به نقل از «ایمنا»

محمد(ص) و غربتی که از آن داعش ساخته شد

تاریخ انتشار: ۵ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۵۹۰۸۳۲

تاریخ به چشم خود غربت محمد(ص) را دیده‌است که چگونه میراث صلح طلبانه پیامبر اسلام(ص) به دست اشقیایی چون خالد بن ولید سپرده شد تا اکنون مولود شوم آن به هیبت گروه‌های تروریستی مسلمان ظاهر شود.

به گزارش خبرنگار ایمنا، از همان زمان که به سنت تمامی پیامبران، حضرت محمد(ص) در سن ۴۰ سالگی رسالت خویش را آغاز کرد، اندیشه‌ای جز هدایت و سعادت بشریت در سر نداشت که اگر داشت، از ایشان به جای آنکه در دل تاریخ رحمت و رافت و اصلاح باقی بماند، همچون دیگران که روزی را بر مسند قدرت بودند و روزگاری گذراندند، حضور حضرتش در همان صفحات تاریخ می‌ماند و گم می‌شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حضرت پیامبر(ص) جاودانه مانده است زیرا سنگ بنای اخلاق، توحید و انسانیت را بنا نهاد در عصری که دستان بشر به هر مفسده‌ای آلوده و رنگ جهل و جنایت و خون بر دیوارهای کوتاه و بلند امپراطوری‌ها و قدرت‌های محلی نقش بسته بود.

در چنین کارساز خشونت‌باری او پیام‌آور صلح و امنیت شد؛ همانگونه که قرآن می‌قرماید "به راستی که پیامبر از میان خودتان به سوی شما آمده است که هر رنجی که شما می برید، برای او گران می آید، و سخت هواخواه شماست و به مؤمنان رئوف و مهربان است. (توبه، ۱۲۸)" و به توصیف خود پیامبر اینچنین امر به رافت شده است: "پروردگارم مرا به مدارا و نرمی با مردم دستور فرمود، همان گونه که به انجام واجبات امر فرمود. (اصول کافی، ج۲، ص۱۱۷)" .

خواستگاه آزادی

در اسلامی که نقطه آغاز آن اینگونه با دم حضرت محمد(ص) متبرک شد، نه تنها ظلم و تجاوز و تحدی معنایی ندارد بلکه برای هرآنچه آزادی اندیشه و انتخاب را سد می‌کند، ممنوعیت گذاشته شده تا مبادا به زور شمشیر یا به حکم جنگ فردی اظهار ایمان کند؛ هیچ فردی حق زیاده‌خواهی در برابر کنبزان و بردگان را ندارد "کنیزان خود را -در صورتی که تمایل به پاکدامنی دارند- برای اینکه متاع زندگی دنیا را بجویید، به زنا وادار مکنید(نور، ۳۳)" و اجازه نخواهد داشت به جای دِین مادی، نفس و زندگی دیگری را تصاحب کند.

در اسلام محمدی غلامان همچون "زید بن حارِثَه کَلبی" پسر خوانده پیامبر شده و در راه ایمان، به شهادت می‌رسند و اسیران جنگی به رحمت او دچار شده و همچون شش هزار زن و مرد و کودک هوازن در جنگ حنین مورد شفاعت و عفو حضرت قرار گرفته و آزاد می‌شوند؛ اجباری برای ایمان آوردن نیست و راه هدایت از روز روشن‌تر است همانطور که پیامبر خدا "ابوعزّه" را عفو کرد و به "معاویه بن مغیره" امان داد، دو دشمنی که دشمنی آن‌ها با مسلمانان بر هیچ‌کس پوشیده نبود اما هرگز با آن دو شرط ننمود که در ازای این آزادی باید آیین اسلام را بپذیرند.

چنین آیینی برپا می‌شود تا قید اسارت و بردگی را از جان آدمی برچیند، بر ویرانی‌ها مقابله کند و عزت پیروانش را روزافزون نماید؛ همانگونه که امام صادق(ع) می‌فرمایند: هنگامی که پیامبراکرم‏(ص) گروهی از مسلمانان را برای انجام ماموریت نظامی اعزام می‏‌کرد، آنها را فرا می‏‌خواند، در برابر خویش می‏‌نشاند و به آنان می‏‌فرمود: "با نام خدا، کمک خدا، در راه خدا و بر روش و دین رسول خدا حرکت کنید. خیانت نکنید، مثله ننمایید و از نیرنگ و فریب استفاده نکنید. پیرمرد از کار افتاده و زنان و کودکان را نکشید. درختی را قطع نکنید، مگر آن که مجبور به این کار شوید. هرگاه یکی از مسلمانان از پایین‏‌ترین و یا برترین آنان به یکی از مشرکان مهلت داد، او پناهنده است تا سخن خدا را بشنود، پس اگر از دین شما پیروی کرد، او برادر دینی شماست و اگر نپذیرفت، او را به محل امنش برسانید و از خداوند علیه او کمک بخواهید. (بحار الانوار؛ج‏۱۹، ص‏۱۷۷، حدیث‏۲)"

انسانیت آئین محمد(ص) به تلاش ۲۳ ساله او با تمام سختی‌هایی که مشرکان رقم زدند، به چنین زیبایی شکل گرفت تا آنکه روزهای پایانی عمر رسول خدا فرا رسید. ایشان بارها و به اذعان کتب فریقین تکلیف جامعه مسلمین که درهای جهانی شدن را به روی خود می‌دید، با معرفی جانشین خویش مشخص کرده بود، اما همین که حضرتش چشم از جهان فروبست، به یکباره بر پیکر تمام آنچه پیامبر اسلام از اخلاق ساخته بود، ریشه نفاق سبز شد و آن را فروریخت تا بر سر راه هر هدایتی سد و بر طریق هر سعادتی سنگ باشد.

کودتای سقیفه

بدون درنگ و درحالی که بدن رسول خدا منتظر تشییع پیروانش بود، شورایی برای انتخاب جانشین همین پیامبر تشکیل شد حال آنکه خلیفه مسلمین منصوب خداوند است، زیرا مجری اوامر اوست نه چند قرارداد بشری اما آنان که از ابتدا سودای حکومت داشتند، بدون آنکه سخن پیامبر را در رابطه با امر جانشینی تبعیت کنند، چرخه خلافت را به سمت خود برگرداندند و امیر مومنان اشک ریزان، در غربت بی اندازه آخرین پیامبر خدا، بدن او را به تنهایی در حجره‌اش به خاک سپرد.

نتیجه گرد هم آمدن مسلمانانی که از حکم خدا سرپیچی کرده و شورای سقیفه را تشکیل داده بودند، انتخاب خلیفه‌ای بود که با یک کودتا انتخاب می‌شد؛ پس از آن و به دستور همین خلیفه فتوحات بدون آنکه مصلحتی در آن اندیشیده شود، به طمع غنائم آغاز شد و تبعا اسلامی که به دیگر بلاد فرستاده شد، دیگر آن اسلامی نبود که پیامبرش محمد(ص) است.

همه آن توصیفات که برای جهاد و تبلیغ در عصر پیامبر ذکر شد، به صورتی کاملا برعکس توسط افرادی که خود را سپاهیان اسلام می‌دانستند گسترش یافت؛ خالد بن ولید در یکی از همین لشگرکشی‌ها به "بنی یربوع" شبیخون زده و به سپاهیانش دستور داد اهالی آن را گردن بزنند. خالد پس از گردن زدن "مالک بن نویره" بزرک این قبیله به هسمر او تجاوز کرد و به خواسته وی که به ظاهر نماینده سپاه اسلام بود، سرهای کشتگان را به جای سه پایه زیر دیگ‌های غذای خود گذاشته و آتش افروختند و دستور داد تمام زنها را به عنوان اسارت به مدینه حمل دادند و تمام اموال آنان را غارت کنند. اکنون نام خالد بن ولید بر مساجد برخی کشورهای اسلامی نقش بسته و او را صحابه پاک پیامبر می‌دانند! آری وقتی به نام پیامبر، ظلم و تجاوز را به خورد دیگران بدهند، امثال خالد نیز پیرو پاک چنین پیامبری خواهند بود.

چنین الگوی بدقواره‌ای از اسلام در تمام فتوحات پس از پیامبر تکرار شد و البته همراه شد با سوزاندن احادیث نبوی، خانه نشین کردن خلیفه منصوب خداوند یعنی علی(ع) و تبدیل سنت نبوی به بدعتی که تا ۲۵ سال چیزی از اسلام را برای اهلش باقی نگذاشت.

حرام و حلال نبوی به راحتی جابه‌جا می‌شدند حال آنکه "حلال محمد(ص) حلال است تا روز قیامت و حرام او حرام است تا روز قیامت" اما دستگاه تزویر خلفای حاکم چنان مردم را مسخ کرده بود که سخنی از کسی در رد شیوه خلفا سه گانه در نمی‌آمد و انحطاط اخلاقی از گوشه گوشه جامعه اسلامی که با کشورگشایی‌های بعضا نامشروع سه خلیفه به یک امپراطوری تبدیل شد، عیان بود.

پیشوابان ترور

حال با گذشت قرن‌ها از ظهور اسلام، در غیاب نام و منش حقیقی پیامبر اسلام، مشاهیری از این دین برای مسلمانان مانده‌اند و همانطور که پیشتر گفته شد نامشان بر مساجد نقش بسته که از اسلام فقط زندگی کردن در زمان حیات پیامبر را دارا بودند.

همانگونه که گروه‌هایی که خود را مسلمان می‌دانند نیز از اسلام چیزی جز "لا اله الا الله" گفتن و کشتن و نابودی، بهره‌ای ندارند؛ اکثرا نه قرآنی خوانده‌اند نه فهمیده‌اند بلکه عقده‌های خشونت خود را به نام اسلام محمد(ص) در قد و قامت گروه‌های تروریستی در کشورهای مختلف به نمایش می‌گذارند؛ و البته که به یاری رسانه‌های دنیا همین الگو را مصداق یک مسلمان واقعی معرفی می‌کنند.

مسلمانانی که همچون پیشوای خود ادعا می‌کنند "قرآن برایشان کافیست" و اعتنایی به وجود تبیین کنندگان قرآن که همان پیامبر و جانشنیان برحق او هستند ندارند؛ همان هایی که ادعای پیروی از قرآن را دارند اما بازهم همچون پیشوای خود بهره‌ای از آن ندارند و اگر سلاح از دستشان گرفته و آن‌ها را با پرسشی از مبدا دین مواجه کنی، مسلمانی‌شان بر باد می‌رود.

نتیجه آنکه داعش و هم پیاله‌هایش نتیجه یک یا چند سال اخیر نیستند، به یکباره نمی‌توان اینچنین جرثومه‌ای از شقاوت را شکل داد مگر آنکه پیشینه‌ای مانند آن وجود داشته باشد؛ پیشینه آن را می‌توان در افرادی جستجو کرد که به پیامبر خدا تهمت هذیان گویی زدند، خانه وصی او را به آتش کشیدند و یک یک تمام جلنشینانش را به شهادت رساندند.

کد خبر 394659

منبع: ایمنا

کلیدواژه: پیامبر اکرم داعش تاریخ جهان اسلام شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۵۹۰۸۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نگرانی روسیه درباره تهدیدات گروه‌های تروریستی از افغانستان

وزیر دفاع روسیه اظهار داشت تهدید اصلی برای آسیای مرکزی از سوی گروه‌های تروریستی افراطی است که در افغانستان مستقر هستند. - اخبار بین الملل -

به گزارش دفتر منطقه‌ای خبرگزاری تسنیم، سرگئی شویگو، وزیر دفاع روسیه  در نشست سازمان همکاری شانگهای گفت کشورهای آسیای مرکزی از سوی گروه‌های تروریستی مستقر در افغانستان مورد تهدید قرار دارند.

شویگو تصریح تهدید اصلی از سوی «گروه‌های تروریستی افراطی مستقر در افغانستان» متوجه آسیای مرکزی است.

وزیر دفاع روسیه در ادامه از این گروه‌ها نامی نبرد، اما پیش از این گفته بود سازمان‌های تروریستی بین‌المللی در حال افزایش نفوذ خود در افغانستان هستند و کشورهای غربی فعالانه‌تر با گروه‌های مسلح مستقر در خارج از کشور کار می‌کنند.

شویگو پیش از این درباره اهداف کشورهای غربی از افزایش تعاملات با گروه‌های مسلح مخالف طالبان در خارج افغانستان گفته بود: هدف آنها روشن است؛ از یک سو، یک کانون درگیری در مناطق مرزی شرکای ما ایجاد می‌شود و از سوی دیگر کمک‌های نظامی برای خنثی کردن درگیری که به طور غیرطبیعی ایجاد شده، ارائه می‌شود.

این در حالی است که بارها مقامات حکومت طالبان تاکید کرده‌اند از خاک افغانستان هیچ کشوری تهدید نمی‌شود و گروه تروریستی داعش نیز در این کشور نابود شده است.

روسیه: قاچاق هروئین از افغانستان تهدیدی برای امنیت آسیای مرکزی استروسیه: نگرانی‌های تاجیکستان درباره تهدیدات ناشی از افغانستان را درک می‌کنیمروسیه: گسترش گروه‌های تروریستی در افغانستان چالشی جدی برای آسیای مرکزی است

«ماریا زاخارووا» سخنگوی وزارت خارجه روسیه نیز پیش از این در یک نشست خبری گفته بود گروه تروریستی داعش با حمایت نیروهای خارجی در پی تضعیف ثبات کشورهای آسیای مرکزی است.

وی تاکید کرده بود تامین مالی گروه تروریستی داعش در افغانستان توسط سرویس‌های اطلاعاتی خارجی انجام می‌شود.

سخنگوی وزارت خارجه روسیه از هیچ کشوری نام نبرد اما پیش از این «سرگئی لاوروف» وزیر خارجه این کشور گفته بود آمریکا از داعش و القاعده در افغانستان حمایت می‌کند.

انتهای پیام/.