ساختار دولتهای ائتلافی، عامل اعتراضات عراق و لبنان
تاریخ انتشار: ۸ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۶۱۸۹۷۲
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: راهحل گرهگشای مشکلات لبنان و عراق تغییر ساختار دولتهاست، دولتهای ائتلافی با محدودیتهای خود موجب ضعف در مدیریت کشور میشوند.
دکتر سیدمحمدعلی تقوی در گفتوگو با ایسنا، درباره علل اعتراضات در کشورهای لبنان و عراق اظهار کرد: دلایل اقتصادی همچون بیکاری و کموکاستیهای خدماتعمومی، عراقیها و لبنانیها را در چند وقت اخیر به خیابان کشیدهاست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی خاطرنشان کرد: این اعتراضات پدیدهی جدیدی به شمار نمیرود، همانطور که عراق در چندسال گذشته چنین رویهی معترضانهای را از سر گذرانده است، در لبنان نیز از هنگام بهارعربی شاهد چنین تظاهراتی بودهایم. اما به دلیل تفاوت سرشت دولتهای وقت لبنان و عراق با مصر و تونس که مبتنی بر استبداد دیرپا بودند، سرنگونیشان میسر نشد.
این استاد دانشگاه افزود: ارائه بستههای پیشنهادی برای حل معضلات از راهکارهای هر دو دولت بوده اما باید توجه داشت که هر دو حکومت تازه به قدرت رسیدهاند و از سویی اصلاحات نیز زمانبر است و نمیتوان یک روزه به آن رسید، انتظار میرود تظاهرکنندگان نیز دید واقع بینانهای برای اثرگذاری اقدامات اصلاحی سازنده داشته باشند، ادعای حل مشکلات در یک روز را تنها دیکتاتورها میتوانند داشته باشند، در حالی که ما میدانیم این ادعا هیچگاه به وقوع نمیپیوندد.
تقوی با اشاره به شباهت این اعتراضات با بهار عربی بیان کرد: شروع تظاهرات مردمی در الجزایر از یکسال پیش علیه عبدالعزیز بوتفلیقه،رئیس جمهور سابق الجزایر، یا اعتراضات سودان که موجب برکناری عمرالبشیر شد را شاید بتوان وزیدن نسیمی ملایم از جنس بهار عربی خواند.این رویداد یک بهار عربی کامل نیست اما بی شباهت به آن هم نیست. ملتهای یک منطقه عمدتا از یکدیگر تاثیر میپذیرند هنگامی که میبینند کشوری که دچار تهدیدات و معضلاتی شبیه به آنان بوده و دست به اعتراض زده ترغیب میشوند تا برای احقاق مطالباتشان معترض شوند، این تشابه و تاثیرپذیری تنها برای کشورهای عربی نیست و ما در کشورهای آمریکای لاتین نیز شاهد آن هستیم.
وی ادامه داد: این اعتراضات مبتنی بر دغدغههای طولانیمدت منطقی و بیپاسخ است، به طور مثال در الجزایر از سال 1991 که انتخابات برگزار شده ملغی اعلام گردید با فشار مستبدانه بر مردم حکومت شد و وضعیت جامعه روزبه روز بدون آنکه توجهی به خواست مردم شود، بدتر شد. اما در عراق و لبنان قدرت متمرکزی که قصد داشته باشد خود را مستبدانه بر مردم تحمیل کند، وجود ندارد.
استاد علوم سیاسی دانشگاه فردوسی با اشاره به اینکه نقش حزبالله را نمیتوان نادیده انگاشت، گفت: سیدحسن در سخنرانی اخیر خود از هواداران حزب الله خواست تا در تظاهرات شرکت نکنند و این سبب شد بخش زیادی از تظاهرکنندگان عرصه را ترک کنند. وی همچنین خواستار اصلاحات و عدم استعفای دولت حریری شد که امری مسئولانه تلقی میشود چرا که مسئولیت سیاسی این نیست که دولت دموکراتیک را وادار به واگذاری قدرت کنیم، در چنین شرایطی حزب الله میتواست از این فرصت برای تضعیف دولت حریری استفاده کند اما این اقدام را انجام نداد که تصمیمی منطقی و عاقلانه به شمار می رود.
این استاد دانشگاه افزود: واگذاری صحنه به شرایط نامعلوم و فرار کردن کاملا غیرمسئولانه و غیردموکراتیک است و مساوی با رهاکردن کشور در خلا سیاسی است که منجر به سوءاستفادههای گوناگون نیز خواهد شد و فرصت طلبان از این موقعیت بیشترین استفاده را خواهند داشت، بنابراین استعفا و واگذاری قدرت در تقابل با مسئولیتپذیری سیاسی است.
تقوی در خصوص شکل اعتراضات در لبنان اظهار کرد: در بسیاری از کشورهای عربی شکل متعارف اعتراضات، همانگونه است که در لبنان در جریان است با این تفاوت که قشر جلودار در تظاهرات کنونی لبنان، جوانان طبقه متوسط هستند که همین امر موجب ایجاد فضایی با نشاط بیشتر میشود و نشاندهنده این است که فشار جدی بر طبقات وارد نیست تا اعتراضات را وارد مرحله جدیتری کند.
وی گفت: آنچه میتواند گرهگشای این مسئله باشد، تغییر در ساختار دولت است، دولتهای ائتلافی به سبب اینکه از چند حزب تشکیل میشوند و ساختار تناسبی دارند بسیار شکننده هستند. احزاب تشکیلدهنده در تصمیمگیری ها و سیاستگذاریها تیغ یکدیگر را کند میکنند و مانع قاطعیت در تصمیمگیری و ایجاد یک قوهی مجریه قدرتمند می شوند. اصلاحی که باید در این راستا صورت بگیرد ایجاد ساختاری برای تشکیل دولتهایی با حزب واحد و دارای قوهی مجریه قاطع و قوی است.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی سیاسی اعتراضات عراق اعتراضات لبنان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۶۱۸۹۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مرغ آمریکاییها غاز است!
از دید غربزدگان، دستگیری و ضرب و جرح دانشجویان، چون در خاک آمریکا و اروپا انجام میشود مصداق امنیتسازی و ایجاد ثبات و یکدستی مواضع است و باید به آن احترام گذاشت! - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، محمدحسین مهدویزادگان در یادداشتی نوشت: دستگیری 900 دانشجو در دانشگاههای کالیفرنیا و تگزاس، ورود پلیس ضدشورش به حریم دانشگاهها با اجازه رسمی از نهادهای قانونی قدرت در آمریکا، ضرب و جرح شدید دانشجویان توسط پلیس فدرال و وعدههای انتخاباتی نامزدهای 2 حزب دموکرات و جمهوریخواه (بایدن و ترامپ) مبنی بر اخراج دانشجویان معترض به رژیم صهیونیستی از دانشگاهها و حتی در صورت امکان خاک آمریکا، جملگی تبدیل به تیتر رسانههای غربی شدهاند. از سوی دیگر، تعمیم اعتراضات دانشجویی ضدصهیونیستی در آمریکا به کشورهای اروپایی، منجر به آن شده تا پلیس و نهادهای امنیتی کشورهای انگلیس، آلمان، فرانسه، ایتالیا، سوئد، فنلاند و دانمارک نیز مواضع مشابهی علیه دانشجویان منتقد نسلکشی صهیونیستها در غزه مطرح کرده و با وعده سختترین مجازاتها به خیال خود از وقوع این اعتراضات پیشگیری کنند!
1- اگر چه تونل وحشت نهادهای سیاسی و امنیتی غرب برای دانشجویان نتوانسته آنها را از مسیر انسانیت و غیرت منحرف کند اما سکوت برخی جریانات سیاسی در داخل کشورمان در قبال آنچه در آمریکا و اروپا میگذرد، جای بسی تأمل و البته شرم دارد!
در جریان اغتشاشات سالهای 78 و 88 و حتی در بحبوحه زمانی فتنهای که سال 1401 با محوریت و مدیریت پشت پرده فمینیستهای دوآتشه جریانات ضدانقلاب و برانداز داخلی و خارجنشین شکل گرفت، برخی احزاب اصلاحطلب و در راس آنها حزب اتحاد ملت به رهبری آذر منصوری (رئیس خودخوانده جبهه اصلاحات) بدترین و سختترین مواضع ممکن را در اتهامزنی به نظام جمهوری اسلامی و ساختار حقوقی و امنیتی جاری در آن اتخاذ کرده و از همافزایی با جریانهای ضدانقلاب مانند سلطنتطلبان و منافقین تروریست ابایی نداشتند. آنها مدعی بودند به قداست حریم دانشگاه اعتقاد عمیق دارند و دانشجو آزاد است هر گونه میخواهد رفتار کرده و شعار دهد و کسی نیز نباید جلودار آن باشد. در این مجال قصد نقد این رویکرد و تفکر را نداریم اما سوال اساسی این است: اگر دانشگاه دارای چنین قداست ذاتی و حریم محکمی است، چرا هماکنون از اردوگاههای رسانهای روشنفکر و غربزده داخلی صدایی در حمایت از دانشجویان آمریکایی و اروپایی مخالف نسلکشی کودکان فلسطینی مشاهده نمیشود؟!
2- صورتمساله مشخص است: از دید این غربزدگان، دستگیری و ضرب و جرح دانشجویان، چون در خاک آمریکا و اروپا انجام میشود مصداق امنیتسازی و ایجاد ثبات و یکدستی مواضع است و باید به آن احترام گذاشت(!) به نظر میرسد خط قرمز اصلاحطلبان نه آزادی است، نه دانشگاه، نه آزادی بیان، بلکه این قداست(!) آمریکاست که خط قرمز آنها در تحلیلها و گفتارهای رسانهای و حزبی محسوب میشود! سکوت بسیاری از احزاب اصلاحطلب در قبال اعتراضات غیرتمندانه دانشجویان آمریکایی و اروپایی، جلوهای از بدیهیات حاکم بر تفکر و مانیفست حزبی و دستورالعمل سیاسی این گروههاست. در اینجا ما با نوعی پارادوکس مدیریت شده مواجه هستیم که در آن رفتارها و ارزشها اصالت نداشته و این ساختارها هستند که حسن یا قبح یک رفتار یا گفتار را تعیین میکنند. گویا نظریه «ساختار - بازیگر» که توسط کنت والتز بر مبنای نگاه نئورئالیستی وضع شده، تبدیل به یک الگوی ثابت ذهنی و تحلیلی در میان اصلاحطلبان و حامیان فتنه شده است! جایی که ساختار نسبت به بازیگران اصالت داشته و بازیگرانی که نخواهند در قالب آن بگنجند، جایی در آن ندارند.
آنگونه که اصلاحطلبان تندرو و روشنفکران غربزده نسبت به ساختار جاری قدرت در غرب ارزش و احترام قائل هستند، خود شهروندان و حتی برخی سیاستمداران غربی نیستند! پلیس فدرال و دیوان عالی آمریکا، در این نگاه مسموم دارای ارزش هستند زیرا متعلق به ساختار قدرت در غرب هستند؛ آنها میتوانند هزاران دانشجو را سرکوب کرده و آنها را تا آنجا که میتوانند ضرب و جرح کنند و بعد هم با تحسین مدعیان آزادی بیان و حقوق بشر روبهرو شوند. این همان سیکل معیوبی است که ورودی و خروجی آن هر 2 بر اساس «غربپرستی» به جای «بها دادن به اصالتها و ارزشها» در آمریکا و اروپا شکل گرفته و البته، از سوی جریانات واداده داخلی نیز مورد کرنش و احترام واقع میشود.
منبع: وطن امروز
انتهای پیام/