حمایت مالی شرط بقای ارکسترهای خصوصی است
تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۶۴۷۸۴۹
ارکستر زهی آرکو به رهبری ابراهیم لطفی ۲۴ آبان ماه در تالار وحدت به روی صحنه خواهد رفت. اعضای این ارکستر را بیشتر شاگردان ادوار گذشته لطفی نظیر علی جعفری پویان، بردیا کیارس، یگانه حسینی نیا، دانیال جورابچی، پورنگ پورشیرازی و یاسمن کوزه گر تشکیل داده اند.
آرکو یک ارکستر کاملا خصوصی است که همواره تامین منابع مالی را برای خود یک معضل دیده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ایرنا: در کنسرت پیش رو آثار آهنگسازان دوره رمانتیک را اجرا خواهید کرد و در اجراهای قبلی به اجرای آثار آهنگسازان دوره باروک پرداخته بودید. این انتخاب سبکها برای کنسرت در آرکو بر چه اساسی صورت میگیرد؟
لطفی: در شیوه آموزش ما معمولا از دوره باروک آغاز میکنیم چون از منظر سبک و تکنیک غنای بیشتری دارد و آغاز آموزش از دوره های قدیمیتر برای هنرجویان (مثلا باروک) بستر مناسبی را چه از لحاظ تکنیک و چه سایر مباحث ایجاد میکند. من فکر کردم که این شیوه شاید در ارکستر هم پاسخ مناسبی بدهد و نوازندگان گروه با آغاز از دوره باروک برای اجرای سبکهای جدیدتر آمادهتر باشند.
ایرنا: علت آغاز فعالیت آرکو با باروک را توضیح دادید. اما سوال اینجاست که در این کنسرت چه شد به سراغ اجرای آثار هنرمندان رمانتیک رفتید؟
لطفی: در این سبک دست ما بازتر است. در بخش ارکستر زهی آثار رمانتیک تنوع بالایی دارد و امکان دستچین کردن آثار راحتتر و بیشتر است.
ایرنا: به عنوان یک رهبر ارکستر به نظر شما چرا چندین سال است با بحران انتخاب رهبر برای ارکسترهای کلاسیک در ایران روبرو هستیم؟ ریشههای این نبرد تلویحی بین هنرمندان برای در دست گرفتن چوب رهبری ارکستر سمفونیک را در کجا باید جست؟
لطفی: رهبری ارکستر به صورت دعوتی یا مقطعی هرگز علت این درگیریها نبوده است و کسی بخاطر رهبر میهمان در ارکستر تا کنون واکنش مخالفی از خود بروز نداده است. اما در مبحث انتخاب رهبر ثابت ارکستر همیشه با مشکل روبرو بودهایم. چون هر رهبر دایمی برای خود شرایط، استانداردها و توقعات خاصی چه برای خود و چه برای ارکستر دارد و ممکن است این توقعات برآورده نشود و دقیقا این نقطه آغازین مشکلات است. رهبران میهمان هرگز فرصت آشنایی کامل با معضلات ارکستر را پیدا نمیکنند اما وقتی کسی سمت رهبری دایم ارکستر را عهده دار میشود تازه معضلات مستتر و پنهان خودنمایی میکنند.
ایرنا: اصولا این معضلات برای چه بوجود میآیند و چرا این معضلات در ایران بومی شدهاند؟
لطفی: چون اساسا ابزارهای حمایتی در هنر به صورت عام و در موسیقی به صورت خاص وجود ندارند. حتی در ارکسترهای دولتی هم این ابزارها وجود ندارد. به اعتقاد من اولین نیاز مهم یک ارکستر مخصوصا در شکل ثابت و دولتی آن برخوردار بودن از یک حمایت مالی با ضمانت اجرایی صددرصد است. در همه جای دنیا ارکسترهای مهم و در نگاه خاص تر ارکستر سمفونیک یک کشور آبرو و حیثیت فرهنگی هر ملتی است و این نگاه امروزه به صورت یک معیار فرهنگی تعریف شده است.
ایرنا: از آغاز فعالیت این ارکستر حدودا یک سال گذشته است، در بدو تاسیس این ارکستر شما ایدهآلها و آرمانهای خاصی را در مقابل رسانه ها مطرح کردید. امروزه به چند درصد از آن اهداف رسیده اید؟
لطفی: ما نمیتوانیم نگاه آرمانگرا به این جریانات داشته باشیم. نوازندگان ما همه داوطلبانه و بدون هیچ چشمداشتی به ما پیوستند اما هر کدام از این دوستان درگیری های معیشتی دارند و ناچارند در پروژه های دیگری هم شرکت کنند که این اتفاق باعث تداخلاتی در برخی برنامه ها میشود و از آنجایی که امکان تامین مالی صد درصد برای دوستان را نداریم نمیتوانیم بیش از حد از آنها انتظار داشته باشیم و حکم کنیم که با همه تمرکز و توان برای آرکو ساز بزنند. از طرفی در این مدت عده ای از هنرمندان از گروه رفتند و نوازندگان جدیدی به ارکستر پیوستند و این رفت و آمدها مخصوصا اگر از اندازه خارج شود آسیب زننده است پس ناچاریم از آرمانها فاصله بگیریم.
ایرنا: آیا همین شیوه و نگاه را برای یک سال آینده در نظر خواهید داشت؟
لطفی: واقعیت این است که شرایط ارکستر اجازه تامین معیشت نوازندگان را نمیدهد. پس نمیتوان از نوازندگان انتظار داشت که تمام وقت خود را به آرکو اختصاص بدهند. به همین خاطر انتخاب را به خود نوازندگان سپردیم. و همین جایجایی ها میتواند مساله ساز باشد. مهم ترین چالش ما نه تنها در سال پیش رو بلکه از بدو تاسیس محروم بودن از حمایت مالی دایمی بوده است. شاید در سال پیش رو اولویت ما رفع این معضل باشد.
ایرنا: کیفیت در اجراهای ارکستر سمفونیک همیشه دچار افت و خیز بوده است. آیا علت این افت کیفیت را باید صرفا در رهبر ارکستر جستجو کرد؟
لطفی: صادقانه بگویم من به دلیل مشغله های کاری خیلی کم اجراهای ارکستر سمفونیک را دنبال میکنم پس نمی توانم قضاوت درستی در این باره داشته باشم.
ایرنا: پذیرش اینکه هنرمندی مثل شما بواسطه مشکلات کاری فرصت دنبال کردن رویدادهای ارکستر سمفونیک را نداشته باشد کمی دشوار است. آیا اختلافی بین شما و رهبران ارکستر سمفونیک وجود دارد؟
لطفی: به هیچ عنوان. همه رهبران از اساتید و دوستان من هستند. به عنوان مثال استاد علی رهبری از من تست گرفت تا من وارد هنرستان شدم. پس خودم را در مسند قضاوت نمیتوانم قرار دهم ولی کیفیت یک ارکستر صرفا به شخص رهبر محدود نمیشود. به اعتقاد من یک ارکستر زمانی میتواند به کیفیت مطلوب برسد که از یک برنامه مدون و استاندارد برای تمرینات و اجراها برخوردار شود. از طرفی کیفیت نوازندگی و توان اجرایی هنرمندان یک ارکستر بسیار مهم است. شما نمیتوانید ارکستر سمفونیک تهران را که نوازندگان آن از لحاظ استانداردهای اجرایی بسیار با هم فاصله دارند با ارکستری مقایسه کنید که بین توانمندی اجرایی نوازندگان ردیف اول و ردیف آخر هیچ اختلافی وجود ندارد. جدای از رهبر، زمان تمرین برای یک برنامه اجرایی، درصد توازن در قدرت اجرایی هنرمندان و بسیاری موارد دیگر نیز در میزان کیفیت کار تاثیر هستند.
ایرنا: بزرگترین دغدغه ادامه حیات ارکسترهای خصوصی در ایران (مانند ارکستر زهی آرکو) را چه میدانید؟
لطفی: ما همیشه با معضل حمایت روبرو بودهایم. حمایتها متاسفانه تنها به کلام محدود شدهاند. ارکسترهایی مثل ما که بدون وابستگی به ارگانی خاص و کاملا مستقل کار میکنند و حامی مالی هم ندارند بدون حمایت نمیتوانند با قدرت ادامه دهند. به اعتقاد من برخورداری از حمایتهای مالی و نه صرفا کلامی شرط بقای ارکسترهای خصوصی است.
منبع: ایرنا
کلیدواژه: ارکستر سمفونیک ایران رهبر ارکستر دفتر موسیقی مدیر عامل بنیاد رودکی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۶۴۷۸۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بایدن در دو نسخه؛ سرکوب زنان آمریکایی و حمایت از زنان ایرانی
وقوع رخدادهایی که در دانشگاهها اتفاق افتاد ۷ ماه پیش غیرقابل تصور بود، اینکه یک زن سفیدپوست آمریکایی، آن هم دانشگاهی، توسط دولتش که موعظه آزادی میکند و گزارشهای سالانه در مورد لزوم احترام کشورهای جهان به حقوق زنان منتشر میکند، تنها به دلیل بیان دیدگاههایش مورد ضرب و شتم قرار گیرد و بازداشت شود.
اما به باور ناظران و حتی مؤرخان و فیلسوفان «طوفان الاقصی» دژهای توهم انساندوستی و دموکراسی غرب را در هم کوبید و چهرهی واقعی آزادیها در آن را آشکار کرد.
دانشگاههای آمریکا ۱۸ آوریل جاری، موجی از اعتراضات گسترده علیه کمکهای مالی و تسلیحاتی واشنگتن به اسرائیل جهت نسلکشی فلسطینیها به دست رژیم صهیونیستی را کلید زدند که از ۷ اکتبر آغاز شده بود.
این اعتراضات خیلی زود دانشگاههای کلمبیا، اموری، نورث وسترن، جرج واشنگتن، جرج تاون، ییل، واشنگتن، کالیفرنیای جنوبی، هاروارد و دیگر مراکز و مؤسسات علمی و تحقیقاتی معروف ایالات متحده را فرا گرفت.
این اعتراضات به دانشگاههای داخل آمریکا ختم نشد، بلکه در راستای آن دانشگاههای استرالیا، کانادا و سپس فرانسه نیز در برگرفت. این درحالی است که خبرهایی از شعلهور شدن دامنه این اعتراضات در دیگر کشورهای غربی، به ویژه انگلیس به عنوان اولین حامی شکلگیری «اسرائیل» در سرزمینهای اشغالی فلسطین در سال ۱۹۴۸، نیز به گوش میرسد.
تا این لحظه تجاوزات رژیم صهیونیستی به نوار غزه منجر به شهادت بیش از ۳۵ هزار فلسطینی شده است که بیشتر آنها را زنان و کودکان تشکیل میدهند. علاوه بر تخریب اکثر شبه کامل زیرساختها و مناطق مسکونی غزه.
شلاق کابوی آمریکایی
وقتی پلیس برای سرکوب دانشجویانی که حمایت مالی از نسلکشی را محکوم میکردند، وارد میدان شد، زنان را ضرب و شتم و آنها را به همراه صدها دانشجو و استاد بازداشت کرد.
در این ضرب و شتمها و بازداشتها حتی مدرک تحصیلی پرفسور «کارولین فولین»، استاد اقتصاد دانشگاه اموری نیز به دادش نرسید. دنیا فریادهایش را که میگفت: "من پروفسور هستم" و نالههایش زیر پای پلیس را شنید. صحنهای که یادآور قتل «جرج فلوید» سیاهپوست آمریکایی به دست پلیس بود.
با «جیل استاین» ۷۳ ساله، پزشک و کاندیدای ریاست جمهوری نیز اینگونه رفتار شد. پلیس وی را به دلیل شرکت در اعتراضات دانشگاه واشنگتن بازداشت کرد.
در صحنهای دیگر، یک پلیس کفشهای سنگین خود را بر گردن دختر جوانی فشار میدهد، چون میخواست کمک مالی دولتش به کشتار کودکان و زنان غزه متوقف شود.
مقابل این صحنههای خشونتآمیز، مردم اظهارات بایدن را به یاد میآورند که چگونه در آنها ظلم به زنان در ایران و سایر کشورهای جهان را محکوم میکرد.
بایدن در اظهاراتی گفته بود، زنان در ایران برای حق آزادی، آزادیبیان، تجمع و تظاهرات مبارزه میکنند و افزوده بود: «زنان در سراسر جهان تحت آزار و اذیت هستند. تهران باید به خشونت علیه شهروندانش پایان دهد.»
این تنها نسخه خارجی کابوی هشتاد ساله نیست که به خود اجازه میدهد، ارزشهایی، چون آزادی، همزیستی و تمدن را به ملتهایی صادر کند که از نخستین سپیدهدم تاریخ، تمدنساز بودهاند.
در نسخه داخلی، کابوی هشتاد ساله به شهروندانش به ویژه زنان، اجازه میدهد، فقط در مسائلی، چون بیکاری، سقط جنین، مهاجرت، * و تراجنسیتی اظهارنظر و تظاهرات کنند و هرگز اجازه ندارند، از خطوط قرمز عبور و برادر بزرگتر را عصبانی کنند.
شخصیتهای اورول
برادر بزرگتری که «جورج اورول» در رمانش «قلعه حیوانات» (۱۹۸۴) پیشبینی کرد، کسی جز «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر رژیم صهیونیستی نیست که از دور تمام رخدادهای جاری در واشنگتن و دیگر شهرهای آمریکا را زیر نظر دارد و نظر خود را بر آنها در کشوری تحمیل میکند که از آن به عنوان بهشت آزادیها یاد میشد.
از آنجایی که هدف جنبش دانشجویی رهایی از سلطه برادر بزرگ است، لذا لازم بود، «وینستون اسمیت» قهرمان، نقش خود را در هدف قرار دادن مراکز فکری، فرهنگی، مدنی و به طور کلی علمی ایفا کند تا آگاهی و بیداری از این مراکز به جامعه آمریکا و از آنجا به افکار عمومی جهان درز پیدا نکند تا مبادا پایههای تجاوز، بیعدالتی و فساد در جهان متزلزل شود.
به همین دلیل، بایدن به پلیس و گارد ملی اجازه میدهد تا زنانی که علیه ظلم برادر بزرگتر در اسرائیل قیام میکنند، را ضرب و شتم کنند و خود به حمایتهای مالی و تسلیحاتیش از «اسرائیل» ادامه میدهد، حتی اگر همه مردم آمریکا از جمله یهودیان، از وی متنفر باشند.
در این راستا، هفته گذشته رئیس جمهور آمریکا با کمک مالی ۲۶ میلیارد دلاری به «اسرائیل» برای ادامه جنگش در نوار غزه موافقت کرد و متعهد شد که همچنان به حمایتهایش جهت تأمین و تضمین امنیت و برتری این رژیم بر همسایگانش ادامه دهد.
به تبعیت از بایدن، بلینکن و کربی نیز نقش روزانه خود را ایفا و هر روز تأکید میکنند که «اسرائیل» مرتکب نسلکشی نشده، غیرنظامیان را هدف قرار نداده و قوانین بینالمللی را نقض نکرده است. آنها اصرار دارند، حقایقی که با تمام جزئیات آن در رسانههای دنیا پخش میشود و میلیاردها نفر در سراسر جهان آنها مشاهده میکنند، دروغی بیش نیست.
وحشتناکترین کابوس.. مرحلهای بیمانند در تاریخ
با همه اینها، «مازن النجار»، نویسنده و خبرنگار شبکه «الجزیره» بر این باور است، خیزش دانشگاههای آمریکا مرحلهای منحصربهفرد «در مبارزه فرهنگی با نظام سلطه امپریالیستی» است. این خیزش «برخی پیوندهای این نظام را گسسته و الهامبخش بسیاری از مردم دنیا شد و پیشروی آنها افقهای انسانی، معنوی و اخلاقی جدیدی گشود.»
النجار در مقالهای در شبکه الجزیره نوشت: «آنچه در دانشگاههای آمریکا اتفاق میافتد به وحشتناکترین کابوس صهیونیستها تبدیل شده است. این اعتراضات، چیزی جز مشروعیتزدایی از "اسرائیل" و رسواکردن اخلاقی آن، بهویژه در میان نسلهای جوان غرب نیست. نباید فراموش کرد که هم اکنون این احتمال به شدت مطرح است که این خیزشها و تظاهراتها توسط نسل جدیدی از یهودیان در غرب رهبری شود. نسلی که اگرچه در خانوادههای ریشهدار یهودی و حتی صهیونیستی بزرگ شدهاند، اما روایت صهیونیسم جهانی را تکذیب میکنند و به دنبال حقیقت و عدالت هستند».
«عمار علی حسن»، پژوهشگر و جامعهشناس جهان عرب نیز میگوید: «با گذشت زمان، جوانان در غرب محدودیتهایی که شهروندان کشورهایشان درباره اسرائیل وضعشده را در هم میشکنند، محدودیتهایی که برای چندین دهه برای آنها اعمال شده و حالا متوجه شدهاند، همه پوچ و ناحق هستند.»
و چه بسا شاهد تحقق خیلی زود این گفته «کریس هگز»، نویسنده و خبرنگار نظامی آمریکایی باشیم که در یکی از گزارشهای خود خاطرنشان کرد: «دانشجویان آمریکایی که در میان آنها بسیاری از یهودیان نیز مشاهده میشوند، در خیزش خود شجاعت اخلاقی و جسمی بسیاری نشان دادند. این خیزش را چیزی جز شکست فاحش نخبگان و نهادهای حاکم نیست. خیزشی که خواستهاش توقف بزرگترین جنایت یعنی نسلکشی است.»
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی