Web Analytics Made Easy - Statcounter

عیاری برای نسل جوان‌تر، با «روزگار قریب» شناخته شده است؛ سریالی با بازی مهدی هاشمی که در خانه‌ی پدری نیز نقش اصلی و کلیدی را ایفا می‌کند؛ در نوجوانی با همکاری پدرش، خواهرش را به بهانه‌های ناموسی به قتل می‌رساند و در یکی از اتاق‌های زیرزمین دفن می‌کند. در واقع از همان صحنه‌ی نخست، خانه‌ی پدری برای یک دختر، به قبرستان پدری بدل می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

روایت فیلم، در پنج اپیزود، به انحاء مختلف در چند نسل و در 70-80 سال، از قاجار تا امروز ادامه می‌یابد و با گذشت ده‌ها سال از صحنه‌ی نخست، خشونت علیه زنان همچنان در جامعه تکرار می‌شود.
فیلم پس از ۳ سال توقیف، در جشنواره‌ی فجر 1392 اکران شد و تحسین منتقدان را در پی داشت و در سال 1393 اکران عمومی شد. اما دیری نپایید که فیلم را از پرده پایین کشیدند! اتفاقی که امروز نیز برای آن تلاش می‌کنند و در پی آن هستند که عمرِ توقیف فیلم را به بیش از یک دهه برسانند! 
«سیاه‌نمایی»، کلیدواژه‌ای نیست که بتوان جنایت‌ها و خشونت‌های مندرج در فیلم را با آن کتمان و انکار کرد. چراکه ما، حتی امروز نیز با این خشونت‌ها طرف هستیم. بخشی از جامعه‌ خاورمیانه همچنان متعصب باقی مانده‌اند که این تعصب، در لوای بهره‌گیری واژه‌هایی چون آبرو، ناموس و... بازتولید می‌شود. شاید جامعه‌ی شهرنشین امروز، چنین مواردی را استثنائاتی تاریخی بداند، اما همچنان بسیاری از فعالان اجتماعی در نقاط محروم و خارج از مرکز، شاهد این اتفاقات در اکناف و اطراف خود بوده‌اند.

همین چند روز پیش، یکی از فعالان اجتماعی، گزارشی از ازدواج اجباری دختری با پسرعمویش در یکی از شهرهای جنوبی خبر داد. بعد از مخالفت دختر با این ازدواج و درحالی‌که از تدریس در مدرسه بازمی‌گشته، برادرش با شلیک گلوله جان او را می‌گیرد و با نبود شاکی خصوصی،پرونده‌ی این دختر، به غمگین‌ترین و بی‌سروصداترین شکل ممکن بسته می شودو همان‌طور که «خانه» برای «ملوک»، «قبرستان» می‌شود، «خیابان» نیز برای این دختر، فراتر از یک «قبرستان» نمودی پیدا نمی‌کند. ذکر این نکته ضروری است که شرع و مراجع دینی به شدت با چنین خشونت‌هایی به اسم آبرو و ناموس مخالف هستند  و آن را ضد دین می‌دانند.
وجه جالب این فیلم، «تکرار» است؛ وجهی که منطبق بر واقعیت‌های اجتماعی در بحث خشونت علیه زنان است. اما امروز، عموماً این «تکرار»، مانند صحنه‌ی نخست فیلم نیست که پدر و پسر با همکاری یکدیگر، سنگی بر سرِ دخترِ خانواده بکوبند و در پستوی خانه آن را نهان کنند! "تکرار" این خشونت را در نسل آخر و امروزیِ فیلم می‌توان یافت. خصوصاً آنجا که نسل آخر این خانواده (که حتی معلم است)، از این توجیه دفاع می‌کند که دخترکُشیِ رخ‌داده، اتفاقی مربوط به گذشته است و باید سروته آن را هم‌آورد و پنهان کرد! این «پنهان‌کاری»، خود یکی از قوی‌ترین ابزارهای موجود برای استمرار خشونت خانگی و اجتماعی است.
هرچند  یک صحنه بسیار خشن در این فیلم بود که هنوز هم برای من تصورش دردناک است و آن صحنه فروکردن شمشیر توسط یک پسر نوجوان در قبر ملوک برای اطمینان از کشته شدن‌اش بود که البته مظلومیت ملوک را بیشتر می کرد اما تمسک به ایراداتی مانند زیر سؤال بردن نهاد خانواده و سیاه‌نمایی در بحث خشونت خانگی، همگی دایر بر این نوع از پنهان‌کاری است. در حقیقت، وجود خشونت در فیلم، هرگز دلیل درستی برای جلوگیری از اکران عمومی این فیلم نیست؛ چرا که صحنه‌های خشن‌تر در فیلم‌های دیگر نیز به چشم می‌خورَد. با این حال، رده‌بندی سنی کمک کرد تا این دستاویز، مرتفع شود.

۲۵۸۲۵۸

کد خبر 1314631

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: سینمای ایران خانه پدری کیانوش عیاری خشونت علیه زنان ایالات متحده آمریکا باشگاه پرسپولیس عراق سینمای ایران دونالد ترامپ لبنان گردشگری ترکیه باشگاه استقلال بازیگران سینما و تلویزیون ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۵۹۱۱۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حکم عاملان تعرض به ۲ دختر دانش آموز اعلام شد

۴ پسر شرور که به اتهام آزار و اذیت دو دختر دانش‌آموز محاکمه شده بودند به اعدام و حبس محکوم شدند.

به گزارش مشرق، یک سال قبل دختر ۱۷ ساله‌ای به نام مهتاب به همراه مادرش با مراجعه به پلیس آگاهی مدعی شد از سوی ۴ پسر مورد تعرض قرار گرفته است.

وی در تشریح ماجرا به مأموران گفت: دو هفته قبل در مسیر مدرسه با پسری به نام نیما آشنا شدم و چند روز باهم مکالمه تلفنی داشتیم و او به من ابراز علاقه کرد، بعد از یک هفته هم با هم قرار گذاشتیم تا همدیگر را ببینیم. من هم برای اینکه تنها نباشم با دوستم نسرین به سر قرار رفتم. نیما هم با برادر، پسرعمو و یکی از دوستانش به نام شهرام سر قرار آمد، آنها ما را سوار خودروی‌شان کردند و به بهانه تفریح و گشت وگذار در خارج از شهر ما را به بیابان‌های ورامین بردند. وقتی به آنجا رسیدیم ناگهان حس بدی پیدا کردم چون آنجا محلی برای تفریح نبود، از نیما خواستم تا برگردیم اما آنها بدون توجه به اعتراض من و دوستم به ما حمله کرده و به زور به ما تعرض کردند، بعد هم ما را در نزدیکی خانه‌مان از ماشین پیاده کردند. وقتی وارد خانه شدم آن‌قدر وضعیت پریشانی داشتم که مادرم خیلی سریع با دیدن من متوجه شد اتفاقی برایم افتاده است. من هم موضوع را برایش تعریف کردم و تصمیم گرفتیم از آنها شکایت کنیم. البته نسرین به خاطر ترس از اینکه خانواده‌اش متوجه موضوع نشوند شکایت نکرد.

با ثبت این شکایت، مأموران ۴ پسر جوان را ردیابی و بازداشت کردند.

پس از بازداشت متهمان، نسرین هم با مراجعه به پلیس آگاهی از ۴ متهم شکایت کرد.در ادامه دو شاکی پرونده با دستور قضایی به پزشکی قانونی فرستاده شدند و کارشناسان این سازمان پس از معاینه و بررسی آثار ضرب و شتم، تعرض به دو دختر جوان را تأیید کردند.

با تکمیل تحقیقات برای ۴ متهم پرونده کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۵ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در دادگاه چه گذشت

در ابتدای این جلسه مهتاب به جایگاه رفت و گفت: اعتماد بی‌جای من باعث شد تا زندگی خودم و دوستم نابود شود. ما در آن بیابان التماس می‌کردیم و اشک می‌ریختیم اما نیما و آن ۳ نفر بدون توجه به التماس و گریه‌های ما به طرز وحشیانه‌ای کتک‌مان زدند و تعرض کردند. از آن روز به بعد یک لحظه آرامش ندارم و به لحاظ روانی آسیب زیادی دیده‌ام. به همین خاطر حاضر نیستم آنها را ببخشم و برای آنها درخواست اشد مجازات دارم.

پس از آن نسرین به جایگاه رفت و درحالی که اشک می‌ریخت، گفت: همه واقعیت را مهتاب گفت اما من فقط این را می‌گویم که این ۴ نفر کاری کردند که از ترسم نمی‌خواستم به خانه‌مان برگردم و در نهایت هم به خاطر عواقب این موضوع واقعیت را به خانواده‌ام نگفتم. حتی از ترس اینکه آنها دوباره آزارم دهند یا خانواده‌ام پی به این ماجرا ببرند، تصمیم گرفتم شکایت نکنم تا اینکه متوجه شدم آنها دستگیر شده‌اند و بعد شکایت کردم. حالا هم نه رضایت می‌دهم و نه می‌بخشم و درخواست حکم اعدام برای متهمان دارم.

سپس ۳ متهم یک به یک به جایگاه رفتند و اتهام تجاوز به عنف را نپذیرفتند و ادعا کردند که با ۲ شاکی پرونده دوست بودند و رابطه با میل و خواسته دوطرف صورت گرفته بود.

شهرام ۱۷ ساله هم که از کانون اصلاح و تربیت به دادگاه منتقل شده بود، اتهامش را نپذیرفت و مدعی شد مهتاب و دوستش را آزار نداده است.

در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده، گزارش‌های کارشناسان پزشکی قانونی و پلیس، دو برادر و پسر عموی‌شان را به اعدام محکوم کردند و از آنجا که شهرام در زمان ارتکاب جرم زیر سن ۱۸ سالگی بوده، به ۵ سال حبس محکوم شد.

منبع: روزنامه ایران

دیگر خبرها

  • با زور نمی‌توان دین‌داری و حجاب ترویج کرد | توئیت فضائلی جریان به ظاهر ارزشی را آشفته کرد | رئیسی مدافع گشت ارشاد است
  • "کینه خونین" کارگر قهوه‌خانه شهر ری را قربانی کرد
  • نمایشگاه کتاب و ظرفیت «گردشگری ادبی»
  • پرسپولیس به دنبال انتقام از گربه سیاه!
  • کاشان، عروس خانه‌های تاریخی ایران (فیلم)
  • موج واگذاری حیوانات خانگی در شبکه‌های اجتماعی/پت‌های خانگی در فضای مجازی دست به دست می‌شوند
  • حکم عاملان تعرض به ۲ دختر دانش آموز اعلام شد
  • اینترنت خانگی 5G چیست؟
  • این مردان شیطان صفت ورامین به اعدام محکوم شدند/ آزار سیاه ۲ دختر دانش آموز توسط ۲ برادر و پسرعمویشان
  • روزنامه جمهوری اسلامی : در کشوری که یک فساد بزرگ را "فساد نمایی" می نامید، می‌شود دم از عدالت زد؟