پنجشنبه؛ زنگ آغاز انتخابات برای اصلاحطلبان
تاریخ انتشار: ۸ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۶۱۹۹۱۷
ساعت 24- روزها از پی هم میگذرد و دم به دم به انتخابات حساس و سرنوشت ساز مجلس یازدهم در اسفندماه نزدیک میشویم. در این راستا در فاصله ۴ماهه تا انتخابات اصلاحطلبان که با مسائل ریز و درشتی دست و پنجه نرم میکنند بالاخره به ۲ نتیجه مهم رسیدهاند. نخست اینکه در انتخابات شرکت خواهند کرد و دوم اینکه این بار برخلاف دوره گذشته تن به ائتلاف نخواهند داد و با هویت اصلاحطلبانه و مستقل پا به آوردگاه مجلس ۹۸ خواهند گذاشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این میان ۲ مشکل هنوز برای اصلاحطلبان لاینحل باقی مانده که هر کسی از ظن خود نکتهای را در باب آن نقل میکند. از سویی اصلاحطلبان با مشکل احتمال عدم مشارکت مردم در انتخابات مواجهند و از سوی دیگر مشکل بزرگتری چون رد صلاحیتها را پیش رو دارند. برخی معتقدند که اصلاحطلبان باید ابتدا به اقناع افکار عمومی بپردازند و مردم را برای حضور در انتخابات ترغیب کنند؛ چراکه اگر شورای نگهبان همه ژنرالهای اصلاحطلب را تایید صلاحیت کند، اما مردم رای ندهند شکست تلخی رقم خواهد خورد، اما دستهای دیگر بر این عقیدهاند که با انتخاباتی شدن شرایط جامعه مردم بهدلیل گرایشات اصلاحطلبانه خود به خود به سمت اصلاحطلبان خواهند آمد و این جریان باید فکری برای تایید صلاحیت چهرههای انتخاباتی خود کند. به هر صورت آنچه مسجل است انتخابات نزدیک است و اصلاحطلبان برای اینکه بتوانند موفقیتهای سال ۹۴ را اصلاحطلبانهتر تکرار کنند باید برنامهای مدون برای این انتخابات داشته باشند و مضاف بر تهران از شهرستانها غافل نشوند. برای بررسی عملکرد اصلاحطلبان در انتخابات پیش رو، رویکرد شورای نگهبان در قبال اصلاحطلبان، حضور با هویت اصلاحطلبانه و آنچه در سپهر سیاست ایران رخ میدهد، «آرمان ملی» با اسماعیلگرامی مقدم سخنگوی حزب اعتماد ملی و عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
رئیس دولت اصلاحات چندی پیش در دیدار با دانشجویان اعلام کرد که اصلاحطلبان در انتخابات حضور خواهند داشت، اما اگر نامزدهایشان تایید صلاحیت شوند لیست خواهند داد؛ برخی این گفته را مهر تاییدی بر مشارکت مشروط میدانند تحلیل شما از این مساله چیست؟
انتخابات 3 رأس دارد، یک رأس آن مردم؛ یک راس آن حاکمیت و راس دیگرش نیز احزاب سیاسی هستند. راس حاکمیت در شورای نگهبان متبلور میشود که بایستی با نظارت دقیق و بر اساس قانون بستر انتخاباتی سالم، آزادانه و عادلانه را فراهم کند. اگر این نظارت و اعمال حاکمیت برای انتخابات سالم خدشهدار شده یا به انحراف کشیده شود بر دو راس دیگر انتخابات تاثیرگذار خواهد بود. یعنی بدینگونه نیست که هر کدام از این رئوس بتوانند مستقلا بروز و ظهور آگاهانه، سالم و نتیجه بخش برای منافع ملی داشته باشند. بنابراین اگر حاکمیت که نقش خود را در شورای نگهبان ایفا میکند، بتواند در مسیری قرار گیرد که دو راس دیگر را نیز برای افزایش مشارکت در یک انتخابات با معیارهای استاندارد با خود همراه کند، باید شاهد این باشیم که احزاب سیاسی و مردم نیز بهدنبال عملکرد بدون نقص شورای نگهبان به سراغ اجرایی شدن انتخابات و اعمال حاکمیت مردم پیش بروند. از طرف دیگر با توجه به بیاعتمادیهایی که در سالهای اخیر بهوجود آمده و برخی از نهادها نیز در جهت از دست رفتن اعتماد مردم قدم برداشتهاند قاعدتا زمانی این بیاعتمادی از بین میرود که مردم نقش شورای نگهبان را در نظارت براساس مر قانون مشاهده کنند. در راس دیگر احزاب سیاسی قرار دارند که به دو دسته اصلاحطلبان و اصولگرایان تقسیم میشوند. اصولگرایان بهخصوص طیف تندرو و دلواپس این جریان بهدنبال کاهش مشارکت هستند که بارها نیز این مساله را مطرح کردند و ابایی نیز از آن ندارند چرا که تجربه نشان داده هرگاه مشارکت بالای 60، 70درصد داشتیم آنها برنده انتخابات نبودند چون شعارها و راهبردهایشان برای مردم جذاب نیست. در طرف دیگر اصلاحطلبان بهدنبال افزایش مشارکت هستند به همین دلیلی که اصولگرایان تندرو خواهان عدم مشارکت حداکثری مردم هستند. بهنظر من احزاب سیاسی زمانی میتوانند در انتخابات نقش ایفا کنند که دو راس موثر در انتخابات یعنی حاکمیت و مردم وظایف خود را به درستی انجام دهند. اصلاحطلبان تا حد زیادی حفظ هویت خود را وابسته به حضور در انتخابات میدانند و اساسا برای اداره کشور و حفظ منافع ملی بهعنوان اصلاح امور راهبردهای مشخصی دارند. این میل و تمایل به مشارکت در انتخابات باید بستر سازنده و سالمی داشته باشد که در صورت محقق شدن آن اصلاحطلبان قطعا میتوانند حضور داشته باشند.
با این اوصاف کنش اصلاحطلبان در انتخابات تماما بسته به عملکرد شورای نگهبان خواهد بود؟
بله؛ از نظر من اگر ما بدین مساله معتقد هستیم که باید در انتخابات شرکت کنیم این مشارکت ما مستلزم این است که از عدهای از نامزدها حمایت کنیم و به مردم بگوییم که این راهبردها و برنامههای ماست تا به نامزدهای ما رای دهند. ولی در صورتی که ما نامزد نداشته باشیم اساسا دعوت مردم به حمایت از لیستها با نوعی خلأ مواجه خواهد شد چرا که اصلاحطلبان به خودی خود نمیتوانند در چنین انتخاباتی با حداکثر ظرفیت خود شرکت کنند. در نتیجه بهدلیل تمایل و جهت گیری اصلاحطلبانه صرفا میتوانند در حوزههایی که نامزدهایشان تایید شده حضور پیدا کنند و مردم را دعوت به رای دادن کنند. در واقع عمل نکردن هیاتهای نظارت به وظیفه قانونی به خودی خود باعث نا امیدی جامعه از ایجاد فضای باز خواهد شد و بهصورت خیلی خودکار باعث عدم مشارکت مردم و عدم ارائه لیست اصلاحطلبان میشود. لذا طبیعی است که این اتفاق میافتد و نیازی نیست که بگوییم ما مشروط شرکت میکنیم. ما در انتخابات نمیتوانیم با این رویکرد و هویت اصلاحطلبی به مردم بگوییم که از هویت اصلاحطلبی خود دست برداشتهایم و به جناح مقابل رای بدهید. این در حقیقت نقض آشکار هویت و آرمانهای اصلاحطلبی است. از این منظر راهبرد حضور اصلاحطلبان و متعاقب آن مشارکت حداکثری مردم بردی برای نظام محسوب میشود و نظام میتواند با وجهه مشارکت حداکثری در دنیا بهدنبال حفظ منافع ملی و اقتدار خود به لحاظ تحکیم دموکراسی در کشور و در دنیا باشد.
برخی معتقدند که اصلاحطلبان نخست باید به اقناع افکار عمومی بپردازند تا مردم در انتخابات حضور حداکثری داشته باشند؛ در غیراین صورت اگر تمام ژنرالهای اصلاحطلب تایید صلاحیت شوند، اما مردم رای ندهند موجب شکست اصلاحات خواهد شد؛ ارزیابی شما چگونه است؟
بهنظرم اینکه ما اصلاحطلبان در اندیشه حضور در حاکمیت باشیم تا مردم به ما رجوع کنند بحث دوم ماست و در اولویتهای بعدی قرار دارد. آنچه که اصلاحطلبان در درجه اول بهدنبال آن هستند ایجاد فضای آزاد، عادلانه و رقابتی در انتخابات است که این جزء آرمانهای اصلاحطلبی محسوب میشود. تحقق این امر به منزله دسترسی اصلاحطلبان به آرمانهای اصیل خودشان است و حتی به قیمت عدم حضور اصلاحطلبان در قدرت حضور و عدم رجوع مردم به آنها میارزد. البته اگر شورای نگهبان همه چهرههای برجسته اصلاحطلب را براساس مر قانون تایید صلاحیت کند و اجازه دهد که آنها با همه توان و ظرفیت نیروی انسانی در انتخابات حضور پیدا کنند مسلما انتخابات پرشورتری خواهیم داشت و بازهم اصلاحطلبان به آرمانهای خود دست پیدا کردهاند. البته اولویت بحث دیگری است و مردم اختیار دارند که با توجه به عملکرد اصلاحطلبان آنها را انتخابات کنند یا در این انتخابات دست رد به سینه آنها بزنند تا اصلاحطلبان به کارنامه گذشته خودشان رجوع کنند. ولی شرایط کنونی و تجربه انتخاباتهای گذشته نشان داده که مردم نیز آگاهانه فهم دقیقی نسبت به این مساله دارند که اصلاحطلبان چون نتوانستند با تمام ظرفیت وارد انتخابات شوند پاسخگویی آنها نیز در مرحله بعدی قرار گرفته و میتواند مجددا از سوی مردم ارزیابی شود.
با وجود این شرایط اصلاحطلبان را در 4ماهه منتهی به انتخابات چگونه میبینید؛ اساسا این امید وجود دارد که اصلاحطلبان بتوانند موفقیت سال 94 را اصلاحطلبانهتر رقم بزنند؟
اصلاحطلبان در شرایطی که تمام نیروهای اصلاحطلب تایید صلاحیت شوند پیشبینی میشود که موفقیت سال 94 را تکرار کنند و برنده انتخابات مجلس شوند. از طرف دیگر آنچه موجب رقم خوردن پیروزی اصلاحطلبان خواهد شد این است که ما در جریان مقابل شاهد فقدان راهبردهای جذاب هستیم. لذا اگر انتخابات آزاد، سالم و رقابتی باشد آنگاه مردم دست به انتخاب میان دو برنامه و اندیشه خواهند زد. اندیشههای دلواپسان نیز تاکنون نتوانسته مردم را قانع کند. پیش از این گفتهام که طبع مردم ایران اصلاحطلبی است. مردم به هیچوجه نگاه براندازانه و تحولی که بتواند تغییر اساسی در نظام حاکمیتی بهوجود بیاورد، ندارند. برای مردم ابتدا امنیت و سپس معیشت بسیار مهم است و از این منظر بهنظر میرسد که اگر انتخابات به سمت و سویی پیش برود که اصلاحطلبان همگی تایید شود مجددا مردم به اصلاحطلبان رای میدهند. حداقل انتظار مردم این است که شرایط بهگونهای رقم بخورد که مطابق خواست و نیاز خود رای دهند و این خواست و نیازها همگی در اندیشههای اصلاحطلبی تعریف میشود و به همین دلیل مردم بین این دو جریان در یک انتخابات آزاد به سمت اصلاحطلبان متمایل خواهند شد. تجربه نیز نشان داده که هر زمان انتخابات تا حدی آزاد بوده مردم جریان مقابل را انتخاب نکردهاند. ما اصلاحطلبان باید به میزانی که ظرفیت داریم در انتخابات حضور پیدا کنیم و بهنظر میرسد که اگر بعد از اعلام نتایج لیستها را بررسی و ارائه کنیم امکان موفقیت بیشتری خواهیم داشت. با این حال گریزی از این واقعیت نیست که مردم نگاه میکنند اصلاحطلبان توانستهاند چه میزانی از ظرفیت خود را وارد انتخابات کنند و براساس همان مشارکت خود را تعیین میکنند.
بعضا مطرح میشود باوجود اینکه اصلاحطلبان شعارهای جذابی میدهند، اما بهدلیل محدودیتها یا برخی سوء عملکردها راهبردهای این جریان در حد شعار باقی میماند؛ از دید شما باید چه سازوکاری پدید آید که اصلاحطلبان شعارهای خود را در عمل نیز به اثبات رسانند؟
من هم معتقدم که عملکرد اصلاحطلبان حتما باید با شعارهایشان هماهنگ باشد و صادقانه با مردم رفتار کنند. از سوی دیگر مردم به خوبی درک میکنند که در دورههای گذشته اصلاحطلبان بهدلیل اینکه با نیروهای اصلی و برجسته خوددر انتخابات حضور پیدا نکردند قاعدتا نمیتوانستند نیازها و خواستههایهای مردم را عملی کنند. فرض کنید ماشینی برای رسیدن به مقصد با توان 50 اسب بخار میتواند حرکت کند، اما آنچه که در دست ما است ماشینی با 10 اسب بخار است. در نتیجه طبیعی است که بهدلیل توان کم نتواند با کیفیت لازم، در زمان مقرر به موقعیت معین دسترسی پیدا کند. بنابراین مردم نیز فراموش نکردند که ائتلاف اصلاحطلبان و لیست امید از سر ناچاری و از دست دادن توان خود و عدم اجازه شورای نگهبان بود. بنابراین ائتلاف انتخاباتی 94 بر اساس عدم ورود تندروها و جلوگیری از تخریب بیشتر کشور بوده که به آن نیز دست پیدا کردند. لذا در همین حد لیست امید انتظارها را بر آورده کرده که مانع از تصویب قوانینی تند یا برخلاف منافع و خواست مردم باشد. ما قادر به انجام ائتلاف و فرستادن لیستی که همگی به میثاق اصلاحطلبی وفادار باشند به مجلس نبودیم. لذا مردم این اطلاعات و دادهها را در دست دارند و میدانند که اگر اصلاحطلبان با تمام توان و ظرفیت در انتخابات حضور پیدا کنند اصلاحات تنها جریانی است که میتواند در جهت حفظ منافع ملی، حفظ نیازها و خواستههای مردم حرکت کند.
تقریبا مسجل شده که اصلاحطلبان با هویت مستقل به صحنه انتخابات ورود خواهند کرد با این وجود و آنچه که از رویکردهای شورای نگهبان انتظار میرود این استراتژی را چه میزان موفقیتآمیز میدانید؟
ما فقط میتوانیم پیشبینی کنیم که اگر شورای نگهبان اصلاحطلبان را تایید صلاحیت کند آنها در سراسر کشور و حوزههای انتخابیه نامزد دارند و رقابتی جدی و پرشکوه برگزار خواهد شد. قاعدتا وقتی که مردم ببینند اصلاحطلبان در صحنه حضور دارند به مشارکت حداکثری خواهند پرداخت. از سوی دیگر بهنظرم با وجود دو دیدگاه و نظری که در شورای نگهبان وجود دارد، این شورا در درون خود با برخی دشواریها مواجه است. نخست اینکه صلاحیت اصلاحطلبان بهطور کامل یا به نسبت بالا تایید نشود که این در شرایط کنونی قطعا به نفع کشور نخواهد بود. دیدگاه دیگری نیز در شورای نگهبان وجود دارد که اصلاحطلبان معیاری برای ارزشیابی و سنجش میزان دموکراتیکبودن انتخابات بودهاند. لذا پیشبینی میشود که شورای نگهبان در این انتخابات عده کثیری از اصلاحطلبان را تایید صلاحیت کند و بهنظر میرسد این اتفاق بر اساس قانون رخ دهد. اما ما هم نباید از این دقت نظر دور شویم که شورای نگهبان را تحریک نکنیم چارچوبهای مدنظر آنها را به رسمیت بشناسیم و از این شورا انتظار و توقع داشته باشیم که اصلاحطلبان را جملگی تایید صلاحیت کند. چرا که نگاه شورای نگهبان در این انتخابات بر این اساس است که صرفا کسانی را رد صلاحیبت کنند که با معیارها وچارچوبهای قانون اساسی تطابق ندارند و اشکالات اساسی در آنها به لحاظ دیدگاه شورای نگهبان وجود دارد و آنها نباید به مجلس راه پیدا کنند. این رویکرد در جماعت اصلاحطلب یا وجود ندارد یا ممکن است در یک انتهای تفکر تحول خواهانه یا اصلاحطلبانه انگشتشمار باشد. اصلاحطلبان همواره در حفظ منافع ملی پیشتاز بودهاند و همین چهرهها بودند که با حضور به موقع در بسیاری از صحنهها تواستند در کالبد و ساختار نظام جمهوری اسلامی روح دموکراتیک را بدمند و جنبه جمهوریت نظام را حفظ کنند.
شورای عالی سیاستگذاری با ایجاد کارگروه استانها نشان داد که برنامه ویژهای برای انتخابات در استانها دارد با این وجود چقدر میتوان به پیروزی اصلاحطلبان در استانها مخصوصا استانهای چون مشهد، قم و... امیدوار بود؟
اگر اصلاحطلبان بتوانند با تمام ظرفیت منابع انسانی خود در انتخابات شرکت کنند تصور میشود که در مراکز استانها شاهد پیروزی اصلاحطلبان باشیم. گرچه باید بپذیریم که اصلاحطلبان در دورههای گذشته از حوزههای انتخابیه شهرستانی غفلت کردند. همه مجلس تهران نیست بلکه تهران فقط 30 نماینده دارد. لذا اصلاحطلبان باید توان خود را در سراسر کشور توزیع کنند و از مشارکت 50 درصدی مردم در انتخابات در حوزههای شهرستانی بیشترین بهره را ببرند. اگر نگاه اصلاحطلبان و سازمان رای آنها به شهرستانها معطوف شود. امید بیشتری برای موفقیت اصلاحطلبان در استانها وجود خواهد داشت. شورای عالی توانسته در اکثر استانها سازمان انتخاباتی خود را آماده کند. همین پنچشنبه اولین همایش استانی خود را خواهیم داشت که بیش از 20 استان در این همایش با حضور آقای عارف حضور پیدا خواهند کرد و اصلاحطلبان عملا از پنچشنبه زنگ آغاز انتخابات را به صدا در خواهند آورد.
منبع: ساعت24
کلیدواژه: احمدی نژاد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۶۱۹۹۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رابط اصلاحطلبان با رهبری بعد از فوت هاشمیرفسنجانی چه کسی است؟
جهانگیری گفت: رهبری در سال ۹۵ فرموند من ارتباط اصلاحطلبان با ایشان را بر عهده بگیرم. الان قاعدتاً اصلاحطلبها باید برای نحوه ارتباط فکر دیگری بکنند. الان هم اگر مبحث مهمی باشد، منعکس میکنم
به گزارش اعتماد، بخشهایی از گفتگو با اسحاق جهانگیری معاون اول دولت روحانی، را بخوانید؛
بعد از سال ۸۸ بانی شدم و به اتفاق آقایان موسوی لاری و مجید انصاری خدمت رهبری رسیدیم.
بعد از فوت مرحوم هاشمی، در جلسه با حضور آقای خاتمی و آقای خوئینیها و حسن آقای خمینی و آقای نوری، مطرح شد که من راجع به ارتباط اصلاحطلبان با رهبری، با ایشان صحبت کنم.
سال ۹۵ به صورت اختصاصی خدمت رهبری رفتم و در مورد مسائل اصلاحطلبان صحبت کردم. رهبری در سال ۹۵ فرموند من ارتباط اصلاحطلبان با ایشان را بر عهده بگیرم.
بعضی نامهها را ایشان (رهبری) پاسخ داده که پاسخهایشان را هم دارم.
پاسخها برای انتشار نبوده و منتشرنشده و خصوصی است.
برداشت من این است که ایشان (رهبری) الان مسلطترین فرد نسبت به اوضاع کشور هستند.
الان هم اگر مبحث مهمی باشد، منعکس میکنم.
هیچوقت درباره ردصلاحیتها و انتخابات از من خواسته نشد ارتباط بگیرم.
درباره برخی اشخاصی که در جریان رد صلاحیتها پیگیری کردم، دیدم که تایید شدند.