خانه پدری؛ از پُزهای روشنفکرانه تا تکذیبهای بیمنطق
تاریخ انتشار: ۴ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۵۸۵۴۹۵
خانه پدری فیلمی به کارگردانی، نویسندگی و تهیهکنندگی کیانوش عیاری و محصول سال ۱۳۸۹ است. این فیلم در دیماه ۱۳۹۳ اکران شد و به دلیل وجود یک صحنه خشن با مشکلاتی در اکران روبرو و در روز اول اکران عمومی از پرده پایین کشیده شد. اکنون پس از پنج سال فیلم خانه پدری با اصلاحاتی جزئی و با ردهبندی سنی بالای ۱۵ سال در تاریخ ۱ آبان ۱۳۹۸ مجدداً در سینماهای ایران اکران شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کیهان نوشت: «اکران عمومی فیلم «خانه پدری» با انتقاد بسیاری از منتقدان و اهالی رسانه مواجه شده است. اما گروهی از اهالی سینما نیز مانند خشونت قاجاری حاکم بر این فیلم، واکنشی دور از شأن اهالی فرهنگ و هنر را نشان دادهاند. رفتار این گروه دارای این معنی است که آنها اعتقادی به آزادی فکر و بیان ندارند و هر کس را که از این فیلم خوشش نیاید یا به آن انتقادی داشته باشد تکفیر میکنند!»
به طور مثال، مازیار میری در خطابهای که بیشتر شبیه بیانیه گروههای سیاسی است، منتقدان این فیلم را «دشمنان سینمای ایران» توصیف کرده و خطاب به رئیس سازمان سینمایی نوشته: «آقای حسین انتظامی از شما متشکرم، متشکرم از اینکه ایستادگی کردید و یکی از بهترین فیلمهای سینمایی ایران را که به غلط در بند توقیف بود نمایش دادید. آقای انتظامی شما به خوبی در این روزهای مدیریت بر سینمای ایران متوجه شدید که دشمنان افتخارات سینمای ایران، قسمخوردگانی هستند که حتی نمیدانند چرا دشمن هستند ولی مأموریت دشمن را بازی میکنند.» علیرضا داودنژاد نیز اظهارنظر کرده: «اصلاً آقای عیاری نباید احتیاج داشته باشد پروانه ساخت و نمایش بگیرد.»
در حالی که فیلم «خانه پدری» به زعم بسیاری از منتقدان، یکی از ضعیفترین آثار کیانوش عیاری محسوب میشود، اما یکی از منتقدان درباره آن نوشته: «یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران است». یک منتقد دیگر هم نوشته است: «خانه پدری، اصلِ سینمای ایران است». منتقد دیگری هم انتقادکنندگان به «خانه پدری» را کسانی دانسته که سینما را نمیفهمند! به هر حال این همه ابراز شیفتگی و تعصب نشان دادن درباره فیلمی که بخشی از جامعه آن را نپسندیده، ناشی از تبلیغات و فضاسازی یک جریان سیاسی ورشکسته برای استفاده ابزاری دوباره از هنر و هنرمندان است.
جواد شمقدری، کارگردان سینما و تلویزیون، درباره اکران فیلم «خانه پدری» میگوید: «فکر میکنم اکران این فیلم بدون اصلاحات لازم یک جنایت فرهنگی است. به خاطر اتفاقهایی که ما در سکانس اول این فیلم میبینیم که اتفاقهای ناگواری است. حتی در سینمای غرب هم چنین صحنههایی را نشان نمیدهند، حتی اگر واقعیت داشته باشد».حسین معززینیا، منتقد سینما، در واکنش به این حرف شمقدری در توئیتی نوشت: «شمقدری گفته اکران خانه پدری «جنایت فرهنگی» است. انتخاب کلماتش بد نبوده، فقط جابهجا استفاده کرده. «خانه پدری» درباره فرهنگ جنایت است. قصه یک زیرزمین و چیزهایی که مدفون میشود تا بتوانیم به زندگیمان ادامه دهیم. اما خون را نمیشود شست».
همچنین، او در یادداشتی اینستاگرامی نوشته است: «حساب آنها که از روز اول از هیچ تلاشی فروگذار نکردند تا جلوی نمایش «خانهی پدری» را بگیرند مشخص است. روی سخنم با آنها نیست. همانها که میگویند این فیلم علیه سنت و مذهب ساخته شده و سیاهنمایی کرده و... از نظر اینها لابد قتل ناموسی در پهنه تاریخ ایرانزمین رخ نداده و اگر هم احیاناً خداینکرده، روزی روزگاری موردی جزئی بوده و باید در سینما جوری پرداخت شود که در پسزمینه وقایع، رودخانه دانوب یا کوههای آلپ را ببینیم و آلت قتاله هم یکی از اشیایی باشد که فقط در سوییس مورد استفاده مردم قرار میگیرد تا احیاناً کسی تصور نکند در تاریخ کشور ما مردی دخترش را به دلیل بیآبرو کردن خانواده کشته است. ما و این کارها... نعوذ بالله.
اما خطاب به دیگرانی که چنین تصوری ندارند، ولی این روزها میگویند و مینویسند این فیلم تلخ است، سخت است، مخاطب را آزار میدهد، فلانی گفته حالش بد شده و... ای دوست خیرخواه و خوشقلب و خوشبین و خوشنیت، از کجا و چطور به این نتیجه رسیدهای که آثار هنری همیشه وظیفه دارند ما را نوازش کنند؟ چه کسی به تو گفته همیشه قرار است که فیلمها لیلی به لالای ما بگذارند؟ فیلم میتواند جانخراش باشد. بسیاری از آثار ادبی بزرگ، رمانها و نمایشنامههای تاریخ دلخراشاند. حتی آثار ادبی خودمان؛ شاهنامه پر از سوگ است. قصه سیاوش آدم را داغدار میکند. بسیاری از قصههای بزرگ تاریخ مثل پتک کوبیدهاند بر سر ما.
خانه پدری فیلم تیره و تاری است. آزار میدهد. هولناک است. خراش میاندازد بر ذهن تماشاگرش. چرا نباید این کار را بکند؟ ایرادش چیست؟ چرا میان این همه کمدی بیخاصیت و درامهای قلابی، یک فیلم اجازه ندارد تماشاگرش را با دلآشوبه بفرستد خانه؟
پینوشت: دوستانی که زیر این پست دارند درباره کیفیت نازل فنی فیلم به من آموزش میدهند، اولاً دقت کنند موضوع این پست چیز دیگری است، ثانیاً گاهی بد نیست لحظهای هم که شده به این فکر کنیم که شاید مشکلاتی که در فیلم میبینیم به این دلیل است که هنوز فیلم دیدن بلد نیستیم. به احتمالش که میشود فکر کرد.»
محمود صادقی نماینده اصلاحطلب مجلس هم پس از دیدن این فیلم با انتشار یک توئیت در صفحه شخصیاش نوشت: «خانه پدری را دیدم؛ روایتی دردناک از قتل ناموسی که به 70سال پیش بازمیگردد. عیاری این سنت را روایت میکند، اما وضع زن در جامعه کنونی را سیاهنمایی نمیکند. بلکه به طور ضمنی تحول وضعیت زن را از خانهنشینی تا دورهای که دختری متخصص مرگ مغزی پدر نامزدش را تشخیص میدهد، به تصویر میکشد.»
فارغ از تمام نگاههای مثبت و منفی به این فیلم، باید گفت که نمیتوان مسائل و مصائب اجتماعی را نادیده گرفت. اگر گذری به دادگاهها داشته باشید آمار جنایات و اتفاقاتی که در جامعه رخ میدهد حاکی از آن است که زنگ آسیبهای اجتماعی سالهاست به صدا درآمده است و نمیتوان با دید سادهانگارانه از آن گذشت. شاید بهتر باشد به جای واکنشهای هیجانی در رد یا تأیید یک اثر یا فرد به موضوع آن بیندیشیم. اندیشهای که در بسیاری از آیات و روایات برآن تأکید شده است. امیرمؤمنان(ع) نیز یکی از خصوصیات بارز مؤمن را تفکر او در جوانب کارها میداند: «المؤمن... مغمور بفکرته»؛ مؤمن در افکار خویش غوطهور است. این تفکر همواره منجر به حل بسیاری از مسائل و در جهت رشد انسان است و اگر این گونه نبود این تأکیدهای مؤکد هم روی آن صورت نمیگرفت.
همچنین، همواره در برهههای مختلف تاریخی به زنان ظلم شده، ظلمهایی که از جسم تا روح آنان را نشانه میگرفته است. البته همان گونه که در این فیلم میبینیم با گذر زمان و پیشرفت فرهنگی، این ظلمها کمتر شده اما گاهی نوع آنها عوض شده است. به هر روی این فیلم نمایانگر یک معضل فرهنگی است، معضلی که فقط با آگاه کردن و فرهنگسازی میتوان راهی برای کاهش آن یافت؛ در واقع در این اثر از ابتدا با دختری مواجهایم که باید در خانه بماند اما در پایان میبینیم که دختری که دانشجوی پزشکی است وارد ماجرا میشود. در واقع علاوه بر فزونی حضور زنان در جامعه و ارتقای جایگاه اجتماعی آنان، که نشانگر افزایش اعتماد به نفسشان است، مشاهده میکنیم که قدرت مرد در خانواده نیز رو به کاستی رفته است، قدرتی که اوج آن در پدربزرگ خانواده، مهران رجبی، آشکار بود و در نهایت به نوه او، شهاب حسینی، ختم شد. در پایان این نکته را نباید از نظر دور داشت که تولیدات هنری زمینهساز شکوفایی فرهنگی جامعهاند.
این روزها جامعه ایرانی شرایطی دارد که بهتر است به جای انگ زدن، در راستای حل مسائل اجتماعی گام برداریم، زیرا عرصه پرخاشگریهای سیاسی گذراست و فقط اثر فرهنگ و ضد فرهنگ بر جامعه ایرانی باقی خواهد ماند و شاید فصلالخطاب تمامی این مباحث نیمنگاهی به حدیث حضرت امیر(ع) باشد که میفرمایند: «نِظامُ الدِّينِ خَصلَتانِ: إنصافُكَ مِن نَفسِك و، مُواساةُ إخوانِكَ؛ نظام و رشته دين دو خصلت است: انصاف داشتن و همدردى و كمك به برادران».
به قلم مینا حیدری
انتهای پیاممنبع: ایکنا
کلیدواژه: خانه پدری کیانوش عیاری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۵۸۵۴۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تکذیب مسدود شدن گذرگاه های فراه و نیمروز
عبدالحی سباوون رئیس اطلاعات و فرهنگ ولایت فراه گفت گذرگاه ابونصر فراهی (ماهیرود) به مدت یک ساعت مسدود بوده اما پس از آن باز شده است.
گذرگاه مرزی ماهیرود از سال 1386 با شهر بیرجند ایران ۱۹۰ کیلومتر و با شهر فراه افغانستان ۱۲۰ کیلومتر فاصله دارد و از گذرگاه های پررفت و آمد مرزی است.
همچنین رحیم الله ساجد سخنگوی والی نیمروز نیز گفت بسته بودن مرز نیمروز (میلک) حقیقت ندارد.
گذرگاه مرزی میلَک از گذرگاههای مهم مرزی بین ایران و افغانستان است که در محدوده شهرستان هیرمند ایران، در فاصله ۲۶۱ کیلومتری شمال زاهدان و در نزدیکی شهر زرنج مرکز ولایت نیمروز افغانستان قرار دارد.
گفتنی است اخباری مبنی بر مسدود شدن این دو گذرگاه مرزی در رسانه ها منتشر شده بود.
باشگاه خبرنگاران جوان افغانستان افغانستان