Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-05-02@14:51:51 GMT

بی‌کاران مشغول نمایشند!

تاریخ انتشار: ۶ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۶۰۳۵۷۹

بی‌کاران مشغول نمایشند!

استاد ارتباطات با بیان اینکه تاثیرپذیری از شبکه‌های اجتماعی، تابعی از میزان تحصیلات، فهم اجتماعی و فرهنگ افراد است، گفت: تفاخرهایی که در فضای مجازی می‌بینید عموما کار مشتی «بیکار» است. ۰۶ آبان ۱۳۹۸ - ۱۳:۵۷ رسانه ها خواندنی نظرات - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، خوب یا بد، دیگر از دیوارهای بلند بر گرد زندگی خصوصی افراد خبری نیست و تنها با اشاره‌ای می‌توان به حریم شخصی افراد شناخته‌شده یا ناشناس سرک کشید، آن‌ها را قضاوت کرد، از غم و شادی‌شان باخبر شد و خلاصه صرف‌نظر از این‌که چه میزان از نمایش زندگی آن‌ها در فضای مجازی حقیقی است، در متن زندگی آن‌ها حضور یافت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این زیست مجازی نوپدید، سبک زندگی بسیاری از انسان‌های پیرامون ماست که فارغ از فقر و دارایی نه‌تنها خود را برای دیگران بازنمایی می‌کنند، بلکه گاه دست به انتشار مطالبی می‌زنند که شاید رسانه‌ها از آن‌ها غافل مانده باشند. شماری دیگر که نظاره‌گر این نمایش‌اند گاه از افشاگری‌های آن‌ها به وجد می‌آیند، گاه خشمگین می‌شوند و گاهی خود یا جامعه‌شان را نکوهش می‌کنند. هر چند این واکنش‌ها دوام چندانی ندارند و به واسطه آن نمی‌توانند بر لایه‌های عمیق اجتماعی تاثیری داشته باشند، اما به هر روی بخشی از زیست روزمره بسیاری از ما را شکل می‌دهند.

در گفت‌وگو با «مهدی محسنیان راد» به زیست مجازی نوپدید ایرانیان پرداخته‌ایم. او در سال 1374 به عضویت هیات علمی دانشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع) درآمد و در سال 1391 درجه استادی را دریافت کرد. نظریه «بازار پیام» محسنیان راد نخستین‌بار در کنفرانس انجمن بین‌المللی تحقیق در ارتباط جمعی در بوداپست ارائه و پس از آن به زبان‌های فارسی، انگلیسی و عربی منتشر شده ‌است.

شما در نظریه‌ای با عنوان «اکوسیستم ارتباطی» به شیوه‌های انتشار پیام در اکوسیستم‌های مختلف ارتباطی پرداخته‌اید. نمایشی شدن زندگی روزمره در فضای مجازی را بر اساس این نظریه چطور ارزیابی می‌کنید؟

اکوسیستم ارتباطی سال 2018 به عنوان یک ایده در بیرون از ایران به چاپ رسید. در این ایده چنین مطرح شده است که همانطور که اکوسیستم هند تابع سه عامل انرژی، ارگانیک و ماده است و در این کشور درختان برگ‌های خیلی بزرگی دارند یا سیستم جانوران آن با آلاسکا متفاوت است؛ در اکوسیستم ارتباطاتی نیز جهان همین روند را طی می‌کند و این سه عنصر با هم در تعامل‌اند.

در اکوسیستم ارتباطی «انرژی» همان باید و نبایدهای ارتباطی یا هنجارها است. قوانین نوشته و نانوشته‌ای که ارتباطات ما را مدیریت می‌کند. از جمله «شروع ملاقات با سلام کردن در فرهنگ ایرانی که در فرهنگ آمریکایی وجود ندارد»، «توقیف گسترده روزنامه‌ها در دوره‌ای از مدیریت کشور»، «در انحصار دولت بودن رادیو و تلویزیون طبق قانون اساسی کشور»، «نمایش فیلم‌های صرفا ایرانی در سینماهای کشور»، «تدابیر عجیب و غریبی که مثلا مادرشوهر و عروس طی سالیان برای روابط خود آموخته‌اند» و دیگر قوانین نوشته و نانوشته از این دست که همه این‌ها اکوسیستم ارتباطی جامعه ایران معاصر را تشکیل می‌دهند.

یک عامل دیگر، عامل «ماده» است. ماده در اکوسیستم ارتباطی یعنی تمامی امکانات ارتباطاتی که یک جامعه از آن برخوردار است. درآمد حاصل از نفت این توانایی را ایجاد کرد که بیشتر ایرانی‌ها بتوانند تلفن هوشمند داشته باشند. بیشتر مردم در ایران توانستند [برای نیاز یا برای چشم ‌و هم‌چشمی] تلویزیون‌های قدیمی را کنار بگذارند و تلویزیون‌های مسطح بخرند. «ماده» تمامی تکنولوژی‌هایی است که افراد از آن‌ها استفاده می‌کنند. مثل تمام دیش‌هایی که برای دریافت شبکه‌های ماهواره‌ای نصب می‌شوند.

ملت‌های مختلف بدون مداخله دولت‌ها و بدون مداخله پروپاگانداهای سیاسی، دینی و مذهبی به طور مستقیم با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند و این امر سبب خواهد شد که ضمن نمود عجیب نسبیت در فرهنگ‌ها، انسان‌های کره زمین بتوانند تفاوت‌ها و مشابهت‌های یکدیگر را به صورت شفاف‌تر درک کنند

این نظریه می‌گوید که در گذشته مخاطبان رسانه‌ها «توده» بودند. وقتی از «mass media» سخن می‌گفتیم مقصود این بود که مخاطبان رسانه‌ها شکل توده‌ای داشتند. الان بیش از یک دهه است که «mass media»ها دارند به سمت مرگ پیش می‌روند. یعنی دیگر توده‌ای مخاطب در مقابل یک ابزار ارتباطاتی مثل تلویزیون نیستند. این مساله قبلا هم پیش‌بینی شده بود. مک‌لوهان در آخرین کتاب قبل از مرگش این را گفته بود. من هم در سال 2001 در کنفرانس بوداپست این را پیش‌بینی کردم که در «بازار پیام» عمر «mass media» رو به پایان است.

طبق این نظریه ملت‌های مختلف بدون مداخله دولت‌ها و بدون مداخله پروپاگانداهای سیاسی، دینی و مذهبی به طور مستقیم با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند و این امر سبب خواهد شد که ضمن نمود عجیب نسبیت در فرهنگ‌ها، انسان‌های کره زمین بتوانند تفاوت‌ها و مشابهت‌های یکدیگر را به صورت شفاف‌تر درک کنند.

اکنون در فضای مجازی پیام‌های خاصی mass (همگانی٫ هم‌رسانی) می‌شوند. مثلا عکس یک فیش نجومی به عنوان یک پیام mass می‌شود و حتی ممکن است چنین پیامی خیلی بیشتر از پیامی که رسانه‌های رسمی در این‌باره منتشر می‌کنند mass شود. بنابراین اکنون در یک اکوسیستم ارتباطی خاص، یک‌سری پیام هستند که شکل توده به خود می‌گیرند و فراتر می‌روند. اما در عین حال در مقدمه بازار با کلی پیام مواجه‌ایم. یکی از پیام‌ها همان است که شما می‌گویید. در شبکه‌های اجتماعی پیام‌های مختلف و متنوعی رد و بدل می‌شوند. گاهی موجی راه می‌افتد و دوباره فروکش می‌کند. با این توضیح، می‌بینیم که هیچ اتفاق مهمی در شبکه‌های اجتماعی نمی‌افتد.

موضوع مورد بحث شما یعنی «نمایشی شدن زندگی روزمره» در واقع همان اصطلاحی است که رسانه‌ها بعد از به نمایش درآمدن فیلم «رهگذران پاریس» برادران لومیر به کار گرفتند. اساسا فکر می‌کنم چون یک پدیده جدید در فضای مجازی در حال شکل گرفتن است و آن انبوه پیامی که مخاطب امروز با آن مواجه است را نسل گذشته نداشتند، این موضوع زیادتر به چشم می‌آید. نسل گذشته فقط دو کانال تلویزیون در اختیار داشتند که در معرض آن بودند در حالی که الان همه در معرض انبوه پیام هستند.

 

شما در نظریه اکوسیستم ارتباطی بحثی با عنوان «نابرابری رسانه‌ای» را هم مطرح می‌کنید. آیا نابرابری رسانه‌ای می‌تواند در نمایشی شدن زندگی در فضای مجازی موثر باشد؟

در واقع نمایش آن‌چه ابتدال خوانده می‌شود در فضای مجازی امری طبیعی است. بحث این است که در گذشته دیوار خانه‌ها بلند بود و هر کسی نمی‌توانست حریم خصوصی افراد را ببیند. الان این دیوار در حال کوتاه‌ شدن و حوزه‌های شخصی در حال عمومی شدن است

می‌تواند درست باشد، اما می‌تواند به این اندازه که شما می‌گویید هم با اهمیت نباشد. چون در کشورهایی که انحصار رادیو تلویزیون را نداریم نیز با پدیده نمایش زندگی روزمره در فضای مجازی مواجه‌ایم. چیزی که قبلا نبوده. این مساله یک موج جهانی است و مساله خاصی به وجود نیامده است. شما اگر به یکی از گورستان‌های متروکه تهران بروید، می‌بینید که طبقه مرفه وجه اشتراک عجیبی دارند. می‌بینید که در تصاویر رنگ و رو رفته‌ای که بر سر مزار افراد است؛ همه مردان فوت شده ساعت مچی را زیر چانه خودشان گذاشته و عکس گرفته‌اند و اصطلاحا به آن پز می‌دهند. امروزه ما با دیدن این تصاویر تعجب می‌کنیم اما در آن زمان «ساعت» شاخصی برای نمایش رفاه و طبقه اجتماعی بود. این که انسان با ابزار جدید احساس فخر می‌کند و برایش تازگی دارد، امر تازه‌ای نیست. مدتی که بگذرد تازگی خود را از دست می‌دهد. شاید بیکارانی از سر تفنن به آن بپردازند.

بیکاران؟!

بله بیکاران. قصد توهین ندارم. مثل مادربزرگ‌هایی که صبح تا شب را در کنار پنجره سپری می‌کردند. الان هم افرادی که احساس می‌کنند کاری ندارند بیشتر اوقات خود را در شبکه‌های اجتماعی سپری می‌کنند. پس به نظر من اتفاق خاصی رخ نداده است. چیزی جایگزین چیز دیگری شده است.

یعنی نمایش مبتذل از زندگی روزمره در شبکه‌های اجتماعی مثل اینستاگرام امری طبیعی است؟

این که انسان با ابزار جدید احساس فخر می‌کند و برایش تازگی دارد، امر تازه‌ای نیست. مدتی که بگذرد تازگی خود را از دست می‌دهد. شاید بیکارانی از سر تفنن به آن بپردازند

از کدام ابتذال صحبت می‌کنید؟

این‌که مثلا نمایش وجوهی از زندگی مصرفی در شبکه‌های اجتماعی همگانی شود که نمایش آن نه ضروریتی دارد نه سودی!

در واقع نمایش آن‌چه ابتدال خوانده می‌شود در فضای مجازی امری طبیعی است. بحث این است که در گذشته دیوار خانه‌ها بلند بود و هر کسی نمی‌توانست حریم خصوصی افراد را ببیند. الان این دیوار در حال کوتاه‌ شدن و حوزه‌های شخصی در حال عمومی شدن است. ممکن است در مواردی از این نمایش‌ها تقلیدهایی هم رخ بدهد، اما باید توجه داشت که تاثیرپذیری از شبکه‌های اجتماعی تابعی از میزان تحصیلات، فهم اجتماعی و فرهنگ افراد است.

در پایان اگر نکته‌ای هست بفرمایید.

پیش از این‌که نگران یا خوشحال باشیم که در شبکه‌های اجتماعی چه می‌گذرد، باید بدانیم که خوشحالی از سانسور نشدن اخبار و افشاگری‌هایی که در شبکه‌های مجازی می‌شود، فایده‌ای ندارد، زیرا افشاگری باید توسط روزنامه‌نگاران متخصص انجام شود. حتی نمی‌توان به این افراد عنوان «شهروند خبرنگار» را اطلاق کرد. زیرا شهروند خبرنگار یک فرد عامی نیست. او یک روزنامه‌نگار زبده است که خودش خبر تهیه می‌کند و به سازمان‌ها و رسانه‌های خبری می‌فروشد.

منبع:مهر

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه رسانه‌ها

R41383/P/S9,1299/CT12

منبع: تسنیم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۶۰۳۵۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نسبت ما با فضای مجازی چگونه است؟ / تلاش «شبکه» برای ایجاد پرسش

امید طهرانی تهیه کننده مجموعه مستند «شبکه» در رابطه با شکل‌گیری ایده ساخت و انتخاب سوژه این مستند به خبرنگار مهر گفت: شبکه سه در رابطه با فضای مجازی قصد تولید یک مستند را داشت از همین رو با برگزاری چند جلسه با رویکردهای شبکه آشنا و در نهایت به تفاهم رسیدیم. خودم هم قبلا در این زمینه مطالعه و فعالیت هایی داشتم و با برگزاری مجموعه جلساتی با پژوهشگران، درختواره موضوعات را طراحی کردیم و پس از تلفیق موضوعات با یکدیگر به ۹ عنوان کلی برای تولید رسیدیم.

وی با اشاره به این‌که اکثر فعالیت های مرتبط با علوم انسانی، پیوست فضای مجازی دارد، مطرح کرد: اهمیت فضای مجازی و این سوژه با توجه به این‌که مساله روز جهان به شمار می‌رود برای همه محسوس است. عمدتا فعالیت های ما با فضای مجازی مرتبط است و تبیین و تعریف جامع از فضای مجازی مساله ای جدی است که در این مستند تلاش کردیم از دریچه همین مساله به تعریف و تبیین ابعاد مختلف فضای مجازی بپردازیم.

یک مستند کارشناسی با بیش از ۹ ماه پژوهش

این تهیه کننده مستند با اشاره به این‌که مجموعه مستند «شبکه» شامل ۹ قسمت می‌شود، گفت: این مستند در ۲ فاز تولید شده است، فاز اول شامل ۵ قسمت در سال ۱۴۰۱ و فاز دوم شامل ۴ قسمت در سال ۱۴۰۲ تولید شده است. تولید این مستند فرآیند پژوهشی قابل توجهی داشته است و ۶ ماه برای تولید ۵ قسمت اول و ۳ ماه برای تولید ۴ قسمت دوم پژوهش انجام شده است. همچنین در این مدت با پژوهشگران مختلف و مراکز تخصصی مختلف که در این زمینه فعالیت می‌کنند جلسه برگزار کرده و نکات آن ها را گردآوری کردیم. همچنین در قالب پیش مصاحبه و مشورت حدود ۸۰ جلسه کارشناسی داشتیم تا به لیستی ۲۵ نفره برای مصاحبه رسیدیم که در نهایت به واسطه محدودیت ها با ۱۸ نفر مصاحبه انجام دادیم.

وی در رابطه با موضوعات مستند، عنوان کرد: قسمت اول با موضوع «قدرت و فضای مجازی» آغاز می‌شود که نقش فناوری و شبکه بر مفهوم قدرت را مورد توجه قرار می‌دهد، این موضوع در قسمت های دیگر نیز مورد بررسی قرار گرفته است و نسبت فناوری و شبکه با اقتصاد، ارتباطات، هویت، سرگرمی، خانواده، هوش مصنوعی و حکمرانی در سایر قسمت ها مورد بررسی واقع شده است. تلاش ما بر این بوده هر موضوع را از دریچه تخصصی آن موضوع در کنار ادعاهای فضای مجازی در رابطه با آن موضوع بررسی کنیم. مثلا مفهوم ارتباطات به صورت تخصصی در کنار ادعای فضای مجازی مبنی بر گسترش ارتباطات توسط کارشناسان مورد بررسی قرار گرفته است و نتیجه این بررسی ها به عنوان جمع بندی در یک قسمت از مجموعه ارایه شده است.

بی رحمی در قبال یک روایت جذاب و پرزحمت

طهرانی با یادآوری این‌که جمع بندی را در قالب روایت ارایه کرده اند، راجع به جنس روایت این مستند گفت: به غیر از یک قسمت، همه قسمت ها یک شخصیت دارند که راوی داستان است. حضور این راوی برای بهتر شدن قصه ساخته و پرداخته شده نویسنده آن قسمت است البته تمام موارد عنوان شده توسط این شخصیت مبنای پژوهشی دارد. تلاش کردیم روایت اول شخص داشته باشیم چرا که مخاطب ارتباط بهتری با آن برقرار می‌کند.

وی در رابطه با چالش‌های تولید این مستند، ضمن گلایه از بودجه پایینی که برای تولید این مستند در اختیارشان قرار گرفته است، مطرح کرد: خلق روایت و طراحی کاراکتری که متناسب با موضوع هر قسمت باشد و بتوانیم موضوع را از زبان او روایت کنیم کار پرچالش و سختی بود به عنوان مثال برای یک قسمت ۱۲ بار متن را بازنویسی کردیم و در قسمت هایی ۳ یا ۴ مرتبه متن می‌نوشتیم اما خوب نمی‌شد و بعضا جلسات چند ساعته داشتیم تا شخصیت جدیدی طراحی کنیم. برای ما خیلی مهم بود که روایت قصه گو بوده و برای مخاطب جذاب باشد.

وی با گلایه از نبود توجه کافی به جذابیت روایت در آنتن سیما، گفت: به نظر می‌رسد این مستند به صورتی که شایسته آن است مورد توجه قرار نگرفت و صرفا به عنوان یک برنامه برای پرکردن کنداکتور به آن نگاه شد در حالی که پخش این مستند در مراکز تخصصی مورد اقبال این محافل قرار گرفته و بحث و گفت‌وگوهای کارشناسی را به دنبال داشته است. همچنین نبود توجه به تولید مستند داستانگو برای مخاطب منجر به دلسردی ما شده و از مدل برخورد آنتن با اینگونه مستندها ناامید و دلخور شدیم.

مخاطب تصمیم می‌گیرد فضای مجازی چه آورده‌ای برایش دارد

طهرانی با اشاره به زمان و انرژی زیادی که صرف ضبط مصاحبه‌ها شده است، گفت: بیشترین فشار روی گروه در وهله اول بحث فشار مالی بود، بعد از آن تولید روایت، کار پرچالشی بود و با گذر از چالش‌های ضبط و مصاحبه، در زمینه های تصویربرداری و تدوین چالش قابل توجهی نداشتیم و کارها به خوبی انجام شد.

این مستندساز در پایان درباره دیگر ویژگی این مجموعه گفت: مجموعه مستند «شبکه» تلاشی است برای ایجاد پرسش و سوال در مخاطب که مجدد به ریشه های فناوری و ابزاری که در دست ما است، فکر کند و ببیند این فناوری به ما چه می‌دهد و از ما چه می‌گیرد. فضای مجازی هم مشابه هر فناوری دیگری پروتکل رفتاری مختص خود را دارد و سرویس هایی به ما ارایه می‌دهد و چیزهایی از ما می‌گیرد لذا باید توجه کنیم چه چیزهایی از ما می‌گیرد و چیزهایی که به ما می‌دهد چه کمکی به زندگی ما می‌کند. تلاش ما بر این بوده مخاطب با این مسایل آشنا شده و خود نسبت به این موارد و استفاده از این ابزار تصمیم بگیرد.

کد خبر 6093842 سید امیر شایان حقیقی

دیگر خبرها

  • اسم جدیدترین سریال مهران مدیری لو رفت
  • اسم جدیدترین سریال مهران مدیری لو رفت + جزئیات
  • عربستان یک فعال زن را به ۱۱ سال زندان محکوم کرد / اتهامات: انتخاب نوع لباس و بیان دیدگاه‌ها در فضای مجازی
  • پیشنهاد تماشای «افعی تهران» در تلویزیون
  • نسبت ما با فضای مجازی چگونه است؟ / تلاش «شبکه» برای ایجاد پرسش
  • سریال جدید آیدا پناهنده چه زمانی منتشر می‌شود؟
  • معلم فداکاری که تصویرش در شبکه های مجازی منتشر شد | دوست ندارم بچه‌ها یک لحظه هم به مهاجرت فکر کنند!
  • عکس| فرزاد حسنی و امید حاجیلی در مافیای شبکه نمایش خانگی
  • بازداشت کلاهبردار اینترنتی با جعل هویت یک خواننده سرشناس
  • کلاهبرداری اینترنتی با جعل هویت یک خواننده سرشناس