«نوسان ارز»ی که گوشت و برنج را از سفره ایرانیها پراند
تاریخ انتشار: ۶ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۶۰۸۷۶۰
به گزارش تسنیم، در اوایل سال 97 با ادامه تنشهای ارزی، دولت تصمیم به اجرای سیاست تثبیت نرخ ارز با قیمت هر دلار 4200 تومان گرفت. این سیاست در تاریخ 22 فروردین ماه به دستگاههای اجرایی ابلاغ شد. در حال حاضر نزدیک به 1.5 سال از اجرای این سیاست میگذرد و بسیاری از تریبونداران به نقد این سیاست دولت پرداختهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
متأسفانه بهدلیل عدم رعایت برخی الزامات قیمت ارز در سال 97 با جهشهای بزرگی مواجه شد و حتی کانال 19 هزار تومان نیز در برهههایی لمس شد. نکته قابل توجه اینکه در ابتدای اجرای این سیاست دولت تضمین کرد که تمام نیازها و حتی تأمین ارز واردات کالاهای مصرفی مانند خودرو را با استفاده از ارز 4200تومانی پوشش خواهد داد. رفته رفته این وجه غلط سیاست اثرات خود را نشان داد و دولت تصمیم به اصلاح و اعلام ممنوعیت واردات نزدیک به 1400 قلم کالای مصرفی از جمله خودرو گرفت.
اکنون این نکته قابل توجه است که در حال حاضر با اعمال محدودیتهای ذکرشده بازار ارز از ثبات نسبی برخوردار شده و حتی پیشبینیهایی از کاهش بیشتر نرخ ارز در بازار آزاد نیز مطرح میشود.
گفتنی است؛ بعد از ثبات بازار ارز، نوبت به بررسی اثرات این سیاست رسید و اعداد و ارقام مختلفی از سوی منتقدین سیاست تحت عنوان حیفومیل ارزهای نفتی در قالب سیاست ارز 4200 مطرح شده است، این درحالی است که دستگاههایی مثل گمرک، بانک مرکزی و وزارت صنعت از "میزان ارزی که با آن کالایی وارد نشده"، "بیشاظهاری کالاهای اساسی وارداتی در گمرک" و نمونههایی دیگر از تخلفات احتمالی در خلال اجرای سیاست ارز 4200، آمار تفکیکی ارائه نکردهاند.
اما به هر ترتیب بازار کالاهای مورد نیاز مردم در 18 ماه اخیر بهشدت تحت تأثیر نرخ ارز بوده و حتی با کاهش نرخ ارز در مورد بسیاری از کالاهای مصرفی شاهد کاهش همتراز قیمتها نبودهایم.
لازم به ذکر است، دولت در وجه اصلاحشده سیاست تثبیت نرخ ارز از مرداد ماه سال 97 تضمین کرده بود که 25 نوع کالای اساسی را با نرخ 4200 وارد کند و این سیاست در سال 98 نیز ادامه پیدا کند.
در سبد مصرف روزانه مردم، 2 کالای گوشت و برنج بیش از سایر کالاها نمود دارد. در ادامه با پیگیریهای صورتگرفته از سوی خبرنگار تسنیم، گزارشی از مرکز آمار ایران درباره مصرف این دو کالا به دست آمد.
بر این اساس، اطلاعات موجود در مرکز جمعیتِ معاونت طرحهای آماری مرکز آمار که وظیفه تدوین طرح هزینه درآمد خانوار را بهعهده دارد حاکی از تغییر میزان مصرف دو کالای اساسی برنج و گوشت در سبد مصرف خانوار شهری و روستایی کشور است.
افت مصرف گوشت در سبد مصرف خانوار ایرانی با جهش قیمت ارز در سال 97
برآورد متوسط مصرف توسط خانوارهای معمول ساکن شهرها و روستاهای کشور در طرح مهم هزینه درآمد که بههمت مرکز آمار تهیه شده نشان میدهد در سال 96 میزان مصرف گوشت دام در یک خانوار شهری 26.103 کیلوگرم و در خانوار روستایی 29.664 کیلوگرم بوده است.
این درحالی است که در سال 97 میزان مصرف گوشت دام در یک خانوار شهری 21.816 کیلوگرم و در خانوار روستایی 24.278 کیلوگرم بوده است، به این ترتیب میزان مصرف گوشت در خانوار شهری 4.3 و در خانوار روستایی 5.3 کیلوگرم کاهش یافته است.
میزان مصرف برنج هم در خانوار شهری و روستایی کاهش یافت
همچنین در سال 96 میزان مصرف برنج در یک خانوار شهری 119.858 کیلوگرم و در خانوار روستایی 114.085 کیلوگرم بوده است.
این درحالی است که در سال 97 میزان مصرف برنج در یک خانوار شهری 102.291 کیلوگرم و در خانوار روستایی 111.131 کیلوگرم بوده است، به این ترتیب میزان مصرف برنج در خانوار شهری بهصورت تقریبی 17.5 کیلوگرم کاهش یافته است.
گفتنی است هنوز خاطره تلخ صفهای طولانی که از اواخر سال 97 و اوایل سال جاری برای تهیه گوشت گرم وارداتی با ارز 4200تومانی ایجاد شده بود فراموش نشده است. اما سؤالی که وجود دارد این است که؛ سیاست اوایل سال 98 دولت در قطع کردن ارز 4200 برای واردات گوشت قرمز و تخصیص ارز نیمایی برای واردات آن چهتأثیری در سبد مصرف خانوار داشته است؟ در روزهای آینده تلاش میشود با بررسی آمارهای مربوط به 6ماهه نخست سال 98 نتیجه اولیه تغییر سیاست دولت در واردات گوشت و تثبیت سیاست در تأمین ارز برنج به اطلاع مردم رسانده شود.
بررسیهای عمومی آمارها چه در مرکز آمار و چه در زمانی که بانک مرکزی در این حوزه فعال بود نشان میدهد تنها اطلاعاتی مثل افزایش قیمتها و در شکل دیگر میزان تولید اقلامی مثل گوشت در دسترس محققان قرار میگیرد اما اطلاعات آمادهای از میزان مصرف اقلام مذکور بهصورت عمومی در کشور وجود ندارد.
نویسنده این گزارش، در 18 ماه اخیر همه تحولات مربوط به سیاست ارزی دولت را بررسی کرده و بر این اساس بهنظر میرسد تغییرات سیاست ارزی اثرات مهمی در روند تجارت خارجی و در مرحله بعد در رشد اقتصادی منفی کشور داشته است. در این بین بحثهای رسانهای متعدد از سوی برخی تریبونهای "حتی" نزدیک به دولت مطرح شد که با تأکید بر هدررفت ارزهای باارزش حاصل از صادراتِ نفتی و غیرنفتی، به راهکارهایی جایگزین مثل تخصیص یارانه ریالی به مصرفکننده بهجای یارانه ارزی به واردکننده و حتی در وجهای رادیکالتر به آزادسازی نرخ ارز پرداخته بودند.
بهعقیده نویسنده هرچند دولت (سازمان برنامه و بودجه) از اجرای یک سیاست یارانهای بین اصلاح ساختار بودجه و در زمان اجرای بودجه سال 99 خبر داده است اما با توجه به تجربههای ملموسِ طرحهایی مثل هدفمندی یارانهها در سوخت و توزیع یارانههای نقدی، بایستی تأمل بیشتری نسبت به این سیاستها در دستور کار قرار گیرد.
منبع: اکوفارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۶۰۸۷۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کالری مصرفی نیمی از ایرانیان در سال ۱۴۰۱ کمتر از استاندارد بوده است
آفتابنیوز :
برخی از نکات این گزارش قابل تامل است. این گزارش میگوید که میزان مصرف کالری نیمی از جمعیت ایرانیها در سال۱۴۰۱ کمتر از حد استاندارد (یعنی ۲۱۰۰کالری در روز) است. از سوی دیگر، همه دهکها از میزان کالری خود نسبت به سال۱۴۰۰ کم کردهاند. این کاهش کالری در دهکهای متوسط شدیدتر بوده است.
از نگاه گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، دو عامل در این روند، نقش اصلی را ایفا کردهاند؛ نخست اینکه خانوارها بهدلیل تورم بالای مواد غذایی و افزایش سایر هزینهها نظیر مسکن، سعی کردهاند که مصرف غذایی خود را کاهش دهند. نکته دیگر اینکه خانوارها بهدلیل چشمانداز نامطلوب اقتصاد، سعی کردهاند که از میزان کالای خوراکی خود بکاهند تا بتوانند کالاهای بادوام بیشتری خریداری کنند. این گزارش برآورد کرده است که در سال۱۴۰۲، خط فقر خانوار سهنفره در تهران ۱۵.۳ میلیون تومان و برای کل کشور ۸.۲ میلیون تومان بوده است.
بررسی دادههای مربوط به مصرف کالری ایرانیان در سال ۱۴۰۱ نشان میدهد که بیش از نیمی از افراد کشور کمتر از کالری استاندارد، یعنی کمتر از ۲۱۰۰ کالری در روز استفاده میکنند. در سالهای گذشته تورم مزمن موجب شده قیمت مواد خوراکی افزایش پیدا کند و قدرت اقتصادی مردم کاهش یابد.
با اینحال دهکهای مختلف درآمدی واکنش یکسانی در مواجهه با تورم مواد خوراکی نداشته و دهکهای میانی بیشترین واکنش را به این تورم نشان دادهاند. با توجه به کاهش حدود ۰.۴ واحد درصدی نرخ فقر در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۴۰۰ کاهش میانگین کالری مصرفی میتواند به دو دلیل رخ داده باشد. اول آنکه خانوارها به دلیل تورم بالا مصرف موادغذایی را کاهش دادهاند. دوم آنکه به دلیل چشمانداز نامطلوب اقتصاد کشور، ترجیح دادهاند کالاهای خوراکی کمتری مصرف کرده و به جای آن کالاهای بادوام بیشتری خریداری کنند. در چنین شرایطی پیشنهاد میشود که بسترهای مناسبی برای رشد اقتصادی پایدار و فراگیر ایجاد شود تا وضعیت فقر نیز به دنبال آن بهبود یابد. مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش «وضعیت فقر در ۱۴۰۱» ابعاد مختلف این مساله را بررسی کرده است.
با توجه به شرایط تورمی حاکم بر اقتصاد ایران که در سال ۱۴۰۱ نیز ادامه پیدا کرده، خط فقر سرانه در کشور به ۲ میلیون و ۵۶۱ هزار تومان رسیده است. با احتساب بعد خانوار، خط فقر برای خانوار ۳ نفره در سال ۱۴۰۱ در حدود ۵ میلیون و ۶۳۴ هزار تومان است. این عدد برای مناطق شهری استان تهران ۱۰ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان محاسبه شده است. همچنین خط فقر شدید در سال ۱۴۰۱ در حدود ۸۷۵ هزار تومان برای هر نفر برآورد شده که این عدد معادل حداقل نیازهای غذایی فرد است. برآورد میشود که خطر فقر خانوار سه نفره برای کل کشور در سال ۱۴۰۲ به ۸ میلیون و ۲۰۰ هزارتومان و در تهران به ۱۵ میلیون و ۳۰۰ هزارتومان برسد.
بر اساس خط فقر محاسبهشده، نرخ فقر در سال ۱۴۰۱ حدود ۳۰ درصد جمعیت کشور بوده که نسبت به سال ۱۴۰۰ تغییر چندانی نکرده است. در نتیجه جمعیت فقرا در ایران در سال ۱۴۰۱ در حدود ۲۵ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر برآورد میشود. علاوه بر این، شکاف فقر نیز نسبت به سال گذشته تغییر چشمگیری نداشته است. به بیان دیگر نه تنها نرخ فقر در کشور ثابت باقی مانده، بلکه میانگین فاصله از خط فقر نیز در سال گذشته تغییر نداشته است.
مقایسه دادهای حداقل دستمزد و خط فقر استانی نشان میدهد که حداقل دستمزد در استانهای تهران، البرز و قم، نمیتواند هزینههای سبد مصرفی فقر برای یک خانواده ۳ نفره را تامین کند. به عبارت دیگر در این استانها برخی از افراد حتی در صورت داشتن شغل رسمی باز هم فقیر محسوب میشوند که از آن با عنوان پدیده شاغلان فقیر یاد میشود؛ بنابراین پیشنهاد میشود در سیاستگذاری عمومی، از جمله در تعیین حداقل دستمزد، تفاوتهای منطقهای در نظر گرفته شود.
مرکز پژوهشهای مجلس: کالری مصرفی نیمی از ایرانیان در سال ۱۴۰۱ کمتر از استاندارد بوده است
واکنش شدید دهکهای میانی
یکی از معیارهای مهمی که بر اساس آن وضعیت فقر در یک جامعه سنجیده میشود، میزان کالری مصرفی افراد در کشور است. حداقل استاندارد برای هر فرد مصرف ۲۱۰۰ کالری در روز است. بررسی آمارها نشان میدهد که در یک دهه اخیر میانگین کالری مصرفی سرانه ایرانیان کاهش یافته و در سال ۱۴۰۱ به میزانی پایینتر از حداقل کالری مورد نیاز برای یک نفر رسیده است.
در واقع در ادامه روند نزولی مصرف کالری در سال ۱۴۰۱ میانگین مصرف کالری در کشور نیز به زیر حد مصرف کالری استاندارد سقوط کرده است. در این سال بیش از نیمی از افراد جامعه در کشور، کمتر از کالری استاندارد مصرف میکنند. این مساله یعنی کاهش میانگین کالری مصرفی ایرانیان با توجه به شرایط اقتصادی در سالهای گذشته چندان دور از انتظار نیست.
در یک دهه اخیر تورمهای بالا موجب شده قدرت اقتصادی ایرانیان کاهش یابد و این مساله روی سبد مصرفی آنان تاثیر زیادی گذاشته است. بااینحال میتوان گفت واکنش دهکهای مختلف درآمدی نسبت به تورم مواد خوراکی متفاوت بوده است. این گزارش بیان میکند بیشترین واکنش به افزایش قیمت خوراکیها و آشامیدنیها متعلق به دهکهای میانی درآمدی است. دهکهای بالای درآمدی عمدتا دارای کالای بادوام و داراییهای مالی هستند.
به همین دلیل این افراد توان بیشتری برای پوشش ریسک ناشی از تورم را دارند. این درحالی است که دهکهای پایین درآمدی به دلیل کمکشش بودن کالاهای خوراکی برای این گروه و همچنین بیشتر بودن یارانه نقدی میزان اندکی از مصرف خود را نسبت به سال ۱۴۰۰ کاهش دادهاند. اما دهک میانی درآمدی از هر دو مولفه محروم بوده است؛ این به معنای آن است که عموما این افراد دارای کالاهای بادوام و دارایی مالی نیستند و یارانه نقدی هم سهم قابلتوجهی از سبد هزینههای آنان را پوشش نمیدهد، به همین دلیل واکنش شدیدتری نسبت به سایر دهکها در مقابل افزایش تورم خوراکیها و آشامیدنیها نشان میدهند.
این گزارش بیان میکند در سال ۱۴۰۱ مصرف برخی از اقلام خوراکی برای خانوارها در همه دهکهای درآمدی نسبت به سال ۱۴۰۰ کاهش داشته است. اما نحوه کاهش مصرف در دهکهای مختلف از الگوی یکسانی پیروی نکرده است. با توجه به تورمهای شدید خوراکیها و آشامیدنیها افراد مصرف خود را از کالای خوراکی و آشامیدنی کاهش داده و مصرف سایر کالاها را جایگزین کردهاند.
این مساله برای دهکهای میانی که به طور نسبی یارانه کمتری را دریافت کردهاند بهوضوح روشن است؛ زیرا در تمامی اقلام، دهکهای میانی مصرف خود را از این گروه کالاها کم کردهاند. کاهش مصرف خوراکیها و آشامیدنیها درحالی اتفاق افتاده که نرخ فقر تقریبا ثابت مانده است. از کاهش مصرف کالای اساسی میتوان استنباط کرد که با افزایش قیمت مواد خوراکی، خانوارها مصرف خود از این گروه از کالاها را به دو منظور کاهش دادهاند.
اول اینکه به دلیل افزایش قیمت نسبی کالاهای اساسی نسبت به سایر کالاها و خدمات، خانوارها مصرف خود از این کالاها را کاهش دادهاند؛ و دوم آنکه به دلیل چشمانداز نامطلوب اقتصاد، خانوار انتظار قیمت بیشتری در آینده دارد؛ در نتیجه با هدف هموارسازی، مصرف خود را از کالاهای مصرفی بیدوام کاهش میدهد و برعکس مصرف خود را از کالاهای باداوم افزایش میدهد.
هر چند ممکن است کاهش مصرف خوراکیها و آشامیدنیها دلایل دیگری نیز داشته باشد، از جمله اینکه فشار تورمی میتواند باعث شود خانوار از مصرف بخشی از خوراکیها و آشامیدنیها صرفنظر کند تا توان تامین سایر نیازهای اساسی را به دست آورد. این مساله بهخصوص در مورد تامین مسکن بسیار محتمل است. سهم مسکن از کل هزینه خانوار مستاجر در سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰ در سطح ۳۴ درصد بوده که در سال ۱۴۰۱ به ۳۶ درصد افزایش داشته است.
منبع: دنیای اقتصاد