر ما عدالت را در ردیف فضائل هم ذکر کنیم بالاترین فضائل است و اگر به عنوان رکن در نظر بگیریم میبینیم عدل در اندیشه و مذهب امامیه جز اصول مذهب و جز ارکان تلقی شده است بنابراین از هر منظری نگاه کنیم، چه از منظر فقهی، چه از منظر اخلاقی، چه از منظر اعتقادی، چه از منظر فلسفی و … میبینیم عدالت عنصر کلیدی است و باید مورد توجه رهبران و کارگزاران حکومتی و آحاد مردم قرار بگیرد.
*همه مردم به ارزش و اهمیت مساله عدالت اقرار دارند ولی میبینیم جوامع بشری و حکومتها در محقق کردن عدالت با مشکلاتی روبرو هستند. به نظر شما مهمترین موانعی که نمیگذارد مساله عدالت در یک جامعه محقق شود با توجه به منویات حضرت امیر (ع)، چیست؟
امیرالمومنین (ع) مهمترین مانع اجرای عدالت را در همین نامه ۳۱ دنیاطلبی و دنیاگرایی میداند. حضرت میفرماید آنچه باعث شده انسانها از صراط مستقیم عدالت منحرف شوند و به ظلم دست بزنند این است که فکر میکنند برای دنیا آفریده شدند در حالی که آن حضرت میفرمایند فرزندم بدان که تو برای آخرت آفریده شدی. دنیا قرار است مقدمهای باشد و مزرعهای باشد که ما از زندگی کوتاهی که در دنیا داریم برای آخرت خودمان زاد و توشه برداریم و اگر هر کسی اندکی تأملی در زندگی خودش و زندگی امروز در دنیا بکند، اهمیت این فرمایش امیرالمومنین (ع) را متوجه میشود که واقعاً هر جا ظلم و بیعدالتی صورت میگیرد ناشی از این است که آن افراد خیال میکنند برای دنیا آمدند و بعد از دنیا آخرتی نیست و الا اگر انسانها به یاد مرگ باشند یاد آخرت و قیامت باشند متوجه میشوند اصالت را باید به آخرت بدهند. قاعدتاً کسی که یاد مرگ و قیامت هست دست به ظلم نمیزند چون میداند یک ایستگاهی هست که باید در آنجا پاسخگو باشد.
*گاهی بین عدالت و مسائل دیگری تزاحم برقرار میشود؛ مثل تزاحم بین برقراری عدالت و رعایت مصلحت. به نظر شما در این موارد باید جانب کدام را گرفت و کدام اهمیت بیشتری دارد؟
ببینید، مصلحت یعنی عدالت. اصلاً مصلحت جایی مطرح میشود که اگر ما به یک قانونی یا دستوری عمل کنیم موجب ظلم میشود لذا میگوئیم مصلحت ایجاب میکند آن کار را انجام ندهیم. در اینجا تمرین و امتحان مصلحت باید با مساله عدالت انجام شود؛ یعنی هر جا میگوئیم مصلحت اقتضا میکند باید بتوانیم به جایش کلمه عدالت را بگذاریم و بگوییم عدالت اقتضا میکند. لذا نمیشود مصلحت مخالف عدالت باشد چون فرض ما فرض تزاحمات است یعنی دو چیز با هم متزاحم میشوند و ما آنی که عادلانهتر است را بر آنی که مطابق عدالت نیست اولویت میدهیم. بنابراین هر جا گفتند مصلحت ایجاب میکند، شما باید به جایش کلمه عدالت را بگذارید. اگر باز هم جمله شما درست بود، آن از نظر اسلام مورد قبول است ولی اگر جمله درست نبود آن مطلب مورد قبول اسلام نیست. در واقع مصلحت نیامده است که منافع را توجیه کند و الا منتهی به ظلم میشود.
کد خبر 6086156